علم شأنی معصوم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۴۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث علم معصوم است. "علم شأنی معصوم" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • علم «شأنی»، «اشائی»، «استعدادی»، «ارادی» و «اختیاری» همه عناوینی هستند برای یک موضوع و آن عبارت است از علمی که به صورت «بالفعل» نزد معصوم حاضر نباشد، اما هر وقت اراده کند از علوم مورد نیاز خود آگاه می‏‌شود. لذا در مباحث وابسته به علم معصوم به طور عام یا علم امام به طور خاص، منظور از «علم شأنی»، همان «علم اشائی»، «علم استعدادی»، «علم ارادی» و «علم اختیاری» است.

چیستی علم شأنی

  • در مورد علم امام دو نظریه وجود دارد عده ایی با توجه به برخی از روایات قائلند علم امام شأنی و ارادی است و گروهی دیگر با توجه به روایات دیگر، قائل به فعلی بودن علم امام هستند.
  • مراد از علم غیب شأنی یا اختیاری امام آن است که ممکن است علم غیب به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نباشد، اما هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه می‏‌شود.[۱] البته این اراده نیز با اذن و رضاى خدا انجام می‌گیرد.[۲] علم شانی در برابر علم حضوری امام است، در علم حضوری، کشف شدن معلومات نزد امام بالفعل است، در مقابل کشف شدن شأنی که با قوه و ارادۀ امام صورت می گیرد و از آن به "لو شاء أن یعلم لعلم" تعبیر شده است.[۳] به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای علم است، که اگر اراده کند و بخواهد علم پیدا می کند و البته گاهی هم بدون اراده و در خواب و رؤیا این علم حاصل می شود.[۴] باید توجه داشت، اگر امام در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، خداوند او را عالم می‌کند.[۵] به بیانی دیگر، امام به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند، لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری‌ بتواند با جهان غیب ارتباط پیدا کند و حقایقی‌ را دریافت نماید. بنابراین، باید بگوییم امام می‌‏تواند در موارد لازم و ضروری‌ با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند.[۶] برخی از بزرگان در تعریف علم ارادی چنین آورده اند:[۷] "مراد از علم حضوری یا ارادی، علمی است که از جانب خداوند سبحان از راه الهام یا دمیدن در گوش یا تعلیم رسول اکرم و یا اسباب دیگر عطا و افاضه شده است. این علم از ویژگی‌های امام بوده و دیگران بهره‌ای از آن ندارند".[۸]
  • در برابر علم شأنی، علم فعلی قرار دارد، مراد از علم فعلی علمی است که از مرتبۀ قوه و استعداد گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است.[۹] مطابق علم فعلی امامان(علیهم السلام) همه چیز را بالفعل می‌دانند، جز بخش ویژه ای که مخصوص ذات پاک خداوند است مانند علوم پنج‌گانه که در سوره لقمان آمده مانند علم به کنه ذات پروردگار، اسماء و صفات او.[۱۰] از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است.[۱۱] برخی قائلند: "تمامی اوصاف امام(علیه السلام) و کمالات وی در مقام فعلیت و در مرحله موجودیت است؛ یعنی امام، عالِم است فعلاً و دارای مقام علم فعلی است و اوصافش از علم و غیر آن در مرحله شأنیّت نیست".[۱۲]

ادلۀ روایی علم شأنی معصوم

  • کسانی که قائل به علم اشائی و ارادی معصوم هستند به برخی از روایات استدلال کرده اند[۱۳] و مضمون آنها این است: اهل بیت(علیهم السلام) هر گاه بخواهند، خداوند آنان را آگاه می‏‌سازد،[۱۴] اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد، کاری نمی‌کنند که آنرا بدانند.[۱۵] سه روایت مختلف از امام صادق(علیه السلام)[۱۶] که فرمودند: «إِنَّ الْإِمامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»، «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِم» و «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ».[۱۷] این روایات علم امام را منوط بر تعلیم الهی کرده اند.[۱۸] و یا اینکه در روایتی دیگر از امام صادق(علیه السلام) آمده است:[۱۹] «عمار ساباطی از حضرت سؤال کرد: آیا امام علم غیب می‌داند؟ "فرمود: نه، امام علم غیب را ذاتا نمی داند ولی هنگامی که اراده کند چیزی را بداند خدا به او تعلیم می‌دهد.»[۲۰]

نقد علم شأنی

    • برخی از علما از این روایات پاسخ داده و وسعت علم غیب پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) را ثابت کرده اند. ایشان قائلند علم غیب به این معنا که، اگر امام اراده کند و بخواهد، خداوند او را از غیب آگاه می‌سازد، معنای مجازی است، معنای حقیقی علم غیب یعنی امام بالفعل و بدون هیچ قید و شرطی از غیب آگاه است، هر گاه علم غیب گفته شود همین معنا متبادر می‌شود و به علم ارادی مقید به مشیت اسم علم غیب اطلاق نمی‌شود، بلکه سلب این اسم از آن صحیح است.[۲۱] حصول علم برای انسان کامل متوقف بر التفات و توجّه است که بدون اراده نیز حاصل می‌شود.[۲۲]
  • البته به صورت کلی با تامل در مجموع روایات هم علم شأنی را می توان برای امام اثبات کرد و هم علم فعلی را، چرا که در مورد روایات علم فعلی می‌توان ادعای تواتر معنوی کرد. حال برخی روایات ـ مانند: روایت امام صادق(ع)که به مفضل فرمودند: «خداوند مهربانتر از آن است که اطاعت بنده‌ای را بر بندگان واجب سازد و آنگاه اخبار آسمان را صبح و شام از او بازدارد.»[۲۳] و قید صبح و شام دلالت بر نوعی استمرار دارد، ـ دلالت بر علم فعلی امام دارند و برخی دیگر دلالت بر علم شأنی امام.[۲۴]

معصوم و علم غیب شأنی

  • امامان(علیهم السلام) هر وقت می‌خواستند چیزی از غیب بدانند به مقام نورانیّت[۲۵] (مقام باطنی) خود توجّه نموده و آنرا می‌دانستند، ولی همیشه به آن مقام توجّه نداشتند، مانند فقیهی که تمام مسائل نزد او حاضر نیست، ولی ملکه اجتهاد را دارد که هرگاه مسئله‌ای از او می‌پرسند، به مَأخذِ حُکم رجوع نموده و آن را می‌داند.[۲۶] علم به همه چیز در دسترس امامان است، اما اگر مصلحت در ندانستن امری باشد اراده نمی‌کنند که آنرا بدانند[۲۷] و اگر ارادۀ دانستن کرده باشند، خداوند ایشان را آگاه می کرد، این آگاهی حتی اموری که در پاره ای روایات نفی شده مانند: خبر از زمان و مکان مرگ افراد و نزول باران را نیز شامل می شود، اگر آنها می خواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه می‌شدند و از آن خبر می‌دادند گر چه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند.[۲۸]
  • ممکن است دلیل بالفعل نبودن همیشگی علم غیب برای آنان این باشد، باتوجه به اینکه اهل بیت(علیهم السلام) لباس عالم مادی را پوشیده اند و این عالم قابلیت نزول دفعی علم را ندارد لذا علوم به تدریج بر آنها نازل می شده است. تفاوت اهل بیت با سایر مردم در این مورد این است که ضعف قابلیت (ظرفیت دریافت علوم) در ایشان عرضی اختیاری است و در دیگران اضطراری ذاتی؛ یعنی هرگاه آنها اراده کنند خواهند دانست، البته اراده و مشیت آنها هم منوط به خواست خداوند است. امامان در حالت ظاهری مانند سایرین ممکن است به خیلی چیزها توجه نداشته باشند اما در حالت باطنی خود[۲۹] "لا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ"[۳۰].[۳۱]

نتیجه گیری

  • در مجموع پیامبر و امامان دو جنبه داشته اند، جنبۀ ظاهری و بشری و جنبۀ باطنی؛ در جنبۀ ظاهری مانند سایر مردم بودند[۳۲] که از برخی امور اطلاع نداشتند، اما در جنبۀ باطنی و نوری، در موارد لازم و ضروری،[۳۳] اگر اراده می کردند با خواست خداوند از امور غیبی اطلاع پیدا می کردند،[۳۴] و اگر مصلحت در ندانستن بوده ارادۀ آگاه شدن را نمی کردند.[۳۵]
  • البته باید توجه داشت بر طبق برخی روایات[۳۶] گاهی برای پیامبران و یا امامان علمی بدون اراده حاصل می شود، مانند حالت خواب یا مکاشفه و یا حتی در حالت عادی، در این حالت صرف توجه و التفات برای شهود و ادراک کافی است، یعنی بدون که امامان اراده ایی در حصول این علم داشته باشند خداوند متعال برخی علوم را به ایشان عنایت می کند.[۳۷]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

منابع


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80؛ رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه، ص دو فصلنامۀ مطالعات اهل بیت شناسی، ص 17 و 18؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص 43؛ صمدی آملی، داوود، علم غیب، پایگاه اطلاع‌رسانی و خبری جماران
  2. ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، نمونه، ج 17، ص 100؛ کاشفی، محمدرضا، راهنماشناسی، ص 72
  3. ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، بررسی های اسلامی، صفحه؟؟؟
  4. ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟
  5. ر.ک. غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟
  6. ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 295 ـ 298
  7. ر.ک. مظفر، محمدحسین، پژوهشی در باب علم امام، ص 34
  8. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟
  9. ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19
  10. ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89
  11. ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191
  12. ر.ک. قاضی طباطبایی، سیدمحمد علی، مقدمه ایی بر کتاب علم امام، ص 495
  13. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ قدردان قراملکی، محمدحسن، امامت، ص 462
  14. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟
  15. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، شرح دعای 45 صحیفۀ سجادیه، وبگاه آیت الله مصباح
  16. هر سه روایت در: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 258
  17. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ قدردان قراملکی، محمدحسن، امامت، ص 462؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80؛ رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه، ص دو فصلنامۀ مطالعات اهل بیت شناسی، ص 17 و 18؛ لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامۀ معرفت، ش 48، صفحه؟؟؟
  18. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟
  19. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 257
  20. ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، نمونه، ج 17، ص 100
  21. ر.ک. لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامۀ معرفت، ش 48، صفحه؟؟؟
  22. ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟
  23. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص ۴۰۱
  24. ر.ک. فاریاب، محمدحسین، قلی زاده، امرالله، بازخوانی قلمرو علم امام در آیینه روایات، فصلنامه معرفت، ش 1، ص 43 و 44
  25. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۱، ح ۱
  26. ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء ص ۳۲۶
  27. ر.ک. مصباح یزدی، محمدتقی، شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده
  28. ر.ک. رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه(علیهم السلام)، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸
  29. ر.ک. نادم، محمدحسن، علم امام، ص ۳۰۶ و ۳۰۷؛ جزایری، سیدمحمود، کارکردهای علم غیب امامان معصوم و شئون ایشان، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
  30. ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج 1، ص 201
  31. ر.ک. جزایری، سیدمحمود، کارکردهای علم غیب امامان معصوم و شئون ایشان، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت؛ وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
  32. آیۀ 110 سورۀ کهف: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»
  33. ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی‌ مسائل کلی‌ امامت، ص ۲۹۵ ـ 298
  34. ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء ص ۳۲۶
  35. ر.ک. مصباح یزدی، محمدتقی، شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده
  36. مانند: نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص 99، خطبۀ 70؛ امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودند: «مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ، فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّه ... .» و ...
  37. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام