سبک زندگی اهل بیت
سبک زندگی پیامبر خاتم
برخی از سبکهای زندگی پیامبر خاتم (ص) عبارتاند از:
- بهداشت فردی: یکی از ویژگیهای ممتاز رفتاری آن حضرت، رعایت بهداشت فردی و پاکیزگی بود. رسول خدا (ص) از نظر لباس، موی سر و چهره، بسیار آراسته بود. در آینه نگاه میکرد و موی سر را شانه میزد و اگر آینه نبود، در ظرف آب نگاه میکرد و موی سر را مرتب میساخت[۱].
- بوی خوش: به نظافت و بوی خوش علاقه شدید داشت. هم خودش رعایت میکرد و هم به دیگران دستور میداد. عطر زدن برای آن حضرت یک اصل بود و پیامبر به بوی خوشش شناخته میشد[۲] و در خانه، جایی مخصوص عطر زدن داشت[۳].[۴]
- لباس و خضاب مو: از جامه سبز خوشش میآمد و بیشتر جامههایش سفید بود. هرگاه لباس نویی میپوشید، لباس کهنهاش را به مستمندی میداد. خضاب و رنگ کردن مو نیز برای آن حضرت اهمیت داشت[۵].
- برخورد و معاشرت: در معاشرت با مردم، مهربان و گشادهرو بود. در سلام به همه حتی کودکان و بردگان پیشی میگرفت. پای خود را جلوی هیچ کس دراز نمیکرد و در حضور کسی تکیه نمیداد. غالباً دو زانو مینشست. در مجالس، دایرهوار مینشست تا مجلس، بالا و پایینی نداشته باشد. از اصحابش تفقد میکرد. اگر سه روز یکی از اصحاب را نمیدید سراغش را میگرفت[۶].
- زهد و سادهزیستی: ساده غذا میخورد، ساده لباس میپوشید و ساده حرکت میکرد؛ زیراندازش غالباً حصیر بود. بر روی زمین مینشست. با دست خود از بز شیر میدوشید و بر مرکب بیزین و پالان سوار میشد و از اینکه کسی در رکابش حرکت کند به شدت جلوگیری میکرد.
- قوت جسمی و شجاعت: پیامبر اکرم (ص) قوی و شجاع بود و قوت را ستایش میکرد. از نظر ظاهری مردی قوی بود. بدنش گوشت داشت؛ مثل بدن آدمهای ورزشکار، از این جهت که گوشت[۷] بدنشان سفت و محکم به یکدیگر چسبیده است. شجاعت پیامبر در حدی بود که علی (ع) میفرماید: گاهی که شرایط بر ما سخت میشد به پیامبر پناه میبردیم[۸].[۹]
- راه رفتن پیامبر (ص): پیامبر اکرم (ص) بر پایه خوی قرآنی و ادب الهی[۱۰]، فروتنانه و دور از تبختر، راه میرفتند[۱۱]. پیامبر (ص) دوست نداشتند که کسی از پشت سر، ایشان را همراهی کند و یا پیاده در رکاب ایشان راه برود[۱۲]. از اینرو، گاه پشت سر یاران خود حرکت میکردند[۱۳]. پیامبر (ص) بهسان مردم معمولی و با همان سرعت، با نشاط و سرزنده و به دور از سستی و کسالت، راه میرفتند[۱۴].[۱۵]
سبک زندگی امام سجاد
- بردباری: امام سجاد(ع) از بردبارترین مردم بوده و بسیار خشم خود را فرو میخورد. تاریخنویسان از موارد بردباری ایشان نمونههایی ذکر کردهاند مانند اینکه: مردی به او تهمت زده و بسیار دشنامش داد امام(ع) فرمود: «اگر ما آنچنانیم که گفتی خدا ما را بیامرزد و اگر ما چنانکه گفتی نبودیم خداوند تو را بیامرزد»[۱۶].
- سخاوت: همه مورخان بر این مطلب اتفاقنظر دارند که امام سجاد(ع) از سخاوتمندترین افراد بوده و دست بخشش او همواره بر فقرا و مساکین گشوده بوده است. محمد بن اسامه مریض شد امام(ع) به عیادت او رفتند چون امام(ع) در مجلس نشستند محمد شروع به گریه کرد امام(ع) به او فرمود: «چهچیز تو را به گریه انداخته است»؟ عرضه داشت: قرض دارم، امام(ع) فرمود: «چه مقدار بدهکاری؟» پاسخ داد: پانزده هزار دینار. امام فرمود: «قرضت بر عهده من» و از جابر نخاست تا قرض او را ادا نمود[۱۷].
- گرامی داشتن فقیران: امام(ع) با فقیران همنشینی نموده و مواظب بود تا احساسات و عواطف آنان به هیچ نحو جریحهدار نشود، هنگامی که به سائلی چیزی میداد او را میبوسید تا اینکه سائل احساس ذلت نکند[۱۸] و چون گدایی به سراغش میآمد او را چنین خطاب میکرد: خوش آمدی ای کسی که توشه سفر آخرت مرا بر دوش میکشی[۱۹].
- صدقه دادن: از کارهایی که امام(ع) در زندگی شریف خود به آن اشتیاق بسیار داشتند تصدق بر فقیران برای رفع ناراحتی و نشاط بخشیدن به زندگی آنان بوده و دیگران را نیز به این کار تشویق مینمودند، به اینجهت که این عمل نزد خداوند دارای اجری بس بزرگ است، میفرمود: هیچکسی بر مستمند مستضعفی صدقه نمیدهد مگر اینکه دعای مسکین در همان ساعت در حق وی به اجابت میرسد[۲۰].
- عزت نفس: از دیگر صفات امام زین العابدین علی بن الحسین(ع) عزت نفس ایشان بود که این صفت را از پدر بزرگوارش امام حسین(ع) به ارث برده بود که خطاب به قدرتمندان و گردنکشان زمان خود میفرمود: به خدا قسم همچون دونان دست بیعت به سوی شما دراز نمیکنم و چون بردگان در اطاعت شما درنمیآیم[۲۱].
- زهد امام سجاد(ع): ایشان در زمان خود به زاهدترین مردم مشهور بودند تا جایی که وقتی از زهری سؤال شد: زاهدترین مردم کیست؟ پاسخ داد: علی بن الحسین[۲۲].
- تضرع امام سجاد(ع) به درگاه خدا: وجود عنصر تضرع و انقطاع به درگاه خداوند در شخصیت و زندگی امام سجاد(ع) از شهرت ایشان به لقب زین العابدین پیداست. بهعلاوه اینکه دعاهای صحیفه سجادیه نیز خود دلیل دیگری بر این قضیه میباشد، یک نگاه کوتاه و سریع به عناوین این دعاها نهایت پناهجویی امام را به خداوند متعال در شئون مختلف زندگی بر ما مشخص مینماید.
- روش زندگی خانوادگی: امام زین العابدین(ع) در برخورد با اهل خانه خود از رئوفترین، نیکوکارترین و مهربانترین افراد به حساب میآمد و چیزی را بر آن ترجیح نمیداد از ایشان نقل شده که فرمود: «اگر خانواده من میل به گوشت داشته و من هم چند درهمی پول باشم، بیشتر دوست دارم که به بازار بروم و برایشان گوشت تهیه کنم تا اینکه با آن پول بندهای بخرم و در راه خدا آزاد کنم»[۲۳].[۲۴]
سبک زندگی امام مهدی
سبک زندگی امام مهدی(ع)، بسیار ساده و دور از تجمل و اشرافیگری است. زندگی آن حضرت از نظر مادی همانند زندگی پایینترین طبقات جامعه است. روایات، امام زمان(ع) را در این عرصه به پیامبر اسلام(ص) و حضرت علی(ع) مانند دانستهاند[۲۵]. آن حضرت لباس کمبها میپوشد و همانند مستمندان غذا میخورد[۲۶]. این شیوۀ همۀ رهبران و انسانهای الهی است. آنان زندگی خویش را با نیازمندان و مستمندان همسان میکنند تا فقر و تنگدستی بر آنان گران نیاید و محرومیت از مواهب مادی آنان را نیازارد[۲۷].[۲۸]
امام مهدی(ع) اهل سکینه و وقار است. حرث بن مغیره نصری گوید به امام صادق(ع) عرض کردم: «چگونه صاحب مقام امامت شناخته میشود؟ حضرت فرمود: به آرامش دل و وقار و دانش و وصیت» [۲۹].
حضرت مهدی(ع) در استفاده از بیت المال و امور معیشت، قناعت و زهد را پیشه خود میکند و در امر خوراک و پوشاک درباره شخص خود بسیار سخت گیر و دقیق است، چنانکه در برخی روایات، سیره آن حضرت در پوشش و استفاده از غذاها، به شیوه جدش امیرمؤمنان(ع) تشبیه شده است[۳۰].
منابع
پانویس
- ↑ داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص۷۵.
- ↑ ابن سعد، ج۱، ص۳۰۵.
- ↑ ابوداود. ج۲، ص۲۸۲.
- ↑ داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص۷۵؛ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ ـ ۷۳.
- ↑ داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص۷۵.
- ↑ مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۵.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲.
- ↑ نهج البلاغه، قسمت کلمات غریب، شماره ۹.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ ـ ۷۳.
- ↑ اشاره است به آیه ﴿وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا﴾ «و بر زمین، خرامان گام برمدار که هرگز نه زمین را میتوانی شکافت و نه به بلندای کوهها میتوانی رسید» سوره اسراء، آیه ۳۷.
- ↑ ر.ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۱۷، ح۸۳۲.
- ↑ ر.ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۱۲۹ (فروتنی).
- ↑ ر.ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۱۳۱، ح۱۶۳۲ و ۱۶۳۳.
- ↑ ر.ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۱۳۳ (همانند ناتوان و سست راه نمیرفت).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، سیره پیامبر خاتم ج۳، ص ۱۴۲.
- ↑ ارشاد، ج۱، ص۱۴۶ به نقل از عبیدلی نسابه م ۲۷۰ه در نسب آل ابی طالب.
- ↑ ارشاد، ج۱، ص۱۴۶؛ مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۳۶؛ و ر.ک: البدایة و النهایة، ج۹، ص۱۰۵؛ سیر الاعلام النبلاء، ج۴، ص۲۳۹.
- ↑ حلیة الأولیا، ج۳، ص۱۳۷؛ مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۶۷ نیز از همین منبع.
- ↑ کشف الغمة، ج۳، ص۲۸۸ به نقل از مطالب السئول شافعی به نقل از حلیة الأولیا اصفهانی.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۹۶.
- ↑ وقعة الطف، ص۲۰۹.
- ↑ بحار الانوار، ج۴۶، ص۶۲ نقل از علل الشرایع، ج۱، ص۲۷۰ (چاپ بیروت).
- ↑ بحار الانوار، ج۴۶، ص۹۷ به نقل از کافی، ج۲، ص۱۲.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۶، ص ۳۱ ـ ۴۷.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲ ص۳۴۰ و ۳۶۰
- ↑ «مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ(ع)إِلَّا الْغَلِیظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِب»؛ بحارالانوار، ج ۵۲ ص۳۵۴، ۳۵۹ و ۳۵۸.
- ↑ نهج البلاغه خ ۲۰۹
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۲۸۷-۲۸۸.
- ↑ «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) بِمَ يُعْرَفُ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ؟ قَالَ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْعِلْمِ وَ الْوَصِيَّةِ»؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، ج۱، ص۴۹۰؛ الإمامه و التبصره من الحیره، ص۱۳۸.
- ↑ صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص۵۶.