اخوت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

معناشناسی

واژه‌شناسان، اخوّت را به‌معنای برادری نَسَبی یا دینی و دوستی و مصاحبت دانسته‌اند[۱]. معنای اصلی و حقیقی "اخ" شریک در ولادت یا شیرخوارگی است که برادر نَسَبی و رضاعی را شامل می‌شود و در دیگر مفاهیم (مانند مشارکت در قبیله، کار و صنعت، دین و دوستی) به‌صورت استعاره و مجاز به‌کار رفته است[۲].[۳]

اخوت و معانی آن در قرآن

واژه "اخ" و مشتقّات آن به‌صورت‌های مفرد، تثنیه و جمع، ۹۶ بار در قرآن آمده است. این واژه و مشتقّات آن در قرآن به‌معنای برادری نَسَبی و رضاعی میان دو تن، عاطفی، قبیله‌ای، هم‌راهی و هم‌گرایی و برادری دینی آمده است.

  1. در برخی از آیات، "اخ" به‌معنای برادر نسبی یا رضاعی به‌کار رفته، مانند مواردی که داستان برخی برادران آمده است؛ مانند: داستان هابیل و قابیل: ﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ ... فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ ...[۴]،
  2. آیاتی که از احکام برادری صحبت می‌کند مانند: ارث[۵]،
  3. آیاتی که مرز دین‌داری را از مرز روابط نسبی و برادری جدا ساخته و از مؤمنان خواسته در‌صورت گمراهی، از آنان فاصله بگیرند: ﴿لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ[۶].
  4. آیاتی که از گریز برادران از یک‌دیگر در روز قیامت خبر داده است: ﴿يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ[۷].
  5. آیاتی که از هدایت‌یابی و برگزیدگی شماری از برادران پیامبران[۸]، گزارش داده است.
  6. در پاره‌ای از آیات که از پیامبران به‌صورت برادران امّت خود یاد ‌شده، هم‌چون: ﴿وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا[۹]، ﴿إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ[۱۰] و‌...‌، اخوّت به مفهوم برادری عاطفی به‌کار رفته است[۱۱].
  7. در بخشی دیگر از آیات، اخوّت به‌معنای هم‌راهی و هم‌گرایی آمده است؛ نظیر آیاتی که از برادری منافقان و کافران با یکدیگر سخن گفته است: ﴿...لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ[۱۲].
  8. در برخی دیگر از آیات، اخوت به‌معنای برادری دینی و اسلامی آمده است. چنان‌که مؤمنان را برادران یکدیگر: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ[۱۳].[۱۴]
  9. در برخی آیات هم به معنای هم امتی و هم قومی به کار رفته است، مانند: برانگیختن شماری از پیامبران به سوی قومشان: ﴿وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا[۱۵].
  10. در قرآن از مبذّران یعنی ریخت و پاش‌کنندگان اموال عمومی به عنوان برادران شیطان نام برده شده است ﴿إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا[۱۶].[۱۷]

اهمیت اخوت و برادری دینی

برادری دینی، یکی از کارآمدترین راه‌ها برای گریز از زیان‌های تفرقه و حفظ کیان جامعه دینی از سوی قرآن معرّفی شده است؛ زیرا در سایه برادری دینی اتّحاد و محبّت و هم‌کاری در کارهای نیک پدید می‌آید و جامعه از بسیاری از انحرافات روحی، اجتماعی و دینی مصون می‌ماند و توازن اجتماعی بین افراد جامعه به‌وجود می‌آید؛ چنان‌که روایت شده: مسلمانان در برابر هم‌دیگر مانند ساختمانی هستند که تمام اجزای آن هم‌دیگر را نگه می‌دارند[۱۸] و از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: "مؤمنان برادرند و خون (بهای) آنان یک‌سان و برابر و دستی واحد، در برابر دشمن هستند"[۱۹]؛ به‌طوری که محور اصلی ارتباط با افراد را هم‌گرایی ایمانی قرار‌داده و از ارتباط با افراد بی‌ایمان، حتّی پدر و برادر نسبی جلوگیری کرده است: ﴿قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ [۲۰].[۲۱]

