ختم نبوت در کلام اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ختم نبوت است. "ختم نبوت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ختم نبوت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ختم نبوت یا خاتمیت به معنای پایان‌بخشی سلسله انبیا و شریعت تا روز قیامت است به طوری که انکار ختم نبوت به معنای نفی ضروری دین شمرده می‌‌شود و پیامبر اسلام(ص) را خاتم‌النبیین می‌‌گویند. خاتمیت نبوت به معنای خاتمیت شریعت اسلام در میان شرایع آسمانی و خاتمیت قرآن در میان کتاب‌های آسمانی نیز هست. فلسفه ختم نبوت را باید در جامعیت، جهانی بودن و جاودانگی اسلام و بلوغ مخاطبین آن و راهکارهایی که اسلام برای آینده قرار داده است جستجو کرد.

مقدمه

  1. نقلی:
    1. دلایل قرآنی: مشهورترین آیه قرآن کریم درباره خاتمیت، آیه ۴۰ سوره احزاب است که خداوند می‌فرماید: "محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست؛ ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر هر چیزی دانا است". قراء قرآن، بر سر قرائت کلمه "خاتم" در این آیه به اختلاف افتاده‌اند و برخی این کلمه را به فتح تاء و برخی به کسر قرائت کرده‌اند؛ اما بنابر هر دو قرائت، با بعثت حضرت محمد (ص)، دیگر پیامبری مبعوث نمی‌شود و دین او، واپسین دین آسمانی است. معنای این سخن آن است که شریعت اسلام تا قیامت ماندگار است و این فضیلتی بزرگ برای دین اسلام و حضرت محمد (ص) است[۷]. آیاتی دیگر نیز در قرآن می‌توان یافت که بر این حقیقت به صراحت و اشارت گواهی می‌دهند[۸]. بنابراین آیات، قرآن و رسالت پیامبر (ص) گستره‌ای جهانی و همیشگی دارد و ویژه مردم یا زمانی خاص نیست و شریعت اسلام تا قیامت ماندگار است[۹][۱۰].
    2. دلایل روایی: در روایات پرشماری از بزرگان معصوم (ع) بر خاتمیت اسلام و پیامبر اسلام (ص) تأکید شده است. از آن جمله است حدیث منزلت، غدیر خم، تمثیل و احادیث دیگر که آشکارا از خاتمیت سخن می‌گویند[۱۱][۱۲].
  2. دلایل عقلی: علمای شیعه دلایل متعددی در این باره دارند که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
    1. کمال و جامعیت اسلام: مراد این است که اسلام کامل‌ترین و جامع‌ترین دین آسمانی است به گونه‌ای که برای هدایت انسان، تا قیامت کافی است و دیگر نیازی به شریعتی تازه نیست. تجدید شرایع پیش از اسلام از آن رو بود که نقص شریعت پیشین از میان رَوَد و نیازهای جدید مردم برآورده شود؛ اما اینک با ظهور اسلام و نزول قرآن، کاستی‌ها از میان رفته‌اند و همه نیازهای انسان تا قیامت برای سعادت و تکامل برآورده شده‌اند. برخی متکلمان مسلمان، این دلیل را چنین سامان داده‌اند:احکام دین اسلام نظر به همه دوره‌های زندگی فردی و اجتماعی انسان دارند و با پیشرفت جوامع انسانی، نیازمندی انسان به آیین اسلام از میان نمی‌رود و اسلام با کاستی و نارسایی روبه‌رو نمی‌شود و نیاز به قوانین دینی جدید و پیامبری دیگر نمی‌افتد.
    2. بلوغ عقلی: بشر در روزگار پیامبر اسلام (ص) به چنان مرحله‌ای از بلوغ عقلی و فکری رسیده است که با مدد عقل و تعالیم اسلام از پس مسائل زندگی‌ خویش برمی‌آید و می‌تواند پذیرای قانون جامعی همچون اسلام شود. رسالت پیامبر اسلام از نوع قانون است نه برنامه؛ طرحی است کلی، جامع همه جانبه، معتدل و متعادل[۱۳].

خاتمیت در فرهنگ اصطلاحات علم کلام

نبوت تبلیغی

شبهات وابسته

درباره آموزه خاتمیت، خصوصا در دوران معاصر، شبهاتی وارد کرده‌اند که اندیشمندان اسلامی با دلایل مختلف به رد آنها پرداخته‌اند.

خاتم پیامبران به معنای زینت پیامبران

فرقه بهائیه که ادعای پیامبر جدید و شریعت جدید داشته‌اند، واژه "خاتم" در آیه چهلم سوره احزاب را به "انگشتر" معنا کرده واز آنجایی که انگشتر برای زینت است میگویند پیامبر(ص)، زینت پیامبران است نه آخرین آنها.

در پاسخ گفته‌اند که خاتم یعنی ختم(مُهر) کردن (یا به انتها رساندن)،به انگشترهم از آن جهت که به وسیله آن نامه و مانند آن را ختم و مُهر میکردند (و به بیان دیگر به پایان می رساندند) به آن خاتم گفته‌اند، نه اینکه خاتم یعنی انگشتر؛ و معنا کردن خاتم به انگشتر و زینت با معنای ظاهری آیه مغایرت دارد.[۲۳]

آخرین نبی، نه آخرین رسول

در چهلمین آیه از سوره احزاب حضرت محمد (ص) با عنوان "خاتم النبیین" معرفی شده‌اند و نه "خاتم الرسل"؛ از اینرو، اگر چه هیچ نبی‌ای بعد از ایشان مبعوث نشود اما ممکن است بعد از ایشان رسول دیگری مبعوث شود.

در جواب این اشکال گفته شده است که باتوجه به معنای رسول و نبی،یا هردو یکی هستند و یا اینکه رسالت مرتبه‌ای بالاتر از نبوت است و نبوت مقدمه رسالت است و ممکن نیست کسی نبی نبوده ولی رسول باشد پس با ختم شدن نبوت،رسالت هم به پایان میرسد.[۲۴]

نفی عمومیت دعوت پیامبر از آیات

برخی با استفاده از برخی آیات[۲۵] که انذار پیامبر را مخصوص یک قوم میداند سعی در نقض عمومیت دعوت پیامبر(ص) که از لوازم خاتمیت است& داشته‌اند.

در پاسخ گفته شده است که،اولا، متقابلا آیات زیادی هست که دلالت بر عمومیت دارد[۲۶]، و ثانیا، خطاب قرار گرفتن قوم خاص،نقض عمومیت دعوت پیامبر(ص) نیست،خود پیامبر(ص)هم درابتدا دعوت را از قوم خود شروع کردوسپس اهل حجاز ودر پایان مردم جهان را دعوت کردند.[۲۷]

امکان بعثت پیامبرانی در آینده

برخی از منکران خاتمیت با استدلال به برخی آیات مانند آیه ۳۵ سوره اعراف (ای فرزندان آدم، چون پیغمبرانی از جنس شما بیایند و آیات مرا بر شما بخوانند[۲۸]) در صدد اثبات امکان بعثت پیامبرانی پس از حضرت محمد (ص) برآمده‌اند.

درجواب گفته‌ شده‌است که این آیه درمورد خروج آدم(ع) از بهشت و خطاب خداوند به انسانهاست که برای هدایت شما در آینده پیامبران و شریعتی خواهد فرستاد.[۲۹]

نزول حضرت عیسی(ع) وحضرت خضر(ع) در آخر الزمان

منکرین در این شبهه می گویند که چطور پیامبر اسلام(ص)آخرین پیامبر است درحالی که حضرت عیسی(ع) وحضرت خضر(ع) زنده هستند و در آخر الزمان دوباره برمیگردند.

در جواب گفته شده‌است که بازگشت آنان به عنوان یک مسلمان است نه یک پیامبر.[۳۰]

منابع

  1. فرهنگ شیعه
  2. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. لسان العرب‌، ۱۲/ ۱۶۳؛ مفردات الفاظ القرآن‌، ۱۴۲.
  2. فرهنگ شیعه، ص 232.
  3. دایرة المعارف تشیع‌، ۷/ ۶.
  4. فرهنگ شیعه، ص 232.
  5. خاتمیت از دیدگاه عقل و قرآن‌، ۷.
  6. فرهنگ شیعه، ص 232.
  7. مجمع البیان‌، ۷/ ۳۶۲.
  8. ﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا ؛ سوره فرقان، آیه ۱؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ؛ سوره فصلت، آیه ۴۱ و ۴۲؛ ﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهِ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ؛ سوره انعام، آیه ۱۹؛ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ؛ سوره سبأ، آیه ۲۸.
  9. ر.ک: خاتمیت از دیدگاه عقل و قرآن‌، ۵۷ و ۷۱؛ تفسیر نمونه‌، ۱۵/ ۸؛ مجمع البیان‌، ۴/ ۲۸۲.
  10. فرهنگ شیعه، ص 233.
  11. ر.ک: بحارالانوار، ۱۶/ ۹۳، ۲۲/ ۵۳۱ و ۳۷/ ۲۵۵؛ مجمع البیان‌، ۷/ ۳۶۲؛ وسائل الشیعه‌، ۱۸/ ۵۵۵، علل الشرایع‌، ۱/ ۱۲۲؛ احتجاج طبرسی‌، ۳۷.
  12. فرهنگ شیعه، ص 233.
  13. فرهنگ شیعه، ص 233-234.
  14. «محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است» سوره احزاب، آیه ۴۰.
  15. مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص۳۳۴.
  16. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۱۰-۱۱۱.
  17. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۱۱.
  18. «بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.
  19. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۱۲.
  20. مطهری، خاتمیت، ص۱۴۷ - ۱۴۰؛ همو، ختم نبوت، ص۳۶ - ۷.
  21. مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص۳۳۸.
  22. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۱۲-۱۱۳.
  23. مصباح، بخش۵، ص۱۸۱ـ۱۸۲
  24. المیزان ذیل آیه/مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۳۸
  25. مریم: ۹۷؛ قصص: ۴۶؛ سجده: ۳؛ یس: ۶
  26. مفاهیم القرآن،سبحانی،ج۳، ص۴۷۷ـ ۴۷۸
  27. مفاهیم القرآن،سبحانی،ج۳، ص۴۷۷ـ ۴۷۸
  28. « یا بَنی آدَمَ اِمَّا یاتِینَّکم رُسُلٌ منکم یقُصُّون عَلَیکم آیاتی»
  29. المیزان، ذیل آیه35 سوره اعراف
  30. زمخشری، ص545