شفاعت در معارف و سیره حسینی
مقدمه
«شفاعت» از ریشه شفع در لغت به معنای پیوند دادن و انضمام چیزی به مانند خود و در اصطلاح دینی، درخواست از خدا برای برداشتن عذاب از گناهکار است.
قرآن در برخی آیات شفاعت در روز قیامت را نفی میکند[۱] و در برخی آیات شفاعت را مختص خدا میشمارد[۲]. با این حال، در چند آیه، امکان شفاعت دیگران مشروط به اذن خدا تأیید شده است[۳]. در مجموع میتوان گفت از نظر قرآن برخی از شفاعتها پذیرفتنی است و برخی مردود. مهم آن است که همه شفاعتها تنها با اجازه خدا ممکن است و شرط شفاعت آن است که خدا از شفاعتشونده، رضایت داشته باشد[۴].
شفاعت کنندگان
به فرد شفاعتکننده «شفیع» گفته میشود. در منابع حدیثی از پیامبراکرم (ص)، حضرت زهرا (س)، امامان شیعه (ع)، پیامبران (ع)، علما، شهدا (برای ۷۰ نفر)، متعلمان و حافظان قرآن (برای ۱۰ نفر)، خویشاوندان و همسایگان به عنوان کسانی که در روز رستاخیز از امتیاز شفاعت کردن دیگران برخوردارند، نام برده شده است. از برخی اعمال مانند روزه، توسل به پیامبر اکرم (ص) و صلوات بر او نیز در زمره شفیعان یاد شده است. فرشتگان و قرآن نیز از شفیعان ذکر شدهاند. همچنین در روایات، خدا آخرین شفیع خوانده شده است. برخی از متکلمین، شفاعت اعمال را «شفاعت رهبری» نام نهادهاند. به این معنا که عمل انسان منجی اوست و او را از دوزخ میرهاند و از آن جایی که این عمل بر اساس رهبر و پیشوایی است که او برگزیده و در قیامت هر قومی با پیشوایش دعوت میشوند، اینگونه شفاعت شفاعت رهبری است. در مقابل، شفاعت افراد مانند پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)، «شفاعت تفضلی» است؛ به این معنا که برخاسته از عمل دنیوی انسان نیست، بلکه تفضلی الهی برای بخشودگی گناهان است. در روایات، شرک، کفر، خیانت، تکذیب شفاعت، دشمنی با اهل بیت، آزار ذریه پیامبر (ص)، ستمگری و کوچک شمردن نماز از موانع شفاعت دانسته شده است[۵].
مفهوم شفاعت از نگاه شیعی و مذاهب دیگر
مفهوم شفاعت، در همه مذاهب اسلامی پذیرفته شده است. البته معتزله و خوارج به دلیل رأیشان درباره مرتکب کبیره، شفاعت را به معنای ترفیع درجه میدانند، نه رفع گناهان. در وهابیت نیز شفاعت تنها مختص خدا شمرده شده و درخواست شفاعت از غیرخدا شرک تلقی میشود.
در فرهنگ شیعی، درخواست شفاعت از غیر خدا شرک نیست؛ زیرا در طول حاکمیت و مالکیت خدا و به اذن او انجام میپذیرد. همچنین شفاعت یکی از سنتهای الهی دانسته میشود و نمیتوان گفت با دیگر سنتهای الهی که تبدیل ناپذیرند، تعارض دارد. مفهوم شفاعت در ارتباط با مفهوم توسل، به دلیل باور به امامت و جایگاه رفیع امامان و شفاعت آنان در روز رستاخیز در فرهنگ شیعیان اهمیت زیادی دارد. توسل، درخواست فرد از شفیع برای میانجیگری نزد خداست و شفاعت، فعل شفیع است. اگرچه در رابطه توسل و شفاعت شفاعت معنایی اعم از شفاعت دنیوی و اخروی دارد. در بسیاری از ادعیه و زیارات، مانند «دعای توسل» و دعای قرآن به سرگرفتن در شبهای قدر، درخواست شفاعت از امامان بیان شده است. در فرهنگ شیعی، شفاعت غیرامامان نیز مورد توجه است. از جمله درخواست شفاعت از مجاهدین جنگ در صورت شهادت یا شفاعتخواهی از برادر دینی که در صیغه «عقد اخوت» در روز عید غدیر آمده است. در تصوف، برای «اولیا» و مشایخ نیز مقام شفیع در نظر گرفته میشود. در باور عامه، معمولاً گستره شفاعت وسیعتر از مفهوم دینی آن تلقی میشود. همچنین گاهی موانع شفاعت نادیده گرفته شده و تنها محبت و دوستی اهلبیت شرط شفاعت دانسته میشود. مضامینی نظیر بخشیده شدن همه گناهان فرد تنها به خاطر شرکت در عزاداری امام حسین (ع)، از مضامین رایج در روضهخوانیها است. در برخی اشعار مذهبی، مراثی و نوحهها نیز گاه شفاعت اهلبیت در قیامت مجوزی برای ارتکاب گناهان خوانده میشود؛ مانند: «حاجب اگر معامله حشر با علی است / من ضامنم تو هرچه بخواهی گناه کن». در این نگاه، اهلبیت نزد خدا چنان نفوذی دارند که قادرند اراده الهی بر عقاب گناهکاران را تغییر دهند[۶].
اعتقاد به شفاعت از ارکان تشیع
مقام شفاعت برای پیامبر و خاندان او در قیامت یکی از ارکان اعتقادی شیعه است. در کوفه وقتی امام سجاد (ع) را با آن حال رقتبار و دست و زنجیر بر گردن آوردند، حضرت ضمن ایراد اشعاری به این نکته مهم اشاره میکند و میفرماید: "اگر روز قیامت ما و پیامبر خدا در یک جا جمع شویم، شما چه خواهید گفت و چه حرفی برای گفتن یا عذرخواهی دارید؟"[۷].
در سخنانی هم که حضرت زینب (س) در کوفه داشت، از جمله به این شعر تمثل جست که: "آنگاه که پیامبر (در قیامت) به شما بگوید: چه کردید؟ شما که امت آخرالزمان هستید! چه جوابی خواهید داد؟"[۸].
یادآوری موضوع اعتقادی شفاعت نوعی ملامت بر عملکرد دشمنان نیز بود، چراکه جنایت آنان به ذریه پیامبر (ص) با وضع امتی که به شفاعت آن حضرت اعتقاد داشته باشند ناسازگار است.
درخواست شفاعت و امید به آنکه در زیارتنامهها آمده است، همین اثر تربیتی را دارد، از جمله در زیارت امام حسین علی میخوانیم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُود»[۹].
شفاعت حسین بن علی (ع)
مفسران تعبیر "مقام محمود" را در قرآن، به شفاعت تفسیر کردهاند. یکی از شفیعان هم حسین بن علی (ع) است. شفاعت حسین (ع)، هم در آخرت سبب نجات گنهکاران از عذاب دوزخ است، هم در دنیا سبب فلاح و رستگاری علاقهمندان به آن حضرت و سوگواران در عزای اوست. به فرموده پیامبر، همۀ دیدهها در قیامت گریانند، مگر چشمی که در عزای حسینی گریسته باشد که خندان و مژده یافتۀ به بهشت است: «كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلاَّ عَيْنٌ بَكَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَيْنِ فَإِنَّهَا ضٰاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعِيمِ الْجَنَّةِ»[۱۰]. طبق احادیثی، رسول خدا پاداش شهادت حسین (ع) را بصورت حق شفاعت برای گنهکاران امّت از خدا دریافت کرده است.
حسین بن علی (ع) شفیع شیعیان است. در زیارتنامۀ او هم آمده است: «وَ إِنْ شَفَعْتَ شُفِّعْتَ»[۱۱]. «فَكُنْ لِي شَفِيعاً إِلَى الله»[۱۲] و «اللهمَّ اُرْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ»[۱۳] در حدیث است: «ثَلاَثَةٌ يَشْفَعُونَ إِلَى الله عَزَّ وَ جَلَّ فَيُشَفَّعُونَ الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الْعُلَمَاءُ ثُمَّ الشُّهَدَاءُ»[۱۴]. نه تنها امام حسین (ع) بلکه هر شهیدی حق شفاعت دارد و این مقام را در سایۀ شهادت یافته است. محبّان امام حسین (ع) به شفاعت او معتقدند و باور دارند که بهخاطر گریه و عزاداری و محبّت نسبت به ابا عبد الله (ع)، خداوند آنان را عذاب نخواهد کرد.
ناگفته نماند که حسین بن علی (ع) گرچه شفیع محشر است و گریه بر او گرچه بیمه کنندۀ از عذاب دوزخ است، لکن لیاقت شفاعت یافتن برای ما، در سایۀ صلاح و پاکی است. عقیده به شفاعت حسین (ع) نباید دوستداران را به گناه و معصیت، گستاخ و جری سازد. اینکه بگوییم: "تمام غرق گناهیم و یک حسین داریم"، مجوّزی برای ارتکاب گناه نیست. همانگونه که مسیحیان معتقدند مسیح به دار آویخته شد تا موجب آمرزش مسیحیان شود، عدّهای نیز از شیعیان فکر میکنند فلسفۀ شهادت سید الشهدا آمرزش گناهان امّت مصطفی (ص) است و این خطاست و چنین تفکّری زمینه ساز جرأت بر معصیت است. شفاعت ابا عبد الله (ع) درست است، ولی ارتکاب گناه و بی مبالاتی در امر دین، به امید شفاعت آن حضرت، انحراف است. شفاعت آن حضرت شامل کسانی میشود که نماز و واجبات دینی را سبک نشمارند و حق مردم را تضییع نکنند و لایق شفاعت او باشند[۱۵].
منابع
پانویس
- ↑ ﴿وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ﴾ «و از روزی پروا کنید که هیچ کاری از کسی برای دیگری برنمیآید و از کسی میانجیگری پذیرفته نمیگردد و از او جایگزینی گرفته نمیشود و آنان یاری نخواهند شد» سوره بقره، آیه ۴۸.
- ↑ ﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ﴾ «خداوند همان است که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ شما را هیچ دوست و میانجییی جز او نیست؛ آیا پند نمیگیرید؟» سوره سجده، آیه ۴.
- ↑ از جمله: ﴿مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ﴾ «کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد» سوره بقره، آیه ۲۵۵؛ ﴿وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى﴾ «و بسا فرشتههایی در آسمانهاست که میانجیگریشان هیچ به کار نمیآید مگر پس از آنکه خداوند برای کسی که بخواهد و بپسندد، اجازه دهد» سوره نجم، آیه ۲۶؛ ﴿لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا﴾ «اختیار میانجیگری ندارند جز آن کس که از (خداوند) بخشنده پیمانی گرفته باشد» سوره مریم، آیه ۸۷.
- ↑ موسوی، سید اکبر، مقاله «شفاعت»، فرهنگ سوگ شیعی ص ۳۰۷.
- ↑ موسوی، سید اکبر، مقاله «شفاعت»، فرهنگ سوگ شیعی ص ۳۰۷.
- ↑ موسوی، سید اکبر، مقاله «شفاعت»، فرهنگ سوگ شیعی ص ۳۰۷.
- ↑ العوالم (الامام الحسین (ع))، ص۲۷۳.
- ↑ الارشاد، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ غیوری، سید مجتبی، مقاله «امام حسین و تربیت دینی»، فرهنگ عاشورایی ج۷ ص ۶۰.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۴، ص۲۹۳. روایات مربوط به آثار و پاداش گریه بر آن حضرت در بحار الأنوار، ج۴۴، ص۲۷۸ به بعد.
- ↑ مفاتیح الجنان، ص۴۱۹؛ اعمال حرم مطهر امام حسین (ع).
- ↑ فاتیح الجنان، ص۴۴۲؛ زیارت نیمه رجب.
- ↑ فاتیح الجنان، ص۴۵۸؛ زیارت عاشورا.
- ↑ بحار الأنوار، ج۸، ص۳۴.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۷۵.