عقیده زرتشتی‌ها درباره موعود و منجی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

عقیده زرتشتی‌ها درباره موعود و منجی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت
تعداد پاسخ۷ پاسخ

عقیده زرتشتی‌ها درباره موعود و منجی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

عبدالمجید زهادت

حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در این‌باره گفته است:

«در هزاره‌گرایی زردشتی، انتظار ظهور سه منجی از نسل زردشت مطرح شده است که ظهور ایشان سبب تقویت این آیین گردیده و بدی‌های اخلاقی را برطرف خواهد ساخت. سه منجی بزرگ زردشتی که در طول سه هزاره پایانی، ظهور می‌کنند، عبارتند از: هوشیدَر، هوشیدَرماه، سوشیانس (یعنی سودمند).

آخرین موعود زردشتی، سوشیانس برگزیده‌ای از نسل زردشت است. او مأموریت دارد دین او را به کمال رساند و از پیراهه‌ها و بدعت‌ها پاک کند و ظلم و ستم را از جهان برداشته، کارها را بر مبنای "گاهان" (= گاتها، مقدس‌ترین بخش اوستا) قرار دهد. پس از آن همه مردم، مطیع فرمان‌های دینی و با یک‌دیگر دوست و مهربان خواهند بود. خشکسالی و فقر و بدبختی از میان خواهد رفت و جهانِ آرمانی شکل خواهد گرفت. بنابراین موعود زردشتی اولاً فردی مشخص است که در اوستا به نام، معرفی شده است و ثانیاً با هدف نجاتِ جمعی بشر ظهور خواهد کرد.

البته بشارت‌های آشکار به ظهور سوشیانس به عنوان منجی موعود بشر، نه در "گاتها" بلکه در بخش‌های دیگر موجود است. موعودهای سه گانه در متون متأخر، یعنی اوستا نو، آن‌قدر روشن است که اسامی آنان و کیفیت تولدشان و اینکه هر سه از نسل زرتشت هستند و حتی نام مادران آنها و چگونگی باردار شدن مادران اینها[۱] در آن آمده است.

به هر‌حال بنابر آموزه‌های آیین زرتشت، تولد پیامبر این آیین، در پایان هزاره نهم و یا آغاز هزاره دهم بود و بعد از وی سه پسر آینده او که موعود‌های نجات‌بخش در این آیین معرفی شدند، به فاصله‌ هزار سال خواهند آمد که آخرین آنان سوشیانس، در پایان هزاره دوازدهم ظهور خواهد کرد. او موعود اصلی زرتشتیان محسوب می‌شود.

البته در جاماسب‌نامه شکل دیگری نیز آمده است: پیغمبر عرب، آخر پیغمبران باشد که در میان کوه‌های مکه پیدا شود. او با بندگان خود چیز خورد و به روش بندگان نشیند و دین او اشرف ادیان باشد و کتاب او باطل گرداند همه کتاب‌ها را... و از فرزندان دختر آن پیغمبر که خورشید جهان و شاه‌زنان نام دارد، کسی پادشاه شود در دنیا به حکم یزدان که جانشین آخر آن پیغمبر باشد... و دولت او به قیامت متصل باشد... و همه جهان را یک دین کند و دین‌گبری و زردشتی نماند و پیغمبران خدا و حکیمان.... و ابرها و بادها و مردان سفید رویان در خدمت او باشند[۲]»[۳].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» در این‌باره گفته است:

«برخلاف گمان برخی، که باور به منجی را برخاسته از پندارهای زخم دیدگان بشری دانسته‌‏اند، این باور، اعتقادی سترگ است که ریشه در امید بخشی‌‏های پیامبران الهی (ع) و اندیشوران بزرگ تاریخ دارد[۴].

از این‏‌رو برخی از نویسندگان معاصر از این باور با عنوان فتوریسم یاد کرده، چنین نوشته است: "فوتوریسم [۵]، یعنی اعتقاد به دوره آخر الزمان و انتظار ظهور منجی غیبی و مصلح جهانی و بزرگ، از جمله مسائلی است که در اصول عقاید ما، جای مهمّی را اشغال کرده است.

فوتوریسم عقیده‏‌ای است که در کیش‌‏های آسمانی: زوراستریانیسم "مذهب زردشت" و جودائیسم "مذهب یهود" و سه مذهب عمده: مسیحیت: کاتولیک، پروتستان، ارتدوکس و به طور کلی در میان مدعیان نبوت، به مثابه یک اصل مسلّم قبول شده و همگی به اتفاق بشارت ظهور همچو مصلحی را داده‏‌اند[۶].

فتوریسم یکی از مسائلی است که در بحث‌‏های تئولوژیک تمام مذاهب آسمانی "رشته تئولوژی بیبلیکال) درباره آن بحث و گفتگو شده است.

دار مستتر در طی کنفرانس‌‏هایی که به مناسبت ظهور "مهدی متمهدی" در سودان در فوریه سال ۱۸۸۵ میلادی در حضور عده کثیری برگزار گردید و سپس گفتارهای وی به شکل کتابی مستقل چاپ شد، می‌‏گوید: "می‌‏دانید که محمّد (ص) چگونه شریعت خود را بنیان نهاد؟ وقتی که او ظهور کرد، در عربستان افزون بر شرک ملی باستانی! سه دیانت بیگانه موجود بود: آیین یهود، دیانت عیسوی، کیش زردشت... نکته مشترکی که در این سه دیانت یافت می‌‏شد عبارت از اعتقاد به یک وجود فوق الطبیعه بود که بایستی در آخر الزمان ظهور کند و نظم و عدالت رفته را به جهان باز آرد و مقدمه خلود و سعادت دائم انسان را فراهم سازد.

شما همگی در کتاب یسوع بحثی را که مربوط به این موضوع است خوانده‌‏اید: مطابق آموزه‌‏های این سه دیانت پیش از ظهور منجی باید نیروی بد بر جهان حکم‌فرما شود[۷].

بر اساس تحقیقات پژوهش‏گران مسائل اسلامی، این عقیده در طول زندگی انسان‌‏ها پیوسته در میان همه ملت‌‏ها و پیروان ادیان بزرگ وجود داشته، و حتی اقوام گوناگون جهان چون: اسلاوها، ژرمن‏‌ها، اسن‏ها و سلت‌ها نیز، معتقدند که سرانجام باید پیشوایی در آخر الزمان ظهور کرده، بی‌عدالتی‏‌ها را از بین برده، حکومت واحد جهانی تشکیل داده، و در بین مردم براساس عدالت و انصاف داوری کند.

دین زردشت به عنوان یکی از دین‏‌های مطرح که دارای پیروانی است، همچون دیگر ادیان به موعود و منجی آخر الزمان اشاره کرده است. حال بدون در نظر گرفتن این‏که این دین آسمانی است یا خیر، در پاره‌‏ای از متون موجود این دین فرازهایی به مطلب یاد شده اشاره کرده است.، که البته این خود نیز دارای اهمیت است. از جمله می‌‏توان به کتاب‌‏های زیر اشاره کرد:

  1. اوستا؛ در بخش "کات‏ها" که یکی از بخش‏های چهارگانه "اوستا" است، در صفحات ۲۴ و ۹۸ نویدهایی درباره موعود جهانی، مصلح پایه‌‏گذار حکومت واحد جهانی دیده می‌‏شود.
  2. زند؛ در کتاب "زند" که از کتب مقدس زرتشتیان است، پس از آن‏که مقداری درباره شیوع فساد در آخر الزمان سخن به میان آورده، می‌‏گوید: "...آن‏گاه پیروزی بزرگ از طرف ایزدان می‌‏شود و اهریمنان را منقرض می‌سازند... پس از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده، بنی آدم بر تخت نیکبختی خواهند نشست..."[۸].
  3. جاماسب‏‌نامه؛ جاماسب در کتاب معروف خود "جاماسب‏‌نامه" از زرتشت نقل می‏‌کند که: "از فرزندان دختر پیغمبر که "خورشید جهان" و شاه‏ زمان نام دارد، کسی پادشاه شود در دنیا به حکم یزدان که جانشین آخر آن پیغمبر باشد.

باز در جاماسب‏‌نامه می‏‌خوانیم: "مردی بیرون آید از زمین تازیان، از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق، و بر دین جد خویش باشد، با سپاه بسیار، روی به ایران نهد و آبادانی کند و زمین را پر از داد کند"[۹].

جاماسب در آموزه‌‏های خود می‏‌گوید: "پیامبر عرب واپسین فرستاده است که از میان کوه‌‏های مکه ظاهر شود؛از فرزندان پیامبر شخصی در مکه پدیدار خواهد شد که جانشین آن پیامبر است و پیرو دین جدّ خود می باشد ... از عدل او گرگ با میش آب می‌‏خورد و همه‏ جهان به آیین "مهرآزمای" "محمّد" خواهند گروید".

در واپسین فراز از کتاب "زند بهمن یسن" که شرح و تفسیر "اوستا" می‌باشد، از ظهور مصلح جهانی و منتهی شدن حکومت آن حضرت به رستاخیز سخن گفته: "پس سوشیانس آفرینش را دوباره پاک بسازد و رستاخیز و تن پسین باشد".

در "زند و هومن‏یسن" از ظهور "سوشیانس" (نجات‏‌دهنده بزرگ جهان) خبر داده می‏‌گوید: "نشانه‌‏های شگفت‏‌انگیزی در آسمان پدید آید که به ظهور منجی جهان دلالت می‌‏کند و فرشتگانی از شرق و غرب به فرمان او فرستاده می‏‌شوند و به همه‏ دنیا پیام می‏‌فرستد".

آن‏گاه به مقاومت شریران در برابر او اشاره کرده، نوید می‏‌دهد که سرانجام همگی در برابر او سر تعظیم فرود می‌‏آورند. هنگامی که "گشتاسب" درباره چگونگی ظهور سوشیانس و کیفیت اداره جهان می‌‏پرسد، جاماسب حکیم، شاگرد زرتشت توضیح می‏‌دهد: "سوشیانس دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه‌‏کن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار گرداند".

در دین زردشت، موعودهایی معرفی شده‏‌اند که آنان را سوشیانت می‌نامند. این موعودها سه تن بوده‏‌اند که مهمّترین آنان واپسین ایشان است. و او "سوشیانت پیروزگر" خوانده شده است. این سوشیانت، همان موعود است، چنان‏که گفته‌‏اند: سوشیانت مزدیسنان، به منزله کریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان، مسیح یهودیان، فار قلیط عیسویان، و مهدی مسلمانان است‏[۱۰]»[۱۱].
۲. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رسول رضوی، در کتاب «امام مهدی» در این‌باره گفته است:

«"موعود" به کسی گویند که در یک یا چند دین آمدنش بشارت داده شده است. این شخص برای اصلاح امور انسان‌ها، مبارزه با کژی‌ها و ناراستی‌ها، ریشه‌کن کردن ظلم و ستم و برقراری صلح، دوستی و عدالت در جهان می‌آید؛ لذا او را "مصلح" می‌نامند.

در آیین زرتشت نیز به ظهور مصلح و منجی آخر الزمان تأکید شده است. بشارت‌های مختلفی در این آیین از آمدن مردی الهی و درستکار خبر می‌دهند که با ظهورش، صلح و راستی را بر عالم، حاکم خواهد ساخت. در آیین زرتشت سه موعود وجود دارد که آنها را "سوشیانت" می‌نامند و به ترتیب عبارتاند از: "هوشیدر" پروراننده قانون، "هوشیدر ماه" پروراننده نماز و نیایش و "استوت ارت" آخرین منجی که با آمدنش جهان نو می‌شود. طبق تعالیم آیین مذکور، مهمترین سوشیانت، همان کسی است که در آخر الزمان ظهور می‌کند، چنانکه گفته‌اند: سوشیانت مزدیسنان به منزله کریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان، مسیح یهودیان فارقلیط عیسویان و مهدی مسلمانان است[۱۲]. سوشیانس، یا سوشیانت به معنای خاص کسی است که در پایان جهان ظهور خواهد کرد و آنکه سوشیانت پیروزگر نام خواهد داشت، استوت ارت نیز نامیده خواهد شد[۱۳]. در اوستا کلمه سوشیانت حداقل هشتبار و استوت ارت حداقل دو بار ذکر شده است[۱۴]. در آنجا برای این مصلح موعود، صفات گوناگونی ذکر شده است؛ از جمله:

  1. "در آن هنگام که مردان دیگربار برخیزند و بی‌مرگی به زندگان روی آورند "سوشیانت" پدیدار شود و جهان را به خواست خویش نو کند"[۱۵].
  2. "بدان هنگام که "استوت ارت" پیک مزدا اهوره - پسر "ویسپ تورویری" از آب کیا نسیه برآید، گرزی پیروزی‌بخش برآورد که فریدون دلیر، هنگام کشتن "اژی دهاک" داشت"[۱۶].
  3. "یاران "استوت ارت" پیروزمند بدرآیند؛ آنان نیکاندیش، نیک‌گفتار، نیک‌کردار و نیک‌دیناند و هرگز سخن دروغ بر زبان نیاورند."[۱۷].

از موارد یاد شده استفاده می‌شود که در اوستا، علاوه بر بشارت ظهور مصلح در آخر الزمان، به صفاتی چون پیروزگر بودن موعود، قیام با شمشیر و دارای یارانی با خصال نیک اشاره دارد. برای آگاهی بیشتر، باید به دیگر کتاب‌های زرتشتیان، که در تفسیر اوستا و تبیین این آیین نوشته شده‌اند، رجوع کرد؛ از جمله:

  1. در کتاب معروف "زند"[۱۸] پس از ذکر مبارزه همیشگی "ایزدان" و "اهریمنان" آمده است: "... آنگاه پیروزی بزرگ از طرف ایزدان (خداپرستان) می‌شود و اهریمنان را منقرض می‌سازند ... پس از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصل خود رسیده بنی آدم بر تخت نیکبختی خواهند نشست[۱۹]. در این متن، همانند اوستا به ظهور مصلح آخر الزمان و به ذکر کلی مسئله ظهور مصلح موعود اشاره نموده است.
  2. جاماسب[۲۰] در کتاب "جاماسبنامه" از زرتشت نقل می‌کند: از زمین تا زیان (عرب) از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سر و بزرگتن و بزرگساق بیرون آید و بر آیین جد خویش و با سپاه بسیار روی به ایران نهد و آبادانی کند و زمین را پر از داد کند[۲۱].

این سخن به صراحت اوصاف مصلح موعود را ذکر می‌کند که:

  1. از سرزمین عرب ظهور خواهد کرد؛
  2. از اولاد هاشم است؛
  3. بر آیین جد خویش بوده و در نهایت، با قدرت و به نیروی قهر، نهضت خود را آغاز خواهد کرد. این اوصاف، همان اوصافی است که در احادیث برای امام مهدی (ع) ذکر شده و منطبق بر آن حضرت است؛ لذا اگرچه مطالب اوستا و زند تنها به ظهور منجی آخر الزمان اشاره دارند، ولی با توجه به متن جاماسبنامه می‌توان ادعا نمود که موعود آیین زرتشت، همان موعود دین اسلام است»[۲۲].
۳. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب‌الله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در این‌باره گفته‌است:

«در کتاب جاماسب[۲۳] چنین آمده است: "مردی بیرون آید از زمین تازیان از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق و بر دین جد خویش بود با سپاه بسیار رو به ایران نهد و آبادان کند و زمین پر داد کند و از داد وی باشد گرگ با میش آب خورد"[۲۴].

در کتاب "زند" از کتاب‌های مذهبی زرتشتیان چنین آمده است: "آنگاه فیروزی بزرگ از طرف ایزدان می‌شود، و اهریمنان را منقرض می‌سازند و تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارد و بعد از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده بنی‌ آدم بر تخت نیک‌بختی خواهد نشست"[۲۵].

جاماسب نیز در کتاب خود که به جاماسب‌نامه معروف است، ضمن مطالبی که از قول زرتشت در مورد پیامبر نقل می‌کند، در مورد پیامبر اسلام و دولت مهدی و رجعت گروهی از مردگان و... می‌گوید: "پیغمبر عرب آخر پیغمبران باشد که در میان کوه‌های مکه پیدا شود و بر شتر سوار شود و قوم او شتر سواران خواهند بود و با بندگان خود چیز خورد و به روش بندگان نشیند و او را سایه نباشد و از پشت سر مثل پیش رو ببیند و دین او اشرف ادیان باشد و کتاب او باطل گرداند همه کتاب‌ها را، و دولت او تاریک، یعنی عجم را بر باد دهد و دین مجوس و پهلوی را برطرف کند و نار سدیر و آتشکده‌ها را خراب کند و تمام شود روزگار پیشدادیان و کیانیان و ساسانیان و اشکانیان و از فرزندان دختر پیغمبر که خورشید جهان و شاه زمان نام دارد، کسی پادشاه شود. در دنیا به حکم یزدان که جانشین آخر آن پیغمبر باشد. در میان دنیا که مکه باشد و دولت او تا به قیامت متصل باشد و بعد از پادشاهی او دنیا تمام شود و آسمان جفت گردد و زمین به آب فرو رود، و کوه‌ها برطرف شود و اهریمن کلان را که ضد یزدان و بنده عاصی او باشد بگیرد و در حبس کند و از خوبان و پیغمبران گروه بسیاری را زنده کند و از بدان گیتی و کافران گروهی را..."[۲۶].

در کتاب "گات‌ها" که بخشی از اوستای زرتشتیان است، جملاتی ناظر به مهدی موعود آمده است از جمله تحت عنوان بامداد روز می‌گوید: "ای مزدا بامداد روز فراز آید، جهان را دین راستین فراگیرد با آموزش‌های فزایش‌بخش پر خرد، رهانندگان کیانند آنان که بهمن به یاریشان خواهد آمد، از برای آگاه ساختن، من تو را برگزیدم..."[۲۷]»[۲۸].
۴. آقای رضوانی؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:

«در کتاب معروف زردشتیان به نام "زند" بعد از آنکه سخن از مقابله و مبارزه ابدی بین ایزدان و اهریمنان به میان می آورد، می گوید: "در این هنگام فتح و پیروزی و نصرت از ناحیه ایزدان واقع می‌شود و بعد از نصرت و یاری ایزدان و نابودی نسل اهریمنان عالم به سعادت اصلی خود می‌رسد و فرزندان آدم بر کرسی سعادت و برکت خواهند نشست[۲۹].

جاماسب در کتاب "جاماسبنامه" از زردشت نقل کرده که فرمود: "مردی از سرزمین تازیان از ذریه‌هاشم خروج خواهد کرد،او مردی بزرگ سر، با جسمی عظیم، ساقی طولانی، بر دین جدش و با لشکری فراوان رو به ایران خواهد نمود، زمین را آباد کرده و آن را پر از عدل و داد خواهد نمود"[۳۰].

در همان کتاب بعد از بشارت به نبوت رسول اکرم (ص) می‌گوید: "و از ذریه دختر آن پیامبر که به (خورشید عالم و شاه زمان) معروف است، مردی به خلافت خواهد رسید که در دنیا به حکم یزدان حکم خواهد نمود، او آخرین خلیفه آن پیامبر در وسط عالم یعنی مکه است، و دولتش تا روز قیامت دوام خواهد داشت"[۳۱].

در کتاب "زند بهمن یسن" شرح کتاب "اوستا" کلام جاماسب را از قول استادش زردشت این چنین نقل می کند: "قبل از ظهور سوشیانس خلف وعده، دروغ، بی دینی و بی بند و باری در عالم گسترش می‌یابد، مردم از خداوند دور شده و ظلم و فساد عالم را فرا می‌گیرد. این امور، احوال عالم را دگرگون کرده و زمینه را برای ظهور منجی جهانی فراهم می‌آورد و علائمی که هنگام ظهور اتفاق می‌افتد عبارت است از حادثه عجیب و غریبی در آسمان ظاهر می‌شود که دلالت بر آمدن "خردشهر ایزد" دارد. ملائکه از طرف مشرق و مغرب به اذن او فرستاده می‌شوند تا خبرها و اعلان‌ها را به عالم برسانند"[۳۲]. و نیز در کتاب "زند بهمن یسن" می خوانیم: "و بعد از آن، سوشیانس عالم را پاک خواهد نمود، آن گاه قیامت برپا خواهد شد"[۳۳]. در همان کتاب در تفسیر کلمه سوشیانس آمده است: سوشیانس آخرین کسی است که می‌آید و زردشت را در عالم نجات خواهد داد»[۳۴][۳۵].
۵. آقای حکیمی؛
آقای محمد رضا حکیمی، در کتاب «خورشید مغرب» در این‌باره گفته است:

«در کتاب‌ها و آثار زردشت و زردشتی، درباره آخر الزمان، و ظهور موعود، مطالب بسیاری آمده است، از جمله در این کتاب‌ها:

  1. کتاب اوستا
  2. کتاب زند
  3. کتاب جاماسب‌نامه[۳۶].
  4. کتاب داتستان دینیک[۳۷].
  5. کتاب زراتشت‌نامه[۳۸].
در دین زردشت، موعودهایی معرفی شده‌اند که آنان را سوشیانت می‌نامند. این موعودها سه تن بوده‌اند که مهم‌ترین آنان آخرین ایشان است. و او "سوشیانت پیروزگر" خوانده شده است. و این سوشیانت، همان موعود است، چنان‌که گفته‌اند: سوشیانت مزدیسنان، به منزله کریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان، مسیح یهودیان، فارقلیط عیسویان، و مهدی مسلمانان است[۳۹]»[۴۰].
۶. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند: «در هزاره‌گرایی زردشتی، انتظار ظهور سه منجی از نسل زردشت مطرح شده است که ظهور ایشان سبب تقویت این آیین گردیده و بدی‌ها و زشتی‌های اخلاقی را برطرف خواهد ساخت. سه منجی بزرگ زردشتی که در طول سه هزار پایانی، ظهور می‌کنند، عبارتند از: هوشیدَر، هوشیدَرماه و سوشیانس (یعنی سودمند). آخرین موعود زردشتی، سوشیانس برگزیده‌ای از نسل زردشت است. او مأموریّت دارد دین او را به کمال رساند و از پیراهه‌ها و بدعت‌ها پاک کند و ظلم و ستم را از جهان برداشته، کارها را بر مبنای "گاهان" (= گاتها، مقدس‌ترین بخش اوستا) قرار دهد. پس از آن همه مردم، مطیع فرمان‌های دینی و با یک‌دیگر دوست و مهربان خواهند بود. خشکسالی و فقر و بدبختی از میان خواهد رفت و جهانِ ِآرمانی شکل خواهد گرفت. بنابراین موعود زردشتی اولاً فردی مشخص است که در اوستا به نام، معرفی شده است و ثانیاً هدف نجاتِ جمعیِ بشر ظهور خواهد کرد. البته بشارت‌های آشکار به ظهور سوشیانس به عنوان منجی موعود بشر، نه در "گاتها" بلکه در بخش‌های دیگر موجود است. در جاماسب‌نامه آمده است: پیغمبر عرب، آخر پیغمبران باشد که در میان کوه‌های مکه پیدا شود. او با بندگان خود چیز خورد و به روش بندگان نشیند و دین او اشراف ادیان باشد و کتاب او باطل گرداند همه کتاب‌ها را... و از فرزندان دختر آن پیغمبر که خورشید جهان و شاه‌زنان نام دارد، کسی پادشان شود در دنیا به حکم یزدان که جانشین آخر آن پیغمبر باشد... و دولت او تا به قیامت متصل باشد.... و همه جهان را یک دین کند و دین گبری و زردشتی نماند و پیغمبران خدا و حکیمان ... و ابرها و بادها و مردان سفید رویان درخدمت او باشند[۴۱]»[۴۲].
۷. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«موعود زرتشتیان به لحاظ ساختاری تفاوت‌هایی با دیگر ادیان بزرگ دارد؛ چون برخلاف دیگر ادیان که پیروانشان منجی نجات بخشی را در آخر الزمان انتظار می‌کشند، زرتشتیان معتقدند سه پسر آینده زرتشت که با نام عمومی سوشیانت شناخته می‌شوند، موعودهای نجات بخشی هستند که هریک به ترتیب در سر هزاره‌ای ظهور می‌کنند. سوشیانس یا سوشیانت نام عمومی سه پسر زرتشت است که در آخر الزمان از نطفه وی متولد می‌شوند. این سه موعود زرتشتی یعنی هوشیدر، هوشیدرماه و سوشیانس در آخر الزمان هریک در سر هزاره‌ای ظهور می‌کنند تا اوضاع نابسمان جهان و مردمان را سامان بخشند. نام سوشیانس، به خصوص به آخرین منجی و موعود تخصیص یافته که آخرین مخلوق اهورامزدا نیز خواهد بود.

کلمه سوشیانس که از ریشه سو به معنای سودمند است، در اوستا سئوشیانت و در پهلوی به اشکال گوناگونی چون سوشیانت، سوشیانس، سوشانس، سوشیوس یا سیوشوس آمده است. در فروردین یشت، بند ۱۲۹، در معنی سوشیانت چنین آمده است: او را از این جهت سوشیانت خوانند، برای آن که او به کلیه جهان مادی سود خواهد بخشید[۴۳].

در گاتاها این کلمه چندین بار برای شخص زرتشت به کار رفته و پیامبر خود را سوشیانت خوانده؛ یعنی کسی که از وجودش سود و نفع برمی خیزد و سودرساننده است. همچنین چندبار دیگر در سرودها این واژه به صورت جمع آمده و زرتشت خود و یارانش را سودرسانندگان معرفی کرده است[۴۴]. در سایر قسمت‌های اوستا نیز غالباً سوشیانس‌ها به صورت جمع آمده و منظور از آن‌ها پیشوایان و جانشینان زرتشت است که در تبلیغ دین کوشا هستند و مردم را به راه راست هدایت می‌کنند[۴۵] در بخشی از یسنا[۴۶] که از ستایش فروَشی نیاکان یاد شده، آمده است: همه فروهرهای نیک توانای مقدس پاکان را می‌ستاییم از آن (فروهر) کیومرث تا سوشیانت پیروزگر[۴۷]

بنابه مندرجات کتاب پهلوی دادستان دینیک، هنگامی که سوشیانس در آخر الزمان ظهور کند، قیامت مردگان به مدت ۵۷ سال طول خواهد کشید. در این مدت، سوشیانس در کشور مرکزی، یعنی خونیرس،[۴۸] فرمان روا خواهد بود و شش تن از یارانش در شش کشور دیگر. اینان در طی مدت فرمان روایی شان، که باید به نوعی فرمان روایی معنوی و روحانی تلقی شود، همواره در حال اطاعت از سوشیانس و مجری فرمان‌های وی خواهند بود.

به صورت خلاصه زرتشتیان معتقدند: پس از زرتشت، سه پسر آینده او که موعودهای نجات بخش آخر الزمان در آیین مزدیسنا هستند و با نام عمومی سوشیانس خوانده می‌شوند، به ترتیب: هوشیدر در آغاز هزاره یازدهم، هوشیدرماه در آغاز هزاره دوازدهم و سوشیانس در پایان هزاره دوازدهم ظهور می‌کنند. ایشان می‌آیند تا ادامه دهنده راه زرتشت، زداینده پیرایه‌ها از دین او و پالاینده جهان از فساد و تباهی و سرانجام، منجیان مردمان و برپاکننده رستاخیز مردگان باشند[۴۹]

بنابر نوشته‌های پهلوی و چنان که گذشت، در پایان هر هزاره از آخرین دوره از عمر جهان، یکی از پسران زرتشت همچون رهایی بخشی برای یاری رساندن به دین بهی و شکست اهریمن و یارانش پدیدار می‌گردد. اندکی پیش از ظهور اولین منجی یعنی هوشیدر، دو نجات بخش دیگر که بنابر متون زرتشتی از جاودانان و بی‌مرگان هستند، قیام می‌کنند و زمینه را برای ظهور و آمدن هوشیدر آماده می‌سازند. این دو یکی بهرام و رجاوند[۵۰] و دیگری پشیوتن یا پشوتن[۵۱] است که بنابر متون موجود هریک نقش ویژه و رسالتی خاص برعهده دارند و با سخت کوشی و فداکاری همه آشوب‌ها و نابسامانی‌های برهم زننده آرامش و آسایش مزدیسنان را فرومی نشانند.

در پایان هزاره دهم و اندکی پیش از ظهور هوشیدر، پشوتن یا چهرومیان پسر شاه گشتاسب که بنابر روایات، خود یکی از بی مرگان و نجات بخشان است، جهت ترویج، بازسازی و برپا داشتن آیین‌های دینی قیام می‌کند و رهبری مؤمنان را به دست می‌گیرد. وی به همراه یکصد و پنجاه شاگرد گزیده‌اش - مردان پرهیزکاری که جامه سمور سیاه پوشیده‌اند - از کنگ دژ بیرون می‌آید و تمامی نیروهای اهریمن را شکست می‌دهد و جهان را از آلودگی پاک می‌کند. طبق مستندات زرتشتی روز قیام پشوتن، روز ششم فروردین ماه است[۵۲].

بنابر متون پهلوی، برای ظهور بهرام و رجاوند نشانه‌هایی ذکر شده که بیش تر آن‌ها همانند و قایع و رخ دادهایی است که در ابتدای هریک از هزاره‌ها (به و یژه هزاره هوشیدر) از آن‌ها یاد می‌شود»[۵۳].

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. اسامی مادران آنها در کتبی نظیر یشت سیزدهم بند ۱۴۱ – ۱۴۲ و در کتاب هفتم دینکرت فصول ۷ – ۱۰ آمده است و همینطور در یشت نوزدهم، درباره مادر سومین موعود "سوشیانس" صراحت دارد.
  2. ظهور حضرت مهدی (ع) از دیدگاه اسلام، مذاهب و ملل جهان، ص ۳۵۲ و ۳۵۶.
  3. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۴۰، ۱۴۱.
  4. ناگفته نماند که ما نمی‌‏خواهیم برای اثبات مهدی موعود (ع)، به بشارت‌‏های کتاب‌‏های ادیان و آیین‌های دیگر، استدلال کنیم و به طور اصولی نیازی بدان نداریم. بلکه می‏‌خواهیم بگوییم که عقیده به ظهور یک نجات ‏دهنده فوق‏ العاده‏ جهانی، یک عقیده مشترک دینی است که از مصدر وحی سرچشمه گرفته و همه پیامبران بدان بشارت داده‏‌اند. و همه ملت‌‏ها در انتظار آن هستند لکن در تطبیق آن خطا شده است.
  5. msirutuf .
  6. سید هادی خسروشاهی، مصلح جهانی و مهدی موعود عجل اللّه تعالی فرجه الشریف از دیدگاه اهل سنّت، ص ۵۵.
  7. پیشین، به نقل از: دار مستتر، مهدی در ۱۳ قرن، ترجمه محسن جهان‏سوز.
  8. محمّد بهشتی، ادیان و مهدویت، ص ۱۸.
  9. علی اکبر مهدی‏پور، او خواهد آمد، ص ۱۰۶- ۱۰۷؛ و نیز ر. ک: ناصر مکارم شیرازی، مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف انقلابی بزرگ، ص ۵۳.
  10. دایرة المعارف فارسی، ج ۱، ص ۱۳۷۳.
  11. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۱ - ۱۵.
  12. ر.ک: محمد رضا حکیم، خورشید مغرب، ص ۵۳، و حسین توفیقی، آشنایی به ادیان بزرگ، ص ۶۶.
  13. اوستا، دفتر سوم، فروردین پشت، بند ۱۱، (ج ۱، ص ۴۰۵- ۴۳۰).
  14. ر.ک: اوستا، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه.
  15. اوستا، زامیاد پشت، بند ۱۱، (ج ۱، ص ۴۸۷).
  16. اوستا، زامیاد، پشت، بند ۹۳، (ج ۱، ص ۵۰۲).
  17. اوستا، زامیاد پشت، بند ۹۵.
  18. زند؛ شرح، بیان، گزارش و تفسیر اوستا است که در عهد ساسانیان به زبان پهلوی نوشته شده است. محمد معین، فرهنگ معین، ج ۵، ص ۶۵۶.
  19. محمد صادقی، بشارات عهدین، ص ۲۳۸. این کتاب که در اواخر حیات آیت الله العظمی بروجردی تألیف شد به شدت از سوی آن بزرگوار مورد استقبال و مؤلفش بارها مورد تشویق قرار گرفت. در چاپ‌های بعدی، برخی علما تقریظ‌هایی بر این کتاب نوشتند؛ مثلا مرحوم علامه طباطبایی در مقدمه این کتاب می‌نویسد: "آری خداوند عز اسمه این افتخار را نصیب عالم فاضل، محقق بارع، خطیب شهیر اقای محمد صادقی- لسان المحققین لازال مویدا فی لسانه و بیانه- نمود که کتاب شریف بشارات عهدین را تألیف و بشارات نبوت را با تحقیقی انیق و بحثی عمیق از مصادر اصلیه با مدارک کافیه استخراج نموده و ... این بنده، به نوبه خود، در برابر این شاهکار گرانبها از معظم له شکرگزاری نموده و ..."
  20. در سنت زردتشتیان، جاماسب از خاندان هوگوه و بردار فر شوشتر بود که هردو برادر، وزیر گشتاسب بودند. جاماسب با دختر زردتشت به نام پورچیست ازدواج کرد. وی در ادبیات ایران و عرب به لقب فرزانه و حکیم خوانده شده است و پیش‌گویی‌هایی بدو نسبت داده‌اند که در رساله پهلوی "یادگار زریران" و "گشتاسب‌نامه دقیقی" و "جاماسب‌نامه" آمده است. فرهنگ معین، ج ۵، ص ۴۱۹.
  21. بشارات عهدین، ص ۲۴۳- ۲۴۴. مؤلف کتاب مذکور در پاورقی نوشته است که آن‌چه از جاماسب‌نامه در این کتاب نقل می‌شود از نسخه خطی است که در کتابخانه ملی ملک دیده‌ام که در ده قرن گذشته نوشته شده است."
  22. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۳-۶.
  23. (شاگرد زرتشت و برادر گشتاسب بن لهراسب)
  24. بشارات عهدین، ص ۲۵۸.
  25. بشارات عهدین، ص ۲۳۸.
  26. به نقل از ادیان و مهدویت، ص ۱۷.
  27. گاتها، ص ۹۸.
  28. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص۱۶ -۱۷.
  29. بشارات العهدین، ص۲۳۷، ۲۳۸؛ بشاره الظهور، ص۳۴.
  30. بشارت العهدین، ص۲۴۳، ۲۴۴.
  31. بشارت العهدین، ص۲۷۳؛ بشاره الظهور، ص۲۰.
  32. جاماسب نامه، ص۲۵.
  33. زند بهمن یسن، ص ۱۹
  34. زند بهمن یسن، ص۱۵۰.
  35. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۱۰۸، ۱۰۹.
  36. از آثار منسوب به مزدیسنان، مشتمل بر پرسش و پاسخی چند، که میان گشتاسب شاه و جاماسب حکیم، رد و بدل شده است. جاماسب را داماد زردشت دانسته‌اند - «دایرة المعارف فارسی».
  37. از موبد بزرگ منوچهر.
  38. از شاعر زردشتی، زردشت بهرام پژدو.
  39. دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۱۳۷۳.
  40. حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، ص ۵۳.
  41. ظهور حضرت مهدی (ع) از دیدگاه اسلام، مذاهب و ملل جهان،ص ۳۵۲ و ۳۵۶.
  42. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۶۸ - ۶۹.
  43. یشت ها، گزارش استاد پورداوود، ج۲، ص۱۰۱
  44. یسنا، ۱۳:۳۴، ۳:۴۶، ۱۲:۴؛ و نیز نک: رساله سوشیانس، گزارش استاد پورداوود، ص۷ - ۱۳؛ فرهنگ نام‌های اوستا، ج۲، ص۷۶۹-۷۷۰. همچنین درباره کلمه سوشیانس و اشتقاق آن و کاربرد مفرد و جمع آن در اوستای گاهانی و جدید نک: نجات بخشی در ادیان، محمدتقی راشد محصل، ص۴ - ۹
  45. نک: یسنا، ۷:۱۲، ۳:۱۳، ۱:۱۴، ۳:۲۰، ۵:۶۱، ۴:۷۰؛ ویسپرد، گزارش استاد پورداوود، ۱:۱۵، ۱۳:۱۱، ۱:۲۲؛ سروش یشت، ۱۷؛ فروردین یشت، ۱۷ و ۳۸. (به نقل از: رساله سوشیانس، ص۱۰ - ۱۱)
  46. ۱۰:۲۶
  47. یسنا، ۱: ۲۲۹
  48. خونیرَس، نام کشور میانه از هفت کشور زمین است که بنا به اساطیر ایرانی، در هزاره هفتم پدید آمده است. این نام در اوستا به صورت خونیرث (Xvaērөaoa) و در پهلوی خونیرس (Xvanēras) و در نوشته‌های فارسی خنیره یا خونیره (Xvanērah)، خنیرث و خنیرس آمده، وصفتی که برای آن آورده شده، نامی به معنی درخشان است. برای آگاهی بیش تر نک: اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته‌های پهلوی، رحیم عفیفی، ص۵۰۵، یشت ها، ج۱، ص۴۳۱ - ۴۳۳؛ زند آکاسیه، ص۹۰ و ۲۵۲؛ و یسپرد، ص۱۰۹ - ۱۱۷؛ فرهنگ نام‌های اوستا، ج۳، ص۱۴۲۸ - ۱۴۴۰
  49. مینوی خرد، ترجمه: احمد تفضلی، پرسش۱، بند۹۵
  50. نام وی به پهلوی: kaywahrām، و لقبش به پهلوی: warzāwand است. وی یکی از نجات بخشان زرتشتی است
  51. به پهلوی: pēšōtan و به اوستایی: pešō.tanū است. او پسر گشتاسپ کیانی می‌باشد. کریستن سن در کیانیان، ترجمه: ذبیح الله صفا، ص۸۵، می‌نویسد: پشیوتن پسر و یشتاسپ همان پیشی شی اُثْنَ، pišišyaothna در یشت ۱۳، بند ۱۰۳ ملقب به چهرمینوگ است (به نقل از: نیبرگ Nyberg در Le Monde Oriental, ۱۹۲۹, p.۳۴۵)
  52. ماه فروردین روز خرداد، ابراهیم میرزایی ناظر، ص۶۵ - ۶۷، بند۲۹
  53. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۸۲-۸۵.