صلوات بر محمد و آل محمد در معارف دعا و زیارات
صلوات در صحیفه سجادیه
امام سجاد(ع) در دعای سیزدهم و در عبارت بیست و چهارم آن از خدا میخواهد که این صلوات را نامحدود و پیوسته قرار دهد، و میفرمایند: "و بر محمد و آل او درود فرست، درودی همیشگی که رو به فزونی است و برای روزگار آن، سررسید و مدتش پایان نباشد، و آن را یار و مددکار من و برای برآمدن حاجتم وسیله قرار ده، زیرا تو دارای رحمت فراخ و جود و بخشش بسیاری"[۱].
همچنین امام در دعای سی و دوم و در عبارت سی و چهارم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست، هنگامی که نیکان یاد شوند، و بر محمد و آل او درود فرست، مدتی که شب و روز در پی هم درآیند، درودی که دنبالهاش بریده نشود (همیشه باشد) و شمارهاش به شمار درنیاید، درودی که هواء (میان آسمان و زمین) را فراگیرد، و آسمان و زمین را پُر کند"[۲]
امام سجاد(ع) در این دو عبارت از خدا میخواهد که صلوات را بیپایان و مستمر و وسیلهای برای رفع احتیاجات آدمی قرار دهد. در جای دیگر امام (ع) صلوات را وسیله استجابت دعا میداند و در دعای سیزدهم و در عبارت بیست و پنجم آن میفرمایند:"از جمله حاجت و خواسته من ای پروردگار چنین و چنان است و حاجت خود را به یاد میآوری سپس به سجده میروی (پیشانی بر زمین مینهی) و در سجده میگویی: فضل و بخشش تو مرا (از گرفتاریها) آرام نموده، و احسان تو مرا (به درگاهت) راهنمایی کرده، پس از تو درخواست مینمایم به حق خودت و به حق محمد و آل او، درودهای تو بر ایشان باد، مرا نومید برنگردانی"[۳].
امام (ع) در دعای چهل و پنجم عبارت پنجاه و ششم میفرمایند: "بارخدایا، بر محمد و آل او درود فرست، همچنانکه بر فرشتگانی که از خواص و نزدیکان درگاهت هستند درود فرستادی، و بر او و بر آلش درود فرست همچنانکه بر پیغمبران فرستاده شدهات درود فرستادی، و بر او و آلش درود فرست، همچنانکه بر بندگان شایستهات درود فرستادی، و بهتر از آن ای پروردگار جهانیان، چنان درودی که برکت و نیکیاش به ما برسد، و سودش ما را دریابد، و از جهت آن در خواست ما روا شود، زیرا تو کریمترین کسی هستی که به او رو آورده شده، و بینیازکنندهترین کسی هستی که بر او اعتماد شده، و بخشندهترین کسی هستی که از فضل و احسانش درخواست شده، و تو بر هر چیز توانایی (به کمکی نیازمند نیستی، و جلوگیری تو را باز نمیدارد)"[۴]
امام سجاد(ع) میفرمایند که سود این صلوات به خود ما برمی گردد. امام سجاد(ع) در دعای چهلوهفتم و در عبارت پنجاه و دوم آن، صلوات را مایه خشنودی پیامبر(ص) معرفی کرده، میفرمایند: "ای پروردگار، بر محمد و آل او درود فرست درودی که او را خشنود گرداند و بر خشنودی او بیفزاید؛ و بر او درود فرست درودی که تو را خشنود نماید و بر خشنودی تو برای آن حضرت بیفزاید، و بر او درود فرست درودی که جز آن را برای آن بزرگوار نپسندی و جز او را سزاوار آن درود نبینی (ندانی)"[۵].
