ولایت در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
## ولایت اصناف خاصی بر اساس [[فقه]] (ولایت بر [[امور حسبه]]) از قبیل اولیای دم، اولیای صغار و.... | ## ولایت اصناف خاصی بر اساس [[فقه]] (ولایت بر [[امور حسبه]]) از قبیل اولیای دم، اولیای صغار و.... | ||
## ولایت عامه [[مؤمنین]] و مؤمنات: {{متن قرآن| وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۵۰۴-۵۰۵.</ref> | ## ولایت عامه [[مؤمنین]] و مؤمنات: {{متن قرآن| وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۵۰۴-۵۰۵.</ref> | ||
== ولایت و قلمرو آن == | == ولایت و قلمرو آن == |
نسخهٔ ۳۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۸
معناشناسی
اصل ولایت، "ولی" به معنای قُرب[۱] یا پشت سر هم قرار گرفتن بهطور مرتبط[۲] است؛ "وِلایت" در معنای سلطنت و مُلک و والی و امارت و "وَلایت" به معنای دوستی ضد عدوات[۳] است.
وِلایت به معنای تدبیر امور دیگران و قیام به تأمین زندگی و معاش آنها در آیه شریفه ﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ﴾[۴] آمده است. "ولیّ" متصف به ولایت و تدبیر است[۵].[۶]
ولایت در اصطلاح سیاسی
کلمه ولایت به معنای وسیع و عمیق اختیارداری انسان و جهان، از اصطلاحات قرآنی است: ﴿هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ﴾[۷] و در مفهوم خاص، اختیار فرمان راندن بر انسان و به اطاعت کشاندن او از خصائصی است که خداوند به پیامبران و جانشینان آنان تفویض کرده است. پیامبر اسلام در حق علی(ع) فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ»[۸].
والی دارای مسئولیت سیاسی عالی است و در سلسله مراتب حکومت گاه خود امام و حاکم والی است و گاه مسئولی که از طرف امام مسلمانان و یا امت به حکومت منصوب میشود. علی(ع) از رسول خدا نقل کرده است: هر والی که بعد از من امور امت را به دست گیرد، بر صراط نگهداشته میشود و فرشتگان دفتر زندگی او را میگشایند؛ هرگاه والی عادلی بود، به خاطر عدالتش نجات مییابد و اگر ستمکار بود صراط بر زیر پایش دهن باز میکند تا بندبندش از یکدیگر جدا شود و به سر در آتش فرود آید[۹].
ولایت از مشترکات اصولی در حقوق عمومی اسلام بوده و واژه کلامی و فقهی ولایت از مفهوم بسیطی برخوردار نیست و مفهوم آن ترکیبی از چند مؤلفه حقوقی است. ولایت نوعی اختیار، مسئولیت، نمایندگی و سرپرستی در امور عمومی است که بنابر یک قرارداد به شخص حقیقی یا حقوقی تفویض میشود تا طبق مصلحت آن را ایفا و استیفا کند.
با این توصیف تفاوت اصولی آن با قدرت به مفهوم سیاسی و بیچونوچرای اداری و الزام به تعهدات یکجانبه در حقوق مالی بهطور کامل روشن میشود. در هر حال ولایت مشتمل بر انواع کار ویژههایی است که دولت از راه آنها بر سازمانهای وابسته و نیز بر حقوق خصوصی افراد و مؤسسات عامالمنفعهای که توسط بخش خصوصی در حوزه امور عمومی دایر میشود نظارت میکند. اما باید توجه داشت که این نوع ولایت دولت هرچند بر مبنای نظریه ولایت مطلقه فقیه شامل هر نوع اختیارات حکومتی است در نهایت امری مطلق به معنی بیرون از مسئولیت، مصلحت و قرارداد نیست[۱۰].[۱۱]
ولایت در قرآن
در قرآن کریم سه نوع ولایت وارد شده است:
- ولایت خداوند تعالی: ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا﴾[۱۲]؛ ولایت خداوند دو نوع است: تکوینی و تشریعی. ولایت تکوینی به معنای ایجاد، خلقت و تصرف در مخلوقات است، هرگونه که اراده کند. ولایت تشریعی به معنای ارشاد، توفیق، تشریع شریعت و بهطورکلی ولایت در امور مرتبط با دین است؛ بر این اساس، خداوند ولی مؤمنان است.
- ولایت ملائکه که آن هم دو نوع است: فرشتگانی که برخی امور عمومی عالم را بر عهده دارند و فرشتگانی که نگهدار و رابط اولیای الهی هستند.
- ولایت بشری: در قرآن کریم سه نوع ولایت بشری وارد شده است[۱۳]:
- ولایت رسول اکرم (ص) و مؤمنانی که در حال رکوع در راه خدا انفاق میکنند: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۱۴]. فریقین نقل کردهاند که مراد از ﴿الَّذِينَ آمَنُوا...﴾ امیرالمؤمنین علی (ع) است.
- ولایت اصناف خاصی بر اساس فقه (ولایت بر امور حسبه) از قبیل اولیای دم، اولیای صغار و....
- ولایت عامه مؤمنین و مؤمنات: ﴿ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ﴾[۱۵].[۱۶]
ولایت و قلمرو آن
قلمرو ولایت، محدود به امور عمومی و مواردی است که مصلحت عمومی دخالت دولت در آن را ایجاب کند. واضح است که بسیاری از آزادیها و حدود حقوق خصوصی فاقد این دو شرط اساسی هستند و با این فرض سلب آزادیها و بستن محدوده حقوق خصوصی برای رسیدن به جامعه ولایی منطبق با احکام اولیه اسلام، احکام ثانویه و احکام حکومتی و یا هیچ مجوز دیگری از جمله روشهای عقلانی و دموکراتیک آن نیست؛ به ویژه اگر ایجاد جامعه ولایی مستلزم اعمال خشونت و حالتهایی شود که مصادیق اکراه محسوب میشوند[۱۷].[۱۸]
جستارهای وابسته
- ولایت
- ولایت امر
- ولایت استقلالی
- ولایت غیر استقلالی
- ولایت تکوینی
- ولایت تشریعی
- ولایت تصرف
- ولایت در امور حسبیه
- ولایت در فتوی
- ولایت در قضاء
- ولایت سیاسی
- ولایت عهدی
- ولایت فقیه
- ولایت محدوده
- حدود ولایت فقیه
- ولایت مطلقه
- ولی امر
- شروط ولی امر
- عقل
- علم
- علم به قانون الهی
- تقوی
- عدالت
- تدبیر
- بصیرت
- امانت داری
- والی
- مناصب فقیه
- اختیارات فقیه
- موالی
- مولی
- اولوالامر
- تولی
- تزاحم ولایات
- انتخاب ولی
- انتصاب ولی
منابع
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۱۴۱.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۳، ص۲۰۴.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۲۹۸.
- ↑ «آیا به جای او سرورانی (را به پرستش) گرفتند؟ اما خداوند است که سرور (راستین) است و او مردگان را زنده میگرداند و او بر هر کاری تواناست» سوره شوری، آیه ۹.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۳، ص۲۰۴.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۵۰۴-۵۰۵.
- ↑ «آنجا، سروری از آن خداوند راستین است» سوره کهف، آیه ۴۴.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۱۱.
- ↑ «أَيُّمَا وَالٍ وَلِيَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِي أُقِيمَ عَلَى حَدِّ الصِّرَاطِ وَ نَشَرَتِ الْمَلَائِكَةُ صَحِيفَتَهُ فَإِنْ كَانَ عَادِلًا أَنْجَاهُ اللَّهُ بِعَدْلِهِ وَ إِنْ كَانَ جَائِراً انْتَقَضَ بِهِ الصِّرَاطُ حَتَّى تَتَزَايَلَ مَفَاصِلُهُ ثُمَّ يَهْوِي إِلَى النَّارِ»، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۳۸.
- ↑ فقه سیاسی، ج۲، ص۱۵۱؛ ج۷، ص۹۴.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۷۶۲.
- ↑ «خداوند سرور مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
- ↑ محسن معینی، «ولایت در قرآن»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۲۳۲۳-۲۳۲۴.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ «کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما» سوره انفال، آیه ۷۲.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۵۰۴-۵۰۵.
- ↑ فقه سیاسی، ج۱۰، ص۳۶۲.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۷۶۳.