آثار اخوت در اجتماع

اخوت دینی از جهت اجتماعی دارای آثاری است از جمله:

  1. ایجاد اصلاحات دامنه‌دار و ارتباط قلبی در میان افراد چنان که در روایات اسلامی به دوستی و برادری در میان مؤمنان تأکید شده و آنان را به مثابه اعضای یک پیکر توصیف نموده‌اند و کسی که در اندیشه رفع گرفتاری از برادر دینی‌اش نباشد از او به عنوان "نامسلمان" تعبیر شده است. به‌ویژه رسیدگی به بی‌پناهان و نیازمندان و یتیمان ﴿فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[۲۲] و رفع کدورت‌ها و مشاجرات ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ [۲۳]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَى بِالْأُنْثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۲۴]، بسیار تأکید شده است. در برخی از روایات، اصلاح میان افراد و ایجاد صلح و آشتی در میان برادران دینی از انجام نمازها و روزه‌های مستحبی برتر به حساب آمده است.
  2. از جمله اموری که پیوند برادری را دچار آسیب و تعادل روانی را به آشفتگی می‌رساند غیبت و بدگویی از برادران دینی است که در قرآن شدیداً نهی شده است: ﴿وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ[۲۵]. همچنین ریشخند نمودن دیگران و نیز لقب زشت به یکدیگر دادن که نوعی تحقیر شخصیت به شمار می‌آید از عوامل ضد اخوت است که قرآن کریم از آن نهی فرموده است: ﴿وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ[۲۶] و پرهیز از بدگمانی و دوری از تجسس در امور دیگران که پیوند برادری را دچار آسیب فراوان می‌کند[۲۷].

حقوق برادران دینی

کمک و یاری رساندن

ثمره پیوند قلبی میان برادران دینی این است که از منفعت‌طلبی برای خود و بی‌توجّهی به دیگران دور باشند و اصلاح‌گری را پیشه خود سازند: ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ...[۲۸] و خود را در شادی و غم برادران دینی‌شان شریک بدانند.

کوشش برای رفع مشاجره‌ها

طبیعت زندگی اجتماعی، مشاجره‌هایی را میان برادران دینی یا گروه‌هایی از دین‌داران درپی دارد. در چنین مواردی، از مؤمنان خواسته شده تا حقوق برادری را رعایت و از اسباب تفرقه و اختلاف دوری کنند و از دیگر مسلمانان خواسته شده تا برای رفع مشاجره‌ها و برقراری آشتی میان برادرانشان وساطت کنند: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ[۲۹].

پرهیز از کارهای زیان‌آور به پیوند برادری

قرآن، مؤمنان را از انجام اموری که سستی یا فروپاشی پیوند برادری را در پی دارد به شدّت نهی کرده است:

  1. نهی از غیبت برادران ایمانی و برابر دانستن آن با خوردن گوشت مرده برادر مؤمن: ﴿...وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ...[۳۰]،
  2. نهی از تمسخر و استهزا: ﴿لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ[۳۱]،
  3. دعوت به پرهیز از عیب‌جویی یکدیگر: ﴿وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ[۳۲]،
  4. لقب زشت دادن به همدیگر: ﴿وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ[۳۳]،
  5. پرهیز از بدگمانی و گناه دانستن برخی از مصادیق آن: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ[۳۴]،
  6. دوری از پی‌جویی اسرار یکدیگر: ﴿وَلَا تَجَسَّسُوا[۳۵]، برای تحکیم پیوند دینی مؤمنان مورد توجّه قرار گرفته است[۳۶]

پیوند و دوستی با برادر

از جمله حقوق برادر بر برادر و خواهر ارتباط داشتن با اوست که قرآن به صورتی کلی و در قالب دستور به برقراری پیوند با همه خویشاوندان بدان توصیه کرده است: ﴿وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ [۳۷] مقصود از برقراری پیوند در این آیه ارتباط با خویشاوندان دانسته شده است[۳۸].

محرمیت برادر

آشکار کردن زینت خواهر در برابر برادر جایز است: ﴿وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۳۹].

ارث بردن برادر

برادر در طبقه دوم وارثان و پس از طبقه نخست یعنی فرزندان و پدر و مادر میّت قرار دارد[۴۰]، بنابراین در صورتی ارث می‌برد که میت وارثی در طبقه اوّل نداشته باشد: ﴿يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَا إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِنْ كَانُوا إِخْوَةً رِجَالًا وَنِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۴۱].[۴۲]

غذا خوردن از خانه برادر

وارد شدن برادر و خواهر به خانه برادر و تناول کردن از غذای موجود در آن جایز است: ﴿لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ[۴۳].[۴۴].[۴۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۹۲، «اخ»؛ المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۱۱.
  2. الوجوه والنظائر، ج۱، ص۸۹؛ مفردات، ص۶۸، «اخ».
  3. خراسانی، محمد، اخوت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
  4. «و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد... نفس (امّاره) او کشتن برادرش را بر وی آسان گردانید پس او را کشت و از زیانکاران شد خداوند کلاغی را برانگیخت که زمین را می‌کاوید تا بدو نشان دهد چگونه کالبد برادرش را در خاک کند ...» سوره مائده، آیه ۲۷-۳۱.
  5. ﴿وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ، «و اگر همسرانتان فرزندی نداشته باشند نیمی از آنچه بر جا نهاده‌اند و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم از آنچه بر جا گذارده‌اند از آن شماست پس از (انجام) وصیتی که می‌کنند یا (پرداخت) وامی (که دارند) و اگر شما فرزندی نداشته باشید یک چهارم از آنچه بر جا نهاده‌اید از آن آنهاست و اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم از آنچه بر جا گذارده‌اید از آن آنان است، البته پس از (انجام) وصیتی که می‌کنید یا (پرداخت) وامی (که دارید) و اگر مردی یا زنی که از او ارث می‌برند بی‌فرزند و بی‌پدر و بی‌مادر و (تنها) دارای برادر یا خواهر (یا هر دو) باشد یک ششم از آن هر یک از این دو، است و اگر بیش از ای باشند همه در یک سوم شریکند، (البته) پس از وصیتی یا (پرداخت) وامی که (با وصیّت یا اقرار به وام، به وارث) زیان نرساند؛ سفارشی است از سوی خداوند و خداوند دانایی بردبار است» سوره نساء، آیه ۱۲.
  6. «پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند» سوره توبه، آیه ۲۳.
  7. «روزی که آدمی از برادر خود بگریزد» سوره عبس، آیه ۳۴.
  8. ﴿وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ «و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم» سوره انعام، آیه ۸۷.
  9. «و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم)» سوره اعراف، آیه ۶۵.
  10. «(یاد کن) آنگاه را که برادرشان نوح بدیشان گفت» سوره شعراء، آیه ۱۰۶.
  11. الوجوه والنظائر، ج۱، ص۸۹؛ مفردات، ص۶۸، «اخ».
  12. «مانند کسانی مباشید که کفر پیشه کردند و در مورد همگنان خویش گفتند.».. سوره آل عمران، آیه ۱۵۶.
  13. «جز این نیست که مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.
  14. خراسانی، محمد، اخوت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲؛ کوشا، محمد علی، مقاله «اخوت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  15. «و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم)» سوره اعراف، آیه ۶۵.
  16. «که فراخ رفتاران یاران شیطانند و شیطان به پروردگارش ناسپاس است» سوره اسراء، آیه ۲۷.
  17. کوشا، محمد علی، مقاله «اخوت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  18. بحارالانوار، ج‌۵۸، ص‌۱۵۰.
  19. الکافی، ج‌۱، ص‌۴۰۳.
  20. «بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و دودمانتان و دارایی‌هایی که به دست آورده‌اید و تجارتی که از کساد آن بیم دارید و خانه‌هایی که می‌پسندید از خداوند و پیامبرش و جهاد در راه او نزد شما دوست‌داشتنی‌تر است پس چشم به راه باشید تا خداوند امر (عذاب) خود را (در میان) آورد و خداوند گروه نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۲۴.
  21. خراسانی، محمد، اخوت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲؛ کوشا، محمد علی، مقاله «اخوت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  22. «در (کار) این جهان و جهان واپسین. و از تو، درباره یتیمان می‌پرسند، بگو سامان‌بخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند و خداوند، تباهکار را از مصلح باز می‌شناسد و اگر خداوند می‌خواست، شما را در تنگنا می‌نهاد، بی‌گمان خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۰.
  23. «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰
  24. «ای مؤمنان! قصاص کشتگان بر شما مقرّر شده است: آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن، و اگر به کسی از جانب برادر (دینی)‌اش (یعنی ولیّ دم) گذشتی شود، (بر ولیّ دم است) که شایسته پیگیری کند و (بر قاتل است که) خون‌بها را به نیکی به او بپردازد، این آسانگیری و بخشایشی از سوی پروردگار شماست و هر که پس از آن از اندازه درگذرد عذابی دردناک خواهد داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۸.
  25. «و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید» سوره حجرات، آیه ۱۲.
  26. «و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید!» سوره حجرات، آیه ۱۱.
  27. کوشا، محمد علی، مقاله «اخوت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  28. «و از تو، درباره یتیمان می‌پرسند، بگو سامان‌بخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند.».. سوره بقره، آیه ۲۲۰.
  29. «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۱۰.
  30. «...و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید.».. سوره حجرات، آیه ۱۲.
  31. «هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را» سوره حجرات، آیه ۱۱.
  32. «و از یکدیگر عیبجویی مکنید» سوره حجرات، آیه ۱۱.
  33. «و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید!» سوره حجرات، آیه ۱۱.
  34. «ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است.».. سوره حجرات، آیه ۱۲.
  35. «و (در کار مردم) کاوش نکنید» سوره حجرات، آیه ۱۲.
  36. خراسانی، محمد، اخوت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
  37. «و کسانی که آنچه را خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌پیوندند و از پروردگار خویش می‌ترسند و از سختی حساب هراس دارند؛ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است» سوره رعد، آیه ۲۱-۲۲.
  38. مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۴۴.
  39. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  40. الموسوعة الفقهیه، ج ۱، ص ۳۵۰؛ ج ۲، ص ۷۶؛ مواهب الرحمن، ج ۷، ص ۳۰۴.
  41. «از تو نظر می‌خواهند بگو: خداوند برای شما درباره کلاله نظر می‌دهد که اگر مردی مرد و دارای فرزندی نبود و خواهری داشت، نصف میراث او به این خواهر می‌رسد و برادر نیز از خواهر (تمام دارایی را) ارث می‌برد، اگر خواهر فرزندی نداشته باشد و اگر خواهران (مرد مرده) دو تن باشند دو سوم از میراث را می‌برند و اگر (میراث‌بران) گروهی برادر و خواهر باشند هر مرد برابر با بهره دو زن ارث می‌برد؛ خداوند (این احکام را) برای شما بیان می‌دارد مبادا که گمراه شوید و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۱۷۶.
  42. المبسوط، طوسی، ج ۴، ص ۱۱۹؛ السرائر، ج ۳، ص ۳۰۱؛ مجمع‌الفائده، ج ۱۱، ص ۴۰۱.
  43. «بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانه‌های خویش بخورید یا از خانه‌های پدرانتان یا خانه‌های مادرانتان یا خانه‌های برادرانتان یا خانه‌های خواهرانتان یا خانه‌های عموهایتان یا خانه‌های عمّه‌هایتان یا خانه‌های دایی‌هایتان یا خانه‌های خاله‌هایتان یا آن خانه‌ای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانه‌ای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن می‌دارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.
  44. تفسیر آیات الاحکام، ج ۳، ص ۱۸۲.
  45. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «برادر»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.