بحث:شأن نزول آیه اکمال
مقدمه
بنا بر نظر مفسرین شیعه، این آیه در روز ۱۸ ذیحجه سال ۱۰ هجری نازل شد. چنان که در بحث روایی با تفصیل بیشتری اشاره میشود، پس از حجةالوداع و هنگام مراجعت رسول خداa به مدینه، در محلی به نام ضوجان، این آیه شریفه بر ایشان نازل شد: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ[۱].
بلافاصله، به دستور رسول اکرمa، ندای «الصلاة جامعة» داده شد. این گونه ندا معمولاً در امور مهمی مثل آمادگی برای مقابله با دشمن و جهاد اعلان میشد. وقتی مردم همه جمع شدند، حضرت فرمود: «چه کسی نسبت به شما اختیاردارتر از خود شما است؟» همه پاسخ دادند: خدا و رسولشa. پس ایشان دست علی بن ابی طالبS را بالا برده و فرمود: «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ، فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ مِنْ بَعْدِي».
بعد از این واقعه، خدای عزوجل این آیه را نازل کرد: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا.
سپس ابناسحاق راوی حدیث میگوید: من از ابیجعفر(ع) پرسیدم: «این جریان در چه روزی واقع شد؟» حضرت فرمود: «شب نوزده از ماه ذیالحجة سال دهم هجرت و بین این ماجرا و بین وفات رسول خداa صد روز فاصله شد»[۲]. مناقب ابنالمغازلی، بعد از حذف اوایل سند، از ابیهریره روایت کرده که گفت: «از اولین کسانی که با امیرالمؤمنینS بیعت کردند، ابوبکر و عمر بودند و عمر بن خطاب پیش آمد و گفت: «بَخْ بَخْ لَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ، أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ» (مبارک باد، مبارک باد برتوای پسر ابی طالبS؛ که مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمانی شدی!) و بعد از او گروه گروه مسلمانان با علیS بیعت کردند[۳].[۴]
مقدمه
درباره شأن نزول آیه دیدگاههای مختلفی وجود دارد. برخی گفتهاند که آیه در روز عرفه در حجةالوداع نازل شده است[۵]. ابنتیمیه گفته آیه در عرفه نازل شده و در غدیر خم آیهای نازل نشده است. وی پس از نقل روایتی از ابوهریره در نزول آیه در غدیرخم افزوده است: گوینده آن به خدا تهمت بسته است[۶]. مستند این سخن روایتی است از خلیفه دوم در پاسخ مردی یهودی که میگفت اگر این آیت بر ما نازل شده بود ما آن روز را عید میگرفتیم[۷]. از عمر روایت دیگری نیز نقل شده که آیه در شب عید در مزدلفه نازل شده است[۸]. ابنکثیر گفته است آیه اکمال در روز هشتم ذی حجه نازل شده و از برخی نقل کرده که روشن نیست آیه در چه روزی نازل شده است[۹]. برخی از راویان، به استناد گفته خلیفه دوم، نزول آن را روز جمعه و برخی به استناد نقل دیگری از وی، شب جمعه ثبت کردهاند[۱۰] و برخی گفتهاند آیه روز دوشنبه فرود آمده است[۱۱]. بنابراین، آیه درباره کامل شدن دین با حج است[۱۲]. مفسران مکتب اهل بیت(ع) با استفاده از شواهد ادبی و تاریخی و شأن نزول آیه اثبات کردهاند: مقصود از الْيَوْمِ روز بعثت یا فتح مکه نیست، زیرا عرب پیش از بعثت دینی نداشت که با آمدن پیامبرa کامل شده باشد و روز بعثت روز آغاز دین بود نه اکمال دین و کفار نیز در آن روز از نابودی دین ناامید نشدند و سالها با اسلام جنگیدند. در روز فتح مکه و یا نزول آیه برائت نیز دین کامل نگشت، چون احکام بسیاری از دین، پس از فتح مکه نازل شد. مراد از الْيَوْمِ روز عرفه نیز نیست، زیرا کفار قریش پیش از روز عرفه از چیرگی بر دنیای اسلام ناامید بودند. مراد تحریم خون و میته و مردار و قربانی برای بتان نیز نیست، چون این موارد در سوره مکی[۱۳] و نیز در آیه إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۴] ممنوع شده بود. مقصود از آن آیین حج نیز نیست، زیرا یکی از مناسک حجة الوداع، حج تمتع بود که پس از درگذشت پیامبرa در میان بیشتر مسلمانان فراموش شد. به علاوه، چطور ممکن است تعلیم چنین دستوری را اکمال دین بنامیم و تعلیم نماز و روزه و دیگر دستورها را تکمیل دین ندانیم. وانگهی، رابطه تعلیم حج تمتع با مأیوس شدن کفار از دین مردم چیست؟[۱۵]. راویان حدیث و مفسران پیرو اهل بیت(ع) و بخش عمدهای از محدثان و مفسران و مورخان دیگر مذاهب بر آناند که آیه اکمال پس از آیه تبلیغ در غدیر خم نازل شده است[۱۶] و مربوط به کامل شدن دین با نصب ولایت علیS است[۱۷]. دشمنان اسلام پس از ناکامی در تمام توطئهها در انتظار درگذشت پیامبرa بودند تا اسلام را نابود سازند و یا آن را از مسیر خود منحرف کنند. با نصب علیS، ممتازترین شاگرد مکتب پیامبرa به جانشینی آن حضرت، امید آنان برای نابودی دین از میان رفت، فخر رازی آن را تأیید کرده و سیوطی در الاتقان[۱۸] و الدر المنثور چندین روایت در این باره آورده است[۱۹]. طبری در کتاب الولایة به هفتاد طریق از زید بن ارقم نزول آیه اکمال را درباره علیS ثبت کرده است. ابوهریره شأن نزول آن را واقعه غدیر خم میداند[۲۰].
سیوطی در الدر المنثور به نقل از ابوسعید خدری گفته است: پس از نصب علیS به جانشینی پیامبرa در غدیر، جبرئیل آیه اکمال را آورد[۲۱]. مورخان نیز به استناد منابع تاریخی از افراد حاضر در غدیر این روایت را تأیید کردهاند[۲۲]. ائمه اهل بیت(ع) و مفسران پیرو آنان بر آناند که سوره مائده آخرین سوره و آیه اکمال و ولایت آخرین فریضه بوده است[۲۳]. برخی از مفسران میان دو قول مشهور در روز نزول آیه جمع کرده و گفتهاند جایز است بگوییم: خدای سبحان، معظم سوره را که در آن آیه “اکمال” و امر ولایت است در روز عرفه نازل کرده و پیامبرa نیز آن را بر مردم تلاوت کرده است. ولی پیامبرa بیان ولایت را به روز غدیر خم در هجدهم ذیحجه موکول کرد و برای چه بسا مراد از نزول آیه در روز غدیر تلاوت همراه تبلیغ فرمان ولایت باشد. در این صورت میان روایات تنافی وجود ندارد[۲۴]. مؤید این مطالب نیز سخن زرکشی است که چه بسا آیهای به جهت اهمیت آن دو بار نازل شده است[۲۵]. از صدر اسلام سه نظریه بنیادین درباره کمال دین در دست بوده و این دیدگاهها در جامعه معاصر امام رضاS نیز رواج داشته است و مردم درباره آن از ائمه(ع) پرسیدهاند[۲۶]. نخست این نظریه که دین به وسیله قرآن کامل شده و ما نیازمند سنت و امام و وصایت نیستیم. خلیفه دوم با شعار حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ! آغازگر این نظریه بود[۲۷]. نظریه دیگر این است که قرآن و سنت برای همه نیازمندیهای جامعه بسنده و کامل نیست و ما نیازمند به قیاس و یا استحسان هستیم. برخی نیز استفاده از قیاس و اجتهاد را بیانگر کمال دین شمردهاند[۲۸]. نظر سوم از مکتب اهل بیت(ع) است که دین کامل است و پیامبرa همه آنچه را امت نیاز دارد بیان کرده است. اصول و کلیات در قرآن و سنت بیان شده، ولی شرح و توضیح آن به ائمه(ع) واگذار شده است. هماهنگی کتاب و سنت نه تنها نقص دین نیست که عین کمال آن است. امیرمؤمنانS در برابر نظریه نقصان دین و نیازمندی آن به قیاس و دلایل شبه عقلی به سختی موضعگیری کرده و فرموده: خداوند دین ناقص را نازل نکرده است[۲۹].[۳۰]
پانویس
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ البرهان فی تفسیر القرآن (ط. موسسة البعثة، قسم الدراسات الإسلامیة، ۱۴۱۵ ﻫ.ق)، ج۲، ص۲۲۷.
- ↑ بشارة المصطفیa لشیعة المرتضیS (ط. المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۳ه.ق)، ج۲، ص۹۸.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۳۰۷.
- ↑ الدر المنثور، ج۲، ص۲۵۸؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۳۶؛ الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.
- ↑ منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۳۱۵-۳۱۷.
- ↑ صحیح البخاری، ج۱، ص۱۶؛ صحیح مسلم، ج۸، ص۲۳۹؛ جامع البیان، ج۶، ص۵۳؛ تفسیر کنز الدقائق، ج۴، ص۳۳.
- ↑ صحیح مسلم، ج۴، ص۲۳۹.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۵.
- ↑ السنن الکبری، نسائی، ج۲، ص۴۲۰.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۱۸۳.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.
- ↑ قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «بگو: در آنچه به من وحی شده است چیزی نمییابم که برای خورندهای که آن را میخورد حرام باشد؛ مگر مردار و یا خون ریخته یا گوشت خوک که پلید است و یا (آنچه) از سر نافرمانی جز به نام خداوند ذبح شده باشد اما کسی که (از خوردن آنها) ناگزیر شده است در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بیگمان پروردگارت آمرزنده بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۱۴۵؛ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «جز این نیست که (خداوند) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را به نام جز خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس هر کس ناگزیر (از خوردن آنها) شود در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۱۵.
- ↑ «جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.
- ↑ المیزان، ج۵، ص۱۷۱.
- ↑ مجمع البیان، ج۳، ص۲۴۶.
- ↑ شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۰۰.
- ↑ الإتقان، ج۱، ص۳۱.
- ↑ الدر المنثور، ج۲، ص۲۵۹.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۸ ص۲۹۰.
- ↑ الدر المنثور، ج۲، ص۲۵۹.
- ↑ البدایة و النهایة، ج۵، ص۲۱۳؛ ج۷، ص۳۴۹؛ تاریخ الیعقوبی، ج۳، ص۳۵؛ تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۹۰.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۸۹؛ متشابه القرآن، ج۲، ص۳۰.
- ↑ المیزان، ج۶، ص۱۹۶-۱۹۷.
- ↑ البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۰-۳۲.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۵، ص۷۲.
- ↑ صحیح البخاری، ج۱، ص۱۲۰.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۶۱؛ بحار الأنوار، ج۲، ص۲۸۴.
- ↑ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه اکمال»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۲۲۷-۲۳۲.