استقلال اقتصادی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
مقدمه
تلاش برای رسیدن به استقلال اقتصادی، خودکفایی و صنعتی شدن از اهداف آرمانی جوامع و ملتهای مختلف بوده و این رویکرد به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم، اذهان برنامهریزان و طراحان برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی در اکثر کشورهای مستقل و تازه استقلالیافته را به خود معطوف داشته است؛ لذا کشورهای مختلف در کنار سیاستها و تدابیری که در عرصههای اجتماعی و سیاسی به منظور بسیج افکار عمومی در راستای حرکت به سمت استقلال اقتصادی به عمل آوردند، به انتخاب سیاستها و استراتژیهای اقتصادی و صنعتی - با توجه به فرهنگ اجتماعی تاریخی، عوامل تولید، موقعیت ژئوپلیتیکی و مواد اولیه موجود در کشور خود - پرداختند. برای رهبران بسیاری از این کشورها این نکته آشکار بود که از طریق حضور فعال در عرصههای تجاری و تولید کالاهای واسطهای و سرمایهای نه فقط میتوان به رشد اقتصادی مداوم دست یافت، بلکه میتوان از میزان وابستگی اقتصادی به سایر کشورها بهویژه کشورهای قدرتمند کاست و تا حدودی به روابط نابرابر کشورهای فقیر با کشورهای ثروتمند سامان داد. به دنبال گسترش این اندیشه، تلاش مستمر برای نیل به استقلال اقتصادی و حضور فعال در عرصههای تجاری از اهداف اقتصادی دولت به شمار میآید و به منظور تحقق این هدف، دولتمردان در کشورهای در حال توسعه به دنبال انتخاب استراتژیها و راهکارهایی هستند که اقتصاد ملی این کشورها را هر چه بیشتر در جهت «به خود متکی شدن» سوق دهند[۱].
امام خمینی مبتنی بر هستیشناختی، انسانشناختی و شناختشناختی اسلامی راه توسعه کشور، استقلال اقتصادی و خودکفایی را اتکا بر نیروهای داخلی عنوان میکرد و لذا وجود عناصری چون باور به استقلال و اعتماد به نفس را شرط اساسی تحقق این امر میدانست. در چارچوب اندیشههای اقتصادی حضرت امام، بر استقلال اقتصادی به عنوان یک ضرورت تاکید شده تا آنجا که ایشان دستیابی به استقلال اقتصادی حتی با تحمل هزینه اجتماعی محاصره اقتصادی را سودمند میدانند[۲]. در مورد ضرورت استقلال اقتصادی از فحوای کلام امام میتوان دریافت که این ضرورت برای ایشان تا آنجا حائز اهمیت است که استقلال کشور را نجات کشور در تمام زمینهها به ویژه در عرصههای اقتصادی و صنعتی میدانند[۳]؛ و به دور از هر نوع تعارف عنوان میکنند که حتی حاضر هستند دست و بازوی همه کسانی که بیادعا و مخلصانه در صدد استقلال و خودکفایی کشورند را ببوسند[۴].
بسیاری از نظریهپردازان معاصر توسعه، رشد درونزا و رویکردهای مبنی بر خوداتکایی برای توسعه و تجارت را توصیه میکنند. تجربه تاریخی بسیاری از ملل حکایت از موفقیت جوامعی دارد که فرایند رشد و توسعه اقتصادی را با اتکا به تواناییها و استعدادهای داخلی به پیش بردهاند. این مهم به طور شفاف در افکار و اندیشههای اقتصادی حضرت امام به چشم میخورد؛ به ویژه اینکه آن حضرت اتکا به نیروهای داخلی، بهرهگیری از توان متخصصان بومی و ایجاد فضای لازم برای رشد استعدادهای ملی را به عنوان اصلیترین عنصر رشد و توسعه اقتصادی کشور مورد توجه قرار میدهند. در واقع امام استقلال اقتصادی و خودکفایی را به منزله انزوای تجاری و قطع رابطه با سایر دول در عرصه اقتصادی قلمداد نمیکند، بلکه حضور فعال در عرصه بین الملل همراه با تنوع تولید در بخشهای مختلف اقتصادی را مد نظر دارد.
نهایتاً اینکه امام خمینی تحریمها و محاصره اقتصادی را عامل مؤثری در دستیابی به خودکفایی، استقلال اقتصادی و تلاش در رهایی از وابستگی دانسته و هدیهای میداند که مردم را وا میدارد تا مایحتاج خود را تأمین کنند و امیدی به کشورهای غربی نداشته باشند. بر این اساس ایشان اهداف کلی برنامههای توسعه و نوسازی کشور را بدین مضمون بیان میکنند:
- تأکید بر حفظ ارزشها و شئون اخلاقی و اجتماعی و نیز سالمسازی اجتماعات.
- اولویت و تقدم خودکفایی کشاورزی بر بازسازی مراکز صنعتی.
- توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی به عنوان مهمترین عامل در کسب خودکفایی و بازسازی.
- دوری از تکیه بر صادرات نفت.
- تشویق به تولیدات داخلی و برنامهریزی برای توسعه صادرات.
- تقویت بنیه دفاعی و نظامی کشور و توسعه صنایع تسلیحاتی.
- جلوگیری از انحصار تجارت داخلی و خارجی به افراد خاص متمکن و مرفه و بسط آن به تودههای مردم و جامعه.
- برنامهریزی به منظور رفاه متناسب با وضع عامه مردم، توأم با حفظ شعائر و ارزشهای کامل اسلامی.
- مبارزه با فرهنگ مصرفی.
- آزادی واردات و صادرات و به طور کلی، تجارت بر اساس قانون و با نظارت دولت در نوع و قیمت.
- اولویت رسیدگی به خانواده معظم شهدا، جانبازان، اسرا و مفقودان.
- رعایت اصول ایمنی و حفاظتی مراکز و صنایع و ایجاد پناهگاههای جمعی برای مردم.
- استفاده از نیروهای عظیم مردمی در بازسازی و سازندگی[۵].[۶]
استقلال اقتصادی
انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ ایران را از وابستگی سیاسی نجات داد اما هنوز برای رسیدن به استقلال اقتصادی باید تلاشهای مستمر و جدی صورت بپذیرد. در واقع رسیدن به استقلال اقتصادی به مراتب مشکلتر از تحصیل اقتصاد سیاسی است. استقلال اقتصادی میتواند مقدمه استقلال فرهنگی نیز واقع شود. به نظر حضرت آیتالله خامنهای پیشرفت کشور مسبوق به استقلال اقتصادی است و پیشرفت بدون استقلال اقتصادی سرابی بیش نمیتواند باشد[۷]. ایران همواره مورد حقد و حسد استکبار جهانی بوده است و دشمنیها و توطئهها در سه دهه گذشته حتی یک روز هم متوقف نشده است. از آنجا که دشمن در تمام عرصهها با شکست مواجه شده است، در فاز جدید مکاید خود وارد عرصههای اقتصادی شده است. دشمن کیدی نبوده که در سال گذشته امتحان نکرده باشد از توطئه سیاسی و کودتای نظامی گرفته تا تحمیل جنگ هشت ساله و تهاجم فرهنگی و نبرد سخت و نرم علیه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران. امروز دشمن به این نتیجه رسیده که تنها راه باقی مانده و مؤثر توطئه اقتصادی است. حضرت آیتالله خامنهای راهکار مقابله با این توطئه و نقشه دشمن را استقلال اقتصادی و نجات کشور از وابستگی اقتصادی میدانند[۸]. بر همین مبنا حضرت آیتالله خامنهای سال ۱۳۹۰ را مزین به نام جهاد اقتصادی نمودند؛ چراکه هر جهادی در گام اول مسبوق به دشمنشناسی یا همان شناسایی هندسه فعالیت دشمن است. دشمنشناسی و اطلاع از طرح و برنامه خصم معاند، نحوه و چگونگی تجهیز، رویارویی و صف آرایی نیروهای خودی در برابر دشمن را مشخص مینماید. حضرت آیتالله خامنهای در همین خصوص خطاب به کارگران فرمودند: شما با کارتان با کسانی که میخواهند کشور را به سقوط اقتصادی بکشانند مبارزه میکنید[۹]. اما پرسش اینجاست چه کسانی میخواهند کشو را را به سقوط اقتصادی بکشانند؟ چه جریاناتی با تحقق عدالت و پیشرفت ایران مخالفاند؟ کدام دشمن، استقلال اقتصادی را تهدید میکند؟و... هر الگوی پیشرفتی بایستی تضمین کننده استقلال کشور باشد. در واقع شاخص پیشرفت تضمین و تحصیل استقلال کشور است[۱۰]. طبیعی است نسخه پیشرفت کشور، مقابله با کسانی است که میخواهند اقتصاد ملی را ساقط کنند. این خط همواره مورد حمایت حضرت آیتالله خامنهای و مردم بوده و هست. اما روندها و جریاناتی در خارج، داخل و حتی در درون ما وجود دارند که با خط کار و خدمت برای مردم مخالفاند و کاملاً برنامهریزی شده سقوط اقتصاد ملی را هدف گرفتهاند.
دشمن خارجی همان استکبار جهانی و نظام سلطه است که در قالبهای مختلف جنگ روانی، تحریمهای اقتصادی و در نهایت جنگ تمام عیار اقتصادی مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی و اقتصادی ایران را هدف گرفته است. دشمن خارجی مجموعهای منسجم از صهیونیسم بینالمللی و دول آمریکا و انگلیس، اسرائیل و برخی دول عربی است که با استفاده از ابزار شورای امنیت، تحریمهای ناعادلانه و یک جانبهای را علیه ایران وضع کردهاند. آثار برخی از این تحریمها عبارتاند از: قطع مبادلات بانکی در حوزه بینالمللی، بلوکه کردن برخی داراییهای خارجی ایران، محدودیت مبادلات فعالان اقتصادی ایرانی در خارج، افزایش هزینه مبادلات و ریسک مبادلاتی کشور و.... دشمن داخلی نیز - که آن هم سقوط اقتصاد ملی را نشانه گرفته - مجموعه جریاناتی است که در داخل کشور با توسل به ابزارهای مختلف سیاسی و اقتصادی چوب لای چرخ کار و خدمت میگذارند. گروههایی که مسائل اصلی کشور را به باد فراموشی سپردهاند و با حاشیهسازی و مسأله تراشی مانع از حرکت پرشتاب ملت ایران به سوی پیشرفت و عدالت میگردند. این جریانات در سال ۱۳۸۸ با تفتین به شبهه تقلب در انتخابات نزدیک به یک سال کشور را در معرض یک چالش ثانوی قرار دادند و مانع از آن شدند که اهداف اصلی ملت پیگیری شود. این گروههای منحرف داخلی در شرایط کنونی با یک لباس دیگر ظاهر شدهاند و سعی دارند با طرح مسائل انحرافی قطار پیشرفت را از مسیر اصلی خود منحرف کنند.
