دیدگاه اصحاب امام باقر و امام صادق درباره ویژگی علم معصوم چیست؟ (پرسش)

دیدگاه اصحاب امام باقر و امام صادق درباره ویژگی علم معصوم چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

دیدگاه اصحاب امام باقر و امام صادق درباره ویژگی علم معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلی؟
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ نخست

 
سید علی هاشمی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در این‌باره گفته‌ است:

«از بررسی‌ای که در ابواب مختلف روایات امام باقر S درباره ویژگی‌های علوم ائمه (ع) انجام شد، گذشته از تکرار در برخی روایات، به این آمار تقریبی دست یافتیم: بیست روایت توسط محمد بن مسلم، نوزده روایت توسط زرارة بن اعین، نوزده روایت توسط جابر بن یزید جعفی، ده روایت توسط حمران بن اعین، نه روایت توسط ابوبصیر، نه روایت توسط فضیل بن یسار، هفت روایت توسط ابوحمزه ثمالی و پنج روایت توسط برید بن معاویه عجلی نقل شده است. بقیه اصحاب، تعداد روایات کمتری در این موضوع نقل کرده‌اند. تمام این افراد، از بزرگان اصحاب آن حضرت‌اند.

همچنین از بررسی‌ای که در ابواب مختلف روایات امام صادق S درباره علوم ائمه (ع) انجام شد، به این آمار تقریبی دست یافتیم: حدود ۴۶ روایت از روایات امام صادق S درباره ماهیت و ویژگی‌های علوم ائمه (ع) توسط ابوبصیر لیث مرادی، بیست روایت توسط حارث بن مغیره، دوازده روایت توسط سماعة بن مهران، یازده روایت توسط عبدالله بن سنان، بیش از ده روایت[۱] توسط مفضل بن عمر، نه روایت توسط سلیمان بن خالد، هشت روایت توسط محمد بن مسلم، هشت روایت توسط زرارة بن اعین، هشت روایت توسط حمران بن أعین و هشت روایت توسط عبدالرحمان بن کثیر نقل شده است. دیگر اصحاب، هر کدام کمتر از این تعداد، روایت نقل کرده‌اند. تمام راویان یاد شده، از سرشناسان اصحاب آن حضرت و مورد اعتماد ایشان بودند؛ به جز آخرین فرد، یعنی عبدالرحمن بن کثیر، که ضعیف و متهم به جعل حدیث است[۲]. بنابراین روایات نقل شده از او، به تنهایی و بدون شواهد دیگر، پذیرفته نیست[۳].

پیش از این دیدیم که روایات متعددی که از امام باقر و امام صادق (ع) نقل شده‌اند، بر این نکته تأکید دارند که ائمه (ع) از رسول خدا a و امامان پیشین، علوم الهی و ویژه‌ای را دریافت کرده بودند. این روایات، تواتر معنوی دارند. روایات این دو امام بزرگوار تأکید دارند که همه دانش‌های الهی پیامبران و اوصیای آنان، از طریق پیامبر اکرم a به ایشان به ارث رسیده است. بنا بر روایاتی دیگر از آن حضرت، اهل بیت (ع) از نزد خود فتوا نمی‌دهند؛ بلکه علوم آنان آثاری از رسول خدا a است که همانند گنج از آن محافظت می‌کنند و نسل به نسل برای هم به ارث می‌گذارند[۴].

همچنین از روایات امام باقر و امام صادق (ع) این‌گونه استفاده شد که کتاب‌های متعددی نزد ائمه (ع) هست که میراث مکتوب ویژه آنان به شمار می‌آید. مهم‌ترین این کتاب‌ها عبارت‌اند از: کتاب‌های پیامبران و اوصیای آنان که در پوستی به نام جفز نگه‌داری می‌شده است؛ کتاب علی S که با نام «جامعه» نیز از آن یاد شده و در آن احکام حلال و حرام به طور جامع بیان شده است؛ مصحف فاطمه (س) که در آن رخدادهای آینده و نام حاکمان آمده است؛ کتابی که در آن نام و مشخصات شیعیان ذکر شده است؛ دو کتاب که در یکی نام بهشتیان و در دیگری نام جهنمیان آمده؛ و مجموعه دوازده صحیفه که هرکدام به یک امام اختصاص داشته و در آن دستورهایی بیان شده است که آن امام مطابق آن عمل می‌کند. تعداد روایات نقل شده از سوی اصحاب ائمه درباره این منابع به اندازه‌ای است که جای تردید باقی نمی‌گذارد که بسیاری از اصحاب ایشان، دست‌کم با برخی از این کتاب‌ها آشنا بوده‌اند. برخی نقل‌های صریح‌تر نیز همین مطلب را نشان می‌دهد.

