توحید افعالی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از زیرشاخه‌های توحید است. "توحید افعالی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل توحید افعالی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • توحید افعالی بدین معناست که هر فعل و حرکت و ایجاد و وجودی باید از ذات خدای متعال سرچشمه بگیرد. هر فاعلی در فعلی که می‌کند و هر مؤثری در تأثیر و اثری که از خود بروز می‌دهد، متکی به خدا بوده و وجود و حرکت و فعل و تأثیر خود را وامدار خدای متعال است. بنابراین، فاعلیت و مؤثریت هر مؤثر و فاعلی به فاعلیت خدای واحد احد بر می‌گردد و لذا فاعلیت و فعل و تأثیر نیز در جهان هستی، فاعلیت و فعل و تأثیر خدای واحد احد است. این پندار که فاعل یا مؤثری در فعل و تأثیر خود به طور مستقل از فعل و تأثیر خدای متعال عمل کند و در فعل و حرکت و تأثیر خود به خدای متعال نیازمند نباشد، به معنای نفی وحدانیت ذات خدای متعال و اعتقاد به وجود مبدأ دیگر برای آفرینش و هستی در کنار ذات باری تعالی است، تعالی الله عن ذلک علواً کبیراً. این حقیقت نیز روشن است که توحید افعالی در جهان فاعلین مختار و مرید به معنای سلب اختیار از آنان نیست، بلکه بدین معناست که اختیار و قدرتی که فاعلین مختار و مرید دارند مستقل از فعل و اراده خدا نیست، بلکه با اراده و قدرت خداست که می‌خواهند آنچه را می‌خواهند، و می‌کنند آنچه را می‌کنند:
  • ﴿وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ[۱]؛
  • ﴿وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ[۲]؛
  • ﴿قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ[۳].
  • در آیات قرآن کریم تأکید فراوانی بر توحید افعالی خدای متعال و نفی وجود شریک و انباز برای خدای متعال در فعل و تأثیر و ایجاد و تدبیر جهان شده است.
  • داستان گفت وگوی دو مرد همسایه در سورۀ کهف، نمونه‌ای از این آیات است: ﴿وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا * كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا وَفَجَّرْنَا خِلالَهُمَا نَهَرًا * وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنكَ مَالا وَأَعَزُّ نَفَرًا * وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَن تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا * وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِّنْهَا مُنقَلَبًا * قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلا * لَّكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا * وَلَوْلا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاء اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ إِن تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنكَ مَالا وَوَلَدًا * فَعَسَى رَبِّي أَن يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِّن جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِّنَ السَّمَاء فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا * أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَن تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا * وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا * وَلَمْ تَكُن لَّهُ فِئَةٌ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مُنتَصِرًا * هُنَالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا[۴].
  • نمونۀ دیگر، داستان گفتوگوی ناصحان قوم قارون با وی و سرنوشت تلخ اوست: ﴿إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ * وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَلا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ * قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلا يُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ * فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ * وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ * فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ المُنتَصِرِينَ * وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ[۵].
  • و در جای دیگر، در تأکید بر توحید افعالی خدای متعال می‌فرماید: ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ * الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ * وَالَّذِي خَلَقَ الأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ * لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ * وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ * وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الإِنسَانَ لَكَفُورٌ مُّبِينٌ[۶].
  • در این آیات، تأکید بر توحید افعالی خدای متعال در عرصۀ خلق و تدبیر شده است و از اعتقاد به وجود مبدأ فعل و تأثیر دیگری در کنار خدا به ﴿جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا[۷] تعبیر شده است. در آیه پنجاه و چهارم سورۀ اعراف نیز آمده است: ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۸].
