طیبات
مقدمه
منظور آن دسته از آیاتی است که فلسفه نبوت را در حیات معنوی بیان میکند و مرزبندی برای بهرهگیری از نعمات و لذتها مانند خوردن، آشامیدن و منزل گزیدن و مانند آن معین میکند و افزون بر اینکه جهت معنوی به زندگی میدهد، معیار هم تعیین میکند و آن استفاده از طیبات است. طرح طیب در رسالت نبی، نوعی جهانبینی دینی و معنوی، حتی شیوه بیان است. “طیب” در لغت به معنای پاک، نظیف و طاهر معقول است که به تعبیری از آن متناسب به آنچه در دنیا و طبیعت وجود دارد، استفاده شود، مانند شهر پاک، هوای پاک، محیط پاک، جامعه پاک و رزق پاک و غذای پاک، سخن پاک، سلام پاک، همسران پاک، و فرزندان پاک و طیب. به همین دلیل در معیار کلی میفرماید: ﴿وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ﴾[۱]. اما در برخی آیات مصادیق و موارد آن را تعیین میکند. اما مهم این است کسی که به تعالیم دین حنیف عمل میکند، برخوردار از حیات طیب میشود.
اکنون این پرسش مطرح است که پیامبر معیار پاک بودن را چگونه معرفی کرده و چه چیزی دانسته است که بتواند برای همیشه معنادار و متناسب با هدف رسالت او باشد؟ در برخی از آیات، معیار آن به صورت کلی تعیین شده است، مانند: ﴿قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۲] یا به طور خاص تعیین شده، مانند استفاده از رزق و روزی که حلال و از راه درست به دست آمده باشد، طیب است: ﴿وَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا﴾[۳] و در مقابل در جایی باشد که کار زشت و عمل شیطانی نباشد، و از راه دسیسه و فریب و فریب و تقلب و زور حاصل نشده باشد ﴿وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ﴾[۴] در این صورت است که روزی پاک است: همچنین فرزند پاک بودن به دو معیار وابسته است، یکی این که نهاد او درست، و مشروع باشد و در خانوادههای زاده شده باشد که خدا دست آنها را گرفته و به تعبیری ژنها درست باشد: ﴿هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً﴾[۵] و دیگری تربیت صحیح در حق آنان انجام گرفته و بتواند الگو و مقتدا باشند: ﴿رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا﴾[۶]. افرادی که در خانواده و نسلی پاک بزرگ و تربیت شده: ﴿وَمِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا﴾[۷] محصول این بیان اجتبا و اصطفا است.
- ﴿قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۸].
- ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ... وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ﴾[۹].
- ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ...﴾[۱۰]. نکته: خداوند در مقابل کسانی که گمان میبردند، تحریم زینتها و پرهیز از غذاها و روزیهای پاک و حلال، نشانه زهد و پارسایی و مایه قرب به پروردگار است، میفرماید: ای پیامبر “بگو چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگانش آفریده و همچنین مواهب و روزیهای پاکیزه را - طَّیِّباتِ - تحریم کرده است” ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ...﴾ و در حقیقت در مقابل برداشت اشتباهی که بعضی از زهد داشتند و استفاده از مواهب طبیعی خوارک و لباس را مخالف زهد میدانستند از آیه برداشت میشود که زهد حالت درونی آزادگی و تحت تأثیر طمع و شهوت نبودن است همانگونه که امام علی (ع) میفرماید: {{متن حدیث|الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ: ﴿لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ﴾[۱۱]«وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ»[۱۲]؛ همه زهد در دو کلمه از قرآن فراهم است: خدای سبحان فرماید: تا بر آنچه از دستتان رفته دریغ نخورید، و بدانچه به شما رسیده شادمان مباشید و آنکه بر گذشته دریغ نخورد و به آینده شادمان نباشد پس زهد را از دو سمت آن (بیاعتنایی به گذشته و آینده) دریافته است[۱۳].
- ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾[۱۴].
- ﴿وَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ﴾[۱۵].
