مرجعیت دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'نگاه' به 'نگاه')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[مرجعیت]]''' است. "'''مرجعیت دینی'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[مرجعیت]]''' است. "'''[[مرجعیت دینی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[مرجعیت دینی در قرآن]] | [[مرجعیت دینی در حدیث]] | [[مرجعیت دینی در کلام اسلامی]] | [[مرجعیت دینی در عرفان اسلامی]] | [[مرجعیت دینی معصوم]] | [[مقام مرجعیت دینی]]</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[مرجعیت دینی در قرآن]] | [[مرجعیت دینی در حدیث]] | [[مرجعیت دینی در کلام اسلامی]] | [[مرجعیت دینی در عرفان اسلامی]] | [[مرجعیت دینی معصوم]] | [[مقام مرجعیت دینی]]</div>
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مرجعیت دینی یکی از [[مناصب]] [[معصومین]]==
==[[مرجعیت دینی]] یکی از [[مناصب]] [[معصومین]]==
*یکی از [[مناصب]] مهم و آسمانی [[پیامبر]]{{صل}} [[تبیین آموزه‌های دینی]] است که به [[دلیل]] [[ارتباط]] ایشان با [[وحی]]، [[تبیین]] و [[تفاسیر]] وی از [[آموزه‌های دین]] به منزلۀ [[حجت الهی]] برای [[مسلمانان]] تلقی شده و همه باید قلباً و عملاً [[مطیع]] و ملتزم به آن شوند، در اصطلاح [[تبیین]] چنین [[آموزه‌های دینی]] را به عنوان "[[مرجعیت]] علمی‌ و [[دینی]]" یاد می‌‌کنند<ref>ر.ک. [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲.  </ref>.
*یکی از [[مناصب]] مهم و آسمانی [[پیامبر]]{{صل}} [[تبیین آموزه‌های دینی]] است که به [[دلیل]] [[ارتباط]] ایشان با [[وحی]]، [[تبیین]] و [[تفاسیر]] وی از [[آموزه‌های دین]] به منزلۀ [[حجت الهی]] برای [[مسلمانان]] تلقی شده و همه باید قلباً و عملاً [[مطیع]] و ملتزم به آن شوند، در اصطلاح [[تبیین]] چنین [[آموزه‌های دینی]] را به عنوان "[[مرجعیت]] علمی‌ و [[دینی]]" یاد می‌‌کنند<ref>ر.ک. [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲.  </ref>.
*[[شیعه]] [[معتقد]] است [[پیامبر اسلام]] این [[منصب]] را به [[امامان]] [[تفویض]] کرده و به [[دلیل عصمت]] و [[ارتباط]] [[ائمه]] با [[عالم غیب]] از طریق [[الهام]] نه [[وحی]]، [[تبیین]] و [[تفسیر]] چنین آموزه‌هایی مانند آموزهایی [[پیامبر]]{{صل}}، [[حجیت]] دارد<ref>ر.ک. [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲. </ref>.
* [[شیعه]] [[معتقد]] است [[پیامبر اسلام]] این [[منصب]] را به [[امامان]] [[تفویض]] کرده و به [[دلیل عصمت]] و [[ارتباط]] [[ائمه]] با [[عالم غیب]] از طریق [[الهام]] نه [[وحی]]، [[تبیین]] و [[تفسیر]] چنین آموزه‌هایی مانند آموزهایی [[پیامبر]]{{صل}}، [[حجیت]] دارد<ref>ر.ک. [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲. </ref>.
*[[انتصاب]] [[امامان معصوم]] بعد از [[پیامبر]]{{صل}} به این [[دلیل]] است که با وجود [[پیامبر]]{{صل}} احتمال [[تفسیر]] ناصواب از [[دین]] در حد صفر بود، امّا بعد از [[رحلت]] آن [[حضرت]]، احتمال ارائۀ قرائت‌های متنوع و ناصواب از [[دین]]، احتمال بالایی داشت و با [[رسوخ]] [[تفاسیر]] و [[بدعت]] و تحریف‌های ناصواب در آخرین کتاب و [[شریعت آسمانی]]، اصالت آن و در نتیجه اعتبار آن مخدوش می‌‌شد، از این‌رو [[تعیین]] یک مرجع علمی‌ معتبر و [[معصومانه]] که دارای [[حجت]] باشد امر ضروری به نظر می‌‌رسید، در واقع می‌‌توان گفت نبودن [[حجیت]] بعد از [[پیامبر]]{{صل}} به منزلۀ نابودی  [[هدف بعثت]] یعنی [[هدایت]] [[انسان]] هاست<ref>ر.ک. [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] ص: ۲۲۲ - ۲۳۵.  </ref>.  
* [[انتصاب]] [[امامان معصوم]] بعد از [[پیامبر]]{{صل}} به این [[دلیل]] است که با وجود [[پیامبر]]{{صل}} احتمال [[تفسیر]] ناصواب از [[دین]] در حد صفر بود، امّا بعد از [[رحلت]] آن [[حضرت]]، احتمال ارائۀ قرائت‌های متنوع و ناصواب از [[دین]]، احتمال بالایی داشت و با [[رسوخ]] [[تفاسیر]] و [[بدعت]] و تحریف‌های ناصواب در آخرین کتاب و [[شریعت آسمانی]]، اصالت آن و در نتیجه اعتبار آن مخدوش می‌‌شد، از این‌رو [[تعیین]] یک [[مرجع]] علمی‌ معتبر و [[معصومانه]] که دارای [[حجت]] باشد امر ضروری به نظر می‌‌رسید، در واقع می‌‌توان گفت نبودن [[حجیت]] بعد از [[پیامبر]]{{صل}} به منزلۀ نابودی  [[هدف بعثت]] یعنی [[هدایت]] [[انسان]] هاست<ref>ر.ک. [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] ص: ۲۲۲ - ۲۳۵.  </ref>.  
==[[آیه اولی الامر]] و [[اثبات]] [[مرجعیت]] [[امامان]]==
==[[آیه اولی الامر]] و [[اثبات]] [[مرجعیت]] [[امامان]]==
*ادعای [[شیعه]] مبنی بر [[مرجعیت]] [[ائمه]] بعد از [[رسول اکرم]]{{صل}} ادعایی است مبتنی بر [[دلیل]] و از جمله [[آیات قرآن]] است که ثابت می‌‌کند [[امامان]] در تمام [[شئون]] از جملۀ مرجعیت دینی و [[علمی]]، [[جانشین پیامبر]]{{صل}} است. یکی از این [[آیات]] آیۀ [[اولوالامر]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
*ادعای [[شیعه]] مبنی بر [[مرجعیت]] [[ائمه]] بعد از [[رسول اکرم]]{{صل}} ادعایی است مبتنی بر [[دلیل]] و از جمله [[آیات قرآن]] است که ثابت می‌‌کند [[امامان]] در تمام [[شئون]] از جملۀ [[مرجعیت دینی]] و [[علمی]]، [[جانشین پیامبر]]{{صل}} است. یکی از این [[آیات]] آیۀ [[اولوالامر]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
*واژه "[[اولی‌الامر]]" به معنای [[صاحبان امر]] است؛ اما اینکه مصادیق [[صاحبان امر]] چه کسانی هستند در بین [[عالمان شیعه]] و [[اهل سنت]] [[اختلاف]] وجود دارد. جدای از آراء [[علما]] [[شیعه]] و [[سنی]] و با نگاه کلی به [[آیه]] می‌‌توان به این [[قطع]] رسید که مصادیق [[اولی الامر]] نمی‌توانند [[معصوم]] نباشند چراکه اولاً: در [[آیه]] امر به [[اطاعت]] از [[اولی‌الامر]] به طور مطلق آمده و ثانیاً: این امر در کنار امر به [[اطاعت]] از [[خداوند]] و [[پیامبر]]{{صل}} آمده است. بنابراین [[اطاعت از اولی الامر]] مانند [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} است و از آنجا که [[پیامبر]]{{صل}} نسبت به هرگونه [[خطا]] و اشتباهی [[معصوم]] بودند، [[اولی الامر]] هم باید دارای [[عصمت]] باشند<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] ص: ۲۲۲ ـ ۲۳۵. </ref>.
*واژه "[[اولی‌الامر]]" به معنای [[صاحبان امر]] است؛ اما اینکه مصادیق [[صاحبان امر]] چه کسانی هستند در بین [[عالمان شیعه]] و [[اهل سنت]] [[اختلاف]] وجود دارد. جدای از آراء [[علما]] [[شیعه]] و [[سنی]] و با نگاه کلی به [[آیه]] می‌‌توان به این [[قطع]] رسید که مصادیق [[اولی الامر]] نمی‌توانند [[معصوم]] نباشند چراکه اولاً: در [[آیه]] [[امر]] به [[اطاعت]] از [[اولی‌الامر]] به طور مطلق آمده و ثانیاً: این امر در کنار امر به [[اطاعت]] از [[خداوند]] و [[پیامبر]]{{صل}} آمده است. بنابراین [[اطاعت از اولی الامر]] مانند [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} است و از آنجا که [[پیامبر]]{{صل}} نسبت به هرگونه [[خطا]] و اشتباهی [[معصوم]] بودند، [[اولی الامر]] هم باید دارای [[عصمت]] باشند<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] ص: ۲۲۲ ـ ۲۳۵. </ref>.
*[[دانشمندان شیعه]] معتقدند براساس [[روایات]]، مصادیق اصلی [[اولی الامر]] در [[آیه]] [[ائمه معصومین]]{{ع}} هستند، با این وجود می‌‌توان مرجعیت دینی را با توجه به این [[آیه]] برای [[ائمه معصومین]] [[ثابت]] کرد چراکه [[آیه]] درصدد آن است که [[اولی الامر]] از جانب [[خداوند]]، مسئولیت‌هایی دارند و الا امر به [[اطاعت]] از آنان، لغو و [[بیهوده]] میشد. در این [[آیه]] مقارنت امر به [[اطاعت از پیامبر]]{{صل}} و [[اولی‌الامر]] نشان دهندۀ این مطلب است، همانگونه که [[پیامبر]]{{صل}} از جانب [[خداوند]] مسئولیت‌هایی از جمله مرجعیت دینی و [[علمی]] را عهده دار بود و [[مردم]] باید [[مطیع]] امر [[پیامبر]]{{صل}} می‌‌شدند، می‌توان به این نتیجه رسید که تمام مسئولیت‌هایی که برای [[پیامبر]]{{صل}} [[الزام]] آور است از جمله مرجعیت دینی، برای [[اولی الامر]] هم [[واجب]] و الزامآاور است، زیرا امری که از جانب [[خداوند]] در این [[آیه]] نازل شد تنها با یک [[بیان]] از طرف [[خداوند]] نازل شده و معنا ندارد [[متکلم]] [[حکیم]]، از دو نفر که هیچ سنخیتی از جهت [[مسئولیت]] ندارند، [[امر]] به [[اطاعت]] از آنها را بدون هیچگونه استثنائی، در [[کلامی]] [[واحد]] و با یک سیاق، [[بیان]] کند<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] ص: ۲۲۲ - ۲۳۵.</ref>.
* [[دانشمندان شیعه]] معتقدند براساس [[روایات]]، مصادیق اصلی [[اولی الامر]] در [[آیه]] [[ائمه معصومین]]{{ع}} هستند، با این وجود می‌‌توان [[مرجعیت دینی]] را با توجه به این [[آیه]] برای [[ائمه معصومین]] [[ثابت]] کرد چراکه [[آیه]] درصدد آن است که [[اولی الامر]] از جانب [[خداوند]]، مسئولیت‌هایی دارند و الا امر به [[اطاعت]] از آنان، لغو و [[بیهوده]] میشد. در این [[آیه]] مقارنت امر به [[اطاعت از پیامبر]]{{صل}} و [[اولی‌الامر]] نشان دهندۀ این مطلب است، همانگونه که [[پیامبر]]{{صل}} از جانب [[خداوند]] مسئولیت‌هایی از جمله [[مرجعیت دینی]] و [[علمی]] را عهده [[دار]] بود و [[مردم]] باید [[مطیع]] [[امر]] [[پیامبر]]{{صل}} می‌‌شدند، می‌توان به این نتیجه رسید که تمام مسئولیت‌هایی که برای [[پیامبر]]{{صل}} [[الزام]] آور است از جمله [[مرجعیت دینی]]، برای [[اولی الامر]] هم [[واجب]] و الزامآاور است، زیرا امری که از جانب [[خداوند]] در این [[آیه]] نازل شد تنها با یک بیان از طرف [[خداوند]] نازل شده و معنا ندارد [[متکلم]] [[حکیم]]، از دو نفر که هیچ سنخیتی از جهت [[مسئولیت]] ندارند، امر به [[اطاعت]] از آنها را بدون هیچگونه استثنائی، در [[کلامی]] [[واحد]] و با یک سیاق، بیان کند<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] ص: ۲۲۲ - ۲۳۵.</ref>.
==دیدگاه [[عقل]] نسبت به [[مرجعیت]] [[معصومین]]==
==دیدگاه [[عقل]] نسبت به [[مرجعیت]] [[معصومین]]==
*با استفاده از نگاه [[عقلی]] هم می‌‌توان مرجعیت دینی را همانطور که برای [[پیامبر]]{{صل}}[[ثابت]] شد برای [[ائمه]]{{ع}} هم ثابت کرد: از طرفی در مدت زمانی که [[پیامبر]]{{صل}} نقش [[رسالت]] و [[پیامبری]] را عهده دار بود، این ظرفیت وجود نداشت که همۀ [[احکام]] برای [[مردم]] [[بیان]] شود؛ از طرفی دیگر ممکن نیست چنین [[دینی]] ناقص و ابتر [[بیان]] شود، لذا [[نیاز]] به یک [[راهنما]] و [[مرجع دینی]] در [[جامعه]] کاملا [[احساس]] می‌‌شد.  
*با استفاده از نگاه [[عقلی]] هم می‌‌توان [[مرجعیت دینی]] را همانطور که برای [[پیامبر]]{{صل}} [[ثابت]] شد برای [[ائمه]]{{ع}} هم ثابت کرد: از طرفی در مدت زمانی که [[پیامبر]]{{صل}} نقش [[رسالت]] و [[پیامبری]] را عهده [[دار]] بود، این ظرفیت وجود نداشت که همۀ [[احکام]] برای [[مردم]] بیان شود؛ از طرفی دیگر ممکن نیست چنین [[دینی]] ناقص و ابتر بیان شود، لذا [[نیاز]] به یک [[راهنما]] و [[مرجع دینی]] در [[جامعه]] کاملا [[احساس]] می‌‌شد.  
*با توجه به آیۀ [[اولوالامر]] و [[روایات]] مربوط به [[آیه]] در می‌‌یابیم خلاء این [[مرجعیت]] تنها به واسطۀ [[ائمۀ معصومین]] است که پر می‌‌شود؛ البته این نظریه با مقولۀ [[ختم نبوت]] و [[اتمام دین]]، منافاتی ندارد، زیرا [[اتمام دین]] و [[بیان تمام احکام]] به این معنی نیست که [[پیامبر]]{{صل}} تمام [[احکام]] را برای [[مردم]] [[نقل]] کرده است، بلکه بدان معناست که [[پیامبر]]{{صل}} [[احکام اسلامی]] را به [[شاگرد]] خاص خود یعنی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[بیان]] کرده و تمامی این [[احکام]] از طریق ایشان به [[امامان]] بعدی منتقل شده است<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ص۱۰۱ ـ ۱۰۴. </ref>.
*با توجه به آیۀ [[اولوالامر]] و [[روایات]] مربوط به [[آیه]] در می‌‌یابیم خلاء این [[مرجعیت]] تنها به واسطۀ [[ائمۀ معصومین]] است که پر می‌‌شود؛ البته این نظریه با مقولۀ [[ختم نبوت]] و [[اتمام دین]]، منافاتی ندارد، زیرا [[اتمام دین]] و [[بیان تمام احکام]] به این معنی نیست که [[پیامبر]]{{صل}} تمام [[احکام]] را برای [[مردم]] [[نقل]] کرده است، بلکه بدان معناست که [[پیامبر]]{{صل}} [[احکام اسلامی]] را به [[شاگرد]] خاص خود یعنی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بیان کرده و تمامی این [[احکام]] از طریق ایشان به [[امامان]] بعدی منتقل شده است<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ص۱۰۱ ـ ۱۰۴. </ref>.


==نگاه [[اهل سنت]] به مسئله [[مرجعیت]]==
==نگاه [[اهل سنت]] به مسئله [[مرجعیت]]==
*[[اهل سنت]] معتقدند [[پیامبر]]{{صل}} همه آنچه را که برای [[سعادت بشر]] لازم بود را [[بیان]] کردند و با رفتن او [[بیان]] واقعی [[احکام]] به دور از از هرگونه [[خطا]] و اشتباهی به پایان رسید و به تدریج این [[اندیشه]] که صحابۀ [[پیامبر]]{{صل}} در [[تفسیر دین]] از صلاحیت بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند، [[قوت]] گرفت تا جایی که این افراد تمام تلاششان را برای از بین بردن موقیعت [[اجتماعی]] [[ائمه]] به کار گرفتند، اما [[غافل]] از این بودند که نداشتن [[عصمت]] و صرفا هم زمانی این افراد با [[پیامبر]]{{صل}} نمی‌تواند مبنای صلاحیت [[علمی]] و [[اخلاقی]] [[صحابه]] باشد<ref>ر.ک. [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]؛ [[امیر دیوانی|دیوانی، امیر]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ص۹۱ ـ ۹۵؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲. </ref>.
* [[اهل سنت]] معتقدند [[پیامبر]]{{صل}} همه آنچه را که برای [[سعادت بشر]] لازم بود را بیان کردند و با رفتن او بیان واقعی [[احکام]] به دور از از هرگونه [[خطا]] و اشتباهی به پایان رسید و به تدریج این [[اندیشه]] که صحابۀ [[پیامبر]]{{صل}} در [[تفسیر دین]] از صلاحیت بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند، [[قوت]] گرفت تا جایی که این افراد تمام تلاششان را برای از بین بردن موقیعت [[اجتماعی]] [[ائمه]] به کار گرفتند، اما [[غافل]] از این بودند که نداشتن [[عصمت]] و صرفا هم زمانی این افراد با [[پیامبر]]{{صل}} نمی‌تواند مبنای صلاحیت [[علمی]] و [[اخلاقی]] [[صحابه]] باشد<ref>ر.ک. [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]؛ [[امیر دیوانی|دیوانی، امیر]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ص۹۱ ـ ۹۵؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲. </ref>.
==حوزه‌های [[مرجعیت ائمه معصومین]]==
==حوزه‌های [[مرجعیت ائمه معصومین]]==
*حوزه‌هایی که [[ائمه]]{{ع}} در آن [[مرجع دینی]] [[مسلمین]] شناخته شده‌اند به دو بخش تقسیم می‌‌شود:  
*حوزه‌هایی که [[ائمه]]{{ع}} در آن [[مرجع دینی]] [[مسلمین]] شناخته شده‌اند به دو بخش تقسیم می‌‌شود:  
#حوزه‌های [[اعتقادی]]، [[فقهی]] و [[اخلاقی]]: [[محدثان شیعی]] معتقدند [[ائمه]]{{ع}} در حوزه‌های [[اعتقادی]]، [[فقهی]] و [[اخلاقی]] [[مرجع]] [[امت]] اسلامی‌اند به طوری که [[محدثین]] به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[امامان]] پرداخته‌اند. برای نمونه کتاب التوحید [[شیخ صدوق]] دربردارنده [[روایات]] [[اعتقادی]] در [[باب]] [[توحید]] است. کتاب‌هایی همچون [[فروع کافی]]، [[من لا یحضره الفقیه]]، [[تهذیب]] و [[استبصار]] همگی دربارۀ [[روایات]] [[فقهی]] است و کتاب‌هایی همچون الزهد، [[ثواب الاعمال]] و [[عقاب الاعمال]]، [[الخصال]] و [[مکارم الاخلاق]] به طور عمده دربردارنده [[روایات]] [[اخلاقی]] است. افزون بر آن، [[ائمۀ اطهار]] نیز گاه به نقش خود در این سه بُعد، به ویژه در [[احکام فقهی]] تأکید کرده‌اند. برای نمونه، در [[روایات]] متعددی از پاسخ‌گویی [[امام]] نسبت به [[حلال و حرام]] [[مردم]] سخن به میان آمده است. چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «همواره [[زمین]] به گونه‌ای است که برای [[خداوند]] در آن حجتی است که [[حلال و حرام]] را شناسانده و [[مردم]] را به سمت [[خدا]] [[دعوت]] می‌کنند»<ref>{{متن حدیث|مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِیهَا حُجَّةٌ یَعْرِفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی سَبِیلِ اللَّهِ}}؛ الغیبة نعمانی، ص۱۳۸. </ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] ص: ۲۲۲ - ۲۳۵. </ref>