  • در این آیه نیز با تأکید بر حصر "خلق و امر" در ذات حق تعالی و نفی وجود شریک برای خدای متعال در عرصۀ خلق و تدبیر جهان بر توحید افعالی خداوند تأکید شده است. در سورۀ قصص نیز پیش از داستان قارون که در بالا بدان اشاره شد، به تفصیل، توحید افعالی خدای متعال تبیین شده و داستان قارون به عنوان نمونۀ عینی توحید افعالی و تجلّی کامل آن در توحید حاکمیت الهی مطرح گردیده است: ﴿وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ * وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ * وَهُوَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الأُولَى وَالآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ * قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَدًا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِضِيَاء أَفَلا تَسْمَعُونَ[۹] - تا آنجا که فرمود-: ﴿وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ[۱۰].
  • تا آخر آیات که مشتمل بر داستان یاد کردۀ قارون است که خود را شریک خدا در فعل و تأثیر، و فاعل و قادر بالاستقلال می‌پنداشت، وبا ادّعای ﴿إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي[۱۱] توانائی و کاردانی خود را سبب علی الاستقلال دستیابی به ثروت می‌پنداشت.
  • قرآن کریم با اشاره به عاقبت مرگ‌باری که در انتظار قارون بود و سرانجام قارون و ثروتش را به دست نابودی سپرد از ناتوانی ذاتی و عدم استقلال در فاعلیت و قدرت قارون پرده برداشته و این واقعیت را که فاعل و قادر اصلی تنها خدای متعال است، برملا ساخته است.
  • از این نمونه آیات در قرآن فراوان است و به طور کلی اغلب آیات قرآنی مربوط به توحید و نفی شرک، نظر به نفی شرک افعالی و اثبات انحصار قدرت فعل بالاستقلال در ذات خدای متعال دارند و بسیاری از این آیات نظر به خصوص توحید حاکمیت الهی و حصر حاکمیت و امر و نهی و تدبیر و مدیریت سیاسی جهان در ذات اقدس حق تعالی شأنه دارند.
  • یکی از روشن‌ترین و صریح‌ترین آیات قرآنی مربوط به توحید افعالی خدای متعال، دو آیۀ کریمۀ سورۀ قمر است که می‌فرماید:﴿إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ * وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ[۱۲].
  • امر خدای متعال، بنابر آنچه در آیات فراوان مطرح شده است همان فعل اوست و در این آیه به وحدت امر الهی که همان فعل اوست اشاره شده است.
  • امر الهی که تجلّی ذات باری ‌تعالی در مقام فعل است، دو مرحله دارد: مرحلۀ خلق که می‌توان از آن به مرحلۀ امر خلقی تعبیر کرد و مرحلۀ تدبیر که می‌توان از آن به مرحلۀ امر تدبیری تعبیر نمود. با امر خلقی، شیء از عدم برون آمده و به عالم هستی پا می‌گذارد و با امر تدبیری، وجود آن شیء به سوی کمال مطلوب هدایت و تدبیر می‌شود.
  • در آیات کریمۀ قرآن، به دو مرحلۀ فعل یا امر الهی، یعنی فعل یا امر خلقی و فعل یا امر تدبیری اشارات فراوانی شده است که برای نمونه به آیات ذیل اشاره می‌کنیم:
  • ﴿رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى[۱۳]
  • ﴿إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ * الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ * وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ * وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ * وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ[۱۴].
  • ﴿قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ * مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ * مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ * ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ[۱۵].
  • ﴿أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۱۶].
  • ﴿سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى * الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى[۱۷].
  • ﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ * يُدَبِّرُ الأَمْرَ مِنَ السَّمَاء إِلَى الأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ[۱۸].
  • در آیۀ اخیر، جملۀ ﴿يُدَبِّرُ الْأَمْرَ تفسیر و بیان حال فاعل در جملۀ ﴿اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ است که نتیجۀ استواء علی العرش را تدبیر امر بیان نموده است.
  • ﴿اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ؛ چنان‌که از این آیه و آیات دیگر استفاده می‌شود، به معنای حاکمیت و تدبیر الهی است که دامنۀ آن تمام جهان آفرینش را فرا می‌گیرد.
