نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Jaafari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۶ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۶ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۸ توسط Jaafari(بحث | مشارکتها)
الگو:شاخهامام در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
راغب در مفردات میگوید: امامپیشوائی است که به او اقتدا میشود خواه انسان باشد که به سخن و رفتارش اقتدا شود و خواه کتاب و نوشته باشد یا غیر از این، خواه بر حق باشد یا باطل[۲]
در قرآن کریم کلمۀ "امام" و "ائمه" دوازده مورد بکار رفته است که در همه موارد بمعنی مقتدا و پیشواست مانند این آیات: ﴿قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا﴾[۳]. ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا﴾[۴]. ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾[۵]. ﴿يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ﴾[۶]. ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ﴾[۷]. ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ﴾[۸]. ﴿وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً﴾[۹]. ﴿وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۱۰]. در این آیات شریفه کلمه امام به معنای پیشوا و مقتداست اعم از این که این پیشواانسان باشد یا غیرانسان مانند کتاب و جاده و طریق و اعم از اینکه امام بر حق باشد یا بر باطل. در آیه﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۱۱] هم تبعیت و تسلیم خلق در برابر قضاهای مبین و حتمی الهی لحاظ شده است و لذا خلق تابع و مقدرات مقتدا هستند و نوعی اقتدا و ایتمام و پیروی کردن در نظر گرفته شده است[۱۲].
در تعریف امامت لحاظ کرده و این مفهوم را با الفاظ گوناگون مطرح نمودهاند. خواجه طوسی در رساله الامامه میگوید: الْمَسْأَلَةُ الاولى مَا الامام؟ الامامُ هُوَ الانسانُ الَّذِي لَهُ الرِّئَاسَةَ الْعَامَّةَِ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا بالأصالة فِي دَارِ التَّكْلِيفِ[۱۳].
علامه حلی در باب حادی عشر امامت را اینگونه تعریف کرده است: الْإِمَامَةُ رئاسة عَامَّةً فِى أُمُورِ الدِّينِ وَ الدُّنْيَا لِشَخْصٍ مِنِ الْأَشْخَاصِ نِيَابَةً عَنِ النَّبِيِّ [۱۴]. دیگر دانشمندانامامیه مانند محقق حلی[۱۵] و ابن میثم بحرانی[۱۶] همین تعریف را پذیرفته و یا تکملهای بر آن افزودهاند[۱۷].
امام، صفت مشبهه از ماده "اَمّ، یاُمُّ" و جمع آن ائمه یا ایمه است[۳۳]. اهل لغت امام را در تمام مواردی که برای آن مصداق ذکر کردهاند به معنای مقتدا، پیشرو و کسی و چیزی معنا کردهاند که در جلو قرار دارد یا مورد اقتدای غیر است و جهت را معین میکند. قرآن نیز از آن جایی که مورد اقتدای همه مسلمین میباشد، به امام معروف است و اینکه به پیامبر اکرم و خلفای آن حضرت و رؤسای قوم، امام گفته میشود به جهت اقتدای اقوام و ملتها از آنهاست.