امت وسط در قرآن
امت وسط عبارت است از گروه معتدل، نیکو و پسندیده بهکار میرود. امّت وسط در قرآن: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ﴾ به گروهی گفته شده که از خطا و لغزش مصون بوده، واسطه بین پیامبر (ص) و مردم و بر اعمال مردم گواهاند.
معناشناسی
واژه امّت به معنای گروهی است که دارای وجه مشترک مانند زبان، مکان و دین واحد باشند[۱]. وسط را در لغت به معتدل، میانه[۲]، میان دو چیز[۳]، آنچه دارای دو طرف مساوی باشد[۴] یا به لوازم این معانی یعنی، نیکو، پسندیده و خیر[۵] تفسیر کردهاند، بنابراین، ترکیب وصفی «امّت وسط» در گروه معتدل، نیکو و پسندیده بهکار میرود.
راغب گوید: وسط به معنی «میان چیزی» است: هُوَ فِي وَسَطِ القوِمِ؛ یعنی او در میانه قوم است. گاهی وسط به معنای حد اعتدال که بدون افراط و تقریط است به کار میرود؛ مانند: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا﴾[۶]. به همین معناست آیه: ﴿قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ﴾[۷]. همچنین این آیه به همین معنا آمده است: ﴿فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ﴾[۸] یا ﴿حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ﴾[۹] که مراد از آن، بر اساس روایات فراوان، نماز عصر است که در میانه دو نماز در روز و دو نماز در شب واقع شده است[۱۰]. هر چند روایات و اقوال دیگری در این باره نقل شده است که تا به هفت قول میرسد، از جهت وضعی، نماز عصر به مفهوم «وُسطی» نزدیکتر است؛ ولی بعضی به اعتبار نیم روز، آن را نماز ظهر دانستهاند و برخی گفتهاند: نماز مغرب است و آن بین نمازهای دو رکعتی و چهار رکعتی است، بعضی نیز گفتهاند: مقصود از آن، نماز صبح است؛ زیرا بین نمازهایی است که در شب و روز خوانده میشود![۱۱].
امّت وسط در قرآن به گروهی گفته شده که از خطا و لغزش مصون بوده، واسطه بین پیامبر (ص) و مردم و بر اعمال مردم گواهاند. از احادیث[۱۲] و شواهد قرآنی برمیآید که اهل بیت (ع) تنها مصداق این گروه به شمار میآیند[۱۳].[۱۴]
امت وسط در قرآن
امّت وسط فقط یک بار در آیه ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[۱۵] آمده است. آیات دیگری بدون استفاده از کلمه امّت وسط با این موضوع در ارتباط است؛ مانند: ﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۱۶]، ﴿رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۱۷]، ﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾[۱۸]، ﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ﴾[۱۹]، ﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴾[۲۰][۲۱]
تبیین امت وسط
آیه ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[۲۲] درباره گروهی است که خداوند آنان را امّت وسط قرار داده تا گواه بر مردم باشند: ﴿جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ﴾؛ زیرا لام در ﴿لِتَكُونُوا﴾ لام عاقبت است و از آن چنین استفاده میشود که غرض از امّت وسط بودن گروه مذکور گواهی آنان بر اعمال امّتهاست[۲۳]. این گروه که مخاطب حقیقیِ ﴿جَعَلْنَاكُمْ﴾ و دارای نقش و مسئولیت مهم یاد شده هستند به دو دلیل باید گروهی برگزیده و مصون از هرگونه خطا و اشتباه و به دور از هر نوع آلودگی و گناه باشند:
- تحقق امّت وسط از خواستههای حضرت ابراهیم (ع) و اسماعیل است. خواستههای آنان در آیات قبل مطرح شده و آیه مربوط به امّت وسط در ادامه آنها آمده است. ایشان به هنگام بنای ستونهای کعبه از خدا درخواست کردند عمل آنان را پذیرفته، ایشان را مسلمان قرار داده و از ذریّه آنان نیز گروهی را تسلیم خدا قرار دهد: ﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۲۴]، ﴿رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۲۵]، سپس دعا کردند رسولی در میان ذریّه آنان مبعوث کند تا آیات خدا را بر آنها بخواند و علم کتاب و حکمت را در قلبشان به ودیعت گذارده و آنان را از انواع آلودگیها تطهیر و ایشان را برای پرستش خدا خالص کند: ﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾[۲۶][۲۷] خداوند در آیه ﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴾[۲۸] ضمن