صلوات بر محمد و آل محمد در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

صلوات جمع «صلاة» است. صلاة به معانی دعا، استغفار و ثنا آمده است. مقصود از صلوات خدا بر انبیا و صالحان، ستایش نیک و به نیکی یاد کردن از آنان است[۱]. برخی صلوات از ناحیه خدا را به مغفرت و رحمت و ثنا و کرامت و صلوات ملائکه را به دعای آنان معنا کرده‌اند[۲]. در روایتی از امام صادق (ع) قریب به همین مضمون نقل شده است[۳]. واژه‌های مورد استفاده در مدخل، «صلّ»، «صلوات»، «صلوا» و «یصلون» است[۴].

مقدمه

این عنوان اهمیت ویژه‌ای در تعظیم شعائر دینی و توجه به تلاش پیامبر دارد. بدین‌جهت سلام و صلوات از نقاط برجسته فرهنگ دینی و شعاری مسلمانان محسوب می‌شود و نوعی ابراز وجود و کسب هویت و نشان دادن پیوند با پیامبر ختمی مرتبت و الگو قرار دادن او است. صلوات با دو تعبیر آمده، یکی سلام خدا یا به صورت کلی به همه انبیای مرسل است: ﴿وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ[۵] و گاهی سلام به نبی خاص مانند یحیی و عیسی است: ﴿وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ[۶] و گاهی این سلام خاص به پیامبر اسلام است: ﴿سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ[۷]. و گاهی صلوات. این صلوات به جز سلام است: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ[۸] و تنها درود خدا نیست، درود خدا و ملائکه و درخواست از مؤمنین است و گاهی خدا دستور می‌دهد که به هنگام کار خوب انسان‌ها و به ویژه دادن صدقه بر آنها صلوات و درود و دعا بفرستد: ﴿وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ[۹] که صلوات پیامبر برای آنان مایه آرامش است. از این‌رو فلسفه صلوات، بیان یک فرهنگ و ادب و شیوه دعا و تربیت معنوی و شعائر دینی و تعیین مسیر و نشاط دینی است.

  1. ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۱۰]. نکته: خداوند و فرشتگانش بر پیامبر رحمت و درود می‌فرستند ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ[۱۱] این پیام را می‌‌دهدکه مقام پیامبر (ص) آن قدر والا است که آفریدگار عالم هستی و تمام فرشتگانی که تدبیر این جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده است بر او درود می‌فرستند، اکنون که چنین است شما نیز با این پیام جهان هستی هماهنگ شوید، “ای کسانی که ایمان آورده‌اید بر او درود بفرستید و سلام بگوئید و در برابر فرمان او تسلیم باشید ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۱۲] او یک گوهر گرانقدر عالم آفرینش است، و اگر به لطف الهی در دسترس شما قرار گرفته مبادا ارزانش بشمرید، مبادا ارج و مقام او را در پیشگاه پروردگار و در نزد فرشتگان همه آسمان‌ها فراموش کنید، او یک انسان است و از میان شما برخاسته ولی نه یک انسان عادی، کسی است که یک جهان در وجودش خلاصه شده است[۱۳]. علامه طباطبایی می‌نویسد کلمه “صلاة” در اصل به معنای انعطاف بوده، و صلات خدا بر پیغمبر به معنای انعطاف او به وی است، به وسیله رحمتش، البته انعطافی مطلق، چون در آیه شریفه‌ صلات را مقید به قیدی نکرده، و همچنین صلات ملائکه او بر آن جناب، انعطاف ایشان است بر وی، به اینکه او را تزکیه نموده و برایش استغفار کنند، و صلات مؤمنین بر او انعطاف ایشان است به وسیله درخواست رحمت برای او. و در اینکه قبل از امر به مؤمنین که بر او صلوات بفرستید، نخست صلات خود و ملائکه خود را ذکر کرده، دلالتی هست بر اینکه صلوات مؤمنین بر آن جناب به پیروی خدای سبحان، و متابعت ملائکه اوست، از طریق شیعه و سنی هم روایت بسیار زیاد رسیده، در اینکه طریق صلوات فرستادن مؤمنین بر آن جناب، این است که از خدا بخواهند بر او و آل او صلوات بفرستد[۱۴].
  2. ﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۵].
  3. ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۱۶].
  4. ﴿أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ[۱۷].
  5. ﴿هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا[۱۸].

