فضل بن شاذان نیشابوری در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آشنایی اجمالی

ابومحمد فضل بن شاذان بن خلیل نیشابوری از شیعیان مشهور نیشابور است. گروهی نسب فضل بن شاذان را به قبیله أزد می‌رسانند و نام او را به صورت فضل بن شاذان بن خلیل ازدی نیشابوری می‌آورند [۱]؛ ولی گروهی از مورخان و محققان، انتساب او را به قبیله ازد بعید می‌دانند؛ زیرا نام پدر فضل، شاذان بوده است به تلفظ امروزی شادان می‌شود و یک نام ایرانی است. شادان به معنای اسم فاعل شاد همچون خندان است با شاد به اضافه پسوند نسبت ان همچون اردشیر بابکان یعنی اردشیر منسوب به بابک یا پسر بابک است، در این صورت پدر فضل، شخصی به نام شاد خواهد بود[۲].

از دلایل دیگر ایرانی بودن فضل، این است که در کتاب خود، نهی عمر، خلیفه دوم، را از ازدواج اعراب با ایرانیان و برتری دادن اعراب بر ایرانیان را به شدت نکوهش کرده است. دلایل دیگری مانند: نقل روایت در واقعه سقیفه از سلمان فارسی و شیعه بودن او، همه دال بر این است که وی در اصل، عرب نبوده است[۳].

از تولد فضل، اطلاعاتی در دست نیست. آنچه از کتب رجالی از جمله کشی و نجاشی بر می‌آید این است که او مدتی پس از مرگ هارون الرشید همراه پدرش به بغداد آمد[۴].

پدر فضل به نام شاذان یا شادان از اصحاب و راویان امام رضا و امام جواد(ع) و از شاگردان یونس بن عبدالرحمان راوی معروف امام موسی بن جعفر(ع) است. همه علمای رجال، شاذان را به بزرگی ستوده‌اند و او را در شمار راویان ثقه و عادل نام برده‌اند[۵].

برادر فضل به نام محمد از راویان حدیث امام رضا(ع) بود. فرزندش نیز به همین نام (محمد) و برادر زاده‌اش به نام قنبر بن علی بن شاذان از راویان حدیث اهل بیت(ع) بودند [۶].

فضل در دورانی می‌زیست که افکار و اندیشه‌ها از هر سو چون امواج خروشنده، روزگار را در می‌نوردیدند. حدود ۲۰۰ فرقه منحرف در آن زمان ظاهر شدند که اعتقادات مردم را هدف قرار می‌دادند. فضل با تألیف بیش از ۱۸۰ عنوان کتاب و رساله با این افکار مبارزه کرد و فقط حدود ۱۹ رساله در رد عقاید برخی فرق نوشته است؛ مانند: النقض علی الاسکافی، الرد علی الباطنیة القرامطة، الرد علی اهل تعطیل، الرد علی ثنویه، رد علی منافیه، الرد علی غالیه و....

در این راه عده‌ای از غلات با او مخالفت و او را به بیهق (سبزوار امروزی) تبعید کردند؛ ولی فضل برای از بین بردن شبهاتی که درباره عقیده‌اش در جامعه ایجاد شده بود، مقاومت کرد و گفت: من جانشین گذشتگانم؛ یارانی چون محمد بن ابی عمیر، صفوان بن یحیی و دیگران را دیده‌ام. در طول ۵۰ سال از آنها مسائل را آموختم و باید رسالت خود را به انجام برسانم.

فضل بن شاذان، فقیهی آگاه و متکلمی زبر دست بود. او در میدان مبارزه با مخالفان با ادله قوی از حقانیت شیعه دفاع کرد و مظلومیت اهل بیت(ع) را به اثبات رساند. تعدادی از این مناظرات را شیخ مفید در مجالس خود و سید رضی در کتاب الفصول المختاره آورده است.[۷]

خدمات فضل بن شاذان

  1. نگارش بیش از ۱۸۰ عنوان کتاب و رساله در موضوعات مختلف؛
  2. پاسداری از حریم تشیع و مناظره با فرق گوناگون؛
  3. تفصیل بحث غیبت کبرا و آوردن احادیث زیاد درباره غیبت و ظهور امام زمان(ع)؛
  4. مبارزه با انحراف فکری که میان شیعیان به ویژه در مسئله امامت و در قالب فرقه‌های واقفیه، اسماعیلیه، فطحیه، زیدیه و... ظاهر شدند؛
  5. بیان فلسفه احکام؛
  6. تفسیر قرآن مجید با نوشتن کتابی به نام القرائت[۸].

مشهورترین تألیفات فضل از میان ۱۸۰ عنوان رساله و کتاب:

  1. اثبات الرجعة؛
  2. اربع مسائل فی الامامه؛
  3. الاستطاعه؛
  4. الاعراض و الجواهر؛
  5. حدود العار؛
  6. الایضاح فی الرد علی سائر الفرق؛
  7. الحجة؛
  8. السنن[۹]؛
  9. کتابی در رد فلاسفه مادی[۱۰].[۱۱]

ارتباط با ائمه معصوم(ع)

فضل بن شاذان یکی از فقیهان، متکلمان و مفسران شیعه و از اصحاب امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری(ع) است.

