نیابت خاص امام مهدی
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نواب اربعه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
نیابت خاص آن است که امام، اشخاص معین و مشخصی را نایب خود قرار دهد و به اسم و رسم او را معرفی کند. با توجه به ویژگیهای دوران غیبت صغری، یکی از مباحث مهم در این دوران، بحث نیابت خاص است. در دوره غیبت صغری، حضرت مهدی(ع) به واسطه چهار نفر نایبان خاص خود با شیعیان در رابطه بود و امور آنان را سروسامان میداد. این امور، افزون بر مسایل مالی، شامل مسایل عقیدتی و فقهی نیز میشد.
حضرت مهدی (ع) نایبان پس از نائب اول (عثمان بن سعید) را به وسیله نایب قبلش تعیین میکرد و به مردم معرفی مینمود. بنابراین کسانی که در دوره غیبت صغری، نیابت داشتند و با اسم و مشخصات معرفی شده بودند، "نایب خاص" نامیده شده و نایبان خاص آن حضرت را "نواب خاص" و "نواب اربعه" میگویند. کتابهایی که در قرون اولیه غیبت نگاشته شده است، به جای "نواب" بیشتر "سفراء" و "ابواب" تعبیر شده و گاهی "وکلا" نیز بهکار رفته است.
رابطان میان آن حضرت و شیعیان، چهار نفر از اصحاب باسابقه و مورد اعتماد امامان پیشین بودند که یکی پس از دیگری این وظیفه مهم را بر عهده داشتند. آنان، به نواب خاص آن حضرت معروفند. این افراد، با وکیلان حضرت در دورترین نقاط شهرهای اسلامی در تماس بوده و نامهها و خواستههای شیعیان را به محضر مقدس او میرساندند و در پاسخ، توقیعاتی از طرف آن حضرت صادر میشد.
نیابت خاص، به این علت بود که امام، شخص معین و مشخصی را نایب خود قرار دهد و به اسم و خصوصیات، او را معرفی کند؛ همانگونه که پیش از آن امام حسن عسکری(ع) این کار را انجام داده و فرمود: "عمری و پسرش عثمان بن سعید، نایب اول و محمد بن عثمان، نایب دوم مورد اعتماد هستند؛ هر چه آنان به تو برسانند، از من میرسانند و آنچه به تو بگویند، از جانب من میگویند"[۱] و در جای دیگر فرمود: "گواه و شاهد باشید که عثمان بن سعید عمری نایب اول وکیل من و فرزندش محمد بن عثمان ـ نایب دوم ـ وکیل فرزند من، مهدی شما است"[۲].
حضرت مهدی(ع)، نایبان پس از عثمان بن سعید "نایب اوّل" را به وسیله نایب پیش از او معین و به مردم معرفی میکرد[۳].[۴]
راههای اثبات نیابت خاص
اثبات نیابت خاصه با یکی از این سه طریق ممکن است:
- نص صریح و تصریح خود امام زمان (ع)؛
- نص صریح و تصریح نایب خاص امام (ع)؛
- آشکار شدن و وقوع کرامات و امور خارق عادت، از طرف مدعی نیابت خاصه، که نشانه ربط و ارتباط خاص او با خداوند متعال و آن حضرت، و تأیید اوست.
هریک از نواب خاص امام (ع) در عصر غیبت صغری، یا با نصّ خود امام و یا تصریح نایب خاص پیشین او منصوب شدهاند. در عصر غیبت کبری، حصول این سه طریق بعید است[۵].
ویژگیهای نایبان خاص
نیابت و سفارت حضرت مهدی(ع) در دوران غیبت صغری، از مسؤولیتهای خطیری است که فقط برازنده کسانی است که ویژگیها و ارزشهای خاصی داشته باشند. برخی از این ویژگیها چنین است:
- ایمانی استوار و خلل ناپذیر؛
- امانتداری به مفهوم واقعی آن؛
- تقواپیشگی و پرهیزکاری؛
- رازداری و پوشیده داشتن اموری که باید نهان بماند؛
- دخالت ندادن رأی و نظر شخصی خویش در امور مخصوص به آن حضرت؛
- اجرای دستورهای امام ....
آنچه میان ویژگیهای نواب، دارای اهمیت ویژهای بود، رازداری آنان بود. عدهای از ابو سهل نوبختی پرسیدند: "چطور شد امر نیابت به ابو القاسم حسین بن روح واگذار شد؛ ولی به تو واگذار نگردید؟ او پاسخ داد: آنان ـ امامان(ع) ـ بهتر از هرکس میدانند چه کسی را به این مقام برگزینند. من آدمی هستم که با دشمنان رفت وآمد دارم و با ایشان مناظره میکنم. اگر آنچه ابو القاسم بن روح درباره امام میداند، میدانستم، شاید در بحثهایم با دشمنان و جدال با آنان، میکوشیدم دلیلهای بنیادی را بر وجود امام ارائه کنم و در نتیجه محل اقامت او را آشکار سازم؛ اما اگر ابو القاسم، امام را در زیر جامه خود پنهان کرده باشد و بدنش را با قیچی قطعه قطعه کنند تا او را نشان دهد، هرگز چنین نخواهد کرد[۶].[۷]
منابع
پانویس
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۹، ح ۱؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۳ و ص ۳۶۰.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۵۵
- ↑ ر.ک: علی غفارزاده، پژوهشی پیرامون زندگانی نواب خاص امام زمان (ع)، ص ۳۴
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۵۴ ـ ۴۵۶؛ درسنامه مهدویت ج۲، ص۷۴-۷۶؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۴۸؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۳۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۴۸.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۱، ح ۳۵۸
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۵۴ ـ ۴۵۶؛ درسنامه مهدویت ج۲، ص۷۴-۷۶.