نکات

درآیات فوق این محورها مطرح گردیده است:

  1. تأیید خداوند از عمل گروهی از عرب‌های بادیه‌نشین که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند ﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ[۱۹] به همین دلیل هیچگاه انفاق در راه خدا را غرامت و زیان، نمی‌دانند، بلکه با توجه به پاداش‌های وسیع الهی در این جهان و سرای دیگر، این کار را وسیله نزدیکی به خدا ﴿وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ[۲۰] و مایه توجه و دعای پیامبر (ص) که افتخار و برکت بزرگی است می‌دانند ﴿وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ[۲۱] و انفاق در راه خدا و توابع آن را - که همان درود و دعای رسول خدا (ص) به خیر و برکت است - همه را وسیله‌های تقرب به پروردگار می‌دانند. و خداوند این طرز فکر آنها را با تأکید فراوان تصدیق می‌کند و می‌گوید: آگاه باشید که این انفاق‌ها به طور قطع مایه تقرب آنها در پیشگاه خداوند است ﴿أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ[۲۲] و به همین دلیل خدا آنان را به زودی در رحمت خود فرو می‌برد ﴿سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ[۲۳]
  2. خداوند به رسول گرامی‌اش دستور می‌‌دهد که حتی در برابر انجام وظائف واجب باید از مردم تشکر و تقدیر کرد، و به آنها دعا کرد ﴿وَصَلِّ عَلَيْهِمْ[۲۴] و مخصوصاً از طریق معنوی و روانی آنها را تشویق نمود، و کلمه - صَلِّ - از - صَلاة - و به معنای دعا است، و از سیاق استفاده می‌شود که مقصود از این دعا، دعای خیر به جان و مال ایشان است، همچنان که از سنت چنین به یادگار رسیده که آن جناب در برابر کسی که زکات می‌داده چنین دعا می‌کرده که: خدا به مالت خیر و برکت مرحمت فرماید. و در جمله ﴿إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ[۲۵] کلمه “سکن” به معنای چیزی است که دل را راحتی و آرامش بخشد، و منظور این است که نفوس ایشان به دعای تو سکونت و آرامش می‌یابد و این خود نوعی تشکر از مساعی ایشان است، همچنان که جمله ﴿وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۲۶] مایه آرامشی است که دل‌های مکلفینی که این آیه را می‌شنوند و یا می‌خوانند به ‌وسیله آن سکونت می‌یابد. این آیه شریفه متضمن حکم زکات مالی است، که خود یکی از ارکان شریعت و ملت اسلام است، هم ظاهر آیه این معنا را می‌رساند و هم اخبار بسیاری که از طرق امامان اهل بیت (ع) و از غیر ایشان نقل شده است[۲۷]. جالب این که مأموران وصول مالیات موظف شده‌اند از مردم تشکر کنند، و این دستور به عنوان یک حکم مستحبّ در برنامه‌های اسلامی روشنگر عمق جنبه‌های انسانی در این دستورها است.
  3. لطف و رحمت عمومی خدای متعال شامل همه افراد می‌شود، ولی درود و صلوات و رحمت خاص خدا برای شکیبایان و صابران است. ﴿أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ[۲۸] خدا صابران را غرق در رحمت ویژه خود می‌کند و تشویق صابران از طرف خدا به ما این نکته تربیتی را می‌آموزد که در جامعه اسلامی، احترام خاصی برای افراد صابر و مقاوم قایل شویم.
  4. خداوند بر شما درود وصلوات، رحمت می‌فرستد، و فرشتگان او نیز - برای شما تقاضای رحمت می‌کنند- ﴿هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ[۲۹] تا شما را از ظلمات -جهل و شرک و کفر - بیرون آورد و به سوی نور - ایمان و علم و تقوا - رهنمون شود ﴿لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ[۳۰] چرا که او نسبت به مؤمنان رحیم و مهربان است ﴿وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا[۳۱] و به همین دلیل هدایت و رهبری آنها را بر عهده گرفته و فرشتگانش را نیز مأمور امداد آنها نموده است. (آری این آیه بشارتی است بزرگ برای همه سالکان راه حق و به آنها نوید می‌دهد که از جانب معشوق کششی نیرومند است، تا کوشش عاشق بیچاره به جایی برسد! آری! این رحمت خاص خداست که مؤمنان را از ظلمات اوهام و شهوات و وساوس شیطانی بیرون می‌آورد و به نور یقین و اطمینان و تسلط بر نفس رهنمون می‌گردد که اگر رحمت او نبود این راه پرپیچ و خم هرگز پیموده نمی‌شد[۳۲]. و علامه طباطبائی ذیل آیه می‌‌نویسند معنای جامع کلمه “صلاة” - به طوری که از موارد استعمال آن فهمیده می‌شود - انعطاف است، چیزی که هست این معنای جامع به خاطر اختلاف مواردی که به آن نسبت داده می‌شود مختلف می‌شود، و به همین جهت بعضی[۳۳] گفته‌اند: صلات از خدا به معنای رحمت، و از ملائکه به معنای استغفار، و از مردم دعا است، لکن این را نیز باید دانست که هر چند صلات از خدا به معنای رحمت است، اما نه هر رحمت، بلکه رحمت خاصی که ذخیره آخرت برای خصوص مؤمنین است، و سعادت آخرتی آنان و فلاح ابدیشان، مترتب بر آن می‌شود، و بدین جهت است که به دنبال جمله مورد بحث علت صلوات فرستادن خدای تعالی را چنین بیان کرده: ﴿لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا[۳۴] صلوات می‌فرستد، تا شما را از تاریکی‌ها به سوی نور بیرون آورد، چون او همواره نسبت به مؤمنین رحیم است[۳۵][۳۶].

رابطه سلام و صلوات

  • سلام و درود ادبی انسانی به دیگران است. اما در جامعه دینی نوعی ارتباط و ایجاد پیوند است، به ویژه اگر با صلوات همراه باشد، که نوعی اقامه شعائر و حکایت از پیوند شخص با پیامبر را می‌کند. در این باره قرآن افزون بر آیاتی که دستور به سلام می‌دهد، مانند: ﴿وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ[۳۷] ﴿وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ[۳۸] ﴿وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۳۹] ﴿سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ[۴۰]؛ ﴿وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ[۴۱] اما صلوات معنایی دیگر دارد و جایگاه و اهمیت ویژه‌ای برای نشان دادن پیوند و همراهی دارد که به این دستور خاص اشاره شده است.
  1. ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۴۲]
  2. ﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۴۳]

نکات

درود بر پیامبرهدف مشخصی دارد برای اینکه درود تکریم و اجلال وتعظیم است وآن درود وصلوتی که در آیه: ﴿هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا[۴۴] آمده است درود و صلوات مغفرت وتطهیر و اخراج مردم از ظلمات به سوی نور است، پس دو صلات و درود به یک معنی نیستند ". [۴۵] اما در حقیقت فلسفه و غایت صلوات بر پیامبر و مؤمنین با شعار درود بر پیامبر اعلام همبستگی است و در آیه صلوات بر پیامبر و مؤمنین است از صیغه جمع - عَلَیکمْ - وَ کٰانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً - استفاده می‌شود.[۴۶].

آیه صلوات

از آنجا که در آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۴۷]، ابتدا صلوات خدا و ملائکه بر پیامبر اکرم (ص) مطرح شده و سپس به مؤمنان دستور داده که بر آن حضرت صلوات بفرستند، آن را آیه صلوات نامیده‌اند.

"صلوات" از ریشه "ص ل و" یا "ص ل ی" در لغت به معنای گرم کردن با آتش، عبادت مخصوص و دعا آمده است. صلوات از جانب خدا، رحمت و از جانب مؤمنان به معنی طلب رحمت است[۴۸].

برخی معنای "ص ل و" را توجه و انعطاف و معنای "ص ل ی" را ملازمت با آتش دانسته‌اند[۴۹]. در التحقیق معنای "ص ل و" (ناقص واوی) را عبادت مخصوص و آن را از لغت عبری دانسته که به لغت عرب راه یافته است و اصل معنای آن را در لغت عرب به معنای ثناءِ جمیل، ذکر کرده که شامل نماز و نیز، شامل درود و صلوات فرستادن بر پیامبر می‌شود. و "ص ل ی" (ناقص یایی) را به معنی عرضه شدن بر آتش دانسته و معنا کرده است[۵۰].

صلوات، کلمه کانونی یک میدان از مفاهیم در قرآن است که از طریق اتصال شبکه‌ای معنای، ویژه‌ای می‌دهد که فراتر از معنای مفرد آن نیست. صلوات به عنوان کلمه کانونی دارای ارتباط طولی باخدا (درخواست از خدا) و درود و رحمت فرستادن دارد و از جهت عرضی دارای ارتباط با فرد از یک سوی و پیامبر و آل پیامبر از سوی دیگر است. دیگر اضلاع آن عبارتند از عبادت، تقرب به خدا، دعا، ملائکه. در قرآن صلوات دارای بار مثبت است. صلوات با توجه به ارتباطش با شبکه مفهومی فوق، حکایت از یک مفهوم و عبادت دینی خاص به قصد قدردانی از پیامبر و آل پیامبر دارد؛ یعنی به قصد عبادت خدا، بر پیامبر اکرم و آل او درود فرستد و از خدا برای آنان درخواست رحمت ویژه بکند.

در تفسیر نمونه آمده است: این آیه، نخست می‌فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيّ، خداوند و فرشتگانش بر پیامبر، رحمت و درود می‌فرستند؛ مقام پیامبر (ص) آن قدر والاست که آفریدگار عالم هستی و تمام فرشتگانی که تدبیر این جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده بر او درود می‌فرستند، اکنون که چنین است شما نیز با این پیام جهان هستی هماهنگ شوید و بر او درود بفرستید... تعبیر به ﴿يُصَلُّونَ به صورت فعل مضارع، دلیل بر استمرار است یعنی پیوسته خداوند و فرشتگان، رحمت و درود بر او میفرستند، رحمت و درودی پیوسته و جاودانی. در اینکه میان ﴿صَلُّوا و ﴿سَلِّمُوا چه فرقی است؟ مفسران بحث‌های مختلفی دارند. آنچه با ریشه لغوی این دو کلمه و ظاهر آیه مناسب‌تر به نظر می‌رسد این است که: ﴿صَلُّوا امر به طلب رحمت و درود فرستادن بر پیامبر است، اما ﴿سَلِّمُوا یا به معنی تسلیم در برابر فرمان‌های پیامبر گرامی اسلام است چنان‌چه در آیه ۶۵ سوره نساء آمده: ﴿ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۵۱]، مؤمنان کسانی هستند که به داوری تو، تن دهند و حتی در دل از قضاوتت کمترین ناراحتی نداشته باشند و تسلیم مطلق گردند. چنان‌چه در روایتی از امام صادق (ع) می‌خوانیم: ابوبصیر از محضرش سؤال کرد: منظور از صلوات بر پیامبر (ص) را فهمیده‌ایم، اما معنی تسلیم بر او چیست؟ امام فرمود: منظور، تسلیم بودن در برابر او در هر کاری است[۵۲]؛ و یا به معنی سلام فرستادن بر پیامبر (ص) به عنوان «السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا رَسُولَ‏ اللَّهِ‏» و مانند آن می‌باشد، که محتوایش تقاضای سلامت پیامبر (ص) از پیشگاه خداست[۵۳].

در تفسیر المیزان آمده است: اینکه قبل از امر به مؤمنین مبنی بر صلوات پیامبر (ص)، نخست صلوات خود و ملائکه خود را ذکر کرده، دلالت می‌کند بر این که صلوات مؤمنین بر آن جناب به پیروی خدای سبحان و متابعت از ملائکه اوست[۵۴]. از این آیه برخی وجوب صلوات فرستادن بر پیامبر اکرم (ص) را استفاده نموده‌اند. البته فقهاء صلوات بر او در تشهد نماز را واجب دانسته و بدون آن، نماز را باطل می‌دانند مگر فراموش کند که در این صورت اگر محلش نگذشته برگردد و اگر گذشته بعد از نماز قضا کند و در این صورت سجده سهو هم واجب است و در موقع ذکر اسم مبارک او هم، باید صلوات فرستاد[۵۵].

برخی از مفسران اهل تسنن وجوب صلوات بر پیامبر را در تمامی عمر، یک بار قائل شده‌اند و برخی وجوب آن را در هر مجلسی یک بار واجب دانسته‌اند و برخی نیز، گفته‌اند هر گاه نام پیامبر برده شود صلوات واجب است[۵۶]. روایت شده که مردی یهودی به امیرمؤمنان عرض کرد: پیامبر شما افضل است یا پیامبران گذشته؟ و سپس گفت خدا به ملائکه دستور داد که به حضرت آدم سجده کنند و همه آنان سجده کردند پس حضرت آدم افضل است. امیرمؤمنان در جواب فرمود: این سجود عبادت و پرستش خدا و اعتراف به فضیلت آدم بود و خدا افضل از این را به پیامبر ما داده است، زیرا خدا و همه ملائکه، او و مؤمنان به طور مستمر بر پیامبر اکرم صلوات میفرستند و این برتر از فضیلت آدم است [۵۷]. در نتیجه پیامبر اکرم (ص) با این صلوات مستمر خدا و ملائکه، افضل از سایر پیامبران و ملائکه می‌باشد.

در روایتی از حضرت رسول (ص) آمده است: بخیل‌ترین مردم کسی است که نام من نزد او برده شود و بر من صلوات بفرستد. همچنین امام صادق (ع) فرمود: "سنگین‌ترین عملی که روز قیامت در ترازوی اعمال گذاشته می‌شود، صلوات بر پیامبر و اهل بیت آن حضرت است"[۵۸]. از انس بن مالک از ابی‌طلحه روایت شده که گفت داخل شدم بر پیامبر اکرم (ص)، پس ندیدم هیچ روزی که مسرورتر و شاداب‌تر از آن روز باشد و نه شخصی خوش‌بوتر از آن حضرت، پس عرض کردم: ای رسول خدا، ندیدم هرگز شما را خوش‌بوتر و پاکیزه‌تر و مسرورتر از امروز، فرمود: چرا چنین نباشد در حالی که جبرئیل همین لحظه از نزد من بیرون رفت و گفت: خداوند تعالی فرمود: کسی که بر تو یک صلوات بفرستد من در عوض آن، ده صلوات بر او می‌فرستم و ده گناه از او محو نمایم و ده حسنه برای او در پرونده‌اش بنویسم[۵۹].

بر اساس روایات بسیاری از جوامع روایی شیعه و اهل سنت، باید هنگام صلوات بر محمد (ص)، آل محمد نیز افزوده شود. سیوطی در تفسیر خود از بخاری، مسلم، ابوداود، ترمذی، نسائی، ابن‌ماجه و برخی دیگر نقل می‌کند که مردی به پیامبر (ص) گفت: سلام بر تو را می‌دانیم؛ اما صلوات بر تو چگونه است؟ پیامبر (ص) فرمود: بگو: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ‏ عَلَى‏ آلِ‏ إِبْرَاهِيمَ‏ إِنَّكَ‏ حَمِيدٌ مَجِيدٌ اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ». سیوطی افزون بر این حدیث، هجده حدیث دیگر را نقل کرده که همه آنها دلالت می‌کند هنگام صلوات، آل محمد نیز باید افزوده شود. به نقل ابن‌حجر در صواعق، پیامبر اکرم (ص) از اینکه مؤمنان بر او صلوات ناقص بفرستند و فقط بگویند: ﴿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ[۶۰]، نهی کرده و فرموده است: در صلوات بگویید: ﴿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ. روایات شیعه در این باره فراوان است [۶۱].

فخر رازی نیز در کیفیت صلوات، ذکر آل محمد را لازم دانسته است[۶۲]. در تفسیر مجمع البیان آمده است: ابوحمزه ثمالی گوید: سُدی و حمید بن سعد انصاری و برید بن ابی‌زیاد از عبدالرحمن بن لیلی از کعب بن عجزه برای من حدیث کردند که گفت وقتی این آیه نازل شد، گفتیم: ای رسول خدا، سلام بر شما را شناختیم پس صلوات بر شما چگونه است؟ فرمود: بگویید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ‏ عَلَى‏ آلِ‏ إِبْرَاهِيمَ‏ إِنَّكَ‏ حَمِيدٌ مَجِيدٌ اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ»[۶۳].

از عبدالله بن مسعود روایت شده که گفت: هر گاه بر پیامبر (ص) صلوات فرستادید، پس صلوات خوب بر آن حضرت اهداء کنید چون مسلماً شاید این صلوات را به محضر آن حضرت برسانند. گفتند: پس ما را یاد بده که چگونه صلوات بفرستیم. گفت: بگویید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ‏ صَلَوَاتِكَ‏ وَ رَحْمَتَكَ‏ وَ بَرَكَاتِكَ عَلَى سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ إِمَامِ الْمُتَّقِينَ وَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ إِمَامِ الْخَيْرِ وَ قَائِدِ الْخَيْرِ وَ رَسُولِ الرَّحْمَةِ اللَّهُمَّ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ»[۶۴].

از ابوبصیر روایت شده که گفت از امام صادق (ع) از این آیه پرسیدم و گفتم: صلوات خدا بر پیامبر چگونه است؟ فرمود: ای ابومحمد، تزکیه و پاکیزه نمودن اوست در آسمان‌های بلند. گفتم: شناختم صلوات خود را بر آن حضرت، پس تسلیم چگونه است؟ فرمود: آن تسلیم شدن و گردن نهادن برای اوست در کارها. پس بنا بر فرمایش امام صادق (ع) معنای قول خدا ﴿وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا چنین است: گردن نهید به اوامر او و جدیت و کوشش کنید در طاعت و پیروی از او در تمام آنچه شما را به آن امر می‌کند [۶۵].

با توجه به آنچه که گذشت روشن می‌شود که صلوات بر پیامبر اکرم (ص) را باید با صلوات بر آل او همراه باشد و نیز افضلیت پیامبر اکرم بر سایر انبیا با صلوات مستمر خدا و ملائکه بر او روشن می‌شود.[۶۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ترتیب العین، ج ۲، ص ۱۰۰۶، «صلو».
  2. همان.
  3. مجمع البیان، ج ۷ - ۸، ص ۵۶۸.
  4. فرهنگ قرآن، واژه «صلوات».
  5. «و درود بر پیامبران» سوره صافات، آیه ۱۸۱.
  6. «و بر او روزی که زاده شد و روزی که خواهد مرد و روزی که او را زنده برانگیزند درود باد» سوره مریم، آیه ۱۵.
  7. «و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۳۰.
  8. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  9. «و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  10. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  11. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  12. «ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  13. تفسیر نمونه ج۱۷، ص۴۱۵.
  14. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۵۰۸.
  15. «و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۹.
  16. «از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  17. «بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند» سوره بقره، آیه ۱۵۷.
  18. «اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۴۳.
  19. «و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند» سوره توبه، آیه ۹۹.
  20. «و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند» سوره توبه، آیه ۹۹.
  21. «و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند» سوره توبه، آیه ۹۹.
  22. «آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست» سوره توبه، آیه ۹۹.
  23. «به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد» سوره توبه، آیه ۹۹.
  24. «و برای آنها (به نیکی) دعا کن» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  25. «که دعای تو (مایه) آرامش آنان است» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  26. «و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.
  27. ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۵۱۳.
  28. «بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است» سوره بقره، آیه ۱۵۷.
  29. «اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)-» سوره احزاب، آیه ۴۳.
  30. «تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد» سوره احزاب، آیه ۴۳.
  31. «و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۴۳.
  32. برگزیده تفسیر نمونه، ج۳، ۶۱۸.
  33. روح المعانی، ج۲۲، ص۴۳.
  34. «تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۴۳.
  35. ترجمه تفسیر المیزان ج۱۶، ۴۹۳.
  36. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۵۸.
  37. «و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما! پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۵۴.
  38. «و میان آن دو پرده‌ای است و بر آن پشته‌ها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهره‌شان باز می‌شناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامده‌اند ولی (آن را) امید می‌برند ندا می‌دهند که: درود بر شما!» سوره اعراف، آیه ۴۶.
  39. «دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.
  40. «درود بر شما به شکیبی که ورزیده‌اید که فرجام آن سرای، نیکوست!» سوره رعد، آیه ۲۴.
  41. «بگو: سپاس خداوند را و درود بر آن بندگان وی که برگزیده است؛ آیا خداوند بهتر است یا آنچه (برای او) شریک می‌آورند؟» سوره نمل، آیه ۵۹.
  42. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  43. «و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزن» سوره توبه، آیه ۹۹.
  44. «اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۴۳.
  45. الرسول الاعظم قرانیاً، ص ۳۱.
  46. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۱۳.
  47. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  48. معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۳۰۰؛ مفردات، ص۴۹۰.
  49. قاموس قرآن، ج۱، ص۲۲۸.
  50. التحقیق، ج۶، ص۲۷۳-۲۷۵.
  51. «سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.
  52. بحار الانوار، ج۱۷، ص۱۹.
  53. تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۱۷.
  54. المیزان، ج۱۶، ص۳۳۸.
  55. اطیب البیان، ج۱۰، ص۵۲۳.
  56. تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۳۳.
  57. بحار الانوار، ج۱۰، ص۲۹.
  58. وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۹۷.
  59. مجمع البیان، ج۸، ص۵۷۹.
  60. الدر المنثور، ج۵، ص۲۱۶.
  61. آیه‌های نامدار، ص۹۳.
  62. التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۱۸۲.
  63. بحارالانوار، ج۱۷، ص۱۹.
  64. بحارالانوار، ج۹۱، ص۸۸.
  65. مجمع البیان، ج۸، ص۵۷۹.
  66. محققیان، رضا، مقاله «آیه صلوات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم