آیا نفس زکیه همان سید حسنی است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا نفس زکیه همان سید حسنی است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانه‌های ظهور امام مهدی / قتل نفس زکیه
مدخل اصلیهویت نفس زکیه
تعداد پاسخ۶ پاسخ

نفس زکیه، شخصیت پاکی که در جهت انجام مأموریت حضرت مهدی (ع) بین رکن یمانی و مقام حضرت ابراهیم (ع) در کعبه مظلومانه به شهادت می‌رسد و سید حسنی، سیدی از نسل امام حسن مجتبی (ع) که از ناحیه دیلم (گیلان) قیام می‌کند و همراه لشکر خود هنگام ملاقات با حضرت مهدی (ع) در خدمت ایشان قرار می‌گیرند. برخی این دو را یک شخصیت می‌دانند که دلیل قانع‌کننده‌ای ندارند.

در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاه‌های متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصل‌تری قابل بررسی است.

پاسخ جامع اجمالی

سید حسنی کیست؟

دلیل روایی

اشکالات بر روایت

  • اشکالاتی در مورد این حدیث وجود دارد که عبارتند از:
  1. برگشت حکومت عباسیان یا تشکیل حکومتی به نام آنان در آخر الزمان بر هیچ دلیل و قرینه درستی استوار نیست.[۱۴]
  2. ابهاماتی است که در این حدیث به چشم می‌خورد اینکه مهدی پس از آمدن از مدینه به مکه، تازه اجازه ظهور بخواهد و حسنی در برابر مهدی برای قیام، پیش¬دستی کند.[۱۵]
  3. کشته شدن حسنی به دست اهل مکه و فرستادن سر او برای شامی، زیرا فرستادن سر مقتول، مربوط به تاریخ صدر اسلام است، نه آخر الزمان.[۱۶] این جریان با جریان کشته شدن نفس زکیه تفاوت اساسی دارد و نمی‌توان گفت این دو جریان یکی است و اینکه کشته شدن حسنی بین رکن و مقام نیست بلکه چون او قیام می‌کند به خاطر قیامش کشته می‌شود.[۱۷] با اینکه روایاتی از کشته شدن حسنی، اندکی پیش از ظهور گزارش شده[۱۸]، اما به دلیل ضعف سند روایات یاد شده، درباره نسب نفس زکیه نمی‌توان قاطعانه قضاوت کرد، و نیز نمی‌توان انتساب نفس زکیه به خاندان امام حسن مجتبی (ع) را دلیل دانست، گرچه احتمال آن وجود دارد.[۱۹]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌؛
آیت‌الله محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در این‌باره گفته است: «خروج و قیام فردی به نام حسنی، یکی دیگر از نشانه‌های مشهور درباره ظهور به شمار می‌رود؛ اما احادیثی که درباره آن وجود دارد، از نظر سند یا منبع، اشکال دارند و تنها روایت صحیح آن در روضه کافی است که آن هم از نظر محتوا قابل قبول نیست. در این حدیث، از امام صادق (ع) درباره فرج سؤال شد و ایشان فرمود: وقتی فرزندان عباس با هم اختلاف کنند و سلطنت آنان سست شود، شامی و یمانی ظهور می‌کنند و حسنی به حرکت درمی‌آید و صاحب الأمر از مدینه به مکه می‌آید ... و از خداوند اجازه ظهور می‌طلبد. آن گاه برخی از موالی او این خبر را برای حسنی می‌برند و او بر خروج، پیشدستی می‌کند؛ اما اهل مکه، او را می‌کشند و سرش را برای شامی می‌فرستند. در این زمان، صاحب الأمر آشکار می‌شود و مردم با او بیعت می‌کنند[۲۲]. اگر چه ممکن است که از نظر سند، بر این حدیث، اشکالی وارد نباشد، ولی در آن از اختلاف بنی عباس سخن گفته شده که مجموع حدیث را با مشکل رو به رو می‌کند و عبارت هم به گونه‌ای نیست که بتوان گفت مقصود امام، فاصله‌ای طولانی بین اختلاف بنی عباس و ظهور حسنی است. از طرفی، تصور برگشت حکومت عباسیان یا تشکیل حکومتی به نام آنان در آخر الزمان بر هیچ دلیل و قرینه درستی استوار نیست. اشکال دوم، ابهاماتی است که در این حدیث به چشم می‌خورد. این که مهدی پس از آمدن از مدینه به مکه، تازه اجازه ظهور بخواهد و این که حسنی در برابر مهدی برای قیام، پیشدستی کند، مطالبی قابل تأمل است. کشته شدن حسنی به دست اهل مکه و فرستادن سر او برای شامی هم مطلبی است که در احادیث دیگر وجود ندارد. ضمن این که به نظر می‌رسد که فرستادن سر مقتول، مربوط به تاریخ صدر اسلام است، نه آخر الزمان که ارتباطات به گونه دیگری تصویر شده است. احادیث دیگری نیز درباره سید حسنی و قیام او وجود دارند که آنها نیز معمولًا با اشکالات محتوایی مواجه‌اند. این پیشینه درباره احادیث مربوط به حسنی و مهمتر از این، ضعف منبع و سند و متن این احادیث، چنین نتیجه می‌دهد که قیام حسنی قبل از ظهور، چیزی نیست که بتوان به شیوه علمی، آن را اثبات کرد. بنا بر این، شاید بتوان گفت که مقصود از سید حسنی- در تنها روایت معتبری که بدان اشاره شد- همان نفس زکیه است»[۲۳].
۲. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی شهیدی؛
حجت الاسلام و المسلمین سید اسدالله هاشمی شهیدی، در کتاب «زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی» در این‌باره گفته است:

«نحوه کشته شدن سید حسنی مطابق روایتی از امام صادق (ع) چنین است: یعقوب سراج می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: فرج شیعیان شما چه وقت خواهد رسید؟ فرمود: موقعی که میان فرزندان عباس اختلاف افتد و پایه‌های سلطنت آنها سست گردد، و در سلطنت آنان کسی که طمع نداشت طمع بندد، و عرب زنجیرهای اسارت خود را پاره کند و از زیر بار سلطه سلاطین بیرون رود، و هر صاحب قدرتی قدرت خود را آشکار سازد، و آن "شامی" (که مقصود سفیانی مشهور است) ظاهر شود و "یمانی" پیدا شود و "حسنی" جنبش کند، و صاحب الامر (ع) آنچه را که از رسول خدا (ص) به او به ارث رسیده بر دارد و به مکه رود. عرض کردم: آنچه از رسول خدا به او ارث رسیده چیست؟ فرمود: شمشیر رسول خدا (ص) و زره، و عمامه و برد، و چوبدستی، و پرچم، و سلاح، و زین مخصوص اوست. آنها را بر می‌دارد و به مکه می‌آید، پس شمشیر را از غلاف بیرون می‌کشد و زره را می‌پوشد، و پرچم را باز می‌کند و عمامه را بر سر می‌گذارد و چوب دستی را به دست می‌گیرد و از خداوند برای ظهور خویش اجازه می‌طلبد. این جریان را وقتی یکی از نزدیکان حضرت با خبر شد نزد حسنی می‌رود و او را مطلع می‌سازد، پس حسنی پیش دستی کرده قیام می‌کند و اهل مکه بر او یورش می‌برند و او را می‌کشند و سرش را برای شامی (یعنی: سفیانی) می‌فرستند. در این وقت است که صاحب الامر (ع) ظاهر می‌شود، و مردم با او بیعت می‌کنند و از او پیروی می‌نمایند[۲۴].

چنانچه ملاحظه می‌کنید این جریان با جریان پیشین (یعنی: کشته شدن نفس زکیه) تفاوت اساسی دارد و نمی‌توان گفت این دو جریان یکی است بلکه اگر مقداری تأمل کنیم بخوبی متوجه خواهیم شد، که اول نفس زکیه کشته می‌شود و سپس "حسنی" به شهادت می‌رسد و بعد از این حسنی هم تا قیام حضرت ولی عصر (ع) فاصله زیادی نیست. و چنانچه از ظاهر این حدیث استفاده می‌شود کشتن این حسنی در بین رکن و مقام نیست بلکه چون او قیام می‌کند بخاطر قیامش کشته می‌شود و لذا امکان دارد که در خیابان و بازار کشته شود، نه در کنار خانه خدا»[۲۵].
۳. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛
حجت الاسلام و المسلمین نصرت‌الله آیتی در کتاب «تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور» در اين باره گفته است:
  1. از خاندان قریش: امام علی (ع) فرموده‌اند: «"أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِآخِرِ مُلْكِ بَنِي فُلَانٍ قُلْنَا بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ قَتْلُ نَفْسٍ حَرَامٍ فِي يَوْمٍ حَرَامٍ فِي بَلَدٍ حَرَامٍ عَنْ قَوْمٍ مِنْ قُرَيْش‏"»[۲۶]؛
  2. از خاندان پیامبر (ص) و فرزند حسن: امام باقر (ع) فرمودند: «"وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ "»[۲۷]. این روایت از امام صادق (ع)[۲۸] و سفیان بن ابراهیم الجریری[۲۹] از اصحاب امام باقر (ع) نیز نقل شده است. از این سه روایت استفاده می‌شود که نفس زکیه از خاندان پیامبر (ص) است، اما درباره محمد بن حسن دو احتمال وجود دارد:
    1. منظور از حسن، امام حسن مجتبی (ع) است؛
    2. منظور از حسن، پدر حقیقی و بدون واسطه اوست. بر این اساس، از این روایات نمی‌توان حسنی بودن (انتساب نفس زکیه به خاندان امام حسن مجتبی (ع)) را استفاده کرد. البته احتمال این‌که نام پدر حقیقی نفس زکیه حسن باشد، بسیار بعید می‌نماید؛ چرا که در روایات برای پدر نفس زکیه موقعیت مهم یا فعالیت خاصی بیان نشده است. وی شخصیتی عادی و معمولی خواهد داشت. از این‌رو، ذکر نام وی در روایات و تأکید بر این‌که نفس زکیه فرزند چنین پدری است، توجیه معقول و منطقی ندارد.
  3. از خاندان امام حسین (ع): امام باقر (ع) فرمودند: «"وَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْن‏"»[۳۰]. روایت یاد شده را عیاشی در تفسیر خود از امام باقر (ع) نقل مرسل کرده است. این روایت، با الفاظی مشابه به سند معتبر در کتاب غیبت نعمانی[۳۱] نیز وجود دارد. مقایسه فقرات این دو روایت و نقل شدن آن دو از جابر جعفی، از امام باقر (ع) نشان می‌دهد این دو حدیث جز یک حدیث نیستند. اما از آن‌جا که جمله «"وَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْن"»؛ در کتاب غیبت نعمانی که سند معتبری دارد، نیامده است، از این‌رو، به روایتی که نفس زکیه را از فرزندان امام حسین (ع) می‌داند نیز به دلیل ضعف سند و هم به دلیل فقدان این فقره در نقل دیگر همان روایت، نمی‌توان اعتماد کرد.
  • بنابراین، به دلیل ضعف سند روایات یاد شده درباره نسب نفس زکیه نمی‌توان قاطعانه قضاوت کرد. البته در کتاب شریف کافی در روایت صحیحی از کشته شدن شخصی حسنی، اندکی پیش از ظهور گزارش شده، اما از آن‌جا که دلیل قاطعانه‌ای بر یکی بودن حسنی یاد شده با نفس زکیه وجود ندارد، نمی‌توان آن را بر انتساب نفس زکیه به خاندان امام حسن مجتبی (ع) دلیل دانست، گرچه احتمال آن وجود دارد. «"وَ يَسْتَأْذِنَ اللَّهَ فِي ظُهُورِهِ فَيَطَّلِعُ عَلَى ذَلِكَ بَعْضُ مَوَالِيهِ فَيَأْتِي الْحَسَنِيَّ فَيُخْبِرُهُ الْخَبَرَ فَيَبْتَدِرُ الْحَسَنِيُّ إِلَى الْخُرُوجِ فَيَثِبُ عَلَيْهِ أَهْلُ مَكَّةَ فَيَقْتُلُونَهُ وَ يَبْعَثُونَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِيِّ فَيَظْهَرُ عِنْدَ ذَلِكَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ "»[۳۲]. این احتمال را روایتی تأیید می‌کند که کشته شدن نفس زکیه را به فرمان سفیانی می‌داند[۳۳]، هم‌چنان‌که طبق روایات بالا، فرستاده شدن سر نفس زکیه برای شامی کشته شدن وی را به دستور سفیانی نشان می‌دهد»[۳۴].
۴. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در مقاله «اصحاب و یاران مهدی» در این‌باره گفته است:

«از دیگر قیام‌های آستانه ظهور، قیامی است که با پرچمداری شخصی به نام سید حسنی، به وقوع می‌پیوندد. در روایات، وی جوانی هاشمی که جمعی از سادات دور او را گرفته و پس از قیام از مشرق با امام مهدی (ع) در کوفه بیعت می‌كند معرفی شده است. از حضرت باقر (ع) نقل شده است که فرمود: «جوانی از بنی هاشم از خراسان بیاید و در جلو او شعیب بن صالح باشد»[۳۵] به همین احتمال این‌که وی همان سید خراسانی باشد نیز وجود دارد؛ به‌ویژه با توجه به این‌که شعیب بن صالح نیز پیش‌تراول قیام وی مطرح شده است.

به هرحال آنچه قطعی است، این است که مراد از سید حسنی و خروج او در اخبار، غیر از آن سید حسنی معروف به نفس زکیه است که به عنوان پیک امام مهدی (ع) در مکه در هنگام ظهور امام (ع) کشته می‌شود و سر او را به شام می‌فرستند. نیز مراد، غیر از آن «حسنی»‌ای است که در شام، با امویان می‌جنگد و سفیانی بر او غالب می‌شود؛ بلکه این سید حسنی، کسی است که خروج او از بلاد شرق انجام می‌گیرد و بعد از ورود به عراق، در کوفه با امام مهدی (ع) ملاقات و بیعت می‌كند.

درپاره‌ای از روایات، خروج وی، از علامات ظهور ذکر شده است. امام صادق (ع) می‌فرماید: «… و ظاهر شود سفیانی و یمانی. و حرکت کند حسنی. آن‌گاه صاحب این امر، خروج کند»[۳۶][۳۷].
۵. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگ‌نامه مهدویت» در این‌باره گفته است: «در آستانه قیام حضرت مهدی (ع)‏ در گیرودار مبارزات زمینه‏‌ساز انقلاب مهدی (ع)، فردی پاکباخته و مخلص، در راه امام (ع) می‏‌کوشد و مظلومانه کشته می‌‏شود. طبق بیان روایات، این رخداد عظیم، بین رکن و مقام- در بهترین مکان‏‌های زمین- اتفاق می‌‏افتد. فرد یاد شده، از اولاد امام حسن مجتبی (ع) است‏[۳۸] که در روایات، گاهی از او به عنوان "نفس زکیه" و "سید حسنی" یاد کرده‏‌اند[۳۹][۴۰].

پرسش‌های وابسته

مدخل‌های وابسته

پانویس

  1. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۳۹، ۴۴۱
  2. ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۷؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۰۳ ـ ۲۰۶
  3. ر.ک. طبسی، نجم‌الدین ، تأملی نو در نشانه‌های ظهور، ص۱۱، ۱۲؛ رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۲۳؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانه‌های ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱ ـ ۲۸۳؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص ۲۰۳ ـ ۲۰۶؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانه‌های ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱ ـ ۲۸۳؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج ۲، ص۲۱۴
  4. ر.ک. [سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، تاریخ غیبت کبری، ص ۶۳۰ ـ ۶۳۵؛ علی‌زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)، ص ۳۴ ـ ۳۵؛ صادقی، مصطفی، تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور، ص ۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
  5. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۳۸ ـ ۴۳۹؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ ـ ۲۲۹؛ علی‌پور، مهدی، ظهور، ص ۲۵۲ ـ ۲۶۲؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۳۸۴؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۷۳ ـ ۱۷۷؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۳۴۵ - ۳۴۶
  6. ر.ک. علی‌زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)، ص ۳۴ ـ ۳۵
  7. ر.ک. ، سید اسدالله، زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۸۰، ۸۱، ۲۶۹ و ۲۷۰؛ علی‌زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)، ص ۳۴ ـ ۳۵
  8. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۳۸ ـ ۴۳۹؛ علی‌زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)، ص ۳۴ ـ ۳۵؛ م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۳۹، ۴۴۱
  9. ر.ک. علی‌زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)، ص ۳۴ ـ ۳۵؛ آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۲۳۱ - ۲۳۴
  10. ر.ک. رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص۵۶ ـ ۵۷
  11. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۳۹، ۴۴۱؛ ، سید اسدالله، زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۸۰ ـ ۸۱؛ آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۲۳۱ ـ ۲۳۴
  12. روضه کافی، ص ۲۲۴ـ ۲۲۵، حدیث ۲۸۵؛ غیبت نعمانی، ص ۲۷۰، باب ۱۴، حدیث ۴۲ و ۴۳؛ بشارة الاسلام، ص ۱۳۸، ۱۳۹: «"إِذَا اخْتَلَفَ وُلْدُ الْعَبَّاسِ وَ وَهَى سُلْطَانُهُمْ‏ وَ طَمِعَ فِيهِمْ مَنْ لَمْ يَكُنْ يَطْمَعُ فِيهِمْ وَ خَلَعَتِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا وَ رَفَعَ كُلُّ ذِي صِيصِيَةٍ صِيصِيَتَهُ‏ ... ِ وَ يَسْتَأْذِنَ اللَّهَ فِي ظُهُورِهِ فَيَطَّلِعُ عَلَى ذَلِكَ بَعْضُ مَوَالِيهِ فَيَأْتِي الْحَسَنِيَّ فَيُخْبِرُهُ الْخَبَرَ فَيَبْتَدِرُ الْحَسَنِيُّ إِلَى الْخُرُوجِ فَيَثِبُ عَلَيْهِ أَهْلُ مَكَّةَ فَيَقْتُلُونَهُ وَ يَبْعَثُونَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِيِّ فَيَظْهَرُ عِنْدَ ذَلِكَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ فَيُبَايِعُهُ النَّاسُ ..."»
  13. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۳۹، ۴۴۱؛ ، سید اسدالله، زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۸۰ ـ ۸۱؛ آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۲۳۱ – ۲۳۴؛ صمدی، قنبر علی، اصحاب و یاران مهدی، صفحه؟؟؟؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
  14. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۳۸ ـ ۴۳۹
  15. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۳۸ ـ ۴۳۹
  16. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۳۸ ـ ۴۳۹
  17. ر.ک. ، سید اسدالله، زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۸۰ ـ ۸۱
  18. ر.ک. پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
  19. ر.ک. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۲۳۱ ـ ۲۳۴؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
  20. ر.ک. صمدی، قنبر علی، اصحاب و یاران مهدی ص؟؟؟
  21. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۳۹، ۴۴۱؛ بختیاری، ابوالحسن، تحلیل تاریخی روایات علائم ظهور، ۱۴۴ـ ۱۴۶.
  22. روضة الکافی، ص ۲۲۵.
  23. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۳۹، ۴۴۱.
  24. روضه کافی، ص ۲۲۴- ۲۲۵- حدیث ۲۸۵ و غیبت نعمانی، ص ۲۷۰ ط- صدوق، باب ۱۴، حدیث ۴۲ و ۴۳ و بشارة الاسلام، ص ۱۳۸، ۱۳۹.
  25. هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۸۰ - ۸۱.
  26. آیا شما را از زمان به پایان رسیدن حکومت فلان خبر ندهم؟ گفتیم آری یا امیرالمؤمنین. حضرت فرمود هنگام کشته شدن نفسی حرام در روزی حرام در شهری حرام از تیره قریش؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۶۶، باب۱۴، ح۱۷.
  27. کمال‌الدین، ص۳۳۰، باب۳۲، ح۱۶.
  28. معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۴۹۳، ح۱۰۶۳.
  29. الغیبة للطوسی، ص۴۶۴، ح۴۸۰.
  30. و نفس زکیه از فرزندان حسین (ع) است؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۶۵، ح۱۱۷.
  31. ص۲۸۸، باب۱۴، ح۶۷.
  32. و مهدی (ع) از خداوند درباره ظهورش اجازه می‌خواهد. پس یکی از موالیان آن حضرت از این موضوع آگاه می‌شود و نزد حسنی می‌آید و او را از این خبر آگاه می‌کند و حسنی در قیام بر آن حضرت پیش‌دستی می‌کند، پس مردم مکه بر او می‌شورند و او را به قتل می‌رسانند و سرش را نزد شامی می‌فرستند. در این هنگام صاحب این امر ظهور می‌کند؛ الکافی، ج۸ ، ص۲۲۴، ح۲۸۵. (درباره اعتبار این حدیث، نک: تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۲۰۷)
  33. منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر (ع)، ج۳، ص۹۲، ح۱۰۳۸.
  34. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۲۳۱ - ۲۳۴.
  35. علی کورانی، عصر ظهور، ص۲۷۰.
  36. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۴۲.
  37. صمدی، قنبر علی، اصحاب و یاران مهدی
  38. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶
  39. ر.ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۵، ح ۴۴۰
  40. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۴۵ - ۳۴۶.