در روایتی نقل شده است که حمران بن اعین از امام باقر S در خصوص سخنان مردم درباره نوشته مهرشده‌ای که به ام سلمه تحویل داده شده بود، پرسید. امام S فرمود: زمانی که پیامبر خدا a از دنیا رفت، علم و سلاح خود و چیزهای دیگر را برای علی S به ارث گذشت. سپس (آن میراث) به حسن S و پس از او به حسین S رسید. هنگامی که ترسیدیم بدان دست یابند، (حسین S) آن را نزد ام سلمه امانت نهاد. پس از آن، علی بن الحسین S آن را گرفت. حمران می‌گوید: گفتم: آری؛ سپس به پدرت (علی بن الحسین) رسید و پس از آن به شما رسید. امام باقر S فرمودند: بله[۵]. از سخنان حمران در ابتدای حدیث روشن می‌شود که این مسئله به یک آگاهی نسبتاً عمومی تبدیل شده بود؛ زیرا در این روایت آمده است که او در خصوص سخنان مردم درباره آن صحیفه از امام باقر S سؤال کرد.

بنا بر روایتی که از عبدالملک بن اعین نقل شده است، امام باقر S برخی از کتاب‌های امیرالمؤمنین S را به او نشان دادند[۶]. در روایتی آمده است که آن حضرت صحیفه‌ای را که در آن احکام حلال و حرام بیان شده بود، به ابوبصیر نشان دادند و فرمودند: این (نوشته) املای رسول خداست که علی S با دستش نوشته است[۷]. در روایتی دیگر، از یکی از اصحاب امام باقر S نقل شده است: نزد ایشان صحیفه‌ای را دیده که در آن نام خود و فرزندانش را مشاهده کرده است[۸]. برخی از اصحاب نیز از مشاهده کتاب‌های ویژه نزد امام صادق S خبر داده‌اند[۹].

در روایتی نقل شده است که ابوبصیر در حضور امام صادق S بود. آن حضرت «جامعه» را‌طلبیدند و حکمی را در آن یافتند و به ابوبصیر نشان دادند[۱۰]. در روایتی از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده که لوحی را نزد حضرت فاطمه (س) دیده است که در آن افزون بر نام مقدس پیامبر اکرم a به نام دوازده امام S پس از ایشان و برخی ویژگی‌های هر یک و حوادث زمانشان اشاره شده بود[۱۱]. این‌گونه نقل‌ها نشان می‌دهند که برخی از اصحاب این دو امام بزرگوار، با برخی کتاب‌های ویژه که نزد ائمه (ع) است، آشنا بودند.

گفته شد که برخی روایات این دو امام بزرگوار، از رفت و آمد فرشتگان نزد ایشان خبر می‌دهند. این اخبار به طور طبیعی باعث آگاهی اصحاب از این موضوع شده بود. حمران بن اعین نقل کرده است که خدمت امام باقر S رسیدم و عرض کردم: فدای شما شوم؛ به ما خبر می‌رسد که فرشتگان بر شما نازل می‌شوند. (آیا این اخبار درست است؟) امام S فرمودند: به خدا قسم که فرشتگان بر ما نازل می‌شوند و بر فرش‌های ما قدم می‌گذارند[۱۲].

