مبارزه با فساد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

معناشناسی

فساد

«فساد» در لغت در معنای تباهی و ضد صلاح به کار رفته است[۱]. برخی لغویان گفته‌‏اند: فساد عبارت است از خروج از حدّ اعتدال؛ کم باشد یا زیاد[۲].[۳]

«فساد» و «افساد» - همچون: محاربه - هر چند به حسب اطلاق، همه بدی‌ها و شرور از جنایات و فجایع بزرگ گرفته تا کم‌فروشی و تقلب در معامله را شامل می‌گردد، لکن به قرینه، بیشتر منصرف به گناهانی است که باعث سلب امنیت در اموال، اعراض و نفوس اجتماع می‌شود. راهزنی، سرقت، قتل، تجاوزهای ناموسی، و امثال آن، از مصداق‌های بارز آن شمرده می‌شوند[۴].[۵]

مبارزه با فساد اجتماعی

مفاسد اجتماعی در اصطلاح به ناهنجاری‌ها و آسیب‌هایی گفته می‌شود که در روابط هر فرد یا گروه با محیط اجتماعی خود یا ساخت و کارکرد جامعه پدید می‌آید[۶]. در آموزه‌های دینی علت اصلی مفاسد اجتماعی، هواپرستی و تمایلات نفسانی است[۷].

اساسی‌ترین کار حکومت، پس از تشکیل نظام اسلامی، مبارزه با مفاسد اجتماعی است و برای این منظور، راهکارهای مختلف تربیتی و مدیریتی، وجود دارد مانند:

  1. راهکار تربیتی: مهم‌ترین راه پیشگیری از انحرافات آن است که خانواده هنجارهای پذیرفته شده یک جامعه را درونی کند. خانواده‌ها می‌توانند با اهتمام به اصول دینی و پایبندی به احکام مذهبی و رشد باورهای مذهبیِ فرزندان خود، آنان را در برابر آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی محافظت کنند[۸].
  2. راهکار مدیریتی: مفاسد و مصالح از حکومت سرچشمه می‌گیرد[۹] و اصلاح امور جامعه نیز در گروی اصلاح حاکمیت است و مبارزه با مفاسد باید از هیئت حاکم آغاز شود. حاکمان صالح، افراد صالح را برای اداره کشور به کار می‌گیرند[۱۰]. جلوگیری از ورود افراد بی‌صلاحیت و دارای سابقه فساد، به درون ارکان تصمیم‌گیری، از شیوع و گسترش فساد در جامعه خواهد کاست[۱۱].[۱۲]

مبارزه با فساد سیاسی

«فساد سیاسی»، یا سوءاستفاده از قدرت، برای تأمین منافع فردی یا گروهی، آفت ویرانگر همه جوامع و نظام‌های سیاسی است. برای مقابله با آن، شیوه‌ها، راهکارها و رویکردهای مختلفی به کار گرفته شده که ملاک و میزان آنها، برای ارزیابی بودن و نبودن فساد قانون است. بر این اساس، وقتی رفتار کارگزاران سیاسی در چارچوب قانون است، دیگر فسادی رخ نخواهد بود و در چنین وضعی جامعه عاری از فساد و سوءاستفاده از قدرت خواهد بود. در حالی که ممکن است علی‌رغم رعایت قانون، صاحبان قدرت سیاسی از قدرت سوءاستفاده کرده و آن را در جهت منافع خود به کار گرفته باشند.

مقابله با فساد سیاسی و سوءاستفاده از قدرت، برای تأمین منافع فردی از این جهت ضرورت دارد که با وجود شایع شدن آن در جامعه و شبکه قدرت سیاسی، امکان رسیدن به رفاه عمومی که زمینه رستگاری همگانی است، از بین خواهد رفت؛ زیرا وقتی منابع و امکانات عمومی، با لطایف‎ الحیل و شیوه‎های گوناگون، به وسیله کارگزاران سیاسی و خویشان و وابستگان آنها به یغما می‌رود، دیگر چیزی باقی نمی‎ماند که صرف نیازهای اولیه مردم شود و شرایط ابتدایی یک زندگی طبیعی را برای آنها فراهم کند[۱۳].

مبارزه با فساد اقتصادی

فساد اقتصادی یکی از بزرگ‌ترین معضلات جوامع بشری است؛ زیرا اقتصاد برای اکثریت مردم، همه چیز است و سعادت را تنها در گرو آن می‌دانند؛ برای همین، ظلم و فساد در این حوزه بیشتر از حوزه‌های دیگر زندگی بشر خودنمایی می‌کند و حجم عظیمی از ظلم‌ها و بیدادها که در جوامع بشری رخ می‌دهد، ناظر به این حوزه است، تا جایی که وقتی از عدالت سخن به میان می‌آید بیشتر مردم جلوه‌های اصلی را در عدالت و بهره‌مندی از مواهب و ثروت‌ها به شکل مناسب می‌دانند[۱۴].

راهکارهایی که برای مبارزه با فساد اقتصادی بیان شده عبارت است از: تقویت باورها و اعتقادات دینی؛ احیا و نهادینه کردن ارزش‌های اخلاقی؛ شایسته‌سالاری کارگزاران؛ وضع قوانین کارآمد و صحیح؛ نظارت و کنترل دقیق؛ جلوگیری از اختلاس، رباخواری، احتکار، رشوه، ویژه‌خواری؛ اجتناب از تبعیض؛ مجازات مفسدان و...[۱۵].

مبارزه با فساد اداری

منابع

پانویس

  1. کتاب العین و لسان العرب، واژه «فسد».
  2. المفردات (راغب)، واژه «فسد».
  3. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵، ص ۶۹۳.
  4. ر.ک: سیدمرتضی حسین زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۴۵۳؛ جمال‌الدین محمد ابن‌منظور مصری، لسان العرب، ج۱۰، ص۲۶۸.
  5. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۷۱.
  6. ساروخانی، دائرةالمعارف علوم اجتماعی، ۲/۷۴۲.
  7. اسکندری، پیوند آزادی و عدالت، ۴۴.
  8. محمدی، بررسی آسیب‌های اجتماعی زنان در دهه(۱۳۸۰–۱۳۷۰)، ۵۶.
  9. امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۳۵ و ۲۷۵.
  10. امام خمینی، صحیفه، ۵/۳۱۴.
  11. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۶۰.
  12. کریمی، محمد کاظم، مقاله «مفاسد اجتماعی»، دانشنامه امام خمینی ج۹، ص ۴۲۵–۴۳۱.
  13. محمد قدسی و عمار قدسی، پدیدارشناسی فساد سیاسی در پرتو قرآن و سنت، ص۶۰ ـ ۷۳.
  14. منصوری، خلیل، فساد اقتصادی و علل پیدایش آن.
  15. چناری، امید، وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی، ص۲۱ ـ ۲۳ و ص۳۶-۵۴؛ حاجیان حسین آبادی، رضا، مقاله «روش‌های مبارزه با فساد اقتصادی در حکومت علوی».