بحث:دیدگاههای دانشمندان تفسیر در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
پاسخ اجمالی
چیستی غیب
- غیب در مقابل شهود، به چیزی اطلاق میشود که با حواس ظاهری قابل درک نباشد همانند: قیامت، برزخ و ملائکه[۱]. به طور کلی غیب به دو بخش تقسیم میشود: غیب مطلق و غیب نسبی؛ غیب مطلق، غیبی است که به هیچ نحو و در هیچ زمان و مکان قابل ادراک نیست بلکه فقط خداوند از آن آگاه است همانند ذات خداوند، اما غیب نسبی، غیبی است که نسبت به عموم اشخاص موجود در زمان و مکان خاص قابل ادراک نبوده و پنهان باشد اما با شرایطی خاص برای افرادی ویژه با غیر حواس ظاهری قابل ادراک باشد[۲].
دیدگاه مفسرین دربارۀ علم غیب
با توجه به این تعریف از غیب به بررسی دیدگاه مفسرین اعم از شیعه و سنی میپردازیم که نظر آنها در مورد علم غیب و آگاهی غیر خدا از علم غیب چیست؟
دیدگاه مفسرین شیعی
- شیخ طوسی: ایشان در جایی میگوید[۳]: "از معجزات پیامبر(ص) غیر از قرآن، قول ایشان به امیر المؤمنین است که فرمود بعد از من با ناکثین و قاسطین و مارقین جنگ خواهی کرد و همچنین به امام علی(ع) فرمود همانا تو قاتل ذوالثدیه(حرقوص بن زهیر سعدی) هستی و همچنین قول پیامبر(صلی الله علیه وآله) به عمار است که فرمود تو را فرقهای ستمکار به قتل میرسانند"[۴].
- علامه طباطبایی: در تفسیر المیزان در تفسیر کلمه غیب میفرماید[۵]: "واژه غیب برخلاف شهادت، عبارت است از چیزی که در افق حس و درک آدمی قرار نگیرد، مانند آیات کبرای خدای سبحان، که از حواس انسانی ما غایبند"[۶]. ایشان سِر و سبب حقیقی اختصاص علم غیب به خدا را در این میداند که غیر خدا محدود است و این امکان وجود ندارد کسی که محدود است از حد حدودش خارج شود، پس تنها نامحدود میتواند عالم به غیب باشد. بیان علامه طباطبایی نیز این مطلب را میرساند که علم غیب استقلالاً و ذاتاً به معنای واقعی کلمه (علم به اسرار نامحدود هستی) از آن خداوند است. اما آیات قرآن مثل آیۀ ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء﴾[۷] و آیۀ ﴿لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا﴾[۸] دلالت میکند خداوند به برگزیدگان از فرستادگان خود علم غیب به صورت تبعی و غیر استقلالی را افاضه کرده است[۹].
- راغب اصفهانی: در کتاب مفردات مینویسد[۱۰]: "همانا خداوند علمی دارد که آن را به اولیای خویش اختصاص داده است"[۱۱].
- طبرسی: ایشان در موارد متعددی از تفسیر مجمعالبیان[۱۲] این مطلب را متذکر میشود، اعتقاد به اینکه ائمه معصومین(ع) عالم به غیب هستند موجب خروج از دین میشود و هیچ یک از علمای امامیه چنین اعتقادی ندارد؛ لذا در ذیل آیه ﴿يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُواْ لاَ عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ﴾[۱۳] مینویسد: "ابو سعید در تفسیر خود گفته است: این آیه اعتقاد امامیه به اینکه امامان آگاه به غیب هستند را ابطال میکند. من میگویم: این سخن ستمی است از ناحیه او به شیعیان، زیرا ما احدی از مسلمانان را نمیشناسیم که یکی از امامان را عالم به غیب بداند و کسی که مخلوقی را بدین وصف بخواند از دین جدا شده و این یک اتهام بدون مدرک به شیعیان است[۱۴]. اما خبرهای غیبی فراوانی که دانشمندان شیعه و سنی از امامان نقل کردهاند همه آن خبرها به صورت محدود و تعلیمی ازطرف پیامبر(ص) بوده و پیامبر(ص) هم از خداوند این خبرها را دریافت کرده است"[۱۵].
