احباط و تکفیر
احباط در لغت، بهمعنای فاسد کردن و هدر دادن است و تکفیر نیز به همین معنا میآید و در اصطلاح احباط از میان رفتن ثواب یا استحقاق آن یا دیگر آثار عمل نیک بهوسیله گناه و تکفیر پوشیده و محو شدن عقاب یا استحقاق آن یا دیگر آثار گناه با انجام کار خیر است. اندیشمندان شیعه قائل به احباط نیستند مگر اینکه فرد مرتد شود که به سبب آن اعمال او از بین میرود. اهمیت بحث احباط بدان جهت است که با توجه به تفاسیر گوناگونی که از این بحث شده، اگر حقیقت آن به درستی بررسی نشود چه بسا انسان با انجام دادن گناهی دچار یأس و ناامیدی شده و تمامی اعمالش را بر باد رفته تصور کند، و همین حالت، باعث غوطهور شدن هرچه بیشتر وی در گرداب گناهان گردد. برخی از عوامل احباط عبارتاند از: ارتداد؛ شرک؛ کفر؛ انکار معاد؛ نفاق؛ دنیاطلبی. برخی از عوامل تکفیر نیز عبارتاند از: ایمان، عمل صالح و تقوا؛ نماز، زکات، ایمان به پیامبران و یاری آنها، قرض؛ هجرت، تبعید، جهاد، شهادت؛ توبه؛ پرهیز از گناهان بزرگ؛ حسنات؛ صدقه پنهانی و کفارات.
معناشناسی
احباط در لغت، بهمعنای فاسد کردن و هدر دادن است[۱] و تکفیر نیز به همین معنا میآید؛ هرچند تکفیر، معانی دیگری مانند نسبت دادن غیر به کفر و بیدینی نیز دارد[۲] و در اصطلاح احباط از میان رفتن ثواب یا استحقاق آن یا دیگر آثار عمل نیک بهوسیله گناه و تکفیر پوشیده و محو شدن عقاب یا استحقاق آن یا دیگر آثار گناه با انجام کار خیر است[۳].[۴]
احباط در آیات قرآن
احباط و واژههای همریشه آن ۱۶ بار در قرآن آمده است[۵] و تکفیر و واژههای همریشه آن ۱۴ بار در قرآن بهکار رفته است[۶]. در آیاتی، از احباط با واژگان و مضامین دیگری نیز یاد شده است؛ مانند: ابطال یا باطل[۷]، اضلال[۸]، هضم[۹]، هباء منثور[۱۰]، احتراق[۱۱]، عدم اغناء[۱۲]، خاکستر بر باد رفته[۱۳]، سراب در بیابان[۱۴] و ضایع کردن عمل[۱۵]. در آیاتی نیز از واژه تکفیر و مشتقاتش استفاده نشده؛ ولی با این موضوع ارتباط دارند؛ مانند: ۱۱۴ سوره هود که در آن زایل شدن گناه بهوسیله نیکی آمده و ۱۱ سوره نحل که در آن واژۀ تبدیل آمده و ۲۲ سوره رعد که در آن واژه «درء» بهمعنای برطرف کردن بهکار رفته است[۱۶].
ضرورت بحث
اهمیت بحث احباط بدان جهت است که اولاً، این بحث به طور گسترده در قرآن و روایات مطرح شده است، ثانیاً، با توجه به تفاسیر گوناگونی که از این بحث شده است، اگر حقیقت آن به درستی بررسی نشود، چه بسا انسان با انجام دادن گناهی دچار یأس و ناامیدی شده و تمامی اعمالش را بر باد رفته تصور کند و همین حالت، باعث غوطهور شدن هرچه بیشتر وی در گرداب گناهان گردد. از طرفی اگر حقیقت تکفیر درست تبیین نشود، ممکن است انسان به عملکردهای خویش بیش از اندازه خوشبین شده، دچار غرور و نخوت گشته و به صورت گستاخانه مرتکب گناه شود. بنابراین مسئله احباط و تکفیر شیوهای است که آدمی را در حوزه عملکردهایش در میان خوف و رجا قرار میدهد که بهترین حالت برای بندگان خداست[۱۷].
تبیین دیدگاهها
احباط و تکفیر از گذشته مورد بحث و نزاعِ متکلمان بوده است. بیشتر معتزله عقیده داشتند که امکان ندارد انسان در زمان واحد هم مستحق ثواب و هم مستحق عقاب باشد و ممکن نیست در نامه عمل کسی، هم حسنه و هم سیّئه وجود داشته باشد؛ بنابراین به احباط و تکفیر در عموم حسنات و سیئات قائل شدهاند.
امامیه و اشاعره، این نظر را نپذیرفته و گفتهاند: روش خداوند در کیفر و پاداش، از روش عاقلان در جامعه انسانی جدا نیست. عاقلان در مجازاتها و پاداشها و نیز در تحسین و تقبیح افراد، اعمال خیر و شرّ را جداگانه محاسبه میکنند[۱۸]. بنابراین، ممکن است انسان در زمان واحد، هم استحقاق ثواب و هم عقاب و هم عمل خوب و هم عمل بد داشته باشد. در این صورت اگر عفو الهی یا شفاعت شافعان شامل وی نشود، ابتدا بهسبب گناهانش کیفر میبیند؛ سپس ثواب ایمانش به او داده خواهد شد[۱۹]. براساس برخی آیات همچون ﴿فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًۭا يَرَهُۥ * وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍۢ شَرًّۭا يَرَهُ﴾[۲۰] کار نیک یا بد بیپاداش و کیفر نمیماند.
باید توجه داشت در بین همه فرقههای اسلامی دو مسأله، اجماعی و مورد قبول همه است است:
عوامل احباط
عوامل حبط عمل غیر مؤمنان
- ارتداد: (کفر پس از ایمان): خداوند، اعمال کسانی را که از دین خود برگشته، در حال کفر بمیرند، باطل دانسته و آنان را اهل دوزخ شمرده است:[۲۳].
- شرک: آیه ۱۷ سوره توبه ایمان به خدا را شرط ثواب و پاداش بر عمل صالح دانسته، شرک را موجب بطلان اعمال و خلود در آتش شمرده است[۲۴].
- کفر: آیاتی که کفر را عامل احباط بیان میکنند، به چند گروه تقسیم میشوند:
- کفر به پروردگار: براساس آیه ۱۸ سوره ابراهیم اعمال کافران مانند خاکستری که بادی شدید بر آن بوزد، نابود میشود: ﴿مَّثَلُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ بِرَبِّهِمْ أَعْمَـٰلُهُمْ كَرَمَادٍ ٱشْتَدَّتْ بِهِ ٱلرِّيحُ فِى يَوْمٍ عَاصِفٍ ...﴾[۲۵]؛
- کفر به آیات الهی: کفر به حجّتها و نشانههای الهی[۲۶] مانند قرآن و نبوت پیامبراکرم(ص)[۲۷] به همراه کشتن انبیا و آمران به عدل، یکی دیگر از عوامل احباط قرار داده شده است[۲۸]؛
- کفر به ایمان: یکی از عوامل حبط اعمال، انکار و نپذیرفتن دستورات الهی است. خداوند تأکید میکند که اگر کسی پس از شناخت ایمان، آن را انکار کند، تمام اعمال نیکش از بین رفته و در آخرت از زیانکاران خواهد بود[۲۹].
- انکار معاد: اعمال کسانیکه آخرت را دروغ پنداشتهاند نیز حبط میشود[۳۰].
- نفاق: آیات قرآن از کارشکنی منافقان خبر میدهد که نهتنها خود به جنگ نمیرفتند، بلکه از رفتن دیگران نیز جلوگیری میکردند و لذاست که خداوند به دلیل وجود این صفت در آنها اعمالشان را تباه میکند[۳۱].