دسته دیگر از این روایات، روایاتی است که ائمه (ع) را محدَّث معرفی می‌کنند. طبیعی است که این مسئله ابهام‌هایی در ذهن اصحاب ایجاد کرده بود که موجب پرداختن امام باقر و به ویژه امام صادق S به جزئیات بحث تحدیث شد. روایات این موضوع نیز بسیار فراوان‌اند. در روایتی، ابوحمزه ثمالی نقل کرده است که من و مغیرة بن سعید[۱۳] در مسجد نشسته بودیم که حکم بن عتیبه[۱۴] نزد ما آمد و گفت: از ابوجعفر (امام باقر S) سخنی شنیده‌ام که کسی آن را نشنیده است. او از اینکه آن را برای ما باز گوید، خودداری کرد. ابوحمزه می‌گوید: نزد امام باقر S رفتیم و سخنان حکم را برای ایشان گزارش کردیم. امام S ضمن تأیید آن خبر، فرمودند: علم علی S را در آیه‌ای از کتاب خداوند یافتیم:  وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ [۱۵] «وَ لَا مُحَدَّثٍ إِلَّا...». در پایان این روایت آمده است که ابوحمزه از امام S پرسید: آیا او پیامبر است؟! امام S فرمودند: نه؛ او همانند خضر و ذی القرنین است (پیامبر نبودند؛ اما از برگزیدگان خداوند و محدَّث بودند)[۱۶]. در روایتی دیگر از آن حضرت نقل شده است که در برابر تعجب یکی از اصحاب از این خبر که امیرالمؤمنین S محدَّث بود، فرمودند: در روز (جنگ) بنی‌قریظه و بنی نضیر، جبرئیل S سمت راست او (علی S) بود و میکائیل سمت چپ او و با او سخن می‌گفتند[۱۷].

در روایتی از حمران بن اعین نقل شده است که امام باقر S به من گفت: علی S محدَّث بود. حمران می‌گوید: نزد یارانم رفتم و سخن امام باقر S را برایشان نقل کردم. آنان حمران را تشویق کردند که از امام بپرسد: چه کسی با امیرالمؤمنین علی S سخن می‌گفته است. (می‌دانیم محدَّث به لحاظ لغوی به معنای کسی است که با او سخن گفته شده است). حمران نزد امام بازگشت و پرسش آنان را به امام باقر S بیان کرد. امام S به او فرمودند: فرشته‌ای (با او سخن می‌گفت). حمران تعجب کرد و پرسید: (شما می‌گویید) او پیامبر بود؟! امام فرمودند: خیر؛ بلکه همانند همراه موسی یا مانند ذوالقرنین برد. آیا به شما (این خبر) نرسیده است که در میان شما نیز مانند او هست؟[۱۸] بحث تحدیث در روایات امامان پیشین نیز اشاره شده بود، اما آن روایات اندک به طور جدی در میان اصحاب مطرح نشده بود. تعجب‌های اصحاب امام باقر S، نشانه آن است که این موضوع در آن زمان، موضوعی جدید به شمار می‌آمد و ابهام‌آمیز بوده است.

در روایات امام باقر و امام صادق (ع)، همچنین رد توهم پیامبر بودن ائمه (ع) به واسطه شنیدن صدای فرشته، و تفاوت بین امام (محدَّث) و پیامبر و رسول بیان شده است که برخی از این مطالب در پاسخ به برخی پرسش‌های اصحاب بوده است[۱۹].

در روایات متعددی از امام صادق S بر این مطلب تأکید شده است که هرگاه علم به چیزی نزد ائمه نباشد، روح القدس آن را برای ایشان می‌آورد[۲۰]. همچنین در روایات این دو امام گزارش شده است که در ائمه (ع)، پنج روح وجود دارد که عبارت‌اند از: روح القدس؛ روح ایمان؛ روح زندگی؛ روح قوت و روح شهوت[۲۱]. گفته شد ظاهر این روایات این است که روح القدس مرتبه‌ای از روح امام است. در این روایات، مأموریت مهم روح القدس، تأیید علمی امام معرفی شده است.

از برخی روایات امام باقر S، به ویژه روایات امام صادق S می‌توان دریافت که ائمه (ع) افزون بر روح القدس، از خبرها و امداد روح - که مخلوقی بزرگ‌تر از جبرئیل و میکائیل (ع) است - بهره می‌برند[۲۲]. در نقل‌های اصحاب، بحث در این موضوع چندان به چشم نمی‌خورد. بیشتر این مباحث، تنها در قالب گزارش روایت در متون حدیثی آمده‌اند. گویا این بحث چندان در میان اصحاب مطرح نبوده یا مورد توجه علمی آنان قرار نگرفته است.

در روایات متعددی از امام صادق S شیوه دریافت برخی علوم، الهام یا تحدیث معرفی شده است[۲۳]. در برخی از این روایات این پرسش اصحاب گزارش شده است: مطلبی که از امام پرسیده می‌شود و نزد او چیزی نیست، از کجا آن را می‌داند؟ امام S هم شیوه الهام و تحدیث را به عنوان پاسخ مطرح کردند[۲۴].

روایات متعددی دلالت بر آن دارند که اهل بیت (ع) حقایقی را می‌بیند که افراد عادی قادر به دیدن آنها نیستند. این مطلب، بیش از مباحث دیگر در میان اصحاب بروز داشته است؛ زیرا ائمه (ع) از جمله امام باقر و امام صادق (ع) بارها از ضمایر و احوال پنهان اصحاب به ایشان خبر داده‌اند. برای نمونه، در روایتی آمده است که یکی از اصحاب امام باقر S کاری ناپسند انجام داد. آن حضرت از درون خانه بر او نهیب زدند و سپس فرمودند: اگر این دیوارها، آن گونه که مانع دید شما می‌شوند، مانع دید ما شوند، ما و شما برابر می‌شویم (در حالی که چنین نیست)[۲۵]. در روایات این دو امام تأکید شده است: ما زمانی که افراد را می‌بینیم، حقیقت ایمان یا نفاق او را می‌شناسیم[۲۶]. در روایتی دیگر با سند از ابوبصیر اسدی نقل شده است: زمانی با خانمی که نزد او قرآن می‌آموخت، شوخی کرد. هنگامی که نزد امام باقر S رسید. آن حضرت به او فرمودند: ای ابوبصیر! به آن زن چه گفتی؟ ابوبصیر که از آگاهی امام S به سخن خود شرمنده شده بود، صورت خود را از شرم با دستانش پوشاند. امام باقر S به او فرمودند: دیگر این کار را انجام نده![۲۷]. در تعدادی از روایات امام باقر و امام صادق (ع)، از عرضه اعمال به پیامبر اعظم a و ائمه (ع) خبر داده شده است[۲۸]. این روایات نیز مستفیض‌اند و نقل‌ها و پرسش‌های اصحاب در این موضوع نشان می‌دهند که به خوبی به آن آشنا بودند. در روایتی نقل شده است که محمد بن مسلم از آن حضرت پرسید: آیا اعمال مردم بر رسول خدا a عرضه می‌شود؟ حضرت فرمودند: در آن شکی نیست[۲۹]. چنان که گفته شد، در روایات متعدد و مستفیضی از امام باقر و امام صادق (ع) درباره عمود یا مناری از نور سخن به میان آمده است که به نظر می‌رسد بحث عرض اعمال از طریق آن انجام می‌شود.

در روایتی از سدیر صیرفی مطلبی نقل شده است که نشان می‌دهد گفت‌و‌گو درباره شیوه‌های دریافت علوم ائمه (ع) در میان اصحاب رواج داشته است. در این نقل آمده است که سدیر به امام صادق S عرض کرد: فدایتان شوم؛ شیعیان شما درباره شما اختلاف دارند و این اختلاف شدید شده است: بعضی از آنان می‌گویند: در گوش امام صدایی طنین می‌افکند؛ برخی دیگر می‌گویند: مطالبی به قلب او افکنده می‌شود؛ گروهی می‌گویند: در رؤیا میبیند؛ و عده‌ای دیگر می‌گویند: از کتاب‌های پدرانش فتوا می‌دهد. فدایتان شوم؛ کدام یک از این دیدگاه‌ها را بپذیریم؟ امام S در پاسخ فرمودند: ای سدیر! چیزی از سخنان آنان را نگیر. ما حجت خداوند و امانت‌داران او بر بندگانش هستیم. حلال ما از کتاب خدا و حرام ما از کتاب خداست[۳۰]. بخش اول روایت طبیعی می‌نماید؛ زیرا چنان که دیدیم، تعداد زیادی روایت درباره هر یک از شیوه‌های یادشده از امام باقر و امام صادق (ع) صادر شده است. بنابراین طبیعی است که مباحثی درباره این روش‌ها میان اصحاب مطرح باشد؛ اما پاسخ امام به سدیر، گویا به این نکته اشاره دارد که امام ورود سدیر به این گونه مباحث را صلاح نمی‌دانند. از همین روی پاسخ ایشان به سدیر، اجمالی و مبهم، و مربوط به علوم دینی ائمه (ع) است که از قرآن و سنت قابل استنباط است؛ اما اشاره نکردند که علم به حوادث و تفسیر علوم دینی و... به شیوه‌های مختلف در اختیار ائمه (ع) قرار می‌گیرد[۳۱].

شیوه‌هایی مانند رؤیاهای صادقه و بهره‌گیری از حواس عادی، روشن‌تر از آن است که نیازمند بحث باشد. به طور طبیعی، اصحاب امام باقر و امام صادق (ع) در اینکه ائمه از این شیوه‌ها برای دریافت برخی مطالب استفاده می‌کنند، تردید نداشتند. در بحث‌های پیشین، درباره ویژگی‌های علوم ائمه (ع) گفته شد که از مجموع روایات این دو امام بزرگوار می‌توان برخی از ویژگی‌ها مانند افزایش‌پذیری علوم ائمه (ع)، موهبتی و ویژه بودن بخشی از علوم آنان، شأنی بودن، ارادی بودن، و برخی ویژگی‌های دیگر را درباره مراتب با مصادیقی از علوم آنان، استنباط کرد. چنان که گفته شد، این برداشت‌ها را به طور احتمالی می‌توان به اصحاب ائمه نیز نسبت داد.

بنابراین از مجموع بررسی‌های یادشده می‌توان چنین استفاده کرد که جایگاه علمی ویژه اهل بیت (ع)، برای اصحاب ایشان محل تردید نبوده است. آنان باور داشتند که خداوند به ائمه (ع)، علوم ویژه و الهی را به شیوه‌های خاص عطا کرده است. آنان ائمه (ع) را کسانی می‌دانستند که مفسران واقعی قرآن و سنت نبوی و صاحب استنباط دقیق و صحیح‌اند.

البته طبیعی است که اصحاب ائمه (ع)، از درجات مختلفی در علم و ایمان برخوردار بودند. برخی افراد، تنها یک بار خدمت امام رسیده و روایتی را از آن حضرت نقل کرده‌اند؛ در حالی که برخی سال‌ها نزد آن حضرت بوده‌اند. برخی، از اصحاب خاص و ملازمان آن حضرت به شمار می‌آمدند و برخی، از طریق دیگران به محضر ایشان شرفیاب می‌شدند. برخی خود شاگرد امام بودند و برخی دستور داشتند که معارف دینی خود را از شاگردان ایشان بیاموزند. بنابراین در بررسی باورهای اصحاب یا شیعیان، باید توجه داشت که باورهای اصحاب سرشناس معیار اساسی ارزیابی است؛ نه مثلاً دیدگاه یک راوی ضعیف که روایتی از امام نقل کرده است.»[۳۲]

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. تأکید بر افزونی تعداد روایات مفضل از آن روست که برخی روایات، از «مفضل» نقل شده، که این عنوان مشترک بین چند نفر است و احتمال دارد که برخی از این روایات نیز از مفضل بن عمر باشد. در این آمار، این روایات به شمار نیامده‌اند.
  2. ر.ک: سید ابوالقاسم موسوی خویی، معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۳۴۳.
  3. تأکید می‌شود که این آمار تقریبی، مربوط به این موضوع خاص است و در مباحث دیگر، به طور طبیعی این مسئله متفاوت خواهد بود؛ مثلاً جناب محمد بن مسلم در مباحث فقهی، ده‌ها روایت نقل کرده است.
  4. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۹۹ - ۳۰۱. روایات شماره ۳ و ۱۰ با این محتوا از امام صادق S در این صفحات نقل شده‌اند که هر دو روایت دارای سند صحیح‌اند.
  5. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۸۴؛ محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۱۷۷. سند این روایت، صحیح است.
  6. محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۱۶۲: «أَرَانِي أَبُو جَعْفَرٍ S بَعْضَ كُتُبِ عَلِيٍّ ثُمَّ قَالَ لِي لِأَيِّ شَيْ‌ءٍ كُتِبَتْ هَذِهِ الْكُتُبُ قُلْتُ مَا أَبْيَنَ الرَّأْيَ فِيهَا قَالَ هَاتِ قُلْتُ عَلِمَ أَنَّ قَائِمَكُمْ يَقُومُ يَوْماً فَأَحَبَّ أَنْ يُعْمَلَ بِمَا فِيهَا قَالَ صَدَقْتَ»؛ محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص۱۴۱. سند این روایت، موثق است.
  7. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۱۴۴.
  8. ر.ک: محمد بن علی بن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب S، ج۴، ص۱۹۳؛ سیدهاشم بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، ج۵، ص۱۵۷.
  9. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۱۴۵؛ محمد بن محمد مفید، الأمالی، ص۲۳۹؛ محمد بن حسن طوسی، الأمالی، ص۱۵.
  10. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱۳، ص۶۳۶-۶۳۷؛ محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۱۴۵.
  11. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۸۱. سند این روایت، صحیح است. همچنین ر.ک: علی بن حسین بن بابویه، الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص۱۰۳؛ علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب، ص۱۶۸-۱۶۹؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، تحقیق علی اکبر غفاری، ص۶۲؛ محمد بن علی صدوق، عیون أخبار الرضا S، ج۱، ص۴۲.
  12. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۹۱؛ ملامحسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۴، ص۳۶۰؛ سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۷۸۷.
  13. مغیرة بن سعید از غالیان و افراد ملعون ائمه (ع) بود (ر.ک: محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، تحقیق حسن مصطفوی، ص۲۲۳؛ حسن بن علی بن داود حلی، رجال ابن داوود، ص۵۱۷؛ حسن بن یوسف حلی، الخلاصة للحلی، ص۲۶۱).
  14. حکم بن عتیبه درست است؛ نه عیینه. او از بزرگان زیدی بتری بود (ر.ک: محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، تحقیق حسن مصطفوی، ص۲۰۹؛ حسن بن علی بن داود حلی، رجال ابن داوود، ص۴۴۹؛ حسن بن یوسف حلی، الخلاصة للحلی، ص۲۱۸).
  15. «و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو می‌کرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) می‌افکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان می‌افکند، از میان برمی‌دارد سپس آیات خود را استوار می‌گرداند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره حج، آیه ۵۲.
  16. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۳۲۴ و ۳۷۳؛ محمد بن محمد مفید، الاختصاص، ص۲۸۷.
  17. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۳۲۱ و ۳۲۳. سند هر دو روایت، موثق است.
  18. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۳۲۱-۳۲۲؛ محمد بن محمد مفید، الاختصاص، ص۲۸۶-۲۸۷. سند این روایت، صحیح است.
  19. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۲۸؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۶۸. سند این روایت، صحیح است.
  20. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۲۳-۳۲۵؛ محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۴۵۱-۴۵۴. روایات این مجموعه، مستفیض‌اند.
  21. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۷۹-۶۸۰؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۴۷ و ۴۵۱.
  22. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۸۱-۶۸۳؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۵۵-۴۵۸ و ۴۶۰-۴۶۲. روایات این موضوع، مستفیض‌اند.
  23. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۵۶-۶۵۸؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۱۶-۳۱۹؛ این روایات، مستفیض‌اند.
  24. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۳۱۶. سند این روایت، صحیح است.
  25. ر.ک: محمد بن علی بن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب S، ج۴، ص۱۸۲.
  26. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۳۰؛ محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۲۸۸ - ۲۹۰؛ محمد بن محمد مفید، الاختصاص، ص۲۷۸.
  27. ر.ک: محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، تحقیق حسن مصطفوی، ص۱۷۳. سند این روایت، صحیح است.
  28. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، بَابُ عَرْضِ الْأَعْمَالِ عَلَى النَّبِيِّ‌a وَ الْأَئِمَّةِ (ع)، ص۵۴۳؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۲۴-۴۳۰. در میان این روایات، روایات با سند صحیح و موثق کم نیست؛ افزون بر آنکه تعداد زیاد روایات دلالت‌کننده بر این مطلب، اطمینان‌بخش است.
  29. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۳۰. سند این روایت، صحیح است.
  30. ر.ک: نعمان بن محمد بن حیون، دعائم الاسلام، ج۱، ص۵۰.
  31. گاهی پاسخ‌های ائمه متناسب با سطح فهم مخاطبان بوده است. از همین روی نمی‌توان آن پاسخ‌ها را برای یک مخاطب دیگر دقیق دانست. مثلاً فردی از امام علی S پرسید که آیا خداوند می‌تواند جهان را با حفظ بزرگی آن، داخل تخم مرغی جای دهد. امام فرمودند: بله؛ و در کمتر از آن هم می‌تواند. جهان را در چشم تو قرار داده است که کوچک‌تر از تخم مرغ است. زمانی که آن را باز می‌کنی، زمین و آسمان و بین آن دو را می‌بینی؛ و اگر بخواهد، تو را از دیدن آنها نابینا می‌گرداند (محمد بن علی صدوق، التوحید، ص۱۳۰). روشن است که این پاسخ امام متناسب با فهم مخاطب بوده است. چنان که در روایاتی دیگر از آن حضرت نقل شده است: این کار ناممکن است؛ هرچند عجز و ناتوانی به خداوند نسبت داده نمی‌شود (ر.ک: همان).
  32. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۴۳۳-۴۴۳.