نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۴ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
عقیده زرتشتیها درباره موعود و منجی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«در هزارهگرایی زردشتی، انتظار ظهور سه منجی از نسلزردشت مطرح شده است که ظهور ایشان سبب تقویت این آیین گردیده و بدیهای اخلاقی را برطرف خواهد ساخت. سه منجی بزرگ زردشتی که در طول سه هزاره پایانی، ظهور میکنند، عبارتند از: هوشیدَر، هوشیدَرماه، سوشیانس (یعنی سودمند).
البته بشارتهای آشکار به ظهورسوشیانس به عنوان منجی موعودبشر، نه در "گاتها" بلکه در بخشهای دیگر موجود است. موعودهای سه گانه در متون متأخر، یعنی اوستا نو، آنقدر روشن است که اسامی آنان و کیفیت تولدشان و اینکه هر سه از نسلزرتشت هستند و حتی نام مادران آنها و چگونگی باردار شدن مادران اینها[۱] در آن آمده است.
به هرحال بنابر آموزههای آیین زرتشت، تولدپیامبر این آیین، در پایان هزاره نهم و یا آغاز هزاره دهم بود و بعد از وی سه پسر آینده او که موعودهای نجاتبخش در این آیین معرفی شدند، به فاصله هزار سال خواهند آمد که آخرین آنان سوشیانس، در پایان هزاره دوازدهم ظهور خواهد کرد. او موعود اصلی زرتشتیان محسوب میشود.
فتوریسم یکی از مسائلی است که در بحثهای تئولوژیک تمام مذاهب آسمانی "رشته تئولوژی بیبلیکال) درباره آن بحث و گفتگو شده است.
دار مستتر در طی کنفرانسهایی که به مناسبت ظهور "مهدیمتمهدی" در سودان در فوریه سال ۱۸۸۵ میلادی در حضور عده کثیری برگزار گردید و سپس گفتارهای وی به شکل کتابی مستقل چاپ شد، میگوید: "میدانید که محمّد(ص) چگونه شریعت خود را بنیان نهاد؟ وقتی که او ظهور کرد، در عربستان افزون بر شرک ملی باستانی! سه دیانتبیگانه موجود بود: آیین یهود، دیانت عیسوی، کیشزردشت... نکته مشترکی که در این سه دیانت یافت میشد عبارت از اعتقاد به یک وجود فوق الطبیعه بود که بایستی در آخر الزمانظهور کند و نظم و عدالت رفته را به جهان باز آرد و مقدمه خلود و سعادت دائم انسان را فراهم سازد.
شما همگی در کتاب یسوع بحثی را که مربوط به این موضوع است خواندهاید: مطابق آموزههای این سه دیانتپیش از ظهورمنجی باید نیروی بد بر جهان حکمفرما شود[۷].
دینزردشت به عنوان یکی از دینهای مطرح که دارای پیروانی است، همچون دیگر ادیان به موعود و منجیآخر الزمان اشاره کرده است. حال بدون در نظر گرفتن اینکه این دین آسمانی است یا خیر، در پارهای از متون موجود این دین فرازهایی به مطلب یاد شده اشاره کرده است.، که البته این خود نیز دارای اهمیت است. از جمله میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
اوستا؛ در بخش "کاتها" که یکی از بخشهای چهارگانه "اوستا" است، در صفحات ۲۴ و ۹۸ نویدهایی درباره موعود جهانی، مصلح پایهگذار حکومت واحد جهانی دیده میشود.
زند؛ در کتاب "زند" که از کتب مقدسزرتشتیان است، پس از آنکه مقداری درباره شیوع فساد در آخر الزمان سخن به میان آورده، میگوید: "...آنگاه پیروزی بزرگ از طرف ایزدان میشود و اهریمنان را منقرض میسازند... پس از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده، بنی آدم بر تخت نیکبختی خواهند نشست..."[۸].
باز در جاماسبنامه میخوانیم: "مردی بیرون آید از زمین تازیان، از فرزندانهاشم، مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق، و بر دین جد خویش باشد، با سپاه بسیار، روی به ایران نهد و آبادانی کند و زمین را پر از داد کند"[۹].