اما دشمن درونی چیزی نیست به جز بیکاری و تن آسایی. این دشمن خصم اکبر است. امام صادق(ع) میفرماید: «خداوند متعال بیکاری را دشمن انسان میداند». مطالعات و پژوهشهای مختلف درباره علل کندی پیشرفت در ایران نشان میدهد که یکی از موانع عمده در کنار سایر عوامل داخلی و خارجی، اصطکاکات فرهنگی به ویژه ضعف فرهنگ و اخلاق کار در ایران است. فرهنگ مصرفی، فرار از کار، تنبلی و کاهلی، انجام بدون کیفیت کار، بهرهوری پایین، فرهنگ غلط اشتغالهای کاذب، بیارزش شمردن کار زیردستان، بیکیفیت دانستن محصول کار هموطنان، عدم پایبندی به حداقلهای حقوق کارگران، گرایش به مصرف کالاهای خارجی و لوکس و پرهیز از خرید کالاهای داخلی و... آفات و سمومی است که فرهنگ کار را در کشور ایران تهدید میکند. جامعه ما در شرایط کنونی نیازمند تولید ثروت به روش اسلامی - ایرانی است. تولید ثروتی ممدوح است که در زیر چرخهای آن فقرا له نشوند و اغنیا حقوق موجود در اموال خود را بپردازند. بدیهی است چنین فرایندی مسبوق به تصحیح فرهنگ تلاش و اخلاق کار در جامعه ایران و بازسازی آن متناسب با الگوی پیشرفت ایرانی و اسلامی است. فرهنگی که در آن اوقات آحاد جامعه به سه وقت کار، عبادت و استراحت و رسیدگی به خانواده تقسیم میشود. کار در ایران باید به عنوان یک ارزش فردی و اجتماعی مورد توجه و عنایت عمومی قرار گیرد. کارگران باید جایگاه شایسته خود را به لحاظ مادی و معنوی به دست بیاورند. کارآفرینان، صاحبان نبوغ و استعداد شایسته ارجمندی بیشتری هستند. تا زمانی که این خصم اکبر زمین نخورد دشمنان اصغر را نمیتوان شکست داد. اینگونه میتوان مقدمات استقلال اقتصادی در کشور را مهیا نمود.
از سویی حضرت آیتالله خامنهای ناظر به جنگ تمام عیار اقتصادی علیه جمهوری اسلامی با تحریمها و تهدیدها که با هدف بیکاری چند میلیون نفر از جوانان، بالا رفتن شدت تأثیر تحریمها، تعطیلی کارخانجات و بروز ناهنجاریهای اخلاقی، نارضایتی از میزان اندک حقوق و مزایا در خانوادههای کارگران و رکود اقتصادی صورت میپذیرد؛ بارها ضمن تشویق آحاد ملت به خرید کالاهای ایرانی و تولید محصولات کیفی در داخل، خودداری دستگاههای دولتی از خرید تولیدات خارجی را، کاملاً الزامی دانستهاند[۱۱]. امروز برای تحصیل استقلال اقتصادی که مقدمه پیشرفت کشور است باید بیدار بود و عالمانه و بخردانه نقشههای دشمنان خارجی، داخلی و درونی را مورد شناسایی قرار داد.[۱۲]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ احمدی، علی محمد، راهبرد امام خمینی در عرصه اقتصاد، رهایی از اقتصاد وابسته، پایگاه اطلاعرسانی جماران http://jamaran.ir/fa/NewsContent-id_۱۵۲۰۸.aspx
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۱۵ و ۱۱۶.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۴۶.
- ↑ میدان، ج۲۱، ص۲۳۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ج۳، ص۱۱۸؛ ج۶، ص۱۲۶؛ ج۶، ص۱۸۳؛ ج۶، ص۴۸۵.
- ↑ نبوی و اسکندری، مقاله «استقلال اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۷۷۰.
- ↑ پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۲۷/۲/۱۳۸۸.
- ↑ پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۱۵/۲/۱۳۸۷.
- ↑ پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۷/۲/۱۳۹۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۲/۱۳۸۸.
- ↑ پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۱۳/۶/۱۳۹۰.
- ↑ نبوی و اسکندری، مقاله «استقلال اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ ص ۱۰۸۶.