  • خلق اشیاء و سپس استواء علی العرش و تدبیر امر، اشاره به همان دو مرحلۀ امر الهی است: امر خلقی و امر تدبیری.
  • در آیات یادشدۀ دیگر نیز به همین دو مرحله اشارات روشنی شده است و از مرحلۀ تدبیر، گاه به "هدایت" و گاه به "امر" و گاه به "تیسیر سبیل" تعبیر شده است.
  • تاکنون معلوم شد امر الهی دو مرحله دارد: مرحلۀ خلق و مرحلۀ تدبیر؛ که از مرحلۀ خلق، می‌توان به مرحلۀ "امر خلقی" و از مرحلۀ تدبیر، می‌توان به مرحلۀ "امر تدبیری" نام برد.
  • "امر تدبیری" یا فعل تدبیری الهی نیز - بنا بر آنچه در قرآن کریم آمده است - چند گونه است:
  1. امر تسخیری؛
  2. امر تمکینی؛
  3. امر تشریعی.
  • فعل طبیعی صادر از مخلوقات غیر مختار به وسیلۀ امر تسخیری خداوند انجام می‌گیرد، نظیر فعل صادر از افلاک و سایر موجودات زمینی جمادی و نباتی و حیوانی که به واسطۀ طبیعت و قوۀ غریزه‌ای که از سوی خدا در آنها به ودیعت نهاده شده افعالی از آنها سرمی‌زند. اینگونه افعال که به حسب ظاهر منشأ آنها قوای طبیعی و غریزی نهفته در اشیاء است، افعالی است که به وسیلۀ "امر تسخیری" خداوند متعال انجام می‌گیرند. قرآن کریم با اشاره به این گونه افعال تسخیری خداوند می‌فرماید:
  • ﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ * وَسَخَّر لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنَ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ[۱۹].
  • ﴿اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ * وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ[۲۰].
  • ﴿أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ[۲۱].
  • ﴿وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ * وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ * وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۲۲].
  • در این آیات، چنان‌که ملاحظه می‌شود با تعبیر ﴿مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ یا تعابیر مشابه آن به صراحت از امر تسخیری خداوند یاد شده است و تدبیر افعال غیر اختیاری موجودات آسمان و زمین، به امر تسخیری خداوند استناد داده شده است.
  • از آنچه گفتیم معلوم شد حوزه امر تدبیری تسخیری خداوند، افعال غیر اختیاری یا به تعبیری دیگر افعال طبیعی موجودات جهان آفرینش است.
  • نوع دیگری از افعال موجودات که از اختیار و ارادۀ آنان سر می‌زند و مخصوص موجودات مختار و برخوردار از ارادۀ آزاد است، حوزۀ امر تمکینی یا امر تدبیری تمکینی خداوند است.
  • امر تمکینی خداوند، امری است که به وسیلۀ آن، موجود قدرت انتخاب فعل پیدا می‌کند و می‌تواند با اِعمال اراده و اختیار، دربارۀ فعل و رفتار مورد پسند خود تصمیم بگیرد و با تصمیم انتخابی خود، فعل و رفتار مورد پسند خود را ایجاد کند.
  • این گونه افعال اختیاری که از موجوداتی مختار نظیر انسان سر می‌زند، اگر چه با انتخاب و تصمیم فاعل و با اراده و اختیار او بهوجود می‌آیند، لکن این قدرت بر انتخاب و نیز مقدمات آن و همچنین ابزار اِعمال آن - نظیر اندام و جوارح سالم و سایر ابزارهای مورد نیاز - را خداوند به فاعل مباشر آن - نظیر انسان یا هر موجود مختار دیگری - بخشیده و با تداوم این عطا و بخشش است که فاعل - نظیر آدمی یا هر موجود مختار دیگری - می‌تواند فعل و رفتار مورد پسند خود را انتخاب نموده و به آن جامۀ تحقق و وجود عینی بپوشاند.
  • بخشیدن قدرت انتخاب و فعل به فاعل مختار توسّط خداوند متعال به واسطۀ امر تمکینی صورت می‌گیرد که نوعی از اوامر تدبیری خداوند است، قرآن کریم در اشاره به این امر تمکینی می‌فرماید: ﴿وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا[۲۳].
  • مقصود از ﴿أَمَرْنَا در این آیه امر تمکینی است و بدین معناست که: به فاسقان، قدرت تصمیم و ابزار لازم انتخاب و ایجاد فعل بخشیدیم، لکن آنان با سوء اختیار خود فسق و فجور و طغیان را برگزیدند و عاقبت، نتیجۀ شوم این انتخاب نادرست دامن‌گیر آنان شد.
  • در آیات ذیل، اشاره به همین امر تمکینی آمده است:
  • ﴿قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ[۲۴].
  • ﴿وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ[۲۵].
  • ﴿وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ[۲۶].
  • ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا[۲۷].
  • ﴿خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ * ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ[۳۰].
  • ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا[۳۱].
  • ﴿إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا[۳۲].

جلوه‌های توحید افعالی

  • دانشمندان با توجّه به آیات قرآن برای توحید افعالی جلوه‌ها و شاخه‌های گوناگون و متعددی برشمرده‌اند که مهم‌ترین آنها به شرح زیرند[۴۱]:
  1. توحید خالقیت:
  2. توحید مالکیت:
  3. توحید حاکمیت:
  4. توحید ربوبیت:

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «و شما (چیزى را) نمى‌خواهید مگر اینکه خدا بخواهد» سوره انسان، آیه ۳۰.
  2. «و هرگز در مورد کارى نگو: من فردا آن را انجام مى‌دهم * مگر اینکه خدا بخواهد» سوره کهف، آیه ۲۳-۲۴.
  3. «بگو: من (حتّى) براى خودم، مالک زیان و سودى نیستم، (تا چه رسد براى شما) مگر آنچه خدا بخواهد» سوره یونس، آیه ۴۹.
  4. «(اى پیامبر!) براى آنان مثلى بزن: دو مردى، که براى یکى از آنها دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم؛ و گرداگرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشاندیم؛ و در میان آن دو، کشتزارى (پر برکت) قرار دادیم * هر دو باغ، به ثمر نشسته بود، و چیزى از آن فروگذار نکرده بود؛ و میان آن دو، نهر بزرگى جارى ساخته بودیم * و براى او، درآمد فراوانى داشت؛ پس به دوستش - درحالی‌که با او گفتگو می‌کرد - گفت: "من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نیرومندترم" * و درحالی‌که نسبت به خود ستمکار بود، در باغ خویش گام نهاد، و گفت: "باور نمى‌کنم هرگز این باغ نابود شود * و باور نمی‌کنم قیامت برپا گردد؛ و اگر به سوى پروردگارم بازگردانده شوم (و قیامتى در کار باشد)، جایگاهى بهتر از اینجا خواهم یافت" * دوست (باایمان) وى - درحالی‌که با او گفتگو می‌کرد - گفت: "آیا به کسى که تو را از خاک، سپس از نطفه آفرید، و پس از آن تو را مرد کاملى قرار داد، کافر شدى؟ * ولى من کسى هستم که خداى یگانه، پروردگار من است؛ و هیچ کس را همتاى پروردگارم قرار نمى‌دهم * چرا هنگامى که وارد باغت شدى، نگفتى این نعمتى است که خدا خواسته است؟! قوت (و نیرویى) جز از ناحیه خدا نیست. و اگر می‌بینى من از نظر مال و فرزند از تو کمترم * امید است پروردگارم بهتر از باغ تو، به من بدهد؛ و مجازات حساب شده‌اى از آسمان بر باغ تو فرو فرستد، بگونه‌اى که آن را به زمین بی‌گیاهى مبدل کند * و یا آب آن (در زمین) فرو رود، آن گونه که هرگز نتوانى به آن دست‌یابى" * سرانجام عذاب الهى فرا رسید، و میوه‌هاى آن نابود شد؛ و او به خاطر هزینه‌هایى که در آن صرف کرده بود، پیوسته دست‌هایش را به هم مى‌مالید درحالى‌که تمام باغ بر داربست‌هایش فرو ریخته بود. و مى‌گفت: "اى کاش هیچ کس را همتاى پروردگارم قرار نداده بودم!" * و گروهى نداشت که او را در برابر (عذاب) خداوند یارى دهند؛ و کارى هم از دستش ساخته نبود * در آنجا ثابت شد که ولایت (و قدرت) از آن خداوند بر حق است. اوست که برترین ثواب، و بهترین فرجام را (براى مطیعان) دارد» سوره کهف، آیه ۳۲-۴۴.
  5. «قارون از قوم موسى بود، امّا بر آنان ستم کرد؛ ما آن قدر از گنج‌ها به او داده بودیم که حمل کلیدهاى آن براى گروهى نیرومند، دشوار بود! (به خاطر آورید) هنگامى را که قومش به او گفتند: "این همه از سر غرور شادى مکن، که خداوند شادى کنندگان مغرور را دوست نمى‌دارد * و در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب؛ و بهره‌ات را از دنیا فراموش مکن؛ و همان‌گونه که خدا به تو نیکى کرده نیکى کن؛ و هرگز در زمین در جستجوى فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد" * (قارون) گفت: "این ثروت را به وسیلۀ دانشى که نزد من است به دست آورده‌ام!" آیا او نمى‌دانست که خداوند از میان اقوام پیشین کسانى را هلاک کرد که نیرومندتر و ثروتمندتر از او بودند؟! (و هنگامى که عذاب الهى فرا رسد) مجرمان از گناهانشان سؤال نمى‌شوند. * (قارون) با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگى دنیا بودند گفتند: "اى کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستى که او بهره عظیمى دارد!" * امّا کسانى که دانش به آنها داده شده بود گفتند: "واى بر شما! ثواب الهى براى کسانى که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام مى‌دهند بهتر است، امّا جز صابران به آن نمى‌رسند. * سپس ما، او و خانه‌اش را در زمین فرو بردیم، و گروهى نداشت که او را در برابر عذاب الهى یارى کنند، و خودش نیز نمى‌توانست خویشتن را یارى دهد. * و آنها که دیروز آرزو مى‌کردند به جاى او باشند بامدادان (هنگامى که این صحنه را دیدند) گفتند: "واى بر ما! گویى خدا روزى را بر هرکس از بندگانش بخواهد وسعت مى‌بخشد یا تنگ مى‌گیرد. اگر خدا بر ما منّت ننهاده بود، ما را نیز در زمین فرومى‌برد. اى واى! گویى کافران هرگز رستگار نمى‌شوند» سوره قصص، آیه ۷۶-۸۲.
  6. «اگر از آنان بپرسى: «چه کسى آسمان‌ها و زمین را آفریده است؟» به یقین مى‌گویند: «خداوند توانا و دانا آنها را آفریده است» * همان کسى که زمین را محل آرامش شما قرار داد، و براى شما در آن راه‌هایى آفرید، باشد تا هدایت شوید (و به مقصد برسید) * همان کسى که از آسمان آبى فرستاد به مقدار معیّن، و به وسیلۀ آن سرزمین مرده را حیات بخشیدیم؛ همین گونه (در قیامت از قبرها) بیرون آورده مى‌شوید. * و همان کسى که همۀ زوج‌ها را آفرید، و براى شما از کشتی‌ها و چهارپایان مرکب‌هایى قرار داد که بر آن سوار مى‌شوید، * تا بر پشت آنها به خوبى قرار گیرید؛ سپس هنگامى که بر آنها قرار گرفتید، نعمت پروردگارتان را یاد کنید و بگویید: «پاک و منزّه است کسى که این را مسخّر ما ساخت، وگرنه ما توانایى تسخیر آن را نداشتیم * و به یقین ما به سوى پروردگارمان باز مى‌گردیم» * آنها بندگان خدا را جزئی از خدا قرار دادند (و ملائکه را دختران خدا خواندند)؛ انسان ناسپاسى آشکار است» سوره زخرف، آیه ۹-۱۵.
  7. «آنها بندگان خدا را جزئی از خدا قرار دادند» سوره زخرف، آیه ۱۵.
  8. «پروردگار شما، خداوندى است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت)؛ با (پرده تاریکِ) شب، روز را مى‌پوشاند؛ و شب به سرعت، در پى روز مى‌آید؛ و خورشید و ماه و ستارگان را آفرید، که مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان)، از آن او (و به فرمان او) است! پر برکت و بى‌زوال است خداوندى که پروردگار جهانیان است» سوره اعراف، آیه ۵۴.
  9. «پروردگار تو هرچه بخواهد مى‌آفریند، و هرچه بخواهد برمى‌گزیند؛ آنان (در برابر او) اختیارى ندارند؛ منزّه است خداوند، و برتر است از آنچه همتاى او قرار مى‌دهند! * و پروردگار تو مى‌داند آنچه را که سینه‌هایشان پنهان مى‌دارد و آنچه را آشکار مى‌سازند * و او خداى یگانه است که هیچ معبودى جز او نیست؛ ستایش تنها براى اوست در این جهان و در جهان دیگر؛ حاکمیّت (نیز) از آن اوست؛ و همۀ شما به سوى او باز گردانده مى‌شوید * بگو: «به من خبر دهید اگر خداوند شب را تا روز قیامت بر شما جاودان سازد، آیا معبودى جز خداوند یگانه مى‌تواند روشنایى براى شما بیاورد؟! آیا نمى‌شنوید؟!» » سوره قصص، آیه ۶۸-۷۱.
  10. «(به خاطر آورید) روزى را که آنها را ندا مى‌دهد و مى‌گوید: «کجایند همتایانى که براى من مى‌پنداشتید؟!»» سوره قصص، آیه ۷۴.
  11. «دارایی و ثروت خود را از راه دانایی و خبرگی خود به دست آورده‌ام» سوره قصص، آیه ۷۸.
  12. «ما همه چیز را به اندازه آفریدیم * و امر و دستور ما بیش از یکی نیست همچون یک چشم برهم زدن» سوره قمر، آیه ۴۹-۵۰.
  13. «پروردگار ما همان کسى است که به هر موجودى آنچه را لازمۀ آفرینش او بوده داده؛ سپس هدایت کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.
  14. «مگر پروردگار جهانیان * همان کسى که مرا آفرید، و پیوسته راهنماییم مى‌کند * و کسى که مرا غذا مى‌دهد و سیراب مى‌نماید * و هنگامى که بیمار شوم مرا شفا مى‌دهد * و کسى که مرا مى‌میراند و سپس زنده مى‌کند» سوره شعراء، آیه ۷۷-۸۱.
  15. «مرگ بر این انسان، چقدر ناسپاس است! * مگر (خداوند) او را از چه چیز آفریده است؟! * او را از نطفه ناچیزى آفرید، سپس اندازه‌گیرى کرد و موزون ساخت * سپس راه (سعادت) را براى او آسان کرد» سوره عبس، آیه ۱۷-۲۰.
  16. «آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان)، از آن او (و به فرمان او) است! پر برکت و بى‌زوال است خداوندى که پروردگار جهانیان است» سوره اعراف، آیه ۵۴.
  17. «منزّه شمار نام پروردگار بلند مرتبه‌ات را! * همان خداوندى که آفرید و موزون ساخت * و همان کس که اندازه‌گیرى کرد و هدایت نمود» سوره اعلی، آیه ۱-۳.
  18. «خداوند کسى است که آسمان‌ها و زمین و آنچه را میان این دو است در شش روز [= شش دوران] آفرید، سپس بر عرش (قدرت و تدبیر جهان هستى) قرار گرفت؛ هیچ سرپرست و شفاعت کننده‌اى براى شما جز او نیست؛ آیا متذکّر نمى‌شوید؟! * امور (این جهان) را از آسمان به سوى زمین تدبیر مى‌کند؛ سپس در روزى که مقدار آن هزار سال از سال‌هایى است که شما مى‌شمرید به سوى او بالا مى‌رود (و دنیا پایان مى‌یابد)» سوره سجده، آیه ۴-۵.
  19. «خداوند، کسى است که آسمان‌ها و زمین را آفرید؛ و از آسمان، آبى فرو فرستاد؛ و با آن، میوه‌ها (و محصولات گوناگون) را براى روزى شما (از زمین) بیرون آورد؛ و کشتی‌ها را مسخّر شما ساخت، تا بر صفحه دریا به فرمان او حرکت کنند؛ و نهرها را (نیز) مسخّر شما نمود * و خورشید و ماه را - که با برنامه منظّمى در حرکتند - به تسخیر شما درآورد؛ و شب و روز را (نیز) مسخّر شما ساخت» سوره ابراهیم، آیه ۳۲-۳۳.
  20. «خداوند کسى است که دریا را مسخّرِ شما کرد تا کشتی‌ها به فرمانش در آن حرکت کنند و از فضل او بهره گیرید، شاید شکر (نعمت‌هایش را) به‌جا آورید. * او آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است همه را از جانب خویش مسخّر شما ساخته؛ در این نشانه‌هاى (مهمّى) است براى کسانى که اندیشه مى‌کنند» سوره جاثیه، آیه ۱۲-۱۳.
  21. «آیا آنها به پرندگانى که بر فراز آسمان نگه داشته شده‌اند، نظر نیفکندند؟ هیچ کس جز خدا آنها را نگاه نمى‌دارد؛ در این امر، نشانه‌هایى (از عظمت و قدرت خدا) است براى کسانى که ایمان مى‌آورند» سوره نحل، آیه ۷۹.
  22. «او شب و روز و خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت؛ و ستارگان نیز به فرمان او مسخّر (و در خدمت شما) هستند؛ در این نیز، نشانه‌هایى است (از عظمت خدا) براى گروهى که مى‌اندیشند. * و (همچنین) مخلوقاتى را که در زمین به رنگ‌هاى گوناگون آفریده (نیز مسخّر و در خدمت شما) قرار داد؛ در این، نشانه روشنى است براى گروهى که متذکّر مى‌شوند. * او کسى است که دریا را مسخّر (شما) ساخت تا از آن، گوشت تازه بخورید؛ و زیورى که آن را بر خود مى‌پوشانید (همچون مروارید) از آن استخراج کنید؛ و کشتی‌ها را مى‌بینى که سینه دریا را مى‌شکافند تا شما (به تجارت بپردازید و) از فضل خدا بهره گیرید؛ شاید شکر او را به جاى آورید» سوره نحل، آیه ۱۲-۱۴.
  23. «آنگاه که بخواهیم یک آبادی را نابود کنیم به ثروتمندان سرکش آن امر و دستور می‌دهیم پس آنان فساد و زشتی را در آن رواج می‌دهند پس استحقاق اجرای گفته (و سنت) ما در آنان تمامیت می‌یابد، پس آن را به طور کامل و سخت نابود می‌کنیم» سوره اسراء، آیه ۱۶.
  24. «بگو: من (حتّى) براى خودم، مالک زیان و سودى نیستم، (تا چه رسد براى شما) مگر آنچه خدا بخواهد» سوره یونس، آیه ۴۹.