جاماسب در آموزههای خود میگوید: "پیامبرعرب واپسین فرستاده است که از میان کوههای مکه ظاهر شود؛از فرزندانپیامبر شخصی در مکه پدیدار خواهد شد که جانشین آن پیامبر است و پیرو دین جدّ خود می باشد ... از عدل او گرگ با میش آب میخورد و همه جهان به آیین "مهرآزمای" "محمّد" خواهند گروید".
در "زند و هومنیسن" از ظهور "سوشیانس" (نجاتدهنده بزرگ جهان) خبر داده میگوید: "نشانههای شگفتانگیزی در آسمان پدید آید که به ظهور منجیجهان دلالت میکند و فرشتگانی از شرق و غرب به فرمان او فرستاده میشوند و به همه دنیاپیام میفرستد".
آنگاه به مقاومت شریران در برابر او اشاره کرده، نوید میدهد که سرانجام همگی در برابر او سر تعظیم فرود میآورند. هنگامی که "گشتاسب" درباره چگونگی ظهورسوشیانس و کیفیت اداره جهان میپرسد، جاماسب حکیم، شاگردزرتشت توضیح میدهد: "سوشیانسدین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشهکن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردمجهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار گرداند".
در دینزردشت، موعودهایی معرفی شدهاند که آنان را سوشیانت مینامند. این موعودها سه تن بودهاند که مهمّترین آنان واپسین ایشان است. و او "سوشیانت پیروزگر" خوانده شده است. این سوشیانت، همان موعود است، چنانکه گفتهاند: سوشیانت مزدیسنان، به منزله کریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان، مسیحیهودیان، فار قلیط عیسویان، و مهدیمسلمانان است[۱۰]»[۱۱].]]]]
۲. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رسول رضوی، در کتاب «امام مهدی» در اینباره گفته است:
در آیین زرتشت نیز به ظهورمصلح و منجیآخر الزمان تأکید شده است. بشارتهای مختلفی در این آیین از آمدن مردی الهی و درستکار خبر میدهند که با ظهورش، صلح و راستی را بر عالم، حاکم خواهد ساخت. در آیین زرتشت سه موعود وجود دارد که آنها را "سوشیانت" مینامند و به ترتیب عبارتاند از: "هوشیدر" پروراننده قانون، "هوشیدر ماه" پروراننده نماز و نیایش و "استوت ارت" آخرین منجی که با آمدنش جهان نو میشود. طبق تعالیمآیین مذکور، مهمترین سوشیانت، همان کسی است که در آخر الزمانظهور میکند، چنانکه گفتهاند: سوشیانت مزدیسنان به منزله کریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان، مسیحیهودیانفارقلیط عیسویان و مهدیمسلمانان است[۱۲]. سوشیانس، یا سوشیانت به معنای خاص کسی است که در پایان جهانظهور خواهد کرد و آنکه سوشیانت پیروزگر نام خواهد داشت، استوت ارت نیز نامیده خواهد شد[۱۳]. در اوستا کلمه سوشیانت حداقل هشتبار و استوت ارت حداقل دو بار ذکر شده است[۱۴]. در آنجا برای این مصلحموعود، صفات گوناگونی ذکر شده است؛ از جمله:
"در آن هنگام که مردان دیگربار برخیزند و بیمرگی به زندگان روی آورند "سوشیانت" پدیدار شود و جهان را به خواست خویش نو کند"[۱۵].
"بدان هنگام که "استوت ارت" پیک مزدا اهوره - پسر "ویسپ تورویری" از آب کیا نسیه برآید، گرزی پیروزیبخش برآورد که فریدون دلیر، هنگام کشتن "اژی دهاک" داشت"[۱۶].
"یاران "استوت ارت" پیروزمند بدرآیند؛ آنان نیکاندیش، نیکگفتار، نیککردار و نیکدیناند و هرگز سخن دروغ بر زبان نیاورند."[۱۷].
