امامت از دیدگاه غلات

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت در کلام اسلامی و از فروع مدخل کلان امامت است. مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

امامت نزد غُلات

تاریخ اندیشه و فعالیت‌های دینی و سیاسی غلات شیعه چنانکه باید هنوز مورد مطالعه همه جانبه قرار نگرفته است و از این‌رو، به درستی نمی‌توان تاریخ دقیق ظهور اندیشه‌های آنان را به دست داد. درباره موضوع امامت، پیش از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که اندیشه غلات شیعه در ارتباط مستقیم با موضوع امامت قرار دارد و از این‌رو، بررسی تاریخ شکل‌گیری و اندیشه‌های دینی و سیاسی غلات، در حقیقت بررسی موضوع امامت در میان ایشان است، با این همه، نباید از یاد برد که غلات شیعه، گرچه در بستر اختلاف‌های دینی ـ سیاسی در سده اول هجری به صحنه آمدند، ولی در طول زمان و در طی تحول در اندیشه‌های خود و تحت تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی و محیطی، دگرگونی‌های فکری فراوانی را شاهد بودند که عمده‌ترین آن تحول اندیشه امامت محوری در میان آنان به منظومه‌ای فکری و کلامی از نوع ویژه خود بود. در این منظومه دینی درباره اساسی‌ترین محور اندیشه اسلامی، یعنی توحید، سخن بسیار رفته بود و با توجه به هندسه معرفت دینی آنان و جایگاه توحید و ارتباط آن با اندیشه امامت، طبعاً درباره مسائل دیگر الهیات از جمله وحی و نبوت و ارتباط انسان با خدا، و نیز اندیشه معاد و روز واپسین مواضعی اتخاذ شده بود.

آنچه در میان گروه‌ها و محافل مختلف غلات شیعه در سده‌های نخستین جلب نظر می‌کند، صورت‌پردازی تاریخی متناسب با اعتقادات در میان آنان است. در این تاریخ‌نگری اعتقادی طبعاً اسطوره‌ای، موضوع امامت، محوری‌ترین جایگاه را در «تاریخ مقدس» از آن خود کرده است؛ ادوار پیش از «تاریخ» و پس از «تاریخ» در این تاریخ‌نگری مقدس نقش اساسی را داراست؛ به طوری که از یک سو تصویری که غلات از عالم پیش از این جهان عرضه می‌کرده‌اند و نقشی که برای امامان در آن می‌یافته‌اند، با اندیشه آنان درباره خدا و نحوه ظهور اسماء و صفات باری تعالی و تجلی نور الهی در مخلوقات متناسب است؛ از سوی دیگر تصویرپردازی غلات از مراحل بعد از «تاریخ» که در موضوع رجعت خود را نشان می‌دهد، چنانکه می‌دانیم یکی از محوری‌ترین اندیشه‌های غلات را می‌سازد. منظر آخرت‌شناسی غلات، هدف و غایت تاریخ و جهان و انسان را نشان می‌دهد و در واقع فلسفه تاریخ را تبیین می‌کند. تاریخ در کنار روشنی‌های خود که همانا زنجیره هدایت انبیا و اوصیای ایشان است، شاهد ظلمت‌ها و تاریکی‌هایی است که به سبب دوری از محور هدایت انبیا و اوصیای آنان، ایجاد شده و در نهایت، در پس تاریخ، نور بر ظلمت چیره می‌شود و جهان را نورانیت فرامی‌گیرد. در این تفکر ثنویت اندیش، مفاهیم مهدویت، غیبت و رجعت حتی گاه مستند به سنت‌های اسلامی بالیده و فربه شده است.

مهدویت در اندیشه غلات شیعه، وظیفه نهایی زنجیره انبیا و اوصیاامامان) را برعهده دارد و از این‌رو، محوریت اندیشه امامت را می‌توان در این بخش از تصویرپردازی اسطوره‌ای و ایدئولوژیک غلات از تاریخ باز یافت. غلات همچنین در منظومه دینی خود و در تحلیل باطنی خود از شریعت، دیگر بار نقش اساسی را برای امامت قائل می‌شده‌اند و اندیشه اباحی آنان درست در ارتباط مستقیم با منظری بود که نسبت به موضوع امامت داشتند. اساساً برای غلات، جوهره ایمان چیزی جز «معرفت» نبود و مراد از معرفت نیز شناخت امام بود؛ چه آنان معتقد بودند که شناخت صحیح نسبت به خداوند، در گرو معرفت حقیقت امامت است. طبعاً در این منظومه فکری جایگاه ایمان و کفر نیز نسبت به امام در نظر گرفته می‌شد.

خاستگاه غلات شیعه و جایگاه فعالیت‌های دینی و سیاسی آنان در سده‌های اول تا سوم قمری، کوفه بود. از نخستین نشانه‌های ظهور غلات در صحنه سیاسی و اجتماعی و دینی کوفه، این مطلب را می‌توان استنباط کرد که غلات از همان آغاز، گروه‌هایی سیاسی بودند که در فضای آشفته سیاسی نیمه دوم سده اول هجری و تحت تأثیر انگاره‌ای دینی، البته با موضع‌گیری خاص درصدد دستیابی به قدرت بودند. البته غلات با ماهیت دینی بخشیدن به حکومت و سلطه درصدد بودند که مشروعیت حکومت‌های موجود را از میان ببرند و برای فعالیت و مبارزه سیاسی خود مشروعیت کسب کنند. سیاسی بودن جنبش مختار (در گرایش غالیانه کیسانیه) و نیز جنبش دعوت عباسی که خاستگاهی شیعی و غالیانه داشت و پیوند سیاست با اندیشه دینی در آن دو جنبش غالیانه پوشیده نیست. از این‌رو، باید گفت اندیشه امامت در میان غلات انقلابی سده‌های اول و دوم قمری، بستری به طور کامل سیاسی داشت.

اگرچه غلات اصولاً از تنوع بسیاری برخوردار بوده‌اند و می‌توان در میان محافل شیعی کوفه و سپس شهرهای دیگر اسلامی از جمله بغداد، از طیف‌های گوناگونی از غلات شیعه سخن گفت، ولی این گروه‌ها اغلب از ماهیت فکری و دینی مشابهی برخوردار بوده‌اند، چندان‌که می‌توان خطی مشخص از غلات کیسانی (و حتی شاید پیش از آن: سبائیه) و سپس غلات شیعی عباسی و گروه‌های وابسته به آنان از یک سو و غلات علوی از دیگر سو تا غلات نیمه سده دوم قمری را که به محافل امامیه نزدیک بوده‌اند و گروه عمده آنان یعنی خطابیه، پس از انشعاب از امامیه، زمینه را برای اسماعیلیه و قرامطه فراهم کردند و نیز تا غلات نیمه اول سده سوم قمری را که به ویژه پس از برخی تحولات و دگرگونی‌های دینی و فکری که تحت تأثیر شرایط تاریخی ایجاد شد، خود را در فرقة غالیانه نصیریه (که هم اینک نیز پیروان بسیاری دارد)، باز یافتند، ترسیم کرد و به درستی تحول تاریخی عقاید و باورهای غالیانه آنان را نشان داد. حتی می‌توان تأثیر عقاید غلات را در صوفیانی نزدیک به محافل امامی چون حلاج و یا در سده‌های بعدی در فرقه‌های حروفیه و جز آن ملاحظه کرد.

بدین‌سان، اگر از مفاهیم اساسی اندیشه امامت نزد غلات سخنی گفته شود، دست کم از لحاظ کلیات می‌توان آن را امری عمومی تلقی کرد. با توجه به آنچه گذشت، می‌باید نمونه‌هایی کهن از عقاید و مفاهیم غلات را نشان داد: یکی از این مفاهیم در میان غلات، اندیشه نفی مرگ امام و ادعای غیبت (و طبعاً وقف) درباره او بود. علت این امر البته جای بررسی دارد، ولی به هر حال می‌توان نمونه‌های کهنی در میان غلات سده اول قمری به دست داد. همراه اندیشه غیبت امام، طبعاً مسئله نقش او در «آخرالزمان» و پیروزمندی وی بر ظلم‌ها و بیدادها مطرح می‌شد: رجعت و مهدویت. اندیشه دیگر مسئله خداانگاری امامان است که از ویژگی‌های غلات بوده است و می‌توان نمونه‌های بسیار کهنی از آن عرضه کرد.

حلول روح یا نور خداوند در جسم امام و تناسخ نیز از مفاهیم اساسی نزد غلات به شمار می‌رفت. در این تصویر امام مظهر روح خداوند و محل استقرار اخگری از نور الهی بود. نور خداوند از راه زنجیره‌ای فرا تاریخی از انبیا و اوصیای ایشان به امامان رسیده بود. گاهی نیز از خدای زمین در برابر خدای آسمان سخن گفته می‌شد و طبعاً مراد از خدای زمین، امام بود.

در تفسیری که غلات از چگونگی مرجعیت دینی امام و نحوه ارتباط او با خداوند داشتند، سخن از الهام و وحی الهی بر وی و علم لدنی امام می‌گفتند.

درباره شریعت، غلات در تفسیر باطنی از قرآن، اصل دینداری را بر معرفت امام استوار می‌کردند و آن را گوهر ایمان می‌دانستند. در این تفسیر غلات به تعطیل شریعت و اباحه‌گری می‌گراییدند[۱].

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع امامت

منابع

پانویس

  1. انصاری، حسن، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰؛ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۲۷۶.