غدیر خم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی') |
جز (جایگزینی متن - 'ایشان' به 'ایشان') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==تبریک [[مسلمانان]]== | ==تبریک [[مسلمانان]]== | ||
*پس از پایان [[سخنان رسول خدا]]{{صل}}، از آنجا که نزدیک ظهر بود، [[پیامبر]]{{صل}} دو رکعت [[نماز]] به جای آورد. آنگاه چون زمان [[فریضه]] ظهر رسیده بود با گفتن [[اذان]]، [[نماز جماعت]] برپا شد<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶.</ref>. پس از [[اقامه نماز]] به [[دستور پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} در خیمهای نشست و [[مسلمانان]] با [[حضور]] نزد | *پس از پایان [[سخنان رسول خدا]]{{صل}}، از آنجا که نزدیک ظهر بود، [[پیامبر]]{{صل}} دو رکعت [[نماز]] به جای آورد. آنگاه چون زمان [[فریضه]] ظهر رسیده بود با گفتن [[اذان]]، [[نماز جماعت]] برپا شد<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶.</ref>. پس از [[اقامه نماز]] به [[دستور پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} در خیمهای نشست و [[مسلمانان]] با [[حضور]] نزد ایشان، [[انتصاب]] [[حضرت]] را به [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} تبریک گفتند<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۵؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۵.</ref>. آمده است که [[خلیفه دوم]] در [[ملاقات]] با [[حضرت]]، اینگونه میگفت: "ای [[علی]]! بر تو گوارا [[باد]] امروز مولای من و هر [[مؤمن]] دیگری شدی"<ref>{{عربی|بخ بخ یا علی، اصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنه}}؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۷؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی، ج۲، ص۲۳۵.</ref>؛ <ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[غدیرخم (مقاله)|غدیرخم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۱۲.</ref>. | ||
==[[شعر]] [[حسان بن ثابت]]== | ==[[شعر]] [[حسان بن ثابت]]== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==[[احتجاج به غدیر]]== | ==[[احتجاج به غدیر]]== | ||
*[[انتصاب علی]]{{ع}} به [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}} در [[غدیر]]، در [[حضور]] انبوهی از [[مسلمانان]]<ref>برای اطلاع از تعداد افراد حاضر در غدیر رجوع کنید به تاریخ در آینه پژوهش، شماره ۱۶، مقاله بررسی تعداد جمعیت حاضر در غدیر.</ref>، همانند دیگر سخنان | *[[انتصاب علی]]{{ع}} به [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}} در [[غدیر]]، در [[حضور]] انبوهی از [[مسلمانان]]<ref>برای اطلاع از تعداد افراد حاضر در غدیر رجوع کنید به تاریخ در آینه پژوهش، شماره ۱۶، مقاله بررسی تعداد جمعیت حاضر در غدیر.</ref>، همانند دیگر سخنان ایشان درباره [[علی]]{{ع}}، با [[رحلت پیامبر]]{{صل}} نادیده گرفته شد و [[خلافت]] به دیگری رسید. | ||
*[[علی]]{{ع}} در مواجهه با این عمل در زمانهای مختلفی با استناد به [[حدیث غدیر]] و وقایع آن روز، [[خلافت]] را [[حق]] خود میدانست و بر ناروا بودن [[غضب]] [[خلافت]] از | *[[علی]]{{ع}} در مواجهه با این عمل در زمانهای مختلفی با استناد به [[حدیث غدیر]] و وقایع آن روز، [[خلافت]] را [[حق]] خود میدانست و بر ناروا بودن [[غضب]] [[خلافت]] از ایشان تأکید میکرد. از جمله: | ||
#در آغازین روزهای [[رحلت]] [[رسول الله]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} که با [[غضب]] [[خلافت]] رو به رو میشود. در [[مسجد النبی]]{{صل}} با اشاره به وقایع [[غدیر]] و دیگر حوادث، به [[تبیین]] [[حقانیت]] خود برای [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} میپردازد. در یکی از این موارد، آن گاه که از [[علی]]{{ع}} میخواهند با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کند، [[حضرت]] در ضمن سخنانی میفرماید: "... [[رسول خدا]]{{صل}} در [[روز غدیر خم]] برای هیچ کس، جای عذر و بهانه و حرفی باقی نگذاشت. پس شما را به [[خدا]] قسم میدهم که هر کس در [[روز غدیر]] [[حضور]] داشته است و این [[سخن پیامبر]]{{صل}} را که فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ}} را شنیده است از جایش برخیزد و [[شهادت]] دهد".[[زید ابن ارقم]] که در آن مجلس [[حضور]] داشته است، میگوید: "از میان جمعیت، [[دوازده نفر]] از افرادی که در [[نبرد]] [[بدر]] [[حضور]] داشتند، برخاستند و [[شهادت]] دادند"<ref>شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۷۴.</ref>. | #در آغازین روزهای [[رحلت]] [[رسول الله]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} که با [[غضب]] [[خلافت]] رو به رو میشود. در [[مسجد النبی]]{{صل}} با اشاره به وقایع [[غدیر]] و دیگر حوادث، به [[تبیین]] [[حقانیت]] خود برای [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} میپردازد. در یکی از این موارد، آن گاه که از [[علی]]{{ع}} میخواهند با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کند، [[حضرت]] در ضمن سخنانی میفرماید: "... [[رسول خدا]]{{صل}} در [[روز غدیر خم]] برای هیچ کس، جای عذر و بهانه و حرفی باقی نگذاشت. پس شما را به [[خدا]] قسم میدهم که هر کس در [[روز غدیر]] [[حضور]] داشته است و این [[سخن پیامبر]]{{صل}} را که فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ}} را شنیده است از جایش برخیزد و [[شهادت]] دهد".[[زید ابن ارقم]] که در آن مجلس [[حضور]] داشته است، میگوید: "از میان جمعیت، [[دوازده نفر]] از افرادی که در [[نبرد]] [[بدر]] [[حضور]] داشتند، برخاستند و [[شهادت]] دادند"<ref>شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۷۴.</ref>. | ||
#پس از استقرار [[حکومت]] [[ابوبکر]] در آن هنگام که [[ابوبکر]] در صدد [[دلجویی]] از [[علی]]{{ع}} بر میآید، [[حضرت]] در گفتوگوی خود، [[ابوبکر]] را [[سوگند]] میدهد که آیا با استناد به [[حدیث]] [[روز غدیر]]، من مولای تو و هر [[مسلمانی]] نیستم؟ [[ابوبکر]] در جواب، [[سخن]] [[حضرت]] را [[تصدیق]] میکند<ref>شیخ صدوق، الخصال، علی اکبر غفاری، ص۵۵۰؛ شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۱۷.</ref>. | #پس از استقرار [[حکومت]] [[ابوبکر]] در آن هنگام که [[ابوبکر]] در صدد [[دلجویی]] از [[علی]]{{ع}} بر میآید، [[حضرت]] در گفتوگوی خود، [[ابوبکر]] را [[سوگند]] میدهد که آیا با استناد به [[حدیث]] [[روز غدیر]]، من مولای تو و هر [[مسلمانی]] نیستم؟ [[ابوبکر]] در جواب، [[سخن]] [[حضرت]] را [[تصدیق]] میکند<ref>شیخ صدوق، الخصال، علی اکبر غفاری، ص۵۵۰؛ شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۱۷.</ref>. | ||
#در [[شورای شش نفره]] هم استناد [[حضرت]] به [[حدیث غدیر]] مبنی بر [[شایستگی]] | #در [[شورای شش نفره]] هم استناد [[حضرت]] به [[حدیث غدیر]] مبنی بر [[شایستگی]] ایشان برای [[جانشینی]] رسولالله{{صل}} را شاهدیم. [[حضرت]] میفرماید: "شما را به [[خدا]] قسم میدهم، آیا در میان شما کسی غیر از من وجود دارد که [[پیامبر]] در [[غدیر]] دست او را بلند کرده باشد و درباره او گفته باشد: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ}}<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص۳۳۳؛ شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۳۶.</ref>. | ||
#در دوران [[خلافت عثمان]]<ref>شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۴۷.</ref> دوران [[زمامداری]] [[حضرت]] در [[کوفه]]<ref>شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۷۲.</ref> و مواردی دیگر میتوان استناد به [[حدیث غدیر]] را در [[سخنان علی]]{{ع}} نظارهگر بود<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[غدیرخم (مقاله)|غدیرخم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۱۳-۱۱۵.</ref>. | #در دوران [[خلافت عثمان]]<ref>شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۴۷.</ref> دوران [[زمامداری]] [[حضرت]] در [[کوفه]]<ref>شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۷۲.</ref> و مواردی دیگر میتوان استناد به [[حدیث غدیر]] را در [[سخنان علی]]{{ع}} نظارهگر بود<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[غدیرخم (مقاله)|غدیرخم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۱۳-۱۱۵.</ref>. | ||
نسخهٔ ۲۹ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۵
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل غدیر خم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- "غدیر" نام مکانی است که در آنجا پیامبر(ص) در پی دستور الهی، علی(ع) را جانشین خود معرفی کرد. این انتصاب در هجدهم ذیالحجه سال دهم هجری[۱] و در راه بازگشت از سفر حجة الوداع[۲] انجام پذیرفت[۳].
موقعیت جغرافیایی غدیر
- غدیر خم، نام مکانی بین مکه و مدینه است که از آنجا تا جحفه، دو میل راه است[۴]. درباره علت نامگذاری این مکان گفتهاند: "غدیر به معنای نیرنگ است. افرادی که از غدیر بر میگشتند، از آنجا که در سفر قبلی، در این مکان آب مشاهده کرده بودند، با امید به غدیر میآمدند؛ اما از آب خبری نبود و این گونه فریب میخوردند"[۵]. همچنین خم را نام چاهی از کلاب بن مرّه دانستهاند[۶][۷].
پیامبر(ص) در غدیر خم
- در سال دهم هجری آن گاه که پیامبر(ص) از سفر حجة الوداع به مدینه باز میگشت، با نازل شدن آیه ذیل دستور توقف در غدیر خم را صادر فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۸][۹].
- طبق فرمان الهی، پیامبر(ص) باید علی(ع) را به جانشینی خود منصوب میکرد[۱۰]. بعضی گفتهاند که رسول خدا(ص) نگران اعلام خبر نصب علی(ع) به جانشینی خویش بود[۱۱]؛ از این رو آیه فوق نازل شد[۱۲]. خداوند در این آیه به پیامبر(ص) دستور میدهد که فرمان الهی را به انجام رساند و او را از تأخیر در اجرای این فرمان بر حذر میدارد. همچنین حفظ پیغمبر(ص) را از خطرهای احتمالی ضمانت میکند[۱۳].
- با دستور پیامبر(ص) خار و خاشاک را از زمین بر گرفتند و مکانی را برای اجتماع مسلمانان آماده کردند. از جهاز شتران نیز مکانی مرتفع برای سخنرانی حضرت، آماده شد[۱۴][۱۵].
جمعیت حاضر در غدیر
- درباره تعداد افراد حاضر در غدیر خم، اطلاعات متفاوتی وجود دارد. تعداد حاضران را ده هزار نفر[۱۶] یا دوازده هزار نفر[۱۷] یا هفده هزار نفر[۱۸] یا هفتاد هزار نفر[۱۹] و یا... گفتهاند[۲۰].
خطبه غدیر
- روز به نیمه رسیده بود[۲۱]. گرمی هوا به حدی بود که برخی، ساقهای پای خود را با عبایشان پوشانیده بودند[۲۲]. به امر رسول خدا(ص)، منادیان، مسلمانان را برای جمع شدن فرا خواندند. وقتی تمامی افراد حاضر شدند، آن گاه پیامبر(ص) بر بالای جهاز شتران قرار گرفت و پس از به جای آوردن حمد و ثنای الهی، علی(ع) را نزد خود خواند[۲۳]. هنگامی که علی(ع) بر بالای بلندی و در کنار رسول خدا(ص) ایستاد، پیامبر(ص) فرمود: "من به سوی خدا خوانده شدهام و به زودی دعوت حق را لبیک خواهم گفت[۲۴]. من دو چیز در میان شما به یادگار میگذارم که اگر به آنها تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد. کتاب خدا و اهل بیتم، بنگرید با آنها بعد از من چه میکنید. این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه بر من وارد شوند"[۲۵]. سپس مسلمانان را مخاطب قرار داد و فرمود: "آیا جدا من سزاوارتر از شما به خودتان نیستم؟"[۲۶] مسلمانان جواب دادند: "آری، ای رسول خدا(ص)!"[۲۷] آن گاه پیامبر(ص)، دست علی(ع) را بلند کرد و گفت: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ»[۲۸].
- سپس این گونه دعا کرد: «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ[۲۹] وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»[۳۰]؛ خدایا! دوست بدار هر که علی را دوست بدارد و دشمن باش با هر کسی که او را دشمن بدارد و یاری کن کسی را که علی را یاری کند و واگذار هر که را که علی را یاری نکند[۳۱].
تبریک مسلمانان
- پس از پایان سخنان رسول خدا(ص)، از آنجا که نزدیک ظهر بود، پیامبر(ص) دو رکعت نماز به جای آورد. آنگاه چون زمان فریضه ظهر رسیده بود با گفتن اذان، نماز جماعت برپا شد[۳۲]. پس از اقامه نماز به دستور پیامبر(ص)، علی(ع) در خیمهای نشست و مسلمانان با حضور نزد ایشان، انتصاب حضرت را به جانشینی پیامبر(ص) تبریک گفتند[۳۳]. آمده است که خلیفه دوم در ملاقات با حضرت، اینگونه میگفت: "ای علی! بر تو گوارا باد امروز مولای من و هر مؤمن دیگری شدی"[۳۴]؛ [۳۵].
شعر حسان بن ثابت
- حسان بن ثابت که طبع شاعری داشت، نزد پیامبر(ص) آمد و عرضه داشت: "ای رسول خدا! آیا به من اجازه میدهی در اینجا شعری بگویم که خدا را خشنود سازد؟" حسان با اجازه پیامبر(ص) برخاست و در حالی که توجه مسلمانان به سوی او بود، این بیتها را انشا کرد[۳۶]: "پیامبرشان آنها را در روز غدیر آواز داد و با آوای رسایی فرمود که همه شنیدند. فرمود: کیست فرمانروا و صاحب اختیار شما؟ همگی بدون اظهار دشمنی و اختلاف گفتند: خدای تو فرمانروای ما و تو صاحب اختیار مایی و امروز در میان ما نافرمان و مخالفی نخواهی یافت. پس فرمود: ای علی! برخیز که من تو را برای امامت و راهنمایی بعد از خود برگزیدم. پس هر که من مولای اویم، این علی نیز مولا و صاحب اختیار اوست و شما برای او بارانی با وفا و دوستدار او باشید و در اینجا دعا کرد که خدایا دوست بدار، دوستان او را و با آن کس که با علی(ع)دشمنی کند، دشمن باش".
- پس از پایان شعر حسان بن ثابت، پیامبر(ص) وی را مخاطب قرار داد و فرمود: "ای حسان بن ثابت! تا ما را به زبان یاری میکنی مؤید به روحالقدس باشی"[۳۷]. گویا این سخن، ناظر بر این مطلب است که حسان بن ثابت در مسیر حمایت از علی(ع) ثابت قدم نماند[۳۸].
- گروهی از مفسران، آیه ذیل را ناظر برای انتصاب علی(ع) به جانشینی رسول خدا(ص) در غدیر خم دانستهاند: ﴿...الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا...﴾[۳۹][۴۰][۴۱].
احتجاج به غدیر
- انتصاب علی(ع) به جانشینی رسول خدا(ص) در غدیر، در حضور انبوهی از مسلمانان[۴۲]، همانند دیگر سخنان ایشان درباره علی(ع)، با رحلت پیامبر(ص) نادیده گرفته شد و خلافت به دیگری رسید.
- علی(ع) در مواجهه با این عمل در زمانهای مختلفی با استناد به حدیث غدیر و وقایع آن روز، خلافت را حق خود میدانست و بر ناروا بودن غضب خلافت از ایشان تأکید میکرد. از جمله:
- در آغازین روزهای رحلت رسول الله(ص)، علی(ع) که با غضب خلافت رو به رو میشود. در مسجد النبی(ص) با اشاره به وقایع غدیر و دیگر حوادث، به تبیین حقانیت خود برای جانشینی پیامبر(ص) میپردازد. در یکی از این موارد، آن گاه که از علی(ع) میخواهند با ابوبکر بیعت کند، حضرت در ضمن سخنانی میفرماید: "... رسول خدا(ص) در روز غدیر خم برای هیچ کس، جای عذر و بهانه و حرفی باقی نگذاشت. پس شما را به خدا قسم میدهم که هر کس در روز غدیر حضور داشته است و این سخن پیامبر(ص) را که فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» را شنیده است از جایش برخیزد و شهادت دهد".زید ابن ارقم که در آن مجلس حضور داشته است، میگوید: "از میان جمعیت، دوازده نفر از افرادی که در نبرد بدر حضور داشتند، برخاستند و شهادت دادند"[۴۳].
- پس از استقرار حکومت ابوبکر در آن هنگام که ابوبکر در صدد دلجویی از علی(ع) بر میآید، حضرت در گفتوگوی خود، ابوبکر را سوگند میدهد که آیا با استناد به حدیث روز غدیر، من مولای تو و هر مسلمانی نیستم؟ ابوبکر در جواب، سخن حضرت را تصدیق میکند[۴۴].
- در شورای شش نفره هم استناد حضرت به حدیث غدیر مبنی بر شایستگی ایشان برای جانشینی رسولالله(ص) را شاهدیم. حضرت میفرماید: "شما را به خدا قسم میدهم، آیا در میان شما کسی غیر از من وجود دارد که پیامبر در غدیر دست او را بلند کرده باشد و درباره او گفته باشد: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»[۴۵].
- در دوران خلافت عثمان[۴۶] دوران زمامداری حضرت در کوفه[۴۷] و مواردی دیگر میتوان استناد به حدیث غدیر را در سخنان علی(ع) نظارهگر بود[۴۸].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۲؛ دمشقی، ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۳، ص۲۵.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۲، ص۱۱۰؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۲.
- ↑ قاضی خانی، حسین، غدیرخم، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۱۰۹.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۸۸.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۸۸.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۸۹.
- ↑ قاضی خانی، حسین، غدیرخم، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۱۰۹.
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۷؛ شیخ مفید، تفسیر قرآن المجید، ص۱۸۴؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۴-۲۳۵.
- ↑ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۳۲؛ شیخ مفید، تفسیر قرآن المجید، ص۱۸۴؛ عبیدالله بن احمد حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۶؛ شیخ طبرسی، جوامع الجامع، ج۱، ص۳۴۲؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۴.
- ↑ شیخ مفید، تفسیر قرآن المجید، ص۱۸۴و شیخ طوسی، التبیان، ج۳، ص۵۸۸.
- ↑ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات کوفی، ص۱۳۰؛ شیخ مفید، تفسیر القرآن المجید، ج۱، ص۱۸۴؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۵؛ عبیدالله بن احمد حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۶؛ شیخ طبرسی، جوامع الجامع، ج۱، ص۳۴۲.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۵.
- ↑ شیخ مفید، تفسیر القرآن المجید، ج۱، ص۱۸۵؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۵.
- ↑ قاضی خانی، حسین، غدیرخم، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۱۰۹-۱۱۰.
- ↑ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۳۲.
- ↑ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۲۹.
- ↑ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص۱۰.
- ↑ شیخ طبرسی، الإحتجاج، ج۱، ص۵۶.
- ↑ قاضی خانی، حسین، غدیرخم، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۱۱۰-۱۱۱.
- ↑ شیخ طبرسی، الإحتجاج، ج۱، ص۵۷؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۵ ص۲۵۲.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۵.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶؛ شیخ مفید، تفسیر القرآن المجید، ج۱، ص۱۸۴؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۵.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الأشراف، ج۲، ص۱۱۱؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۲.
- ↑ عبارتهای مشابه نیز دارد، مانند: عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابة، ج۵، ص۲۵۲؛ محمد بن مسعود عیاشیه تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۳۲.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الأشراف، ج۲، ص۱۱۱؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۵.
- ↑ بخاری، التاریخ الکبیر، چ۴، ص۱۹۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الأشراف، ج۲، ص۱۰۸؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۲. عبارتهای مشابه: احمد بن یحیی بلاذری، انساب الأشراف، ج۳، ص۱۰۸-۱۰۹؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۳۴۶.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الأشراف، ج۲، ص۱۰۸؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات کوفی، ص۱۳۰؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۳۲.
- ↑ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۳۲؛ شیخ طوسی، الرسائل العشر، ص۱۳۳؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶.
- ↑ قاضی خانی، حسین، غدیرخم، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۱۱۱-۱۱۲.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۵؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۵.
- ↑ بخ بخ یا علی، اصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنه؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۷؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی، ج۲، ص۲۳۵.
- ↑ قاضی خانی، حسین، غدیرخم، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۱۱۲.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۷؛ شیخ مفید، تفسیر القرآن المجید، ج۱، ص۱۸۵؛ مرتضی شریف، رسائل المرتضی، ج۴، ص۱۳۰.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۷؛ مرتضی شریف، خصائص الائمه، ص۴۲.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۷.
- ↑ «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات کوفی، ص۱۱۸؛ حستکانی، الشواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۰؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۲۴۶.
- ↑ قاضی خانی، حسین، غدیرخم، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۱۱۲-۱۱۳.
- ↑ برای اطلاع از تعداد افراد حاضر در غدیر رجوع کنید به تاریخ در آینه پژوهش، شماره ۱۶، مقاله بررسی تعداد جمعیت حاضر در غدیر.
- ↑ شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۷۴.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، علی اکبر غفاری، ص۵۵۰؛ شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۱۷.
- ↑ شیخ طوسی، الامالی، ص۳۳۳؛ شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۳۶.
- ↑ شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۴۷.
- ↑ شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۷۲.
- ↑ قاضی خانی، حسین، غدیرخم، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۱۱۳-۱۱۵.