آیه مودت در کلام اسلامی

مقدمه

یکی از آیات قرآنی که به آن بر امامت اهل بیت پیامبر (ص) استدلال شده، آیه ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۱] است که به اختصار آیه «مودت» نامیده می‌شود. خداوند در آیه ۲۳ سوره شوری فرموده است: ﴿ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ[۲].

آیه مودت در کتب کلامیون شیعی و سنی

خواجه نصیر الدین طوسی در تجرید الاعتقاد، آنجا که از طریق افضلیت امیرالمؤمنین (ع) بر امامت آن حضرت استدلال کرده است، آیه مودت را یکی از دلایل افضلیت آن حضرت به شمار آورده و گفته است: و وجوب المحبة. علامه حلّی در شرح آن گفته است: «این نوزدهمین وجه افضلیت امیرالمؤمنین (ع) است. تقریر آن چنین است: محبت و مودت علی (ع) نه دیگر صحابه، واجب بوده است، پس او بر دیگر اصحاب پیامبر (ص) برتر است. بیان مقدمه اول آن است که او از اولی القربی است، پس مودتش به دلیل کلام خداوند: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۳] واجب است»[۴].

علامه حلی، در دو کتاب دیگر خود، یعنی «منهاج الکرامه»[۵] و «نهج الحق و کشف الصدق»[۶] به آیه «مودت» بر امامت امیرالمؤمنین (ع) استدال کرده است. زین‌الدین بیاضی در «الصراط‌ المستقیم الی مستحقی‌ التقدیم»[۷]، عبدالرزاق لاهیجی در «گوهر مراد»[۸]، سید عبدالله شبر در «حق الیقین فی معرفه اصول الدین»[۹] و سید علی موسوی بهبهانی در «مصباح الهدایة فی اثبات الولایة»[۱۰] نیز به آیه «مودت» بر افضلیت و امامت امیرالمؤمنین (ع) استدال کرده‌اند.

این استدلال از سوی افرادی چون ابن تیمیه در «منهاج السنة النبویة»[۱۱]، فضل بن روزبهان در «ابطال نهج الباطل و اهمال کشف العاطل»[۱۲] و عبدالعزیز دهلوی در «التحفه الاثنا عشریه»[۱۳] مورد نقد واقع شده است و از سوی عالمان شیعه، مانند میر حامد حسین هندی در «عبقات الانوار»[۱۴]، قاضی نورالله شوشتری در «احقاق الحق و ازهاق الباطل»[۱۵]، شیخ محمد حسین مظفر در «دلائل الصدق لنهج الحق»[۱۶]، سید شرف‌الدین عاملی در «الکلمة الغراء فی تفضیل الزهراء»[۱۷] و سید علی میلانی در «نفحات الازهار»[۱۸] به نقدها و اشکالات آنان پاسخ داده شده است[۱۹].

آیه مودت و امامت عامه

سیره همه انبیا و اولیای الهی (ع) بر آن بوده که هرگز از امّت خود در مقابل ابلاغ رسالت الهی و هدایت آنان چیزی مطالبه نمی‌کردند؛ در حالی که خداوند در آیه ۲۳ سوره شوری، مطالبه حقّی از امّت اسلام می‌نماید که با دقّت در بیان آیه روشن می‌شود که حامل پیام خاصی در راستای رسالت حضرتش می‌باشد؛ به این ترتیب که: اولاً، شکر امّت در قبال زحمات رسالت نبوی (ص)، اجابت دعوت آن حضرت است؛ ثانیاً، راه بهره‌مندی از هدایت رسول خدا (ص)، ابراز مودّت به ذریه طیبه آن حضرت است؛ ثالثاً، با توجه به آنکه مودّت در لغت به معنای ابراز محبتی است که در عمل ظاهر شود، مودت به اولیای الهی (ع) هنگامی محقق می‌شود که محب در راستای هدایت و امتثال فرامین آنان گام بردارد. بنابراین، امر به مودّت به ذوی‌القربای رسول اکرم (ع) در آیه، اشاره به اصل تولّی و تبرّی دارد؛ به این ترتیب که خداوند امر به تولّی به ولایت آن دسته از ذوی‌القربای پیامبراکرم (ص) می‌نماید که عصمت آنان مانند حضرتش به ضمانت الهی و علم آنان به تعلیم پروردگار باشد. خداوند همچنین امر به تبرّی از دشمنان آنان می‌نماید[۲۰].

از آیه مودت، می‌توان با سه بیان مختلف در موضوع امامت عامه اقامه برهان کرد.

بیان اول

با توجه به واژه‌های کلیدی آیه، از جمله مودت و ذوی‌القربی و نیز اجر رسالت و ارتباط آنها در سیاق آیه مورد استدلال، می‌توان برهان اول را با حد وسط قرار دادن اجر رسالت بیان کرد.

صورت منطقی برهان اول را با بهره‌مندی از آیات نازله درباره اجر رسالت انبیا الهی (ع) و مقایسه آنها با آیه مودت، می‌توان به صورت زیر تشکیل داد:

اولاً، خداوند اجر رسالت را استقرار در صراط مستقیم هدایت بیان می‌دارد و می‌فرماید: ﴿قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا[۲۱].

عکس مستوی این آیه می‌تواند برای قیاسی اقترانی قرار گیرد و بگوییم: پذیرش هدایت انبیا (ص) و اتخاذ صراط مستقیم الهی و درنتیجه، تولّی به ولایت انبیا الهی (ع)، اجر رسالت آنان و از جمله رسول خدا (ص) محسوب می‌گردد.

ثانیاً، آیه مودت را صغرای قیاس قرار داده و می‌گوییم: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى؛ بنابراین: اجر رسالت رسول خدا (ص) تنها با ابراز مودت و اطاعت و تولی به ولایت ذوی‌القربای حضرتش (ع) ادا می‌گردد.

نتیجۀ قیاس آنکه: پذیرش هدایت الهی و استقرار در صراط مستقیم پروردگار و تولی به ولایت رسول خدا (ص)، با ابراز مودت اطاعت به ذوی‌القربای آن حضرت (ع) و تولی به ولایت آنان حاصل می‌گردد.

اکنون با توجه به مباحثی که در طی برهان گذشت، می‌توانیم با کمک نتیجه قیاس اول، شکل منطقی قیاس دومی را ترتیب دهیم که در آن کبرای قیاس، نتیجه قیاس قبلی است و صغرای آن برگرفته از بحث لغوی مطرح شده در آغاز استدلال و نیز روایات وارده از مقام عصمت است:

اولاً، استقرار در صراط مستقیم الهی با مودت و اطاعت و تولی به ولایت ذوی‌القربای رسول خدا (ص) حاصل می‌گردد.

ثانیاً، ذوی‌القربای حضرتش (ع) در آیه مودت، منحصر در افراد حاضر در حدیث کسا و ائمه معصومین از ذریه حضرتش (ع) هستند.

نتیجه آنکه: صراط مستقیم الهی با ابراز مودت و اطاعت و تولی به ولایت ائمه هدی (ع) حاصل می‌گردد. بدیهی است که لازمه تولی به ولایت امام معصوم، وجود و حضور دائمی او در میان امت است. به این ترتیب، آیه مودت، امامت عامه را اثبات می‌نماید[۲۲].

بیان دوم

این بیان با محوریت ضرورت عقلی شکر منعم تبیین شده است. به این ترتیب که: تحقق شکر صحیح از بنده در درگاه پروردگار، متوقف بر سه امر است: اولاً، معرفت به اصل نعمت؛ ثانیاً، معرفت به صاحب نعمت و ثالثاً، فراگیری راه صحیح استفاده و ابراز نعمت در جهت رضای مُنعِم. آیه شریفه با بیانی زیبا، هر سه امر را متوقف بر مودت به اهل بیت (ع) بیان می‌دارد؛ به گونه‌ای که اگر امت مودت مرضی رضای رسول خدا (ص) را نسبت به ذوی‌القربای حضرتش (ع) به جا آوردند، شکر نعمت آن حضرت را ادا کرده‌اند و در غیر این صورت، به هر نحو که تشکر از آن حضرت بنمایند، اجر و شکر رسالت را ادا ننموده‌اند.

