سیره عملی و روش شخصی امام مهدی بعد از ظهور چگونه است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
سیره عملی و روش شخصی امام مهدی بعد از ظهور چگونه است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / شنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)
مدخل اصلیسیره امام مهدی
مدخل وابسته؟

سیره عملی و روش شخصی امام مهدی (ع) بعد از ظهور چگونه است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید منذر حکیم

آیت الله سید منذر حکیم در کتاب «پیشوایان هدایت» در این باره گفته است:

  • «احادیث چنین دلالت می‌کنند که روش آن حضرت همان روش جدش رسول خدا (ص) است؛ همو که فرمود: «بُعثت بین جاهلیتین لُاخراهما شر من أولاهما»؛ من در میان دو جاهلیت مبعوث شدم که آخرینشان بدتر از اولین آن‌ها است".[۱] و بسیاری از مظاهر جاهلیت دوم که بدترین است را برای امت خود بیان فرمود.

مهدی (ع) نیز: همان کاری را می‌کند که رسول خدا (ص) انجام داد، وی چنانکه که رسول خدا (ص) آنچه قبل از او بود ویران کرد. آنچه قبل از او است ویران می‌کند و اسلامی جدید را از ابتدا بنیاد می‌نهد.[۲] پیامبر اکرم (ص) خود نیز بسیار از غربت اسلام پس از خود، سخن گفته و مسلمانان این احادیث را از حضرتش نقل کرده اند[۳].

پس حضرت مهدی (ع) چنانکه جدش جاهلیت اول را نابود کرد، جاهلیت دوم را نابود کرده اسلام را که دوباره گرد غربت بر سرو رو گرفته از نو بنا می‌نهد. اما به دلیل تفاوت شرایط و خصوصیات زمانی میان پیامبر اکرم (ص) و حضرت مهدی (ع) به ناچار تفاوت‌هایی میان سیره آن دو بزرگوار نیز یافت می‌شود. و این ویژگی‌های زمانی است که این تفاوت‌ها را تفسیر می‌کند که بعضی از آن‌ها را در سیاست‌های نظامی، قضایی، اداری، دینی و ... آن حضرت می‌توان ملاحظه کرد. به همین دلیل تفاوت‌هایی از این دست نمی‌تواند به یکی بودن سیره این دو بزرگوار خدشه‌ای وارد کند

پس او آثار پیامبر را آشکار می‌کند.[۷] وی مردمان را به سنة رسول الله (ص) فرا می‌خواند. پس او تجدید کننده آن است همان گونه که مجدد اسلام است و آنچه از آن پوشیده یا پوشانیده شده است را آشکار می‌سازد. وی "مهدی" نامیده شده است زیرا مردم را به "امری پنهان مانده که اکثریت مردم جامعه از آن غافل مانده‌اند" هدایت می‌کند[۸].

  • سختگیری آن حضرت با خود و نرمخویی او با امت‌: سیره حضرت مهدی (ع) در باره خود و امتش دقیقاً تجسم عینی حاکم نمونه اسلامی است که حکومت برای او تنها وسیله‌ای برای خدمت به مردم و هدایت آنان است نه منبعی برای کسب درآمدهای کلان، ستمگری، سوء استفاده از اموال عمومی و به بردگی کشیدن مردم. آن بزرگوار تصویر همان حاکمی را احیا می‌کند که پیش از او دو جد گرامیش یعنی پیامبر اکرم (ص) و جانشینش حضرت علی (ع) آن را به بهترین شکل پیاده کرده‌اند.

سیره آن حضرت نسبت به خود این گونه است: لباسش جز لباس خشن و خوراکش جز نان جو خشک و خالی نیست.[۹] و او کسی است که "از خداوند می‌ترسد، سنگی بر سنگ نمی‌گذارد و جز برای اقامه حد الهی در حکومتش تازیانه‌ای بر کسی نواخته نمی‌گردد"[۱۰] اما با امت خود "رئوف و مهربان" است و او را به این صفت خوانده‌اند که: "گویا فقیران را از اموال و عطایا بی‌نیاز می‌کند"[۱۱]، وی دارای سعه صدر بسیار بوده امت او را پناهگاه و منجی خود می‌دانند و چون زنبورهای عسل که به ملکه خود پناه می‌برند بدو پناهنده می‌شوند.[۱۲] یا همچون زنبورهایی‌ که به خانه خود پناه می‌برند[۱۳][۱۴].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت الله امینی؛
آیت الله ابراهیم امینی، در کتاب «دادگستر جهان» در این‌باره گفته است:

«احادیث بسیاری دلالت می‌کنند که: سیره و رفتار مهدی همان سیره و رفتار جدش رسول خدا (ص) است و از دین و قرآنی که بر جدش نازل شده دفاع می‌کند. از باب نمونه: پیغمبر (ص) فرمود: یکی از اهل بیت من قیام می‌کند و به سنت و روش من عمل می‌نماید[۱۵]. و فرمود: قائم از فرزندان من، هم‌نام و هم‌کنیه من است. خویش خوی من و رفتارش رفتار من می‌باشد. مردم را بر طاعت و دین من وادار می‌نماید و به سوی قرآن دعوتشان می‌کند[۱۶].

و فرمود: دوازدهمی از فرزندانم به‌طوری غائب می‌شود که اصلا دیده نمی‌شود. زمانی خواهد آمد که از اسلام جز اسمی و از قرآن جز اثری باقی نمی‌ماند. در آن هنگام خدا به وی اجازه نهضت می‌دهد و به وسیله او اسلام را تقویت نموده تجدیدش می‌کند[۱۷].

و فرمود: مهدی موعود مردی است از عترت من که برای سنت من جنگ می‌کند چنانکه من برای قرآن قتال کردم‌[۱۸].

چنانکه ملاحظه می‌فرمایید این احادیث بالصراحة دلالت دارند که: برنامه امام زمان (ع) و رفتارش، ترویج و بسط اسلام و تجدید عظمت قرآن است و به منظور اجرای سنت‌های پیغمبر مقاتله خواهد کرد.

بنابراین، اگر اجمالی در احادیث دسته اول وجود داشته باشد به واسطه این احادیث برطرف می‌شود. بر روی هم احادیث را این‌طور باید تفسیر نمود: در زمان‌ غیبت، بدعت‌هایی در دین گذاشته می‌شود و احکامی از قرآن و اسلام بر طبق میل مردم تأویل و تفسیر می‌شود. بسیاری از حدود و احکام چنان فراموش می‌شود که گویا اصلا از اسلام نبوده است. وقتی مهدی (ع) ظهور کرد بدعت‌ها را ابطال می‌کند و احکام خدا را به همان جور که صادر شده ظاهر می‌نماید. حدود اسلامی را بدون سهل‌انگاری اجرا می‌کند و معلوم است که چنین برنامه‌ای کاملا برای مردم تازگی دارد.

حضرت صادق (ع) فرمود: وقتی قائم قیام کرد به سیره رسول خدا (ص) رفتار می‌کند لکن آثار محمد (ص) را تفسیر و بیان می‌کند[۱۹].

فضیل بن یسار می‌گوید: از حضرت باقر (ع) شنیدم که می‌فرمود: وقتی قائم ما قیام کرد از ناحیه مردم، با مشکلات و سختی‌هایی مواجه می‌شود که پیغمبر اکرم (ص) از جانب مردم عصر جاهلیت، به آن مقدار مواجه نشده بود. من عرض کردم: چطور؟ حضرت فرمود: هنگامی که پیغمبر مبعوث شد مردم سنگ و چوب را پرستش می‌نمودند اما قائم ما وقتی قیام کند مردم احکام خدا را بر ضد وی تأویل و تفسیر می‌کنند و به وسیله قرآن با وی احتجاج و مخاصمه می‌نمایند.

سپس فرمود: به خدا سوگند! عدالت قائم در اندرون خانه‌هایشان داخل می‌شود چنانکه سرما و گرما داخل می‌گردند[۲۰].

  • توضیحات مهدی تازگی دارد: مردمی که ارکان و اصول مسلمه اسلام را رها کرده به بعض ظواهر آن اکتفا نموده‌اند، از اسلام، جز نماز و روزه و اجتناب از نجاسات چیزی نمی‌دانند، آن هم بعضی‌ها دین را در مسجد محصور کرده حقیقت آن بر اعمال و حرکاتشان نفوذ ندارد. در بازار و کوچه و خیابان و خانه اثری از اسلامشان پیدا نیست. اخلاقیات و دستورات اجتماعی را اصلا از اسلام محسوب نمی‌دارند. صفات زشت در نظرشان هیچ اهمیت ندارد و به بهانه اینکه واجبات و محرمات اختلافی هستند از زیر بار آنها شانه خالی می‌کنند. محرمات الهی را با حیله‌های گوناگون و تأویلات صوری جائز می‌شمارند. از ادای حقوق واجبه خودداری می‌نمایند. به دلخواه خود احکام دین را تأویل می‌کنند. از قرآن، فقط به قرائت و تجوید و احترامات صوری اکتفا می‌نمایند. اگر امام زمان (ع) ظاهر شود و به آنان بگوید:

شما از حقیقت و گوهر دین بدور افتاده‌اید و آیات قرآن و احادیث پیغمبر را برخلاف واقع تفسیر و تأویل کرده‌اید، چرا حقیقت نورانی اسلام را رها کرده به بعض ظواهرش قناعت کرده‌اید؟ شما اعمال و رفتارتان را با دین تطبیق نکرده‌اید، بلکه احکام دین را با دنیای خودتان توجیه نموده سازش داده‌اید. جای این‌همه دقت که در قرائت و تجوید به عمل می‌آورید به احکام قرآن عمل کنید. جدم امام حسین (ع) فقط برای گریه کشته نشد، چرا هدف جدم را گم و پایمال کرده‌اید؟

دستورات اخلاقی و اجتماعی را باید از ارکان اسلام بدانید و جزء برنامه عملی خویش قرار دهید. از محرمات اخلاقی باید اجتناب کنید، حقوق مالی خود را باید بپردازید و به بهانه‌هایی بیجا مغرور نگردید و بدانید که خواندن و شنیدن مدائح و مصائب، جای خمس و زکوة و دیون را نمی‌گیرد و گناه رباخواری و رشوه و تقلب و غل و غش را نمی‌بخشد و دود آتش عزای ابا عبد الله (ع) جواب آه و ناله یتیمان و ستمدیدگان و بیوه‌زنان را نمی‌دهد. با تأویلات و توجیهات غلط، رباخواری و غل و غش را جائز مشمارید. با حیله‌های گوناگون از زیر بار واجبات شانه خالی نکنید. قدس و تقوی را در خانه و مسجد محصور نکنید بلکه در اجتماع شرکت جویید و وظیفه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهید فلان بدعت و فلان و فلان.... را از اسلام بیرون کنید.

چنین دین و برنامه‌ای برایشان تازگی داشته از آن وحشت می‌نمایند و اصلا اسلامش نمی‌دانند زیرا اسلام را جور دیگر تصور کرده بودند. آنان می‌پنداشتند: ترقی و عظمت اسلام به زینت کردن مساجد و منارهای بلند است، اگر امام بفرماید: عظمت اسلام به عمل صالح و راستی و درستی و امانت و وفای به عهد و اجتناب از حرام است، برایشان تازگی دارد. آنها گمان می‌کردند وقتی امام زمان (ع) ظاهر شد تمام اعمال مسلمین را تصحیح می‌کند و به اتفاق آنان در گوشه‌ مسجد مشغول عبادت می‌شود اما اگر مشاهده کنند که از شمشیر امام زمان (ع) خون می‌چکد و مردم را به سوی جهاد و امر به معروف و نهی از منکر دعوت می‌کند و نمازگزاران ستم‌پیشه را به قتل می‌رساند و اموالی را که از راه تعدی و رشوه‌خواری و ربا به دست آورده‌اند به صاحبانش برمی‌گرداند و مانع زکوة را گردن می‌زند، این برنامه برایشان تازه و جدید است.

حضرت صادق (ع) فرمود: وقتی قائم ما قیام کرد مردم را از نو به‌سوی اسلام دعوت می‌نماید و به سوی چیزی‌که کهنه شده و عموم مردم از آن بدور افتاده‌اند هدایت می‌کند. آنجناب مهدی نامیده شده، چون به چیزی‌که مردم از آن دور شده‌اند هدایت می‌شود و قائم نامیده شده، چون برای بپاداشتن حق قیام می‌کند[۲۱].

خلاصه: بین مهدی توهمی آنان و برنامه‌اش، با مهدی واقعی و برنامه‌اش، تفاوت از زمین تا آسمان است. از این رهگذر است که چون برنامه کارش مورد پسند مردم واقع نمی‌شود ابتداء از دورش متفرق می‌شوند لکن چون جزوی چاره‌سازی نمی‌یابند باز تسلیمش می‌گردند.

حضرت صادق (ع) فرمود: گویا قائم را مشاهده می‌کنم که قبایی دربر دارد و عهدنامه پیغمبر را که با مهر طلایی مهر شده از جیبش بیرون می‌آورد، مهرش را گشوده برای مردم قرائت می‌نماید، پس مردم مانند گوسفند از اطرافش پراکنده می‌شوند و به‌جز وزیر و یازده نفر نقیب کسی نزدش باقی نمی‌ماند. پس مردم- در جستجوی مصلح- همه‌جا را گردش می‌کنند ولی چون چاره‌سازی جزوی نمی‌یابند به سویش می‌شتابند. به خدا سوگند! من می‌دانم قائم به ایشان چه می‌گوید که انکار می‌کنند[۲۲]»[۲۳].
۲. آقای رضوانی؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است: «امام مهدی (ع) مانند همه پیامبران و رهبران راستین و شایسته الهی بسیار ساده زیست است، لباس‌های درشت و کم بها می‌پوشد، خوراک خشک و ناگوار می‌خورد، و...؛ زیرا رهبری جامعه انسانی چنین سیره و روشی را نیز لازم دارد و در فکر آسایش خلق بودن و لحظه ای برای آنان نیاسودن، شرط اصلی آن است. امام صادق (ع) فرمود: مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ اَلْقَائِمِ فَوَ اَللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلاَّ اَلْغَلِيظُ وَ لاَ طَعَامُهُ إِلاَّ اَلْجَشِبُ[۲۴]»[۲۵].
۳. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«حضرت مهدی (ع)، آخرین امام و واپسین‌ معصوم، از سلاله پاک پیامبر و تحقق‌بخش ایده‌آل همه پیامبران و امامان (ع) و تشکیل‌دهنده حکومت عدل اسلامی و اجراکننده نقشه‌های پیامبر اسلام (ص) در صحنه گیتی است. سیره او همانند سیره پیامبر اکرم (ص) است و برنامه دولتش تجدید عظمت قرآن و احیای تعالیم عالی اسلام است. او مانند جدّش حضرت محمد (ص) رحمة للعالمین است و هنگام ظهور، پرچم و نشانه‌های پیامبر با اوست. پیراهن وی را بر تن و شمشیر آن حضرت را در دست دارد و نشانه‌های ظاهری و باطنی پیامبر در او نمایان است[۲۶].