- دنیاطلبی: دل بستن به دنیا و زندگی آن عامل دیگری برای احباط دانسته شده است[۳۲].[۳۳]
عوامل حبط عمل مؤمنان
آنچه تاکنون مطرح شد، آیات مربوط به غیر اهل ایمان بود؛ امّا در قرآن آیاتی وجود دارد که مربوط به حبط اعمال مؤمنان است برخی از این موارد عبارت است از:
- بلند سخن گفتن در حضور پیامبر اسلام: در آیه ۲ سوره حجرات صدا را بر صدای پیغمبر بلندتر کردن و نیز بلند سخن گفتن در مقابل آن حضرت، از عوامل حبط شمرده شده است[۳۴].[۳۵]
- منت و آزار بعد از انفاق در راه خدا: اگر کسی بعد از انفاق، بر خدا یا بر گیرنده آن منت بگذارد و او را آزار دهد[۳۶]، عمل او حبط و ثواب انفاق در راه خدا نصیبش نخواهد شد[۳۷].[۳۸]
- نافرمانی خدا و رسول: اطاعت نکردن از خدا و پیامبر(ص) نیز موجب حبط اعمال دانسته شده است: ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَأَطِيعُوا۟ ٱلرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوٓا۟ أَعْمَـٰلَكُمْ﴾[۳۹].[۴۰]
عوامل تکفیر
- ایمان، عمل صالح و تقوا: آیات در این زمینه ۴ گروه است: آیاتی که ایمان را عامل تکفیر میداند[۴۱].[۴۲]؛ آیاتی که ایمانِ توأم با عمل صالح را موجب تکفیر قرار داده است[۴۳]؛ آیاتی که ایمان همراه با تقوا را عامل تکفیر معرفی کرده است[۴۴]؛ آیاتی که در آنها تقوا بهتنهایی عامل تکفیر شمرده شده است[۴۵].[۴۶]
- هجرت، تبعید، جهاد، شهادت و...: هجرت، تبعید، تحمّل شداید و مصایب، جهاد و شهادت در راه خدا، به دلیل ارزشی که نزد خداوند دارند، هر کدام عامل مستقلی برای تکفیر محسوب میشوند[۴۷].
- توبه: خداوند در آیه ۸ سوره تحریم به مؤمنان دستور توبه نصوح (صادقانه) میدهد؛ به امید آنکه گناهانشان محو شود[۴۸].
- پرهیز از گناهان بزرگ: قرآن، ترک گناهان کبیره را موجب تکفیر گناهان صغیره میداند: ﴿إِن تَجْتَنِبُوا۟ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّـَٔاتِكُمْ﴾[۴۹].
- حسنات: خداوند در قرآن اصل مهمی را بیان کرده که اعمال نیک و حسنات قدرت پاککنندگی و از بین برندگی گناهان را دارند. بهخصوص نماز در اوقات مختلف شبانهروز از مهمترین حسناتی است که این خاصیت را دارد[۵۰].
- صدقه پنهانی: خداوند در آیه ۲۷۱ بقره انفاق پنهانی را موجب پوشاندن برخی از گناهان دانسته است[۵۱].
- کفارات: برای برخی از گناهان، کفّاره تعیین شده که پرداخت کفاره باعث از بین رفتن آن گناهان میشود؛ مانند گذشت از حق قصاص که کفّاره گناهان ولیّ مقتول است[۵۲].[۵۳] و یا کفاره شکستن قسم که عبارت از اطعام یا پوشاندن ۱۰ نفر مسکین یا آزاد کردن یک نفر برده است و اگر بر هیچ کدام توانایی ندارد، سه روز روزه گرفتن[۵۴].[۵۵]
منابع
پانویس
- ↑ المصباح، ص۱۱۸.
- ↑ التحقیق، ج۱۰، ص۷۹.
- ↑ الفروق اللغویه،ص ۲۱؛ الهیات، ج۴، ص۳۶۳.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «احباط و تكفیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص۱۹۱ ـ ۱۹۴؛ کوشا، محمد علی، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۵۸ ـ ۱۶۰؛ شجاعی، احمد، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۷۷.
