هواپرستی در قرآن

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

نفس انسانی، آفریده شگفت خداوندی است؛ چراکه دربردارنده همه مراتب وجودی و همه حضرات و نشائات هستی است. همین ظرفیت بی‌مانند نفس و روان آدمی است که وی را چنان در اوج بالا می‌‌برد که جز خداوند هیچ موجودی در هستی را نرسد تا از مقام وی آگاه شود؛ چه رسد که به مقام وی برسد؛ و از سویی دیگر،‌ می‌‌تواند در پستی و فرود چنان هبوط و سقوط کند که هیچ موجودی را نتوان پست‌تر از انسان در هستی یافت که در درک اسفل از دوزخ دوری از خداوند باشد.

همین ظرفیت و توانمندی نفس آدمی است که انسان را موجودی ناشناخته حتی برای فرشتگان مقرب الهی کرد و هنگامی که خداوند فرمان سجده خلافت داد،‌ بسیاری شگفت زده به مجادله و محاجه پرداختند و گروهی از اطاعت سرباز زدند و مغضوب درگاه الهی شدند.

نویسنده دراین مطلب با توجه به همین ظرفیت و تقابل بی‌نهایت گرایش‌های نفس، به سراغ آموزه‌های وحیانی قرآن رفته تا تفسیر و توصیف خداوندی را درباره این آفریده‌اش به دست دهد. با هم این مطلب را از نظر می‌‌گذرانیم.[۱]

ماهیت نفس انسانی

درباره معنا و کاربردهای واژه نفس اختلاف است؛ چراکه گاه به معنای ذات،‌ گاه به معنای قوه ای که بدان جسم زنده است؛ و گاه دیگر به معنای قوه ادراکی بشر و یا جامع قوه غضب و شهوت به کار رفته است.[۲]

اما مراد از کاربرد نفس در این مطلب همان روان آدمی است. به این معنا که روح الهی که امری از مقام ربوبیت و پروردگاری است وقتی در کالبد انسانی قرار گرفت از آن به نام نفس یاد شده است. پس روح و جان همان امر مجرد است که در صورت اضافه به کالبد و جسم به عنوان نفس و روان نامیده می‌‌شود.[۳]

به این معنا نفس آدمی پدیده ای غیر از تن و جسم انسان است و در هنگام مرگ نفس از بدن جدا می‌‌شود.[۴] همچنین نفس انسانی به سبب ظرفیتی که خداوند در آن قرار داده است،‌ پدیده ای ارزشمند و از آیات بزرگ الهی است؛ به گونه ای که اگر انسان بخواهد فهم دقیقی از خداوند داشته باشد، به حقیقت نفس خویش بنگرد و با ژرف نگری حقیقت الهی را به نسبت در آیات وجودی خودش درک کند و بفهمد.[۵] از این روست که خداوند نفس آدمی را مظهر تجلی آیات خود دانسته است.[۶]

نفس انسانی در مقام تسویه و تعادل کامل قرار دارد و ظرفیت شدن‌های متقابل را دارا می‌‌باشد. پس می‌‌تواند با پذیرش الهامات تقوایی، متاله و خدایی شده و در مقام مظهر ربوبیت الهی قرار گیرد و یا این که پیرو الهامات فجوری شده و در مقام درک اسفل بعد و دوری از خداوند در آید.[۷]

نفس انسانی، جنسیت ندارد و بر همین اساس است که زن و مرد از نظر مقام نفس و روان یکسان می‌‌باشند و تفاوتی میان آن دو وجود ندارد و این تفاوت‌ها تنها در مقام کالبد و فیزیک اوست.[۸]

تمام اعمال و رفتار و گفتارهای انسان، به نفس ارتباط دارد. از این روست که نفس انسانی در گرو مکتسبات و دستاوردهای خود است[۹] و در قیامت خداوند بر اساس همین دستاوردهای نفس با او برخورد می‌‌کند و پاداش می‌‌دهد.[۱۰]؛ چراکه زندگی دنیوی و اخروی انسان [۱۱] در گرو نفس و اعمال اوست.

