بنی ناجیة بن مالک

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

این قوم در شمار کهلانیان[۱] و از طوایف قبیله بنی جعفی هستند که نسب از فرزندان ناجیة بن مالک بن حریم بن جعفی می‌برند[۲]. ناجیه فرزندانی به نام‌های سعد و عامر داشت[۳]. از عامر بن ناجیه، پسری به نام عبدالله و از عبداللّه بن عامر بن ناجیه، غناء و درجو تولد یافتند[۴]. ضمن آنکه از ذهل بن مالک بن حریم بن جعفی هم، پسری به نام معاویه تولد یافت[۵]. این فرزندان و دیگر فرزندان ناجیة بن مالک، نسل بنی ناجیه را در زمین گستردند و طایفه بنی ناجیة بن مالک را شکل دادند. از مهمترین طوایف و بیوت این قوم می‌توان از بنی عبیداللّه بن حارث بن زیاد بن أبی الجنوب[۶] از ساکنان حیره یاد کرد[۷]. به نظر می‌رسد این دسته از جعفی‌ها، جزء آن گروه از جعفی‌هایی باشند که اندکی پیش از اسلام و در زمان حکمرانی حمیریان بر یمن، از سرزمین آباء و اجدادی خود به حیره و مناطق فرات و انبار کوچیدند و در این مناطق ساکن شدند. این گروه از مردم جعفی به «اعراب ضاحیه»، مشهور بودند[۸]. آنان پس از ورود به این منطقه، به جهت همسایگی با نصرانی‌ها، به تدریج در سلک مسیحیان در آمدند[۹]. کشته شدن أبوجمیر بن علبة بن حارث بن خنساء - از رجال نامی بنی ناجیه - به دست بنی مراد[۱۰] از دیگر اخبار جاهلی این قوم است که می‌تواند از روابط خصمانه آنان با بنی مراد حکایت داشته باشد. از اخبار معدود دوران اسلامی این قوم هم می‌توان به حضور برخی از آنان نظیر فهد بن حلیس بن مسروق بن فهد بن یزید بن حارث بن خنساء در شمار اصحاب و یاران عبیدالله بن حر جعفی[۱۱] و به احتمال، از شرکت‌کنندگان شورش ابن حر علیه زبیریان اشاره کرد. حضور در جمع قتله کربلا هم از دیگر حوادث و وقایعی است که نام برخی از رجال این طایفه را در خود به ثبت و ضبط رسانده است. أبو الجنوب عبدالرّحمن بن زیاد بن زهیر بن خنساء بن کعب[۱۲] از جمله این افرد است. وی که از شجاعان بنی ناجیة بن مالک بود[۱۳] در پی حضور در کربلا، همراه با تنی چند از اصحاب و یاران عمر بن سعد، در به شهادت رساندن سید و سالار شهیدان(ع) مشارکت جست و در واپسین لحظات عمر شریف امام(ع) ضرباتی را بر ایشان وارد آورد[۱۴]. در تفصیل این ماجرا چنین روایت شده که در روز عاشورا و در آخرین دقایق حیات شریف امام حسین(ع)، شمر با گروهی از پیاده‌نظام لشکر عمر بن سعد که ابوالجنوب عبدالرحمن بن زیاد جعفی و قشعم بن عمرو بن یزید جعفی و صالح بن وهب یزنی و سنان بن انس نخعی و خولی بن یزید اصبحی از جمله آنان بودند به سوی حضرت(ع) آمدند. شمر آنان را به حمله و تمام کردن کار امام(ع) تشویق کرد. او از ابوالجنوب که غرق در سلاح بود خواست تا کار را تمام کند. اما ابوالجنوب از این کار امتناع کرد و از شمر خواست، خود این کار را بکند. بحث بالا گرفت و آن دو، مدتی با همدیگر به مشاجره پرداختند و یکدیگر را به باد ناسزا گرفتند و سپس یکدیگر را رها کردند[۱۵]. همچنین نقل است که پس از شهادت امام حسین(ع)، ابوالجنوب به همراه جمعی از سپاهیان کوفه به غارت اموال امام(ع) پرداخت و شتری را که امام(ع) و یارانش از آن برای آبکشی استفاده می‌کردند، به سرقت برد[۱۶] و با وقاحت تمام، نام آن را «حسین» نهاد[۱۷].[۱۸]

از جمله رجال معروف جاهلی بنی ناجیة بن مالک می‌توان از زهیر بن خنساء بن کعب بن حارث بن سعد از شجاعان و تک‌سواران جعفی در جاهلیت[۱۹] و أبو جمیر بن علبة بن حارث بن خنساء[۲۰] نام برد. از رجال مشهور اسلامی این قوم هم علاوه بر نام أبوالجنوب عبدالرحمن بن زیاد و فهد بن حلیس بن مسروق - که به نامشان پرداخته شد - می‌توان از عبداللّه (خلج) بن حارث بن عمرو بن وهب بن حارث بن سعد بن ناجیه یاد کرد[۲۱].[۲۲]

منابع

پانویس

  1. زرکلی، الاعلام، ۷، ص۳۴۵.
  2. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۶؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۳، ص۲۸۷.
  3. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۶.
  4. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۷.
  5. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۷.
  6. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۷.
  7. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۶.
  8. محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، ج۱، ص۶۱۲.
  9. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۶.
  10. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۶. اگر این واقعه قبل از کوچ این قوم به حیره اتفاق نیفتاده باشد، این خبر می‌تواند گویای حضور لااقل جمعی از مردم این طایفه در خاستگاه اصلی‌شان یمن باشد.
  11. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۷.
  12. ابن درید از او با نام و نسب «أبو الجنوب سلّام بن حرّیّ الشّاعر» یاد کرده است. (ابن درید، الاشتقاق، ج‌۱، ص۴۱۰.)
  13. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۷.
  14. طبری، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۳۶-۴۳۷.
  15. بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۲؛ طبری، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۵۰؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۷۷؛ ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۷.
  16. بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۴؛ ابن درید، الاشتقاق، ج‌۱، ص۴۱۰.
  17. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۷؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۳، ص۲۸۷.
  18. برداشتی از مقاله «قاتلان امام حسین(ع)»، نوشته سید علی اکبر حسینی ایمنی، دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم(ع).
  19. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۶.
  20. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۶.
  21. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۱۶.
  22. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.