خسف در بیداء

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از خسف به بیداء)

خسف در بیداء یکی از پنج نشانه حتمی ظهور، خسف بیداست. خسف به معنای فرو رفتن و بیدا به معنای سرزمین پهناور است. در روایات آمده است لشکر سفیانی که برای جنگ و قتال با حضرت مهدی (ع) عازم مکه می‌شود، در منطقه‌ای بین مکه و مدینه به نام بیدا، مورد غضب خدا قرار گرفته و با فرو رفتن در زمین هلاک می‌شوند.

ماجرای خسف در بیداء

یکی از نشانه‌‌های حتمی ظهور، خسف سرزمین بیداء است. واژه خسف به معنای فرو رفتن و پنهان شدن است. بیداء در لغت به معنای دشت هموار، پهناور و خالی از سکنه و آب و علف است[۱] و نام سرزمینی است بین مکه و مدینه[۲] بیداء را ذات الجیش هم می‌گویند. بر اساس فرمایش امام صادق (ع) در مسیر مکه به مدینه نماز در سه مکان مکروه است: ذات الجیش، ذات‌السلاسل و وادی ضَجنان[۳]. وادی ضجنان معروف است و درگیری‌هایی در آن جا وجود داشته است. هر سه وادی محل خسف دجال است؛ و مکروه بودن نماز در این مکان‌ها، یا بدان لحاظ است که این سه مکان محل نزولِ غضب و انتقام الهی هستند و یا ممکن است به لشکر دجال کاری نداشته و عده دیگری در این مکان‌ها فرو روند[۴].

منطقه بیداء و ذات الجیش دو خسف دارد: یکی خسف سفیانی و دیگری خسف دجال:

  1. منظور از خسف سفیانی این است، پس از آنکه سپاه سفیانی به قصد جنگ و قتال با امام عازم مکه می‌شود، میانه راه و در منطقه بیداء، منادی آسمانی ندا داده و به زمین، دستور فرو بلعیدن لشکر سفیانی را می‌دهد. این لشکر در زمین فرو می‌رود و به جز دو یا سه نفر کسی از آنها زنده نمی‌ماند و این در زمان ظهور یا قبل از ظهور قائم (ع) است. این رخداد حادثه‌ای اعجازآمیز است که با ارادۀ خداوندی و دخالت نیروهای غیبی انجام می‌پذیرد. از بررسی روایات استفاده می‌شود این حادثه در حدود یک ماه بعد از ظهور رخ می‌دهد، لذا خسفِ در بیدا از نشانه‌های ظهور نیست، بلکه از نشانه‌های قیام حضرت مهدی (ع) است[۵]
  2. منظور از خسف دجال نیز این است، دجال وقتی می‌فهمد امام مهدی (ع) خروج کرده و در مکه است، قصد مکه می‌کند، در روز خروج امام (ع)، حضرت عیسی (ع) نیز از آسمان فرود می‌آید. امام (ع)، در مسجد الحرام به ایشان تکلیف می‌کند که پیش بایست تا به تو اقتدا کنم، و حضرت عیسی (ع) نیز می‌گوید: «من امت جد تو و تابع شما هستم، شما پیش بایستید» پس حضرت پیش می‌ایستد و ایشان به امام (ع)، اقتدا می‌کند و اهل مکه همه (جمعی با میل و جمعی با کراهت) با امام (ع) بیعت می‌کنند؛ بعد امام (ع) به طرف مدینه می‌رود، و دجال نیز در نزدیکی مدینه منوره به امام (ع) می‌رسد و در همان ذات الجیش، دعوی الوهیت می‌کند. امام (ع) حضرت عیسی (ع) را که پیش قراولِ لشکر آن حضرت ‌است به نزد دجال می‌فرستد و او را به اسلام می‌خواند؛ امّا دجال قبول نمی‌کند؛ لذا حضرت او را به قتل می‌رساند. و زمین بیداء که دو فرسخ است و قبلاً لشکر سفیانی را فرو برده؛ جسد دجال و مرکب و لشکرش را نیز فرو می‌برد[۶].

روایات دال بر حتمی بودن خسف بیداء

برخی از روایاتی که در مورد خسف بیداء آمده است، عبارت‌اند از:

  1. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «مردی از خاندان من، در سرزمین حرم قیام می‌کند، چون خبر ظهور وی به سفیانی می‌رسد وی سپاهی از لشکریان خود را برای جنگ، به سوی او می‌فرستد ولی سپاه مهدی آنان را شکست می‌دهد، آنگاه خود سفیانی با لشکریانِ همراه به جنگ وی می‌روند و چون از سرزمین بیداء می‌گذرند، در زمین فرو روند و جز یک نفر که خبر آنان را می‌آورد، همگی هلاک می‌شوند»[۷]
  2. همچنین حضرت در تفسیر آیۀ شریفه ﴿وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ[۸]؛ می‌‌فرماید: «در آستانه ظهورِ قائم ما (مهدی (ع)، سفیانی خروج می‌‌‌کند ... سپاه وی، به سوی مدینه حرکت می‌ کند و چون به سرزمین بیداء می‌‌‌رسند، خداوند آن‌ها را در کام زمین فرو می‌برد.» [۹].
  3. از امام صادق (ع) پرسیده شد آیا سفیانی از محتومات است؟ فرمودند: «بله و کشته شدن نفس زکیه از حتمیات است و قائم از حتمیات است و خسف بیداء از حتمیات است ...»[۱۰].
  4. همچنین حضرت فرمودند: «از حتمیاتی که به ناچار پیش از قیام قائم خواهد بود خروج سفیانی و خسف بیداء و کشته شدن نفس زکیه و ندادهنده‌ای از آسمان خواهد بود»[۱۱].
  5. و نیز فرمودند: «پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی خواهد بود: یمانی و سفیانی و ندا و کشته شدن نفس زکیه و خسف بیداء[۱۲].
  6. امام باقر (ع) فرمودند: «سفیانی گروهی را به مدینه روانه می‌کند و مهدی از آنجا به مکه رخت بر می‌بندد. خبر به فرمانده سپاه سفیانی می‌رسد که مهدی به سوی مکه بیرون رفته است. او لشکری از پی آن حضرت روانه کند؛ ولی او را نمی‌یابد تا این که مهدی، با حالت ترس و نگرانی بدان سنت که موسی بن عمران داشت، داخل مکه شود. فرمانده سپاه سفیانی در صحرا فرود می‌آید. منادی از آسمان ندا می‌کند: ای دشت! آن قوم را نابود ساز"؛ پس آن نیز ایشان را به درون خود می‌برد و هیچ یک از آنان نجات نمی‌یابد، مگر سه نفر... .» [۱۳].
  7. همچنین حضرت فرمودند: «چون به بیداء برسد سپاه سفیانی به سویش روانه می‌شود. پس خداوند به زمین دستور می‌دهد و زمین آن‌ها را می‌گیرد»[۱۴].
  8. رسول خدا (ص) فرمود: «در آینده مردی در عمق دمشق خروج می‌‌کند که او را سفیانی می‌‌گویند و عموم پیروانش از قبیله کلب هستند، دست به کشتار می‌زند و حتی شکم زنان را پاره می‌‌کند، و کودکان را به قتل می‌‌رساند، تا آنکه قبیله قیس علیه او قیام کند و او قیس را بکشد و جایی را از ستم خود خالی نگذارد و در این هنگام مردی از اهل بیت من خروج می‌‌کند، تا به سفیانی می‌‌رسد، و ستونی از لشکر خود را به سرکوبی وی می‌فرستد و ایشان را منهزم نموده شکست می‌دهند، سفیانی با همراهان خود راه می‌‌افتد تا به بیداء می‌‌رسد در آن سرزمین دچار خسف می‌شوند و در زمین فرو می‌‌روند و احدی از ایشان باقی نمی‌‌ماند مگر کسی که سرگذشت آنان را برای مردم خبر دهد»[۱۵].[۱۶]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۵۴۸.
  2. ابن منظور، لسان العرب، ماده خسف و بیداء.
  3. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۳، ص ۳۸۹: «الصَّلَاةُ تُكْرَهُ فِي‏ ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ مِنَ الطَّرِيقِ الْبَيْدَاءِ وَ هِيَ ذَاتُ الْجَيْشِ وَ ذَاتِ الصَّلَاصِلِ وَ ضَجْنَان‏»
  4. ر.ک: مهدی‌پور، علی اکبر، در آستانه ظهور؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۹۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۱۳۰ و فرهنگنامه مهدویت، ص۲۱۱ ـ ۲۱۲؛ طبسی، نجم‌الدین، سفیانی، ص۱۰۹ـ۱۱۱
  5. ر.ک: فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۹۸؛ آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۲۱۱ ـ ۲۱۳؛ امامی میبدی، علیرضا، آموزه های مهدویت در آثار علامه طباطبایی، ص ۱۸۶ ـ ۱۹۰؛ طبسی، نجم‌الدین، سفیانی، ص۱۰۹ـ۱۱۱.
  6. ر.ک: طبسی، نجم‌الدین، سفیانی، ص۱۰۹ـ۱۱۱.
  7. «وَ يَخْرُجُ رَجُلُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فِي الْحَرَمِ فَيَبْلُغُ إِلَيْهِ السُّفْيَانِيُّ فَيَبْعَثُ إِلَيْهِ جُنْداً مِنْ جُنْدَهُ فيهزمهم فَيَسِيرُ إِلَيْهِ السُّفْيَانِيُّ بِمَنْ مَعَهُ حَتَّى إِذا جاءَ ببيداء مِنَ الْأَرْضِ خَسَفَ بِهِمْ فَلَا يَنْجُو مِنْهُمْ إِلَّا الْمُخْبِرِ»؛ تاریخ غیبت کبری، ص ۵۲۱.
  8. «و کاش آنگاه را می‌دیدی که هراسان شده باشند، دیگر (راه) گریزی نیست و از جایی نزدیک فرو گرفته می‌شوند» سوره سبأ، آیه ۵۱.
  9. «قبیل قائمنا المهدی یخرج السفیانی ... و یأتی المدینه جیشه حتی اذا انتهی الی البیداء خسف الله به»؛ قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ص ۴۲۷.
  10. «نَعَمْ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ الْقَائِمُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خَسْفُ الْبَيْدَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ كَفٌّ تَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ النِّدَاءُ مِنَ السَّمَاءِ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۶۵، ب۱۴، ح۱۵.
  11. «مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِي لَا بُدَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ قَبْلِ قِيَامِ الْقَائِمِ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ خَسْفٌ بِالْبَيْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْمُنَادِي مِنَ السَّمَاءِ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۷۲، ب۱۴، ح۲۶.
  12. «قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۶۵۰، ب۵۷، ح۷. درباره اعتبار این حدیث، ر.ک: آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۶۵.
  13. «... وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَنْفَرُ الْمَهْدِيُّ مِنْهَا إِلَى مَكَّةَ فَيَبْلُغُ أَمِيرَ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ أَنَّ الْمَهْدِيَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَكَّةَ فَيَبْعَثُ جَيْشاً عَلَى أَثَرِهِ فَلَا يُدْرِكُهُ حَتَّى يَدْخُلَ مَكَّةَ خائِفاً يَتَرَقَّبُ‏ عَلَى سُنَّةِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ (ع) قَالَ فَيَنْزِلُ أَمِيرُ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ الْبَيْدَاءَ فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَا بَيْدَاءُ أَبِيدِي الْقَوْمَ‏ فَيَخْسِفُ بِهِمْ فَلَا يُفْلِتُ مِنْهُمْ إِلَّا ثَلَاثَةُ نَفَر ...»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۷۹، ب۱۴، ح۶۷.
  14. «فَإِذَا جَاءَ إِلَى الْبَيْدَاءِ يَخْرُجُ إِلَيْهِ جَيْشُ السُّفْيَانِيِّ فَيَأْمُرُ اللَّهُ الْأَرْضَ فَتَأْخُذُ أَقْدَامَهُمْ»، تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۵.
  15. الدر المنثور، ج ۵، ص ۲۴۱.
  16. ر.ک: رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص ۵۲-۵۴؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۹۸؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانه‌های ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۸ـ۲۸۰؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۰۰؛ آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۲۰۳ ـ ۲۰۵؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۶۳؛ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۰ ـ ۶۲۴؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۸۶ ـ ۱۹۰؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۹۲.