امت پیامبر خاتم در نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امت پیامبر خاتم است. "امت پیامبر خاتم" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امت پیامبر خاتم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • امت از ریشه "ا مَ مَ" به‌معنای ملّت و نسل و نیز جماعتی است که به‌سوی ایشان پیغمبری آمده باشد. هم‌چنین به‌معنای گروهی است که به‌ پیغمبری ایمان آورده‌اند و پیروان انبیا هستند. در اصطلاح نیز، پدیده‌ای سیاسیفرهنگی است که در صدد گردآوری همگان زیر افکار، آرمان‌ها و گرایش‌های مشترک و جمع بین مشترکاتی است که سیر تاریخی و هویّت اجتماعی مجموعه‌های انسانی را به‌وجود می‌آورد. امّت اسلام یا مجموعه مسلمانان بر وفق اعتبار دینی و بدون در نظر گرفتن ملیّت، مجموعه‌ای از انسان‌ها هستند که بر مبنای هویّت اسلامی خویش و تعالیم اساسی اسلام، با وجود اختلاف نظرها و اختلاف نژادها، با انگیزه‌ای واحد و قوی و مبتنی بر اصول اساسی اسلام گرد هم آمده و خواهان تحقق آرمان‌های دین اسلام در سطح جامعه جهانی هستند[۱].
  • امّت اسلام بدون در نظر گرفتن تفاوت‌های فردی و قومی در صدد حضور مردم، به‌عنوان افراد یک امت واحده در عرصه‌های مشارکت است. در این صورت، نقش فرد و حقوق و محدوده مسئولیت‌های او در اجتماع کلّ شکل می‌گیرد. نقش افراد در شکل‌گیری امّت واحده اسلامی، نقشی برجسته و اساسی است. انسان‌ها در قالب قراردادهای اجتماعی عهده‌دار مسئولیت می‌شوند و در برابر مسئولیت خود، مستحق حقوق مادی و معنوی خواهند شد. در اسلام مبنای قراردادهای اجتماعی از قالب اعتباری خارج شده است و در مقابله با حقیقی بودن و مطابقت با واقع قرار دارد و هم‌چنین اعتبار را صرف اعتبار بشری نمی‌داند، بلکه مبنای تداوم آن را مطابقت با آیین برمی‌شمارد. بر این اساس، طبقات اجتماعی نسبت به هم وابستگی پیدا می‌کنند و کار هر یک با دیگری سامان می‌یابد[۲][۳].
  • امام علی (ع) به‌عنوان نخستین و تنها فرد از امامان معصوم، که افزون بر مقام امامت بر کرسی حکومت نیز تکیه زد، بر هدفمندی، سازمان‌دهی و پیشگیری از انحطاط و انفعال امت اسلام سخت کوشید و در مقام بیان و عمل به آن پرداخت. در منظر امام، انسان‌های مسلمان خود، در مرحله اول انسان‌هایی مسئول‌اند. آموزه‌های دینی سعی در توجه به عاملیّت انسانی و تدارک او برای حضور مؤثر در زندگی اجتماعی دارد. هر فرد انسانی از نظر فطری اجتماعی است و این خصیصه به کمک دو نیروی علم و اراده به تدریج به حدّ کمال می‌رسد. آموزه‌های دینی در تربیت اجتماعی دیدگاهی خدامحورانه را به دست می‌دهد، چنان‌که امام در نهج البلاغه می‌فرماید: "هر که رابطه میان خود را نیکو سازد، خداوند نیز، رابطه او را با مردم نیکو سازد"[۴]. در نتیجه، اصلاح نفس آدمی و رابطه میان انسان‌ها، سرانجام آدمیان را به غایت نهایی وجود، که قرب الهی است، سوق می‌دهد. مسئولیّت‌های اجتماعی نیز موضوعی مهم است. امام (ع) در بیانی، مردمان را نسبت به مسئولیت‌های اجتماعی خویش هشدار می‌دهد: از خدا بترسید، در حق بندگانش و بلادش، زیرا شما مسئولید، حتی در برابر زمین‌ها و ستوران[۵][۶].

هدایت امت

وحدت امت

صبر و استقامت امت

بصیرت

رعایت اعتدال

جهاد و تدبر

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 131.
  2. نهج البلاغه، نامه ۵۳
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 131.
  4. نهج البلاغه، حکمت ۸۶: «"مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاس‏"»
  5. «... اتَّقُوا اللَّهَ فِی عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ، فَإِنَّکُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّی عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ...»نهج البلاغه، خطبه ۱۶۶
  6. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۳۱- ۱۳۲.
  7. نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵
  8. نهج البلاغه، خطبه ۴: «"بِنَا اهْتَدَیْتُمْ فِی الظَّلْمَاءِ وَ تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ الْعَلْیَاءِ وَ بِنَا أَفْجَرْتُمْ عَنِ السِّرَارِ..."»
  9. نهج البلاغه، خطبه ۱۶۵: «"... أَیُّهَا النَّاسُ لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ، وَ لَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوْهِینِ الْبَاطِلِ، لَمْ یَطْمَعْ فِیکُمْ مَنْ لَیْسَ مِثْلَکُمْ، وَ لَمْ یَقْوَ مَنْ قَوِیَ عَلَیْکُمْ، لَکِنَّکُمْ تِهْتُمْ مَتَاهَ بَنِی إِسْرَائِیلَ، وَ لَعَمْرِی لَیُضَعَّفَنَّ لَکُمُ التِّیهُ مِنْ بَعْدِی أَضْعَافاً، بِمَا خَلَّفْتُمُ الْحَقَّ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ، وَ قَطَعْتُمُ الْأَدْنَی وَ وَصَلْتُمُ الْأَبْعَد..."»
  10. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۳۲.
  11. نهج البلاغه، نامه ۷۸: «"لَیْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ [النَّاسِ‏] عَلَی جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص وَ أُلْفَتِهَا مِنِّی أَبْتَغِی بِذَلِکَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ کَرَمَ الْمَآبِ"»
  12. نهج البلاغه، خطبه ۵
  13. نهج البلاغه، خطبه ۳۴
  14. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۱
  15. نهج البلاغه، حکمت ۱
  16. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۳۲- ۱۳۳.
  17. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰: «"وَ اسْتَرَاحَ قَوْمٌ إِلَی الْفِتَنِ وَ [اشْتَالُوا] أَشَالُوا عَنْ لَقَاحِ حَرْبِهِمْ لَمْ یَمُنُّوا عَلَی اللَّهِ بِالصَّبْرِ وَ لَمْ یَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِی الْحَقِّ حَتَّی إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَی أَسْیَافِهِمْ وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ حَتَّی إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ"»
  18. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۳۳.
  19. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰
  20. ﴿ لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ؛ سوره رعد، آیه ۱۱.
  21. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰
  22. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷؛ نیز نک: خطبه ۱۶۶: «"... وَ إِنَّهُ سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِی زَمَانٌ، لَیْسَ فِیهِ شَیْ‏ءٌ أَخْفَی مِنَ الْحَقِّ، وَ لَا أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ، وَ لَا أَکْثَرَ مِنَ الْکَذِبِ عَلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَ لَیْسَ عِنْدَ أَهْلِ ذَلِکَ الزَّمَانِ سِلْعَةٌ أَبْوَرَ مِنَ الْکِتَابِ، إِذَا تُلِیَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ، وَ لَا أَنْفَقَ مِنْهُ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ، وَ لَا فِی الْبِلَادِ شَیْ‏ءٌ أَنْکَرَ مِنَ الْمَعْرُوفِ، وَ لَا أَعْرَفَ مِنَ الْمُنْکَرِ، فَقَدْ نَبَذَ الْکِتَابَ حَمَلَتُهُ وَ تَنَاسَاهُ‏ حَفَظَتُهُ، فَالْکِتَابُ یَوْمَئِذٍ وَ أَهْلُهُ طَرِیدَانِ مَنْفِیَّانِ، وَ صَاحِبَانِ مُصْطَحِبَانِ فِی طَرِیقٍ وَاحِدٍ لَا یُؤْوِیهِمَا مُؤْوٍ، فَالْکِتَابُ وَ أَهْلُهُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ فِی النَّاسِ وَ لَیْسَا فِیهِمْ، وَ مَعَهُمْ وَ لَیْسَا مَعَهُمْ، لِأَنَّ الضَّلَالَةَ لَا تُوَافِقُ الْهُدَی وَ إِنِ اجْتَمَعَا..."»
  23. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۱
  24. نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴
  25. نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶: «"... وَ قَدْ قُلْتُمْ رَبُّنَا اللَّهُ فَاسْتَقِيمُوا عَلَى كِتَابِهِ وَ عَلَى مِنْهَاجِ أَمْرِهِ وَ عَلَى الطَّرِيقَةِ الصَّالِحَةِ مِنْ عِبَادَتِهِ، ثُمَّ لَا تَمْرُقُوا مِنْهَا وَ لَا تَبْتَدِعُوا فِيهَا وَ لَا تُخَالِفُوا عَنْهَا..."»
  26. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 133- 134.
  27. خطبه‌های ۱۶ و ۱۵۰
  28. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 134.
  29. نهج البلاغه، خطبه ۲۷
  30. نهج البلاغه، حکمت ۱۶۵: «"مَنْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ قَوِیَ عَلَی قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ"»
  31. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 134- 135.