در پیچیدگی نفس انسان همین بس که خداوند در آیاتی از نهان گری نفس سخن می‌‌گوید ولی به انسان هشدار می‌‌دهد که خداوند از همه دستاوردهای نفوس آدمی آگاه[۱۲] و بر اساس آن چه می‌‌داند از آشکار و نهان نفس و دستاوردهایش به او پاداش می‌‌دهد و همه آنها ثبت و ضبط می‌‌شود و در اختیار بشر قرار می‌‌گیرد[۱۳] هر چند که خود انسان از خودش و همه دستاوردهای آشکار و نهان نفس آگاه است.[۱۴]

نفس انسانی به سبب ظرفیت‌های بسیار در مکر و نهان‌سازی می‌‌کوشد تا در صحنه قیامت هم مکر ورزد و حقایق دستاوردهای خود را نهان سازد با آنکه خود به حقیقت کار خود آگاه سازد. این جاست که کارنامه آشکار و نهان وی رو می‌‌شود و مجادله‌ها و مکرهایش او را رسوا می‌‌سازد؛ چراکه می‌‌خواهد خدا را سیاه کند و سیاه بازی در آورد در حالی که خداوند خودش زغال فروش است: ﴿وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ[۱۵]

همچنین خداوند مزه مرگ را به همه نفوس انسانی می‌‌چشاند و نفس انسانی نیست که بخواهد از کالبد بیرون رود بی‌آنکه تجربه مرگ را یک بار نداشته باشد؛ چراکه انتقال از این نشاة به نشاة دیگربا مرگ شدنی است.[۱۶]

به هر حال، برای شناخت ماهیت نفس با نگاهی به ویژگی‌های آن می‌‌توان دریافت که نفس انسانی از ظرفیت بی‌نهایتی برخوردار می‌‌باشد و با آنکه در حالت تعادل و استوا قرار دارد[۱۷]، با این همه براساس نسبت دنیوی به جای این که بر فطرت الهی خود باقی بماند؛ چون از روح الهی به شکل نفس در کالبد دمیده شده است[۱۸]،‌ اما به جای پذیرش فطرت و حتی الهامات تقوایی،‌به سوی الهامات فجوری می‌‌رود و فطرت پاک نفس و ایمان آوری و متاله و خدایی شدن را دسیسه و دفن می‌‌کند. [۱۹] از این روست که خداوند در آیه ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ[۲۰] از انگیزش‌های منفی و مرموز نفس آدمی سخن می‌‌گوید و کارهای ناروا را توجیه، تزیین و تسویل می‌‌کند و زیبا جلوه می‌‌دهد.[۲۱] در حالی که می‌‌تواند تجلی گاه اسمای الهی باشد و متاله و خدایی شود و در مظهر ربوبیت الهی قرار گیرد و خلیفه الله گردد.[۲۲].[۲۳]

نفس در مقام آزمون و امتحان

اصولا انسان برای مظهریت در ربوبیت و خلافت الهی ساخته شده است و به او این امکان داده شده تا با فعلیت بخشی به فطرت الهی و اسمای خداوندی سرشته در ذات خود،‌ متاله و خدایی شود. اما رسیدن به این مقام به سادگی شدنی نیست؛ چراکه می‌‌بایست هر کسی قابلیت و شانیت این مقام را بیابد. این جاست که مسأله آزمون‌ها و امتحانات سخت برای مقاصد گوناگونی چون فعلیت بخشی و صداقت و مانند آن مطرح شد.

خداوند در آیاتی از جمله آیه ۱۵۵ سوره بقره و ۱۸۶ سوره آل عمران، بیان می‌‌دارد که دنیا عرصه و میدان آزموده شدن نفس انسان است تا حقیقت خویش را بشناسد و آشکار سازد و خدایی شود یا شکست بخورد و هبوط و سپس سقوط کند.