#حوزه‌های [[اعتقادی]]، [[فقهی]] و [[اخلاقی]]: [[محدثان شیعی]] معتقدند [[ائمه]]{{ع}} در حوزه‌های [[اعتقادی]]، [[فقهی]] و [[اخلاقی]] [[مرجع]] [[امت]] [[اسلامی]] اند به طوری که [[محدثین]] به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[امامان]] پرداخته‌اند. برای نمونه کتاب التوحید [[شیخ صدوق]] دربردارنده [[روایات]] [[اعتقادی]] در باب [[توحید]] است. کتاب‌هایی همچون [[فروع کافی]]، [[من لا یحضره الفقیه]]، [[تهذیب]] و [[استبصار]] همگی دربارۀ [[روایات]] [[فقهی]] است و کتاب‌هایی همچون الزهد، [[ثواب الاعمال]] و [[عقاب الاعمال]]، [[الخصال]] و [[مکارم الاخلاق]] به طور عمده دربردارنده [[روایات]] [[اخلاقی]] است. افزون بر آن، [[ائمۀ اطهار]] نیز گاه به نقش خود در این سه بُعد، به ویژه در [[احکام فقهی]] تأکید کرده‌اند. برای نمونه، در [[روایات]] متعددی از پاسخ‌گویی [[امام]] نسبت به [[حلال و حرام]] [[مردم]] [[سخن]] به میان آمده است. چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «همواره [[زمین]] به گونه‌ای است که برای [[خداوند]] در آن حجتی است که [[حلال و حرام]] را شناسانده و [[مردم]] را به سمت [[خدا]] [[دعوت]] می‌کنند»<ref>{{متن حدیث|مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِیهَا حُجَّةٌ یَعْرِفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی سَبِیلِ اللَّهِ}}؛ الغیبة نعمانی، ص۱۳۸. </ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] ص: ۲۲۲ - ۲۳۵. </ref>
#حوزۀ نظارتی [[ائمۀ معصومین]] برای جلوگیری از [[انحرافات دینی]]: در [[روایات]] تصریح شده است [[امام]] [[وظیفه]] دارند بر [[دین]] [[مردم]] [[نظارت]] داشته باشد تا اگر بدعتی توسط [[مؤمن]] و یا غیر [[مؤمن]] ایجاد شد بتواند [[دین]] را به حالت اول و صحیح برگرداند. چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «همانا [[زمین]] خالی نمی‌شود، مگر آنکه در آن امامی است تا هرگاه [[مؤمنان]] چیزی را به [[دین]] افزودند، آن را برگرداند و اگر از آن چیزی را کم کردند، آن را تمام کند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فِیهَا إِمَامٌ کَیْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَیْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَیْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ}}؛ کافی، ج۱، ص۱۷۸.</ref>.  [[ائمه]] علاوه بر [[جلوگیری از انحراف در دین]]، وظیفۀ رفع اختلاف‌های [[مردم]] در [[تفسیر دین]] را هم عهده دار بودند؛ چنانکه هشام ([[شاگرد]] [[امام صادق]]{{ع}}) در [[مناظره]] ای با [[عمرو بن عبید]] با [[تشبیه]] [[وظیفه]] [[قلب]]، نسبت به اعضای [[بدن]] با [[وظیفه امام]] نسبت به [[مردم]]؛ اینچنین [[بیان]] کردند [[خداوند]]، اعضای [[بدن]] را رها نکرد و برای آنها امامی قرار داد تا صحیح را [[بیان]] و نسبت به آنچه در آن تردید وجود دارد، [[یقین]] ایجاد کند. حال آیا ممکن است [[مردم]] را در [[حیرت]] و تردید و اختلافشان رها کند و برای آنها امامی قرار ندهد<ref>کافی، ج۱، ص۱۶۹ و ۱۷۰؛ امالی صدوق، ص۵۸۹ و ۵۹۰؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۷ و ۲۰۸. </ref>.<ref>ر.ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ تا ۲۳۵. </ref>
#حوزۀ نظارتی [[ائمۀ معصومین]] برای جلوگیری از [[انحرافات دینی]]: در [[روایات]] تصریح شده است [[امام]] [[وظیفه]] دارند بر [[دین]] ### [[313]]### [[نظارت]] داشته باشد تا اگر بدعتی توسط [[مؤمن]] و یا غیر [[مؤمن]] ایجاد شد بتواند [[دین]] را به حالت اول و صحیح برگرداند. چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «همانا [[زمین]] خالی نمی‌شود، مگر آنکه در آن امامی است تا هرگاه [[مؤمنان]] چیزی را به [[دین]] افزودند، آن را برگرداند و اگر از آن چیزی را کم کردند، آن را تمام کند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فِیهَا إِمَامٌ کَیْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَیْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَیْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ}}؛ کافی، ج۱، ص۱۷۸.</ref>.  [[ائمه]] علاوه بر [[جلوگیری از انحراف در دین]]، وظیفۀ رفع اختلاف‌های [[مردم]] در [[تفسیر دین]] را هم عهده [[دار]] بودند؛ چنانکه هشام ([[شاگرد]] [[امام صادق]]{{ع}}) در [[مناظره]] ای با [[عمرو بن عبید]] با [[تشبیه]] [[وظیفه]] [[قلب]]، نسبت به اعضای [[بدن]] با [[وظیفه امام]] نسبت به [[مردم]]؛ اینچنین بیان کردند [[خداوند]]، اعضای [[بدن]] را رها نکرد و برای آنها امامی قرار داد تا صحیح را بیان و نسبت به آنچه در آن تردید وجود دارد، [[یقین]] ایجاد کند. حال آیا ممکن است [[مردم]] را در [[حیرت]] و تردید و اختلافشان رها کند و برای آنها امامی قرار ندهد<ref>کافی، ج۱، ص۱۶۹ و ۱۷۰؛ امالی صدوق، ص۵۸۹ و ۵۹۰؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۷ و ۲۰۸. </ref>.<ref>ر.ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ تا ۲۳۵. </ref>


==نتیجه گیری==
==نتیجه گیری==
*با توجه به اینکه در زمان [[حیات]] محدود [[پیامبر]]{{صل}}، امکان [[بیان]] تمام [[احکام]] به [[دلیل]] وجود نداشت لذا بعد از [[پیامبر]]{{صل}} باید [[مرجع]] و راهنمای [[معصوم]] وجود داشته باشد که [[احکام]] [[مقدس]] [[اسلامی]] را برای [[مردم]] [[بیان]] کرده و آنان را [[هدایت]] کند و براساس [[آیات]] و [[روایات]] [[مراجع]] [[دینی]] [[امامان]]{{ع}} هستند<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ص۱۰۱ - ۱۰۴ </ref>.
*با توجه به اینکه در زمان [[حیات]] محدود [[پیامبر]]{{صل}}، امکان بیان تمام [[احکام]] به [[دلیل]] وجود نداشت لذا بعد از [[پیامبر]]{{صل}} باید [[مرجع]] و راهنمای [[معصوم]] وجود داشته باشد که [[احکام]] [[مقدس]] [[اسلامی]] را برای [[مردم]] بیان کرده و آنان را [[هدایت]] کند و براساس [[آیات]] و [[روایات]] [[مراجع]] [[دینی]] [[امامان]]{{ع}} هستند<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ص۱۰۱ - ۱۰۴ </ref>.


