طلحة بن عبیدالله تیمی
مقدمه
طلحة بن عبیدالله، صحابی پیامبر که در دوران خلافت امام علی(ع) به همراهی زبیر بن عوام، سردمدار نفاقی بزرگ و برپایی نبرد جمل شدند. طلحه در میان اهل سنت از جمله عشره مبشره است، اما نقل او در نزد امامیه پذیرفته نیست. امام علی(ع) در شناساندن طلحه و زبیر میفرماید: «طلحه و زبیر هر یک امیدوارند که حاکم شوند و چشم به خلافت دوختهاند و رفیق خود را به حساب نمیآورند»[۱]. آن دو قبل از شروع جنگ جمل برای ادامه نماز جماعت نزاع کردند که با دخالت عایشه قرار شد یک روز پسر طلحه و روز دیگر پسر زبیر نماز اقامه کند.
امام(ع) در وصف آن دو میفرماید: آن دو نه رشته الهی را چنگ زدند و نه با وسیلهای به خدا روی آورند. وقتی آیه حجاب در زمان رسول اکرم(ص) نازل شد، طلحه گفت: «فایدهاش چیست؟ امروز زنان پیامبر(ص) در حجاب باشند، ولی فردا که وی از دنیا رفت ما آنها را نکاح کنیم!» وجود مبارک رسول خدا از او رنجیدهخاطر شد و به همین مناسبت آیه شریفه «و شما حق ندارید رسول خدا را برنجانید و مطلقاً (نباید) زنانش را پس از (مرگ) او به نکاح خود درآورید» نازل شد.
طلحه در زمان عثمان حاکم بیت المقدس و فلسطین بود، اما پس از عثمان با امام علی(ع) بیت کرد، در حالی که در سر هوای امارت داشت. اما هنگامی که امام به خلافت رسید و در تقسیم بیت المال او را مانند سایر مردمان در نظر گرفت و از امتیازهای خاص برایش صرفنظر کرد و توقع او برای سپردن امارت بصره نیز با مخالفت و ممانعت امام(ع) روبهرو شد، بیعت خویش را به فراموشی سپرد و به بهانه خونخواهی عثمان به همراه زبیر با امام به مخالفت برخاستند و بیعت خویش را شکستند.
امام(ع) در نامهای به طلحه و زبیر مینویسد: اگر شما دو نفر (طلحه و زبیر) از روی میل بیعت کردید تا دیر نشده از راهی که پیش گرفتهاید بازگردید و در پیشگاه خدا توبه کنید و اگر در دل با اکراه بیعت کردید، خود دانید؛ زیرا این شما بودید که مرا بر حکومت بر خویش راه دادید و اطاعت از من را ظاهر و نافرمانی را پنهان داشتید. بهجانم سوگند، شما از سایر مهاجرین سزاوارتر به پنهانداشتن عقیده و پنهانکاری نیستید. اگر در آغاز بیعت کنار میرفتید (و بیعت نمیکردید) آسانتر بود که بیعت کنید و سپس به بهانه سر باز زنید.
طلحه در شرایطی از خونخواهی عثمان دم میزد که خود از رهبران مخالفان و تحریک مردم علیه عثمان بود. از این رو امام(ع) به رمزگشایی از موضع ناحق آنها برآمد و فرمود: به خدا سوگند، آنها نه منکری در کارهای من سراغ دارند و نه میان من و خودشان راه انصاف پیمودند. آنها حقی را میطلبند که خود ترک کردهاند و انتقام خونی را میخواهند که خود ریختهاند. اگر من در ریختن این خون شریکشان بودم، آنها نیز از آن سهمی دارند و اگر خودشان تنها این خون را ریختهاند، باید از خود انتقام بگیرند. اولین مرحله عدالت آن است که خود را محکوم کنند. همانا آگاهی و حقیقتبینی با من همراه است[۲].
طلحه در روز قتل عثمان نقاب بر چهره زد تا او را نشناسند و چون درهای منزل عثمان را بستند تا کسی وارد خانه او نشود، او مهاجمان را از خانه یکی از انصار که در همسایگی خانه عثمان قرار داشت، هدایت کرد تا از آنجا وارد شوند و خود بهطرف خانه عثمان تیراندازی میکرد. او تا سه روز نگذاشت جنازه عثمان را دفن کنند و نیز مانع دفن او در قبرستان مسلمانان شد. حال که مردم با امام علی(ع) بیعت کردند، شگفت آنکه در صف خونخواهان عثمان قرار گرفت. آن دو علت موجهی نداشتند که با آن بتوانند مردم را علیه امام بشورانند؛ لذا به عایشه متوسل شدند. در نهایت طلحه در این جنگ مورد اصابت تیر واقع شد و خونریزی شدید موجب مرگ او شد. محققان نوشتهاند مروان بن حکم که در لشکر جمل همراه با طلحه بود به او تیر زد؛ زیرا مروان پس از این واقعه در همان روز گفت: «دیگر خون عثمان را از کسی مطالبه نخواهم کرد.»
