سیره اجتماعی امام علی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

امیرالمؤمنین (ع) در سبک زندگی اجتماعی همواره حاکمان را به مهربانی با مردم و رعایت حقوق آنان دعوت می‌کرد. در نامه به مالک اشتر توصیه کردند: "ساعاتی را برای رسیدگی شخصی به کارهای مردم قرار داده و کسی را بین خود و مردم واسطه قرار ندهد". همچنین آن حضرت در طول حیات خویش برای حفظ وحدت جامعه اسلامی تلاش می‌کرد و حتی پس از رحلت پیامبر خاتم (ص) در حالی که خلافت حق مسلم علی (ع) به دلیل حفظ وحدت از حق خود چشم پوشیدند.

رفتارها و عملکرد اجتماعی (سبک زندگی اجتماعی)

امیرمؤمنان (ع) زمامداران حکومت را به مهربانی با مردم دعوت و حقوق مردم توصیه می‌کند و سیره مدیریتی حضرت الگویی از سیره یک رهبر مردمی است. با آنکه بی‌نیاز از مشورت با دیگران بود، ولی برای ترویج فرهنگ مشورت میان زمامداران، همواره با اطرافیان خود مشورت می‌کردند[۱]. آن حضرت هیچ‌گاه خود را برتر از مردم و جدا از آنها نمی‌دید. چنانچه برخورد آن حضرت با دزد زره در محکمه قضاوت موجب اسلام فرد مسیحی شد[۲]. ایشان با تشریفات مخالف بود و دربارۀ استقبال اهل انبار از ایشان فرمود: "چنین رفتاری شما را در دنیا به رنج می‌اندازد و در آخرت به شقاوت می‌کشاند. از کارهایی که شما را پست و خوار می‌کند پرهیز کنید. این کارها سودی به حال آن افراد ندارد"[۳].[۴] در نامه به مالک اشتر توصیه کردند: "ساعاتی را برای رسیدگی شخصی به کارهای مردم قرار داده و کسی را بین خود و مردم واسطه قرار ندهد"[۵].[۶]

وحدت‌طلبی

آنچه در حیات امام علی (ع) به‌ویژه پس از مرگ پیامبر (ص) بارز است تلاش ایشان برای حفظ وحدت جامعه اسلامی است. پس از رحلت پیامبر (ص) در حالی که خلافت حق مسلم علی (ع) بود این جوان ۳۳ ساله آن‌چنان آینده‌نگر و خالص و بر نفس خويش مسلط و نسبت به اسلام دلسوز بود که حفظ وحدت مسلمانان را بر خلافت ترجیح داد. ایشان شرایط آن زمان را چنین توصیف می‌کند: "در اندیشه فرو رفتم که میان دو راه کدام را برگزینم؟ آیا با کوته‌دستی قیام کنم یا بر تاریکی‌ای کور صبر کنم؟ تاریکی‌ای که بزرگ‌سال در آن فرتوت و تازه‌سال، پیر می‌گردد و مؤمن در تلاشی سخت تا آخرین نفس قرار می‌گیرد. دیدم صبر بر همین حالت طاقت‌فرسا، عاقلانه‌تر است"[۷]. "صبر از تفرق کلمۀ مسلمانان و ریختن خونشان بهتر است. مردم تازه‌مسلمان‌اند و دین مانند مشکی است که تکان داده می‌شود. کوچک‌ترین سستی آن را تباه می‌کند و کوچک‌ترین فشاری آن را وارونه می‌کند".

حفظ وحدت در جامعه نوپای مسلمانان از مهم‌ترین هدف‌های آن حضرت بود؛ از این‌رو هنگامی که ابوسفیان می‌خواست به بهانه حمایت از علی (ع) فتنه‌ای به پا کند امام علی (ع) فرمود: "امواج دریای فتنه را با کشتی‌های نجات بشکافید و از راه خلاف و تفرقه دوری گزینید"[۸]. همچنین در شورای شش نفره که برای تعیین جانشین عمر تشکیل شده بود، پس از انتخاب شدن عثمان فرمود: "شما خود می‌دانید من از همه برای خلافت شایسته‌ترم اما به خدا سوگند، مادامی که کار مسلمانان مرتب باشد و تنها بر شخص من جور و جفا کنند، مخالفتی نمی‌کنم"[۹].

امیرمؤمنان (ع) در پاسخ به حضرت فاطمه (س) که او را دعوت به اعتراض و قیام کرد، به صدای مؤذن اشاره کرد که بانگ می‌زد: اشهد انّ محمداً رسول الله و فرمود: "سکوت من تنها برای باقی ماندن این فریاد است". ایشان می‌دانست هر گونه قیام سبب پاشیده شدن اتحاد مسلمانان و نتیجۀ آن از بین رفتن ثمره تلاش بیست و سه ساله پیامبر (ص) خواهد بود. علی (ع) که هرگز پشت به دشمن نکرده و پشت دلاوران از بیم او می‌لرزید برای حفظ یکپارچگی و وحدت جامعۀ نوپای اسلام حتی در برابر اهانت به همسرش نیز واکنش تند نشان نداده و سکوت کرد[۱۰].

ایشان در تمام مدت ۲۵ سال پس از رحلت پیامبر (ص) صلح‌جو و وحدت‌طلب بود و در حوادثی چون صبر در مقابل ظلم به همسرش، میانجی‌گری میان شورشیان و عثمان، پذیرش حکمیت، انتقاد از خلفا و راهنمایی آنان؛ حفظ وحدت و یکپارچگی جامعۀ اسلامی هدف اصلی او بود[۱۱].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر. ک: مطهری مرتضی، سیری در سیره نبوی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۱۷۹.
  2. ر. ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ۱۸ ص۲۱۵.
  3. «وقد لقيه عند مسيره إلى الشام دهاقين الأنبار فترجلو له واشتدوا بين يديه): ما هذا الذي صنعتموه؟ فقالوا: خلق منا نعظم به أمراءنا. فقال: والله ما ينتفع بهذا أمراؤكم. وإنكم لتشقون به على أنفسكم في دنياكم وتشقون به في آخرتكم، وما أخسر المشقة وراءها العقاب، وأربح الدعة معها الأمان من النار»؛ نهج البلاغه، حکمت ٣٧
  4. ر. ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ۱۸ ص۲۰۷.
  5. «وَاجْعَلْ لِذَوِي الْحَاجَاتِ مِنْکَ قِسْماً تُفَرِّغُ لَهُمْ فِيهِ شَخْصَکَ»؛ نهج البلاغه، نامه ٥٣.
  6. ر. ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۶۳ تا۷۵.
  7. نهج البلاغه، خطبه ۳.
  8. نهج البلاغه، خطبه ۵.
  9. نهج البلاغه، خطبه ۷۳.
  10. مطهری مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۴۸۵.
  11. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۶۳ تا۷۵.