راههای شناخت امام
مقدمه
تبیین و معرّفی پیامبر
- امامت عهد الهی است و گزینش "اصطفی و اجتبی" و نصب امام توسّط خود خداوند انجام میشود؛ امّا چگونگی شناساندن امام به مردم راههای خاصّ خود را دارد. معمولیترین و مهمترین راه معرّفی امام به مردم توسّط پیامبر اسلام(ص) بر حسب نقل شیعه و سنّی، به طور مکرر این رسالت را انجام داده است. در اینجا به نقل یک حدیث بسنده میکنیم:
- پیامبر(ص) فرمود: "جبرئیل از جانب پروردگار عزّوجل برایم حدیث کرد که خداوند فرمود: کسی که بر این باور باشد که خدایی جز من نیست و من یکتا هستم و اینکه محمّد بنده و فرستاده من است و اینکه علیّ بن ابی طالب خلیفه من و امامان پس از او از فرزندان او حجّتهای من هستند، چنین کسی را به رحمت خود وارد بهشت خواهم کرد"... آنگاه جابر بن عبدالله انصاری برخاست و پرسید: امامان از فرزندان علی چه کسانی هستند؟ پیامبر فرمود: "حسن و حسین سرور جوانان بهشت، سپس سرور عبادت کنندگان زمان خودش علی بن حسین، سپس باقر، محمّد بن علی - ای جابر! تو او را درک میکنی، وقتی نزد او رفتی سلام مرا به او برسان – آنگاه صادق، جعفر بن محمّد سپس کاظم، موسی بن جعفر، سپس رضا، علی بن موسی، آنگاه تقی، محمّد بن علی، بعد نقی علی بن محمّد و پس از او زکی، حسن بن علی و سپس فرزند او قائم به حقّ مهدی امّت من خواهد بود که زمین را پر از قسط و عدل میکند، آنگونه که پر از ظلم و جور شده است. ای جابر! اینان جانشینان و اوصیای من و فرزندان و عترت من هستند، هر کس از آنها پیروی کند، از من پیروی میکرده و هر کس از آنان نافرمانی کند مرا نافرمانی کرده و هر کس آنان را انکار کند یا حتّی یکی از آنان را انکار کند مرا انکار کرده است. به خاطر آنان خداوند آسمان را نگاه میدارد که به اذن الهی بر زمین نیفتد"[۱][۲].
وصیت امام پیشین
- یکی دیگر از راههای شناسایی امام، خبر دادن امام قبلی و وصیّت او است و این سیره بین ائمّه ثابت بوده است که هر امامی هنگام رحلت، از جمله وصایایش معرفی امام بعد از خود، به مردم بوده؛ البته در دوران حیات نیز هر گاه مناسبتی پیش میآمد این کار انجام میشد. در روایاتی از امام صادق(ع) نقل شده است که در پاسخ این پرسش که "امام چگونه شناخته میشود؟" فرمود: "به وسیله وصیّت (امام قبلی) و فضیلت (خود امام)"[۳][۴].
معجزه
- اگر همراه ادعای امامت کرامت و معجزهای ظاهر شود، دلیل بر صدق ادعای او است؛ زیرا ظهور معجزه بر دست کاذب، خلاف مقتضای لطف الهی است؛ چون باعث گمراهی مردم میشود؛ به همین دلیل تقاضای معجزه از مدّعی امامت برای شیعیان امر رایج و معمول بوده است. در حدیث معروف "حبابه و السیه" آمده است که حبابه گوید: از امیرالمؤمنین(ع) پرسیدم: ای امیرالمؤمنین! خدایت رحمت کند، دلیل امامت چیست؟ فرمود: آن سنگریزه را بیاور - و با دست به سنگریزه اشاره کرد- آن را برایش آوردم. با انگشترش بر آن مهر زد (آنچنان که روی چیزهای نرم مانند خمیر و موم مهر میزنند)، سپس گفت: ای حبابه! هرگاه شخصی ادعای امامت کند و بتواند چنانکه دیدی، پس بدان که او امامی است مفترض الطاعة...". در ادامه همین سنگریزه را نزد امامان دیگر میآورد و آنان نیز به آن مهر میزدند..."[۵].
شواهد و قراین قطعی
- یکی از راههای شناخت امام، مجموعهای از شواهد و قراین موجود در او است که حاصل آن روشن شدن صداقت شخص امام است؛ ویژگیهایی از قبیل: اخلاق پسندیده، علم و حکمت، حلم و تقوا، جود و گذشت، شجاعت و عبادت، عدالت و عصمت، صبر و مقاومت و از جان گذشتن در راه ایفای وظیفه... همچنین مبرّا بودن از نقائص جسمانی و معایبی که باعث تنفر مردم میشود و نداشتن بیماریهایی که طبع انسان از آن گریزان است (همانند خوره، پیسی و...) و دیگر قراین پرهیز از امور خلاف مروت (همچون غذا خوردن در راه و حرکات سبک دست افشانی و...) قرینه دیگر پدران و مادران امامان است که نباید بد نام و دارای سوابق سوء باشند.
- و در پایان اطرافیان و پیروان امام قرینهایی بر حقانیت او یا عدم آن است. اگر نزدیکان و مؤمنان به او انسانهایی دانا، حکیم، فداکار و باتقوا و واجد سایر صفات انسانی باشند قرینهایی بر صداقت و بر صواب بودن پیشوای آنان است.
- حاصل آنکه راههای گوناگون و قانعکنندهای برای شناخت امامان وجود دارد که هر یک به تنهایی برای معرّفی او کافی است. نکته قابل توجّه آنکه تمام عوامل مذکور در ائمّه شیعه تحقّق داشته؛ طوری که توجّه به آنان هرگونه تردیدی را در مورد حقانیّت و صداقت ائمه برطرف میکند و کتب حدیث و سیره مملو از این موارد است[۶].
- ↑ غایة المرام، ص۴۴، حدیث ۶۲؛ با این مضمون روایات فراوانی از طریق شیعه نقل شده است.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۳-۸۴.
- ↑ اصول کافی، ج۲، ص۳۷؛ ر.ک: اصول کافی، باب الاشاره و النص علی امیرالمؤمنین(ع)، ص۵۲ به بعد.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۴.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۵.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۵-۸۶.