در کتاب معروف "زند"[۱۸] پس از ذکر مبارزه همیشگی "ایزدان" و "اهریمنان" آمده است: "... آنگاه پیروزی بزرگ از طرف ایزدان (خداپرستان) میشود و اهریمنان را منقرض میسازند ... پس از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصل خود رسیده بنی آدم بر تخت نیکبختی خواهند نشست[۱۹]. در این متن، همانند اوستا به ظهورمصلحآخر الزمان و به ذکر کلی مسئله ظهورمصلحموعود اشاره نموده است.
«در کتاب جاماسب[۲۳] چنین آمده است: "مردی بیرون آید از زمین تازیان از فرزندانهاشم، مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق و بر دین جد خویش بود با سپاه بسیار رو به ایران نهد و آبادان کند و زمین پر داد کند و از داد وی باشد گرگ با میش آب خورد"[۲۴].
در کتاب "زند" از کتابهای مذهبی زرتشتیان چنین آمده است: "آنگاه فیروزی بزرگ از طرف ایزدان میشود، و اهریمنان را منقرض میسازند و تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارد و بعد از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده بنی آدم بر تخت نیکبختی خواهد نشست"[۲۵].
جاماسب نیز در کتاب خود که به جاماسبنامه معروف است، ضمن مطالبی که از قول زرتشت در مورد پیامبرنقل میکند، در مورد پیامبراسلام و دولتمهدی و رجعت گروهی از مردگان و... میگوید: "پیغمبرعرب آخر پیغمبران باشد که در میان کوههای مکه پیدا شود و بر شتر سوار شود و قوم او شتر سواران خواهند بود و با بندگان خود چیز خورد و به روش بندگان نشیند و او را سایه نباشد و از پشت سر مثل پیش رو ببیند و دین او اشرف ادیان باشد و کتاب او باطل گرداند همه کتابها را، و دولت او تاریک، یعنی عجم را بر باد دهد و دینمجوس و پهلوی را برطرف کند و نار سدیر و آتشکدهها را خراب کند و تمام شود روزگار پیشدادیان و کیانیان و ساسانیان و اشکانیان و از فرزندان دختر پیغمبر که خورشیدجهان و شاه زمان نام دارد، کسی پادشاه شود. در دنیا به حکم یزدان که جانشین آخر آن پیغمبر باشد. در میان دنیا که مکه باشد و دولت او تا به قیامت متصل باشد و بعد از پادشاهی او دنیا تمام شود و آسمان جفت گردد و زمین به آب فرو رود، و کوهها برطرف شود و اهریمن کلان را که ضد یزدان و بندهعاصی او باشد بگیرد و در حبس کند و از خوبان و پیغمبران گروه بسیاری را زنده کند و از بدان گیتی و کافران گروهی را..."[۲۶].
در کتاب "گاتها" که بخشی از اوستای زرتشتیان است، جملاتی ناظر به مهدیموعود آمده است از جمله تحت عنوان بامداد روز میگوید: "ای مزدا بامداد روز فراز آید، جهان را دین راستین فراگیرد با آموزشهای فزایشبخش پر خرد، رهانندگان کیانند آنان که بهمن به یاریشان خواهد آمد، از برای آگاه ساختن، من تو را برگزیدم..."[۲۷]»[۲۸].]]]]
«در کتاب معروف زردشتیان به نام "زند" بعد از آنکه سخن از مقابله و مبارزه ابدی بین ایزدان و اهریمنان به میان می آورد، می گوید: "در این هنگام فتح و پیروزی و نصرت از ناحیه ایزدان واقع میشود و بعد از نصرت و یاری ایزدان و نابودی نسل اهریمنان عالم به سعادت اصلی خود میرسد و فرزندان آدم بر کرسیسعادت و برکت خواهند نشست[۲۹].
جاماسب در کتاب "جاماسبنامه" از زردشتنقل کرده که فرمود: "مردی از سرزمین تازیان از ذریههاشم خروج خواهد کرد،او مردی بزرگ سر، با جسمی عظیم، ساقی طولانی، بر دین جدش و با لشکری فراوان رو به ایران خواهد نمود، زمین را آباد کرده و آن را پر از عدل و داد خواهد نمود"[۳۰].
در کتاب "زند بهمن یسن" شرح کتاب "اوستا" کلام جاماسب را از قول استادش زردشت این چنین نقل می کند: "قبل از ظهورسوشیانسخلفوعده، دروغ، بی دینی و بی بند و باری در عالم گسترش مییابد، مردم از خداوند دور شده و ظلم و فساد عالم را فرا میگیرد. این امور، احوال عالم را دگرگون کرده و زمینه را برای ظهور منجی جهانی فراهم میآورد و علائمی که هنگام ظهور اتفاق میافتد عبارت است از حادثه عجیب و غریبی در آسمان ظاهر میشود که دلالت بر آمدن "خردشهر ایزد" دارد. ملائکه از طرف مشرق و مغرب به اذن او فرستاده میشوند تا خبرها و اعلانها را به عالم برسانند"[۳۲]. و نیز در کتاب "زند بهمن یسن" می خوانیم: "و بعد از آن، سوشیانس عالم را پاک خواهد نمود، آن گاه قیامت برپا خواهد شد"[۳۳]. در همان کتاب در تفسیر کلمه سوشیانس آمده است: سوشیانس آخرین کسی است که میآید و زردشت را در عالم نجات خواهد داد»[۳۴][۳۵].]]]]
در دینزردشت، موعودهایی معرفی شدهاند که آنان را سوشیانت مینامند. این موعودها سه تن بودهاند که مهمترین آنان آخرین ایشان است. و او "سوشیانت پیروزگر" خوانده شده است. و این سوشیانت، همان موعود است، چنانکه گفتهاند: سوشیانت مزدیسنان، به منزله کریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان، مسیحیهودیان، فارقلیط عیسویان، و مهدیمسلمانان است[۳۹]»[۴۰].]]]]
کلمه سوشیانس که از ریشه سو به معنای سودمند است، در اوستا سئوشیانت و در پهلوی به اشکال گوناگونی چون سوشیانت، سوشیانس، سوشانس، سوشیوس یا سیوشوس آمده است. در فروردین یشت، بند ۱۲۹، در معنی سوشیانت چنین آمده است: او را از این جهت سوشیانت خوانند، برای آن که او به کلیه جهان مادی سود خواهد بخشید[۴۳].
در گاتاها این کلمه چندین بار برای شخص زرتشت به کار رفته و پیامبر خود را سوشیانت خوانده؛ یعنی کسی که از وجودش سود و نفع برمی خیزد و سودرساننده است. همچنین چندبار دیگر در سرودها این واژه به صورت جمع آمده و زرتشت خود و یارانش را سودرسانندگان معرفی کرده است[۴۴]. در سایر قسمتهای اوستا نیز غالباً سوشیانسها به صورت جمع آمده و منظور از آنها پیشوایان و جانشینانزرتشت است که در تبلیغ دین کوشا هستند و مردم را به راه راست هدایت میکنند[۴۵] در بخشی از یسنا[۴۶] که از ستایش فروَشی نیاکان یاد شده، آمده است: همه فروهرهای نیک توانای مقدسپاکان را میستاییم از آن (فروهر) کیومرث تا سوشیانت پیروزگر[۴۷]
بنابه مندرجات کتاب پهلوی دادستان دینیک، هنگامی که سوشیانس در آخر الزمانظهور کند، قیامت مردگان به مدت ۵۷ سال طول خواهد کشید. در این مدت، سوشیانس در کشور مرکزی، یعنی خونیرس،[۴۸]فرمان روا خواهد بود و شش تن از یارانش در شش کشور دیگر. اینان در طی مدت فرمانروایی شان، که باید به نوعی فرمانرواییمعنوی و روحانی تلقی شود، همواره در حال اطاعت از سوشیانس و مجری فرمانهای وی خواهند بود.
به صورت خلاصه زرتشتیان معتقدند: پس از زرتشت، سه پسر آینده او که موعودهای نجات بخش آخر الزمان در آیین مزدیسنا هستند و با نام عمومی سوشیانس خوانده میشوند، به ترتیب: هوشیدر در آغاز هزاره یازدهم، هوشیدرماه در آغاز هزاره دوازدهم و سوشیانس در پایان هزاره دوازدهم ظهور میکنند. ایشان میآیند تا ادامه دهنده راه زرتشت، زداینده پیرایهها از دین او و پالاینده جهان از فساد و تباهی و سرانجام، منجیانمردمان و برپاکننده رستاخیز مردگان باشند[۴۹]
بنابر نوشتههای پهلوی و چنان که گذشت، در پایان هر هزاره از آخرین دوره از عمرجهان، یکی از پسران زرتشت همچون رهایی بخشی برای یاری رساندن به دین بهی و شکست اهریمن و یارانش پدیدار میگردد. اندکی پیش از ظهور اولین منجی یعنی هوشیدر، دو نجات بخش دیگر که بنابر متون زرتشتی از جاودانان و بیمرگان هستند، قیام میکنند و زمینه را برای ظهور و آمدن هوشیدر آماده میسازند. این دو یکی بهرام و رجاوند[۵۰] و دیگری پشیوتن یا پشوتن[۵۱] است که بنابر متون موجود هریک نقش ویژه و رسالتی خاص برعهده دارند و با سخت کوشی و فداکاری همه آشوبها و نابسامانیهای برهم زننده آرامش و آسایش مزدیسنان را فرومی نشانند.
در پایان هزاره دهم و اندکی پیش از ظهور هوشیدر، پشوتن یا چهرومیان پسر شاه گشتاسب که بنابر روایات، خود یکی از بی مرگان و نجات بخشان است، جهت ترویج، بازسازی و برپا داشتن آیینهای دینیقیام میکند و رهبریمؤمنان را به دست میگیرد. وی به همراه یکصد و پنجاه شاگرد گزیدهاش - مردان پرهیزکاری که جامه سمور سیاه پوشیدهاند - از کنگ دژ بیرون میآید و تمامی نیروهای اهریمن را شکست میدهد و جهان را از آلودگی پاک میکند. طبق مستندات زرتشتی روز قیام پشوتن، روز ششم فروردین ماه است[۵۲].
بنابر متون پهلوی، برای ظهوربهرام و رجاوند نشانههایی ذکر شده که بیش تر آنها همانند و قایع و رخ دادهایی است که در ابتدای هریک از هزارهها (به و یژه هزاره هوشیدر) از آنها یاد میشود»[۵۳].]]]]
↑اسامی مادران آنها در کتبی نظیر یشت سیزدهم بند ۱۴۱ – ۱۴۲ و در کتاب هفتم دینکرت فصول ۷ – ۱۰ آمده است و همینطور در یشت نوزدهم، درباره مادر سومین موعود "سوشیانس" صراحت دارد.
↑ظهور حضرت مهدی(ع) از دیدگاه اسلام، مذاهب و ملل جهان، ص ۳۵۲ و ۳۵۶.
↑ ناگفته نماند که ما نمیخواهیم برای اثبات مهدی موعود(ع)، به بشارتهای کتابهای ادیان و آیینهای دیگر، استدلال کنیم و به طور اصولی نیازی بدان نداریم. بلکه میخواهیم بگوییم که عقیده به ظهور یک نجات دهنده فوق العاده جهانی، یک عقیده مشترک دینی است که از مصدر وحی سرچشمه گرفته و همه پیامبران بدان بشارت دادهاند. و همه ملتها در انتظار آن هستند لکن در تطبیق آن خطا شده است.
↑زند؛ شرح، بیان، گزارش و تفسیر اوستا است که در عهد ساسانیان به زبان پهلوی نوشته شده است. محمد معین، فرهنگ معین، ج ۵، ص ۶۵۶.
↑محمد صادقی، بشارات عهدین، ص ۲۳۸. این کتاب که در اواخر حیات آیت الله العظمی بروجردی تألیف شد به شدت از سوی آن بزرگوار مورد استقبال و مؤلفش بارها مورد تشویق قرار گرفت. در چاپهای بعدی، برخی علما تقریظهایی بر این کتاب نوشتند؛ مثلا مرحوم علامه طباطبایی در مقدمه این کتاب مینویسد: "آری خداوند عز اسمه این افتخار را نصیب عالم فاضل، محقق بارع، خطیب شهیر اقای محمد صادقی- لسان المحققین لازال مویدا فی لسانه و بیانه- نمود که کتاب شریف بشارات عهدین را تألیف و بشارات نبوت را با تحقیقی انیق و بحثی عمیق از مصادر اصلیه با مدارک کافیه استخراج نموده و ... این بنده، به نوبه خود، در برابر این شاهکار گرانبها از معظم له شکرگزاری نموده و ..."
↑در سنت زردتشتیان، جاماسب از خاندان هوگوه و بردار فر شوشتر بود که هردو برادر، وزیر گشتاسب بودند. جاماسب با دختر زردتشت به نام پورچیست ازدواج کرد. وی در ادبیات ایران و عرب به لقب فرزانه و حکیم خوانده شده است و پیشگوییهایی بدو نسبت دادهاند که در رساله پهلوی "یادگار زریران" و "گشتاسبنامه دقیقی" و "جاماسبنامه" آمده است. فرهنگ معین، ج ۵، ص ۴۱۹.
↑بشارات عهدین، ص ۲۴۳- ۲۴۴. مؤلف کتاب مذکور در پاورقی نوشته است که آنچه از جاماسبنامه در این کتاب نقل میشود از نسخه خطی است که در کتابخانه ملی ملک دیدهام که در ده قرن گذشته نوشته شده است."
↑از آثار منسوب به مزدیسنان، مشتمل بر پرسش و پاسخی چند، که میان گشتاسب شاه و جاماسب حکیم، رد و بدل شده است. جاماسب را داماد زردشت دانستهاند - «دایرة المعارف فارسی».
↑یسنا، ۱۳:۳۴، ۳:۴۶، ۱۲:۴؛ و نیز نک: رساله سوشیانس، گزارش استاد پورداوود، ص۷ - ۱۳؛ فرهنگ نامهای اوستا، ج۲، ص۷۶۹-۷۷۰. همچنین درباره کلمه سوشیانس و اشتقاق آن و کاربرد مفرد و جمع آن در اوستای گاهانی و جدید نک: نجات بخشی در ادیان، محمدتقی راشد محصل، ص۴ - ۹
↑خونیرَس، نام کشور میانه از هفت کشور زمین است که بنا به اساطیر ایرانی، در هزاره هفتم پدید آمده است. این نام در اوستا به صورت خونیرث (Xvaērөaoa) و در پهلوی خونیرس (Xvanēras) و در نوشتههای فارسی خنیره یا خونیره (Xvanērah)، خنیرث و خنیرس آمده، وصفتی که برای آن آورده شده، نامی به معنی درخشان است. برای آگاهی بیش تر نک: اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی، رحیم عفیفی، ص۵۰۵، یشت ها، ج۱، ص۴۳۱ - ۴۳۳؛ زند آکاسیه، ص۹۰ و ۲۵۲؛ و یسپرد، ص۱۰۹ - ۱۱۷؛ فرهنگ نامهای اوستا، ج۳، ص۱۴۲۸ - ۱۴۴۰
↑نام وی به پهلوی: kaywahrām، و لقبش به پهلوی: warzāwand است. وی یکی از نجات بخشان زرتشتی است
↑به پهلوی: pēšōtan و به اوستایی: pešō.tanū است. او پسر گشتاسپ کیانی میباشد. کریستن سن در کیانیان، ترجمه: ذبیح الله صفا، ص۸۵، مینویسد: پشیوتن پسر و یشتاسپ همان پیشی شی اُثْنَ، pišišyaothna در یشت ۱۳، بند ۱۰۳ ملقب به چهرمینوگ است (به نقل از: نیبرگ Nyberg در Le Monde Oriental, ۱۹۲۹, p.۳۴۵)