بحث:امام حسن عسکری علیهالسلام
زندگینامه امام
- ابو محمد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب، پیشوای یازدهم مسلمانان[۱] و پدر بزرگوار حضرت مهدی(ع) و سیزدهمین امام از چهارده معصوم(ع) است. دربارۀ تاریخ ولادت، محل ولادت و تاریخ شهادت امام حسن عسکری(ع) میان مورخان اختلاف است، اما مشهور این است که در ماه ربیع الآخر سال ۲۳۲ق چشم به جهان گشود. مادرش بانویی پارسا و شایسته به نام "حدیثه"(س) بود که برخی از او به نام "سوسن" یاد کردهاند[۲].[۳] از آنجا که به دستور خلیفۀ عباسی در "سامرا" در محله "عسکر" سکونت اجباری داشت، "عسکری" نامیده میشود[۴]. از القاب مشهور ایشان "عسکری"، "ابن الرضا"؛ "نقی"، "زکی"، "فاضل"، "امین" و کنیهاش "ابومحمد" که مخصوص حضرت است و ابن الرضا که به پدر و جدش امام جواد (ع) نیز گفته میشد[۵]. در تاریخ اول ربیع الاول سال ۲۶۰ ق به دستور معتمد عباسی، مسموم و در روز هشتم همان تاریخ به شهادت رسید و پس از اینکه فرزندش امام زمان (ع) در حالی که پنج سال بیشتر نداشت بر او نماز خواند، در خانۀ خود در سامرا و کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد[۶].[۷] شیعه معتقد است امام حسن عسکری (ع)، به جز مهدی موعود (ع) فرزند دیگری نداشت. شیخ مفید در کتاب الارشاد مینویسد: حسن بن علی عسکری (ع) به جز صاحب الزمان، فرزند دیگری از خود به جای نگذاشت[۸].[۹]
- دربارۀ ویژگیهای آن حضرت آوردهاند: رنگش گندمگون، چشمانش درشت و سیاه، رویش زیبا، قامتش معتدل و اندامش متناسب بود با آنکه جوان بود بزرگان قریش و دانشمندان زمان خود را تحت تأثیر و نفوذ قرار میداد و دوست و دشمن به برتری او در دانش که از الهام الهی سرچشمه میگرفت اعتراف داشتند[۱۰].[۱۱]
- امام عسکری ۱۳ سال اول عمر خود را در مدینه گذراند، ده سال هم در سامرا کنار پدر زیست. پنج سال نیز پس از شهادت پدر، امامت شیعه را بر عهده داشت[۱۲] و حضرت باید در این مدت کوتاه مقدمات لازم برای انتقال شیعه از مرحلۀ حضور به مرحلۀ غیبت را فراهم میکرد[۱۳]. روایاتی از رسول اکرم (ص) و اهل بیت(ع) بر امامت دوازده امام وارد شده و در آنها به روشنی به نام ایشان از جمله امام عسکری(ع) اشاره شده است. اضافه بر آنکه در روایات نقل شده از پدر بزرگوارش، به امامت آن حضرت تصریح شده است از جمله: از امام هادی(ع) پرسیدند پس از شما چه کسی امام است فرمود: «امامت به بزرگِ فرزندانم، حسن میرسد»[۱۴].[۱۵]
فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و علمی
- روزگار امامت امام حسن عسکری(ع) با سختگیری و آزار بی حد و حصر حاکمان عباسی از جمله: معتز، مهتدی و معتمد[۱۶] همراه بود امام عسکری(ع) در این وضعیت سخت دو برنامه در پیش گرفت: یکی ادامۀ فعالیتهای پدر ارجمندش که حفظ و تقویت پایگاههای شیعی بود؛ دوم، زمینهسازی لازم در جامعۀ اسلامی برای پذیرش امامت و غیبت آخرین خلیفۀ پیامبر(ص). امام عسکری(ع) برای اجرای این برنامه، رفتاری بسیار محتاطانه در پیش گرفت و با پنهانکاری میکوشید بهانهای به دست حکومت ندهد و عباسیان را به خشونتی بیشتر واندارد، با این حال هیچ گاه حکومتِ آنان را تأیید نکرد و دست از مبارزه علیه ستمکاری و خودکامگی عباسیان نکشید.
- برخی از فعالیتهای امام(ع) در این چارچوب عبارتاند از: کوشش علمی در دفاع از اسلام و ردّ شبهات؛ گسترش حلقۀ ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان؛ فعالیتهای سیاسی سرّی؛ پشتیبانی مالی از شیعیان؛ معرفی حضرت مهدی(ع) به عنوان جانشین؛ آمادهسازی شیعیان برای دوران غیبت امام دوازدهم(ع)[۱۷].
حوادث پس از امام عسکری(ع)
- پس از امام عسکری(ع)، پدیدههای ناگواری رخ داد که برخی بدین قرار است:
- بازجویی حاکمان ستمگر از خانۀ آن حضرت برای دستیابی به حضرت مهدی(ع)[۱۸]؛
- برخورد جعفر کذّاب با مادر امام عسکری(ع) بر سر میراث؛
- ترور، حبس، تهدید و اذیت و آزار شیعیان؛
- اختلاف و چنددستگی بین شیعیان[۱۹].
فضائل و مناقب
- حسن بن ظریف گوید: دو مسئله همواره مرا به خود مشغول میداشت و تصمیم گرفتم آنها را به امام ابو محمّد عسکری(ع) بنویسم. پس نوشتم: قائم آل محمد هنگامی که قیام میکند، چگونه داوری میکند و مجلس داوری او میان مردم کجا است؟ و پرسش دومم آن بود که میخواستم بپرسم راهی برای علاج تب نوبه معرفی کند، اما در نامه فراموش کردم درباره تب چیزی بنویسم.
- جواب آمد: درباره قائم(ع) پرسیدی، او هنگامی که قیام کند میان مردم با علم خودداوری میکند و فراموش کردی در ورقهای بنویس ﴿يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ﴾[۲۰] و بر شخص مبتلا به تب بیاویز. راوی گوید: این کار را کردم شخص مبتلا به تب بهبود یافت[۲۱][۲۲].
دوران امامت امام حسن عسکری(ع)
- در دوران امامت حضرت رضا(ع)، حکام جور به وسعت و عمق و عظمت قدرت امامت پی بردند؛ به همین دلیل بعد از شهادت امام رضا(ع) موضعی بس تند در قبال جریان امامت اتّخاذ کردند، شدّت این موضع و سختگیری حکّام روز به روز بیشتر میشد و چنین موضعی طبعاً رفتاری متناسب با خود را میطلبید؛ بر همین اساس، این سه امام - که هر سه به ابن الرّضا معروف بودند - موضعی عملی و حاد در مقابل هیئت حاکمه اتخاذ فرمودند.
- از سویی شورشهای مسلّحانه بعد از راهی که امام حسین(ع) ترسیم نمود توسّط انقلابگران علوی ادامه داشت و تنها نظارتی و هدایتی از سوی امام را میطلبید و انقلاب فرهنگی نیز بعد از حرکت صادقین(ع) توسّط شاگردان ائمه(ع) ادامه داشت فقط باید ارشاد میشدند و مشکلاتشان حل میگردید. آنچه باقی میماند ارائه یک الگوی عملی و پیاده کردن مباحث نظری بود که توسّط ائمه قبلی مطرح شده بود؛ البته هر یک از این سه امام بر حسب مقتضیّات و شرایط زمان خود مواضع خاصّی در جهت حفظ اسلام داشتند؛ بنابراین به طور کلّی اقدامات امام عسکری(ع) در جهت حفظ و نشر مکتب، ادامه اقدامات پدر بزرگوارش بود. او نیز همچون پدر در پایتخت عبّاسیان زندگی میکرد و تمام رنجها و حبسها و گرفتاریهایی را که برای امام هادی(ع) پیش آمده بود احساس کرده بود. خود نیز مدّت کوتاه امامت را عمدتاً در حبس به سر برد و معمولاً مردم از معاشرت و ملاقات با حضرت ممنوع بودند. با اینکه دربار خلافت در این عصر با مشکلات عدیدهای مواجه بود و در گوشه و کنار مملکت شورشها و درگیریهای داخلی خلافت را کاملاً در موضع ضعف و سستی قرار داده بود، امّا امام(ع) در مرکز توجّهات حکّام قرار داشت و حتّی شورشهایی را که مورد تأیید او نبود، از این سو میدانستند. این بود که نظارت بر اعمال امام در رأس برنامههای هیئت حاکمه واقع شده بود.
- آنچه به دوران امامت حضرت عسکری(ع) ویژگی خاصی میبخشید، معرّفی مهدی موعود(ع) و برنامهریزی، مقدّمه چینی و ایجاد آمادگی در جامعه برای دوران غیبت بود؛ البته ائمه قبلی و حتّی خود رسول خدا(ص) برای دوران غیبت برنامهریزی و زمینهسازی نموده بودند؛ امّا وظیفه عمده و مستقیم در این رابطه بر عهده امام عسکری(ع) بود. تلاشهای امام در این باره را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- حفظ حضرت مهدی(ع) با مخفی کردن او از مردم و نشان دادن او تنها به بعضی خواص.
- ایجاد بینش غیبت در مردم با صدور اعلامیهها و بیانیههایی که در آنها صفات مهدی(ع) آمده بود و افکار پایگاههای شیعی در جهت غیبت توجیه میشد، همچنین این بیانیهها به توجیه و نقد سیاسی جوّ حاکم میپرداخت.
- عادت دادن مردم به مسئله غیبت امام عسکری(ع) از تماس با مردم، به جز در مواردی خاص. امور از طریق وکلای حضرت و مکاتبه به انجام میرسید و گاهی اگر ناچار بود، از پشت پرده با بعضی سخن میگفت. این مطلب به گونهای کمرنگتر و سادهتر از زمان امام هادی(ع) شروع شد و به این ترتیب مردم کمکم عادت کردند از طریق نامه و توسط وکلای امام با او در تماس باشند. عاقبت، آن حضرت نیز با دسیسه معتمد خلیفه عبّاسی مسموم شد و به شهادت رسید[۲۳].
پانویس
- ↑ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۲۲۳.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۳.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴ ـ۷۰؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۸؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۲۴.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرایع، ج ۱، باب ۱۷۶، ص ۲۳۰.
- ↑ مناقب آل ابوطالب، ابنشهرآشوب، محمد بن علی، ج۴، ص۴۲۱.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۵۰۲؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۲۲۳.
- ↑ ر.ک: سلطان محمدی، ابوالفضل، نجفی مقدم، مهدی، امامت امام حسن عسکری، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۴۴۲۵.
- ↑ .مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۳۹.
- ↑ سلطان محمدی، ابوالفضل، نجفی مقدم، مهدی، امامت امام حسن عسکری، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۴۲۶.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، مقدمه.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴ ـ۷۰.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۸.
- ↑ اعلام الهدایه، ج۱۳، ص۴۷ـ ۴۸.
- ↑ اعلام الوری، ص ۳۵۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۴.
- ↑ مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۴۵۵.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴ ـ۷۰؛ درسنامه مهدویت، ص۱۵۸.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۵۰۵؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۴۳.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴ ـ۷۰.
- ↑ «گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بیگزند باش» سوره انبیاء، آیه۶۹.
- ↑ ارشاد، ص :۶۶۶؛ کافی، ج۲، ص :۴۴۱.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۱۰۶-۱۰۷.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۱۵۰-۱۵۱.