- ↑ بقره، ۲۱۷؛ آلعمران، ۲۲؛ مائده ۵ و۵۳؛ انعام ۶، ۸۸؛ اعراف ۱۴۷؛ توبه ۶۹؛ هود ۱۶؛ کهف ۱۰۵؛ احزاب ۱۹؛ زمر ۶۵؛ محمّد ۹، ۲۸ و ۳۲؛ حجرات ۲.
- ↑ بقره ۲۷۱؛ آلعمران ۱۹۳ و ۱۹۵؛ نساء ۳۱؛ مائده ۶۵؛ انفال ۲۹؛ عنکبوت ۷؛ زمر ۳۵؛ محمّد ۲؛ فتح ۵؛ تغابن ۹؛ طلاق ۵؛ تحریم ۸.
- ↑ بقره ۲۶۴؛ اعراف ۱۳۹؛ هود ۱۶؛ محمّد ۳۳.
- ↑ محمّد ۱ و ۸.
- ↑ طه ۱۱۲.
- ↑ فرقان ۲۳.
- ↑ بقره ۲۶۶.
- ↑ جاثیه ۱۰؛ مسد ۲.
- ↑ ابراهیم ۱۸.
- ↑ نور، ۳۹.
- ↑ آلعمران ۱۹۵.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «احباط و تكفیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص۱۹۱ ـ ۱۹۴؛ کوشا، محمد علی، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۵۸ ـ ۱۶۰.
- ↑ شجاعی، احمد، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۷۷.
- ↑ المیزان، ج۲، ص۱۷۰.
- ↑ شرح باب حادی عشر، ص۲۸۸ ـ ۲۹۳؛ کشف المراد، ص۵۶۲؛ شرح المقاصد، ج ۵، ص۱۴۰.
- ↑ «پس هر کس همسنگ ذرهای نیکی ورزد، آن را خواهد دید، * و هر کس همسنگ ذرهای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.
- ↑ الهیات، ج۴، ص۳۶۴؛ شرحالمقاصد، ج۵، ص۱۲۵ـ۱۳۸؛ حقالیقین، ج۲، ص۲۲۱.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «احباط و تكفیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص۱۹۱ ـ ۱۹۴؛ کوشا، محمد علی، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۵۸ ـ ۱۶۰؛ شجاعی، احمد، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۷۷ ـ ۱۸۲.
- ↑ ﴿وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِۦ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌۭ فَأُو۟لَـٰٓئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَـٰلُهُمْ فِى ٱلدُّنْيَا وَٱلْـَٔاخِرَةِ وَأُو۟لَـٰٓئِكَ أَصْحَـٰبُ ٱلنَّارِ هُمْ فِيهَا خَـٰلِدُونَ﴾، «و (این کافران) پیاپی با شما جنگ میکنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.
- ↑ ﴿مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَن يَعْمُرُوا۟ مَسَـٰجِدَ ٱللَّهِ شَـٰهِدِينَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِم بِٱلْكُفْرِ أُو۟لَـٰٓئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَـٰلُهُمْ وَفِى ٱلنَّارِ هُمْ خَـٰلِدُونَ﴾، «مشرکان را نرسد که مساجد خداوند را آباد کنند با آنکه به زیان خویش بر کفر (خود) گواهند؛ کردارهای آنان تباه است و آنان در آتش، جاودانند» سوره توبه، آیه ۱۷.
- ↑ «حکایت کردار آنان که به پروردگارشان کفر ورزیدند چون (توده) خاکستری است که در روزی بادخیز باد بر آن بوزد ...» سوره ابراهیم، آیه ۱۸.
- ↑ التبیان، ج۲، ص۴۲۲.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج۷، ص۲۲۹.
- ↑ ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِـَٔايَـٰتِ ٱللَّهِ وَيَقْتُلُونَ ٱلنَّبِيِّـۧنَ بِغَيْرِ حَقٍّۢ وَيَقْتُلُونَ ٱلَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِٱلْقِسْطِ مِنَ ٱلنَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ * أُو۟لَـٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَـٰلُهُمْ فِى ٱلدُّنْيَا وَٱلْـَٔاخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّـٰصِرِينَ﴾، «آنان را که به آیات خداوند کفر میورزند و پیامبران را ناحقّ میکشند و دادفرمایان از مردم را به قتل میرسانند به عذابی دردناک نوید ده! * آنانند که در این جهان و در جهان واپسین کارهاشان تباه است و آنان را هیچ یاوری نیست» سوره آلعمران، آیه ۲۱-۲۲.
- ↑ ﴿...وَمَن يَكْفُرْ بِٱلْإِيمَـٰنِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُۥ وَهُوَ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ مِنَ ٱلْخَـٰسِرِينَ﴾، «و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه میشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.
- ↑ ﴿وَٱلَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بِـَٔايَـٰتِنَا وَلِقَآءِ ٱلْـَٔاخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَـٰلُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ﴾، «و کردار کسانی که آیات ما و دیدار جهان واپسین را دروغ شمردند تباه شد؛ آیا جز برای آنچه میکردند کیفر میبینند؟» سوره اعراف، آیه ۱۴۷.
- ↑ ﴿قَدْ يَعْلَمُ ٱللَّهُ ٱلْمُعَوِّقِينَ مِنكُمْ وَٱلْقَآئِلِينَ لِإِخْوَٰنِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا وَلَا يَأْتُونَ ٱلْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا * أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَآءَ ٱلْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَٱلَّذِى يُغْشَىٰ عَلَيْهِ مِنَ ٱلْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ ٱلْخَوْفُ سَلَقُوكُم بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى ٱلْخَيْرِ أُو۟لَـٰٓئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا۟ فَأَحْبَطَ ٱللَّهُ أَعْمَـٰلَهُمْ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرًۭا﴾، «بیگمان خداوند از میان شما کارشکنان (جنگ) را خوب میشناسد و (نیز) کسانی را که به برادران خویش میگویند: به ما بپیوندید و جز اندکی در جنگ شرکت نمیکنند *در حالی که به شما تنگچشمی میورزند آنگاه، چون بیم (جنگ) در رسد آنان را میبینی که در تو مینگرند چون کسانی که در بیهوشی جان میکنند، چشمهاشان (در چشمخانه) میچرخد و چون آن بیم از میان برود با زبانهایی تیز و تند به شما زخم زبان میزنند در حالی که» سوره احزاب، آیه ۱۸-۱۹.
- ↑ ﴿أُو۟لَـٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ إِلَّا ٱلنَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا۟ فِيهَا وَبَـٰطِلٌۭ مَّا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ﴾، «آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کردهاند نابود و آنچه انجام میدادهاند تباه است» سوره هود، آیه ۱۶.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «احباط و تكفیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص۱۹۷؛ کوشا، محمد علی، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۵۸ ـ ۱۶۰؛ شجاعی، احمد، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۸۵.
- ↑ ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَرْفَعُوٓا۟ أَصْوَٰتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ ٱلنَّبِىِّ وَلَا تَجْهَرُوا۟ لَهُۥ بِٱلْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَـٰلُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ﴾، «ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن میگویید؛ مبادا کردارهایتان بیآنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «احباط و تكفیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص۱۹۷؛ کوشا، محمد علی، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۵۸ ـ ۱۶۰.
- ↑ مجمعالبیان، ج۲، ص۶۵۰.
- ↑ ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تُبْطِلُوا۟ صَدَقَـٰتِكُم بِٱلْمَنِّ وَٱلْأَذَىٰ﴾، «ای مؤمنان! صدقههای خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید،» سوره بقره، آیه ۲۶۴.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «احباط و تكفیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص۱۹۸؛ کوشا، محمد علی، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۵۸ ـ ۱۶۰.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید» سوره محمّد، آیه ۳۳.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «احباط و تكفیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص۱۹۸؛ کوشا، محمد علی، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۵۸ ـ ۱۶۰.
