بحث:دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
پاسخ اجمالی
انتظار از اعتقادات بنیادین شیعه
- انتظار از اعتقادات بنیادی و تردید ناپذیر شیعه است[۱]. از نظر شیعه، مسألۀ انتظار و نوید ظهور مهدی موعود (ع) یکی از مسائل بسیار حیاتی به شمار میرود و به اندازهای اهمیت دارد که در ردیف وقوع قیامت و تکذیب و تصدیقش در ردیف تکذیب و تصدیق رسول اکرم (ص) است[۲]. در فرهنگ شیعی، انتظار صرفاً یک مفهوم ذهنی و دانستنی نیست؛ بلکه مفهوم کاربردیِ مبتنی بر آموزههای دینی و ارزشی است. همچنین انتظار، صرفاً چشم به راهی و یک حالت روحی روانی معمول و متعارف نیست؛ بر این اساس انتظار، یک رویکرد عمل گرایانۀ برخاسته از یک اعتقاد عمیق قلبی است[۳]. در روایات از انتظار به "عمل" تعبیر شده و بلکه بهترین عمل ـ افضل الاعمال ـ بیان شده است. این تعبیر، بیانگر پیوند معنایی ایمان و عمل در این مقوله است[۴].
روایات انتظار
- به اعتقاد شیعه علاوه بر آیات متعددی که پیشوایان دینی آنها را به وجود مقدس مهدی موعود (ع) و انتظار تفسیر و تاویل کردهاند، صدها حدیث معتبر و متواتر وجود دارد که در آنها کلیۀ صفات و خصوصیات و جزئیات زندگی آن حضرت بیان شده است[۵]. شیعیان عقیده دارند مهدی موعود (ع) سِرّی از اسرار حق و آخرین برگزیده الهی است که پس از تولد از نظرها غایب شده و بعد از مدت زمان طولانی ظهور خواهد کرد، او حجه الله، خلیفه الله و بقیة الله است[۶].
مهدی از نسل حسین
- در نظر شیعه حضرت مهدی (ع) همنام و هم کنیۀ پیامبر (ص)[۷]، دوازدهمین امام و حجت خداوند در روی زمین و از اهل بیت و عترت رسول خداست، زنده است و بر اساس مصلحت الهی در غیبت به سر میبرد و روزی ظهور خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد میکند، همان طور که پر از ظلم و جور میشود و بر مؤمنین است که همواره در انتظار چنین روزی باشند و خودشان را برای چنین روزی آماده کنند[۸]. پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «اگر از دنیا جز یک روز نماند، خداوند آن روز را آنقدر طولانی میکند تا فرزندم مهدی که اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است ظهور کند و عدالت را بگستراند بعد از آن که زمین را ظلم و جور فرا گیرد»[۹].[۱۰]
انتظار پیوند معنوی
- البته باید توجه داشت گرچه انتظار، در مفهوم غیر شیعی تنها به معنای نظرداشت ظهور منجی بهکار میرود؛ ولی طبق دیدگاه شیعه، افزون بر چنین انتظاری، انتظار ملاقات و دیدار با منجی نیز قابل تصور است[۱۱].
پاسخ تفصیلی
انتظار از اعتقادات بنیادین شیعه
- انتظار از اعتقادات بنیادی و تردید ناپذیر شیعه است. وجود عقیده به مصلح جهانی حضرت مهدی(ع) به خصوص در میان شیعیان از جمله اعتقادات بنیادی محسوب شده و در میان همۀ مذاهب اسلامی، شیعیان بیش از همه با این عقیده شناخته شدهاند. برخی از افراد ناآگاه و معاند کوشیدهاند تا این عقیده را از مذهب شیعه محصور کنند، ولی عقیده به ظهور حضرت مهدی (ع) هرگز مختص شیعه نبوده و نیست و اغلب فرق اسلامی در این عقیده با هم هماهنگ و مدافع آن نیز هستند[۱۲].
- از نظر شیعه مسألۀ انتظار مهدویت و نوید ظهور مهدی موعود (ع) یکی از مسائل بسیار حیاتی به شمار میرود و به اندازهای اهمیت دارد که اعتقاد به ظهور حضرت مهدی (ع) در ردیف وقوع قیامت و تکذیب و تصدیقش در ردیف تکذیب و تصدیق رسول اکرم (ص) است[۱۳]. مسألۀ انتظار مهدویت و نوید ظهور آن مصلح الهی یک مسألۀ کهن و ریشهدار است و سابقۀ آن به نخستین روزهای طلوع فجر اسلام و دوران شخصی نبی اکرم (ص) بر میگردد[۱۴].
- البته در فرهنگ شیعی، انتظار، صرفاً چشم به راهی و یک حالت روحی روانی معمول و متعارف نیست؛ بلکه ماهیت انتظار، نگرش فعال برخاسته از ایمان به ظهور است. بر این اساس، انتظار، یک رویکرد عمل گرایانه از یک اعتقاد عمیق قلبی است. براین اساس، جوهر اصلی انتظار، اعتقاد و ایمان قلبی به حتمیت ظهور مصلح جهانی، حضرت مهدی موعود (ع) و دخالت مستقیم این باور در رفتارهای فردی و اجتماعی انسان منتظر و نگرش او نسبت به چگونگی زندگی حال و آینده است. مادامی که دخالت مستقیم و نقش تأثیرگذار این اندیشه و باورداشت را در ساختار ذهنی، اسلوب اندیشه، شیوه زندگی و چگونگی حال و آینده، به عنوان یک واقعیت پذیرفته نشود و در حیات فردی و اجتماعی به عنوان یک جریان فکری و رفتاری تبدیل نشود، هرگز آثار پر برکت این تفکر آشکار نخواهد شد. بنابراین، نخستین قدم در این راستا، آن است که درک درست و تصور صحیحی از این مفهوم ارزشی و اسلامی به دست آید تا اهمیت آن روشن شود.
- با تأمل در روایاتی که به موضوع انتظار و الزامات آن پرداختهاند روشن میشود در فرهنگ شیعی، انتظار صرفاً یک مفهوم ذهنی و دانستنی نیست تا در لغتنامهها و کتابخانهها سراغ آن گرفته شود؛ بلکه یک مفهوم کاربردی و سازنده است که باید در متن زندگی سیاسی و اجتماعی آن را جستجو کرد. ماهیتشناسی انتظار، در گرو تحلیل صحیح از رابطه ایمان قلبی با اقدام عملی و پیوند معنایی آن دو است. آموزۀ انتظار، اعتقادی فرهنگ زا و مسؤلیت آفرین است. انتظار به عنوان یک نگرش کاربردی مبتنی برآموزههای دینی و ارزشی، مدنظر قرار گرفته است؛ نگرشی که شرایط گذشته و حال را به چشم انداز آینده پیوند میدهد و در رویکرد و انتخاب انسان، تأثیر گذار است. انتظار یک آموزۀ دینی هدایت بخش است که رفتاری هدفمند را در پی داشته و به تصمیمات و اقدامات اصلاح گرایانه در عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... منتهی میگردد. این تفکر جریان ساز و هویت آفرین، چگونه بودن و چگونه زیستن را برای ما تعریف و اهداف کلی حرکت جامعه به سوی آینده را تعیین میکند[۱۵].
- اگر در احادیث و روایات، این همه از فضیلت و ارزش انتظار و ارج گذاری منتظران، سخن به میان آمده و از انتظار ظهور مهدی (ع)، با عناوین و اوصافی چون برترین عمل[۱۶]، بافضیلتترین عبادت[۱۷]، بالاترین جهاد در راه خدا[۱۸]، محبوبترین عمل در پیشگاه الهی[۱۹]، همسنگ بودن با شهادت و به خون طپیدن در راه خدا[۲۰]، در رکاب حضرت قائم (ع) بودن[۲۱]، در حال پیکار با دشمنان و شمشیر زدن در محضر رسول خدا (ص)[۲۲] و دیگر تعابیری که هرکدام، با عنایت و ###313### خاصی بیان شده است، همه و همه از ارتباط و پیوستگی این باور درونی با عملکرد بیرونی و رفتارهای سازمان یافته فردی و اجتماعی انسان منتظر، حکایت دارد[۲۳]. این تعابیر بیانگر پیوند معنایی ایمان و عمل در مقوله انتظار است. برپایۀ این گونه روایات، اندیشۀ انتظار چنان در انگیزش اراده و خواست انسان منتظر، کارساز و نقش آفرین است که ذهن او را به سمت اهداف مورد انتظار سوق داده و باورهای او را به عزم و اراده تبدیل میکند[۲۴].
روایات انتظار
- به اعتقاد شیعه علاوه بر آیات متعددی که در قرآن کریم وارد شده و پیشوایان دینی آنها را به وجود مقدس مهدی موعود (ع) و انتظار تفسیر و تاویل کردهاند، صدها حدیث معتبر و متواتر از حضرت رسول اکرم (ص) و جانشینان آن حضرت (ع) صادر شده که در آنها کلیۀ صفات و خصوصیات و جزئیات زندگی آن منتظر موعود (ع) که پس از تولد دو بار غیبت خواهد داشت و پس از غیبت طولانی ظهور خواهد کرد و با تشکیل حکومت واحد جهانی جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود، بیان شده است[۲۵].
- شیعیان طبق وعدههای انبیاء سلف و نویدهای کتب مذهبی و وعدههای صریح قرآن کریم عقیده دارند: آنگاه که اخلاق و معنویت از میان بشر رخت بربندد و ظلم و ستم فراگیر شود و اسباب ظهور که یکی از وظایف منتظران است مهیا گردد. حضرت مهدی (ع) به فرمان حق قیام میکند و دنیا را پر از عدل و داد مینماید و به همه رنجها پایان میدهد.
- شیعیان براساس عقل و وجدان و کتاب و سنت عقیده دارند، با ظهور ولی خدا و آمدن موعود مکتبها و رهاییبخش انسانها هیچ حکومت باطلی روی زمین باقی نمیماند بلکه همل مکتبهای موجود و حکومتهای مقتدر زمان یکی پس از دیگری از بین رفته و متلاشی میگردند، مرزهای جغرافیایی بین کشورها برداشته میشوند؛ مظاهر شرک، کفر الحاد و بیعدالتی از بین میروند عدالت اجتماعی تأمین میگردد. هر حقی به صاحب حق میرسد همگان در رفاه و آسایش زندگی میکنند از ظلم و ستم و بد عدالتی خبری نیست و در سرتاسر جهان هستی تنها یک نظام حکومت میکند، آن هم نظام عادلانۀ اسلام و احکام نجاتبخش آسمانی و قرآن کریم است[۲۶].
- شیعیان بر اساس روایات، عقیده دارند مهدی موعود (ع) سری از اسرار حق و رازی از رازهای نهفته خداوند و آخرین برگزیدۀ الهی است که پس از تولد از نظرها غایب شده است و بعد از مدت زمان طولانی ظهور خواهد کرد و او حجه الله، خلیفه الله و بقیة الله است[۲۷].
مهدی از نسل حسین
- شیعیان عقیده دارند مهدی موعود (ع)، دوازدهمین امام و حجت خدا در روی زمین، از اهل بیت و عترت رسول خدا و از نسل پاک پیامبر خدا (ص) و علی (ع) و زهرا (س) است، یازدهمین امام و نهمین نفر از فرزندان امام حسین (ع) و فرزند بلافصل امام حسن عسکری (ع) است[۲۸]. آن حضرت در پانزدهم شعبان ۲۵۰هجری قمری متولد شده، همنام و هم کنیۀ پیامبر (ص) و هم اکنون زنده است و هنگامی که خداوند اذن ظهورش دهد قیام میکند و زمین را پر از عدل و داد مینماید[۲۹]. علاوه بر آن در روایات اسلامی چه در احادیث نبوی و چه در سخنان گران بهای امامان معصوم (ع) در مورد ظهور او و نیز وصف شخصیتش با اوصاف قُرَشی، هاشمی، فاطمی، علوی، حسنی، حسینی، سخن گفته شده و نوید ظهور مبارک آن حضرت، سالها پیش از ولادت با سعادت او از زبان پاک آنان برای امت اسلامی بازگو شده است[۳۰].
- پیامبر اسلام (ص) در حدیثی که فریقین آن را نقل کرده، فرموده است: «اگر از دنیا جز یک روز نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانی میکند تا فرزندم مهدی که اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است ظهور کند و عدالت را بگستراند بعد از آن که زمین را ظلم و جور فرا گیرد»[۳۱]. ایشان در روایت دیگری میفرماید: «هر کس قائمی را که از فرزندان من است انکار کند مرا انکار کرده است».[۳۲] همچنین فرمودهاند: «قائم از فرزندان من است که اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است و شمائلش شمائل من و سنت او سنت من است و مردم را بر اساس ملت و شریعت من برپا دارد و به کتاب خداوند دعوت میکند، پس هر کس او را اطاعت کند مرا اطاعت کرده، و هر کس او را معصیت کند مرا معصیت کرده، و هر کس او را در غیبتش انکار کند مرا انکار کرده است» [۳۳].[۳۴]
انتظار پیوند معنوی
- ذکر این نکته نیز در پایان لازم است که انتظار، در مفهوم غیر شیعی تنها به معنای نظرداشت ظهور منجی بهکار میرود؛ درحالیکه طبق دیدگاه شیعه، افزون بر چنین انتظاری، انتظار ملاقات و دیدار با منجی نیز قابل تصور است؛ بنابراین انتظار در دکترین شیعه، به دو گونه قابل تقسیم بوده، برای هر یک از آنها آثار و نتایج ویژهای میتوان بر شمرد. این دو گونه عبارتند از: انتظار ظهور منجی و تشکیل حکومت عدالتگستر جهانی و انتظار ملاقات منجی و تحقق پیوند معنوی[۳۵].
پانویس
- ↑ ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۹۰-۹۱.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۵۷؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۹۰-۹۱.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبرعلی، آخرین منجی، ص۱۱۷، ۱۱۸ و مقاله «اندیشه انتظار و جهانی شدن».
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبرعلی، آخرین منجی، ص۱۱۷، ۱۱۸.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۵۷.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۵۷؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۹۰-۹۱.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۵۷.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۵۷؛ فروهی، ناصر، مقاله «انتظار فرج»؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۹۰-۹۱.
- ↑ «"لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ، حَتَّی یَبْعَثَ رَجُلًا مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی و یَمْلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا"»؛ غیبت کبری، ص ۸؛ الیوم الموعود بین الفکر المادی والدینی، ص ۶۳۶؛ الهیات، ج۲، ص ۶۳۲.
- ↑ ر.ک. فروهی، ناصر، مقاله انتظار فرج، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن، ص ۹۷.
- ↑ ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۹۰-۹۱.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۵۷؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۹۰-۹۱.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۵۷.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۷، ۱۱۸.
- ↑ «"أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"»؛ الامامه و التبصره، ص۲۱؛ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ص۶۴۴.
- ↑ «"أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"»؛ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۸۷.
- ↑ أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ؛ تحف العقول، ص۳۸؛ بحار الانوار، ج۷۴، ص۱۴۱.
- ↑ «"أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"»؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۹۳.
- ↑ «"الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ"»؛ الخصال، ۶۲۶؛ کمال الدین، ص۶۴۵؛ شرح الاخبار، ج۳، ص۵۶۰.
- ↑ «"کَمَنْ کَانَ فِی فُسْطَاطِ الْقَائِمِ(ع)"»؛ المحاسن، ج۱، ص۱۷۳؛ کمال الدین، ص۶۴۴.
- ↑ «"الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِی عَشَرَ مِنْهُمْ کَالشَّاهِرِ سَیْفَهُ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) یَذُبُّ عَنْهُ"»؛ الغیبه النعمانی، ص۹۲؛ کمال الدین، ص۳۳۵- ۶۴۷.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، اندیشه انتظار و جهانی شدن، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۷، ۱۱۸.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۵۷؛ فروهی، ناصر، مقاله «انتظار فرج».
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۵۷؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۹۰-۹۱.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۵۷؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۹۰-۹۱.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۵۷؛ فروهی، ناصر، مقاله «انتظار فرج»؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۹۰-۹۱.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۵۷؛ فروهی، ناصر، مقاله «انتظار فرج».
- ↑ ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۹۰-۹۱.
- ↑ «"لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ، حَتَّی یَبْعَثَ رَجُلًا مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی و یَمْلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا"»؛ غیبت کبری، ص ۸؛ الیوم الموعود بین الفکر المادی والدینی، ص ۶۳۶؛ الهیات، ج۲، ص ۶۳۲.
- ↑ «"مَنْ أَنْکَرَ الْقَائِمَ مِنْ وُلْدِی فَقَدْ أَنْکَرَنِی"»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص ۷۴؛ کشف الغمة، ج۲، ص ۴۴۶.
- ↑ «"الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِی وَ سُنَّتُهُ سُنَّتِی یُقِیمُ النَّاسَ عَلَی مِلَّتِی وَ شَرِیعَتِی وَ یَدْعُوهُمْ إِلَی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ أَطَاعَهُ أَطَاعَنِی وَ مَنْ عَصَاهُ عَصَانِی وَ مَنْ أَنْکَرَهُ فِی غَیْبَتِهِ فَقَدْ أَنْکَرَنِی"»؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۳.
- ↑ ر.ک. فروهی، ناصر، مقاله «انتظار فرج».
- ↑ ر.ک. نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن، ص ۹۷.