نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۷ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
غدیر خم، نام مکانی بین مکه و مدینه است که از آنجا تا جحفه، دو میل راه است[۴]. درباره علت نامگذاری این مکان گفتهاند: "غدیر به معنای نیرنگ است. افرادی که از غدیر بر میگشتند، از آنجا که در سفر قبلی، در این مکان آبمشاهده کرده بودند، با امید به غدیر میآمدند؛ اما از آب خبری نبود و این گونه فریب میخوردند"[۵]. همچنین خم را نام چاهی از کلاب بن مرّه دانستهاند[۶][۷].
در سال دهم هجری آن گاه که پیامبر(ص) از سفر حجة الوداع به مدینه باز میگشت، با نازل شدن آیه ذیل دستور توقف در غدیر خم را صادر فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۸][۹].
درباره تعداد افراد حاضر در غدیر خم، اطلاعات متفاوتی وجود دارد. تعداد حاضران را ده هزار نفر[۱۶] یا دوازده هزار نفر[۱۷] یا هفده هزار نفر[۱۸] یا هفتاد هزار نفر[۱۹] و یا... گفتهاند[۲۰].
روز به نیمه رسیده بود[۲۱]. گرمی هوا به حدی بود که برخی، ساقهای پای خود را با عبایشان پوشانیده بودند[۲۲]. به امررسول خدا(ص)، منادیان، مسلمانان را برای جمع شدن فرا خواندند. وقتی تمامی افراد حاضر شدند، آن گاه پیامبر(ص) بر بالای جهاز شتران قرار گرفت و پس از به جای آوردن حمد و ثنای الهی، علی(ع) را نزد خود خواند[۲۳]. هنگامی که علی(ع) بر بالای بلندی و در کنار رسول خدا(ص) ایستاد، پیامبر(ص) فرمود: "من به سوی خدا خوانده شدهام و به زودی دعوتحق را لبیک خواهم گفت[۲۴]. من دو چیز در میان شما به یادگار میگذارم که اگر به آنها تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد. کتاب خدا و اهل بیتم، بنگرید با آنها بعد از من چه میکنید. این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه بر من وارد شوند"[۲۵]. سپس مسلمانان را مخاطب قرار داد و فرمود: "آیا جدا من سزاوارتر از شما به خودتان نیستم؟"[۲۶]مسلمانان جواب دادند: "آری، ای رسول خدا(ص)!"[۲۷] آن گاه پیامبر(ص)، دستعلی(ع) را بلند کرد و گفت: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ»[۲۸].
سپس این گونه دعا کرد: «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ[۲۹] وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»[۳۰]؛ خدایا! دوست بدار هر که علی را دوست بدارد و دشمن باش با هر کسی که او را دشمن بدارد و یاری کن کسی را که علی را یاری کند و واگذار هر که را که علی را یاری نکند[۳۱].
حسان بن ثابت که طبع شاعری داشت، نزد پیامبر(ص) آمد و عرضه داشت: "ای رسول خدا! آیا به من اجازه میدهی در اینجا شعری بگویم که خدا را خشنود سازد؟" حسان با اجازه پیامبر(ص) برخاست و در حالی که توجه مسلمانان به سوی او بود، این بیتها را انشا کرد[۳۶]: "پیامبرشان آنها را در روز غدیر آواز داد و با آوای رسایی فرمود که همه شنیدند. فرمود: کیست فرمانروا و صاحباختیار شما؟ همگی بدون اظهار دشمنی و اختلاف گفتند: خدای تو فرمانروای ما و تو صاحباختیار مایی و امروز در میان ما نافرمان و مخالفی نخواهی یافت. پس فرمود: ای علی! برخیز که من تو را برای امامت و راهنمایی بعد از خود برگزیدم. پس هر که من مولای اویم، این علی نیز مولا و صاحباختیار اوست و شما برای او بارانی با وفا و دوستدار او باشید و در اینجا دعا کرد که خدایا دوست بدار، دوستان او را و با آن کس که با علی(ع)دشمنی کند، دشمن باش".
گروهی از مفسران، آیه ذیل را ناظر برای انتصاب علی(ع) به جانشینی رسول خدا(ص) در غدیر خم دانستهاند: ﴿...الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا...﴾[۳۹][۴۰][۴۱].
علی(ع) در مواجهه با این عمل در زمانهای مختلفی با استناد به حدیث غدیر و وقایع آن روز، خلافت را حق خود میدانست و بر ناروا بودن غضبخلافت از ایشان تأکید میکرد. از جمله:
در آغازین روزهای رحلترسول الله(ص)، علی(ع) که با غضبخلافت رو به رو میشود. در مسجد النبی(ص) با اشاره به وقایع غدیر و دیگر حوادث، به تبیینحقانیت خود برای جانشینی پیامبر(ص) میپردازد. در یکی از این موارد، آن گاه که از علی(ع) میخواهند با ابوبکربیعت کند، حضرت در ضمن سخنانی میفرماید: "... رسول خدا(ص) در روز غدیر خم برای هیچ کس، جای عذر و بهانه و حرفی باقی نگذاشت. پس شما را به خدا قسم میدهم که هر کس در روز غدیرحضور داشته است و این سخن پیامبر(ص) را که فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» را شنیده است از جایش برخیزد و شهادت دهد".زید ابن ارقم که در آن مجلس حضور داشته است، میگوید: "از میان جمعیت، دوازده نفر از افرادی که در نبردبدرحضور داشتند، برخاستند و شهادت دادند"[۴۳].
در شورای شش نفره هم استناد حضرت به حدیث غدیر مبنی بر شایستگیایشان برای جانشینی رسولالله(ص) را شاهدیم. حضرت میفرماید: "شما را به خدا قسم میدهم، آیا در میان شما کسی غیر از من وجود دارد که پیامبر در غدیر دست او را بلند کرده باشد و درباره او گفته باشد: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»[۴۵].
↑«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
↑کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۷؛ شیخ مفید، تفسیر قرآن المجید، ص۱۸۴؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۴-۲۳۵.
↑محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۳۲؛ شیخ مفید، تفسیر قرآن المجید، ص۱۸۴؛ عبیدالله بن احمد حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۶؛ شیخ طبرسی، جوامع الجامع، ج۱، ص۳۴۲؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۴.
↑فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات کوفی، ص۱۳۰؛ شیخ مفید، تفسیر القرآن المجید، ج۱، ص۱۸۴؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۵؛ عبیدالله بن احمد حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۶؛ شیخ طبرسی، جوامع الجامع، ج۱، ص۳۴۲.
↑شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۵.
↑شیخ مفید، تفسیر القرآن المجید، ج۱، ص۱۸۵؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۵.
↑شیخ طبرسی، الإحتجاج، ج۱، ص۵۷؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۵ ص۲۵۲.
↑شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۵.
↑شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶؛ شیخ مفید، تفسیر القرآن المجید، ج۱، ص۱۸۴؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۵.
↑شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶.
↑احمد بن یحیی بلاذری، انساب الأشراف، ج۲، ص۱۱۱؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۲.
↑عبارتهای مشابه نیز دارد، مانند: عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابة، ج۵، ص۲۵۲؛ محمد بن مسعود عیاشیه تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۳۲.
↑احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الأشراف، ج۲، ص۱۱۱؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۵.
↑بخاری، التاریخ الکبیر، چ۴، ص۱۹۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الأشراف، ج۲، ص۱۰۸؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۲. عبارتهای مشابه: احمد بن یحیی بلاذری، انساب الأشراف، ج۳، ص۱۰۸-۱۰۹؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۳۴۶.
↑احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الأشراف، ج۲، ص۱۰۸؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات کوفی، ص۱۳۰؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۳۲.
↑محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۳۲؛ شیخ طوسی، الرسائل العشر، ص۱۳۳؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶.
↑شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶.
↑شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۵؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۲، ص۲۳۵.
↑بخ بخ یا علی، اصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنه؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۷؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی، ج۲، ص۲۳۵.