کارکرد علم غیب معصوم در منصب مرجعیت دینی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
کارکرد علم غیب معصوم در منصب مرجعیت دینی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب
تعداد پاسخ۱ پاسخ

کارکرد علم غیب معصوم (ع) در منصب مرجعیت دینی چیست؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «کارکردهای علم غیب در مناصب معصومان چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

جزایری

حجت الاسلام و المسلمین سید محمود جزائری در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان» در این‌باره گفته‌ است:

«در اثبات این شأن برای ائمه (ع) هم می‌توان به آیاتی از قرآن استناد نمود و هم به احادیث معصومان.

آیات قرآنی دالّ بر منصب مرجعیت اهل بیت (ع):

  • آیه اولی الامر: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً [۱]. همانطور که بیان شد از لوازم مرجعیت علمی و دینی، حجیت سنت و وجوب اطاعت از شخص مرجع است. در آیه بالا خداوند اطاعت از اولی الامر را همچون اطاعت از خود و رسولش بدون هیچ قید و شرطی واجب نموده است. در حالی که بر اساس حکم عقل و روایات متعدد شیعه و سنی از پیامبر اسلام (ص)، اطاعت از هیچ مخلوقی در معصیت خدا جایز نیست. بنابراین اولی الامر مذکور در آیه باید معصوم باشند تا هیچ یک از اقوال و افعال و تقریراتشان امر به معصیت نباشد. و تنها کسانی که پس از پیامبر (ص) طبق آیه تطهیر و ادله متقن دیگر، معصوم‌اند اهل بیت (ع) می‌باشند. بنابراین مصداق اولی الامر منحصر در ایشان است. چنانچه احادیث فراوان از نبی مکرم در منابع شیعه و سنی بر این معنا وجود دارد. بنابراین از این آیه حجیت سنت اهل بیت و وجوب اطاعت از آنان و بالالتزام مرجعیت دینی آنها ثابت است.
  • آیه اهل ذکر: فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ [۲]. در این تعبیر قرآنی خداوند بر مردم واجب نموده که به أَهْلَ الذِّكْرِ رجوع کرده و سؤالات خود را از ایشان بپرسند. و به تعبیر دیگر أَهْلَ الذِّكْرِ را مرجع علمی مخاطبان خویش قرار داده است. حال سؤال این است که أَهْلَ الذِّكْرِ چه کسانی هستند؟.

اگر بخواهیم مقصود از أَهْلَ الذِّكْرِ را تشخیص دهیم ناچار باید از سایر آیات و نیز از احادیث کمک بگیریم. در قرآن واژه "ذکر" مصادیقی دارد. یکی از این آن مصادیق شخص پیامبر (ص) است. چنانچه در آیه الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَّسُولا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ [۳] بدان اشاره شده است. و مصداق دیگر، خود قرآن است که در آیه ۴۴ سوره نحل از آن یاد شده است: وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ [۴]. بنابراین اهل الذکر کسانی‌اند که هم اهل القرآن باشند، هم اهل الرسول. و این وصف در معنای دقیق خود منحصر در اهل بیت (ع) است. چنانچه مرحوم صفار با ۲۸ حدیث و مرحوم کلینی با ۹ حدیث به بیان این نکته پرداخته‌اند. در اینجا به چهار روایت بسنده می‌کنیم که در این حدیث اول پیامبر (ص) را مصداق "الذکر" و ائمه (ع) را أَهْلَ الذِّكْرِ بر شمرده و در حدیث دوم قرآن را مصداق "الذکر" و آل محمد (ع) را اهل آن دانسته است. در حدیث سوم به این دلیل که اگر یهود و نصاری اهل الذکر باشند وقتی از آنها سؤال کنید شما را به دین خود می‌خوانند و باعث گمراهیتان می‌گردند، به نفی اهل الذکر بودن آنان پرداخته و در حدیث چهارم امر به لعن و تکذیب کسی نموده که قائل به اهل الذکر بودنِ اهل کتاب شود.

  1. عبدالرحمن بن کثیر از ابی عبد الله (ع) درباره این آیه که فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ سؤال کرد. حضرت فرمودند: "ذکر در اینجا محمد (ص) است و ما اهل او هستیم. و ما کسانی هستیم که مورد سؤال واقع می‌شویم".
  2. در حدیث دیگری از ابی عبد‌الله (ع)‏ درباره همان آیه اهل الذکر حضرت فرمودند: "ذکر همان کتاب خداست و اهل ذکر آل محمد هستند همان‌هایی که خدا امر کرده به سؤال از ایشان ولی به ایشان امر نشده که به سؤال جهال پاسخ دهند. و خود خدا قرآن را ذکر نامیده است آنجا که می‌فرماید: وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ [۵]
  3. محمد بن مسلم به امام باقر (ع) عرض کرد: عده‌ای گمان می‌کنند اهل ذکر در آیه مذکور یهود و نصارا هستند. حضرت فرمودند: "اگر اینگونه باشد، شما را به دین خود فرا می‌خوانند. سپس به سینه خویش اشاره نموده و فرمودند: ما اهل ذکر و مسئول هستیم".
  4. معلی بن خنیس حدیثی از امام صادق (ع) نقل می‌کند که حضرت، کلبی را که قائل بود مقصود از اهل ذکر در آیه مذکور، اهل کتاب‌اند‌ را لعن و تکذیب نمودند.

