لعن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '''']].' به '''']]') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== لعن در [[زیارتنامهها]]== | == لعن در [[زیارتنامهها]]== | ||
* در همین [[زیارتنامهها]] که درود به پاکان و رسولان و [[امامان]] و اهل کمال و معنویت فرستاده میشود، ننگ و نفرت و نفرین و لعنت هم بر دشمنان آنان، که دشمنان [[حق]] و عدل و نیکی و پاکی هستند، فرستاده میشود. در کنار هم بودن [[سلامها]]، لعنها میرساند که آن [[ولایت]] و این برائت در کنار هماند و مکمل یکدیگر<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۸۹-۲۹۳.</ref>. | * در همین [[زیارتنامهها]] که [[درود]] به [[پاکان]] و [[رسولان]] و [[امامان]] و [[اهل]] کمال و [[معنویت]] فرستاده میشود، ننگ و [[نفرت]] و [[نفرین]] و [[لعنت]] هم بر [[دشمنان]] آنان، که [[دشمنان]] [[حق]] و [[عدل]] و [[نیکی]] و [[پاکی]] هستند، فرستاده میشود. در کنار هم بودن [[سلامها]]، [[لعنها]] میرساند که آن [[ولایت]] و این [[برائت]] در کنار هماند و مکمل یکدیگر<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۸۹-۲۹۳.</ref>. | ||
*مخاطبان لعنت در [[زیارتنامهها]] کیستند و چه کسانی ملعونند؟ خدا و | *مخاطبان [[لعنت]] در [[زیارتنامهها]] کیستند و چه کسانی ملعونند؟ [[خدا]] و [[رسول]]، در [[قرآن]] و [[سنت]]، چه کسانی را [[لعنت]] کردهاند؟ و چه کسانی مستحقّ لعناند؟... بحثی است مفصل که در اینجا مجال بیانش نیست، کافی است به [[آیات]] [[قرآن]] و [[احادیث]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{ع}}: مراجعه کنید. ولی لعنتی که در [[زیارتنامهها]] آمده است، نوعی [[نفرین]] و طرد است. معنی لعن، طرد کردن و راندن و دور کردن از [[رحمت]] است<ref>مجمع البحرین، طریحی، ماده لعن.</ref> عربها، هنگام راندن کسی از جمع خویش، تعبیر لعن به کار میبردهاند<ref>مجمع البحرین، ماده لعن.</ref> [[لعنت خدا]] نسبت به [[مردم]]، در [[آخرت]] به معنی [[عقوبت]] است و در [[دنیا]] به معنای بریدگی یک [[انسان]] از [[پذیرش]] [[رحمت]] و [[توفیق الهی]]. و [[لعنت]] [[انسان]] نسبت به دیگری، به مفهوم [[نفرین]] و [[دعا]] به زیان اوست<ref> المفردات، راغب اصفهانی، ماده لعن.</ref>این راندن به [[خشم]] و درخواستِ دورباش از [[رحمت خدا]] در [[دنیا]] و [[آخرت]]، این [[نفرت]] و [[نفرین]] [[مقدّس]] که در [[زیارتنامهها]] از زبان [[زائر]] بیان میشود، [[اعلام برائت]] و [[بیزاری]] و بیان موضع مخالف با ناپاکان و [[تبرّی]] نسبت به [[اهل]] [[ستم]] و [[فساد]] و [[طغیان]] است. [[لعنت]]، نشان اوج انزجار و تنافر است، که در مرحله عملیاش به [[پیکار]] و [[مبارزه]] میانجامد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۸۹-۲۹۳.</ref>. | ||
*گرچه لعن، در [[زیارتنامهها]] هرگز به اندازه [[سلام]] نمیرسد، لکن در حدّ خودش فراوان به کار رفته است. از انبوه فقرات [[زیارتنامهها]]، به چند نمونه که مخاطبانِ لعنت و متعلقان آن را بیان میکند، اشاره میکنیم. در زیارتی که [[امام صادق]]{{ع}} به "یونس بن ظبیان" و ... آموخته است، خطاب به [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}} میخوانیم: "... لعنت باد بر امتی که شما را کشتند، و با شما به مخالفت برخاستند و ولایت شما را انکار کرده، بر شما تاختند، و امتی که (در صحنه [[حق]] و یاری شما) شاهد بودند ولی به شهادت نرسیدند ..."<ref>مفاتیح الجنان، زیارت اول از زیارتهای مطلقه امام حسین{{ع}}.</ref> در [[زیارت]] دیگری که [[امام صادق]]{{ع}} به "حسن بن عطیه" آموخته است، میخوانیم: "... خدایا! لعنت کن کسانی را که فرستادگانت را تکذیب کردند، کعبه را ویران ساختند، کتابت را سوزاندند، خونهای دودمان پیامبرت را ریختند، در سرزمینهایت فساد کردند و بندگانت را به ذلت نشاندند ..."<ref>بحار الانوار، جلد ۹۸، ص ۱۵۰.</ref> نمونه ای دیگر، از [[زیارت]] [[امام علی|امیرالمؤمنین]] که [[امام صادق]]{{ع}} به یونس بن ظبیان تعلیم کرد: "... خدا لعنت کند آن کس را که تو را کشت، و | *گرچه لعن، در [[زیارتنامهها]] هرگز به اندازه [[سلام]] نمیرسد، لکن در حدّ خودش فراوان به کار رفته است. از انبوه فقرات [[زیارتنامهها]]، به چند نمونه که مخاطبانِ [[لعنت]] و متعلقان آن را بیان میکند، اشاره میکنیم. در زیارتی که [[امام صادق]]{{ع}} به "[[یونس]] بن ظبیان" و... آموخته است، خطاب به [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}} میخوانیم: "... [[لعنت]] باد بر امتی که شما را کشتند، و با شما به [[مخالفت]] برخاستند و [[ولایت]] شما را [[انکار]] کرده، بر شما تاختند، و امتی که (در صحنه [[حق]] و [[یاری]] شما) [[شاهد]] بودند ولی به [[شهادت]] نرسیدند..."<ref>مفاتیح الجنان، زیارت اول از زیارتهای مطلقه امام حسین{{ع}}.</ref> در [[زیارت]] دیگری که [[امام صادق]]{{ع}} به "[[حسن]] بن عطیه" آموخته است، میخوانیم: "... خدایا! [[لعنت]] کن کسانی را که فرستادگانت را [[تکذیب]] کردند، [[کعبه]] را ویران ساختند، [[کتابت]] را سوزاندند، خونهای دودمان پیامبرت را ریختند، در سرزمینهایت [[فساد]] کردند و بندگانت را به [[ذلت]] نشاندند..."<ref>بحار الانوار، جلد ۹۸، ص ۱۵۰.</ref> نمونه ای دیگر، از [[زیارت]] [[امام علی|امیرالمؤمنین]] که [[امام صادق]]{{ع}} به [[یونس]] بن ظبیان [[تعلیم]] کرد: "... [[خدا]] [[لعنت]] کند آن کس را که تو را کشت، و آنکه را در پی کشتن تو بود و آنکه با تو [[مخالفت]] کرد، و آنکه بر تو [[دروغ]] بست و بر تو [[ستم]] نمود. [[لعنت خدا]] برآن که [[حق]] تو را [[غصب]] کرد و بر آنکه این خبر به او رسید و به آن [[رضا]] داد... من از آنان به سوی [[خدا]] [[بیزاری]] میجویم. [[خدا]] [[لعنت]] کند امتی را که با تو [[مخالفت]] نمود و [[ولایت]] تو را [[انکار]] کرد و بر ضدّ تو [[بسیج]] شد و تو را کشت و [[خوار]] نمود و [[دشمنی]] کرد... خدایا! با همه لعنتهای خویش، کشندگان پیامبرانت و اوصیای آنان را [[لعنت]] کن و سوزش [[آتش]] خود را به آنان بچشان، خدایا جِبتها (قدرتهای ضد [[الهی]])، [[طاغوتها]]، فرعونها، [[لات]] و عُزّی و هر قدرتی را که در مقابل تو به آن [[دعوت]] میشود، و هر نوآور بدعتگذار و مفتری را [[لعنت]] کن. خدایا، آنان و [[پیروان]] و هواداران و علاقمندان و هبستگان و [[یاران]] آنان را فراوان [[لعنت]] کن..."<ref>بحارالأنوار چاپ بیروت، جلد ۹۷، ص ۲۷۳.</ref> <ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۸۹-۲۹۳.</ref>. | ||