امام سجاد(ع) در دعای چهل و دوم و در عبارت بیست و یکم این دعاء صلوات را سبب عالیترین فیوضات برای پیامبر(ص) و آلش(ع) معرفی مینماید و میفرمایند: "و درود فرست - بارخدایا - بر محمد و آل او درودی که به وسیلهی آن او را به بهترین نیکی و بخشش و بزرگواریات که امیدوار است برسانی، زیرا تو دارای رحمت گشاده و بخشش بزرگی که فنا و نیستی و کم شدن در آن راه ندارد"[۶]
همچنین امام سجاد(ع) صلوات را ادای بخشی از حقوقی میداند که آن بزرگواران بر ما دارند، بنابراین در دعای سیویکم و در عبارت سیام آن میفرمایند: "بارخدایا، بر محمد و آل او درود فرست، چنانکه ما را به سبب او (به راه حق) راه نمودی، و بر محمد و آل او درود فرست، چنانکه ما را به وسیله آن حضرت (از جهل و نادانی رهانیدی)، و بر محمد و آل او درود فرست، درودی که ما را روز رستاخیز و روز نیازمندی به تو(از عذاب و کیفر جاوید) شفاعت نماید، زیرا تو بر هر چیز توانایی (قدیر هرچه را بخواهد انجام میدهد، از اینرو جز خدای تعالی به این صفت وصف نمیشود) و آن (درخواست من) بر تو آسان است"[۷].
امام سجاد(ع) فرمود که بعد از دعای عید قربان، نیازهای خود را به درگاه خداوند متعال عرضه کنید و پس از آن هزار صلوات بفرستید، همچنانکه خود ایشان چنین میکرد.
امام سجاد در پایان دعای چهل و هشتم میفرمایند: "...سپس دعا کن به آنچه برایت آشکار گردد و بر محمد و آل او هزار بار درود فرست"[۸].[۹]
جنبههای صلوات
صلوات در صحیفه سجادیه از جنبههای مختلف قابل بررسی است:
جنبه اعتقادی
گفتهاند فایده صلوات بر آن حضرت برای فرستنده است که بر اثر این عمل پاداش مییابد، زیرا خدای تعالی درجه و مقامی به آن بزرگوار داده و نعمتهایی به او بخشیده که درود و دعا بر آن چیزی نمیافزاید. همچنین گفتهاند فایده آن درخواست بالا بردن درجه و افزون شدن پاداش آن حضرت هم هست، زیرا نعمتهای خداوند را اندازه نیست، و بر این گفتار اخبار رسیده از معصومین(ع) دلالت دارد. حضرت صادق(ع) میفرماید پیامبر(ص) فرمود: هرکه بر من درود فرستد خدا و فرشتگان بر او درود فرستند، پس هرکه خواهد کم و هر که خواهد بسیار درود فرستد". از آن حضرت نیز رسیده که رسول خدا(ص) فرمودند: "صداهایتان را به درود بر من بلند کنید که نفاق و دورویی را از بین میبرد". امام صادق(ع) باز میفرمایند: هنگام شروع به درخواست، بر محمد و آل او درود فرستید پس حاجت خود را بخواهید و سپس بر محمد و آل محمد درود بفرستید، زیرا خدای عزوجل کریمتر و بخشندهتر است از اینکه دو طرف حاجت را بپذیرد و وسط را نپذیرد[۱۰].
