پولس
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
پولس در زبان یونانی به معنای "کوچک" و نام یکی از نخستین مبلغان نامی و اثرگذار دین مسیح(ع) است که حدود سال دهم پس از میلاد در شهر "طرسَوسِ کیلیکیا" به دنیا آمد.[۱] نام عِبری او را "شاؤل" گفتهاند.[۲] وی در خانوادهای یهودی، فریسی مذهب و به احتمال زیاد برخوردار از موقعیت ممتاز اجتماعی متولد شد و براساس آموزههای مذهب یاد شده تعلیم یافت.[۳] براساس گزارشهای رسیده، پولس که پیش از ایمان به مسیح(ع)، به عنوان عالمی متبحر، متعصب و صاحب نفوذ یهودی بود و به دستور احبار یهود به آزار و اذیت، تهدید و کشتار مسیحیان میپرداخت،[۴] در راه سفر به دمشق برای دستگیر کردن مسیحیان نو ایمان و در حادثهای مکاشفه مانند، بینایی خود را از دست داد و پس از سه روز شفا یافت. او پس از این حادثه به آیین مسیح(ع) گروید و عیسی را پسر خدا خواند.[۵] از این تاریخ به بعد، پولس در شمار یکی از مبلغان پُرتلاش مسیحیت درآمده؛ در جریان سفرهای فراوان، گسترده، دراز مدت و پر زحمت به مناطقی از جزیره قبرس، عربستان، فلسطین، آسیای صغیر، مقدونیه و یونان[۶] به تبلیغ و ترویج آیین مسیح(ع) و ساختن کلیسا در برخی شهرها میپردازد. او در بیشتر مناطق با مخالفت و آزار و اذیت یهودیان متعصب روبرو شده، چندین بار نیز به زندان میافتد. یک بار نیز از سنگسار شدن جان سالم به در میبرد.[۷]
برخی به اشتباه، پولس را از حواریان عیسی(ع) پنداشتهاند [۸] و این برخلاف کتاب مقدس و منابع دیگر است.[۹] از گزارش عهد جدید برمیآید که ایمان آوردن وی پس از مسیح(ع) بوده است.[۱۰] پولس افزون بر سفرهای یاد شده، بالغ بر ۱۴ نامه نیز به مسیحیان نو ایمان برخی مناطق نوشته است. این نامهها که ضمیمه عهد جدید است به موضوعاتی چون رستاخیز، شخصیت عیسی(ع)، رفع قوانین ظاهری شریعت و اختلاف نژادی و زبانی، آزادی بشر از گناه، ازدواج و روابط جنسی و مسائل مربوط به نظام کلیسایی پرداخته است.[۱۱]وی سرانجام به سال ۶۸ میلادی و در پنجمین سفر خود به اورشلیم (بیت المقدس)، هنگام تبلیغ و در پی شورش یهودیان از سوی حاکم رومی شهر دستگیر و برای محاکمه به شهر رُم فرستاده میشود و پس از مدتی زندانی شدن، همانند یک آشوبگر که امنیت کشور پهناور روم را بر هم زده است او را میکشند [۱۲].
پولس نقش مهمی در گسترش مسیحیت داشت. آرای ابداعی او عقاید رایج مسیحی را پدید آورد و آیین مسیحیت را به صورت دینی مستقل از آیین یهود مطرح ساخت، به گونهای که وی را پس از مسیح(ع) دومین مؤسس مسیحیت لقب دادهاند.[۱۳] ویل دورانت، الهیات پولس را اساس شکلگیری مسیحیت میداند.[۱۴] عقایدی چون الوهیت و فرزند خدا بودن عیسی(ع)،[۱۵] مصلوب شدن وی به عنوان کفاره گناهان بشر،[۱۶] مانع بودن احکام شریعت موسی(ع) از رسیدن یهود به عدالت،[۱۷] کافی بودن ایمان قلبی به عیسی(ع) در نیل به کمال و بینیازی از عمل به تکالیف شرعی[۱۸] و نفی سنت ختنه[۱۹] و ازدواج شرعی خطای یادکرد: برچسب تمامکنندهٔ </ref>
برای برچسب <ref>
پیدا نشد نخستین بار از سوی او مطرح شد. وی مدعی بود که از سوی عیسی(ع) مأمور به ابلاغ این عقاید و احکام است،[۲۰] در حالی که تعالیم یاد شده با نص سخنان و اعمال عیسی(ع) که در اناجیل رسمی آمده است منافات دارد.[۲۱] آرای پولس سرانجام رویگردانی گروهی از مسیحیان از او را در پی داشت، به گونهای که وی ناگزیر و برای رهایی از سرزنش مخالفان، سنت "تطهیر" را انجام داد.[۲۲] "برنابا" برخی حواریان و رسولان، به ویژه پولس را در تحریف تعالیم عیسی(ع) دخیل میداند و در کتابش به مخالفت با آرای او پرداخته است،[۲۳] چنانکه شماری از دانشمندان و الهیدانان مسیحی نیز عقاید و آرای ابداعی پولس به ویژه اعتقاد به الوهیت عیسی(ع) را متأثر از عرفان و عقاید شرکآلود یونانی دانستهاند [۲۴] و بر این باورند که "مسیحیت تاریخی"، زاییده افکار پولس است و با "مسیحیت راستین" تفاوت فراوانی دارد[۲۵].[۲۶]
یادکرد پولس در تفاسیر
نام پولس در قرآن نیامده است؛ اما شماری از مفسران او را از رسولان سهگانهای پنداشتهاند که بنا به گزارش قرآن از سوی اصحاب القریه تکذیب شدند: ﴿وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ ﴾[۲۷] اینکه رسولان سه گانه پیامبران الهی بودند یا فرستادگان عیسی(ع) مورد اختلاف است. شمار قابل توجهی از مفسران شیعه[۲۸] و سنی[۲۹] ظاهر آیات را مؤید دیدگاه نخست میدانند، زیرا ارسال رسولان به خداوند نسبت داده شده است و پیامبر بودن آنان را میرساند و درست بر همین اساس است که کافران با تصور اینکه پیامبر نمیتواند از سنخ بشر باشد در مقام تکذیب آنان گفتند: ﴿قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ﴾[۳۰] دیدگاه دوم که رسولان را فرستادگان عیسی(ع) میداند در توجیه ظاهر آیات میگوید که چون عیسی(ع) آنان را به فرمان خدا فرستاده بود، برای همین، ارسال آنها به خداوند نسبت داده شده است [۳۱]. صاحبان این دیدگاه که اغلب از مفسران نخستین و افراد آشنا به منابع اهل کتاب بوده، مراد از ﴿الْقَرْيَةِ﴾ را همان "انطاکیه" میدانند، در تعیین نام و ترتیب فرستادن رسولان یاد شده دیدگاه یکسانی ندارند؛ برخی یوحنّا و پولس را دو رسول نخست و شمعون را رسول سوم و بعضی پولس را سومین رسول دانستهاند، چنان که برخی دیگر، پولس را در شمار آن سه ندانستهاند.[۳۲] فارغ از اختلافات و تردیدهای یاد شده، حتی براساس دیدگاه دوم نیز پولس نمیتواند جزو آن رسولان باشد، زیرا با ایمان وی پس از عیسی(ع) و نقش وی در تحریف تعالیم وحیانی او سازگار نیست. به نظر میرسد که این دیدگاه که از سوی افرادی چون ابنعباس، کعب الاحبار و وهببن منبه گزارش شده تلاش ناموفقی است برای تطبیق آیات یاد شده بر برخی گزارشهای کتاب مقدس، در حالی که با یکدیگر سازگار نیست.[۳۳] از کتاب مقدس چنین بر میآید که شهر انطاکیه شام، از مهمترین کانونهای دینی مسیحیت بوده است که مبلغان، از جمله پولس از آنجا روانه سفرهای تبلیغی میشدهاند؛[۳۴] همچنین در این شهر است که روحالقدس، برنابا و پولس را برای امر مهم تبلیغ برمیگزیند.[۳۵] آن دو در یکی از سفرها و به همراه یوحنا به شهر انطاکیه پیسیّدیه میرسند؛ اما هیچ گزارشی از نزول عذاب الهی بر مردمان آن وجود ندارد،[۳۶] در حالی که قرآن از عذاب ﴿أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ﴾ گزارش میکند.
نکته دیگر، که از کتاب مقدس برمیآید آن است که یوحنا از آغاز به همراه آن دو بوده است؛[۳۷] نه آنکه پس از تکذیب و زندانی شدن به آنها بپیوندد، در حالی که قرآن ارسال رسول سوم را پس از تکذیب دو رسول اول میداند. ﴿إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ﴾[۳۸] و اساساً این حوادث و سفرها پس از عیسی(ع) بوده است[۳۹] و گزارشی مانند آنچه که قرآن درباره اصحاب القریه آورده، در کتاب مقدس وجود ندارد. برخی نیز در ردّ دیدگاه دوم گفتهاند که داستان فرستادگان عیسی(ع) پس از نزول تورات بوده و خداوند پس از آن، هیچ قومی را با عذاب هلاک نساخته، بلکه مؤمنان را مأمور قتال با مشرکان میکرده است، در حالیکه خداوند از عذاب اهل قریه، در پی تکذیب آن سه رسول یاد میکند ﴿وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِنْ جُندٍ مِّنَ السَّمَاء وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ إِن كَانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ﴾[۴۰]، بنابراین آنان نمیتوانند مصداق رسولان سه گانه باشند و ﴿ الْقَرْيَةِ ﴾ انطاکیهای غیر از انطاکیه مشهور یا اساساً شهر دیگری است.[۴۱] نقش پولس در تحریف آیین مسیح(ع) در ذیل آیه ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[۴۲] نیز در قالب داستانی افسانه مانند از سوی برخی مفسران یاد شده است. براساس این داستان، وی در پی جنگ یهود و نصارا و با هدف گمراهی دینی مسیحیان، در ظاهر به آیین عیسی(ع) ایمان آورده و پس از مدتی ایدههای تثلیث، فرزند خدا بودن عیسی(ع) و الوهیت او را مطرح میسازد. در این گزارش، وی سرانجام خودکشی میکند و مسیحیت پس از وی چند فرقه میشود.[۴۳] این داستان که ایمان آوردن پولس را ۸۱ سال پس از عروج عیسی(ع) ذکر میکند با گزارش کتاب مقدس درباره زمان ایمان و نیز کشته شدن او سازگار نیست [۴۴] و در واقع میتوان آن را بازتابی از گزارشهای مربوط به نقش وی در تحریف آموزههای مسیح دانست که در قالب داستان در آمده است، افزون بر آن، این داستان در منابع تفسیری هم مورد توجه چندانی قرار نگرفته و علاوه بر ابوالفتوح [۴۵] ذیل آیه ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[۴۶] تنها قرطبی در ذیل آیه ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا﴾[۴۷] آن را به عنوان قولی ضعیف آورده است.[۴۸] در ذیل آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ﴾[۴۹] نیز قولی نقل شده که مراد از ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ در تعبیر ﴿فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ﴾[۵۰]. رسولان عیسی(ع) از جمله پولس است که به همراه فطرس برای تبلیغ به روم فرستاده شد؛ اما چنان که قرطبی نیز گفته [۵۱]این قول ضعیف است، زیرا اولاً ظاهر آیه با توجه به بخشهای آغازین آن، تأیید مؤمنان بنیاسرائیل در برابر کافران آن قوم و نه دیگر کافران را میرساند. ثانیاً در کتاب اعمال رسولان از همراهی فطرس با پولس در سفر رم یادی نشده است.[۵۲] نام پولس در احادیث اسلامی نیز آمده است؛ در برخی احادیث از وی به عنوان گمراهکننده قوم نصارا و در کنار افرادی چون قابیل، نمرود، فرعون و یهود (گمراهکننده قوم یهود) یاد شده است که در قسمتی از جهنم به نام "سَقَر" معذب خواهد شد و در برخی دیگر از روایات از شیاطینی که پس از انبیا مردم را گمراه ساختهاند یاد شده و پولس شیطانی خوانده شده است که پس از عیسی(ع) مردم را به بیراهه کشاند[۵۳].[۵۴]
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۶۷۹؛ دائرةالمعارف بستانی، ج ۵، ص۶۹۹.
- ↑ تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۶۸۰؛ دائرةالمعارف بستانی، ج ۵، ص۶۹۹.
- ↑ تاریخ جامع ادیان، ص ۶۱۴؛ تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۶۸۰.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۸: ۳، ۲۴: ۹ ـ ۱۷؛ قاموسکتاب مقدس، ص ۳۲۸؛ تاریخ تمدن، ج۳، ص ۴۸۱.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۹: ۱ ـ ۳۱؛ تاریخ جامع ادیان، ص ۶۱۴ ـ ۶۱۵؛ تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۶۸۰ ـ ۶۸۱.
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص ۲۳۰ ـ ۲۳۲؛ تاریخ تمدن، ج ۳، ص۶۸۲ ـ ۶۸۶؛ دائرةالمعارف بستانی، ج ۱، ص ۷۰۱ ـ ۷۰۰.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱۳؛ تاریخ تمدن، ج ۳، ص۶۸۱، ۶۸۶؛ تاریخ جامع ادیان، ص ۶۱۵.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۸۹ ـ ۹۰؛ مروج الذهب، ج ۱، ص۳۲۵؛ تاریخ جامع ادیان، ص ۶۱۴.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱: ۱۳ ـ ۲۶؛ مقارنة الادیان المسیحیه، ج ۲، ص ۱۶۵؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۵۴.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱ ـ ۹.
- ↑ کتاب مقدس، رسائل پولس.
- ↑ تاریخ جامع ادیان، ص ۶۱۸.
- ↑ تاریخ جامع ادیان، ص ۶۱۴؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۲۳۰.
- ↑ تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۶۷۵.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۹: ۲۰ ـ ۲۱؛ نامه به کولسیان، ۱: ۱۵ ـ ۱۸.
- ↑ کتاب مقدس، نامه اول قرنتیان، ۵: ۸، ۱۵: ۴، ۲۳؛ نامه رومیان، ۵: ۱۸.
- ↑ کتاب مقدس، نامه رومیان، ۹: ۳۰ ـ ۳۳.
- ↑ کتاب مقدس، نامه کولسیان، ۲: ۹ ـ ۲۳.
- ↑ کتاب مقدس، نامه غلاطیان، ۵: ۲ ـ ۶؛ ۶: ۱۵.
- ↑ کتاب مقدس، نامه اول قرنتیان، ۱: ۱۷.
- ↑ ر. ک: کتاب مقدس، انجیل متی، ۵: ۱۷ ـ ۱۸، ۱۹: ۱۶ ـ ۲۰.
- ↑ انجیل برنابا، ص ۱۸۰.
- ↑ انجیل برنابا، ۲ ـ ۱۰، ۵۲: ۱۰ ـ ۱۴، ۱۲۸: ۸، ۲۱۲: ۵ ـ ۶، ۲۱۸: ۳، ۲۲۲: ۳ ـ ۳۳۷.
- ↑ انجیل برنابا، ص ۱۴۷؛ تاریخ تمدن، ج ۳، ص۶۸۹ ـ ۶۹۰، ۶۹۶.
- ↑ تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۶۹۶ ـ ۶۹۷؛ انجیل برنابا، ص۱۸۲.
- ↑ اترک، حسین، مقاله «پولس»، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۶.
- ↑ «و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۳-۱۴.
- ↑ التبیان، ج ۸، ص ۴۴۸؛ مجمعالبیان، ج ۸، ص ۶۵۴؛ المیزان، ج۱۷، ص ۷۲.
- ↑ جامعالبیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۸۷؛ تفسیر ثعالبی، ج ۵، ص ۸؛ تفسیر ابنکثیر، ج ۳، ص ۵۷۴.
- ↑ «گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمیگویید» سوره یس، آیه ۱۵.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۸۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۵۷۴؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۴۹۰.
- ↑ تفسیر بغوی، ج ۴، ص ۶؛ روحالمعانی، مج ۱۲، ج ۲۱، ص۳۳۰؛ زادالمسیر، ج ۷، ص ۱۰.
- ↑ التحریر و التنویر، ج ۲۲، ص ۲۰۷.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱۳: ۱ ـ ۳.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱۳: ۲.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱۳: ۱۴ ـ ۵۲.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱۳: ۴.
- ↑ «آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۴.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱۳: ۱ ـ ۱۳؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۲۳۱؛ دائرةالمعارف بستانی، ج ۱، ص ۷۰۰.
- ↑ «و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم (عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۸-۲۹.
- ↑ تفسیر ابنکثیر، ج ۳، ص ۵۷۷.
- ↑ «یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.
- ↑ روضالجنان، ج ۹، ص ۲۲۱ ـ ۲۲۲.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۹؛ معجم الایمان المسیحی، ص۱۱۸.
- ↑ روض الجنان، ج ۹، ص ۲۲۱ ـ ۲۲۲.
- ↑ «یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.
- ↑ «ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۱۸.
- ↑ «ای مؤمنان! یاوران (دین) خدا باشید چنان که عیسی پسر مریم به حواریان گفت: چه کسانی در راه خداوند یاوران من خواهند بود؟ حواریان گفتند: ما یاوران (دین) خداوندیم و دستهای از بنی اسرائیل ایمان آوردند و دستهای کافر شدند و ما مؤمنان را در برابر دشمنانشان نیرو» سوره صف، آیه ۱۴.
- ↑ «ما مؤمنان را در برابر دشمنانشان نیرومند کردیم و پیروز شدند» سوره صف، آیه ۱۴.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۵۹.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۹؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۲۳۲ ـ ۲۳۱.
- ↑ نورالثقلین، ج ۱، ص ۸۵؛ بحارالانوار، ج ۸، ص ۳۱۰ ـ ۳۱۱.
- ↑ اترک، حسین، مقاله «پولس»، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۶.