پیامبر اکرم (ص) درباره سیرت و روش کلی او فرمود: "مردی از اهل بیت من قیام می‌کند و به سنت و روش من عمل می‌نماید و خداوند برای وی روزی می‌فرستد و زمین آن‌چه دارد بیرون می‌ریزد و او زمین را پر از عدل می‌کند، چنان‌که پر از ظلم و ستم شده باشد"[۲۷]. راوی می‌گوید از امام باقر (ع) پرسیدم، قائم چگونه در میان مردم رفتار می‌کند؟ فرمود: "به روش پیامبر عمل می‌کند تا آن‌که اسلام را آشکار می‌سازد". عرض کردم: روش پیامبر چگونه بود؟ فرمود: "پیامبر آثار کفر جاهلیت را از میان برد و با مردم به عدالت رفتار کرد. قائم موقعی که قیام می‌کند، اعمال نامشروع و بدعتی را که هنگام صلح و سازش با بیگانگان اسلام، در میان مسلمین مرسوم گشته، از میان می‌برد و مردم را به عدالت‌گستری رهبری می‌نماید[۲۸]»[۲۹].
۴. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند: «سیره امام مهدی (ع) در رفتار شخصی و نیز در ارتباط با مردم، نمایان‌گر یک حاکم اسلامی نمونه است که حکومت در نگاه او وسیله‌ای برای خدمت به مردم و رسانیدن آن‌ها به قله‌های کمال، نه جایگاهی برای زراندوزی و ستم‌گری و استثمار. به راستی که آن امام صالحان در کرسی حکم فرمایی، یادآور حکومت پیامبر اکرم (ص) و امیر المؤمنین (ع) است. با وجود آنکه همه اموال و ثروت‌ها در اختیار اوست، در زندگی شخصی خود در پایین‌ترین سطح به سر می‌برد و به کمترین‌ها قناعت می‌کند. امیر المؤمنین (ع) در توصیف او فرموده است: امام مهدی (ع) با خود عهد می‌بندد که اگر چه حاکم و رهبر جامعه بشری است؛ ولی همانند رعیت خود راه رود و مانند آنان بپوشد و بر مرکبی همچون مرکب آن‌ها سوار شود... و به کم قناعت کند.[۳۰] امیرالمؤمنین (ع) خود چنین بود و در زندگی دنیا و خوراک و پوشش آن زهدی پیامبر گونه داشت. مهدی (ع) نیز در این میدان به آن حضرت اقتدا خواهد کرد. امام صادق (ع) فرمود: "وقتی قائم ما قیام کند، لباس علی (ع) را در بر می‌کند و روش او را پیش می‌گیرد"[۳۱] او که درباره خود سخت‌گیر و دقیق است، با امت چون پدری مهربان است و آسایش و راحتی آن‌ها را می‌خواهد؛ به گونه‌ای که در روایت امام رضا (ع) این گونه توصیف شده است: "امام، آن همدم همراه و آن پدر مهربان و برادر تنی که پشتیبان برادر است و مادر دلسوز برای فرزند خردسال است و پناهگاه بندگان در واقعه هولناک"[۳۲]. آری، او چنان با امت صمیمی و نزدیک است که همه او را پناهگاه خود می‌دانند. از پیامبر مکرّم اسلام (ص) روایت شده که درباره مهدی (ع) فرموده است: "امتّش به او پناه می‌برند؛ آن گونه که زنبورها به ملکه خود پناهنده می‌شوند".[۳۳] او مصداق کامل رهبری است که از میان مردم برگزیده شده و در بین آن‌ها و مانند آن‌ها زندگی می‌کند؛ به همین دلیل دردهای آن‌ها را به خوبی می‌شناسد و درمان آن را می‌داند. تمام همّت خود را برای بهبودی حال آن‌ها به کار می‌گیرد و در این راه، تنها به رضایت الهی می‌اندیشد. در این صورت چرا امّت در کنار او به آرامش و امنیّت نرسد و به کدام دلیل دل به غیر او بسپارد؟»[۳۴].

پانویس

  1. امالی شجری ۲، ۷۷.
  2. غیبت نعمانی، ۲۳۲، مقدسی شافعی، عقد الدرر، ۲۲۷، تهذیب الاحکام ۶، ۱۵۴.
  3. مسند احمد ۱، ۱۸۴، صحیح مسلم ۱، ۱۳۰، سنن ابن ماجة ۲، ۱۳۱۹، ترمذی ۵، ۱۸.
  4. ابن حماد، فتن، ۱۰۲، ابن حجر، القول المختصر، ۷، متقی، برهان، ۹۵.
  5. القول المختصر، ۱۰، ابن عربی، الفتوحات المکیة ۳، ۳۳۲.
  6. اثبات الهداة ۳، ۴۹۸.
  7. اثبات الهداة ۳، ۴۵۴.
  8. سنن دارمی، ۱۰۱، فتن ابن حماد، ۹۸، عقد الدرر، ۴۰، اثبات الهداة ۳، ۵۲۷.
  9. ر.ک: کافی ۱، ۴۱۱، اثبات الهداة ۳، ۵۱۵.
  10. ملاحم ابن طاووس: ۱۳۲.
  11. فتن ابن حماد، ۹۸، عقد الدرر، ۲۲۷.
  12. ابن حماد، ۹۹، سیوطی، الحاوی ۲، ۷۷.
  13. متقی هندی، برهان، ۷۸.
  14. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص ۲۹۳-۲۹۵.
  15. "ابو سعید الخدری قال قال رسول الله (ص): یخرج رجل من اهل بیتی و یعمل بسنتی"؛ بحار، ج ۵۱، ص ۸۲.
  16. "قال رسول الله (ص): القائم من ولدی اسمه اسمی و کنیته کنیتی و شمائله شمائلی و سنته سنتی یقیم الناس علی طاعتی و شریعتی و یدعوهم الی کتاب ربی"؛ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۵۲.
  17. "قال النبی (ص): فی حدیث؛ و ان الثانی عشر من ولدی یغیب حتی لا یری. و یأتی علی امتی بزمن لا یبقی من الاسلام الا اسمه و لا یبقی من القرآن الا رسمه فحینئذ یأذن الله تبارک و تعالی بالخروج فیظهر الله الاسلام به و یجدده"؛ منتخب الاثر، ص ۹۸.
  18. "قال النبی (ص): المهدی رجل من عترتی یقاتل علی سنتی کما قاتلت انا علی الوحی"؛ ینابیع المودة، ج ۲، ص ۱۷۹.
  19. "قال الصادق (ع): اذا قام القائم سار بسیرة رسول الله الا انه یبین آثار محمد"؛ بحار، ج ۵۲، ص ۳۴۷.
  20. "فضیل بن یسار قال سمعت ابا جعفر (ع) یقول: ان قائمنا اذا قام استقبل من جهل الناس اشد مما استقبله رسول الله من جهال الجاهلیة. قلت: و کیف ذاک قال: ان رسول الله (ص) اتی الناس و هم یعبدون الحجارة و الصخور و العیدان و الخشب المنحوتة و ان قائمنا اذا قام اتی الناس و کلهم یتأول علیه کتاب الله و یحتج علیه به. ثم قال: اما و الله لیدخلن علیهم عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحر و القره" اثبات الهداة، ج ۷، ص ۸۶.
  21. "قال ابو عبد الله (ع) اذا قام القائم دعی الناس الی الاسلام جدیدا و هداهم الی امر قد دثر فضل عنه الجمهور. و انما سمی القائم مهدیا لانه یهدی الی امر مضلول عنه و سمی بالقائم لقیامه بالحق" کشف الغمة، ج ۳، ص ۲۵۴ و ارشاد مفید، ص ۳۴۳.
  22. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶.
  23. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۳۲۵-۳۲۸.
  24. «به چه جهت درباره خروج قائم عجله دارید؟ به خدا سوگند! او جامه ای درشت می‌پوشد، و خوراک خشک و ناگوار می‌خورد ...» الغیبه، نعمانی، ص ۲۳۳
  25. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۶۲۲.
  26. منتخب الاثر، ص ۴۹۰.
  27. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۲.
  28. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۱.
  29. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۱۹.
  30. منتخب الاثر، فصل ۶، باب ۱۱، ح ۴، ص ۵۸۱.
  31. " أَنَ‏ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ‏ لَبِسَ‏ لِبَاسَ‏ عَلِيٍ‏ وَ سَارَ بِسِيرَتِهِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج ۶، باب اللباس، ح ۱۵، ص ۴۴۴.
  32. " الْإِمَامُ الْأَنِيسُ‏ الرَّفِيقُ‏ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيقُ‏ وَ الْأَخُ‏ الشَّقِيقُ‏ وَ الْأُمُّ الْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ الصَّغِيرِ وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِي الدَّاهِيَةِ النَّآدِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، ح ۱، ص ۲۰۰.
  33. منتخب الاثر، فصل ۷، باب ۷، ح ۲، ص ۵۹۸.
  34. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۲۳۳ - ۲۳۴.