اشاره به اجابت این دعاها، به گروه برگزیدهای خطاب میکند که تسلیم حکم الهی هستند، بدون آنکه از آنها سرپیچی و معصیتی سرزده و اجرای دستورات دین برایشان مشقّت و زحمتی داشته باشد. آنان در آیه مذکور همان گروهی دانسته شدهاند که در آیه ﴿رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۲۹] مورد درخواست ابراهیم از خداوند قرار گرفته بودند و نیز واسطه بین پیامبر (ص) و مردم و گواه بر مردم معرّفی شدهاند: ﴿ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ﴾[۳۰]. دو نکته در این استدلال باید مورد توجّه قرار گیرد:
- منزّه بودن از گناهان بر همه امت، قابل انطباق نیست، مگر بر معصومان از آنها.
- ابراهیم (ع) درخواست کرده بود خداوند امتی مسلمان از خصوص ذرّیهاش به وی عنایت کند (نه هر امت مسلمانی) و حال آنکه همه مردم مسلمان، ذریّه ابراهیم (ع) نیستند، پس این آیات، همه مسلمانان را در بر نخواهد گرفت و مقصود از امّت در آیه ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا﴾ نیز همه آنان نیستند، بلکه امّت در این آیات بر ذریّه ابراهیم (ع) منطبق میگردد.
- از جمله حقایق قرآنی که خداوند، بارها بدان اشاره فرموده گواهی دادن گواهان در دادگاه عدل الهی است: ﴿فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيدًا﴾[۳۱]، ﴿فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيدًا﴾[۳۲]، ﴿وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ﴾[۳۳]، ﴿وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾[۳۴]؛ این گواهی، شامل افعال اُمَم و تبلیغ رسالت پیامبران (ع) نیز میشود، چنان که این آیه به آن اشاره دارد: ﴿فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ﴾[۳۵][۳۶] و گرچه این گواهی دادن در روز قیامت خواهد بود؛ ولی تحمّل آن، در دنیاست[۳۷]، به دلیل سخن عیسی (ع): ﴿مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ﴾[۳۸]، ﴿وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا﴾[۳۹][۴۰]. گواه بودن امّت وسط نیز ایجاب میکند که ایشان گروهی خاص و دارای مقام و موقعیت ویژهای باشند تا بتوانند ضمن نظارت بر اعمال همه مردم در همه دورانها، در قیامت اقامه شهادت کنند؛ زیرا اوّلاً انسانهای عادی فقط ظاهر افعال مردم را درک میکنند؛ امّا به حقایق اعمال و امور نفسانیه از قبیل کفر، ایمان، فوز و خسران آنان آگاهی ندارند، با آنکه این امور نیز مورد مؤاخذه قرار میگیرد: ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ﴾[۴۱][۴۲] و ثانیاً عموم مسلمانان در زمان امّتهای دیگر حضور نداشتهاند، در حالی که شهادت، مترتب بر حضور شاهد در حال انجام عمل از سوی مشهود علیه است[۴۳]، ثالثاً در امت اسلام، ظالمان، جباران و عصیانگرانی هستند که گواهی آنها حتی در کمترین امور (و به تصریح روایتی بر چند کیلو خرما) پذیرفته نیست[۴۴]، پس آنها چگونه میتوانند بر تبلیغ رسالت پیامبرانی همچون موسی، عیسی، ابراهیم و سایر انبیا (ع) گواه باشند؟ بنابراین، امت وسط مورد نظر خداوند، همه امّت مسلمان نیستند[۴۵]. از نظر برخی گرچه از آیه امّت وسط ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[۴۶] حجیت اجماع همه امت و عدالت آنان استفاده میشود؛ ولی این بدان معنا نیست که فرد فرد این امت از خطا مصون باشند، بلکه مفید این معناست که اجمالاً درمیان آنان افرادی با ویژگی مصونیت از لغزش یافت میشوند[۴۷]. شهید در آیاتی از قبیل آیات یاد شده هم به معنای گواه و هم به معنای الگو و اسوه دانسته شده است، چنانکه به اعتبار اسوه بودن شهید (الگویی که مردم او را میبینند) است که میتوان به وی احتجاج کرد و به اعتبار شاهد بودن اوست که میتوان به شهادتش استناد کرد[۴۸]. عدّهای امّت وسط در آیه ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[۴۹] را همه مسلمانان و خطاب در ﴿جَعَلْنَاكُمْ﴾ را متوجّه همه آنان دانسته، آنگاه با توجّه به معنای وسط، برای امّت وسط بودن مسلمانان وجوه متفاوتی ذکر کردهاند؛ برخی وسط را به معنای «عدل» و مفاد آیه را عدالت همه امت پیامبر (ص) دانستهاند[۵۰].
