طول عمر امام مهدی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۲۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

حضرت مهدی(ع) عمری طولانی تا هنگام ظهور دارد و این اعتقاد از ضروریات مذهب شیعه است. ادله مختلفی مانند اعجاز و قدرت الهی و دلایل عقلی و تجربی و تاریخی بر این امر اقامه شده است

مقدمه

مسلمانان معتقدند حضرت مهدی(ع) عمری طولانی دارد و همچنان زنده خواهد بود تا هنگام ظهور فرا برسد و عدالت را در جهان بگستراند. این اعتقاد از ضروریات مذهب شیعه است.

ادلۀ طول عمر امام مهدی(ع)

اعجاز و قدرت الهی

مهم‌ترین مسأله در طول عمر حضرت، قدرت الهی است. همانگونه که خداوند بر سرد شدن آتش بر ابراهیم[۱] و تولد حضرت عیسی بدون پدر[۲] قادر بود، قدرت دارد حجت خود را سال‌ها‌ی متمادی زنده نگه دارد؛ زیرا هرگز نمی‌توان اثبات کرد تنها اسباب و عوامل مادی شناخته شده مؤثرند، چه بسا عوامل دیگری در کار باشند.

از نظر عقل

امر محال به سه گونه تقسیم می‌شود:

  1. محال عادّی،
  2. محال وقوعی،
  3. محال ذاتی.

تمام معجزات و کرامات‌ها و سایر امور خارق‌العاده، اموری هستند که وقوع آنها از طرق عادّی و عادتاً محال بوده؛ اما از راه خرق عادت رخ داده‌اند. طول عمر خارق‌العاده در زمره محال ذاتی نیست که از وجود آن عدمش لازم آید، (اجتماع نقیضین) محال وقوعی نیز نیست که معلول و پدیده‌ای بدون علّت ایجاد شود. زنده ماندن یک انسان بعد از هزاران سال عادتاً محال است؛ ولی چنین امری از نظر عقل مردود نیست؛ لذا عمر بسیار طولانی خلاف عقل نیست. یادآور می‌شود هر مقدوری و هر امر ممکنی متعلّق قدرت خدای تعالی قرار می‌گیرد و پس از آنکه روشن شد طول عمر انسان ذاتاً محال نیست و این امر تحت شمول قدرت حقّ تعالی واقع می‌شود، باید توجّه کرد اگر مصلحتی اقتضا کند خداوند بنده‌ای را هزاران سال زنده نگه می‌دارد تا آن مصلحت حاصل گردد[۳].

از نظر علوم تجربی

از نظر علوم تجربیانسان چه میزان قادر است زندگی کند، به‌گونه‌ای که بیشتر از آن محال باشد؟ آیا علم می‌تواند سقف قطعی و بدون استثنا برای عمر بشر تعیین کند؟ پاسخ سؤال مذکور منفی است؛ زیرا از نظر علمی طول عمر انسان و مرگ او به عوامل بسیار گوناگون و مختلفی بستگی دارد، اموری از قبیل: عوامل ژنتیکی، محل زندگی، شغل، وضعیّت معیشتی، اخلاق و رفتار، خورد و خوراک، در معرض حوادث بودن و....

چرخه عمر در بسیاری از جانوران که مشکلات انسان را ندارند، بیشتر از انسان است؛ مثلاً لاک‌پشت دویست سال عمر می‌کند و سلول‌های داخلی برخی جانوران تا چهارصد سال زنده می‌ماند. امروزه ثابت شده است که بر اثر تلاش‌های علمی طول عمر متوسّط بشر بالاتر از گذشته شده و این تلاش‌ها همچنان ادامه دارد.

دانشمندان توانسته‌اند عمر نوعی مگس را با دور نگه داشتن از سموم و سایر خطرات، تا نهصد برابر عمر طبیعی آن برسانند. در مورد انسان نیز اگر بتوان اعضا و جوارح او را از خطرات و عوارض حفظ کرد می‌توان عمر او را چند برابر کرد؛ زیرا علّت مرگ انسان هفتاد یا هشتاد سال عمر کردن نیست بلکه فرسودگی‌ها، دچار حمله میکروب‌ها شدن و سایر عوارض است که با حفظ او از این خطرات، پیری و مرگ از بین می‌رود. به هر حال عمر طولانی از نظر علم نه تنها امری ممکن است که دست یافتنی بوده و موضوع تلاش دانشمندان نیز هست.

از نظر تاریخ

نه تنها طول عمر زیاد برای انسان امری ممکن است که واقع نیز شده است: در متون دینی و غیر آن اشخاصی معرّفی شده‌اند که هزاران سال عمر کرده‌اند و برخی از آنها هم اینک در قید حیات‌اند. این مطلب در متون دینی یهود، مسیح و اسلام آمده است. (به عنوان مثال در تورات، سفر تکوین، اصحاح پنجم، آیه ۵ عمر حضرت آدم ۹۴۰ سال ذکر شده است، همچنین عمر شیث ۹۱۲ سال، همان، این آیه ۸ و عمر نوح ۹۵۰ سال، همان، اصحاح نهم، آیه ۲۹ و... آمده) قرآن نیز بر این مطلب دلالت دارد و می‌فرماید: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ[۴]. از نظر قرآن کریم حضرت عیسی(ع) هم اکنون زنده است و طبعاً عمر آن حضرت تاکنون دو هزار سال می‌شود.

در مورد طول عمر هشام بن سالم از امام جعفر بن محمد الصادق(ع) نقل کرده است که فرمود: "نوح(ع) دو هزار و پانصد سال عمر کرد، از این عمر هشتصد و پنجاه سال قبل از بعثت و نهصد و پنجاه سال بین قوم خود آنها را به سوی حق دعوت می‌کرد و هفتصد سال بعد از فرود آمدن از کشتی (بعد از فرو نشستن طوفان)، آن‌گاه شهرها را آباد کرد و فرزندانش را در بلاد ساکن کرد. سپس در حالی که در آفتاب بود ملک الموت سراغ او آمد و به او سلام کرد، پاسخ سلام را داد و به او گفت: ای ملک الموت! برای چه آمده‌ای؟ گفت: برای قبض روح تو آمده‌ام. به او گفت: مرا می‌گذاری از آفتاب به سایه بروم؟ ملک الموت به او گفت: آری! آن‌گاه نوح(ع) جای خود را تغییر داد، سپس فرمود: "ای ملک الموت! گویی آنچه از دنیا بر من گذشت (مدت دو هزار و پانصد سال) مانند تغییر مکان من از آفتاب به سایه بود. دنیا در نظر من به اندازه همین از آفتاب به سایه آمدن بیشتر نیامد، سپس به ملک الموت گفت: مأموریت خود را انجام بده، پس روح حضرت را قبض کرد"[۵]. البته نام معمّرین دیگری نیز در روایات یهود، مسیحیّت و اسلام آمده است از قبیل حضرت خضر، الیاس و...[۶].[۷]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. سوره انبیاء، آیه ۶۹.
  2. سوره انبیاء، آیه ۹۱.
  3. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۱۷۶-۱۷۹.
  4. «و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال ـ میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند» سوره عنکبوت، آیه ۱۴.
  5. کمال الدین، ج۲، ص۴۷۴، باب ۴۶، حدیث ۱.
  6. کمال الدین، باب ۳۸، ص۳۵۸ به بعد.
  7. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۱۷۶-۱۷۹؛ فرهنگ شیعه، ص۳۳۰ ـ ۳۳۱؛ مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۴۷۱-۴۷۳؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۹۹.