*این برائت و بیزاری که در قالب لعن بروز میکند، با این | *این [[برائت]] و [[بیزاری]] که در قالب لعن بروز میکند، با این [[زشتیها]]، [[فسادها]]، [[تحریفها]]، [[ستمها]]، گردنکشیها، [[صفآرایی]] در مقابل جناح [[حق]]، نپذیرفتن [[طاعت]] [[ائمه]]{{ع}} و [[مخالفت]] با این [[رهبران الهی]] آمیخته است. لعن آنان، طرد [[نمایندگان]] این خطّ در همیشه و همه جای [[تاریخ]] است. آنکه آنان را به این خاطر لعن میکند، طبعاً باید [[فکر]] و عمل خود، از اینگونه کجیها و [[فسادها]] [[پاک]] باشد. [[نفی]] موضع [[امویان]] و [[عباسیان]] در [[دشمنی]] با [[ائمه]]{{ع}} و راه درست آنان، رفض موضع عملی و [[فکری]] [[پیروان]] آنان در طول [[تاریخ]] است. میبینیم که حتی [[لعن بر دشمنان]] [[ائمه]]{{ع}} و [[مخالفان]] [[راه خدا]] و [[سنت]] [[رسول]] هم، برای [[پیروان]] [[راستین]] [[حق]] و طرفداران [[اهل بیت]] [[عصمت]]{{عم}} سازنده و خط دهنده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۸۹-۲۹۳.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۰۰
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل لعن (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
لعن در زیارتنامهها
- در همین زیارتنامهها که درود به پاکان و رسولان و امامان و اهل کمال و معنویت فرستاده میشود، ننگ و نفرت و نفرین و لعنت هم بر دشمنان آنان، که دشمنان حق و عدل و نیکی و پاکی هستند، فرستاده میشود. در کنار هم بودن سلامها، لعنها میرساند که آن ولایت و این برائت در کنار هماند و مکمل یکدیگر[۱].
- مخاطبان لعنت در زیارتنامهها کیستند و چه کسانی ملعونند؟ خدا و رسول، در قرآن و سنت، چه کسانی را لعنت کردهاند؟ و چه کسانی مستحقّ لعناند؟... بحثی است مفصل که در اینجا مجال بیانش نیست، کافی است به آیات قرآن و احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع): مراجعه کنید. ولی لعنتی که در زیارتنامهها آمده است، نوعی نفرین و طرد است. معنی لعن، طرد کردن و راندن و دور کردن از رحمت است[۲] عربها، هنگام راندن کسی از جمع خویش، تعبیر لعن به کار میبردهاند[۳] لعنت خدا نسبت به مردم، در آخرت به معنی عقوبت است و در دنیا به معنای بریدگی یک انسان از پذیرش رحمت و توفیق الهی. و لعنت انسان نسبت به دیگری، به مفهوم نفرین و دعا به زیان اوست[۴]این راندن به خشم و درخواستِ دورباش از رحمت خدا در دنیا و آخرت، این نفرت و نفرین مقدّس که در زیارتنامهها از زبان زائر بیان میشود، اعلام برائت و بیزاری و بیان موضع مخالف با ناپاکان و تبرّی نسبت به اهل ستم و فساد و طغیان است. لعنت، نشان اوج انزجار و تنافر است، که در مرحله عملیاش به پیکار و مبارزه میانجامد[۵].
- گرچه لعن، در زیارتنامهها هرگز به اندازه سلام نمیرسد، لکن در حدّ خودش فراوان به کار رفته است. از انبوه فقرات زیارتنامهها، به چند نمونه که مخاطبانِ لعنت و متعلقان آن را بیان میکند، اشاره میکنیم. در زیارتی که امام صادق(ع) به "یونس بن ظبیان" و... آموخته است، خطاب به سیدالشهدا(ع) میخوانیم: "... لعنت باد بر امتی که شما را کشتند، و با شما به مخالفت برخاستند و ولایت شما را انکار کرده، بر شما تاختند، و امتی که (در صحنه حق و یاری شما) شاهد بودند ولی به شهادت نرسیدند..."[۶] در زیارت دیگری که امام صادق(ع) به "حسن بن عطیه" آموخته است، میخوانیم: "... خدایا! لعنت کن کسانی را که فرستادگانت را تکذیب کردند، کعبه را ویران ساختند، کتابت را سوزاندند، خونهای دودمان پیامبرت را ریختند، در سرزمینهایت فساد کردند و بندگانت را به ذلت نشاندند..."[۷] نمونه ای دیگر، از زیارت امیرالمؤمنین که امام صادق(ع) به یونس بن ظبیان تعلیم کرد: "... خدا لعنت کند آن کس را که تو را کشت، و آنکه را در پی کشتن تو بود و آنکه با تو مخالفت کرد، و آنکه بر تو دروغ بست و بر تو ستم نمود. لعنت خدا برآن که حق تو را غصب کرد و بر آنکه این خبر به او رسید و به آن رضا داد... من از آنان به سوی خدا بیزاری میجویم. خدا لعنت کند امتی را که با تو مخالفت نمود و ولایت تو را انکار کرد و بر ضدّ تو بسیج شد و تو را کشت و خوار نمود و دشمنی کرد... خدایا! با همه لعنتهای خویش، کشندگان پیامبرانت و اوصیای آنان را لعنت کن و سوزش آتش خود را به آنان بچشان، خدایا جِبتها (قدرتهای ضد الهی)، طاغوتها، فرعونها، لات و عُزّی و هر قدرتی را که در مقابل تو به آن دعوت میشود، و هر نوآور بدعتگذار و مفتری را لعنت کن. خدایا، آنان و پیروان و هواداران و علاقمندان و هبستگان و یاران آنان را فراوان لعنت کن..."[۸] [۹].
- این برائت و بیزاری که در قالب لعن بروز میکند، با این زشتیها، فسادها، تحریفها، ستمها، گردنکشیها، صفآرایی در مقابل جناح حق، نپذیرفتن طاعت ائمه(ع) و مخالفت با این رهبران الهی آمیخته است. لعن آنان، طرد نمایندگان این خطّ در همیشه و همه جای تاریخ است. آنکه آنان را به این خاطر لعن میکند، طبعاً باید فکر و عمل خود، از اینگونه کجیها و فسادها پاک باشد. نفی موضع امویان و عباسیان در دشمنی با ائمه(ع) و راه درست آنان، رفض موضع عملی و فکری پیروان آنان در طول تاریخ است. میبینیم که حتی لعن بر دشمنان ائمه(ع) و مخالفان راه خدا و سنت رسول هم، برای پیروان راستین حق و طرفداران اهل بیت عصمت(ع) سازنده و خط دهنده است[۱۰].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۹-۲۹۳.
- ↑ مجمع البحرین، طریحی، ماده لعن.
- ↑ مجمع البحرین، ماده لعن.
- ↑ المفردات، راغب اصفهانی، ماده لعن.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۹-۲۹۳.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت اول از زیارتهای مطلقه امام حسین(ع).
- ↑ بحار الانوار، جلد ۹۸، ص ۱۵۰.
- ↑ بحارالأنوار چاپ بیروت، جلد ۹۷، ص ۲۷۳.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۹-۲۹۳.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۹-۲۹۳.