==منابع==
==منابع==
خط ۵۸: خط ۵۸:
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}
{{امامت شناسی}}
{{امامت‌شناسی}}
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:امامت]]
[[رده:امامت]]

نسخهٔ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۲۵

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث مرجعیت است. "مرجعیت دینی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مرجعیت دینی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مرجعیت دینی یکی از مناصب معصومین

آیه اولی الامر و اثبات مرجعیت امامان

دیدگاه عقل نسبت به مرجعیت معصومین

نگاه اهل سنت به مسئله مرجعیت

حوزه‌های مرجعیت ائمه معصومین

  1. حوزه‌های اعتقادی، فقهی و اخلاقی: محدثان شیعی معتقدند ائمه(ع) در حوزه‌های اعتقادی، فقهی و اخلاقی مرجع امت اسلامی اند به طوری که محدثین به صورت ویژه به ضبط روایات امامان پرداخته‌اند. برای نمونه کتاب التوحید شیخ صدوق دربردارنده روایات اعتقادی در باب توحید است. کتاب‌هایی همچون فروع کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب و استبصار همگی دربارۀ روایات فقهی است و کتاب‌هایی همچون الزهد، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، الخصال و مکارم الاخلاق به طور عمده دربردارنده روایات اخلاقی است. افزون بر آن، ائمۀ اطهار نیز گاه به نقش خود در این سه بُعد، به ویژه در احکام فقهی تأکید کرده‌اند. برای نمونه، در روایات متعددی از پاسخ‌گویی امام نسبت به حلال و حرام مردم سخن به میان آمده است. چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «همواره زمین به گونه‌ای است که برای خداوند در آن حجتی است که حلال و حرام را شناسانده و مردم را به سمت خدا دعوت می‌کنند»[۹].[۱۰]
  2. حوزۀ نظارتی ائمۀ معصومین برای جلوگیری از انحرافات دینی: در روایات تصریح شده است امام وظیفه دارند بر دین ### 313### نظارت داشته باشد تا اگر بدعتی توسط مؤمن و یا غیر مؤمن ایجاد شد بتواند دین را به حالت اول و صحیح برگرداند. چنانکه امام صادق(ع) فرمودند: «همانا زمین خالی نمی‌شود، مگر آنکه در آن امامی است تا هرگاه مؤمنان چیزی را به دین افزودند، آن را برگرداند و اگر از آن چیزی را کم کردند، آن را تمام کند»[۱۱]. ائمه علاوه بر جلوگیری از انحراف در دین، وظیفۀ رفع اختلاف‌های مردم در تفسیر دین را هم عهده دار بودند؛ چنانکه هشام (شاگرد امام صادق(ع)) در مناظره ای با عمرو بن عبید با تشبیه وظیفه قلب، نسبت به اعضای بدن با وظیفه امام نسبت به مردم؛ اینچنین بیان کردند خداوند، اعضای بدن را رها نکرد و برای آنها امامی قرار داد تا صحیح را بیان و نسبت به آنچه در آن تردید وجود دارد، یقین ایجاد کند. حال آیا ممکن است مردم را در حیرت و تردید و اختلافشان رها کند و برای آنها امامی قرار ندهد[۱۲].[۱۳]

نتیجه گیری

منابع

جستارهای وابسته

  1. مرجعیت فرهنگی:
    1. مرجعیت تربیتی (مرجعیت اخلاقی
    2. مرجعیت رفتاری (مرجعیت مرجعیت سلوکی).
  2. مرجعیت علمی (مرجعیت معرفتی):
    1. مرجعیت اعتقادی (مرجعیت بینشی
    2. مرجعیت حقوقی (مرجعیت فقهی).
  3. مرجعیت سیاسی (مرجعیت حاکمیتی):
    1. مرجعیت قضایی.

منبع‌شناسی جامع امامت


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۲.
  2. ر.ک. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۲.
  3. ر.ک. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۲؛ فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت ص: ۲۲۲ - ۲۳۵.
  4. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  5. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت ص: ۲۲۲ ـ ۲۳۵.
  6. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت ص: ۲۲۲ - ۲۳۵.
  7. ر.ک. امینی، علی رضا؛ جوادی، محسن، معارف اسلامی، ص۱۰۱ ـ ۱۰۴.
  8. ر.ک. سعیدی مهر، محمد؛ دیوانی، امیر، معارف اسلامی، ص۹۱ ـ ۹۵؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۲.
  9. «مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِیهَا حُجَّةٌ یَعْرِفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی سَبِیلِ اللَّهِ»؛ الغیبة نعمانی، ص۱۳۸.
  10. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت ص: ۲۲۲ - ۲۳۵.
  11. «إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فِیهَا إِمَامٌ کَیْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَیْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَیْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ»؛ کافی، ج۱، ص۱۷۸.
  12. کافی، ج۱، ص۱۶۹ و ۱۷۰؛ امالی صدوق، ص۵۸۹ و ۵۹۰؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۷ و ۲۰۸.
  13. ر.ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۲۲۲ تا ۲۳۵.
  14. ر.ک. امینی، علی رضا؛ جوادی، محسن، معارف اسلامی، ص۱۰۱ - ۱۰۴

الگو:امامت‌شناسی