خمس
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۹ مهر ۱۴۰۲ توسط کاربر:Bahmani برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
خمس یکی از مالیاتهای دینی است که بر درآمدهای مسلمانان قرار داده شده است و باید به پیامبر و امام و در عصر غیبت به ولیّ امر مسلمین و مرجع تقلید داد و در موارد خاصی مصرف میشود.
مقدمه
«خمس» حقِ مالیِ مختص به بنیهاشم که عوض از زکات است و پس از غزوه بدر تشریع شد. خمس به هفت چیز تعلق میگیرد: غنایم جنگی، معادن، گنج (دفینه)، مال حلال مخلوط به حرام، سود ناشی از کسب و کار و جواهرهایی که با غواصی از دریا استخراج میشود. مصرف خمس برای شش مورد است: خدا، رسول(ص)، ذویالقربی، یتامی، مساکین و ابنسبیل که سه سهم اول به سهم امام و سه سهم دوم به سهم سادات معروف است[۱].
معناشناسی
خمس در لغت یک پنجم از هر چیزی است[۲] و در یکی از مالیاتهای دینی است که بر درآمدهای مسلمانان قرار داده شده است. آنچه از راه کسب و کار، معدن، گنج، غنایم جنگی و... به دست میآید، بیست درصد آن را (که همان خمس است) باید به پیامبر و امام و در عصر غیبت به ولیّ امر مسلمین و مرجع تقلید داد.
به خمس، "وجوهات" هم گفته میشود. خمس یکی از فروع دین و واجبات عملی اسلام است که در قرآن آمده: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى...﴾[۳] و از پشتوانههای اقتصادی حکومت اسلامی و بیت المال به حساب میآید[۴].
خمس، به معنای یک پنجم و به فتح خاء به معنای گرفتن یکی از پنجتاست[۵]. فقهای گذشته به سبب وضوح مفهوم خمس، به جای تعریف آن، به بیان حکم آن پرداختهاند[۶]. تنها از زمان شهید اول است که خمس به حقِ مالیِ مختص به بنیهاشم تعریف شده که عوض از زکات است[۷] و فقهای بعدی اجمالاً این تعریف را پذیرفتهاند[۸].[۹]
پیشینه
در میان ادیان پیشین پرداخت مال به صورت عملی عبادی برای مصرفهای خاص گزارش شده است[۱۰] و برخی از روایات، تشریع خمس را به زمان حضرت ابراهیم(ع) میرسانند[۱۱]. سنت عبدالمطلب در پرداخت خمس گنج نیز گزارش شده است[۱۲]. برخی گزارشهای تاریخی از وجود قانونی در دوران جاهلیت خبر میدهد که طبق آن برای امیر سپاه از غنیمتهای جنگی سهمی معادل یکچهارم بوده است[۱۳]. در اسلام در سال دوم هجری پس از غزوه بدر، آیه تشریع خمس[۱۴] نازل شد[۱۵]. در زمان خلفا پرداخت خمس غنایم جنگی رواج داشت و بر همین اساس میان صحابه در پنج یک کردن اراضی مفتوحه ایران و عراق اختلاف به وجود آمد[۱۶]. در منابع حدیثی شیعه[۱۷] و اهل سنت[۱۸] روایات فراوانی درباره خمس و احکام آن یافت میشود.
در میان آثار فقهی از زمان فقیهانی مانند ابن ابی عقیل عمانی که غیبت صغری را درک کردهاند[۱۹] تا دورههای بعد از آن، احکام خمس ضمن مسائل یا باب خاصی[۲۰] یا ضمن کتابی مستقل[۲۱] بررسی شده است[۲۲].
اهمیت و جایگاه خمس
خمس از جمله فرایض اسلامی و عبادتهای مالی است که قرآن کریم در بیان اهمیت آن، ایمان را با آن پیوند زده و آن را در کنار جهاد قرار داده است: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ﴾[۲۳] و عدم پرداخت آن از نگاه فقهی موجب تصرف غاصبانه خواهد بود[۲۴] که مانع از قبولی نماز میشود[۲۵].
از ظاهر عبارات برخی از فقها بر میآید که خمس که به سهم امام و سهم سادات تقسیم میشود، ملک شخصی آنان است[۲۶]؛ هرچند میان عالمان پیشین شیعه میتوان افرادی مانند کلینی را یافت که بحث خمس را در پایان مباحث امامت و حجت در کتاب کافی آوردهاند[۲۷]. این امر نشانگر این است که کلینی خمس را از شئون امامت میدانسته است[۲۸].[۲۹]
موارد مصرف خمس
براساس مشهور دیدگاه شیعه، خمس، شش سهم دارد؛ سه سهم آن مربوط به خداوند، رسول و خاندان اوست که این سهم به شخص رسول اکرم (ص) و پس از آن به امام (ع) تعلق میگیرد و سه سهم دیگر نیز عبارت است از فقرای سیّد، نیازمندان، کارهای عامّ المنفعه و آنچه که در راه تبلیغ و گسترش اسلام باشد و توسّط حاکم شرع و فقیه، یا به اذن او خرج شود. این نظر چنان مشهور است که برخی ادعای اجماع کردهاند[۳۰].[۳۱]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۲۱۷.
- ↑ بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و... است؛ سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۹۹.
- ↑ فراهیدی، العین، ۴/۲۰۵؛ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۲۱۷.
- ↑ حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۷۰؛ طوسی، المبسوط، ۱/۲۳۶؛ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۶۱۹.
- ↑ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۲۵۸.
- ↑ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۲۴۸؛ عاملی، مدارک الاحکام، ۵/۳۵۹؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۳۰.
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.
- ↑ کتاب مقدس، سفر اعداد، ب۱۸، ۸–۲۹، انجیل متی، ب۲۳، ۲۴.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۲/۵۷.
- ↑ صدوق، من لایحضر، ۴/۳۶۵.
- ↑ زبیدی، تاج العروس، ۸/۲۶۴.
- ↑ انفال، ۴۱.
- ↑ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۲۴۹ و ۲۵۵؛ جرجانی، تفسیر شاهی، ۱/۳۱۶.
- ↑ قطان، تاریخ التشریع الاسلامی، ۱۱۸.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۹/۴۸۳–۵۲۳.
- ↑ بخاری، صحیح البخاری، ۲/۱۳۶–۱۳۷.
- ↑ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۶۲۳.
- ↑ صدوق، المقنع، ۱۷۱؛ مفید، المقنعه، ۲۷۶؛ سید مرتضی، الانتصار، ۲۲۵.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۶/۲–۱۸۰؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۳۰–۳۱۶.
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.
- ↑ «و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۳۳۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۳۱.
- ↑ امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۱۵.
- ↑ منتظری، کتاب الخمس، ۱۱–۱۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۵۳۸.
- ↑ منتظری، دراسات، ۳/۱۱۵.
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.
- ↑ حمزة بن علی بن زهره حلبی، غنية النزوع، ص۱۳۰.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۲۸۷؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۹۹.