هنگامی که امام رضا(ع) به مرو آمد و به ولایت‌عهدی منصوب شد، شاذان پدر فضل در نیشابور به سر می‌برد. او از محدثان بنام بود که به خدمت حضرت می‌شتافت و از حضورش کسب فیض می‌کرد. وی فضل را که حدوداً ۱۵ ساله بود با خود به مجلس می‌برد و خود فضل نیز چند حدیث از امام رضا(ع) نقل کرده است[۱۲]. همچنین شیخ صدوق، چند روایت را از طریق فضل روایت می‌کند.

فضل بن شاذان، کتابی مستقل دارد به نام علل که همه مطالب آن را از امام رضا(ع) روایت کرده است[۱۳].

او در مسئله امامت امام جواد(ع) به بسیاری از پرسش‌ها و ابهام‌ها پاسخ داد و امامت امام جواد(ع) را به اثبات رساند؛ زیرا پس از شهادت امام رضا(ع) و کودکی امام جواد(ع) حتی برای شیعیان این سؤال پیش آمد که چگونه ممکن است کسی پیش از بلوغ به امامت برسد؟ به همین علت، عده‌ای به امامت عبدالله بن موسی، برادر امام رضا(ع) معتقد شدند. تعدادی از شیعیان نیز از نیشابور عازم مدینه شده، ابتدا نزد عبدالله بن موسی رفتند؛ اما علمی نزد او نیافتند. سپس امام جواد(ع) به سؤالات آنان پاسخ گفتند و آنان از پاسخ‌های امام شادمان شدند[۱۴].

فضل از امام جواد(ع) روایت می‌کند و چند حدیث درباره امام زمان(ع) نیز نقل کرده است[۱۵].

فضل از یاران امام هادی(ع) بوده و از او حدیث نقل کرده است. شیخ طوسی، او را از اصحاب امام هادی(ع) بر شمرده است[۱۶].

علمای رجال اتفاق نظر دارند که فضل از یاران امام حسن عسکری(ع) بوده است اما با توجه به شرایط خاص امام حسن عسکری(ع) که همیشه تحت نظر بود، و با توجه به پیری فضل و بُعد مسافت بین نیشابور و سامرا، فضل موفق نشد که مستقیماً از محضر آن حضرت کسب فیض کند؛ بلکه احادیث آن را با واسطه نقل می‌کند. امام حسن عسکری(ع) فضل را ستود و سه بار به فضل رحمت فرستاد[۱۷].

امام درباره فضل می‌فرماید: من به حال مردم خراسان غبطه میخورم که دانشمندی به سان فضل بن شاذان میان آنهاست و به او دسترسی دارند و از محضرش بهره می‌برند. خدا فضل را رحمت کند[۱۸].

فضل در سال ۲۶۰ه‍.ق پس از بیماری در ماه محرم به رحمت ایزدی پیوست[۱۹]. او در نیشابور قدیم - که یک فرسنگ با نیشابور کنونی فاصله داشته است، مدفون شد. امروزه آرامگاه او در جنوب شرقی نیشابور - در ۷ کیلومتری شهر - مشهور به شهبت فضل قرار دارد.[۲۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. نجاشی، رجال، ص۲۱۶.
  2. فریدون حیدری، فضل بن شاذان نیشابوری، ص۷.
  3. فریدون حیدری، فضل بن شاذان نیشابوری، ص۷.
  4. دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۵۰.
  5. نجاشی، رجال، ص۲۱۶.
  6. خویی، فضل بن شاذان، ج۷، ص۲۲.
  7. قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص 227-229.
  8. ابن ندیم، فهرست، ص۳۲۳ و مفسران شیعه، ج۱، ص۵۱۷.
  9. ریحانة الادب، ج۸، ص۴۲؛ طوسی، فهرست، ص۳۶۱؛ هدیة العارفین ج۲، ص۸۱۷.
  10. شیعه در هند، ج۱، ص۱۷۵. لازم به ذکر است که بسیاری از این کتاب‌ها از بین رفته‌اند.
  11. قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص 229-230.
  12. بحارالانوار، ج۶، صص و ۵۸ و ۸۵.
  13. عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۱۹ و معجم رجال الحدیث، ج۱۳، ص۲۹۷.
  14. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ج۲، ص۴۵.
  15. فضل بن شاذان، چهل حدیث از غیبت، ص۸۹.
  16. طوسی، رجال، ص۳۹۰.
  17. کشی، رجال، ج۲، ص۸۲۰.
  18. کشی، رجال، ج۲، ص۸۲۰.
  19. تتمة المنتهی، ص۳۸۷.
  20. قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص 230-232.