دیدگاه مفسرین اهل سنت
- رشید رضا مورخ و محدث و مفسر اهل سنت میگوید[۱۶]: "انسان حلقۀ اتصال بین عالم غیب و عالم شهادت است. وظایف حیوانی و انسانی از عالم شهادت است در حالی که روح او از عالم غیب است، تا زمانی که انسان در عالم مادی مشغول به امور مادی و رفع نیاز شخصی و نوعی خود باشد، از عالم غیبی روح محروم است"[۱۷].
- ابن کثیر مفسر اهل سنت است در تفسیر خود ذیل آیه ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ﴾[۱۸] مینویسد[۱۹]: "این آیه مثل آیه ۲۵۵ سوره بقره است: ﴿وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء﴾[۲۰] این نکته دقیق تفسیری است که میتوان با توجه به آیات مختلف، نظر قرآن را استنباط نمود. اگر قرآن میفرماید احدی بر علم الهی احاطه ندارد در ادامه آیات مثل همین آیۀ ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ﴾[۲۱] استثنا را هم بیان میکند؛ یعنی اگر خدا بخواهد، دیگران هم از علم الهی بهرهمند میشوند".[۲۲]
- سلیمان بلخی حنفی قندوزی از عالمان حنفی مذهب در کتاب ینابیع المودة[۲۳] در روایتی از ابی الجاروت و ایشان از امام محمد باقر(ع) نقل کرده ایشان از جدّ بزرگوارشان امام حسین(ع) در تفسیر آیه ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۲۴] چنین فرمودهاند: «وقتی این آیه نازل شد، عدهای نزد پیامبر(ص) آمدند و پرسیدند:ای رسول خدا، آیا منظور از این آیه تورات یا انجیل و یا قرآن است؟ آن حضرت فرمودند: خیر پس پدرم علی بن ابیطالب به سوی پیامبر(صلی الله علیه وآله) رفتند؛ پیامبر(ص) فرمودند: او امامی است که خداوند علم همه چیز (از جمله علم غیب) را در او قرار داده است». در منابع اهل شیعه[۲۵] عین همین روایت با اندکی اختلاف آمده است[۲۶].
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه عالمان شیعه و سنی بالاتفاق قائلند، این علم در عین اینکه مخصوص خداوند است، میتواند شامل افراد خاصی هم بشود به این صورت که ابتدا قرآن این علم را مخصوص خداوند میداند[۲۷] امام در ادامه داشتن این علم را برای کسانی که خداوند نسبت به آنان رضایت دارد به صورت تبعی و غیر ذاتی، قائل میشود[۲۸].
پاسخ تفصیلی
چیستی غیب
- غیب در مقابل شهود، به چیزی اطلاق میشود که با حواس ظاهری قابل درک نباشد همانند: قیامت، برزخ، ملائکه، جنّ و... عوالمی هستند که با حواسّ ظاهری انسان قابل درک نیستند، از این رو داخل در عالَم غیب شمرده شدهاند[۲۹]. بنابراین واژۀ غیب برای تمام امور پنهان از انسان به کار میرود[۳۰]. مرحوم طبرسی در تفسیر مجمعالبیان، میفرماید[۳۱]: "هر چه از حواس ظاهر، پنهان است، غیب است". یا اینکه مرحوم فیض کاشانی[۳۲]، غیب را چیزی که پنهان و مخفی است و شهادت، را چیزی که ظاهر و روشن است میداند؛ آیتالله سبحانی نیز در این باره میفرماید[۳۳]: "غیب، در لغت عربی مقابل حضور و متضاد شهود است، چنانکه در حدیث نبوی آمده: «"لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَالِب"»[۳۴]، ایشان معتقدند: اصول مغیبات در قرآن به سه امر برمیگردد: اخبار از خداوند سبحان، اخبار از اسماء و صفاتش، اخبار از ملائکه و جن و عالم برزخ و معاد و آنچه که از نعمت یا عذاب در آن بیان شده است"[۳۵].
دیدگاه مفسرین دربارۀ علم غیب
با توجه به این تعریف از غیب به بررسی دیدگاه مفسرین اعم از شیعه و سنی میپردازیم که نظر آنها در مورد علم غیب و آگاهی غیر خدا از علم غیب چیست؟
دیدگاه مفسرین شیعی
- شیخ طوسی: ایشان در جایی میگوید[۳۶]: "از معجزات پیامبر(ص) غیر از قرآن، قول ایشان به امیر المؤمنین است که فرمود بعد از من با ناکثین و قاسطین و مارقین جنگ خواهی کرد و همچنین به امام علی(ع) فرمود همانا تو قاتل ذوالثدیه (حرقوص بن زهیر سعدی) هستی و همچنین قول پیامبر(ص) به عمار است که فرمود تو را فرقهای ستمکار به قتل میرسانند"[۳۷]. همچنین مرحوم طبرسی کلامی شبیه به این مطلب دارد، او از جمله معجزات امیرالمؤمنین را اخبار ایشان از غائبات و آینده میداند اخباری که در آینده به وقوع رسیده است و آنچه از این اخبار به دست ما رسیده بسیار زیاد بوده و قابل انکار نیست. از جمله این موارد قول ایشان بعد از بیعت مردم است که فرمود: «"امرت بقتال الناکثین و القاسطین و المارقین"»[۳۸] پس ایامی نگذشت تا اینکه با آنها قتال کرد و همچنین قول ایشان به طلحه و زبیر است زمانی که برای خروج از مدینه به جهت مراسم عمره از ایشان اجازه گرفتند که فرمود: «"و الله ما تریدان العمره و انما تریدان البصره"»[۳۹] و همانطور هم شد[۴۰].
- قطب الدین راوندی دربار علم غیب این چنین میگویید[۴۱]: "معجزات پیامبر(ص) چند قسم است و از جمله آنها خبر دادن ایشان از غیب است و همۀ این خبرها صحیح بوده است"[۴۲].
- علامه طباطبایی: در تفسیر المیزان در تفسیر کلمه غیب میفرماید[۴۳]: "واژه غیب برخلاف شهادت، عبارت است از چیزی که در افق حس و درک آدمی قرار نگیرد، مانند آیات کبرای خدای سبحان، که از حواس انسانی ما غایبند"[۴۴]. ایشان سِر و سبب حقیقی اختصاص علم غیب به خدا را در این میداند که غیر خدا محدود است و این امکان وجود ندارد کسی که محدود است از حد و حدودش خارج شود، پس تنها او عالم به غیب است. بیان علامه طباطبایی نیز این مطلب را میرساند که علم غیب استقلالاً و ذاتاً به معنای واقعی کلمه (علم به اسرار نامحدود هستی) از آن خداوند است. اما آیات قرآن مثل آیۀ ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء﴾[۴۵] و آیۀ ﴿لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا﴾[۴۶] دلالت میکند، خداوند به برگزیدگان از فرستادگان خود علم غیب به صورت تبعی و غیر استقلالی را افاضه کرده است[۴۷]. برخی از مفسرین[۴۸]، در تفسیر آیۀ ﴿إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا﴾[۴۹] که علم غیب را برای ﴿مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾ استثنا کرده نوشته اند: شکی نیست پیامبران عموماً مورد رضایت پروردگار بودند چنانچه میتوان به روایتی از امام صادق(ع) استناد کرد که فرمودند[۵۰]: «علم ذات، چون نامحدود است مخصوص خداست ولی این علم را خداوند به ملائکه و رسولانش به صورت محدود اعطا کرده است. علومی که لازمۀ رسالت است مانند عالم بودن به آنچه امت او تا دامنۀ قیامت به آن محتاجاند مانند علومی برای حل مشکلات و رفع شبهات و همچنین علم به زبان انس و جن».[۵۱] زیرا پیامبر(ص) به سوی همه مبعوث شده است به همین دلیل عالم بودن به زبان حیوانات و دارا بودن علم غیب، از علوم ماکان و ما یکون و ما هو الکائن برای آنان الزامی است و این امر توسط آیات و اخبار متواتر ثابت شده است. اما از نگاه قرآن گرچه ظاهر بعضی از آیات انحصار علم غیب را به خدا میرساند، مانند آیات: ﴿قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾[۵۲] و ﴿قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ﴾[۵۳] و ﴿وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ﴾[۵۴]اما آیات دیگری مانند: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ﴾[۵۵] افاضۀ علم غیب را فی الجمله به بعضی از پیامبران اثبات میکند و پیداست مصداق اکمل و اتم مرتضی (پسندیده خدا) بودن، پیامبر(ص) است[۵۶].
- راغب اصفهانی: در کتاب مفردات مینویسد[۵۷]: "همانا خداوند علمی دارد که آن را به اولیای خویش اختصاص داده است"[۵۸].
- طبرسی: ایشان در موارد متعددی از تفسیر مجمعالبیان[۵۹] این مطلب را متذکر میشود، اعتقاد به اینکه ائمه معصومین(ع) عالم به غیب هستند موجب خروج از دین میشود و هیچ یک از علمای امامیه چنین اعتقادی ندارد؛ لذا در ذیل آیه ﴿يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُواْ لاَ عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ﴾[۶۰] مینویسد: "ابو سعید در تفسیر خود گفته است: این آیه اعتقاد امامیه به اینکه امامان آگاه به غیب هستند را ابطال میکند. من میگویم: این سخن ستمی است از ناحیه او به شیعیان، زیرا ما احدی از مسلمانان را نمیشناسیم که یکی از امامان را عالم به غیب بداند و کسی که مخلوقی را بدین وصف بخواند از دین جدا شده و این یک اتهام بدون مدرک به شیعیان است[۶۱]. اما خبرهای غیبی فراوانی که دانشمندان شیعه و سنی از امامان نقل کردهاند همه آن خبرها به صورت محدود و تعلیمی ازطرف پیامبر(ص) بوده و پیامبر(ص) هم از خداوند این خبرها را دریافت کرده است"[۶۲].
دیدگاه مفسرین اهل سنت
- رشید رضا مورخ و محدث و مفسر اهل سنت میگوید[۶۳]: "انسان حلقۀ اتصال بین عالم غیب و عالم شهادت است. وظایف حیوانی و انسانی از عالم شهادت است در حالی که روح او از عالم غیب است، تا زمانی که انسان در عالم مادی مشغول به امور مادی و رفع نیاز شخصی و نوعی خود باشد، از عالم غیبی روح محروم است. همانا ظهور و پادشاهی علم غیب فقط برای زندگی اخروی قابل استفاده است، مگر زمانی که خداوند برای هدفهای خاصی مثل هدایت بشر و آدمهای خاصی مثل پیامبران این غیب را توسط پیامبران برای مردم آشکار کند"[۶۴]. ظاهراً مراد رشید رضا از ظهور این غیب برای انبیا، غیب حقیقی است چرا که در ادامه میگوید[۶۵]: "غیبی که از مردم پوشیده شده است دو قسم است: غیب حقیقی که غیر از خداوند کسی به آن آگاهی ندارد و غیب اضافی، غیبی که بعضی از آفریدههای الهی به حسب اختلاف استعداد نظری و عمل اکتسابی از آن آگاه هستند و اینکه خداوند بعضی از غیب حقیقی را برای پیامبران آشکار نموده است، آن غیب برای آنان اکتسابی نیست بلکه از خصایص نبوت است.[۶۶]
- ابن کثیر مفسر اهل سنت است در تفسیر خود ذیل آیه ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ﴾[۶۷] مینویسد[۶۸]: "این آیه مثل آیه ۲۵۵ سوره بقره است: ﴿وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء﴾[۶۹] این نکته دقیق تفسیری است که میتوان با توجه به آیات مختلف، نظر قرآن را استنباط نمود. اگر قرآن میفرماید احدی بر علم الهی احاطه ندارد در ادامه آیات مثل همین آیۀ ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ﴾[۷۰] استثنا را هم بیان میکند؛ یعنی اگر خدا بخواهد، دیگران هم از علم الهی بهرهمند میشوند".[۷۱]
- شوکانی در کتاب فتح القدیر آورده است: "به درستی که خداوند سبحان بعضی از بندگان خود را بر برخی از امور غیبی خود آگاه میکند؛ همانگونه که خود فرموده: پس احدی بر غیب او آگاه نیست، مگر آن کسی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) که برای آن راضی شده است».[۷۲]
- طبری: از عالمان برجسته اهل سنت و صاحب تاریخ و تفسیر طبری، در تفسیر آیه ۲۷ از سوره جن مینویسد[۷۳]: "قتاده یکی از روات اهل سنت میگوید: این آیه ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ﴾[۷۴] یعنی خداوند کسانی را انتخاب میکند و آنها را به آنچه از غیب میخواهد مطلع میگرداند"[۷۵].
- سلیمان بلخی حنفی قندوزی از عالمان حنفی مذهب در کتاب ینابیع المودة[۷۶] در روایتی از ابی الجاروت و ایشان از امام محمد باقر(ع) نقل کرده ایشان از جدّ بزرگوارشان امام حسین(ع) در تفسیر آیه ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۷۷] چنین فرمودهاند: «وقتی این آیه نازل شد، عدهای نزد پیامبر(ص) آمدند و پرسیدند:ای رسول خدا، آیا منظور از این آیه تورات یا انجیل و یا قرآن است؟ آن حضرت فرمودند: خیر پس پدرم علی بن ابیطالب به سوی پیامبر(صلی الله علیه وآله) رفتند؛ پیامبر(ص) فرمودند: او امامی است که خداوند علم همه چیز (از جمله علم غیب) را در او قرار داده است». در منابع اهل شیعه[۷۸] عین همین روایت با اندکی اختلاف آمده است[۷۹].
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه عالمان شیعه و سنی بالاتفاق قائلند، این علم در عین اینکه مخصوص خداوند است، میتواند شامل افراد خاصی هم بشود به این صورت که ابتدا قرآن این علم را مخصوص خداوند میداند[۸۰] امام در ادامه داشتن این علم را برای کسانی که خداوند نسبت به آنان رضایت دارد به صورت تبعی و غیر ذاتی، قائل میشود[۸۱].
پانویس
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، وبگاه آیت الله مکارم شیرازی؛ مرادی، ژاله، تبیین فلسفه عرفانی از مسأله ایمان به غیب، ص۳۰.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، وبگاه آیت الله مکارم شیرازی؛ مرادی، ژاله، تبیین فلسفه عرفانی از مسأله ایمان به غیب، ص۳۰.
- ↑ آدرس؟؟؟
- ↑ ر.ک. جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٠۵.
- ↑ ادرس؟؟؟
- ↑ ر.ک. عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۳.
- ↑ «خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
- ↑ «تا معلوم دارد که رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا میگیرد و شمار هر چیز را دارد» سوره جن، آیه ۲۸.
- ↑ ر.ک. صالحی مالستانی، حسین،علم غیب و علم لدنی پیامبر، فصلنامه حضور، شماره ۸۸ ص ۴۰ تا ۷۰.
- ↑ مفردات راغب، ص۳۴۴.
- ↑ ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان؛ ص۱۰۲.
- ↑ مجمع البیان للطبرسی؛ ج۳، ص ۴۰۳.
- ↑ «روزی که خداوند پیامبران را گرد میآورد و میفرماید که به (دعوت) شما چه پاسخ داده شد؟ میگویند: ما را هیچ دانشی نیست، بیگمان این تویی که بسیار داننده نهانهایی» سوره مائده، آیه ۱۰۹.
- ↑ ر.ک. بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، شماره ۳، ص۴۳.
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت، وبگاه پرسمان.
- ↑ تفسیر المنار، ج۱۱، ص۲۲۴.
- ↑ ر.ک. موسوی، سیدامین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص ۱۶۶.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد.» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷
- ↑ تفسیر ابن کثیر، جلد ۴، صفحه ۴۶۲.
- ↑ «و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند» سوره بقره، آیه ۲۵۵.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد.» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷
- ↑ ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان؛ ص۱۰۲.
- ↑ ینابیع المودة، جلد۱، صفحه۲۳۰.
- ↑ «ما خود، مردگان را زنده میگردانیم و هر چه را پیش فرستادهاند و آنچه را از آنان بر جای مانده است مینگاریم و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم» سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ شیخ صدوق در کتاب بصائر الدرجات؛ علامه مجلسی در بحار الانوار.
- ↑ ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان؛ ص۱۰۲.
- ↑ ر.ک. صالحی مالستانی، حسین،علم غیب و علم لدنی پیامبر، فصلنامه حضور، شماره ۸۸ ص ۴۰ تا ۷۰.
- ↑ ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان؛ ص۱۰۲؛ صالحی مالستانی، حسین، علم غیب و علم لدنی پیامبر، فصلنامه حضور، شماره ۸۸ ص ۴۰ تا ۷۰.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، وبگاه آیت الله مکارم شیرازی.
- ↑ ر.ک. مرادی، ژاله، تبیین فلسفه عرفانی از مسأله ایمان به غیب، ص۳۰.
- ↑ آدرس مرحوم طبرسی؟؟؟
- ↑ آدرس؟؟؟
- ↑ آدرس؟؟؟
- ↑ صفار قمی، بصائرالدرجات، ص ۲۸۰.
- ↑ ر.ک. مرادی، ژاله، تبیین فلسفه عرفانی از مسأله ایمان به غیب، ص۳۰.
- ↑ آدرس؟؟؟
- ↑ ر.ک. جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٠۵.
- ↑ «امر میکنم به جنگ با ناکثین قاسطین مارقین» خصال، ج ۱، ص ۱۴۵.
- ↑ «والله انها قصد عمره را ندارد بلکه قصد دارند به سمت بصره بروند» بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۳۱۰.
- ↑ ر.ک. جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٠۵.
- ↑ آدرس؟؟؟
- ↑ ر.ک. جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٠۵.
- ↑ ادرس؟؟؟
- ↑ ر.ک. عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۳.
- ↑ «خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
- ↑ «تا معلوم دارد که رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا میگیرد و شمار هر چیز را دارد» سوره جن، آیه ۲۸.
- ↑ ر.ک. صالحی مالستانی، حسین،علم غیب و علم لدنی پیامبر، فصلنامه حضور، شماره ۸۸ ص ۴۰ تا ۷۰.
- ↑ کدام مفسرین؟؟؟
- ↑ «جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد» سوره جن، آیه ۲۷.
- ↑ آدرس روایت؟؟؟
- ↑ ر.ک. صالحی مالستانی، حسین،علم غیب و علم لدنی پیامبر، فصلنامه حضور، شماره ۸۸ ص ۴۰ تا ۷۰.
- ↑ «بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید؛ من جز بیمدهنده و مژدهآور برای گروهی که ایمان میآورند نیستم» سوره اعراف، آیه ۱۸۸.
- ↑ «بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام؛ جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بگو:» سوره انعام، آیه ۵۰.
- ↑ «و بیگمان قرآن را از نزد فرزانهای دانا به تو میآموزند» سوره نمل، آیه ۶.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد.» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷
- ↑ ر.ک. صالحی مالستانی، حسین،علم غیب و علم لدنی پیامبر، فصلنامه حضور، شماره ۸۸ ص ۴۰ تا ۷۰.
- ↑ مفردات راغب، ص۳۴۴.
- ↑ ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان؛ ص۱۰۲.
- ↑ مجمع البیان للطبرسی؛ ج۳، ص ۴۰۳.
- ↑ «روزی که خداوند پیامبران را گرد میآورد و میفرماید که به (دعوت) شما چه پاسخ داده شد؟ میگویند: ما را هیچ دانشی نیست، بیگمان این تویی که بسیار داننده نهانهایی» سوره مائده، آیه ۱۰۹.
- ↑ ر.ک. بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، شماره ۳، ص۴۳.
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت، وبگاه پرسمان.
- ↑ تفسیر المنار، ج۱۱، ص۲۲۴.
- ↑ ر.ک. موسوی، سیدامین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص ۱۶۶.
- ↑ آدرس؟؟؟
- ↑ ر.ک. موسوی، سیدامین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۱۶۶.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد.» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷
- ↑ تفسیر ابن کثیر، جلد ۴، صفحه ۴۶۲.
- ↑ «خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمیگیرد، همه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛» سوره بقره، آیه ۲۵۵.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد.» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷
- ↑ ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان؛ ص۱۰۲.
- ↑ ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان؛ ص۱۰۲.
- ↑ تفسیر طبری، جلد۲۲، صفحه۱۸۶.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد.» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷
- ↑ ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان؛ ص۱۰۲.
- ↑ ینابیع المودة، جلد۱، صفحه۲۳۰.
- ↑ «و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم» سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ شیخ صدوق در کتاب بصائر الدرجات؛ علامه مجلسی در بحار الانوار.
- ↑ ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان؛ ص۱۰۲.
- ↑ ر.ک. صالحی مالستانی، حسین،علم غیب و علم لدنی پیامبر، فصلنامه حضور، شماره ۸۸ ص ۴۰ تا ۷۰.
- ↑ ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان؛ ص۱۰۲؛ صالحی مالستانی، حسین، علم غیب و علم لدنی پیامبر، فصلنامه حضور، شماره ۸۸ ص ۴۰ تا ۷۰.