در این میدان تنها اهل صبر و صابران هستند که پیروزمندانه ازاین میدان سخت کارزار بیرون می‌‌آید و از بلا و ابتلاء به مقام متاله و خدایی شدن می‌‌رسد.[۲۴]

خداوند اهل ایمان را تشویق به ثبات قدم، استواری و اعتماد به نفس تشویق و ترغیب می‌‌کند تا در نهایت بر همه دشمنان درون و بیرون پیروز شوند و سربلند در مقام متاله و مظهریت قرار گیرند.[۲۵].[۲۶]

سقوط از مقام انسانیت تا پرستش نفس و آثار آن

مشکل عمده بسیاری از انسان‌ها این است که در دام اومانیسم می‌‌افتند و انسان خدایش می‌‌شود و نفس را به جای خدا پرستش می‌‌کند و تجلی و مظهر الهی را خدا می‌‌یابد و در برابر عظمت نفس خویش به سجده در می‌‌آید و این گونه است که خودپرستی به جای خداپرستی تبدیل می‌‌شود و انسان به جای خدا، خود را پرستش می‌‌کند.

این که انسان به جای خداپرستی خود پرستی پیشه کند و نفس خویش را خدای خود قرار دهد،‌‌اثاری در زندگی دنیوی و اخروی اوبه جا می‌‌گذارد که در آیات قرآنی به آن توجه داده شده است.

از جمله آثار خودپرستی می‌‌توان به ایجاد تفرقه و اختلاف در دین اشاره کرد. کسانی که هوای نفس خویش را پرستش می‌‌کنند، می‌‌کوشند تا با دین‌زدایی، تاثیر دین را بکاهند و خداوند را از گردونه زندگی خویش در پرستش و ربوبیت و مانند آن بیرون رانند.[۲۷]

از دیگر آثار خودپرستی و هواپرستی می‌‌توان به استکبار در برابر حق و پیامبران دعوت کننده به حق اشاره کرد؛ چراکه چنین انسان‌هایی خود را حق می‌‌یابند و نفس خویش را در فهم و درک حق اولی می‌‌دانند و همین تکبر ذاتی در شکل استکبار نسبت به سخنان دیگران بروز و ظهور می‌‌کند.[۲۸]

بر پایه همین تفکر است که به استهزای پیامبران از جمله پیامبر(ص) می‌‌پردازند و تفکر الهی و عقلانی پرستش خدا، را به تمسخر می‌‌گیرند و آن را رفتاری بیرون از عقل و عقلانیت می‌‌شمارند.[۲۹] بنابراین انکار رسالت پیامبر[۳۰] یا انحراف از حق [۳۱]، انحراف از راه خدا و آموزه‌های وحیانی[۳۲]، و اعراض از قرآن[۳۳]، تکذیب آیات خدا[۳۴]، تکذیب پیامبران[۳۵]، تکذیب معجزات[۳۶]، قتل پیامبران[۳۷]، افترا و سحر و جادو خواندن معجزات [۳۸] و مانند آن تنها بخشی از آثار این تفکر می‌‌باشد.

خودپرستان، انسان‌های بی‌بند و باری هستند[۳۹]؛ چراکه به دلیل و برهان توجهی ندارند [۴۰] و پای بند به هیچ اصل عقلانی و حق[۴۱] نیستند. این گونه است که اهل بی‌عدالتی در همه امور زندگی [۴۲]، امتیاز خواهی [۴۳]، پیمان شکنی [۴۴]، تعدی و تجاوزگری و اسراف[۴۵]، خردگریزی[۴۶]، ظلم و ستم[۴۷] و دیگر رفتارهای ضد هنجاری و ضد ارزشی و در یک کلمه گناه [۴۸]هستند.

خودپرستی به جای خداپرستی آنان را ا زمقامات معنوی محروم می‌‌سازد[۴۹]، و از ولایت الهی به ولایت شیطان می‌‌راند[۵۰] و از هدایت‌های الهی محروم می‌‌سازد[۵۱] و به سبب فقدان و از دست دادن ابزارهای شناختی[۵۲]، درک صحیح و درستی از حقایق از جمله حقایق هستی و وحیانی [۵۳] نخواهند داشت و بر اساس همان هواپرستی و خودپرستی،‌ به انکار هدف‌مندی برای آفرینش و عبث و بیهودگی هستی می‌‌پردازند و معاد و رستاخیز را منکر می‌‌شوند.[۵۴] این گونه است که با کارهای زشت و گناهان دچار خسران عظیم می‌‌شوند[۵۵] و از مقام انسانیت سقوط می‌‌کنند.[۵۶]

بسیاری خواسته و ناخواسته در دام نفس شیطانی می‌‌افتند و در مسیری گام بر می‌‌دارند که از مقام انسانیت فرو می‌‌افتند و در مسیر شدن‌های غیر کمالی، نخست هواپرست و سپس نفس پرست و در نهایت شیطان پرست می‌‌شوند؛ چراکه ولایت نفس، بخشی از ولایت شیطان است و شیطان ولایت خویش را این گونه اعمال می‌‌کند. از این روست که خداوند از هر گونه رفتار بر اساس هوی و هوس باز می‌‌دارد تا انسان گرفتار هواپرستی و در نهایت نفس پرستی و شیطان پرستی نشود؛ چرا خداپرستی در گرو پرهیز از هواپرستی و تمایلات نفسانی است [۵۷].[۵۸]

عوامل پرستش نفس و راه رهایی

از عواملی که انسان را به سوی پرستش نفس می‌‌کشاند، می‌‌توان به عوامل چون جهل و نادانی[۵۹] و غفلت از خدا و یاد او[۶۰] اشاره کرد.

راه رهایی از این مشکل قرار گرفتن در مغفرت و رحمت خدا است[۶۱] از طریق فراهم آوری زمینه‌های تزکیه نفس از سوی خداوند است. خودسازی به معنای گرایش به تقوا و خودداری از گناه و خطاست که زمینه‌ساز تزکیه الهی می‌‌شود. از این روست که خداوند از مؤمنان خواسته برای رهایی از هواپرستی و نفس پرستی به خودسازی از طریق تقوا اقدام کنند تا زمینه تزکیه الهی برای آنان فراهم آید.[۶۲]

درهمین آیات و آیات دیگر طهارت و پاکی نفس، زمینه‌ساز فراگیری معارف و احکام دین[۶۳] می‌‌شود که خود عامل برای تزکیه نفس می‌‌شود.

البته برخی از انسان‌ها در دام همین تزکیه نفس می‌‌افتند و دچار غفلتی دیگر می‌‌شوند. خداوند در آیه ﴿الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى[۶۴] به انسان‌ها هشدار می‌‌دهد که مواظب خودشان باشند؛ زیرا گاه انسان دچار خودستایی می‌‌شود و نفس خویش را تزکیه و پاک از هر مشکل و زشتی می‌‌داند؛ چراکه نسبت به خود غفلت دارد و علم کامل احاطی همانند خداوند بر خود ندارد، این گونه است که تزکیه نفس به این معنا خود عاملی برای فرو افتادن در دام خودپرستی می‌‌شود.