- ↑ ﴿رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًۭا يُنَادِى لِلْإِيمَـٰنِ أَنْ ءَامِنُوا۟ بِرَبِّكُمْ فَـَٔامَنَّا رَبَّنَا فَٱغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّـَٔاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ ٱلْأَبْرَارِ﴾، «پروردگارا! ما شنیدیم فرا خوانندهای به ایمان فرا میخواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدیهای ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران» سوره آلعمران، آیه ۱۹۳.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج۹، ص۱۴۶.
- ↑ ﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّـَٔاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ ٱلَّذِى كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ﴾، «و بیگمان از گناهان آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، درمیگذریم و بهتر از آنچه انجام میدادند به آنها پاداش خواهیم داد» سوره عنکبوت، آیه ۷.
- ↑ ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِن تَتَّقُوا۟ ٱللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًۭا وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّـَٔاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَٱللَّهُ ذُو ٱلْفَضْلِ ٱلْعَظِيمِ﴾، «ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی مینهد و از گناهانتان چشم میپوشد و شما را میآمرزد و خداوند دارای بخشش سترگ است» سوره انفال، آیه ۲۹.
- ↑ ﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّـَٔاتِهِۦ وَيُعْظِمْ لَهُۥٓ أَجْرًا﴾، «این فرمان خداوند است که به سوی شما فرو فرستاده است و هر که از خدا پروا کند (خداوند) گناهانش را میپوشاند و برای وی پاداشی سترگ فراهم میگرداند» سوره طلاق، آیه ۵.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «احباط و تكفیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص۱۹۹؛ کوشا، محمد علی، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۵۸ ـ ۱۶۰.
- ↑ ﴿فَٱلَّذِينَ هَاجَرُوا۟ وَأُخْرِجُوا۟ مِن دِيَـٰرِهِمْ وَأُوذُوا۟ فِى سَبِيلِى وَقَـٰتَلُوا۟ وَقُتِلُوا۟ لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّـَٔاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّـٰتٍۢ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَـٰرُ ثَوَابًۭا مِّنْ عِندِ ٱللَّهِ وَٱللَّهُ عِندَهُۥ حُسْنُ ٱلثَّوَابِ﴾، «آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمیگردانم بنابراین بیگمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم میپوشم و آنان را به بوستانهایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است» سوره آلعمران، آیه ۱۹۵.
- ↑ ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ تُوبُوٓا۟ إِلَى ٱللَّهِ تَوْبَةًۭ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّـَٔاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّـٰتٍۢ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَـٰرُ...﴾، «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی» سوره تحریم، آیه ۸.
- ↑ «اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شدهاید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم میپوشیم» سوره نساء، آیه ۳۱.
- ↑ ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَىِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفًۭا مِّنَ ٱلَّيْلِ إِنَّ ٱلْحَسَنَـٰتِ يُذْهِبْنَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّٰكِرِينَ﴾، «و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره هود، آیه ۱۱۴.
- ↑ ﴿إِن تُبْدُوا۟ ٱلصَّدَقَـٰتِ فَنِعِمَّا هِىَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا ٱلْفُقَرَآءَ فَهُوَ خَيْرٌۭ لَّكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّـَٔاتِكُمْ وَٱللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌۭ﴾، «اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم میپوشد؛ و خداوند از آنچه میکنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۷۱.
- ↑ مجمعالبیان، ج۳، ص۳۰۹؛ تفسیر قرطبی، ج۶، ص۱۳۵.
- ↑ سوره مائده، آیه ۴۵.
- ↑ سوره مائده، آیه ۸۹.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، مقاله «احباط و تكفیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص۲۰۱ ـ ۲۰۳؛ شجاعی، احمد، مقاله «احباط و تکفیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۸۶.