طلحة بن عبیدالله، ابتدا از اصحاب پیامبر و عضو شورای خلافت هنگام مرگ عمر بود، تمایلات ثروتاندوزی فراوانی داشت و از عثمان پولهای بسیاری گرفت و از سرمایهداران بزرگ شد.[۳] در دوران خلافت امیر مؤمنان چون به خواستههای ریاستطلبانهاش نرسید به پیمانشکنی برخاست. وی از فتنهانگیزان و از سران جنگ جمل بود که در همان جنگ در ۶۴ سالگی کشته شد[۴][۵]
طلحة بن عبدالله
ابو محمد طلحة بن عبد الله بن عثمان... ابن تیم بن مره، نوه عموی ابوبکر بود و مادرش صعبه حضرمی است[۶]. وی از زمان ابوبکر، داعیه خلافت و ریاست داشت[۷]. او یکی از اعضای شش نفره شورای خلافت عمر بود و به نفع عثمان رأی داد[۸].
ابن رسته، پیشینه شغلی طلحه را بزازی نوشته است[۹]. او در اثر بذل و بخششهای عثمان، به ثروتهای کلانی دست یافت[۱۰]و در شمار یکی از سرمایهداران و زمینداران بزرگ صدر اسلام در آمد. در مورد ثروت او آمده است: قیمت ما ترک طلحه بن عبیدالله از مستغلات و اموال، سی ملیون درهم و دو ملیون و دویست هزار دینار نقد و باقی آن عُروض بوده است[۱۱]. طلحه زمینی را به هفتصد هزار درهم به عثمان فروخت[۱۲]. مسعودی، به خانه طلحه در کوفه و مدینه و مصالح ساختمانی آن اشاره کرده است و درآمد غله او را از عراق، روزی هزار دینار، بلکه بیشتر و از ناحیه شراة[۱۳]بیشتر از آنچه گفته شد، نوشته است[۱۴]. در برخی روایات منقول از علی(ع) در توصیف طلحه اینچنین آمده است: «انطق الناس، اخدع الناس، امكر الناس، أدهى الناس، اخصم الناس». در این عبارتها، بر قدرت بیان و مکر و خدعه و ستیزهجویی او تأکید رفته است[۱۵]. و در روایتی دیگر، از ابن اثیر به سخاوت طلحه اشاره شده است[۱۶]. طلحه با تیر مروان بن حکم که به زانویش اصابت نمود، مرد[۱۷]. ابن سعد سن او را هنگام مرگ ۶۴ ساله نوشته است[۱۸]. بناکتی ۶۲ و ۶۰ سال را نیز ذکر کرده است[۱۹].[۲۰]
جستارهای وابسته
- مالک بن عبیدالله تیمی (برادر)
- عثمان بن عبیدالله تیمی (برادر)
- موسی بن طلحه تیمی (فرزند)
- محمد بن طلحه تیمی (فرزند)
منابع
پانویس
- ↑ «كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا يَرْجُو الْأَمْرَ لَهُ وَ يَعْطِفُهُ عَلَيْهِ دُونَ صَاحِبِهِ»؛ نک: نهج البلاغه، خطبه ۱۴۸
- ↑ «وَ اللَّهِ مَا أَنْكَرُوا عَلَيَّ مُنْكَراً وَ لَا جَعَلُوا بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ نِصْفاً، وَ إِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ؛ فَإِنْ كُنْتُ شَرِيكَهُمْ فِيهِ فَإِنَّ لَهُمْ نَصِيبَهُمْ مِنْهُ، وَ إِنْ كَانُوا وَلُوهُ دُونِي، فَمَا الطَّلِبَةُ إِلَّا قِبَلَهُمْ، وَ إِنَّ أَوَّلَ عَدْلِهِمْ لَلْحُكْمُ عَلَى أَنْفُسِهِمْ. إِنَّ مَعِي لَبَصِيرَتِي»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۷
- ↑ مروج الذهب ج ۲ ص۳۴۲
- ↑ طبقلات ابن سعد ج۳ص۱۱۹
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۷۳.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۳، ص۵۲۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۷۶۴.
- ↑ عبدالفتاح عبدالمقصود، امام علی بن ابیطالب(ع)، ترجمه سید محمود طالقانی، ج۱، ص۳۶۵.
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۳۴.
- ↑ ابن رسته، الاعلاق النفیسه، ترجمه حسین قرهچانلو، ص۲۶۰.
- ↑ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۵، ص۷.
- ↑ دواداری، ابوبکر، کنز الدرر و جامع الغرر، ج۳، ص۳۳۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبیر، تصحیح ادوارد سوخو، ج۳، ص۱۵۷.
- ↑ شراة ناحیهای در شام بین دمشق و مدینه. ر.ک: حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۳، ص۳۳۲.
- ↑ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۳۴۲.
- ↑ ری شهری، محمد و همکاران، موسوعة الامام علی بن ابیطالب(ع)، ج۵، ص۸۴ – ۸۵، به نقل از: العقد الفرید؛ جواهر المطالب؛ الفتوح؛ المسترشد؛ سیر أعلام النبلاء؛ الاغانی.
- ↑ ری شهری محمد و همکاران، موسوعة الامام علی بن ابی طالب(ع)، ج۵، ص۸۴، به نقل از: اسد الغابه و الاستیعاب.
- ↑ ابوحنیفه دینوری، الاخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر، ص۱۴۸؛ ذهبی هم از مروان به عنوان قاتل طلحه نام میبرد، ذهبی شمس الدین، العبر فی خبر من غیر، تحقیق أبو هاجر زغلول، ص۲۷.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبیر، ج۳، ص۱۱۹.
- ↑ فخر الدین بناکتی، تاریخ بناکتی، به کوشش جعفر شعار، ص۹۹.
- ↑ ملکی میانجی، علی، مقاله «ناکثین»، دانشنامه امام علی ج۹ ص ۸۹.