محمد بن اسماعیل بخاری
آشنایی اجمالی
ابوعبدالله محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بخاری جعفی محدث نامدار ماوراءالنهر و پیشوای اهل سنت میباشد که در سیزدهم شوال سال ۱۹۴ در بخارا متولد شد. نیای بزرگ وی بردزبه، دهقانی از اهل سُغْد محلی بین بخارا و سمرقند، و بر دین زرتشت بود. فرزند او مغیره جد دوم بخاری به دست یمان جعفی، والی بخارا اسلام آورد و به سبب همین رابطه، نسب جعفی یافت.[۱]
از کودکی دوستدار علم و دارای هوشی سرشار بود[۲] و با اینکه پدرش را از دست داده بود، از حدود ده سالگی به فراگیری حدیث روی آورد و در آغاز از برخی محدثان بخارا بهره جست. در همین اوان نوجوانی، حافظه توانمند و کم نظیر او به یاریاش شتافت و افزون بر حفظ احادیث، به تدریج توانایی تشخیص نیز در او پدید آمد و گاه اشتباه استادان خود را متذکر میشد.[۳] او در بخارا از کسانی چون عبدالله بن محمد جعفی مُسندی و محمد بن بِیْکَندی حدیث آموخت. در همین دوره زندگیاش سفر یا سفرهایی به مرو کرد و در این فرصت از استادان برجسته آن دیار بهره برد. در سال ۲۰۹هـ نیز سفری به نیشابور داشت.[۴]
نخستین سفر او به بیرون از محدوده خراسان در حدود ۲۱۰هـ بود که به همراه مادر و برادرش راهی حج شد. وی پس از به جای آوردن مناسک حج به بخارا بازنگشت و مدت شش سال در مراکز علمی حجاز به استماع حدیث پرداخت. هنگامی که شانزده ساله بود، کتب محدثان بزرگی چون ابن مبارک و وکیع بن جراح را از بَر داشت و مباحث آنان در فقه و حدیث را در مییافت.[۵] بخاری هفده سال داشت که از او حدیث شنیدند و در هجده سالگی استادش عبدالله بن زبیر حمیدی آن اندازه به وی اعتماد یافته بود که در مجادلات علمی از او نظر میخواست.[۶]
بخاری در حدود هجده سالگی نخستین تجربه تألیفی خود را در مجاورت حرم رسول اکرم a با نگارش پیش نویسهای کتاب التاریخ الکبیر آغاز کرد.[۷] بخاری در سفرهایی که به شام و مصر (هر کدام دو بار)، بلخ، نیشابور، ری، بغداد، بصره، کوفه و دیگر شهرها داشت،[۸] از محدثان برجستهای چون اسحاق بن راهویه، قتیبة بن سعید، ابراهیم بن موسی رازی، فضل بن دکین، ضحاک بن مخلد، احمد بن حنبل و یحیی بن معین بهره گرفت.[۹] بیشتر رجالنویسان اهل سنت وی را فردی مورخ، فقیه، محدث و یکی از بزرگان در شناخت حدیث و جمعآوری آن به شمار آوردهاند.[۱۰] در میان شاگردان و راویان او نام شخصیتهایی به چشم میخورد که از آن جمله میتوان مسلم بن حجاج نیشابوری، ابوعیسی ترمذی، ابوزرعه رازی و محمد بن یوسف فربری را نام برد.[۱۱]
بخاری در اواخر عمر به نیشابور رفت و در آغاز اقامت خود، از حمایت محافل اصحاب حدیث به ویژه محمد بن یحیی ذهلی مفتی نیشابور برخوردار بود، ولی در نهایت به خاطر دیدگاههای خاص کلامی بخاری و از طرفی توجه مردم به او، این روابط به سردی گرایید. ذهلی ضمن متهم ساختن بخاری به بدعت، حضور در مجلس او را بر اصحاب حدیث تحریم کرد. با توجه به نفوذ ذهلی در میان مردم، ادامه فعالیت برای بخاری ناممکن شد و او به ناچار نیشابور را به قصد زادگاهش ترک گفت و همه شاگردانش جز مسلم بن حجاج و احمد بن سلمه او را ترک کردند. او به دنبال این واقعه به بخارا رفت و در آنجا مورد استقبال انبوه مردم قرار گرفت، ولی پس از مدتی اقامت در آن دیار، به خاطر عدم اجابت خواسته خالد بن احمد ذهلی، والی بخارا مجبور به ترک این شهر شد و به روستای خرتنگ در دو فرسخی سمرقند نزد بستگانش رفت.[۱۲]
سرخسی میگوید: بخاری به سبب بعضی آرای فقهی از بخارا اخراج شد.[۱۳] برخی نیز میگویند: احمد بن حنبل به بخاری اعتراض داشت که چرا کتابش را صحیح نامیده و حال اینکه بیشتر راویانش خوارج هستند و او ادعا میکرد که چون خوارج دروغ نمیگویند، موثق هستند، به همین دلیل قاضی بخارا او را به زندان انداخت.[۱۴] با اینکه بخاری و صحیح او در میان اهل سنت از جایگاه ویژهای برخوردار است، اما نقدهایی بر آن نوشته شده از جمله محمد صادق نجمی در کتاب «سیری در صحیحین» چنین کرده و اعتراضات عالمان اهل سنت و شیعه را در این باره بیان داشته است. بخاری پس از ۶۲ سال زندگی در سال ۲۵۶هـ در همان روستا درگذشت.[۱۵]
او تألیفات متعددی دارد که عبارتاند از: التاریخ الکبیر التاریخ الاوسط التاریخ الصغیر الاسماء و الکنی الضعفاء السنن الصحیح الادب (الادب المفرد) خلق افعال العباد القرائة خلف الامام[۱۶] المسند الکبیر الاشربه الهبه اسامی الصحابه الوحدان المبسوط العلل المؤتلف و المختلف الفرائد قضایا الصحابه و التابعین و اقاویلهم رفع الیدین فی الصلاه برّ الوالدین[۱۷] تفسیر القرآن ثلاثیات الرقاق العوالی[۱۸] بدء المخلوقات فوزالابرار[۱۹] و قصص الانبیاء[۲۰].[۲۱]
جستارهای وابسته
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ تاریخ بغداد ۲/۶.
- ↑ الوافی بالوفیات ۲/۲۰۶.
- ↑ تاریخ بغداد ۲/۶.
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۱۲/۳۹۴.
- ↑ تاریخ بغداد ۲/۶.
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۱۲/۳۹۴.
- ↑ تاریخ بغداد ۲/۶.
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۱۲/۳۹۴.
- ↑ تهذیب الکمال ۲۴/۴۳۱.
- ↑ تاریخ الاسلام ۱۹/۲۴۸.
- ↑ تهذیب الکمال ۲۴/۴۳۱.
- ↑ التاریخ الصغیر ۱/۱۵ ـ ۱۸، مقدمه.
- ↑ المبسوط ۳۰/۲۹۷.
- ↑ نهایة الدرایه ۴۹۹.
- ↑ طبقات الحنابله ۱/۲۷۸.
- ↑ الفهرست (الندیم)۲۸۶.
- ↑ التاریخ الصغیر ۱/۱۸.
- ↑ هدیة العارفین ۲/۱۶.
- ↑ کشف الظنون ۱/۲۲۷ و ۲/۱۳۰۳، ۱۴۷۱ و ۱۶۸۴.
- ↑ فهرست نسخههای خطی فارسی ۶/۴۵۱۳.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص ۶۶۶-۶۶۷.