حضرت زینب سلام الله علیها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

حضرت زینب (س)، دختر امیر المؤمنین (ع) و فاطمه زهرا (س) در سال پنجم هجری به دنیا آمد. با عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب ازدواج کرد و دارای دو پسر به نام‌های محمد بن عبدالله بن جعفر و عون بن عبدالله بن جعفر بود. او دارای فضائل بسیاری مانند فصاحت زبان، شجاعت و شهامت فوق العاده بود و در حادثه کربلا نقش ویژه‌ای داشت. ایشان سرانجام در سال ۶۳ و به نقلی ۶۵ هجری در سوریه درگذشت.

ولادت و نسب

حضرت زینب، دختر امیر المؤمنین و فاطمه زهرا (س) در سال پنجم هجری، روز ۵ جمادی الأولی در مدینه، پس از امام حسین (ع) به دنیا آمد. از القاب ایشان: «عقیله بنی‌هاشم»، «عقیله طالبیین»، «موثّقه»، «عارفه»، «عالمه»، «محدثه»، «فاضله»، «کامله»، «عابده آل علی» است. زینب مخفّف «زین اَب» است، یعنی زینت پدر.

حضرت زینب با عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب (پسر عموی خودش) ازدواج کرد که حاصل آن دو پسر به نام‌های محمد بن عبدالله بن جعفر و عون بن عبدالله بن جعفر بودند که در کربلا به شهادت رسیدند[۱].

مناقب و فضائل

این بانوی بزرگ، دارای قوّت قلب، فصاحت زبان، شجاعت، زهد و ورع، عفاف و شهامت فوق العاده بود[۲]. امام حسین (ع) هنگام دیدار، به احترامش از جا برمی‌خواست. زینب کبری، از جدّش رسول خدا(ص) و پدرش امیر المؤمنین(ع) و مادرش فاطمه زهرا(س) حدیث روایت کرده است[۳].

ایشان از فصاحت و ادب برخوردار بود[۴]. برخی از فضائل ایشان عبارت است از:

  1. اوج ایثار و عرفان: زینب دختر علی در عرصه‌های اخلاق و عرفان و فضیلت سر آمد اقران خویش بود. وی همانند پدرش علی و مادرش فاطمه به مراتبِ بالای معرفت و ادب و عرفان رسیده بود. سخنان و اعمال او گواه این حقیقت است. زینب از نظر ایثار نیز در اوج است، تا جایی که حاضر است هستی و جان خود و فرزندانش را در راه دین و امام زمان خود فدا کند. او در مرحله نخست از همه خواسته‌های دنیوی، از زندگی در کنار همسر و بچه‌ها و... برای رضای خدا گذشت و با رضای همسرش، با برادر همسفر شد، تا در نابودی ستم و اعلای دین با دشمنان مبارزه کند. او دست دو جوان دلبندش را نیز گرفت و به کربلا آورد و به قربانگاه و یاری امام فرستاد[۵].
  2. حضور در صحنه‌های گوناگون سیاسی و اجتماعی: زینب با سخنان و رفتار خود به زنان مسلمان نشان داد که بی‌تفاوتی در برابر آنچه در جامعه می‌گذرد به ویژه درباره وضعیت سیاسی و اجتماعی و حقوق عمومی به دور از منش و روش اسلامی است. آن بزرگوار تعهد اجتماعی و نظارت بر عملکرد مسئولان و حساسیت به امر به معروف و نهی از منکر را به همه آنان آموخت.
  3. دانش و بینش: نمونه‌هایی که بیان‌گر دانش و بینش زینب باشد فراوان است و در این جا به اشاره‌ای بسنده می‌کنیم. مهم‌ترین شاهد، سخن امام سجاد درباره ایشان است که فرمود: «أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ»[۶]. این سخن بیان‌گر آن است که سنخ دانش زینب از سنخ انسان‌های عادی و نیز کسبی نبود، بلکه به سبب استعداد و قابلیتی که خداوند در او دیده بود بسیاری از دانش هایش را از راه الهام به او داده بود. زینب در کودکی حافظ قرآن کریم و بسیاری از احادیث پیامبر اکرم (ص) بود. همچنین آن بزرگوار خطبه تاریخی مادرش فاطمه زهرا را در دفاع از فدک حافظ بود. در سن کودکی به گونه‌ای سخن می‌گفت که همه از جمله پدرش را شگفت زده کرد.
  4. فصاحت و بلاغت: بسیاری از نویسندگان شیعی و اهل سنت از فصاحت و بلاغت زینب سخن گفته‌اند. خطبه آن بانو در کوفه و سخنانش در مجلس ابن زیاد و یزید جلوه‌هایی از فصاحت و بلاغت او به شمار می‌آیند. راوی می‌گوید: وقتی دختر علی در کوفه شروع به سخن کرد، گویی زبان علی در دهان اوست. همه سخن سنجان گفته‌اند که فصاحت علوی و بلاغت مرتضوی به دخترش زینب رسید و همگان اعتراف دارند که وی پس از علی (ع) فصیح‌ترین و بلیغ‌ترین بوده است [۷]. سخنان زینب در مجلس ابن زیاد از چنان فصاحت و بلاغتی برخوردار بود که ابن زیاد گفت: این زن سجع می‌گوید. به خدا! پدرش نیز سجع گو و شاعر بود. حضرت زینب در پاسخش فرمود: مرا با سجع گویی چه کار؟ این سخنان برای ادای وظیفه از دل بر آمد و بر زبان جاری شد.
  5. بصیرت و روشن‌بینی: بصیرت و روشن بینی یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته عقیله بنی هاشم بود. شناخت درست از دین، امام و حجت خدا، دوست و دشمن و حق و باطل بیان گر بصیرت و روشن بینی اوست. سخنان، سکوت و موضع گیری‌های وی، همه وهمه براساس این ویژگی بود. علی (ع) از رزمندگان راستین چنین یاد می‌کند: بصیرت‌های خودشان را بر شمشیرهای شان سوار کردند[۸].
  6. الگوی شهامت و شجاعت: شجاعت عاشوراییان چه زنان و چه مردان شان ریشه در باورهای شان داشت. انسان اگر بزرگی و عظمت خدا را شناخت، غیر از خدا هر که و هر چه باشد در نظر او کوچک است: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ وَ صَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِمْ»[۹]، زینب کبری نمونه سخن پدرش علی (ع) بود. او از هیچ کس و هیچ چیزی نمی‌ترسید. بسیاری از مورخان افزون بر ویژگی‌های دیگر از شجاعت و شهامت او سخن گفته‌اند. جلال‌الدین سیوطی در این خصوص می‌نویسد: زینب در نیروی عقل و قوت قلب و... بی‌نظیر بود[۱۰].[۱۱]
  7. الگوی صبر و پایداری: برای مقابله برمشکلات و مصیبت‌ها در راه رسیدن به هدف، پایداری و استقامت لازم است. بدون صبر در هیچ کاری نمی‌توان به نتیجه مطلوب رسید. در عاشورا با جلوه‌های صبر در ابعاد گوناگون رو به روییم و آنچه حماسه کربلا را به اوج ماندگاری و فتح معنوی رساند روحیه مقاومت امام حسین و یارانش و اهل بیت وی به ویژه زینب کبری بود. زینب جلوه انواع کامل صبر بود (صبر بر مصیبت، صبر بر معصیت و صبر بر طاعت و عبادت) تا جایی که می‌‌توان گفت: زنی به صبوری زینب در تاریخ دیده نشده است.
  8. ساده‌زیستی و پرهیز از تجمل‌گرایی: از امام سجاد (ع) نقل شده است که زینب کبری هیچ‌گاه از خوراک امروز چیزی برای روز دیگرش ذخیره نمی‌کرد[۱۲]؛ او در خانه همسرش عبدالله جعفر با آنکه می‌توانست خدمت گزارانی داشته باشد ـ زیرا شوهرش ثروت‌مند و دارای اموال فراوان بود ـ ولی کارهای خانه را خودش انجام می‌داد... .
  9. عفاف و حجاب: برای زنان، زینب الگوی حجاب و عفاف است. او در عین مشارکت در حماسه بزرگ عاشورا و ادای رسالت حساس و خطیر اجتماعی، منادی متانت و عفاف بود، به طوری که اسوه همگان شد. با نگاهی به حوادث روز عاشورا و پس از آن، می‌‌توان فهمید که زینب برای همه سختی‌ها آمادگی دارد: حاضر است جان بدهد، فرزند بدهد، برادر و برادرزاده بدهد ولی عفاف و حجاب او هتک نشود. او حاضر نیست تحت هیچ شرایطی در معرض دید بیگانگان قرار گیرد،؛ چراکه مکتبی که زینب در آن پرورده شده است به او آموخته که شهادت و کشته شدن در راه دوست را جمال و زیبایی ببیند، ولی حضور بدون پوشش در میان نامحرمان را رسوایی[۱۳].

نقش‌آفرینی ویژه در قیام حسینی

زمانی که امام حسین (ع) پس از امتناع از بیعت با یزید، از مدینه به قصد مکّه خارج شد، زینب نیز با دو فرزند خود، همراه برادر شد. در طول نهضت عاشورا، نقش فداکاری‌های عظیم زینب، بسیار بود. سرپرست کاروان اسیران اهل بیت و مراقبت کننده از امام زین العابدین (ع) و افشاگر ستم‌گری‌های حکام اموی با خطبه‌های آتشین بود. زینب، هم دختر شهید بود، هم خواهر شهید، هم مادر شهید، هم عمّه شهید. پس از عاشورا و در سفر اسارت، در کوفه و دمشق، خطابه‌های آتشینی ایراد کرد و رمز بقای حماسه کربلا و بیداری مردم گشت. پس از بازگشت به مدینه نیز، در مجالس ذکری که برای شهدای کربلا داشت، به سخنوری و افشاگری می‌پرداخت. وی به "قهرمان صبر" شهرت یافت. بارزترین بُعد زندگی حضرت زینب، پاسداری از فرهنگ عاشورا بود که با خطابه‌هایش، پیام خون حسین (ع) را به جهانیان رساند[۱۴].

بی‌شک، یکی از برجسته‌ترین بانوانی که امانت‌های امامت را به نحو شاخص و ویژه‌ای حمل نمود و در زمان شایسته به صاحب آن امام عصر خویش، حضرت سجاد (ع) تحویل داد؛ حضرت زینب کبری (س) بود که نقش ویژه و شاخص این بزرگوار در حوادث کربلا برجسته‌تر از آن است که نیازی به ذکر و تحلیل آن باشد[۱۵].[۱۶]

رحلت و زیارتگاه

حضرت زینب در سال ۶۳ و به نقلی ۶۵ هجری درگذشت. قبرش در زینبیّه (در سوریّه کنونی) است. برخی نیز معتقدند مدفن او در مصر است. در کتاب خیرات الحسان" آمده است: در مدینه قحطی پیش آمد. زینب همراه شوهرش عبد الله بن جعفر به شام کوچ کردند و قطعه زمینی داشتند. زینب در همانجا در سال ۶۵ هجری درگذشت و در همان مکان دفن شد[۱۷].[۱۸]

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۳۴ و فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۱۱-۱۱۲.
  2. درباره مقامات معنوی زینب و ویژگی‌هایش، ر.ک: الخصائص الزینبیّه از سید نورالدین جزایری.
  3. الحسین فی طریقه الی الشهاده، ص۶۵.
  4. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۳۴.
  5. اعیان الشیعه، ج۷، ص۱۳۶؛ مقرم، مقتل الحسین، ص۱۶۷ ـ ۲۶۲.
  6. بحارالانوار، ج۴۶، ص۱۶۴.
  7. نقدی، حضرت زینب کبری، ص۷۲.
  8. «حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ»؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۸۷.
  9. نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲.
  10. نقدی، حضرت زینب کبری، ص۴۶.
  11. مزینانی، محمد صادق، نقش زنان در حماسه عاشورا، ص ۱۶۶ - ۱۹۱؛ خادری، ملیحه، مقاله «زنان در نهضت عاشورا»، فرهنگ عاشورایی ج۹، ص ۴۳.
  12. ما اِدَّخَرْتُ شیئا من یومها لغدِها، نقدی، حضرت زینب کبری، ص۲۲.
  13. مزینانی، محمد صادق، نقش زنان در حماسه عاشورا، ص ۱۶۶ - ۱۹۱.
  14. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۳۴ و فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۱۱-۱۱۲.
  15. شیخ طوسی، الغیبة، ص۱۲۸.
  16. فخر روحانی، زهرا، مقاله «نقش زنان در نهضت حسینی»، فرهنگ عاشورایی ج۹ ص ۸۳.
  17. درباره زندگینامه حضرت زینب، از جمله ر. ک: بطله کربلا عایشه بنت الشاطی، که با نام زینب، بانوی قهرمان کربلا به قلم حبیب الله چایچیان و مهدی آیت الله زاده ترجمه شده است.
  18. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۳۴ و فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۱۱-۱۱۲.