فرجام شیطان چیست؟ (پرسش)
فرجام شیطان چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / عصر ظهور امام مهدی / رخدادهای عصر ظهور امام مهدی |
مدخل اصلی | کشته شدن شیطان |
فرجام شیطان چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیت الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در اینباره گفته است:
- «برای درک این موضوع دو دیدگاه را بررسی مینماییم که هر کدام به تنهایی میتواند مقصود روایت باشد:
- دیدگاه نخست: برداشت صریح و غیر تأویلی از این رویداد شگفتانگیز. ابلیس مخلوقی با شخصیتی شناخته شده است. او پس از سرپیچی از فرمان پروردگار، منبع شر و بدی و گناه برای آدم و فرزندان او گردید. او در آن زمان از پروردگار درخواست کرد عمری طولانی بیابد و خداوند خواسته او را بر آورده ساخت. از این رو هر کفر و انحراف و سرکشی در بین بشریت به ابلیس یا شیطان نسبت داده میشود. او عمر طولانی تا روز قیامت (ع)[۱] فرمود: در حقیقت، تو از مهلتیافتگانی، تا روز معین معلوم روز معین معلوم، همان روز ظهور و تأسیس دولت جهانی است که حضرت بقیة الله (ع) کمر به قتل شیطان میبندد و بشریت، جهانی بدون شیطان را تجربه خواهد کرد. در نتیجه تربیت انسان سادهتر و تکاملش سریعتر خواهد شد و چه بسا چند برابر سریعتر از زمانی خواهد شد که شیطان زنده بود و مکر میبافت. پیروی از ابلیس و همسویی با او از آغاز زندگی بشر تا عصر پیش از ظهور محکی برای آزمایش انسانها بوده است، اما در عصر پس از ظهور چنین نخواهد بود، زیرا همان طور که دانستیم بین روشها و نتایج دو برنامه کلی الهی برای پیش از ظهور و پس از آن، تفاوتهای اساسی وجود دارد. این دیدگاه و دیدگاه بعدی با چشمپوشی از برخی ملاحظات فرعی و جانبی در مورد مضمون خبری که در این خصوص آوردیم، درست میباشد. مهمترین مناقشات و ملاحظاتی که این دیدگاه با آن روبروست عبارت است از اینکه اولا آن روایت، خبری واحد است که برای اثبات تاریخی کافی به نظر نمیرسد. ثانیاً مقصود قرآن کریم از "وقت معین معلوم" برای ما ناشناخته است زیرا از ظاهر قرآن استفاده میشود که "وقت معین معلوم" زمانی نزدیکتر از روز قیامت میباشد ولی "وقت معین معلوم" مشخص نیست و چه بسا مراد از آن روز مرگ ابلیس باشد. گویی خداوند به شیطان گفته است: تو از مهلتیافتگانی تا زمانی که مرگت فرا رسد. شاید هم مقصود، روز ظهور امام مهدی (ع) باشد همان طور که در این خبر آمده است و چه بسا منظور از آن، روز پدید آمدن جامعه معصوم باشد و سر انجام اینکه شاید مقصود از آن، اشاره به روی دادن حادثهای طبیعی باشد که به زندگی شیطان خاتمه دهد یا زندگیاش را با مشکلی جدی روبرو سازد.از ظاهر قرآن کریم هیچ یک از این احتمالات به طور مشخص بر نمیآید و این خبر هم به تنهایی برای اثبات تاریخی کافی نیست، بنابراین نمیتوان بر درستی دیدگاه نخست پای فشرد.
- دیدگاه دوم: از کشته شدن ابلیس برداشتی تأویلی و رمزی داشته باشیم و بگوییم کشته شدن ابلیس یعنی کشته شدن او در وجود انسانها به طوری که هر چند خودش هم چنان وجود خارجی دارد ولی به طور کلی اثری از او در رفتار انسانها باقی نخواهد ماند. این وقتی است که دولت عدل جهانی، عوامل زشتی و فساد را از زمین ریشه کن سازد و فضایی از خیر و صلاح را در دلها و اندیشههای آدمیان پدید آورد. در این هنگام ابلیس کاری از پیش نمیبرد و مرده و زنده او دیگر هیچ اهمیتی نخواهد داشت. از آنجا که وجود همه خیرات و نیکیها در میان بشر همگی حاصل تلاشها و آموزههای امام مهدی (ع) است، نسبت دادن قتل ابلیس به آن حضرت درست خواهد بود. بنابر روایات او در مسجد کوفه کشته خواهد شد؛ مسجدی که از جمله مراکز مهم شهر کوفه و محل ترویج و نشر تعالیم امام عصر (ع) در جهان میباشد. و مطابق روایت، معلوم است که شیطان تا چه مایه از موقعیت ممتاز این مسجد عصبانی خواهد شد و ناله و فریاد خواهد زد. آری سر انجام دلهای مردم قربانگاه او میشود و با شمشیر معنوی امام عصر (ع) کشته خواهد شد.
- خاستگاه دیگر این دیدگاه علاوه بر روایات، قرآن کریم میباشد؛ زیرا جمعی از آیات به صراحت بیان میدارد که وسوسههای شیطان همه جا خریدار ندارد و گروهی از مؤمنان بلند مرتبه وجود دارند که شیطان را به آنان راهی نیست و هر کس به آن درجه از ایمان بار یابد، یکسره از وسوسههای گمراهکننده او رهایی مییابد.
- سر انجام با تحقق "جامعه معصوم"، ابلیس آخرین نفسهایش را زده و خواهد مرد و یا از انسانها کاملا جدا خواهد افتاد. حیات ابلیس، حد اکثر تا آغاز تحقق "جامعه معصوم" ادامه خواهد داشت زیرا او یا در آن زمان میمیرد و یا در زمان زندگی حضرت مهدی (ع) به هلاکت خواهد رسید که در این صورت در زمان تحقق "جامعه معصوم" مرده است و یا آن که حادثهای طبیعی به عمرش خاتمه خواهد داد. البته این مورد، ربطی به ویژگی عصمت در جامعه آن زمان نخواهد داشت زیرا به موجب دیدگاه دوم این ویژگی باعث کشته شدن او و یا جدایی همیشگیاش او از انسانها خواهد شد.»[۲].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله خراسانی؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛ |
---|
|
۵. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ سوره ص، آیات ۸۰ و ۸۱.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۴۹۵، ۴۹۶.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ۱۹۸، ح ۱۶۲۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۳، ۴۲، ح ۱۲.
- ↑ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۹۲.
- ↑ گفت: پروردگارا، پس مرا تا روزی که برانگیخته خواهند شد مهلت ده. فرمود: تو از مهلت یافتگانی، تا روز و وقت معلوم؛ سوره حجر؛ آیات ۳۶ ۳۸.
- ↑ " يَا وَهْبُ أَ تَحْسَبُ أَنَّهُ يَوْمُ يَبْعَثُ اللَّهُ النَّاسَ لَا وَ لَكِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْظَرَهُ إِلَى يَوْمِ يَبْعَثُ اللَّهُ قَائِمَنَا فَيَأْخُذُ بِنَاصِيَتِهِ فَيَضْرِبُ عُنُقَهُ فَذَلِكَ الْيَوْمُ هُوَ الْوَقْتُ الْمَعْلُومُ"؛ عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۴۲؛ طبری، دلائل الامامه، ص۲۴۰.
- ↑ نک: صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۲، ح۵؛ طبری، دلائل الامامه، ص۲۴۶؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ص۱۵.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۰، ص۲۴۴، ح۹۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۱۹۹ - ۲۰۰.
- ↑ طبری، دلائل الامامة، ص ۲۴۰.
- ↑ ر. ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۲، ح ۵؛ طبری، دلائل الامامة، ص ۲۴۶؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۱۵
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۴۴، ح ۹۶
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۳۵۷ - ۳۵۸.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۶.
- ↑ معجم الملاحم، ۴، ص ۲.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۶۳.
- ↑ ﴿قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ * ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ﴾، شیطان گفت: چون تو مرا گمراه کردی من نیز بندگانت را از راه راست گمراه میگردانم؛ آنگاه از جلو رو و پشت سر و از طرف راست و چپ به آنان میتازم و بیشتر آنها را سپاسگزار نمییابی. اعراف: ۱۶ و ۱۷.
- ↑ حجر: ۳۶.
- ↑ حجر: ۳۷-۳۸.
- ↑ المیزان، جلد ۱۲، صفحه ۱۵۹؛تفسیر البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن، جلد ۴، صفحه ۱۹۴.
- ↑ «شیطان گفت: مرا تا روز قیامت مهلت بده!» اعراف: ۱۴.
- ↑ «خداوند فرمود: تو از منظرین هستی». اعراف: ۱۵.
- ↑ ﴿قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ * إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ﴾، فرمود: همانا تو از مهلت داده شدگانی؛ تا روز وقت معلوم.
- ↑ المیزان، جلد ۱۲، صفحه ۱۵۹.
- ↑ علامه در المیزان، جلد ۱۲، صفحه ۱۶۰ تصریح میکند که بسیاری از مفسرین این دیدگاه را پذیرفتهاند.
- ↑ مجمع البیان، جلد ۶، صفحه ۳۳۷.
- ↑ «ای بنی آدم آیا با شما عهد نکردم که شیطان را نپرستید که او شما را دشمنی آشکار است؟» یس: ۶۰.
- ↑ «و چون حکم به پایان رسد در آن حال شیطان گوید خدا به شما به حق و راستی وعده داد و من به خلاف حقیقت». ابراهیم: ۲۲.
- ↑ المیزان، جلد ۱۲، صفحه ۱۶۰ و ۱۶۱.
- ↑ المیزان، جلد ۱۲، صفحه ۱۷۵.
- ↑ تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۳۴۲، حدیث ۱.
- ↑ همان، جلد ۲، صفحه ۳۴۳، حدیث ۷؛عیاشی، جلد ۲، صفحه ۲۴۲، حدیث ۱۴.
- ↑ علامه توضیح میدهد که طبق این حدیث پیامبر پیامبر (ص) از رجعت کنندگان خواهد بود. المیزان، جلد ۱۲، صفحه ۱۷۵.
- ↑ تفسیر قمی، جلد ۱، صفحه ۲۴۵.
- ↑ المیزان، جلد ۱۲، صفحه ۱۷۵.
- ↑ ر.ک به: مبحث اول از گفتار دوم در همین فصل.
- ↑ به نظر میرسد میتوان بین این دو روایت نیز جمع نمود، با این بیان که حضرت مهدی (ع) بر اساس اسلام و به نمایندگی از رسول خدا (ص) و به عنوان جانشین آن حضرت، ابلیس را میکشد؛ بر این اساس میتوان کشته شدن شیطان را در عین اسناد به امام به پیامبر نیز اسناد داد. «مولف».
- ↑ امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۲۴۶-۲۵۳.
- ↑ نشریه موعود، شماره ۲۵، ص ۱۷ (گفتوگو با علی کورانی).
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۸۸.