معنای نفس زکیه چیست؟ (پرسش)
معنای نفس زکیه چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی / قتل نفس زکیه |
مدخل اصلی | نفس زکیه |
"زکیه" از ریشه "زکی" به معنای "رشد کردن" و "پاکیزه شدن" است و نفس زکیه به معنای شخصیت متکامل و رشدیافتهای است که بر اثر شخصیت والای او، شهادت و قتلش از اهمیت بهسزایی برخوردار است. نشانه ظهور شدن این قتل، دلالت بر اهمیت فوق العاده این شخصیت در بین مردم دارد.
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به اين پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ جامع اجمالی
صدر | آیتی | سلیمیان |
- از جمله علائم حتمی ظهور قتل نفس زکیه است[۱]. کلمه زکیه از ریشه «زکی» به معنای «رشدکردن» و «پاکیزه شدن» است[۲]. نفس زکیه یعنی: نفسی که کاملاً پاک و پاکیزه است به عبارت دیگر با الفاظی همانند: اخلاص، فداکار، اراده آهنین داشتن و هدفمند بودن تعبیر شده است؛ در واقع نفس زکیه یک فرد مسلمان که در درجه بالای ایمان و اراده و فداکاری و از خودگذشتگی باشد است[۳]. همچنین به جای استعمال واژه نفس زکیه، از واژه "الدم الحرام" و یا "نفس حرام" هم استفاده شده است[۴]. همانگونه که در قرآن کریم آمده است: ﴿أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ﴾[۵][۶]
- در معنای نفس زکیه دو احتمال وجود دارد:
- نفس زکیه یعنی نفس طاهر، یعنی شخصی که گناهی مرتکب نشده است[۷] برای تأیید این معنا، قراینی وجود دارد مانند:
- امام علی(ع) فرمودند[۸]: «آیا شما را از زمان به پایان رسیدن سلطنت خاندان فلان خبر ندهم؟ هنگام کشته شدن نفسی حرام در روزی حرام»[۹] واژۀ حرام، در این روایت به معنای ممنوع است، یعنی آنکه او را به دلیل پاکی و بیگناهیاش نباید کشت. بنابراین، واژۀ نفس زکیه که در سایر روایات به کار رفته نیز به معنای شخصیت پاک و بیگناه خواهد بود[۱۰].
- در روایتی امام صادق(ع) خطبه سلمان را نقل کرد که در بخشی از آن فرموده بود[۱۱]: «من شما را از نفس پاک و بیگناه و کشته شدن او میان رکن و مقام خبر میدهم». در این روایت نیز نفس زکیه به طیبه توصیف شده و به معنای شخصیت پاک و بیگناه است[۱۲].
- نفس زکیه به معنای شخصیت متکامل و رشد یافته است[۱۳]. برخی قرائن هم دال بر این معنا هستند مانند:
- بیتردید ظهور امام عصر(ع) مهمترین رخداد عالم در آخرالزمان خواهد بود و کشته شدن نفس زکیه از نشانههای چنین حادثه بزرگی است[۱۴].
- تعدد روایاتی که به این حادثه اشاره دارند و تأکید پیشوایان دینی بر حتمیت این رویداد، اهمیت فوقالعاده آن و مهم بودن شخصیت نفس زکیه را مینمایاند[۱۵].
- انتخاب مسجد الحرام برای کشتن نفس زکیه، نشان میدهد که قاتلان توانایی دستگیری یا تأخیر در کشتن یا خارج کردن او از مسجد الحرام را ندارند و مصلحت آنها در هتک حرمت مسجد الحرام و کشتن او در این مکان مقدس است[۱۶].
- ولی آنچه معنای اول را تقویت میکند آن است که نفس زکیه انسانی است که بر اثر شخصیت والای او قتل آن اهمیتی به سزا دارد، و اهمیت قتل درباره اشخاص آزمایش شده و با اخلاص است که در سطح بالاتری قرار گرفته باشند که جلب نظر میکند و موجب تأثر و تأسف عمیق مردم میشود ولی کشتن یک فرد معمولی بیگناه نوعا اهمیتی در جوامع ندارد و جلب نظر نمیکند. در ضمن چیزی که میخواهد نشانه شود باید در مورد کسی باشد که در بین مردم شناخته شده باشد، و گرنه نمیتواند دلالت بر چیزی بکند و نشانه ظهور قرار گیرد[۱۷]. و نیز تأکید پیشوایان دینی بر حتمیت این رویداد، اهمیت فوقالعاده آن و مهم بودن شخصیت نفس زکیه را نمایان می کند[۱۸].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله شهید صدر؛ | تصویر = 1368171.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|سید محمد صدر]]
- آیتالله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در اینباره گفته است:
- «نفس کامله پاک و پاکیزه است، که کلمه زکیه از ریشه زکی است به معنای «رشد کرد و پاکیزه شد». و مقصود از رشد در اصطلاح اسلامی تکامل با علم و اخلاص و فداکاری است؛ و ممکن است با دقت بیشتری برای کمال دو معنی در نظر بگیریم:
- معنای اول: کمال عبارت است از آنچه که خواسته اسلام است از یک فرد مسلمان که در درجه بالای ایمان و اراده و فداکاری و از خودگذشتگی باشد، و بنابراین مقصود از نفس زکیه یکی از اشخاص با اخلاص و آزمایش شده در دوران غیبت کبری خواهد بود که بر اثر فتنهها و انحرافات حاکم در آن زمان به شهادت میرسد (البته با صرفنظر از آنچه که در امر سوم خواهیم گفت).
- معنای دوم: مقصود از کمال برائت از آدمکشی است که به همین معنی در قرآن مجید آمده است که میفرماید: «آیا نفس زکیهای را بدون اینکه کسی را کشته باشد تو کشتی؟ کار زشتی انجام دادی»[۱۹] و شاید از این که در اخبار تعبیر به نفس زکیه شده است میخواستند همین مفهوم قرآنی را بگویند یعنی آدم بیگناه که کسی را نکشته است.
- ولی آن چه که معنای اول را تقویت میکند آن است که از این روایات آنچه به ذهن میرسد و تبادر میکند نفس زکیه انسانی است که بر اثر شخصیت والای او آن قتل اهمیتی بسزا دارد، و اهمیت قتل درباره اشخاص آزمایش شده و با اخلاص است که در سطح بالاتری قرار گرفته باشند که جلب نظر میکند و موجب تأثر و تأسف عمیق مردم میشود، ولی کشتن یک فرد معمولی بیگناه نوعا اهمیتی در جوامع ندارد و جلب نظر نمیکند، بعلاوه که چیزی که میخواهد نشانه شود میبایست در مورد کسی باشد که در بین مردم شناخته شده باشد، و الا نمیتواند دلالت بر چیزی بکند و نشانه ظهور قرار گیرد. و همچنین بر طبق معنای دوم میتوان آن را به معنای وسیع و گسترده گرفت، و بگوئیم مقصود آن است که از آثار دوران فتنه و آشوب و انحراف کشته شدن عدهای از مردم بدون هیچگونه جرم و گناه است و این همان چیزی است که همه روزه شاهد آن میباشیم، و در طول تاریخ هزاران نمونه از آن را دیدهایم.
- بنابراین وقتی معنای اول با مجموع روایات سازگارتر بود و معنای دوم چنین انطباق و تناسبی نداشت بر ما لازم است که معنای اول را گرفته و بر طبق آن عمل کنیم. آیه قرآنی هم هیچ دلالتی بر آن نخواهد داشت زیرا ممکن است در همان جا هم مقصود همین معنای اول باشد یا این که معنای آیه با روایت تفاوت داشته باشد (و این تفاوت ضرری به جائی ندارد)[۲۰].
{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛ | تصویر = 151879.jpg | پاسخدهنده = نصرتالله آیتی]]]]
- حجت الاسلام و المسلمین نصرتالله آیتی در کتاب «تأملی در نشانههای حتمی ظهور» در اين باره گفته است:
- برای تأیید معنای اول، قراینی وجود دارد:
- در برخی از روایات در مقام اشاره به این موضوع به جای استعمال واژه نفس زکیه، واژه "الدم الحرام" و یا "نفس حرام" به کار رفته است. امام علی (ع) در حدیثی فرمودهاند: «"أَلَا أُخْبِرُكُمْ بِآخِرِ مُلْكِ بَنِي فُلَانٍ قُلْنَا بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ قَتْلُ نَفْسٍ حَرَامٍ فِي يَوْمٍ حَرَام"»[۲۲]. واژه حرام، در این روایت به معنای ممنوع است، یعنی آنکه او را به دلیل پاکی و بیگناهیاش نباید کشت. بنابراین، واژه نفس زکیه که در سایر روایات به کار رفته نیز به معنای شخصیت پاک و بیگناه خواهد بود.
- در روایت سلمان در توصیف نفس زکیه، چنین آمده است: «"أَمَا إِنِّي سَأُحَدِّثُكُمْ بِالنَّفْسِ الطَّيِّبَةِ الزَّكِيَّةِ وَ تَضْرِيحِ دَمِهِ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَام"»[۲۳]. در این روایت نیز نفس زکیه به طیبه توصیف شده و به معنای شخصیت پاک و بیگناه است. علاوه بر این، از واژه نفس زکیه در قرآن کریم نیز استفاده شده و به معنای شخصیت پاک و بیگناه آمده است: ﴿أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ﴾[۲۴].
- به نظر میرسد این واژه در روایات به همان معنای قرآنیاش به کار رفته است. قراین زیر معنای دوم را تأیید میکنند:
- بیتردید ظهور امام عصر (ع) مهمترین رخداد عالم وجود در آخرالزمان خواهد بود و کشته شدن نفس زکیه از نشانههای چنین حادثه بزرگی است. ایفای نقش علامت برای این واقعه بیبدیل، زمانی امکان میپذیرد که این علامت، اهمیت ویژه و در نتیجه انعکاس وسیعی داشته باشد، و این هم جز با برجسته بودن شخصیت نفس زکیه میسور نیست.
- تعدد روایاتی که به این حادثه اشاره دارند و تأکید پیشوایان دینی بر حتمیت این رویداد، اهمیت فوقالعاده آن و مهم بودن شخصیت نفس زکیه را مینمایاند.
- انتخاب مسجد الحرام برای کشتن نفس زکیه، نشان میدهد که قاتلان توانایی دستگیری یا تأخیر در کشتن یا خارج کردن او از مسجد الحرام را ندارند و مصلحت آنها در هتک حرمت مسجد الحرام و کشتن او در این مکان مقدس است[۲۵]. وجود ویژگیهای یاد شده برجسته بودن این شخصیت را مینماید.
- او شخص بیگناه معینی است که در زمان و مکان خاص و با کیفیتی خاص کشته میشود؛
- یکی از آثار دوران فتنه و انحراف در آخرالزمان کشته شدن تعدادی از انسانهای بیگناه است. بنابراین، نفس زکیه معنای کلی و فراگیر دارد و به شخص معینی اشاره ندارد[۲۶].
- به نظر میرسد، واژه نفس زکیه ظهور در این دارد که او یک نفر بیشتر نیست و از سوی دیگر سایر خصوصیاتی که در روایات برای وی بیان شده، مانند روایاتی که نام او را ذکر یا فاصله میان کشته شدن او و ظهور را بیان نمودهاند و...، به وحدت مصداق این واژه، و نه عام و کلی بودن آن دلالت دارند. از اینرو، حمل نفس زکیه بر معنای عام آن، بدون دلیل و بلکه مخالف با ظاهر روایات است»[۲۷].
|}
{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ | تصویر = 136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|خدامراد سلیمیان]]
- حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» در اینباره گفته است:
- «نفس زکیه يعنى، فرد بىگناه، پاک، کسى که قتلى انجام نداده است و جرمى ندارد[۲۸]. از روايات استفاده میشود در آستانه ظهور حضرت مهدى(ع) در گيرودار مبارزات زمينهساز انقلاب مهدى(ع)، فردى پاکباخته و مخلص، در راه امام(ع) میکوشد و مظلومانه کشته میشود. اين رخداد عظيم، طبق بيان روايات بين رکن و مقام- در بهترين مکانهاى زمين- اتفاق میافتد. فرد يادشده از اولاد امام حسن مجتبى(ع) است»[۲۹]»[۳۰].
|}
- آیا قتل نفس زکیه از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قتل محمد پسر عموی نفس زکیه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- نفس زکیه که قتلش از نشانههای حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
- معنای نفس زکیه چیست؟ (پرسش)
- منظور از قتل نفس زکیه چیست؟ (پرسش)
- آیا ماجرای قتل نفس زکیه اتفاق افتاده است؟ (پرسش)
- اهداف نفس زکیه چیست؟ (پرسش)
- قتل نفس زکیه در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا برخی نفس زکیه را مهدی موعود نامیدهاند؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ج۳، ص۲۲۱ ـ ۲۲۴ و ص ۲۲۶ ـ ۲۳۱؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹؛ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸.
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹؛ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸.
- ↑ «پس راه افتادند تا هنگامی که پسربچهای دیدند و او را کشت؛ (موسی) گفت: آیا انسانی بیگناه را بیآنکه کسی را کشته باشد کشتی؟ به راستی کاری ناپسند کردی!» سوره کهف، آیه ۷۴.
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸؛ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹.
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹؛ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ – ۲۲۸؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ج۳، ص۲۲۱ ـ ۲۲۴ و ص ۲۲۶ ـ ۲۳۱؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ نعمانی، ابو عبدالله محمد بن ابراهیم، الغیبة للنعمانی، ۲۶۶، باب۱۴، ح۱۷: «"أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِآخِرِ مُلْکِ بَنِی فُلَانٍ قُلْنَا بَلَی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ قَتْلُ نَفْسٍ حَرَامٍ فِی یَوْمٍ حَرَام"»
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۳۸۹: «"أَمَا إِنِّی سَأُحَدِّثُکُمْ بِالنَّفْسِ الطَّیِّبَةِ الزَّکِیَّةِ وَ تَضْرِیحِ دَمِهِ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَام"»
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹؛ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ج۳، ص۲۲۱ ـ ۲۲۴ و ص ۲۲۶ ـ ۲۳۱؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ج۳، ص۲۲۱ ـ ۲۲۴ و ص ۲۲۶ ـ ۲۳۱؛ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹؛ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸.
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ ـ ۲۲۸.
- ↑ کهف، ۷۴.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹.
- ↑ النهآیه، ج۲، ص۳۰۷.
- ↑ آیا شما را از زمان به پایان رسیدن سلطنت خاندان فلان خبر ندهم؟ هنگام کشته شدن نفسی حرام در روزی حرام؛ الغیبة للنعمانی، ۲۶۶، باب۱۴، ح۱۷.
- ↑ من شما را از نفس پاک و بیگناه و کشته شدن او میان رکن و مقام خبر میدهم؛ اختیار معرفة الرجال، ص۹۲.
- ↑ سوره کهف، آیه۷۴.
- ↑ تاریخ الغیبة الکبری، ص۵۴۰.
- ↑ تاریخ الغیبة الکبری، ص۵۰۵.
- ↑ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۵ - ۲۲۸.
- ↑ ر. ک: سوره کهف، آيه۷۴.
- ↑ شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ج۱، ص۳۳۰، ح۱۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ج۳، صص۲۲۱-۲۲۴، ۲۲۶ - ۲۳۱.