تزکیه نفس می‌‌بایست با مخالفت با شیطان و دوری از هر گونه زشتی و فحشاء باشد [۶۵] تا این گونه زمینه تزکیه واقعی از سوی خداوند فراهم اید؛ چراکه تزکیه و پاکسازی نفوس تنها از شئون خداوند و خواست و مشیت اوست.[۶۶]

اگر انسان گام‌هایی برای بستر‌سازی به نام خودسازی بردارد، آن گاه است که تزکیه خداوندی برای نفوس از طرق گوناگونی چون ورود پیامبران(ع) انجام می‌‌گیرد.خطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد

به سخن دیگر، اصطلاح خودسازی به عنوان تزکیه نفس، اصطلاح نادرست یا نارسایی است؛ زیرا کاری که انسان انجام می‌‌دهد تزکیه نفس نیست، بلکه ایجاد زمینه است تا تزکیه از سوی خداوند انجام گیرد و در حقیقت پاکسازی یعنی همان تزکیه از سوی خداوند انجام می‌‌گیرد.[۶۷]

این زمینه و بستر‌سازی با پرهیز و تقوا [۶۸] با اجتناب از همه گناهان از جمله چشم چرانی[۶۹] و زنا و مانند آن و نیز انجام کارهای نیک چون صدقه[۷۰] فراهم می‌‌آید.

البته هرگز نقش آیات خدا و قرائت قرآن به ویژه شنیدن آن از زبان معصوم(ع) را در این مهم نمی‌بایست نادیده گرفت. خطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد

در زمان کنونی ما می‌‌توانیم، با ارتباط روحی با معصوم(ع) از طریق صلوات و استغفار این فرصت را برای خود فراهم آوریم تا ایشان الهامات خود را در دل‌های ما داشته باشند و از زبان معصوم آیات قرآنی را در عصر غیبت بشنویم و تاثیر بپذیریم و خداوند به تزکیه و پاکسازی نفس ما بپردازد.[۷۱]

منابع

پانویس

  1. منصوری، خلیل، از پرستش حق تا پرستش نفس
  2. لغت نامه،‌ دهخدا،‌ج ۱۳، ص۲۰۰۰۸؛ و نیز احیاء‌ علوم الدین،‌ محمد غزالی، جزء ۸، ص۷؛ و نیز المحجه البیضاء، فیض کاشانی، ج ۵، ص۶
  3. ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت،» سوره شمس، آیه ۷. ﴿ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلائِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ «ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغی بندد کیست یا گوید به من وحی شده است در حالی که هیچ‌چیز به او وحی نشده است و (یا) آن کس که گوید: به زودی مانند آنچه خداوند فرو فرستاده است، فرو خواهم فرستاد؛ و کاش هنگامی را می‌دیدی که ستمگران در سختی‌های مرگند و فرشتگان دست گشوده‌اند که: جان‌هایتان را بسپارید! امروز به سبب آنچه ناحق درباره خداوند می‌گفتید و از آیات او سر برمی‌تافتید با عذاب خوارساز کیفر داده می‌شوید» سوره انعام، آیه ۹۳. ﴿اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «خداوند، جان‌ها را هنگام مرگشان و آن (جان) را که نمرده است هنگام خوابیدن آن می‌گیرد و آن را که مرگش را رقم زده است نگاه می‌دارد و دیگری را تا زمانی معیّن رها می‌کند؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره زمر، آیه ۴۲. ﴿فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ «و دارایی‌ها و فرزندان آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که خداوند می‌خواهد آنان را در زندگی این جهان به عذاب افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۵۵. ﴿وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ «و دارایی‌ها و فرزندانشان تو را به شگفتی نیندازد، جز این نیست که خداوند می‌خواهد در این جهان آنان را با آنها به عذاب افکند و جانشان در حالی که کافرند (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۸۵.
  4. ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت،» سوره شمس، آیه ۷. ﴿ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلائِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ «ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغی بندد کیست یا گوید به من وحی شده است در حالی که هیچ‌چیز به او وحی نشده است و (یا) آن کس که گوید: به زودی مانند آنچه خداوند فرو فرستاده است، فرو خواهم فرستاد؛ و کاش هنگامی را می‌دیدی که ستمگران در سختی‌های مرگند و فرشتگان دست گشوده‌اند که: جان‌هایتان را بسپارید! امروز به سبب آنچه ناحق درباره خداوند می‌گفتید و از آیات او سر برمی‌تافتید با عذاب خوارساز کیفر داده می‌شوید» سوره انعام، آیه ۹۳. ﴿اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «خداوند، جان‌ها را هنگام مرگشان و آن (جان) را که نمرده است هنگام خوابیدن آن می‌گیرد و آن را که مرگش را رقم زده است نگاه می‌دارد و دیگری را تا زمانی معیّن رها می‌کند؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره زمر، آیه ۴۲. ﴿فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ «و دارایی‌ها و فرزندان آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که خداوند می‌خواهد آنان را در زندگی این جهان به عذاب افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۵۵. ﴿وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ «و دارایی‌ها و فرزندانشان تو را به شگفتی نیندازد، جز این نیست که خداوند می‌خواهد در این جهان آنان را با آنها به عذاب افکند و جانشان در حالی که کافرند (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۸۵.
  5. ﴿وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ «و در زمین برای اهل یقین نشانه‌هایی است» سوره ذاریات، آیه ۲۰. ﴿وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ«و (نیز) در خودتان، آیا نمی‌نگرید؟» سوره ذاریات، آیه ۲۱. ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ «به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.
  6. ﴿وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ «و در زمین برای اهل یقین نشانه‌هایی است» سوره ذاریات، آیه ۲۰. ﴿وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ«و (نیز) در خودتان، آیا نمی‌نگرید؟» سوره ذاریات، آیه ۲۱. ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ «به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.
  7. ﴿ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد، بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۷-۱۰.