و اینها بدان معناست که لا‌اقل در دوران پس از پیامبر (ص) نمی‌توان به ظاهر شأن نزول آیه تمسک نمود.

احادیث دالّ بر منصب مرجعیت اهل بیت (ع)

  • حدیث ثقلین: یکی از احادیث متواتر و صحیح میان شیعه و سنی، حدیث ثقلین است که پیامبر اسلام (ص) در آن قرآن و عترت خویش را به عنوان دو مرجع غیر قابل تفکیک مسلمانان معرفی نموده که تا زمانی که به هر دوی آنها تمسک کنند، گمراه نمی‌شوند. سند این حدیث چنان قوی است که ابن کثیر دمشقی سلفی از دانشمندان مشهور اهل سنت با این که تمام تلاش خود را در حذف روایات مربوط به فضائل امیر المؤمنین (ع) یا آنچه که دلالت بر امامت ایشان می‌کند، معطوف داشته است ولی وقتی به این روایت می‌رسد، می‌گوید: " در روایت صحیح، ثابت شده است که رسول الله (ص) در خطبه غدیر خم فرمود: "من دو چیز گران بهاء در میان شما می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم و این دو از هم جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض به من ملحق شوند". متن این حدیث با اندکی اختلاف از این قرار است: ای مردم، من در میان شما چیزی گذاشتم که اگر تمسّک به آن جوئید هرگز گمراه نخواهید شد: قرآن و عترتم که خاندان من هستند[۶]. در اینکه مراد از اهل بیت پیامبر (ص) در این حدیث فقط حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) و یازده امام از نسل ایشان هستند، ادله فراوان از منابع شیعه و سنی وجود دارد که در این پژوهش عهدار آن نیستیم و طالبان آن را به کتاب "کمال الدین" و "نفحات الازهار" ارجاع می‌دهیم.

بنابراین همانطور که قرآن کتاب مرجع علمی و دینی مسلمانان است، اهل بیت پیامبر نیز صاحب مقام مرجعیت می‌باشند.

  • حدیث " أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌ‏ بَابُهَا‏‏‏‏ ": یکی از احادیثی که با طرق مختلف توسط شیعه و سنی با کمی اختلاف در تعبیر نقل شده است و صراحت در مرجعیت علمی امام علی (ع) دارد، روایتی است که نبی اسلام (ص) فرمودند: یعنی من شهر علم هستم و علی درِ این شهر. پس هر کس بخواهد به علم برسد باید از در آن وارد شود[۷].
  • احادیث حصر جواز اخذ علم از اهل بیت (ع): یکی دسته از روایاتی که شاهد بر علم غیب اهل بیت (ع) می‌باشد روایاتی است که علم صحیح دین را منحصر در ایشان نموده و از فراگیری علم از دیگران نهی نموده‌اند. و این همان مرجعیت علمی منحصر در ایشان است. چند نمونه از این روایات را در اینجا ذکر می‌کنیم:
  1. امیرالمؤمنین (ع) در وصیت خویش به کمیل فرمودند: یعنی علمت را از غیر ما نگیر و تنها از ما اهل بیت (ع) بیاموز[۸].
  2. امام باقر (ع) به سلمة بن کهیل و حکم بن عتیبة فرمودند: "به شرق و غرب بروید؛ هرگز علم صحیحی پیدا نمی‌کنید مگر چیزی که از ناحیه ما اهل بیت (ع) خارج شده باشد".
  3. مرحوم کلینی در کافی بابی را تحت عنوان " بَابُ أَنَّهُ‏ لَيْسَ‏ شَيْ‏ءٌ مِنَ‏ الْحَقِ‏ فِي‏ يَدِ النَّاسِ‏ إِلَّا مَا خَرَجَ‏ مِنْ‏ عِنْدِ الْأَئِمَّةِ (ع) وَ أَنَّ كُلَّ شَيْ‏ءٍ لَمْ يَخْرُجْ مِنْ عِنْدِهِمْ فَهُوَ بَاطِل‏" اختصاص داده و روایاتی را ذکر نموده که هر حق و حرف صحیح و قضاوت درستی را که در میان مردم باشد به اهل بیت (ع) بر می‌گرداند»[۹].

پرسش‌های مصداقی همطراز

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.
  2. اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید؛ سوره نحل، آیه: ۴۳.
  3. ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را می‌خواند؛ سوره طلاق، آیه: ۱۰ - ۱۱.
  4. و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم روشن گردانی؛ سوره نحل، آیه: ۴۴.
  5. و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند؛ سوره نحل، آیه: ۴۴.
  6. " يا أيها الناس‏ إني‏ تركت‏ فيكم‏ ما إن‏ أخذتم‏ به‏ لن‏ تضلوا كتاب اللّه و عترتي أهل بيتي‏‏‏‏ ".
  7. " أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌ‏ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ ".
  8. " يَا كُمَيْلُ‏ لَا تَأْخُذْ إِلَّا عَنَّا تَكُنْ‏ مِنَّا ".
  9. کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان، ص۱۰۵.

پرسش‌های مصداقی همطراز

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس