سیره عبادی حضرت فاطمه
حضرت زهرا (س) بسیار اهل تهجد و عبادت بود بهگونهای که گفته شده پاهای آن حضرت از زیادی عبادت متورم میشد. اما این عبادت، همراه با خشوع و خضوع بود؛ او از پدر آموخته بود که چگونه عبادتی موجب سعادت انسان و باعث تکامل روح میشود.
مقدمه
در احادیث شیعه آمده است، هنگامی که فاطمه در محرابش به عبادت میایستاد، خداوند به فرشتگان میفرمود: "ای فرشتگانم! به بندهام فاطمه بنگرید که در برابر من ایستاده به حالتی که شانههایش از ترس من لرزان است و با قلب خود به عبادت من روی آورده"[۱] و وقتی او در محراب میایستد، هفتاد هزار فرشته مقرب بر او سلام میفرستند و به همان سخنی که فرشتگان، با آن مریم را ندا دادند، ندا داده و میگویند: "فاطمه! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برتری داده است"[۲].[۳]
دعا و مناجات در محضر الهی از عبادات مطلوب و شیرین فاطمه بود و روایات زیادی، مشتمل بر دعاهای آن حضرت با مضامین بلند و آسمانی در منابع روایی به چشم میخورد[۴].
فاطمه در دورانی که خود و خانوادهاش در تنگنای اقتصادی بودند، نزد رسول خدا (ص) آمد و پرسید: «ای رسول خدا! غذای فرشتگان، حمد و تسبیح الهی است. غذای ما چیست؟» ایشان در پاسخ فرمود: قسم به آنکه مرا به حق مبعوث فرمود، سی روز است که در خانه آل محمد آتشی [برای تهیه غذا] افروخته نشده! اگر مایلی که پنج بز [از بزهایی که اخیراً برای ما آمده] به تو بدهم و یا پنج کلمه که جبرئیل به من آموخته، به تو بیاموزم؟
فاطمه تقاضا کرد آن کلمات را به او بیاموزد. رسول خدا (ص) نیز فرمود: ای فاطمه چنین بگو: «يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ وَ يَا آخِرَ الْآخِرِينَ يَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِينَ وَ يَا رَاحِمَ الْمَسَاكِينِ وَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»[۵]؛
نکته شایان توجه در این روایت آنکه فاطمه با وجود گرسنگی و سختی معیشت و اینکه برای تقاضای کمک اقتصادی نزد پدر میرود، غذای معنوی را ترجیح میدهد. از این رو وقتی نزد همسرش بازگشت، گفت: «برای طلب دنیا رفتم و با آخرت برگشتم!» علی نیز فرمود: «خیر آوردی، خیر آوردی!».
البته این به معنای غفلت از نیازهای مادی خود و خانوادهاش نبود؛ بلکه به مفهوم توجه دادن نفس خویش به روزیرسان اصلی است[۶].
سیره عبادی
عبادات حضرت فاطمه (س) نیز الگوی عملی برای فرزندانش بود. آنان شاهد عبادتهای طولانی مادرشان بودند که در آنها از سویی با خدا ارتباط داشت و از سویی دیگر از یاد مردم غافل نبود و برایشان دعا میکرد، بیآنکه برای خود دعایی بکند[۷].
نمازها و شبزندهداریهای طولانی آن حضرت(س) از ویژگیهای سیره عبادی ایشان است. در روایت نبوی آمده است که فاطمه (س) آن قدر قنوت نمازهای شبش طولانی بود که دچار ضعف میشد و به همین سبب مشمول رحمت خداوند شد[۸]. حسن بصری گفته است: در این امت عابدتر از فاطمه(س) نیست، آنقدر به نماز و عبادت میایستاد که پاهایش ورم میکرد[۹]. از حضرت فاطمه (س) نمازهای ویژهای به یادگار مانده است[۱۰].
آن حضرت و پس از هر نماز، افزون بر تسبیح مشهور که هدیه پیامبر (ص) به ایشان بود[۱۱]، بر تعقیبات، التزام و مداومت داشت و دعاهایی سرشار از مضامین بلند و معارف عمیق دینی میخواند[۱۲]. علاقه آن حضرت به راز و نیاز به درگاه الهی و عمق معرفت و مقام معنوی ایشان، از دعاهایی که از آن حضرت (س) بر جای مانده است، روشن میشود. همه رفتارها و گفتارهای آن حضرت (س)، عبادی و معنوی و در راه خدا و برای خدا بوده است[۱۳].[۱۴]
عبادت فاطمه
عبادت دختر پیامبر، عبادت خشک و بیروح نبود؛ بلکه عبادت همراه با خشوع و خضوع بود. وی که بارها شاهد نجوای عارفانه و عاشقانه پدر بزرگوارش در محراب عبادت بود، از پدر آموخته بود که چگونه عبادتی موجب سعادت انسان و باعث تکامل روح میشود. او که تربیت شده مکتب وحی الهی بود، میدانست عبادتی موجب رستگاری است که همراه خشوع و خشیت الهی باشد[۱۵]. او چندان اهل تهجد، عبادت و شبزندهداری بود که حسن بصری میگوید: «در میان امت، از نظر عبادت، والاتر از فاطمه (س) کسی نبود. او به قدری به نماز ایستاد که قدمهایش ورم کرد»[۱۶].
ابن عباس میگوید: پیامبر فرمود: دخترم زهرا (س)، حوراء انسیه است. هر وقت در محراب عبادت، برابر پروردگارش میایستد، نورش به فرشتگان آسمان میتابد؛ همان گونه نور اختران بر زمین میتابد و خدای عزوجل به فرشتگانش! میفرماید: فرشتگانم! ببینید کنیزم فاطمه، بانوی کنیزانم، برابرم ایستاده و دلش از ترسم میلرزد و دل به عبادتم داده است. گواه باشید که شیعیانش را از آتش امان دادم[۱۷].[۱۸]
درجه ایمان و خداپرستی
ارزش و اعتبار هر انسان کاملی به ایمان وی نسبت به خدا بستگی دارد و پرستش الهی نردبان رسیدن به اوج و بلندای کمال انسانی بهشمار میآید و پیامبران و اولیای الهی به تناسب درجات ایمان و پرستش و عبادات خالصانه خود در دنیا برای خدای سبحان، در بهشت جاودان الهی، در جایگاههای صدق قرار دارند.
همانگونه که در سوره مبارک دهر، قرآن کریم گواه بر کمال اخلاص و ترس و بیم زهرای مرضیّه از خدای متعال و ایمان بسیار قویّ او به خدا و روز جزاست و رسول اکرم (ص) نیز گواه دیگری بر ایمان آن بانوی دو جهان است آنجا که فرمود: «إِنَّ ابْنَتِي فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِيمَاناً إِلَى مُشَاشِهَا، فَتَفَرَّغَتْ لِطَاعَةِ اللَّهِ»[۱۹]؛ خداوند دل و جوارح بدن دخترم را عمیقا سرشار از ایمان ساخته است، و بدینسان او همواره در اطاعت و فرمانبرداری خدا بهسر میبرد.
و درباره عبادت آن حضرت فرمود: هرگاه فاطمه در محراب عبادت در برابر پروردگار خود جل جلاله میایستاد، نورش بر فرشتههای آسمان پرتوافکن میشد همانگونه که نور ستارگان سبب روشنایی زمینیان میشود، خدای عزوجلّ به فرشتگانش میفرماید: ای فرشتگان به فاطمه مهتر کنیزانم بنگرید که چگونه در پیشگاه من به عبادت ایستاده و اعضا و جوارح بدنش از ترس من به خود میلرزد، او از صمیم دل به پرستش و عبادت من رو آورده است، شما را گواه میگیرم که پیروانش را از آتش دوزخ مصون داشتهام[۲۰].
امام حسن مجتبی (ع) میفرماید: شب جمعهای مادرم فاطمه را دیدم در محراب عبادت خویش ایستاده و تا سپیدهدم همواره در رکوع و سجود بود، میشنیدم در حق زنان و مردان مؤمن، بسیار دعا میکند و آنان را نام میبرد، ولی در حق خود دعایی نمیکند، عرض کردم: مادر! چرا همانگونه که برای دیگران دعا میکنی در حق خود دعا نمیکنی؟ فرمود: پسرم! نخست: همسایگان، سپس اعضای خانه[۲۱].
فاطمه زهرا (س) ساعات پایانی روز جمعه را به دعا اختصاص میداد و شبهای دهه آخر ماه مبارک رمضان را بیدار میماند و همه اعضای خانواده خویش را با عبادت و دعا، به شب زندهداری تشویق میفرمود.
حسن بصری میگوید: میان این امّت، فردی نیایشگرتر از فاطمه سراغ ندارد، وی بهقدری به عبادت میایستاد که پاهای مبارکش متورّم میشد[۲۲] و از ترس خدا در نماز، نفسش بهشماره میافتاد[۲۳].
آیا فاطمه (س) در تمام مدت زندگی هیچگاه از محراب عبادت خارج شد؟
آیا زهرای مرضیّه (س) در سراسر زندگی همواره در سجده نبود؟ او با نیک شوهرداری و تربیت فرزندان خویش، خدا را در خانه عبادت میکرد و در انجام خدمات عمومی نیز در اطاعت خدا میکوشید و او را پرستش مینمود، همانگونه که با دلجویی از فقراء و محرومان و ترجیح دادن آنها بر خویشتن، خود و اعضای خانوادهاش به عبادت خدا میپرداختند[۲۴].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ الامالی، شیخ صدوق، ص۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۵، ص۱۷.
- ↑ الامالی، شیخ صدوق، ص۵۷۵؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۹؛ بشارة المصطفی، طبری، ص۲۷۴؛ مناقب آل ابی طالب، ابنشهرآشوب، ج۳، ص۱۳۴.
- ↑ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۶۴.
- ↑ بنگرید: بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، جلد اول از مجلد فاطمه، ص۳۳۸ - ۳۰۷؛ شیخ الاسلامی، مسند فاطمه الزهرا، ص۲۱۳-۲۴۵.
- ↑ «عن سوید بن غفله قال: اصابت علیا رضی الله عنه فاقه، فقال لفاطمة رضی الله عنها: لو اتیت رسول الله فسالتیه و کان عند ام ایمن رضی الله عنها، فلقت الباب، فقال النبی لام ایمن: ان هذا لدق فاطمه، و لقد اتتنا فی ساعه ما عودتنا ان تاتینا فی مثلها فقومی فافتحی لها الباب، قالت: ففتحت لها الباب فقال: یا فاطمه لقد اتیتنا فی ساعه ما عودتنا ان تأتینا فی مثلها، فقالت: یا رسول الله هذه الملائکه طعامها التسبیح والتحمید والتمجید، فما طعامنا؟ قال: والذی بعثنی بالحق ما اقتبس فی آل محمد نار منذ ثلاثین یوما، و قد اتانا اعتز فان شئت امرت لک بخمسه اعنز و ان شئت علمتک خمس کلمات علمنیهن جبریل آنفا. قالت: بل علمنی الخمس کلمات التی علمکهن جبریل. قال: قولی یا اول الاولین یا آخر الاخرین ذاالقوة المتین و یا راحم المساکین و یا ارحم الراحمین. قال فانصرفت حتی دخلت علی علی رضی الله عنهما فقالت: ذهبت من عندک الی الدنیا و اتیتک بالاخره، قال: خیرا یاتیک، خیرا یأتیک»؛ طبرانی، کتاب الدعاء، ص۳۱۹؛ سیوطی، مسند فاطمه الزهراء ص۲۵، ح۶ و ۷.
- ↑ جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۶۷.
- ↑ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۱۸۲؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۱۳.
- ↑ ابن حمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ص۲۹۲.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۹۹.
- ↑ ابنطاووس، جمال الاسبوع، ص۹۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۶، ص۳۶۸.
- ↑ برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۱، ص۳۶.
- ↑ ر.ک: ابنطاووس، فلاح السائل، ص۱۷۳ - ۱۷۶، ۲۰۲ – ۲۰۶، ۲۳۸ – ۲۴۱ و ۲۵۰ – ۲۵۴.
- ↑ ر. ک: سید مرتضی، علی بن حسین، رسائل الشریف مرتضی، ج۳، ص۱۴۷ – ۱۴۸.
- ↑ مقیمی حاجی، ابوالقاسم، مقاله «زندگینامه فاطمه»، دانشنامه فاطمی ج۱، ص ۴۹-۶۲.
- ↑ ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ﴾ «بیگمان مؤمنان رستگارند» سوره مؤمنون، آیه ۱.
- ↑ مناقب، ج۳، ص۳۸۹.
- ↑ امالی، ص۱۱۳.
- ↑ مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم، ص ۱۱۳.
- ↑ بحار الانوار، ج۴۳، ص۵۶- ۵۸.
- ↑ امالی صدوق مجلس ۲۴، ص۱۰۰.
- ↑ بحار الانوار، ج۴۳، ص۸۱- ۸۲.
- ↑ بحار الانوار، ج۴۳، ص۸۴.
- ↑ اعلام الدین، ص۲۴۷؛ عدة الداعی، ص۱۵۱.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳، ص ۵۱.