خداوند در آیه مودت ابتدا با امری ارشادی وجوب شکر زحمات رسول خدا (ص) و اعطای فضل کبیر به امت اسلام به برکت وجود حضرتش را بیان می‌دارد و به طور عام به امت اسلام گوشزد می‌نماید که عقلاً و شرعاً واجب است که اجر رسالت حضرتش را به طور کامل ادا نمایند. در این جهت، آنچه تأکید شده، ادای اجر رسالت پیامبر گرامی اسلام (ص) است؛ خواه حضرتش این اجر را برای خود بخواهد و یا امری الهی و برای صلاح امت اسلام باشد. در هر صورت، آنچه را که عقل ثابت می‌نماید، وجوب ادای اجر رسالت و شکر نعمت از صاحب نعمت ولایت است. البته با تحلیل عقلی و استدلال قرآنی (چنان‌که در بیان اول گذشت) روشن است که این اجر در جهت سعادت امت و با تولی کامل به ولایت حضرتش (ص) حاصل می‌گردد.

ثانیاً، آیه در سیاق استثنای از عموم نفی، شکر نعمت قرآن و رسالت حضرتش را منحصر در مودت به اهل بیت (ع) بیان می‌دارد. به این ترتیب، آیه شریفه هر سه محور برای تحقق شکر کامل را خلاصه در مودت به اهل بیت (ع) بیان می‌دارد. به این ترتیب، خداوند وجوب مولوی ابراز مودت قربی را به دنبال بیان ضرورت عقلی شکر منعم برای امت اسلام تکلیف می‌نماید.

توضیح آنکه: عقل درشکر وجود رسول خدا (ص) در میان امت، امر وجوبی به مودت به آن حضرت می‌نماید. با توجه به آنکه در آیه قبل خداوند وعده سعادت ابدی به مؤمنین و فضل کبیر را بشارت می‌دهد و می‌فرماید: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ[۲۳].

پس روشن می‌گردد که «فضل کبیر» در آیه قبل از آیه مورد استدلال، اشاره به مقامات برجسته مؤمنین در دنیا و آخرت دارد که به واسطه ایمان به رسول خدا (ص) به ایشان تفضّل شده است. عقلاً چنین فضل کبیری شکر عظیمی را به درگاه رسول خدا (ص) می‌طلبد. به این ترتیب، فحوای آیه مودت چنین است: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا علی رسالتی یعنی الفضل الکبیر ﴿أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ. آیه شریفه درادامه، مودت را به اقتراف حسنه معنا می‌کند و می‌فرماید: ﴿وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا با توجه به معنای اقتراف -یعنی ذوب شدن در امری- مودت کامل به رسول خدا (ص) یعنی ذوب شدن در ولایت آن حضرت؛ تا به آنجا که نه تنها کمترین مخالفتی در عمل با آن حضرت ابراز ننماید، بلکه در اعتقاد قلبی نیز کمترین نارضایتی نسبت به فرامین آن حضرت نداشته باشد. تنها در این صورت است که شکر کامل از خداوند و رسول خدا (ص) محقق گردیده است.

در آیه مودت، خداوند اصل عقلی شکر نعمت رسول خدا (ص) را که عبارت از ابراز ارادت و مودت به آن حضرت است، با مودت به اهل بیت (ع) بیان می‌دارد. درنتیجه، همه آثاری که عقل بر مودت به رسول گرامی اسلام (ص) قرار می‌دهد، خداوند وجوباً بر مودت بر اهل بیت (ع) بیان می‌دارد و می‌فرماید: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى.

نتیجه آنکه: هر سه محوری که عقلاً وجوب شکر نعمت وجود رسول خدا (ص) را ثابت می‌کرد، در مودت به اهل بیت (ع) خلاصه می‌گردد. به این ترتیب، شناخت قرآن و هدایت نبوی -به عنوان اصلی‌ترین نعمت الهی- و نیز شناخت مقام ولایت الهی و رسولش (ص) -به عنوان صاحبان اصلی نعمت- و نیز تنها راه منحصر بفرد ابراز و استفاده و برخورداری از نعمت هدایت الهی در آیه مورد استدلال، در مودت به اهل بیت (ع) خلاصه شده است[۲۴].

حد وسط در این بیان، اصل عقلی وجوب شکر منعم است. به این ترتیب که خداوند در آیه مودت، با توجه به این اصل، ضرورت تشکر از رسول خدا (ص) و ادای اجر رسالت آن حضرت را عقلاً و شرعاً یادآور می‌شود و آیه در صدد بیان راه صحیح شکر نعمت وجود رسول خدا (ص) و هدایت ارشادی حضرتش و ارائه قرآن از طرف خداوند به برکت وجود مقدس آن حضرت است.

در این بیان، اولاً، ضرورت عقلی شکر رسول خدا (ص) را ثابت کردیم و ثانیاً، شکر رسول خدا (ص) را بنا بر صریح آیه، عیناً به شکر از ذوی‌القربای حضرتش (ع) برگرداندیم. به این ترتیب ثابت شد که اگر شکر نعمت و نیز صاحب نعمت واجب است، شکر نعمت وجود مقدس رسول خدا (ص) و هدایت ایشان، تنها با مودت به ذوی‌القربای حضرتش (ع) امکان‌پذیر است. صورت منطقی این برهان طی قیاسات زیر تبیین می‌گردد:

صورت اول:

عقلاً ابراز مودت و قدردانی از رسول خدا (ص)، شکر از حضرتش است؛ شکر از رسول خدا (ص) (صاحب نعمت) عقلاً و شرعاً واجب است؛ نتیجه آنکه: ابراز مودت به رسول خدا‌(ص)، که در عمل تولی به ولایت حضرتش می‌باشد، عقلاً و شرعاً واجب است.

صورت دوم:

صورت دوم قیاس را می‌توان به اشکال گوناگون اقترانی و یا استثنایی بیان کرد. به این ترتیب که با استفاده از نتیجه قیاس اول، قیاس استثنایی زیر را تشکیل دهیم و بگوییم: اگر شکر رسالت رسول خدا (ص) (اجر رسالت) واجب است، آن امر(بنابر آیه مودت) منحصر در مودت به اقربای حضرت (ع) است و لکن شکر رسالت حضرتش (ص) واجب است؛ پس مودت به اقربای حضرتش نیز واجب است.

اثبات تلازم در قیاس استثنایی به این ترتیب است که: اولاً، شکر رسالت رسول خدا (ص) در عمل، تولی به ولایت آن حضرت است و بنا بر آیه مودت، به تولی از اقربای حضرتش (ع) باز می‌گردد. بنابراین، شکر رسالت حضرتش منحصراً در تولی به ولایت اقربای آن حضرت محقق می‌شود و آن، بنا بر آیه مودت، منحصراً در مودت به اقربای آن حضرت است. پس تولی به ولایت نبوی از طریق مودت به اقربای خاص آن حضرت، یعنی تولی به ولایت آنان محقق می‌شود.

ثانیاً، بنا بر آیه مودت، شکر نعمت نبوی واجب است؛ پس تولی به ولایت ذوی‌القربای مذکور در آیه مودت نیز واجب است[۲۵].

بیان سوم

در این بیان به شکر نعمت هدایت نبوی و رابطه کامل‌ترین شکر آن حضرت با بهره‌مندی از کامل‌ترین هدایت الهی و استقرار بر صراط مستقیم، به واسطه مودت به اهل بیت (ع) اشاره شده است. درنتیجه، اثبات می‌شود که آیه مودت اشاره به نزدیکترین و بهترین راه تقرب به خداوند دارد. در ابتدا سیر برهان را به صورت منطقی بیان می‌داریم و سپس به تبیین تلازمات آن می‌پردازیم.

اولاً، عقلاً شکر نعمت از اوجب واجبات است. از آنجا که نعمت به معنای خوشگواری و سازگاری امری با طبیعت مادی و یا معنوی انسان است، امری نسبی است و درنتیجه، رابطه مستقیمی میان شدت و ضعف بزرگی و ارزشمندی نعمت با مرتبه شکر آن وجود دارد؛ هر مقدار که نعمت باارزش‌تر باشد، شکر بیشتری را می‌طلبد.

حد وسط در برهان سوم، ضرورت ادای اجر رسالت بود؛ به این ترتیب که اجر همه انبیای الهی (ع) و انتظار پروردگار در قبال منت بزرگی که با انزال کتب آسمانی و ارسال رسل (ع) بر آنان دارد، تولی به ولایت آنان و استقرار در صراط مستقیم هدایت ایشان است؛ که در آیات قرآن با اتخاذ سبیل الی الرب بیان شده است. به این ترتیب، قیاس اقترانی را با کمک از اصل عقلی و آیه مودت و نیز آیه ۵۷ فرقان به صورت زیر ترتیب می‌دهیم

اولاً، اجر هر نبی، اتخاذ سبیل الی الرب است: ﴿قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا[۲۶]. عکس مستقیم این آیه کبرای قیاس قرار می‌گیرد؛ به این ترتیب که: اتخاذ راه توحید و استقرار بر صراط مستقیم، اجر هر نبی است.

ثانیاً، اجر رسول خدا (ص) منحصراً با مودت به اهل بیت (ع) تحصیل می‌شود.

نتیجه آنکه: استقرار بر صراط مستقیم هدایت، تنها با ابراز مودت به اهل بیت (ع) حاصل می‌گردد. با عنایت به تحلیل لغوی و سیاق آیه مودت (که به معنای ابراز محبت تنها نیست؛ بلکه مراد تولی به ولایت و اطاعت از مقام امامت اهل بیت عصمت و طهارت رسول خدا (ع) و نیز تبری از دشمنان آنان است) نتیجه استدلال به این ترتیب است: استقرار بر صراط مستقیم الهی، تنها با تولی عملی و نظری به ولایت ائمه هدی (ع) که ذوی‌القربای حضرتش هستند محقق می‌گردد[۲۷].

منابع

پانویس

  1. «بگو: من هیچ پاداشى از شما برای رسالتم درخواست نمى‌‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم اهل بیتم‌» سوره شوری، آیه ۲۳.
  2. «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.
  3. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  4. کشف المراد، ص۵۳۴.
  5. منهاج الکرامة، ص۱۴۷.
  6. نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۷۵.
  7. الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، ج۱، ص۱۸۸.
  8. گوهر مراد، ص۵۴۶.
  9. حق الیقین فی معرفه اصول الدین، ج۱، ص۱۹۹.
  10. مصباح الهدایة إلی اثبات الولایة، ص۱۷۴-۱۷۹.
  11. این کتاب در رد کتاب «منهاج الکرامة» علامه حلی نوشته شده است
  12. این کتاب در رد کتاب «نهج الحق و کشف الصدق» علامه حلی نوشته شده است.
  13. این کتاب در رد ادله شیعه بر امامت امیرالمؤمنین (ع) نوشته شده است.
  14. این کتاب در پاسخ به اشکالات عبدالعزیز دهلوی نگارش یافته است.
  15. این دو اثر در پاسخ به فضل بن روزبهان نگارش یافته است.
  16. این دو اثر در پاسخ به فضل بن روزبهان نگارش یافته است.
  17. الکلمة الغراء فی تفضیل الزهراء (س) درباره چند آیه قرآنی در فضایل حضرت زهرا (س) نگارش یافته است.
  18. این کتاب، تلخیص و تعریب کتاب «عقبات الأنوار» است.
  19. ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۹۱.
  20. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵، ص ۵۵۱.
  21. «بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد» سوره فرقان، آیه ۵۷.
  22. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵، ص ۵۷۴.
  23. «ستمگران را می‌بینی که از آنچه انجام داده‌اند هراسانند در حالی که (کیفر) آن بر آنان واقع خواهد شد و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند در باغ‌های بهشتند، نزد پروردگارشان هر چه بخواهند دارند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره شوری، آیه ۲۲.
  24. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵، ص۵۷۵ ـ ۵۷۷.
  25. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵، ص ۵۷۹.
  26. «بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد» سوره فرقان، آیه ۵۷.
  27. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵، ص۵۸۰ ـ ۵۹۰.