- ﴿فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱۶].
- ﴿فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ﴾[۱۷]
- ﴿هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ﴾[۱۸]. نکته: زکریای پیامبر پروردگارش را خواند ﴿هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ﴾ و گفت پروردگارا از نزد خود نسلی پسندیده به من ببخش، ﴿قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً﴾ همانا تو شنونده دعایی ﴿إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ﴾ طیب هر چیز، آن فردی است که برای چیز دیگر سازگار و در برآمدن حاجت آن دخیل و مؤثر باشد، مثلاً شهر طیب آن شهری است که برای زندگی اهلش سازگار، و دارای آب و هوایی ملایم، و رزقی پاکیزه باشد، و کار و کسب و سایر خواستهها برای اهلش هم فراهم باشد که خدای تعالی درباره چنین شهری میفرماید: ﴿وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾[۱۹] همچنین عیش طیب، و حیات طیب، آن عیش و حیاتی است که ابعاض و شؤون مختلفش با هم سازگار باشد، بهطوری که دل صاحب آن عیش به زندگی گرم و بدون نگرانی باشد، و یکی از مشتقات کلمه “طیب” بر وزن سیب است که به معنای عطر پاکیزه است، پس ذریه طیبه آن فرزند صالحی است که مثلاً صفات و افعالش با آرزویی که پدرش از یک فرزند داشت مطابق باشد. پس انگیزه زکریا از اینکه گفت: ﴿رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً﴾[۲۰] این بود که در این درخواست کرامتی بود که از خدای تعالی درباره خصوص مریم مشاهده کرد، کرامتی که دلش را از امید پر کرده و اختیار را از دستش ربود و وادارش ساخت که چنین درخواست عظیم و کرامت مهمی را بکند، لذا باید گفت: منظورش از ذریه طیبه فرزندی بوده که نزد خدا کرامتی شبیه به کرامت مریم و شخصیتی چون او داشته باشد، و به همین جهت است که خدای تعالی عین همین درخواست را دربارهاش مستجاب نمود، یحیی (ع) را به او داد که شبیهترین انبیا به عیسی (ع) است و جامعترین پیغمبری است که همه صفات کمال و کرامتهای موجود در مریم و عیسی را واجد بود[۲۱].
- ﴿وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۲۲].
- ﴿لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۲۳].
- ﴿لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ﴾[۲۴]. نکته: قوم سبأ اعراب ساکن یمن دارای تمدن درخشانی بودند که قرآن به عنوان آیه برای عبرت گرفتن دیگران اینگونه توصیف میکند. برای قوم سبا در محل سکونتشان نشانهای از قدرت الهی بود ﴿لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ﴾ ماجرا چنین بود که قوم سبا توانستند با سدّ عظیمی که در میان کوههای مهم آن ناحیه برپا ساختند سیلابهای فراوانی را در پشت آن سد عظیم ذخیره کنند، و به این ترتیب سرزمینهای وسیع و گستردهای را زیر کشت درآورند. سپس میافزاید: ما به آنها گفتیم “از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را به جا آورید” ﴿كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ﴾ آنها دارای شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده و مهربان ﴿بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ﴾ از نظر نعمتهای مادی هوایی پاک و نسیمی فرح افزا داشت، و سرزمینی حاصلخیز و درختانی پربار و اما از نظر نعمت معنوی غفران خداوند شامل حال آنها بود، ﴿وَرَبٌّ غَفُورٌ﴾ از تقصیر و کوتاهی آنها صرفنظر میکرد، و آنها را مشمول عذاب و سرزمینشان را گرفتار بلا نمیساخت. ولی بر اثر ناسپاسی و دوری از خداوند شهر پاکیزه ﴿بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ﴾ و تمدن درخشان آنها نابود شد.
- ﴿يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۲۵].
- ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[۲۶] نکته: زندگی زیبا، پاکیزه همراه با آرامش و امنیت -حیات طیب - وعده خداوند به مؤمنان که میفرماید: هر کس از مرد یا زن، [کار] شایستهای انجام دهد، ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى...﴾ در حالی که او مؤمن است، ﴿...وَهُوَ مُؤْمِنٌ...﴾ پس قطعاً او را به زندگانی پاکیزهای زنده میداریم؛ ﴿فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً...﴾ و حتماً مزدشان را بر طبق بهترین چیزی که همواره انجام میدادند، به آنان پاداش خواهیم داد ﴿وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾ علامه طباطبایی درباره آیه اینگونه مینویسد. وعده جمیلی است که به زنان و مردان مؤمن میدهد، که عمل صالح کنند، و در این وعده جمیل فرقی میان زنان و مردان در قبول ایمانشان و در اثر اعمال صالحشان که همان احیاء به حیات طیبه، و اجر به احسن عمل است نگذاشته، و این تسویه میان مرد و زن علی رغم بنائی است که بیشتر غیر موحدین و اهل کتاب از یهود و نصاری داشتند و زنان را از تمامی مزایای دینی و یا بیشتر آن محروم میدانستند، و مرتبه زنان را از مرتبه مردان پایینتر میپنداشتند، و آنان را در وضعی قرار داده بودند که به هیچ وجه قابل ارتقاء نبود. پس اینکه فرمود: ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ﴾ حکمی است کلی نظیر تأسیس قاعدهای برای هر کس که عمل صالح کند، حالا هر که میخواهد باشد، تنها مقیدش کرده به اینکه صاحب عمل، مؤمن باشد و این قید در معنای شرط است، چون عمل در کسی که مؤمن نیست حبط میشود و اثری بر آن مترتب نیست همچنان که خدای تعالی فرموده: ﴿وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ﴾[۲۷] و نیز فرموده: ﴿وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[۲۸] [[[حیات]] طیبهای که خداوند به زن و مرد نکو کردار وعده داده است حیاتی حقیقی و جدید است که مرتبهای بالا و والا از حیات عمومی و دارای آثاری مهم میباشد] [۲۹].
- ﴿وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ﴾[۳۰] نکته: مسلماً بهرهبرداری و استفاده از مواهب الهی در این جهان کار نکوهیدهای نیست، آنچه نکوهیده است غرق شدن در لذات مادی و فراموش کردن یاد خدا و قیامت، یا بهرهگیری گناهآلود و بیقید و شرط از این لذات و غصب حقوق دیگران در این رابطه است. قابل توجه اینکه این تعبیر تنها در این آیه از قرآن مجید دیده میشود، اشاره به این است که گاه انسان از لذات دنیا چشم میپوشد، یا جز به مقدار لازم برای نیرو گرفتن در کارهای الهی از آنها بهره نمیگیرد، در این صورت گویی این طیبات را ذخیره برای آخرتش کرده است. ولی بسیار میشود که همچون چهارپایان، بدون قید و شرط از آنها بهره میگیرد و همه را به نابودی میکشاند، و نه تنها چیزی برای آخرت ذخیره نمیکند بلکه کولهباری از گناه نیز برای خود فراهم میسازد، و این جا است که خداوند میفرماید هنگامی که آتش جهنم به کافران نشان داده میشود ﴿وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ﴾ و به سوی دوزخ سوقشان میدهند، به ایشان گفته میشود طیبات خود را در زندگی دنیا از بین بردید. ﴿... أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا...﴾ (و کلمه “طیبات” به معنای اموری است که ملایم با نفس و موافق با طبع آدمی است، و انسان از آنها لذت میبرد. و “اذهاب طیبات” به معنای از بین بردن و مصرف کردن آنها است. و مراد از “استمتاع از طیبات” استعمال و بهرهمند شدن از آنها است، به طوری که این بهرهمندی در نظر، هدف باشد، نه وسیله برای زندگی آخرت و آمادگی برای آن. و معنای آیه این است که: وقتی عرضه بر آتش میشوند به ایشان گفته میشود: شما همه آن طیباتی که باید امروز از آن لذت ببرید در زندگی دنیا از بین بردید، و همانجا از آنها بهرهمند شدید، و دیگر چیزی برایتان نمانده که امروز در این عالم از آن لذت ببرید[۳۱].
نکات
در آیات فوق این موضوعها مطرح گردیده است:
- پیامبر به صورت کلی جهتگیری رسالت خود را اعلام میکند، و آن مشتمل بر هدفی است که رسول خدا (ص) در دعوت خود اعلام داشته که بگو: ﴿قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ﴾ در حقیقت، نماز من و [سایر] عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خدا، پروردگار جهانیان است. ﴿... لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾حیات من حیات برای خدا است.
- خداوند یکی از ویژگیهای پیامبر را اینگونه اعلام میکند. محتوای دعوت او با فطرت سلیم هماهنگ است، “طیبات و آنچه را طبع سلیم میپسندد، برای آنها حلال میشمرد، و آنچه خبیث و تنفرآمیز میباشد بر آنها تحریم میکند ﴿وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ﴾؛
- خداوند میفرماید: ای مردم از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه بخورید ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا﴾ و از گامهای شیطان پیروی نکنید، که او دشمن آشکار شما است ﴿وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾حلال مقابل حرام چیزی است که حریم منع ندارد و تصرف و ورود در آن آزاد است. از حل مقابل عقد: آنچه باز و آماده شده و یا در مزاج انسانی جذب میشود و تحلیل میرود چون غذای طبیعی انسان موادی است که پس از فعل و انفعالها و ترکیبها قابل جذب و تحلیل میگردد. طیب آن است که بیش از قابلیت تحلیل طعم و بوی آن مطبوع باشد. پس این دو وصف چون تعلیل و مقیاسی از برای غذای طبیعی آدمی است: هر چه حل نشود یا ذائقه و شامهای که مانند بازرس اولی غذا میباشند آن را نپذیرند خوردنش طبیعتاً حرام شده. و همچنین آنچه در نظام اجتماعی و روحی از جهت تعلق حق دیگری و غصب نامطلوب میباشد. این ندای تنبیهی که پس از چگونگی و عاقبت اتخاذ انداد - گرفتن شریک برای خدا - آمده پیش از بیان اصل حلیت گویا برای بستن راه پیدایش اندادی است - شریکانی برای خدا - که از طریق تشریع احکام و نفوذ در زندگی و تغذیه مردم میخواهند خود را متبوع و حاکم گردانند و به هوای خود مرزهای حلال و حرام آنها را تعیین نمایند آن سان که کاهنان عرب گوشت بعضی شتران - بحیره، سائبه، هام - را و کاهنان یهودی و مسیحی بعضی از گوشت حیوانات حلال گوشت را و کاهنان بودایی و برهمایی هر گونه گوشت حیوانات را تحریم کردهاند:پیروی از اینها پیروی از گامهای شیطانی است ﴿وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾ خطوات الشیطان تمثیل و تشبیهی برای نمایاندن روش شیطانی برای اغواء مردمی است که به رشد و دریافت دین رسیده و جویای آئین زندگی میباشند. سایه وسوسه و اوهام شیطانی در مسیر اینگونه مردم نمایان میشود و آنها را سایه به سایه و گام به گام به دنبال خود میکشاند آن چنان که ما وراء آن سایه را نبینند و از منتهای مسیر خود غافل مانند - و همین که او را به بیابان حیرت رساند و در تشخیص خیر و شر و مصلحت و مسئولیت گیج نمود و راه رشد را به رویش بست رهایش مینماید: همین که جلوی دید را میبندد و از عاقبت اندیشی باز میدارد دلیل آشکاری بر دشمنی او میباشد: ﴿إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾[۳۲].
- خداوند میفرماید از آنچه به شما روزی داده است حلال و پاکیزه بخورید ﴿وَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا﴾ تنها شرط آن این است که رعایت اعتدال و تقوا و پرهیزگاری در بهرهگیری از این مواهب را فراموش نکنید، لذا میگوید: ﴿وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ﴾ یعنی ایمان شما به خدا ایجاب میکند که همه دستورات او را محترم بشمرید، هم بهره گرفتن و هم رعایت اعتدال و تقوی.
- دستور خداوند به مسلمین از آنچه به غنیمت گرفتهاید - در جنگ -حلال و پاکیزه بخورید و بهره گیرید ﴿فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا﴾ این جمله ممکن است معنی وسیعی داشته باشد، و علاوه بر موضوع “فداء” سایر غنایم را نیز شامل شود. سپس به آنها دستور میدهد که “تقوی را پیشه کنید و از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید ﴿وَاتَّقُوا اللَّهَ﴾ اشاره به اینکه مباح بودن اینگونه غنائم نباید سبب شود که هدف مجاهدین در میدان جهاد جمع غنیمت و یا گرفتن اسیر به خاطر “فداء” باشد. و اگر در گذشته چنین نیات زشتی در دل داشتند، بیرون کنند، و نسبت به گذشته وعده عفو و آمرزش میدهد و میگوید: “خداوند غفور و رحیم است” ﴿إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۳۳].
- خداوند خطاب به موءمنین میفرماید: از آنچه خدا روزیتان کرده بخورید در حالی که حلال و طیب باشد، ﴿فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا...﴾ یعنی شما ممنوع از آن نیستید، بدون دلواپسی بخورید ولی شکر خدا را به جای آورید، ﴿... وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ﴾ اگر او را میپرستید. ﴿...إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ...﴾ اسلام برای غذا دو شرط اساسی قرار داده است. الف) شرط حقوقی؛ یعنی حلال باشد و از طریق صحیح به دست آمده باشد و غصبی - مال مردم - نباشد. ب) شرط بهداشتی؛ یعنی پاک و پاکیزه باشد تا موافق طبع انسان قرار گیرد و سبب بیماری جسمی و روحی او نگردد. و سپاس نعمتهای خدا گاهی به زبانی و با گفتن کلماتی همچون “شکرا لله” است و گاهی عملی است، یعنی استفاده کردن از نعمتها درجهت زندگی برای کمال با میانهروی و تعادل و دوری از اسراف و چون عبادت انواعی دارد که یکی از آنها این است انسان به یاد خدا باشید و در نعمتها سپاس او را به زبان بیاورد و با احساس وجدان خود را در محضر خدا بداند. نعمتها را کاربردی کردن در جهت نفع مردم و استفاده کردن بهینه از آن شکر نعمت است خود یک نوع عبادت ﴿...إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ...﴾[۳۴] همانگونه که کفر به خدا کفران نعمتها است در زبان و عمل[۳۵].
- خداوند بعد از آنکه گفتگو از خانهها را به میان آورد، ادب دخول در آن را متفرع بر آن نموده، فرمود: “و چون داخل خانهها شوید بر خود سلام کنید ﴿فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ...﴾ و مقصود از “سلام کردن بر خود”، سلام کردن بر هر کسی است که در خانه باشد، در اینجا نیز اگر نفرمود: “بر اهل آن سلام کنید”، خواست یگانگی مسلمانان با یکدیگر را برساند، چون همه انسانند، و خدا همه را از یک مرد و زن خلق کرده، علاوه بر این همه مؤمنند، و ایمان ایشان را جمع کرده، چون ایمان قویتر از رحم، و هر عامل دیگری برای یگانگی است. در حالی بر این نکته تاکید میکند که سلام تحیتی است از ناحیه خدا، ﴿تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ...﴾ چون او تشریعش کرده و حکمش را نازل ساخته تا مسلمانان با آن یکدیگر را تحیت گویند، و آن تحیتی است مبارک و دارای خیر بسیار، و باقی و طیب، ﴿مُبَارَكَةً طَيِّبَةً...﴾ چون ملایم با نفس است. آری، حقیقت این تحیت گسترش امنیت و سلامتی بر کسی است که بر او سلام میکنند، و امنیت و سلامتی پاکیزهترین چیزی است که در میان دو نفر که به هم برمیخورند برقرار باشد[۳۶].
منابع
پانویس
- ↑ «و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ «بگو: بیگمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است» سوره انعام، آیه ۱۶۲.
- ↑ «و از آنچه خداوند حلال و پاکیزه روزی شما کرده است بخورید» سوره مائده، آیه ۸۸.
- ↑ «و از گامهای شیطان پیروی نکنید» سوره بقره، آیه ۱۶۸.
- ↑ «پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن» سوره آل عمران، آیه ۳۸.
- ↑ «و آنان که میگویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.
- ↑ «و از فرزندان ابراهیم و اسرائیلاند و از آنانند که رهیاب کردیم و برگزیدیم؛ چون بر آنان آیات (خداوند) بخشنده خوانده میشد سجدهکنان و گریان به خاک میافتادند» سوره مریم، آیه ۵۸.
- ↑ «بگو: بیگمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است» سوره انعام، آیه ۱۶۲.
- ↑ «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند... و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال میگرداند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ «بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟» سوره اعراف، آیه ۳۲.
- ↑ «تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۳.
- ↑ نهج البلاغه، قصار الحکم ۴۳۹.
- ↑ من وحی القرآن ج۱۰، ص۹۸.
- ↑ «ای مردم از آنچه در زمین حلال و پاک است بخورید و از گامهای شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۱۶۸.
- ↑ «و از آنچه خداوند حلال و پاکیزه روزی شما کرده است بخورید و از خداوند که بدو ایمان دارید پروا کنید» سوره مائده، آیه ۸۸.
- ↑ «از آنچه غنیمت گرفتهاید حلال و پاک بخورید و از خداوند پروا کنید، به راستی خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره انفال، آیه ۶۹.
- ↑ «پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را میپرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.
- ↑ «آنجا بود که زکریّا پروردگار خود را فرا خواند، گفت: پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن که تو شنوای دعایی» سوره آل عمران، آیه ۳۸.
- ↑ «و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون میآید» سوره اعراف، آیه ۵۸.
- ↑ «پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن» سوره آل عمران، آیه ۳۸.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان ج۳، ص۲۷۴.
- ↑ «خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستانهایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاههایی پاک در بوستانهای جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.
- ↑ «بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانههای خویش بخورید یا از خانههای پدرانتان یا خانههای مادرانتان یا خانههای برادرانتان یا خانههای خواهرانتان یا خانههای عموهایتان یا خانههای عمّههایتان یا خانههای داییهایتان یا خانههای خالههایتان یا آن خانهای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانهای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن میدارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.
- ↑ «برای (قوم) سبا در مسکنهایشان نشانهای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده» سوره سبأ، آیه ۱۵.
- ↑ «تا گناهانتان را بیامرزد و شما را به بهشتهایی که از بن آنها جویبارها روان است و به جایگاههایی پاکیزه در بهشت برین درآورد؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره صف، آیه ۱۲.
- ↑ «کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.
- ↑ «و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه میشود» سوره مائده، آیه ۵.
- ↑ «و آنچه در آن کردهاند نابود و آنچه انجام میدادهاند تباه است» سوره هود، آیه ۱۶.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان ج۱۲، ص۴۹۱.
- ↑ «و روزی که کافران را بر آتش (دوزخ) عرضه کنند و (به آنان گویند): چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید و از آنها بهرهمند شدید پس امروز برای گردنکشی ناحق در زمین و آن نافرمانی که میکردید با عذاب خواریآور کیفر میبینید» سوره احقاف، آیه ۲۰.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان ج۱۸، ص۳۱۲.
- ↑ پرتوی از قرآن، ج۲، ص۴۰.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۴۹.
- ↑ «اگر تنها او را میپرستید» سوره بقره، آیه ۱۷۲.
- ↑ من وحی القرآن ج۱۳، ص۳۱۳.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲، ص ۱۲۰-۱۲۹.