  25. «و هرگز در مورد کارى نگو: من فردا آن را انجام مى‌دهم * مگر این که خدا بخواهد» سوره کهف، آیه ۲۳-۲۴.
  26. «و شما (چیزى را) نمى‌خواهید مگر اینکه خدا بخواهد» سوره انسان، آیه ۳۰.
  27. «اى کسانى که کتاب آسمانى به شما داده شده! به آنچه (بر پیامبر خود) نازل کردیم - و هماهنگ با نشانه‌هایى است که با شماست - ایمان بیاورید، پیش از آنکه صورت (انسانى) گروهى را محو کنیم، سپس به پشت سر بازگردانیم، یا آنها را از رحمت خود دور سازیم، همان‌گونه که "اصحاب سبت" [= گروهى از تبهکاران بنى‌اسرائیل] را از رحمت خود دور ساختیم؛ و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنى است» سوره نساء، آیه ۴۷.
  28. «کسانى از شما که به طور پنهان سخن بگویند، یا آشکار، براى او یکسان است؛ و (نیز)کسانى که شبانگاه به طور مخفیانه حرکت مى‌کنند، یا در روشنایى روز * براى هرکس، مأمورانى است که پى‌در‌پى، از پیش رو، و از پشت سر او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمى] حفظ مى‌کنند؛ و خداوند سرنوشت هیچ قومى (و ملّتى) را تغییر نمى‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در (وجود) خودشان است تغییر دهند و هنگامى که خدا براى قومى (به خاطر اعمالشان) بدى (و عذاب) بخواهد، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، (نجات دهنده و) سرپرستى نخواهند داشت» سوره رعد، آیه ۱۰-۱۱.
  29. الواجب لذاته، واجب من جميع جهاته
  30. «آفرید، سپس اندازه گیرى کرد و موزون ساخت * سپس راه (سعادت) را براى او آسان کرد» سوره عبس، آیه ۱۹-۲۰.
  31. «ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.
  32. «این یک تذکّر و یادآورى است، و هرکس بخواهد (با استفاده از آن) راهى به سوى پروردگارش برمى‌گزیند» سوره انسان، آیه ۲۹.
  33. «و این گونه آن را قرآنى عربى (و فصیح و گویا) نازل کردیم، و انواع وعیدها (و انذارها) را در آن بازگو نمودیم، شاید آنان تقوا پیشه کنند؛ یا برایشان سبب یادآورى شود * پس بلند مرتبه است خداوندى که فرمانرواى حقیقى است!» سوره طه، آیه ۱۱۳-۱۱۴.
  34. «آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریده‌ایم، و به سوى ما بازگردانده نمى‌شوید؟! * پس بلندمرتبه است خداوندى که فرمانرواى حق است، معبودى جز او نیست؛ و او پروردگار عرش کریم است» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵-۱۱۶.
  35. «بگو: بارالها! اى مالک حکومت‌ها! به هرکس بخواهى، حکومت مى‌بخشى؛ و از هرکس بخواهى، حکومت را مى‌گیرى» سوره آل عمران، آیه ۲۶.
  36. «یا اینکه نسبت به مردم [= پیامبر و خاندانش]، بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد مى‌ورزند؟! ما به خاندان ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم؛ و حکومت عظیمى در اختیار آنها قرار دادیم» سوره نساء، آیه ۵۴.
  37. «هرکسی را سمت و جهتی است که رو به سوی آن دارد» سوره بقره، آیه ۱۴۸.
  38. «دین و آیین چه کسى بهتر از آن کس است که خود را تسلیم خدا کند، و نیکوکار باشد» سوره نساء، آیه ۱۲۵.
  39. «پس روى خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن. این سرشت الهى است که خداوند، انسان‌ها را بر آن آفریده؛ دگرگونى در آفرینش الهى نیست؛ این است آیین استوار؛ ولى اکثر مردم نمى‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.
  40. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱، ص:۱۴۲-۱۶۹.
  41. رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.