تأثیر صلوات در استجابت دعا بسیار شگرف و مهم است. بدین لحاظ که چون پیامبر(ص) و اهل البیت(ع) وسائط مطمئن فیض ربوبی به خلق هستند و توسل به آنها در عرض حاجات و تقاضای از خالق متعال به موجب مقام شفاعت آن بزرگوار در نزد خداوند، متضمن برآورده شدن استجابت دعاست [۱۱]
شاید بتوان گفت که صلوات، پرچم و نماد عقیدتی مسلمانان است، چرا که هرچند جملهای کوتاه است اما تمام عقاید و اصول دین و مذهب در آن گنجانده شده است. اولین کلمه این جمله رویآوری به درگاه احدیت است و آدمی همین که کلمه اللهم را به زبان میآورد فکر و توجه او از همه چیز منقطع و به کلی متوجه "الله" میشود که "توحید" چیزی غیر از این نیست. در این جمله کوتاه ما از خداوند متعال درخواست میکنیم که بر پیامبر(ص) درود فرستد، بدین معنی که ما نبوت پیامبر(ص) را پذیرفتهایم و ایشان را انسان کامل و واسطه وحی دانستهایم، و "نبوت" چیزی غیر از این نیست. در ادامه، خواهان درود بر آل و اهل البیت پیامبر(ص) هستیم که همان ائمه معصومین(ع) هستند. بدین معنی که بعد از پیامبر(ص) فقط ائمه معصومین(ع)، شایستگی درود خدا را دارند و امامت ادامه همان نبوت پیامبر(ص) است، که "امامت" نیز همین است. اما اینکه خواهان درود خدا بر پیامبر(ص) و آل او هستیم، برای این است که درجه و مقام ایشان را در این دنیا و آن دنیا تعالی بخشد. پس به نحو ضمنی اعتقاد به معاد نیز از صلوات برمیآید.
اینکه خواهان درود خدا بر پیامبر(ص) و آل او هستیم، به این دلیل است که ایشان انسانهای کامل و صالح و شایستهای بودهاند و سزاوار که در دنیا و عقبی از مقام و ارج خاصی برخوردارند، چرا که براساس مباحث کلامی، در نظر عدلیه یا عقلیه و شیعیان، خداوند براساس حکمت و علم خود کاری خلاف عقل نمیکند و براساس اصل "عدل" میبایست ایشان را بدان ارج و مقام برساند[۱۲]
جنبه سیاسی
صلواتهای صحیفه سجادیه پیش از آنکه درخواست آرزو و استدعا از خداوند باشد، بیشتر مفهومی سیاسی دارد. در دوره خفقانی که تمام تلاش در جهت منزوی ساختن آل محمد(ص) بود، امام سجاد(ع) ترجیعبند دعاهای خود را صلوات قرار میدهد... اصولاً صلوات اعلام موضع است... و مضامین بلند سیاسی دیگر همچون بزرگداشت روحیه جهاد، نبرد با دشمنان اسلام، ارزش شهیدان و مقام شهیدان، اهداف والای جهاد و... از آن برمیآید.
ذکر صلوات بر محمد و آل محمد(ص) ترجیعبند بسیاری از جملات و عبارات صحیفه سجادیه است. صرف نظر از ابعاد اعتقادی آن، ذکر این عبارت آن هم در حجم انبوه، در ظرف زمانی و مکانی دوران حیات امام سجاد(ع)، خود رفتاری سیاسی است. امام سجاد(ع) میکوشد که بدین وسیله، حقانیت خاندان نبوت و آل علی(ع) را در مقابل خلفای اموی طرح کرده، بر ویژگیهایی تکیه کند که حاکمان و سیاستمداران اسلامی باید دارا باشند و بر اصل "امامت" به عنوان اصلی اعتقادی در اندیشه سیاسی شیعیان تأکید کند[۱۳].
آن حضرت صلوات را با ادعیه دیگر همراه میساخت تا از این طریق هم جانشینان واقعی پیامبر(ص) را معرفی نماید و هم فضائل و مقام و منزلت والای آنها را بیان نماید.
تکیه امام سجاد(ع) به صلوات در دعاها، نوعی پیوند دادن با محمد(ص) و آل او است[۱۴]. از آنجایی که در آن زمان، مردم به کلی از اسلام ناب و اهل بیت(ع) بریده شده بودند و تنها به پوسته و ظاهر اسلام توجه میشد – آن هم به خاطر اینکه اسلام وسیلهای شده بود در دست حاکمان برای تحکیم سلطه - امام میخواستند مجدداً اسلام ناب را احیاء کنند.