  8. ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست می‌کنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بی‌گمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱. ﴿وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ «و اوست که شما را از یک تن پدید آورد، آنگاه آرامشگاه و ودیعه گاهی است، این آیات را برای گروهی که درمی‌یابند روشن (بیان) داشته‌ایم» سوره انعام، آیه ۹۸. ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ«اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایسته‌ای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹. ﴿خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ «شما را از تنی یگانه آفرید سپس از او همسرش را پدید آورد و از چارپایان هشت تا (نر و ماده) آفرید؛ شما را در شکم مادرانتان با آفرینشی از پس آفرینشی دیگر در تاریکی‌هایی سه‌گانه می‌آفریند؛ این خداوند پروردگار شماست که فرمانفرمایی از آن اوست؛ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) بازگردانده می‌شوید؟» سوره زمر، آیه ۶.
  9. ﴿كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ«هر کس در گرو کاری است که انجام داده است» سوره مدثر، آیه ۳۸.
  10. ﴿عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ«(در آن هنگام) هر کس بداند که چه آماده کرده است» سوره تکویر، آیه 14. ﴿أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ أَمْ بِظَاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ «آیا آنکه بر آنچه هر کس کرده است، چیرگی دارد؛ (چون کسی است که چنین نیست)؟ و برای خداوند شریک‌هایی تراشیدند، بگو نامشان را بر زبان آورید؛ آیا به او از آنچه در زمین نمی‌داند خبر می‌دهید یا تنها به گفتاری سرسری (زبان می‌گردانید؟) بلکه نیرنگ کافران را در چشمشان آراسته‌اند و از راه بازشان داشته‌اند و آن را که خداوند بیراه نهد رهنمونی نخواهد داشت» سوره رعد، آیه 33.
  11. ﴿ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ«آن، از این روست که خداوند نعمتی را که به گروهی بخشیده است نمی‌گرداند تا آنان آنچه در خود دارند بگردانند و بی‌گمان خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۵۳. ﴿لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ «او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند. بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست» سوره رعد، آیه ۱۱.
  12. ﴿وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ«و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باخته‌اند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد می‌داند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲. ﴿عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ«(در آن هنگام) هر کس بداند که چه آماده کرده است» سوره تکویر، آیه ۱۴.
  13. ﴿يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَنْ نَفْسِهَا وَتُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ«(یاد کن) روزی را که هر کس می‌آید (تنها) از خویشتن دفاع می‌کند و به هر کس (پاداش) آنچه کرده است تمام داده می‌شود و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره نحل، آیه ۱۱۱. ﴿عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ«هر کس داند که چه کرده و چه نکرده است» سوره انفطار، آیه ۵. ﴿اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا «کارنامه‌ات را (خود) بخوان که امروز تو خود بر خویش حسابرسی را بسنده‌ای» سوره اسراء، آیه ۱۴. ﴿رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ إِنْ تَكُونُوا صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُورًا «پروردگارتان به آنچه در درون شماست داناتر است، اگر شایسته باشید بی‌گمان او نسبت به توبه‌کاران، آمرزنده است» سوره اسراء، آیه ۲۵. ﴿كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ «هر کس در گرو کاری است که انجام داده است» سوره مدثر، آیه ۳۸.
  14. ﴿بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ«آری، (آن روز) آدمی بر خویشتن گواهی بیناست» سوره قیامه، آیه ۱۴.
  15. «و (بنی اسرائیل) نیرنگ ورزیدند و خداوند تدبیر کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره آل عمران، آیه ۵۴.
  16. ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ«هر کسی مرگ را می‌چشد و جز این نیست که در رستخیز پاداش‌هایتان تمام داده خواهد شد؛ آنگاه هر که را از دوزخ دور کنند و به بهشت درآورند به راستی رستگار است و زندگی دنیا جز مایه نیرنگ نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۵. ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ «هر کسی (مزه) مرگ را می‌چشد و شما را با بد و نیک می‌آزماییم و به سوی ما بازگردانده می‌شوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵. ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ «هر کسی مرگ را می‌چشد سپس به سوی ما باز گردانده خواهید شد» سوره عنکبوت، آیه ۵۷.
  17. ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت،» سوره شمس، آیه ۷
  18. انفال، ایه ۵۳ و آیات دیگر
  19. ﴿ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد، بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۷-۱۰.
  20. «و همانا ما انسان را آفریده‌ایم و آنچه درونش به او وسوسه می‌کند می‌دانیم و ما از رگ گردن به او نزدیک‌تریم» سوره ق، آیه ۱۶.
  21. ﴿قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي«(سامری) گفت: من چیزی دیدم که دیگران آن را ندیدند؛ مشتی از جای پای آن فرستاده برداشتم و آن را (در کار تندیس در آتش) افکندم و بدین‌گونه، نفس من (کارم را) در نظرم آراست» سوره طه، آیه ۹۶.
  22. ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ «به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.
  23. منصوری، خلیل، از پرستش حق تا پرستش نفس
  24. بقره،‌آیه ۱۵۵ و آیات دیگر
  25. آل عمران، ایات ۱۳۹ و ۱۴۰ و آیات دیگر
  26. منصوری، خلیل، از پرستش حق تا پرستش نفس
  27. شوری، آیات ۱۳ تا ۱۵
  28. بقره، ایه ۸۷
  29. فرقان،‌آیات ۴۱تا ۴۳ و آیات دیگر
  30. همان
  31. نساء،‌آیه ۱۳۵
  32. ص، آیه ۲۶
  33. قمر، ایات ۳ تا ۵
  34. انعام، ایه ۱۵۰
  35. بقره، ایه ۸۷ و مائده،‌آیه ۷۰
  36. قمر، آیات ۱ تا ۳ و آیات دیگر
  37. مائده، ایه ۳۰
  38. قمر، ایات ۱ تا ۳
  39. نساء، آیه ۲۷
  40. تحریم، آیه ۲۳
  41. نساء، آیه ۱۳۵ و آیات دیگر
  42. همان
  43. کهف، ایه ۲۸
  44. مائده،‌آیه ۷۰
  45. کهف، آیه ۲۸
  46. فرقان، ایات ۴۳ و ۴۴
  47. بقره، ایه ۱۴۵
  48. یوسف، ایه ۵۳
  49. اعراف، ایات ۱۷۵ و ۱۷۶
  50. بقره، ایه ۱۲۰ و رعد، آیه ۳۷
  51. مائده، آیه ۷۷
  52. جاثیه، ایه ۲۳ و محمد، ایه ۱۴
  53. محمد، آیه ۱۶
  54. ص، آیات ۲۶ و ۲۷
  55. مائده، آیه ۳۰
  56. فرقان، آیات ۴۳ و ۴۴
  57. بقره، ایه ۸۷ و نیز مائده، آیه ۷۰
  58. منصوری، خلیل، از پرستش حق تا پرستش نفس
  59. ﴿بَلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ فَمَنْ يَهْدِي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ«بلکه، ستمگران از هوا و هوس‌هایشان بی (پشتوانه) دانش، پیروی کرده‌اند و آن کس را که خداوند بیراه گذارد چه کسی رهنمون خواهد شد؟ و آنان را یاوری نیست» سوره روم، آیه ۲۹. ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ «سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوس‌های کسانی که (چیزی) نمی‌دانند پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.
  60. ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
  61. ﴿وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ«و من نفس خویش را تبرئه نمی‌کنم که نفس به بدی بسیار فرمان می‌دهد مگر پروردگارم بخشایش آورد؛ به راستی پروردگارم آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره یوسف، آیه ۵۳.
  62. ﴿وَسَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى«و پرهیزگارتر، از آن برکنار داشته خواهد شد» سوره لیل، آیه ۱۷. ﴿الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى «همان کس که داراییش را می‌بخشد تا خود پاک و پیراسته شود» سوره لیل، آیه ۱۸.
  63. ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴. ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
  64. «همانان که از گناهان بزرگ و کارهای زشت- مگر گناهان کوچک- پرهیز می‌کنند، بی‌گمان پروردگارت را آمرزشی گسترده است، او آن هنگام که شما را از زمین پدید آورد و آن هنگام که شما جنین‌هایی در شکم مادرانتان بودید به شما داناتر بود پس خود را به پاکی نستایید که او به آنکه پرهیزگاری ورزد داناتر است» سوره نجم، آیه ۳۲.
  65. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ«ای مؤمنان! گام‌های شیطان را پی نگیرید و هر کس گام‌های شیطان را پی بگیرد (بداند که) بی‌گمان او به کار زشت و ناپسند فرمان می‌دهد و اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد و خداوند شنوایی داناست» سوره نور، آیه 21.
  66. ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا«آیا به کسانی ننگریسته‌ای که خویشتن را پاکیزه می‌انگارند اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه می‌دارد و سر مویی ستم نخواهند دید» سوره نساء، آیه ۴۹.
  67. ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا«آیا به کسانی ننگریسته‌ای که خویشتن را پاکیزه می‌انگارند اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه می‌دارد و سر مویی ستم نخواهند دید» سوره نساء، آیه ۴۹.
  68. ﴿الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى «همانان که از گناهان بزرگ و کارهای زشت- مگر گناهان کوچک- پرهیز می‌کنند، بی‌گمان پروردگارت را آمرزشی گسترده است، او آن هنگام که شما را از زمین پدید آورد و آن هنگام که شما جنین‌هایی در شکم مادرانتان بودید به شما داناتر بود پس خود را به پاکی نستایید که او به آنکه پرهیزگاری ورزد داناتر است» سوره نجم، آیه ۳۲.
  69. ﴿قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ«به مردان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند، این برای آنان پاک‌تر است، بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است» سوره نور، آیه ۳۰.
  70. ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳. ﴿الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى «همان کس که داراییش را می‌بخشد تا خود پاک و پیراسته شود» سوره لیل، آیه ۱۸.
  71. منصوری، خلیل، از پرستش حق تا پرستش نفس