علل غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۵: خط ۷۵:
::::::در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} در مورد غیبت آمده است: {{عربی|اندازه=155%|«لأن الله عزوجل يجب أن يمتحن خلقه فعنى ذلك يرتاب المبطلون»}}<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۵، ح ۱۰؛ بر خداوند لازم است که بندگانش را بدین گونه؛ امتحان کند، و در آن موقع است که اهل باطل تردید خواهند کرد.</ref>.
::::::در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} در مورد غیبت آمده است: {{عربی|اندازه=155%|«لأن الله عزوجل يجب أن يمتحن خلقه فعنى ذلك يرتاب المبطلون»}}<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۵، ح ۱۰؛ بر خداوند لازم است که بندگانش را بدین گونه؛ امتحان کند، و در آن موقع است که اهل باطل تردید خواهند کرد.</ref>.
::::::از [[امام کاظم]] {{ع}} نقل شده است: {{عربی|اندازه=155%|«إذا فقد الخامس من ولد السابع من الأئمة فالله الله في أديانكم لا يزيلنكم عنها أحد يا بني إنه لا بد لصاحب هذا الأمر من غيبة حتي يرجع عن هذا الأمر من كان يقول به إنما هي محنة من الله امتحن الله بها خلقه»}}<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳، ح ۲۶؛ هنگامی که پنجمین ([[امام]]) از اولاد هفتمین ([[امام]]) مفقود گردد، در خصوص دین خود پناه به خدا برید، مبادا کسی شما را از عقیده صحیح خود برگرداند! ای فرزند صاحب الامر ناگریز از غیبتی است که آنها که ایمان به او داشتند (از طولانی شدن غیبتش گمراه گشته) از آن عقیده برمی‌گردند. غیبت او امتحانی است از جانب خداوند که خواسته است بندگان خود را به وسیله آن امتحان کند.</ref>»<ref>[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۱۸۴-۱۸۶.</ref>.
::::::از [[امام کاظم]] {{ع}} نقل شده است: {{عربی|اندازه=155%|«إذا فقد الخامس من ولد السابع من الأئمة فالله الله في أديانكم لا يزيلنكم عنها أحد يا بني إنه لا بد لصاحب هذا الأمر من غيبة حتي يرجع عن هذا الأمر من كان يقول به إنما هي محنة من الله امتحن الله بها خلقه»}}<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳، ح ۲۶؛ هنگامی که پنجمین ([[امام]]) از اولاد هفتمین ([[امام]]) مفقود گردد، در خصوص دین خود پناه به خدا برید، مبادا کسی شما را از عقیده صحیح خود برگرداند! ای فرزند صاحب الامر ناگریز از غیبتی است که آنها که ایمان به او داشتند (از طولانی شدن غیبتش گمراه گشته) از آن عقیده برمی‌گردند. غیبت او امتحانی است از جانب خداوند که خواسته است بندگان خود را به وسیله آن امتحان کند.</ref>»<ref>[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۱۸۴-۱۸۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}}
[[پرونده:11130.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد جواد مروجی طبسی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد جواد مروجی طبسی]]'''، در کتاب ''«[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«پاسخ مسئله [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} یکی از اسرار الهی است که تاکنون کسی جز [[معصومین]] {{عم}} نتوانسته است به راز آن پی ببرد. دانش بشر توان پی بردن به رازهای آفرینش هستی را ندارد. از این رو از هنگامی که مسئله [[غیبت]] مطرح گردید، با اینکه هنوز [[حضرت مهدی]] {{ع}} متولد نشده بود، مردم دراین‌باره سؤال‌های زیادی از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] و [[معصومین]] {{عم}} نمودند، اما هرگز به علت آن پی نبردند؛ چون آنها اجازه افشای این راز را نداشتند.
::::::[[عبدالله بن فضل هاشمی]] می‌گوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که فرمود: "به ناچار، برای صاحب این امر غیبتی خواهد بود که هر انسان بی ایمانی به شک و تردید خواهد افتاد". عرض کردم: فدایت گردم! برای چه؟ حضرت فرمود: "به جهت امری که اجازه افشای آن را ندارم". عرض کردم: حکمت این [[غیبت]] چیست؟ فرمود: "حکمت [[غیبت]] همان است که در غیبت‌های گذشته رخ داده است". سپس افزود: "این راز هرگز روشن نمی‌گردد، مگر پس از [[ظهور]]؛ همان گونه که حکمت سوراخ شدن کشتی و کشته شدن آن کودک و ساخته شدن دیوار به دست [[حضرت خضر|خضر]] {{ع}} برای [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} روشن نشد، مگر پس از جدایی آن دو یار همسفر. ای فضل! این امری از سوی خدا، سری از اسرار الهی و رازی است از رازهای پنهان پروردگار. اگر خداوند را حکیم بدانیم، گواهی می‌دهیم که تمام کارهایش از روی حکمت است؛ اگر چه حکمتش برای ما روشن نباشد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.</ref>.
::::::با اینکه [[معصومین]] {{عم}} مأمور نبودند که مردم را به علت اصلی [[غیبت]] آگاه سازند. اما گاهی به برخی از حکمت‌های [[غیبت]] اشاره نموده‌اند، که به چند نمونه بسنده می‌کنیم:
::::::۱. '''جاری شدن سنت‌های [[پیامبران]] در او:''' خداوند نسبت به [[پیامبران]]، سنت‌هایی برقرار کرده بود که می‌بایست شبیه آنها در مورد [[قائم آل محمد]] {{عم}} نیز جاری شود. یکی از سنت‌ها، مسئله [[غیبت]] [[پیامبران]] بود. می‌بایست پیامبران به امر خداوند، بنابر علت‌ها و مصلحت‌هایی، مدتی از مردم فاصله بگیرند. این غیبت‌ها گاهی کوتاه مدت و گاهی طولانی بود، در امت اسلامی این مسئله به [[امام زمان]] {{ع}} اختصاص یافت.
::::::سدیر صیرفی می‌گوید: [[امام صادق]] {{ع}} به من فرمود: "برای [[قائم]] ما دو [[غیبت]] می‌باشد که زمانش به طول می‌انجامد". صیرفی می‌گوید: عرض کردم: چرا؟ آن حضرت فرمود: "خواست خدا چنین است که سنت‌های سایر [[پیامبران]] نسبت به غیبتشان درباره او اجرا شود... خداوند می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ}}﴾}}<ref>سوره انشقاق، آیه ۱۹.</ref>؛ "همه شما پیوسته از حالی به حالی دیگر منتقل می‌شوید (تا به کمال برسید)". آنچه که بر سر امت‌های پیشین آمده است، بر سر این امت نیز خواهد آمد و این سنت تغییرناپذیر است"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.</ref>.
::::::۲. '''امتحان [[شیعیان]]:''' شاید یکی از مهم‌ترین حکمت‌های [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} این باشد که [[شیعیان]] می‌بایست در دوران [[غیبت]] امامشان، مورد آزمایش قرار گیرند، آزمایشی بسیار سخت و دشوار که خالص را از ناخالص و خوب را از بد جدا می‌کند.
::::::[[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمود: "به خدا سوگند! آنچه گردن‌های خود را به سوی او کشیده‌اید، نخواهید دید تا اینکه مورد آزمایش قرار بگیرید و از هم جدا شوید"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ص ۶۴.</ref>.
::::::[[امام باقر]] {{ع}} در جواب [[جابر جعفی]] که پرسیده بود: چه وقت فرج شما خواهد رسید؟ فرمود: "هیهات! فرج ما نخواهد بود تا آنکه تصفیه شوید. پس تصفیه شوید، و سه مرتبه این جمله را تکرار کرد و فرمود: تا آنکه خوب و بد از هم جدا شوند"<ref>کتاب الغیبه ،ص ۲۶.</ref>.
::::::۳. '''تنبیه مردم:''' بسیاری از مردم، قدرشناس نعمت‌های خداوند نیستند، بلکه کفران نعمت هم می‌کنند. سنت خدا این است که اگر مردم ناسپاسی می‌کردند و به نعمت‌های او کفر می‌ورزیدند، آنها را تنبیه می‌کند.
::::::بهترین راه تأدیب این افراد گرفتن نعمت از آنهاست که موجب می‌شود بیدار شوند و با تغییر راه و روش خود، آن نعمت از دست رفته را از خداوند درخواست کنند و چه نعمتی عظیم‌تر و بابرکت‌تر از وجود [[پیامبر خاتم|پیامبر]] و [[معصومین]] {{عم}} بود که در طول ۲۷۳ سال از آغاز بعثت [[نبی اکرم]] {{صل}} تا شهادت [[امام عسکری]] {{ع}} بین مردم بودند، ولی مردم قدر آن را ندانستند و خداوند این نعمت را از آنان گرفت.
::::::حکومت‌های ستمگر با آنها جنگیدند، آنها را به زندان انداختند، توهین کردند و یکی را پس از دیگری به شهادت رساندند. اگر مردم آن روز، قدرشناس این نعمت‌ها بودند، امروز ما در هجران امام عزیزمان نمی‌سوختیم. حال که چنین شده است، باید شب و روز به دنبال این نعمت بزرگ الهی باشیم، تا خداوند این هدیه را بار دیگر به ما برگرداند و از نعمت وجودش، در ایام [[ظهور]] بهره‌مند شویم.
::::::مروان انباری گوید: حضرت [[امام باقر|ابوجعفر]] {{ع}} فرمود: "اگر خداوند حضور ما را در نزد مردمی کراهت داشته باشد، ما را از آنها جدا می‌سازد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.</ref>.
::::::۴. '''بیعت کسی به عهده‌اش نباشد:''' حدود ده روایت از [[معصومین]] {{عم}} صادر شده است که حکمت [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} را این می‌داند که بیعتی از سوی مردم بر عهده آن حضرت نباشد. اگر آن حضرت بدون آماده بودن شرایط [[ظهور]] کند، یا باید تابع دولتی باشد و یا کشته خواهد شد. بدین جهت آن حضرت قدرتمندانه [[ظهور]] خواهد کرد و در برابر هیچ دولتی خضوع و خشوع نخواهد کرد، بلکه با قدرت بر تمام قدرت‌های غاصب و فاسد غلبه پیدا کند.
::::::علی بن حسن فضال گوید: [[امام رضا]] {{ع}} به من فرمود: "گویا می‌بینم که شیعیان پس از مفقود شدن سومین فرزندم، به دنبال او خواهند گشت، اما او را پیدا نمی‌کنند". عرض کردم: برای چه؟‌ای فرزند [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]! فرمود: "چون امامشان از آنها غایب می‌شود". گفتم: برای چه؟ فرمود: "تا بیعت کسی هنگام [[ظهور]] به عهده‌اش نباشد"<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۰ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.</ref>.
::::::۵. '''بیم کشته شدن:''' در چند روایت از [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{عم}} آمده است که یکی از حکمت‌های غیبت [[امام زمان]] {{ع}}، بیم کشته شدن آن حضرت است.
::::::[[زراره]] گوید: [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "برای آن جوان - [[حضرت مهدی]] {{ع}} - غیبتی پیش از ظهورش می‌باشد". گفتم: برای چه؟ فرمود: "می‌ترسد و سپس به شکم مبارک خود اشاره فرمود". زراره گفت: یعنی از کشته شدن<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۷۶.</ref>.
::::::'''سؤال:''' مگر سایر [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} با اینکه در معرض خطر کشته شدن بودند، بدون هیچ ترس و وحشتی، بین مردم زندگی نمی‌کردند؟!
::::::'''پاسخ:''' برای [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} چون شرایط قیام فراهم نبود، در اندیشه قیام علیه خلیفه وقت نبودند، بلکه در انتظار دولت [[حضرت مهدی]] {{ع}} بودند. این عقیده با اینکه ضرری به فرمانروایان وقت نمی‌رسانید، موجب شد که آنان امامان را زندانی کنند و سرانجام آنها را به شهادت برسانند. ولی وضعیت حضرت [[صاحب الزمان]] {{ع}} چنین نیست؛ زیرا آن حضرت با شمشیر قیام می‌کند و صاحبان قدرت را از اریکه قدرت به زیر می‌کشاند و با برچیدن بساط ظلم و جور، زمین را پر از عدل و داد می‌کند. پس ممکن نیست که آن حضرت آزادانه در بین مردم زندگی کند و هیچ قدرتی مزاحم او نشود. از سوی دیگر، اگر امامی کشته می‌شد، امام دیگری جانشین او می‌شد، اما اگر [[امام زمان]] {{ع}} کشته می‌شد جانشینی نداشت. از این رو، [[غیبت]] او امری است لازم و واجب.
::::::شهادت و کشته شدن در راه خدا، یکی از افتخارات [[معصومین]] است و [[امام زمان]] {{ع}} نیز سرانجام به [[شهادت]] خواهد رسید و در این بحثی نیست، اما باید دید علت ترس او چیست؟
:::::#اگر آن حضرت کشته می‌شد، زمین خالی از حجت می‌ماند.
:::::#اگر آن حضرت کشته می‌شد، حکومت عدل جهانی بدون رهبر می‌ماند. دشمن برای کشتن [[امام زمان]] {{ع}} تلاش فراوانی کرد.
::::::[[ابوخالد کابلی]] می‌گوید: از [[امام باقر]] {{ع}} درخواست کردم نام [[امام زمان]] {{ع}} را به من بگوید، تا او را بشناسم. آن حضرت فرمود: "ای ابوخالد! اگر فرزندان فاطمه او را بشناسند، بر کشتن و قطعه قطعه شدن او حریص خواهند بود"<ref>کتاب الغیبه، ص ۲۰۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} به جمعی که در خدمتش بودند، به همین مطلب اشاره کرد و فرمود: "[[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] وقتی فهمیدند زوال ملکشان بر دست توانای [[قائم]] ما {{ع}} خواهد بود، با ما دشمنی کردند و شمشیرهایشان را برای کشتن ما به کار بردند تا نسل ما را قطع نمایند، به این امید که [[قائم]] ما را کشته باشند"<ref>کتاب الغیبه، ص ۱۰۶.</ref>.
::::::۶. '''خالی شدن صلب کافران از مؤمنان:''' [[امام مهدی]] {{ع}} با دشمنان خدا هیچ گونه سازشی نخواهد کرد، بلکه همه آنها را به قتل خواهد رساند. از این رو، اراده خدا بر این است که [[غیبت]] آن حضرت طول بکشد تا تمام مؤمنانی که می‌باید متولد شوند، به دنیا بیایند. از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدند: چرا [[امیرالمؤمنین|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} با مخالفان اول خود جنگ نکرد؟ آن حضرت فرمود: "به جهت یک آیه در کتاب خدا که می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}﴾}}<ref>سوره فتح، آیه ۲۵.</ref>؛ اگر مؤمنان و کافران (در مکه) از هم جدا می‌شدند، کافران را عذاب دردناکی می‌کردیم". راوی گوید: عرض کردم: مقصود از تزایل چیست؟ آن حضرت فرمود: "ودیعه‌های مؤمنانی است که در اصلاب کفار بوده‌اند. [[قائم]] {{ع}} نیز چنین می‌کند. او [[ظهور]] نمی‌کند تا اینکه تمام ودیعه‌های خداوند در صلب‌ها بیرون بیایند. پس هرگاه تمام آن ودیعه‌ها خارج شدند، آن حضرت [[ظهور]] می‌کند، بر دشمنان خدا مسلط می‌گردد و همه آنها را به قتل می‌رساند"<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۱.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص: ۷۰ - ۷۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۱

الگو:پرسش غیرنهایی

علل غیبت امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

علل غیبت امام مهدی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • فلسفه و علت غیبت امام مهدی چیست؟
  • فلسفه و علل غیبت امام مهدی در چه چیزهایی بوده است؟
  • سبب غیبت امام مهدی چیست؟ چرا امامی که باید بین مردم حضور داشته باشد و آنان را هدایت و رهبری کند غایب شده و در پنهانی زندگی می‌کند؟

پاسخ نخست

سید جعفر موسوی‌نسب
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:
«هر چیزی در این عالم از جمله غیبت امام زمان (ع) بدون علّت و فلسفه نیست. چون کار خداوند متعال عبث و بیهوده نیست، لکن بعضی از امور علّتش برای ما بیان شده و برخی امور بیان نشده، و غیبت حضرت از مسائلی است که علّت آن بر ما مخفی است ولی در برخی روایات حکمت غیبت برای ما بیان شده است. که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.
۱. آزمایش و امتحان مردم: موسی بن جعفر (ع) فرموده است هنگامی که پنجمین فرزند امام هفتم غایب شد مواظب دین خود باشید، مبادا کسی شما را از دین خارج کند، ای پسرک من! برای صاحب الامر ناچار غیبتی خواهد بود، بطوری که گروهی از مؤمنین از عقیده خود برمی‌گردند و خداوند به وسیله غیبت بندگانش را امتحان می‌کند[۱].
۲. نجات از قتل آن حضرت: چنانچه در تاریخ آمده است معتمد عبّاسی که خلیفه دوران امام حسن عسکری و دوران تولّد و کودکی امام زمان (ع) بوده است، سخت در تلاش بوده است که به هر قیمتی شده حضرت مهدی را پیدا کرده و از بین ببرد، لذا عمّال و کارگزاران او پیوسته به منزل امام عسکری (ع) یورش می‌بردند تا شاید بر نیت پلیدشان جامه عمل بپوشانند، امّا خداوند متعال او را محافظت کرد.
و زراره از امام باقر (ع) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: قائم باید غایب شود، زراره سؤال می‌کند چرا؟ حضرت می‌فرمایند: جهت نجات از قتل[۲].
۳. بیعت نکردن با ستمکاران: زمان ظهور حضرت مهدی (ع) بیعت با احدی بر عهده حضرت نیست و او با هیچ‌کس پیمان عدم تعرّض نبسته است تا در حین قیام مانع باشد که علیه کسی قیام کند، و یا گفته شود پیمانی شکسته شده است.
در روایتی حسن ابن فضال می‌گوید: علی بن موسی الرضا (ع) فرمود: شیعیانم را می‌بینم که در زمان شهادت سوّمین فرزندم امام عسکری در جستجوی امام خود همه جا را می‌گردند، امّا او را نمی‌یابند، عرض کردم برای چه ای پسر رسول خدا؟ فرمود: برای اینکه امامشان غایب می‌شود. عرض کردم: چرا غایب می‌شود؟ فرمود: برای اینکه وقتی قیام کرد بیعت هیچ‌کس بر گردنش نباشد[۳].
۴. تنبّه مردم به نعمت امام: بهترین راه تنبّه انسان آن است که نعمت از او گرفته شود و گرفتن نعمت موجب بیداری انسان است، از غفلت و چه نعمتی عظیم‌تر و با برکت‌تر از وجود پیامبر و معصومین (ع) که در طول ۲۷۳ سال از آغاز بعثت نبی اکرم (ص) تا شهادت امام حسن عسکری (ع) این نعمت در بین مردم بود ولی مردم ناسپاسی کردند و خداوند این نعمت را از بشریت گرفت؛ اگر مردم آن زمان قدرشناس بودند و ارزش نعمت را درک می‌کردند، امروز ما در فراق و هجران بسر نمی‌بردیم.
مروان انباری می‌گوید: امام ابو جعفر (ع) فرمود: اگر خداوند حضور ما را در نزد مردمی کراهت داشته باشد، ما را از آنان جدا می‌کند[۴].
این چند قسم برخی از حکمت‌هایی بود که غیبت حضرت را برای ما روشن می‌سازد، امّا علّت اصلی قضیه بعد از ظهور حضرت مشخّص و معلوم می‌گردد»[۵].


پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بحار، ج ۵۱، ص ۱۱۳.
  2. بحار، ج ۵۱، ص ۹۱.
  3. بحار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.
  4. بحار، ج ۵۲، ص ۹۰.
  5. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰.
  6. کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۴۸۲
  7. بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۱۳.
  8. کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۳۴۲.
  9. مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص ۸۵۲.
  10. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۸۳ ال ۸۵.
  11. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۸۵.
  12. " يَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ عِلَّتُهُ مَطْوِيَّةٌ عَنْ عِبَادِ اللَّهِ فَإِيَّاكَ وَ الشَّكَّ فَإِنَ‏ الشَّكَ‏ فِي‏ اللَّهِ‏ كُفْرٌ‏‏‏"؛ شیخ صدوق رحمه اللّه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷.
  13. " إِنَ‏ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ وَ سِرٌّ مِنَ‏ اللَّهِ‏ وَ غَيْبٌ‏ مِنْ‏ غَيْبِ‏ اللَّهِ‏ وَ مَتَى‏ عَلِمْنَا أَنَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ حَكِيمٌ‏ صَدَّقْنَا بِأَنَ‏ أَفْعَالَهُ‏ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ‏ كَانَ‏ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ‏ لَنَا‏‏‏"، شیخ صدوق رحمه اللّه، علل الشرایع، ج ۱ ص ۲۴۵.
  14. " إِنَ‏ لِلْقَائِمِ‏ غَيْبَةً قَبْلَ‏ أَنْ‏ يَقُومَ‏ إِنَّهُ‏ يَخَافُ‏ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ يَعْنِي الْقَتْلَ‏‏‏"؛ شیخ کلینی، کافی، ص ۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
  15. سوره قصص، آیه:۱۸.
  16. و چون از شما ترسیدم، از شما گریختم، تا پروردگارم به من دانش بخشد و مرا از پیامبران قرار داد؛ سوره شعرا، آیه:۲۱. جالب توجّه اینکه در پارهای روایات آمده است که حضرت مهدی(ع) نیز هنگام ظهور خطاب به مردم همین آیه را تلاوت خواهد کرد. ر. ک: نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۴.
  17. ر. ک: سوره توبه، آیه:۴۰.
  18. شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۶؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۵۴، ح ۱۱.
  19. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۵۵.
  20. قتاد درختی است که خارهای بسیاری مثل سوزن تیز و محکم دارد.
  21. " إِنَ‏ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ‏ فِيهَا بِدِينِهِ‏ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَاد‏‏‏"؛ محمّد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۵.
  22. " إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ‏ تَخْفَى‏ وِلَادَتُهُ‏ وَ يَغِيبُ‏ شَخْصُهُ‏‏‏‏"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۰۳؛ فضل بن حسن امین الاسلام طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۲۶.
  23. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۵؛ احمد بن علی طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹.
  24. سوره مائده، آیه:۱۰۱.
  25. " وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ‏ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ‏ أَشْياءَ إِنْ‏ تُبْدَ لَكُمْ‏ تَسُؤْكُمْ‏ إِنَّهُ‏ لَمْ‏ يَكُنْ‏ أَحَدٌ مِنْ‏ آبَائِي‏ إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي‏‏‏‏‏"؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۹۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.
  26. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۷۰ - ۷۶.
  27. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۸، ح ۷، علیّ بن أبی طالب پس از من امام امت و خلیفه من بر آنها خواهد بود و قائم منتظری که زمین را پر از عدل و داد نماید همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد از فرزندان اوست، و قسم به خدایی که مرا بشیر و نذیر مبعوث فرمود کسانی که در دوران غیبتش بر اعتقاد بدو ثابت باشند از کبریت احمر کمیاب‌ترند، آنگاه جابر بن عبدالله انصاری برخاست و پیش آمد و گفت: آیا پیش آمد و گفت: آیا قائمی که از فرزندان توست غیبت دارد؟ فرمود: به خدا چنین است تا در آن غیبت مؤمنان باز شناخته شده و کافراننابود شوند، ای جابر! این امر از امور الهی و سرّی از اسرار ربوبی و مستور از بندگان خدا است، مبادا در آن شک کنی که شک در امر خدای تعالی کفر است
  28. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۰، ح ۱؛ آن جوان ناچار می‌باید غائب شود. عرض کردند: یا رسول الله برای چه غیبت می‌کند؟ فرمود: می‌ترسد او را بکشند.
  29. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۰، ح ۶؛ برای قائم ما غیبتی است که مدّت آن به‌طول می‌انجامد. گفتم: ای فرزند رسول خدا! آن برای چیست؟ فرمود: زیرا خدای تعالی می‌خواهد در او سنّتهای پیامبران (ع) را در غیبت‌هایشان جاری کن.
  30. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۷۹، ح ۱؛ صاحب این امر و ولادتش بر این خلق پنهان است تا چون ظهور کند بیعت احدی در گردنش نباشد.
  31. علل الشرایع، ص ۲۴۴، باب ۱۷۹، ح ۲؛ وقتی خداوند همراهی و همنشینی ما را برای قومی خوش ندارد ما را از میان آنها برگیرد.
  32. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۵، ح ۱۰؛ بر خداوند لازم است که بندگانش را بدین گونه؛ امتحان کند، و در آن موقع است که اهل باطل تردید خواهند کرد.
  33. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳، ح ۲۶؛ هنگامی که پنجمین (امام) از اولاد هفتمین (امام) مفقود گردد، در خصوص دین خود پناه به خدا برید، مبادا کسی شما را از عقیده صحیح خود برگرداند! ای فرزند صاحب الامر ناگریز از غیبتی است که آنها که ایمان به او داشتند (از طولانی شدن غیبتش گمراه گشته) از آن عقیده برمی‌گردند. غیبت او امتحانی است از جانب خداوند که خواسته است بندگان خود را به وسیله آن امتحان کند.
  34. معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۸۴-۱۸۶.
  35. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
  36. سوره انشقاق، آیه ۱۹.
  37. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.
  38. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ص ۶۴.
  39. کتاب الغیبه ،ص ۲۶.
  40. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.
  41. کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۰ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
  42. غیبت نعمانی، ص ۱۷۶.
  43. کتاب الغیبه، ص ۲۰۲.
  44. کتاب الغیبه، ص ۱۰۶.
  45. سوره فتح، آیه ۲۵.
  46. علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۱.
  47. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۷۰ - ۷۶.
  48. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۸، ج ۲۱۷.
  49. و هو المنتظر غیر انّ الله یحبّ ان یمتحن الشیعه، فعند ذلک یرتاب المبطلون؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۷۲، ح ۱۵۰
  50. هیهات! هیهات!: لا یکون فرجنا حتّی تغربلوا ثمّ تغربلوا حتی یذهب الکیدر و یبقی الصفو؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳
  51. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۱ و ۳۵۲.
  52. ... لا بدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر
  53. ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائل: انّا لو ولّینا، لعد لنا؛ ثمّ یقوم القائم بالحقّ و العدل؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۴
  54. سوره انشقاق آیه ۱۹
  55. انّ الله عز و جل أبی الّا ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لا بدّ له ... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: لَتَرْکبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ‏ ای سنّنا علی سنن من کان قبلکم، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۲؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۶، ح ۲۱۲؛ الخرائج، ج ۲، ص ۹۵۵
  56. لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّة امّا ظاهرا مشهورا و امّا خائفا مغمورا لئلّا تبطل حجج الله و بیناته ...؛نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷
  57. سوره فتح آیه۲۵
  58. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۹، ح ۲۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح ۹.
  59. اذا غضب الله- تبارک و تعالی- علی خلقه نحانا عن جوارهم، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۷، ح ۳۸؛ کافی، ج ۱، ص ۳۴۳
  60. انّ الله اذا کره لنا جوار قوم نزعنا من بین اظهرهم، همان، ص ۴۹۸، ح ۲۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰
  61. و اعلموا انّ الارض لا تخلوا من حجّة الله و لکنّ الله سیعمی خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم علی انفسهم، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۳، ح ۸.
  62. ... لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و جهلهم، و لو خلت الارض ساعة واحدة من حجّة الله ساخت باهلها لکن الحجة تعرف الناس و لا یعرفونها ...، . اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۲، ج ۴۶۳.
  63. منتخب الاثر، ص ۲۹۱.
  64. به درستی که برای قائم غیبتی هست
  65. کارگر، رحیم، مهدویت (پیش از ظهور)، ۱جلد، دفتر نشر معارف - قم (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۸ ه.ش
  66. «بر جان خویش می‏‌ترسد» کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۷.
  67. اذا ظهر قائمنا اهل البیت قال: فَفَرَرْتُ مِنْکمْ لَمَّا خِفْتُکمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکماً؛ خفتکم علی نفسی و جئتکم لما اذن ربّی و اصلح لی امری، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۳، ح ۷۷۷.
  68. ر. ک: امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۳۴۷
  69. الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۸
  70. الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۹
  71. نظام سیاسی و دولت در اسلام، ص ۸۹
  72. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۰.
  73. ... و اما علّة ما وقع من الغیبة، فانّ الله عزّ و جل یقول: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ ... انّه لم یکن احد من آبائی الّا وقعت فی عنقه بیعته لطاغیة زمانه و انّی اخرج حین اخرج و لا بیعة لاحد الطواغیت فی عنقی ...، یوم الخلاص، ج ۱، ص ۲۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.
  74. یقوم القائم و لیس لاحد فی عنقه عهد و لا عقد و لا بیعة، الغیبة النعمانی، ص ۸۹ و ۱۰۰؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۴۲
  75. بشارة الاسلام، ص ۵۲؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۱.
  76. تلخیص الشافی، ج ۱ و ۲، ص ۹۵( نشر عزیزی).
  77. مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۷۶، ج ۶( به نقل از: مطلع الفجر، ص ۲۷.
  78. مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹.
  79. «اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلّط و برتری دهد، گر چه مشرکان کراهت داشته باشند.»؛ سوره صف، آیه ۹
  80. صحیح بخاری، ج ۸، ص ۱۲۷
  81. «اگر زمین بدون امام باقی بماند دگرگون خواهد شد.» کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰
  82. «برای قائم غیبتی است قبل از قیامش. زراره می‌گوید: به حضرت عرض کردم: به چه جهت؟ فرمود: زیرا از قتل بر خود می‌ترسد.» کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۱۰
  83. «قائم (ع) قیام خواهد کرد در حالی که بیعت کسی بر گردن او نخواهد بود.» کمال الدین، ص ۴۸۰
  84. «پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسان‌ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمی‌دانند.» سوره روم، آیه ۳۰
  85. «مردم در آغاز یک دسته بودند، و تضادی در میان آنها وجود نداشت. به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند...» سوره بقره، آیه ۲۱۳
  86. «امّا کسی که دانشی از کتاب آسمانی داشت گفت: "پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد". و هنگامی که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: "این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می‌آورم یا کفران می‌کنم؟!"...» سوره نمل، آیه ۴۰
  87. و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را [از انواع عبادات و خیرات و خصوص اقامه نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند» سوره انبیاء، آیه ۷۳
  88. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.
  89. نک: کمال الدین وتمام النعمة، ج۲، فصل علت غیبت
  90. نعمانی، الغیبة، ص۱۴۰ - ۱۴۱
  91. کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، فصل علت غیبت
  92. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۷۸.
  93. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۲۰۳.
  94. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۴، ح ۱۱، ص ۲۰۴.
  95. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۷، ص ۲۳۳.
  96. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۷، ص ۲۳۳، ح ۴.
  97. غیبت طوسی، فصل ۵، ح ۲۸۴، ص ۲۳۷.
  98. علل الشرایع، ص ۲۴۴، باب ۱۷۹.
  99. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۸ - ۱۰۱.