امام سجاد(ع) نه تنها بر پیامبر(ص) و اهل بیت هعم م درود میفرستد، بلکه درود الهی را برای کسانی میخواهد که مقام اهل بیت(ع) را به خوبی شناخته و پذیرفتهاند؛ راه آنها را پی میگیرند؛ از ولایتشان جدا نمیشوند؛ در برابر امرشان تسلیم هستند؛ در راه اطاعتشان میکوشند؛ چشم به راه دولت حقه ایشاناند و دیده به آن روز دوختهاند.
به نظر میرسد که این عبارات، در وصف حضرت مهدی(ع) باشد، چنانکه ویژگیهای یاد شده بر آن دلالت دارد. به هرحال، پیوند قلبی، زبانی و عملی با خاندان نور - که صلوات، نشانه بارز آن است – مهمترین راه برای بهسازی درون و برون فرد و جامعهای است که در مسیر تعالی و معنوی پیش میرود[۱۵].
در نهایت همین آسیبپذیری امویان از عدم نسبت خویشاوندی با پیامبر خدا، بعدها موجب شد تا عباسیان شعار "الرضا من آل محمد(ص)" را به عنوان شعار قیام ضد اموی خود انتخاب کنند[۱۶].[۱۷]
جنبه روانی
هنگامی که نام و یاد پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) بر سر زبانها میافتد و گوش و ذهن آحاد جامعه را به یاد و ذکر فرستاده خدا و جانشینان ایشان مشغول میدارد، موجب آرامش دلها میشود، چرا که در قرآن کریم آمده است: ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[۱۸].
میتوان گفت که صلوات پس از شعار «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» و «اللَّهُ أَكْبَرُ» و شعار "تسبیح"، مهمترین شعار اسلام است که به شکلی سمبولیک و جذاب، جهانی از معارف و معانی را در جملهای کوتاه گنجانیده است[۱۹]
بر اساس مطالبی که در جنبه اعتقادی صلوات آمد، تکیهگاه انسان مؤمن و معتقد بارگاه احدیت است که در جمیع احوال به یاد و ذکر خدا مشغول است.
براساس آموزههای دینی ما، انسان مؤمن خور و خواب، کار و آسایشش برای رضای خداست و این تفکر، موجب اعتماد به نفس در فرد مؤمن میشود.
اصولاً مسلمان هنگام ذکر خدا احساس میکند که به خدا نزدیک است و تحت حمایت و سرپرستی او قرار دارد و همین موجب برانگیخته شدن حس اعتماد به نفس، قدرت، امنیت و خوشبختی در او میشود و صلوات بر پیامبر(ص) و آل او نیز یکی از ذکرهای مهم است.
در قرآن کریم آمده است: ﴿أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا﴾[۲۰].[۲۱]
جنبه تربیتی
یکی از اصول اساسی هدایت و تربیت انسانها، معرفی الگوی کامل است. انسان برای پیمودن راههای کمال، نیاز به الگوهایی دارد تا با سرمشق قرار دادن آنها از کجروی و دور شدن از هدف اصلی در امان باشد[۲۲].
الگوسازی و ارائه مصادیق عالی از مهمترین و اساسیترین نیازهای بشر در طول تاریخ بوده است به گونهای که بشر از دیرباز کوشیده است تا در قالب قهرمان پروری و اسطورهسازی، این خلأ موجود از نبود الگوی واقعی را در جامعه جبران کند. هدف امام سجاد(ع) از ذکر صلوات در صحیفه برای این بوده تا پیامبر(ص) و آل او را به عنوان الگو معرفی نماید.
قصد امام سجاد(ع) از معرفی انسان کامل، امر به پیروان خویش برای پیروی از ایشان است. امام سجاد(ع) در دعای پنجم، پانزده مرتبه از خدا خواسته که بر محمد و آل او درود بفرستد. این امر نشان دهنده این نکته است که حضرت پیش از بحث درباره معرفت، میخواهد به انسان کامل اشاره داشته باشد و الگوی تمام عیاری را به مخاطب خویش نشان دهد و غیر مستقیم به این نکته اشاره میکنند که سخنان ایشان جملاتی انتزاعی نیستند[۲۳].
گستره بحث صلوات و درود در بخش دوم دعای روز عرفه (دعای شماره ۴۷) بیش از همه مطرح است. در دعای چهلوهفتم، سخن از کاملترین برکتهای سودمندترین رحمتها، درودی فزاینده که فزایندهتر از آن نباشد، درودی که مانند کلمات الهی پایان نپذیرند، درودی هموزن عرش و مادون آن و... در بیان است[۲۴] و آوردن صلوات در این بخش، تذکر "کاملترین انسان" نیز هست.
علی(ع) میفرمایند: "هرگاه تو را به خدای سبحان نیازی است در آغاز بر رسول خدا(ص) درود فرست، پس حاجت خود بخواه که خدا بزرگوارتر از آن است که به او حاجت برند، یکی را برآرد و دیگری را باز دارد"[۲۵].
تکرار صلوات نشان اهمیت رسالت حضرت ختمی مرتبت، انتقال آموزهها، عمق بخشیدن به اعتقادات و اهمیت موضوع است.
آنقدر صلوات بر محمد و آل او اهمیت دارد که یکی از اهالی همان خاندان نورانی در دعاهایش بیشتر از هر جملهای صلوات را تکرار کرده است. پس بر محمد(ص) و آل محمد(ص) صلوات.
شاید بتوان گفت که صلوات در نظر امام سجاد(ع)، این بوده است که به مردم بگوید: "هان! ای مردم، من از خاندان رسول اکرم(ص) هستم پس خوب گوش کنید و بدین توصیهها عمل کنید". همچنانکه پس از واقعه عاشورا در خطبههایی که نزد ابنزیاد، مردم کوفه و مردم مدینه ایراد فرمودند، ابتدا پس از حمد خدای تعالی به معرفی خود میپردازند[۲۶] و از انتساب خود به رسول خدا(ص) سخن به میان میآورند تا مردم با گوش جان به سخنانش توجه نمایند.
در حسن ختام این مبحث سخنی از شهید مطهری ذکر مینمایم: "یکی از گنجینههای بزرگی که در دنیای شیعه وجود دارد این دعاها است، به خدا قسم گنجینهای است از معرفت. اگر ما هیچ درس دیگری نداشتیم غیر از دعاهایی که داریم از زینالعابدین(ع)، صحیفه سجادیه یا دعاهایی غیر از صحیفه مانند دعای ابوحمزه از علی بن الحسین(ع) نداشتیم و اسلام در چهارده قرن چیز دیگری نداشت جز همین که توسط شاگردهای اسلام چنین اثری ظاهر شده، کافی است. آنقدر اینها اوج و رفعت دارند که اصلاً اعجاز جز این چیزی نیست"[۲۷].[۲۸]
منابع
پانویس
- ↑ «وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً دَائِمَةً نَامِيَةً لَا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لَا مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ عَوْناً لِي وَ سَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِي، إِنَّكَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ»
- ↑ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، إِذَا ذُكِرَ الْأَبْرَارُ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، مَا اخْتَلَفَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ، صَلَاةً لَا يَنْقَطِعُ مَدَدُهَا، وَ لَا يُحْصَى عَدَدُهَا، صَلَاةً تَشْحَنُ الْهَوَاءَ، وَ تَمْلَأُ الْأَرْضَ وَ السَّمَاءَ».
- ↑ «وَ مِنْ حَاجَتِي يَا رَبِّ كَذَا وَ كَذَا وَ تَذْكُرُ حَاجَتَكَ ثُمَّ تَسْجُدُ وَ تَقُولُ فِي سُجُودِكَ: فَضْلُكَ آنَسَنِي، وَ إِحْسَانُكَ دَلَّنِي، فَأَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ، أَن لَا تَرُدَّنِي خَائِباً»
- ↑ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ نَبِيِّنَا وَ آلِهِ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى مَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ، وَ صَلِّ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى أَنْبِيَائِكَ الْمُرْسَلِينَ، وَ صَلِّ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ، وَ أَفْضَلَ مِنْ ذَلِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ، صَلَاةً تَبْلُغُنَا بَرَكَتُهَا، وَ يَنَالُنَا نَفْعُهَا، وَ يُسْتَجَابُ لَهَا دُعَاؤُنَا، إِنَّكَ أَكْرَمُ مَنْ رُغِبَ إِلَيْهِ، وَ أَكْفَى مَنْ تُوُكِّلَ عَلَيْهِ، وَ أَعْطَى مَنْ سُئِلَ مِنْ فَضْلِهِ، وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ».
- ↑ «رَبِّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تُرْضِيهِ وَ تَزِيدُ عَلَى رِضَاهُ، وَ صَلِّ عَلَيْهِ صَلَاةً تُرْضِيكَ و تَزِيدُ عَلَى رِضَاكَ لَهُ وَ صَلِّ عَلَيْهِ صَلَاةً لَا تَرْضَى لَهُ إِلَّا بِهَا، وَ لَا تَرَى غَيْرَهُ لَهَا أَهْلًا»
- ↑ « وَ صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تُبَلِّغُهُ بِهَا أَفْضَلَ مَا يَأْمُلُ مِنْ خَيْرِكَ وَ فَضْلِكَ وَ كَرَامَتِكَ، إِنَّكَ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ، وَ فَضْلٍ كَرِيمٍ».
- ↑ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، كَمَا هَدَيْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، كَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تَشْفَعُ لَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَوْمَ الْفَاقَةِ إِلَيْكَ، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَ هُوَ عَلَيْكَ يَسِيرٌ»
- ↑ امام سجاد(ع) صحیفه سجادیه، ترجمه و شرح فیضالاسلام، دعای ۴۸.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۵۵ ـ ۵۸.
- ↑ امام سجاد(ع)، صحیفه سجادیه، ترجمه محمدتقی خلجی، ص۴۲-۴۳.
- ↑ غلام رضا کریمی فرد، «نکات بلاغی در صحیفه سجادیه»، مشکوة، ۵۳، زمستان ۷۵، ص۱۲۳.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص ۵۹ ـ ۶۰.
- ↑ ابراهیم برزگر، «رابطه عرفان و سیاست در صحیفه سجادیه»، فصلنامه اندیشه دینی، ۱۲، پاییز ۸۳، ص۲۹.
- ↑ محمدعلی مجد فقیهی، آشنایی با صحیفه سجادیه، ص۱۶.
- ↑ منصور پهلوان، «مبانی اخلاقی در صحیفه سجادیه»، سفینه، ۸، پاییز ۸۴، ص۹۲.
- ↑ ابراهیم برزگر، «رابطه عرفان و سیاست در صحیفه سجادیه»، فصلنامه اندیشه دینی، ۱۲، پاییز ۸۳، ص۳۰.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص ۶۰ ـ ۶۲.
- ↑ «همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهای ایشان با یاد خداوند آرام میگیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۶۲.
- ↑ «خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛» سوره طلاق، آیه ۱۰.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۶۳.
- ↑ علیاصغر ابراهیمیفر، بررسی نظام تربیتی صحیفه سجادیه (قم: دفتر عقل، ۱۳۸۵)، ص۱۷۸.
- ↑ فضل الله میرقادری، «ادبیات سخنان امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه»، اندیشه دینی، شماره ۱۵ تابستان ۸۴، ص۱۳۰.
- ↑ منصور پهلوان، «مبانی اخلاقی در صحیفه سجادیه»، سفینه، ۸، پاییز ۸۴، ص۹۱.
- ↑ امام علی(ع)، نهجالبلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، حکمت ۳۶۱، ص۴۲۵.
- ↑ الف، کاویانی، امام سجاد(ع)، ص۹-۱۰.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲۳، ص۴۸۵.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص ۶۳ ـ ۶۵.