برخی دیگر وسط را به معنای «میانه» گرفته و مدلول آیه را میانه بودن امّت اسلامی دانستهاند. اینان در توضیح «میانه بودن» امت رسول اللّه (ص) به نکاتی اشاره کردهاند:
- بین پیامبر (ص) و سایر امّتها وسط واقع شدهاند تا اینکه آن حضرت، مُشرِف بر امّت و آنان نیز شاهد بر دیگر اُمم باشند[۵۱].
- نسبت به اهل کتاب از یک سو و مشرکان و بت پرستان از سوی دیگر، حدّ وسط هستند؛ زیرا بعضی از اهل کتاب مانند نصارا فقط به تقویت روح پرداخته و کمالات جسم را که خداوند در انسان به ودیعت نهاده رها کردهاند و در مقابل، مشرکان و بتپرستان، فضایل روح را رها کرده فقط به مادیات و لذتهای جسمی رو آوردهاند؛ امّا امت اسلام در راستای تأمین سعادت خویش به اقتضای نیازهای روحی و جسمی انسان بین فضایل و کمالات معنوی و مادی جمع کرده است[۵۲].
- از میانهروی در فکر برخوردارند. این امت در اندیشه خود بر عقلانیت متکی است؛ نه ذهنگرا و نه پیرو تجربه است، بلکه در محصولات فکری و تجربی، دقّت لازم را بهکار برده و همواره در پی یافتن حکمت هستند[۵۳].
- در تربیت میانه رواند. مسلمانان در اجرای قوانین نه صرفا بر وجدان درونی تکیه میکنند و نه فقط به نیروی اجبار متوسل میشوند، بلکه با توجه به اقتضای موارد، از هر دو روش بهره میبرند؛ زیرا از نظر اسلام پرورش از راه تشریع و تادیب از یک سو و شعور و فطرت از سوی دیگر قابل دستیابی است[۵۴].
- بر اساس آموزههای اسلام، فرد را منحل در جامعه نمیانگارند، بلکه هر یک از فرد و اجتماع را تاثیرگذار در دیگری و مکمل یکدیگرند میدانند[۵۵].
- امت اسلامی در متوسطترین مکانها میان شرق و غرب جنوب و شمال جهان به وجود آمد تا آنکه به راحتی الگوی همگان قرار گیرد و تمامی بشر از محصولات این شجره طیبه برخوردار گردند[۵۶].
- سرآغاز پیدایش اسلام، زمانی است که یک سوی آن، به دوران طفولیت بشر (دوران اوهام و خرافات) منتهی و از سوی دیگرش، طلوع رشد عقلی اوست و این بهترین فرصت برای طرح کاملترین ادیان خداوندی است[۵۷]. شایان ذکر است که گرچه صاحبان نظرات یاد شده در صدد بر آمدهاند تا مراد از امّت وسط را همه مسلمانان بدانند؛ امّا با توجّه به دلایلی که گذشت امّت وسط تنها گروهی خاص از آنان با ویژگیهایی برجستهاند، مگر اینکه گفته شود امت وسط بودن مسلمانان به اعتبار اشتمال آنان بر گروه یاد شده است[۵۸]. این گروه ممتاز همان اهل بیت (ع) هستند که براساس روایات گوناگون، آیه ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[۵۹] در شأن آنان نازل شده و ویژه ایشان است. اختصاص امّت وسط به این گروه خاص تجوّزی درپی نداشته و منافاتی با فراگیر بودن خطابهای قرآن ندارد؛ زیرا امّت به معنای همه کسانی که به رسول خدا ایمان آوردهاند از استعمالات نو پدید پس از عصر نزول قرآن است وگرنه امّت در قرآنگاه به معنای قوم و گروه بهکار رفته ﴿قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۶۰] و گاه بر یک فرد اطلاق شده: ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۶۱] و بعضی از خطابهای قرآن شامل برخی افراد نمیشود، چنان که در آیه ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾[۶۲] خطاب متوجّه به بنیاسرائیل: ﴿ فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾ شامل قارون نمیشود.[۶۳]. در مجموع شاید بتوان احتمال تازهای در معنای آیه مطرح کرد و براساس آن بین دو قولی که در مسئله وجود دارد به این صورت جمع کرد که خطاب مذکور در آیه را عام و شامل همه مسلمانان گرفت، آنگاه در مورد امامان معصوم (ع) که کاملترین افراد امت به شمار میآیند واژه شهید را در آیه ـ که به صورت جمع بهکار رفته ـ هم به معنای الگو و هم به معنای گواه دانسته و درباره سایر افراد امت آن را تنها به معنای الگو برای سایر امم دانست، چنان که پیامبر اکرم (ص) نیز خود الگوی امّت اسلامی است و به این الگو بودن در آیه کریمه ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا﴾[۶۴] تصریح شده است. گفتنی است الگو بودن امت اسلام برای دیگر امتها را میتوان با برخی از وجوهی که در بیان میانه بودن امت رسول اللّه (ص) گذشت توجیه کرد[۶۵].
ویژگیهای امت وسط
تعبیر ﴿جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا﴾[۶۶]، حاکی از الگو بودن امت اسلامی برای تمام ملتها و امتهاست؛ زیرا ملت مسلمان، ملت میانهرویی است که بر همه مردم گواهی میدهد و میانشان عدالت و دادگری را بر پا میدارد و میزانها و ارزشها را برایشان وضع میکند. در همان حال که او اینگونه بر مردم گواهی میدهد، کسی که بر او گواهی میدهد شخص پیامبر اکرم (ص) است؛ یعنی پیامبر اکرم (ص) برای چنین ملتی میزان و ارزش معین میکند و درباره اعمال و عادات آنها داوری مینماید و آنچه را از ایشان سر میزند میسنجد تا خود را بشناسند و به اهمیت خویش پی ببرند و اندازه نقش خویش را چنان که باید درک کنند و به گونه شایسته خود را نشان دهند.
ملت مسلمان، ملت وسطی است با تمام معانیی که وسط دارد، چه وساطت به معنی حُسن و فضل باشد، یا به معنی اعتدال و میانهروی، یا به معنی وسط مادی و حسی: ﴿أُمَّةً وَسَطًا﴾؛ یعنی ملت وسط و میانهرویی است که در جهانبینی و اعتقاد، نه در جنبههای معنوی صرف، غلو و افراط میکند و نه در مادیات صرف؛ بلکه از فطرت پیروی میکند. چنین ملتی میکوشد تا به وجود دو بُعدی مادی و معنوی خود، حق کاملی از هر نوع توشهای که لازم دارد عطا کند و به تکاپو میپردازد تا زندگی را رفعت بخشد و بدون هیچگونه افراط و تفریط حیات طیبه داشته باشد.
"امت وسط" ملت میانهرویی است در اندیشه و احساس، بر دانستههای راکد و ایستا نمیماند و درهای تجربه و معرفت و آزمایش و دانش را بر روی خود نمیبندد و به دنبال هر صدا و ندایی رهسپار نمیشود و کورکورانه دست به تقلید نمیزند؛ بلکه به اندیشهها و برنامهها و اصولی که خودش دارد چنگ میزند، سپس به محصول و فراوردههای فکر و تجربه مینگرد و از روی ثبوت و یقین به گلچینی و استفاده بخردانه میپردازد و شعار همیشگی او این است که حقیقت، گمشده مؤمن است، هر کجا بیابدش، آن را بر میدارد.
امت وسط ملت میانهرویی است در سر و سامان بخشیدن و هماهنگ و همنوا کردن همه چیز، زندگی را تنها به دست احساسات و نفسانیات نمیسپارد و آن را هم تنها در دست قانونگذاری و تنبیهسازی رها نمیکند. به تعبیر دیگر، نه مردم را به دست تازیانه سلطان میسپارد و نه ایشان را به الهام وجدان وا میگذارد بلکه آمیزهای از این و آن، بر آنان فرمان میراند.
امت وسط ملت میانهروی است در رابطهها و پیوستگیها، نه شخصیت فرد و ارکان او را نادیده میگیرد و نه شخصیت او را در شخصیت جامعه با دولت محو میگرداند. همچنین او را رها نمیسازد تا به فرد خودخواه و حریصی تبدیل شود که به فکر کسی و چیزی جز خود نباشد. بلکه از تکالیف فردی، تنها به آن اندازه برای فرد مقرر میدارد که او را خدمتگزار جامعه نماید و جامعه را هم ضامن و مسئول فرد میکند و در نتیجه فرد و جامعه را هماهنگ و همگام میگرداند.
امت وسط، ملت میانهای است که در میانهترین سرزمینها و نواحی کره زمین، بین شرق و غرب و جنوب و شمال قرار گرفته است و پیوسته با این موقعیتی که دارد، همه مردم را میبیند و بر همه آنان گواهی میدهد و آنچه دارد به همه مردم زمین عطا میکند و از همین راه، میوهها و محصولات طبیعی و میوههای روح و اندیشه از اینجا به آنجا میرود.
امت وسط ملت میانهای است که زمان و روزگار کودکی بشریت را پشت سر مینهد و دوره رشد عقلانی انسانیت را طی میکند و در میانه گذشته و آینده میایستند و از انسان، گرد و غبار اوهام و خرافات دوران کودکی بشریت را که بر او نشسته است میتکاند و پاکیزهاش میگرداند و او را از گرفتار آمدن به آشوب و گمراهی و کفر و ضلالت به سبب پیروی از آرزوهای طول و دراز باز میدارد و میراث روحی بشریت را که از دوران پیامبران بر جای مانده است با پشتوانه عقلانی او که پیوسته در حال رشد و فزونی است، آمیزش میدهد و کاروان بشریت را بر جاده راست و درستی که میان این و آن قرار دارد راه میبرد.
ملتی که چنین باشد، شایسته است که رنج رسیدن به کمال مطلوب را با جان و دل پذیرا باشد و فداکاری و ایثار نماید؛ زیرا مقام پیشوایی، طبعاً رنجهایی هم در بر دارد و صدارت و سرپرستی، کم و بیش با آزارهایی همراه است؛ پس به ناچار باید چنین ملتی، پیش از گرفتار آمدن، آزموده شود و در کوره زمان گداخته گردد تا خلوص و یکرنگی او در برابر خداوند یکتا، بهتر و بیشتر نمایان گردد و آمادگی او برای ادامه راه کمال، بسی استوراتر هویدا گردد. این است که چنین امتی شایستگی الگو بودن را در تمام عرصهها پیدا میکند و با تغییر و دگرگونی خود به سوی کمال حرکت میکند و جامعه را نیز به سوی آن جهت، به تغییر و دگرگونی وا میدارد[۶۷]. به این سان توجه به آیه شریفه ضرورت بیشتری پیدا میکند که: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا﴾[۶۸]، بیگمان، شما را امتی معتدل و میانه رو قرار دادهایم که نه در دین افراط و غلو میوزید و نه در آن تفریط و تعطیلی میشناسید، بلکه هم حق روح را رعایت میکنید و هم حق جسم را مراعات میدارید و در واقع شما آمیزهای از حیوان و فرشتهاید تا گواهان و الگوهایی بر مردم باشید و بر تفریط مادیگرایان طالب لذائذ جسمانی و روحانیت باخته و بر افراط تارکان دنیا و تارکان لذائذ جسمانی، ناظر بوده و خروج از هر دو دسته را از جاده اعتدال مشاهده نمایید. و پیامبر نیز بر شما گواه باشد تا چنان که دستهای از شما راه او گیرد و یا گروهی از شما از جاده سیرت و شریعت او بیرون رود با آیین و کردار خویش بر آنان حجت و گواه باشد.
بنابراین همانگونه که شخص پیامبر اکرم (ص)، الگوی تمام عیاری برای امت اسلامی و بلکه تمام انسانهاست، چنان که قرآن کریم به صراحت بیان میدارد: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾[۶۹] میتوان الگو بودن امت اسلام را برای دیگر امتها به تبع الگو بودن پیامبر (ص) امری موجّه و بایسته دانست. البته بدیهی است که هر چند ضمیر «کُم» در جمله ﴿جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً﴾ به ظاهر شامل تمام افراد و آحاد امت اسلامی میشود، ولی در مقام عمل و عینیت، این الگو بودن حاصل از اعتدال و میانهروی، تنها افراد خاص و برجسته و مهذب و وارسته را در عرصه ظهور و بروز، شامل میشود و هرگز افراد تبهکار و منحرف از راه راستی و درستی را در بر نمیگیرد و آنان همان کسانی هستند که در دعای ابراهیم خلیل (ع) به عنوان ﴿وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً﴾[۷۰] شناخته میشوند[۷۱].
منابع
پانویس
- ↑ مفردات، ص۸۶؛ نثر طوبی، ج ۱، ص۳۷؛ مجمعالبحرین، ج ۱، ص۱۰۶ ـ ۱۰۷، «امة».
- ↑ مجمع البحرین، ج ۴، ص۴۹۸؛ الصحاح، ج ۳، ص۱۱۶۷؛ اقربالموارد، ج ۵، ص۷۶۵، «وسط».
- ↑ مجمعالبیان، ج۱، ص۴۱۴؛ التحقیق، ج۱۳، ص۹۹، «وسط».
- ↑ مفردات، ص۸۶۹، «وسط».
- ↑ القاموس المحیط، ج ۱، ص۹۳۲، «وسط»؛ المنجد،، ص۹۰۰.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ «برترینشان گفت: آیا به شما نگفتم که چرا (خداوند را) به پاکی نمیستأیید (- انشاء الله نمیگویید)؟» سوره قلم، آیه ۲۸.
- ↑ «بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود میدهید» سوره مائده، آیه ۸۹.
- ↑ «بر نمازها به ویژه نماز میانه پایبند باشید و برای خداوند فروتنانه (به نماز و دعا) بایستید» سوره بقره، آیه ۲۳۸.
- ↑ جامع البیان، ج۲، ص۳۴۲؛ مجمع البیان، ج۳، ص۵۶ ذیل آیه.
- ↑ پرتوی از قرآن، ذیل این آیه.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۶۳؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص۴۱۵؛ البرهان، ج ۱، ص۳۴۴.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص۳۲۱.
- ↑ ربانی، سید جعفر، مقاله «امت وسط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۴، ص 287-288.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ «و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند):» سوره بقره، آیه ۱۲۷.
- ↑ «پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوههای پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بیگمان تویی که توبهپذیر مهربانی» سوره بقره، آیه ۱۲۸.
- ↑ «پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور بدار» سوره ابراهیم، آیه ۳۵.
- ↑ «و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید» سوره حج، آیه ۷۸.
- ↑ ربانی، سید جعفر، مقاله «امت وسط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۴، ص 288.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ أطیب البیان، ج ۲، ص۲۳۰.
- ↑ «و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند):» سوره بقره، آیه ۱۲۷.
- ↑ «پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوههای پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بیگمان تویی که توبهپذیر مهربانی» سوره بقره، آیه ۱۲۸.
- ↑ «پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص۳۲۳.
- ↑ «و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید» سوره حج، آیه ۷۸.
- ↑ «پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوههای پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بیگمان تویی که توبهپذیر مهربانی» سوره بقره، آیه ۱۲۸.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص۳۲۲.
- ↑ «پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟» سوره نساء، آیه ۴۱.
- ↑ «پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟» سوره نساء، آیه ۴۱.
- ↑ «و (به یاد آور) روزی را که از هر امّتی گواهی برانگیزیم آنگاه به کافران نه اجازه (پوزش) داده میشود و نه پوزش آنان پذیرفته میگردد» سوره نحل، آیه ۸۴.
- ↑ «و زمین (رستخیز) به نور پروردگارش تابناک میگردد و کارنامه (ها) برنهاده میشود و پیامبران و گواهان را میآورند و میان آنان به حقّ داوری میکنند و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره زمر، آیه ۶۹.
- ↑ «به یقین (هم) از کسانی که (پیامبرانی) به سویشان فرستاده شدند و (هم) از پیامبران بازخواست خواهیم کرد» سوره اعراف، آیه ۶.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص۳۲۰.
- ↑ تفسیر موضوعی، ج ۶، ص۱۶۶.
- ↑ «به آنان چیزی نگفتم جز آنچه مرا بدان فرمان دادی که: «خداوند- پروردگار من و پروردگار خود- را بپرستید» و تا در میان ایشان بهسر میبردم بر آنها گواه بودم و چون مرا (نزد خود) فرا بردی تو خود مراقب آنان بودی و تو بر هر چیزی گواهی» سوره مائده، آیه ۱۱۷.
- ↑ «و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان میآورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است» سوره نساء، آیه ۱۵۹.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص۳۲۰.
- ↑ «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمیکند امّا از آنچه با دل آگاهی است، بازخواست میکند و خداوند آمرزندهای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۲۵.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص۳۲۰.
- ↑ الفرقان، ج ۲، ص۱۸۴.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۶۳.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص۳۲۱.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص۱۱۱.
- ↑ تفسیر موضوعی، ج ۶، ص۱۶۵.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ معانیالقرآن، ص۸۳؛ جامعالبیان، مج ۲، ج ۲، ص۱۴۳؛ کشف الاسرار، ج، ص۳۹۰.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ التحقیق، ج ۱۳، ص۱۰۱، «وسط».
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۱۳۱؛ اطیب البیان، ج ۲، ص۲۲۹؛ المیزان، ج ۱، ص۳۱۹.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۱۳۱.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۱۳۱.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۱۳۱.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۱۳۱.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۱۳۱.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص۳۲۱.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ «گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکتهایی بر تو و بر امتهایی از همراهانت و امتهایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید» سوره هود، آیه ۴۸.
- ↑ «به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درستآیین بود و از مشرکان نبود» سوره نحل، آیه ۱۲۰.
- ↑ «ای بنی اسرائیل، نعمتم را که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و (نیز) این را که شما را بر جهانیان برتری دادم» سوره بقره، آیه ۴۷.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص۲۹۷.
- ↑ «بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد میکند» سوره احزاب، آیه ۲۱.
- ↑ ربانی، سید جعفر، مقاله «امت وسط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۴، ص 288-292.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج۱، ص۲۰۰.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ «بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.
- ↑ «و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور)» سوره بقره، آیه ۱۲۸.
- ↑ کوشا، محمد علی، مقاله «امت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم