همسران پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'ref>[[دانشنامه نهج البلاغه' به 'ref>دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه')
 
(۴۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{همسران پیامبر}}
{{همسران پیامبر}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = پیامبر خاتم | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[همسران پیامبر خاتم در قرآن]] - [[همسران پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = پیامبر خاتم (پرسش)}}
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[همسران پیامبر خاتم در قرآن]] | [[همسران پیامبر خاتم در حدیث]] | [[همسران پیامبر خاتم در فقه اسلامی]] | [[همسران پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی]] | [[همسران پیامبر خاتم در فقه سیاسی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[همسران پیامبر خاتم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==[[همسران پیامبر]]==
== مقدمه ==
یکی از مسائل حوزه فردی [[پیامبر]] موضوع [[همسران پیامبر]] است. اولین [[همسر پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[حضرت خدیجه]]{{س}} بوده است و [[حضرت]] پس از ایشان [[همسران]] متعددی داشته است و این از ویژگی‌های خاص [[رسول خدا]]{{صل}} بوده که می‌توانسته بر خلاف دیگر [[مسلمانان]]، بیش از چهار [[زن]] دائم داشته باشد<ref>شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۳، ص۴۳۰؛ ابونضر محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۱۸: {{متن حدیث|وَ قَالَ الصَّادِقُ{{ع}}: لَا يَحِلُّ لِمَاءِ الرَّجُلِ أَنْ يَجْرِيَ فِي أَكْثَرَ مِنْ أَرْبَعَةِ أَرْحَامٍ مِنَ الْحَرَائِرِ}}.</ref> و علت این کار بیشتر پیامبر برای [[تألیف قلوب]] [[قبایل]] مختلف، بوده است<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۷۵.</ref>.  
یکی از مسائل حوزه فردی [[پیامبر]] موضوع [[همسران پیامبر]] است. اولین [[همسر پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[حضرت خدیجه]] {{س}} بوده است و [[حضرت]] پس از ایشان [[همسران]] متعددی داشته است و این از ویژگی‌های خاص [[رسول خدا]] {{صل}} بوده که می‌توانسته بر خلاف دیگر [[مسلمانان]]، بیش از چهار [[زن]] دائم داشته باشد<ref>شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۳، ص۴۳۰؛ ابونضر محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۱۸: {{متن حدیث|وَ قَالَ الصَّادِقُ {{ع}}: لَا يَحِلُّ لِمَاءِ الرَّجُلِ أَنْ يَجْرِيَ فِي أَكْثَرَ مِنْ أَرْبَعَةِ أَرْحَامٍ مِنَ الْحَرَائِرِ}}.</ref> و علت این کار بیشتر برای [[تألیف قلوب]] [[قبایل]] مختلف، بوده است<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۷۵.</ref>.  


در کتاب [[روایی]] کافی به [[نقل]] از [[ابو بصیر]] و دیگران [[اسامی]] زنان پیامبر{{صل}} را با نسبت قبیله‌ای آنان چنین نقل کرده است:
اسامی [[زنان پیامبر]] {{صل}} با نسبت قبیله‌ای آنان به شرح ذیل است:
# [[خدیجه دختر خویلد]]: خدیجه از [[بانوان]] نامور و ثروتمند [[حجاز]] بود، بانویی [[خردمند]] و [[شریف]] که مردان با [[ثروت]] او [[تجارت]] می‌‎کردند. نخستین زنی بود که [[مسلمان]] شد و به تعبیر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} یکی از چهار [[زن]] برگزیدۀ خداست. [[حضرت زهرا]]{{س}} ثمرۀ [[ازدواج پیامبر]] با اوست. [[خدیجه]] سه سال پیش از [[هجرت]] در سن ۶۵ سالگی، در [[مکه]] درگذشت و در [[قبرستان ابوطالب]] مدفون شد.
# '''[[خدیجه دختر خویلد]]:''' خدیجه از [[بانوان]] نامور و ثروتمند [[حجاز]] بود، بانویی [[خردمند]] و [[شریف]] که مردان با [[ثروت]] او [[تجارت]] می‌‎کردند. نخستین زنی بود که [[مسلمان]] شد و به تعبیر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} یکی از چهار [[زن]] برگزیدۀ خداست. [[حضرت زهرا]] {{س}} ثمرۀ [[ازدواج پیامبر]] با اوست. [[خدیجه]] سه سال پیش از [[هجرت]] در سن ۶۵ سالگی، در [[مکه]] درگذشت و در [[قبرستان ابوطالب]] مدفون شد.
# [[عایشه دختر ابی بکر]] از [[تیم]]: [[عایشه]] دختر [[ابوبکر]] در سال [[قبل از هجرت]] متولد شد و [[سال دوم هجری]] به [[ازدواج پیامبر اکرم]]{{صل}} درآمد و ۹ سال در [[خدمت]] ایشان بود. او گرچه از مخالفین سرسخت [[خلیفه سوم]] بود، تا آنجا که به [[کفر]] او [[شهادت]] می‌داد، اما هنگامی‌که از [[بیعت مردم با امام علی]]{{ع}} با خبر شد، با [[تغییر]] موضع و بهانه‌ای واهی، دم از [[خون‌خواهی عثمان]] زد و علیه [[امام]] به‌پا خاست. [[وفات]] عایشه را روز ۱۷ [[رمضان]] و بین سال‌های ۵۶ تا ۵۸ [[هجری]] [[ثبت]] کرده‌اند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۷-۵۳۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۷۸.</ref>.
# '''[[عایشه دختر ابی بکر]] از [[تیم]]:''' [[عایشه]] دختر [[ابوبکر]] در سال [[قبل از هجرت]] متولد شد و [[سال دوم هجری]] به [[ازدواج پیامبر اکرم]] {{صل}} درآمد و ۹ سال در [[خدمت]] ایشان بود. او گرچه از مخالفین سرسخت [[خلیفه سوم]] بود، تا آنجا که به [[کفر]] او [[شهادت]] می‌داد، اما هنگامی‌که از [[بیعت مردم با امام علی]] {{ع}} با خبر شد، با [[تغییر]] موضع و بهانه‌ای واهی، دم از [[خون‌خواهی عثمان]] زد و علیه [[امام]] به‌پا خاست. [[وفات]] عایشه را روز ۱۷ [[رمضان]] و بین سال‌های ۵۶ تا ۵۸ [[هجری]] [[ثبت]] کرده‌اند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۷-۵۳۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۷۸.</ref>.
# [[حفصه دختر عمر]] از [[بنی عدی]]: [[حفصه]] دختر [[عمر بن خطاب]] چهارمین [[همسر رسول خدا]]{{صل}} و یکی از پنج [[همسر]] [[قریشی]] آن [[حضرت]] شمرده می‌شود. او که همراه همسرش از [[نخستین مسلمانان]] و [[مهاجران به حبشه]] بود پس از [[مرگ]] شوهر، در [[مدینه]] به [[افتخار]] همسری [[پیامبر]] رسید. [[حفصه]]، چه در دوران [[حیات]] [[رسول الله]]{{صل}} و چه پس از [[وفات]] آن [[حضرت]]، کارنامه درخشانی از خود به جا نگذاشت. وی در سال ۴۵ [[هجری]] در زمان [[حکومت معاویه]] در سن شصت سالگی در [[مدینه]] از [[دنیا]] رفت <ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حفصه بنت عمر (مقاله)|حفصه بنت عمر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱.</ref>.
# '''[[حفصه دختر عمر]] از [[بنی عدی]]:''' [[حفصه]] دختر [[عمر بن خطاب]] چهارمین [[همسر رسول خدا]] {{صل}} و یکی از پنج [[همسر]] [[قریشی]] آن حضرت شمرده می‌شود. او که همراه همسرش از [[نخستین مسلمانان]] و [[مهاجران به حبشه]] بود پس از [[مرگ]] شوهر، در [[مدینه]] به [[افتخار]] همسری [[پیامبر]] رسید. [[حفصه]]، چه در دوران [[حیات]] [[رسول الله]] {{صل}} و چه پس از [[وفات]] آن [[حضرت]]، کارنامه درخشانی از خود به جا نگذاشت. وی در سال ۴۵ [[هجری]] در زمان [[حکومت معاویه]] در سن شصت سالگی در [[مدینه]] از [[دنیا]] رفت.
# [[ام سلمه]] دختر ابو [[امیه]] از [[بنی مخزوم]]: [[ام سلمه]] از نخستین زنانی بود که [[مسلمان]] شد. ابتدا [[همسر]] [[ابی‌ سلمه عبدالله بن عبدالأسد بن هلال مخزومی]] بود که به [[حبشه]] [[هجرت]] کردند، پس از مدتی به [[مکه]] بازگشته و از آنجا به [[مدینه]] [[هجرت]] کردند. پس از [[شهادت]] [[ابوسلمه]] در [[سال چهارم هجری]] با [[رسول خدا]]{{صل}} [[ازدواج]] کرد و هفت سال با آن [[حضرت]] [[زندگی]] نمود. ایشان از نظر [[دینداری]] و [[خردمندی]]، یکی از [[برترین]] [[زنان پیامبر]]{{صل}} بودند. وی پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} نیز روزگاری دراز زنده بود و در سال [[وفات]] او [[اختلاف]] نظر وجود دارد<ref>[[ سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ام سلمه ۱ (مقاله)|ام سلمه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۵۹.</ref>.
# '''[[ام سلمه]] دختر ابو [[امیه]] از [[بنی مخزوم]]:''' [[ام سلمه]] از نخستین زنانی بود که [[مسلمان]] شد. ابتدا [[همسر]] [[ابی‌ سلمه عبدالله بن عبدالأسد بن هلال مخزومی]] بود که به [[حبشه]] [[هجرت]] کردند، پس از مدتی به [[مکه]] بازگشته و از آنجا به [[مدینه]] [[هجرت]] کردند. پس از [[شهادت]] [[ابوسلمه]] در [[سال چهارم هجری]] با [[رسول خدا]] {{صل}} [[ازدواج]] کرد و هفت سال با آن [[حضرت]] [[زندگی]] نمود. ایشان از نظر [[دینداری]] و [[خردمندی]]، یکی از [[برترین]] [[زنان پیامبر]] {{صل}} بودند. وی پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}} نیز روزگاری دراز زنده بود و در سال [[وفات]] او [[اختلاف]] نظر وجود دارد.
# [[ام حبیب]] (یا حبیبه) [[دختر ابوسفیان]] از [[بنی امیه]]: [[ام‌حبیبه]] دختر [[ابوسفیان]] و نامش "رَمَله" بوده است. او هفده سال [[پیش از بعثت]] در [[مکه]] به [[دنیا]] آمد. [[پیش از بعثت]] با [[عبیدالله بن جحش اسدی]] [[ازدواج]] کرد. پس از [[بعثت پیامبر]]{{صل}} از نخستین کسانی بود که [[ایمان]] آورد و به [[حبشه]] [[هجرت]] کرد. شوهرش در [[حبشه]] از [[مسلمانی]] برگشت و [[نصرانی]] شد اما او بر [[آیین اسلام]] باقی ماند. [[ام‌حبیبه]] [[عزلت]] گزیده بود تا اینکه [[پیامبر]]{{صل}} در سال شش یا هفت [[هجری]] از او خواستگاری کرد. از او و احوالش پس از [[وفات پیامبر اکرم]]{{صل}} خبر چندانی در دست نیست منتها روی [[خوشی]] به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} به ویژه [[علی]]{{ع}} نشان نمی‌داده است. وی در سال ۴۴ [[هجری]] در سن ۷۴ سالگی در [[مدینه]] در [[گذشت]]<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ام حبیبه ۱ (مقاله)|ام حبیبه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱.</ref>.
# '''[[ام حبیب]] (یا حبیبه) [[دختر ابوسفیان]] از [[بنی امیه]]:''' [[ام‌حبیبه]] دختر [[ابوسفیان]] و نامش "رَمَله" بوده است. او هفده سال [[پیش از بعثت]] در [[مکه]] به [[دنیا]] آمد. [[پیش از بعثت]] با [[عبیدالله بن جحش اسدی]] [[ازدواج]] کرد. پس از [[بعثت پیامبر]] {{صل}} از نخستین کسانی بود که [[ایمان]] آورد و به [[حبشه]] [[هجرت]] کرد. شوهرش در [[حبشه]] از [[مسلمانی]] برگشت و [[نصرانی]] شد اما او بر [[آیین اسلام]] باقی ماند. [[ام‌حبیبه]] [[عزلت]] گزیده بود تا اینکه [[پیامبر]] {{صل}} در سال شش یا هفت [[هجری]] از او خواستگاری کرد. از او و احوالش پس از [[وفات پیامبر اکرم]] {{صل}} خبر چندانی در دست نیست منتها روی [[خوشی]] به [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} به ویژه [[علی]] {{ع}} نشان نمی‌داده است. وی در سال ۴۴ [[هجری]] در سن ۷۴ سالگی در [[مدینه]] در [[گذشت]].
# [[زینب دختر جحش]] از [[بنی اسد]]: [[زینب بنت جحش]] از [[زنان]] مشهور [[صدر اسلام]] و از [[همسران رسول خدا]]{{صل}} بود. او زنی [[کریم]]، شریف‌النسب، [[پارسا]] و پاکدامن و به [[جود]] و [[بخشش]] شهره بود؛ به همین لحاظ از کریم‌ترین [[زنان پیامبر]]{{صل}} شمرده می‌شود. او از متقدمان [[اسلام]] و از اول [[مهاجران]] به شمار می‌رود. وی در سال بیست [[هجری]] در [[مدینه]] [[وفات]] کرد و در [[بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|زینب بنت جحش]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱.</ref>.
# '''[[زینب بنت خزیمه]]:'''
# [[میمونه دختر حارث]] از [[بنی هلال]]: [[میمونه دختر حارث بن حزن بن بجیر هلالی]] از [[همسران]] [[عرب]] غیر [[قریش]] و آخرین همسری بود که [[رسول خدا]]{{صل}} او را در [[سال هفتم هجری]] به [[عقد]] خویش درآوردند. ایشان قبل از [[اسلام]] و در زمان [[جاهلیت]] به همسری [[مسعود بن عمرو بن عمیر ثقفی]] درآمد؛ اما پس از چندی از وی جدا شد و با [[ابورهم بن عبدالعزی]] [[ازدواج]] کرد و تا زمان [[مرگ]] ابورهم با او همراه بود. بخشیدنِ خود به [[رسول خدا]]{{صل}} نشان از [[عظمت]] خُلق، [[صدق]] [[ایمان]] و [[بی‌آلایشی]] سیره‌اش دارد. پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} از او و احوالش اطلاع چندانی وجود ندارد. برخی [[روایات]] [[نقل]] شده است که حکایت از ارادتِ خاص آن بانو، نسبت به ساحت [[مقدّس]] [[علی]]{{ع}} دارد.  
# '''[[زینب دختر جحش]] از [[بنی اسد]]:''' [[زینب بنت جحش]] از [[زنان]] مشهور [[صدر اسلام]] و از [[همسران رسول خدا]] {{صل}} بود. او زنی [[کریم]]، شریف‌النسب، [[پارسا]] و پاکدامن و به [[جود]] و [[بخشش]] شهره بود؛ به همین لحاظ از کریم‌ترین [[زنان پیامبر]] {{صل}} شمرده می‌شود. او از متقدمان [[اسلام]] و از اول [[مهاجران]] به شمار می‌رود. وی در سال بیست [[هجری]] در [[مدینه]] [[وفات]] کرد و در [[بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد.
# [[سوده دختر زمعه]] از بنی اسد؛
# '''[[میمونه دختر حارث]] از [[بنی هلال]]:''' [[میمونه دختر حارث بن حزن بن بجیر هلالی]] از [[همسران]] [[عرب]] غیر [[قریش]] و آخرین همسری بود که [[رسول خدا]] {{صل}} او را در [[سال هفتم هجری]] به [[عقد]] خویش درآوردند. ایشان قبل از [[اسلام]] و در زمان [[جاهلیت]] به همسری [[مسعود بن عمرو بن عمیر ثقفی]] درآمد؛ اما پس از چندی از وی جدا شد و با [[ابورهم بن عبدالعزی]] [[ازدواج]] کرد و تا زمان [[مرگ]] ابورهم با او همراه بود. بخشیدنِ خود به [[رسول خدا]] {{صل}} نشان از [[عظمت]] خُلق، [[صدق]] [[ایمان]] و [[بی‌آلایشی]] سیره‌اش دارد. پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}} از او و احوالش اطلاع چندانی وجود ندارد. برخی [[روایات]] [[نقل]] شده است که حکایت از ارادتِ خاص آن بانو، نسبت به ساحت [[مقدّس]] [[علی]] {{ع}} دارد.  
# [[صفیه]] دختر [[حی بن اخطب]] از [[بنی اسرائیل]] و [[یهود]]؛
# '''[[سوده دختر زمعه]] از بنی اسد:''' [[سوده]]، دختر [[زمعة بن قیس بن عبدشمس بن عبدود]] است. ایشان قبل از [[اسلام]] به [[ازدواج]] پسر عمویش در آمد و با [[ظهور اسلام]] از اولین کسانی بود که به [[پیغمبر]] [[خدا]] {{صل}} [[ایمان]] آورد و با [[حضرت]] [[بیعت]] کرد. چندی بعد همسرش در [[مکه]] [[وفات]] کرد و مدتی پس از [[وفات خدیجه]] {{س}} با [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[ازدواج]] کرد. [[سوده دختر زمعه]] به عنوان زنی [[روزه‌دار]]، [[شب]] زنده‌دار و ... یاد شده است. او پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}}، [[خانه‌نشین]] شد و [[حج]] نرفت تا اینکه [[وفات]] کرد.
# [[جویریه دختر حارث]]؛
# '''[[صفیه بنت حیی بن اخطب]] از [[بنی اسرائیل]] و [[یهود]]:''' [[صفیه دختر حیی بن اخطب]] از تیره [[یهودیان بنی‌نضیر]] بود. در جریان [[فتح]] قلعه قموص از قلعه‌های هفت‌گانه [[خیبر]]، زنانی از جمله [[صفیه دختر حیی بن اخطب]] به [[اسارت]] گرفته شدند. [[پیامبر]] ردای خویش را بر او افکند و [[مسلمانان]] متوجه شدند [[حضرت]]، او را برای خود [[برگزیده]] است. [[حضرت]]، [[اسلام]] را بر او عرضه کرد و [[صفیه]] قبول کرد. در [[تاریخ]] از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله و حلیمه یاد شده است. از او و احوالش پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}}، خبر چندانی در دست نیست و در سال ۵۰ ق در [[مدینه]] در [[گذشت]].
#ام ولد<ref>در کافی ام ولد پس از نام خدیجه دختر خویلد آمده است و همان‌گونه که در برخی نسخه‌های کتاب کافی آمده، ام ولد صحیح است که منظور ماریه قبطیه است؛ امّا در نسخه جدید کتاب کافی دراین باره دقت نشده است؛ یعنی باید با ذکر واو ام ولد بیاید (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱۰، ص۷۴۶، چ دارالحدیث).</ref> یا [[کنیز]] آزاد شده ([[ماریه قبطیه]])<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۲۱.</ref>؛
# '''[[جویریه دختر حارث]]:''' جویریه دختر [[حارث بن ابی ضرار]] از [[طایفه]] [[بنی مصطلق]] و [[همسر]] [[مسافع بن صفوان مصطلقی]] که در [[جنگ]] مریسیع کشته شد. جویریه در [[سال ششم هجرت]] در [[جنگ]] [[مسلمانان]] با بنی مصطلق [[اسیر]] شد. وی در بیست سالگی به همسری [[رسول خدا]] {{صل}} درآمد و جزء [[برترین]] [[زنان]] پیامبر {{صل}} در [[ادب]] و [[فصاحت]] بوده است. وی پنج سال با [[رسول خدا]] {{صل}} [[زندگی]] کرد و سرانجام در [[ربیع الاول]] [[سال ۵۶ هجری]] در [[مدینه]] از [[دنیا]] رفت<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۲.</ref>.
# [[زینب]] دختر ابو جون که [[فریب]] خورد. او از [[بنی عامر]] بود؛
# '''ام ولد'''<ref>در کافی ام ولد پس از نام خدیجه دختر خویلد آمده است و همان‌گونه که در برخی نسخه‌های کتاب کافی آمده، ام ولد صحیح است که منظور ماریه قبطیه است؛ امّا در نسخه جدید کتاب کافی دراین باره دقت نشده است؛ یعنی باید با ذکر واو ام ولد بیاید (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱۰، ص۷۴۶، چ دارالحدیث).</ref> یا [[کنیز]] آزاد شده ('''[[ماریه قبطیه]]''')<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۲۱.</ref>: [[ماریه قبطیه]] دختر [[شمعون]] و [[همسر گرامی رسول خدا]] {{صل}}، از [[مادر]] رومی‌اش در قریه "حَفن" ـ از مناطق "اَنصِنا"ی [[مصر]] ـ به [[دنیا]] آمد. در [[سال هفتم هجری]]، [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[حاطب بن ابی‌بلتعه]] را همراه نامه‌ای به سوی [[مقوقس]] ـ [[حاکم مصر]] و اسکندریه ـ می‌فرستد تا او را به [[اسلام]] [[دعوت]] کند. او در پاسخ [[ماریه]] را که از دختران [[ملوک]] [[مصر]] بود، همراه هدایای دیگر، برای [[حضرت]] می‌فرستد. پس از ورود به [[مدینه]]، [[پیغمبر خاتم]] {{صل}} [[ماریه]] را برای خود برگزید. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} علاقۀ خاصی به [[ماریه]] داشت و همین موجب [[حسادت]] سایر [[زنان]] شده بود. [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} و [[فاطمه زهرا]] {{س}} نیز توجه ویژه‌ای به ایشان داشتند. پس از [[وفات پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} از [[زندگی]] و احوال [[ماریه]]، خبر چندانی به ما نرسیده است و در [[محرم]] ۱۶ [[هجری]] و زمان [[خلافت عمر]]، [[وفات]] یافت<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ماریه قبطیه (مقاله)|ماریه قبطیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۶۰.</ref>.
#زنی از کنده و برخی که خود را به [[پیامبر]]{{صل}} هبه می‌کردند.  
# [[زینب دختر ابو جون]] که [[فریب]] خورد. او از [[بنی عامر]] بود؛
# زنی از کنده و برخی که خود را به [[پیامبر]] {{صل}} هبه می‌کردند.  


نه تن از آنان پس از پیامبر زنده ماندند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۹۰.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ؟؟؟.</ref>
نُه تن از آنان پس از پیامبر زنده ماندند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۹۰.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۱۸.</ref>


==[[همسران پیامبر]] در [[قرآن]]==
== [[همسران پیامبر]] در [[قرآن]] ==
[[آیات]] [[قرآن کریم]] درباره [[همسران پیامبر]] بر چند گونه است:  
[[آیات]] [[قرآن کریم]] درباره [[همسران پیامبر]] بر چند گونه است:  
#آیاتی که محتوای آنها مشترک با [[زنان]] دیگر است مانند برخی [[آیات]] سوره نساء و ممتحنه؛
# آیاتی که محتوای آنها مشترک با [[زنان]] دیگر است مانند برخی [[آیات]] سوره نساء و ممتحنه؛
#آیاتی که اختصاص به [[زنان پیامبر]] دارد مانند: {{متن قرآن|يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ}}<ref>«ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)» سوره احزاب، آیه ۳۲.</ref> یا [[زنان]] او امّ المُؤمنین هستند: {{متن قرآن|وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ}}<ref>«و همسران او، مادران ایشانند» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> و ...؛  
# آیاتی که اختصاص به [[زنان پیامبر]] دارد مانند: {{متن قرآن|يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ}}<ref>«ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)» سوره احزاب، آیه ۳۲.</ref> یا [[زنان]] او امّ المُؤمنین هستند: {{متن قرآن|وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ}}<ref>«و همسران او، مادران ایشانند» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> و ... ؛  
#آیاتی که دربارۀ روش برخورد [[مؤمنان]] با [[زنان]] و وابستگان به [[پیامبر]] است، مثل سر نزدن و بدون [[اذن]] وارد نشدن: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref> یا رعایت [[شئون]] [[زنان پیامبر]]: {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ}}<ref>«و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۹۷۱.</ref>
# آیاتی که دربارۀ روش برخورد [[مؤمنان]] با [[زنان]] و وابستگان به [[پیامبر]] است، مثل سر نزدن و بدون [[اذن]] وارد نشدن: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref> یا رعایت [[شئون]] [[زنان پیامبر]]: {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ}}<ref>«و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۹۷۱.</ref>


==نکاتی دربارۀ [[همسران پیامبر]]==
== نکاتی دربارۀ [[همسران پیامبر]] ==
===سرگذشت بد شماری از زنان پیامبر===
=== سرگذشت بد شماری از زنان پیامبر ===
جریان [[فریب خوردن]] زنی به نام سنیَ یا سناه<ref>احمد بن محمد اشعری قمی، النوادر، ص۱۰۳؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۲۱.</ref> از [[قبیله]] [[عامر]] بن صعصه که پیامبر{{صل}} با او [[ازدواج]] کرده بود و بسیار [[زیبا]] بود. [[عایشه]] و [[حفصه]] به جهت [[زیبایی]] برای او نقشه کشیدند و در دام آن دو گرفتار شد. پیامبر{{صل}} او را رها کرد و به او [[دستور]] داد به خانه‌اش باز گردد و او را [[طلاق]] داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۲۱. از این گزارش استفاده می‌شود نام زن فریب خورده سناه بود و زینب دختر ابی جون به سبب اظهاراتش که نشانه عدم ایمان به رسالت است او را بازگردانده است. علامه مجلسی او را اسماء دختر نعمان دانسته (مرآة العقول، ج۲۰، ص۱۲۴). ابن عبدالبر (الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۸۳) اختلاف اقوال را دراین باره نقل کرده است و اسماء را به نقلی از قبیله بنی جون دانسته است.</ref>. [[زن]] کندی، [[زینب]] دختر ابی جون بعد از [[مرگ]] [[ابراهیم]] فرزند [[رسول خدا]]{{صل}} که مادرش [[ماریه قبطیه]] بود، گفت: او اگر [[پیامبر]] بود، پسرش نمی‌مرد. پیامبر{{صل}} او را به خانه‌اش فرستاد. وقتی [[ابوبکر]] به [[خلافت]] رسید، این دو ([[سنی]] و زینب) خواستگار داشتند. ابوبکر پیشنهاد کرد یا [[همسر پیامبر]] باقی بمانند و در [[حجاب]] قرار گیرند یا با دیگری [[ازدواج]] کنند. آنان ازدواج را پذیرفتند. شوهر یکی به جزام و دیگری به [[جنون]] [[مبتلا]] شد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۲۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ؟؟؟.</ref>
جریان [[فریب خوردن]] زنی به نام سنیَ یا سناه<ref>احمد بن محمد اشعری قمی، النوادر، ص۱۰۳؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۲۱.</ref> از [[قبیله عامر بن صعصه]] که پیامبر {{صل}} با او [[ازدواج]] کرده بود و بسیار [[زیبا]] بود. [[عایشه]] و [[حفصه]] به جهت [[زیبایی]] برای او نقشه کشیدند و در دام آن دو گرفتار شد. پیامبر {{صل}} او را رها کرد و به او [[دستور]] داد به خانه‌اش باز گردد و او را [[طلاق]] داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۲۱. از این گزارش استفاده می‌شود نام زن فریب خورده سناه بود و زینب دختر ابی جون به سبب اظهاراتش که نشانه عدم ایمان به رسالت است او را بازگردانده است. علامه مجلسی او را اسماء دختر نعمان دانسته (مرآة العقول، ج۲۰، ص۱۲۴). ابن عبدالبر (الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۸۳) اختلاف اقوال را دراین باره نقل کرده است و اسماء را به نقلی از قبیله بنی جون دانسته است.</ref>. [[زن]] کندی، [[زینب]] دختر ابی جون بعد از [[مرگ]] [[ابراهیم]] فرزند [[رسول خدا]] {{صل}} که مادرش [[ماریه قبطیه]] بود، گفت: او اگر [[پیامبر]] بود، پسرش نمی‌مرد. پیامبر {{صل}} او را به خانه‌اش فرستاد. وقتی [[ابوبکر]] به [[خلافت]] رسید، این دو ([[سنی]] و زینب) خواستگار داشتند. ابوبکر پیشنهاد کرد یا [[همسر پیامبر]] باقی بمانند و در [[حجاب]] قرار گیرند یا با دیگری [[ازدواج]] کنند. آنان ازدواج را پذیرفتند. شوهر یکی به جزام و دیگری به [[جنون]] [[مبتلا]] شد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۲۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۱۹.</ref>
===[[ولیمه ازدواج]]===
=== ولیمه ازدواج ===
دادن [[ولیمه در عروسی]] [[مستحب]] است. هنگامی که پیامبر{{صل}} با [[میمونه دختر حارث]] ازدواج کرد، غذایی از نوع سویق ولیمه داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۶۸: {{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صحِينَ تَزَوَّجَ مَيْمُونَةَ بِنْتَ الْحَارِثِ أَوْلَمَ عَلَيْهَا وَ أَطْعَمَ النَّاسَ الْحَيْسَ}}.</ref>. پیامبر{{صل}} با او در عمرةالقضاء ازدواج کرد و [[مراسم]] زفاف بعد از [[عمره]] در سرَف زیر قبه‌ای برگزار شد. [[میمونه]] در سال ۵۱ در سرف درگذشت و همانجا [[دفن]] شد<ref>ابن عبدالبر، الإستیعاب، ج۴، ص۱۹۱۵-۱۹۱۸؛ ابن حجر، الإصابه، ج۸، ص۳۲۴.</ref>.<ref>علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ؟؟؟.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ؟؟؟.</ref>
دادن ولیمه در عروسی [[مستحب]] است. هنگامی که پیامبر {{صل}} با [[میمونه دختر حارث]] ازدواج کرد، غذایی از نوع سویق ولیمه داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۶۸: {{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صحِينَ تَزَوَّجَ مَيْمُونَةَ بِنْتَ الْحَارِثِ أَوْلَمَ عَلَيْهَا وَ أَطْعَمَ النَّاسَ الْحَيْسَ}}.</ref>. پیامبر {{صل}} با او در عمرةالقضاء ازدواج کرد و [[مراسم]] زفاف بعد از [[عمره]] در سرَف زیر قبه‌ای برگزار شد. [[میمونه]] در سال ۵۱ در سرف درگذشت و همانجا [[دفن]] شد<ref>ابن عبدالبر، الإستیعاب، ج۴، ص۱۹۱۵-۱۹۱۸؛ ابن حجر، الإصابه، ج۸، ص۳۲۴.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۲۱.</ref>


==منابع==
== [[مظلومیت پیامبر]] {{صل}} در [[طمع]] ناموسی به ایشان ==
[[دعوت]] پر فراز و نشیب [[پیامبر]] {{صل}} به [[اسلام]] و [[ارزش‌های دینی]] با [[هدف]] ریشه‌کن کردن [[سنن و آداب جاهلی]] و [[تفکرات انحرافی]] صورت گرفت. در [[جامعه]] [[عصر جاهلیت]] آن [[روز]]، بسیاری از [[مردم]] توانستند خود را به [[زیور]] [[ایمان]] بیارایند و جانشان را از آلودگی‌های جاهلی شستشو دهند. ولی یک دسته افراد مسئله‌دار و مشکل‌آفرین که نفسانیات ناسالم خود را [[اصلاح]] نکردند، همچنان لابه‌لای [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} بودند و در مواقعی سخنان [[آزار]] دهنده‌ای از آنها صادر می‌شد که متأثر از نفسانیات [[آلوده]] بود. از آن جمله [[طلحه]] و عثمان است که هر دو نسبت به [[زنان پیامبر]] {{صل}} طمع ورزیدند و [[فکر]] آلوده آنها را [[قرآن مجید]] تقبیح کرد.
 
طلحه می‌گفت: مگر محمد چه چیزیش بهتر از ماست؟ چطور شده است او دختر عموهای ما را بگیرد، لکن ما [[حق]] نداریم زن‌های او را (پس از وفاتش) بگیریم، چنانچه محمد بمیرد اول کسی که [[عایشه]] را تزویج کند من خواهم بود که او دختر عمویم می‌باشد. این حرف خیلی [[رسول خدا]] را [[اذیت]] کرد. [[آیه]] نازل شد {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}}<ref>«و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>.
 
[[جمهور]] [[روایت]] کرده‌اند که عمر به اعضای [[شورا]] نگریست و گفت: «تک تک نزدم آمده‌اند، یال هر یک از ایشان به [[جنبش]] آمده است و آزمند و آرزومند [[خلافت]] هستند. تو ای طلحه، آیا نمی‌گفتی: اگر پیامبر بمیرد با [[زنان]] او [[ازدواج]] خواهیم کرد. [[خداوند]] محمد را نسبت به دختر عموهایمان شایسته‌تر از ما قرار نداده است؟ خداوند این [[آیات]] را درباره تو نازل کرد: شما را نرسد که [[پیامبر خدا]] را بیازارید و نه آنکه زن‌هایش را بعد از وی هرگز به زنی گیرید<ref>{{متن حدیث|رَوَى الْجُمْهُورُ أَنَّ عُمَرَ لَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِمْ قَالَ قَدْ جَاءَنِي كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ يَهُزُّ عِفْرِيَتَهُ يَرْجُو أَنْ يَكُونَ خَلِيفَةً أَمَّا أَنْتَ يَا طَلْحَةُ أَ فَلَسْتَ الْقَائِلَ إِنْ قُبِضَ النَّبِيُّ {{صل}} لَنَنْكِحَنَّ أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ مُحَمَّداً أَحَقَّ بِبَنَاتِ عَمِّنَا مِنَّا فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِيكَ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا}}}}؛ نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۸۵.</ref>.
 
حمیدی در [[تفسیر]] [[کلام خداوند]]: {{متن قرآن|وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا}}<ref>«و شما حقّ ندارید پس از او همسرانش را به همسری گیرید» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>. [[روایت]] کرده که [[سدی]] گفت: هنگامی که [[ابوسلمه]] و [[خنیس بن حذافه]] از [[جهان]] رفتند و [[پیامبر]] [[همسران]] ایشان [[ام‌سلمه]] و [[حفصه]] را به زنی گرفت، [[طلحه]] و عثمان گفتند: آیا محمد [[زنان]] ما را پس از [[مرگ]] به [[ازدواج]] خود در آورد و ما با زنان او چنین نکنیم؟ به [[خدا]] [[سوگند]] پس از مرگ وی زنانش را با قرعه تصاحب خواهیم کرد.
 
طلحه آرزومند [[عایشه]] و عثمان [[دوستدار]] ام‌سلمه بود. [[خداوند]] این [[آیه]] را نازل کرد و این آیه هم نازل شد: {{متن قرآن|إِنْ تُبْدُوا شَيْئًا أَوْ تُخْفُوهُ}}<ref>«اگر چیزی را آشکار یا پنهان دارید» سوره احزاب، آیه ۵۴.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا}}<ref>«خداوند آنان را که خداوند و فرستاده او را می‌آزارند در این جهان و جهان بازپسین لعنت می‌کند و برای آنها عذابی خوارساز آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۵۷.</ref>.<ref>{{متن حدیث|رَوَى الْحُمَيْدِيُّ فِي تَفْسِيرِ قَوْلِهِ تَعَالَى {{متن قرآن|وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا}} قَالَ السُّدِّيُ لَمَّا تُوُفِّيَ أَبُو سَلَمَةَ وَ خُنَيْسُ بْنُ حُذَافَةَ وَ تَزَوَّجَ النَّبِيُّ امْرَأَتَيْهِمَا أُمَّ سَلَمَةَ وَ حَفْصَةَ قَالَ طَلْحَةُ وَ عُثْمَانُ أَ يَنْكِحُ مُحَمَّدٌ نِسَاءَنَا إِذَا مِتْنَا وَ لَا نَنْكِحُ نِسَاءَهُ إِذَا مَاتَ وَ اللَّهِ لَوْ قَدْ مَاتَ لَقَدْ أَجْلَبْنَا عَلَى‌نِسَائِهِ بِالسِّهَامِ وَ كَانَ طَلْحَةُ يُرِيدُ عَائِشَةَ وَ عُثْمَانُ يُرِيدُ أُمَّ سَلَمَةَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}} وَ أَنْزَلَ {{متن قرآن|إِنْ تُبْدُوا شَيْئًا أَوْ تُخْفُوهُ}} وَ أَنْزَلَ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا}}}}؛ نهج الحق و کشف الصدق، ص۳۰۵؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۲۳۸.</ref>
 
[[آیه]] اعلام می‌کند: [[اذیت]] و [[آزار]] بر [[رسول خدا]] [[حرام]] است و [[نکاح]] [[زنان]] [[پیغمبر]] بر شما بعد از رحلتش حرام [[ابدی]] است. این تخیلات را خواه ظاهر کنید خواه مخفی، [[خداوند]] واقف است به همه چیز<ref>بحارالانوار، ج۳۱، ص۲۳۸؛ کتاب عین العبره، ص۲۸؛ تفسیر مجمع البیان.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۳۱۷.</ref>
 
== لقب ام‌المؤمنین ==
«ام المؤمنین» [[لقب]] مخصوص [[زنان رسول اکرم]] {{صل}} است. این لقب، برگرفته از [[کلام خداوند]] است که فرمود: "[[پیامبر]] سزاوارتر است به گروندگان از ایشان به خویش، و [[زنان]] او [[مادر]] ایشانند"<ref>{{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُوا الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلاَّ أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا}} «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶؛ {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}} «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶؛ کشف الاسرار، ج۸، ص۲؛ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۲۳ و ۱۰۹ و ۱۰۸؛ برای آگاهی از اسامی زنان پیامبر، ر. ک: دهخدا، لغت‌نامه، ج۳، ص۳۳۲۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۶ و ج۳، ص۴۰۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۴۳.</ref>
 
== [[افترا به همسران پیامبر خاتم]] ==
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[سوده بنت زمعه (مقاله)|سوده بنت زمعه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
# [[پرونده:IM009684.jpg|22px]] [[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|'''مظلومیت پیامبر''']]
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس}}
 


[[رده:همسران پیامبر خاتم]]
[[رده:بستگان پیامبر خاتم]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:تعدد زوجات]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۱۳

مقدمه

یکی از مسائل حوزه فردی پیامبر موضوع همسران پیامبر است. اولین همسر پیامبر اکرم (ص)، حضرت خدیجه (س) بوده است و حضرت پس از ایشان همسران متعددی داشته است و این از ویژگی‌های خاص رسول خدا (ص) بوده که می‌توانسته بر خلاف دیگر مسلمانان، بیش از چهار زن دائم داشته باشد[۱] و علت این کار بیشتر برای تألیف قلوب قبایل مختلف، بوده است[۲].

اسامی زنان پیامبر (ص) با نسبت قبیله‌ای آنان به شرح ذیل است:

  1. خدیجه دختر خویلد: خدیجه از بانوان نامور و ثروتمند حجاز بود، بانویی خردمند و شریف که مردان با ثروت او تجارت می‌‎کردند. نخستین زنی بود که مسلمان شد و به تعبیر پیامبر اکرم (ص) یکی از چهار زن برگزیدۀ خداست. حضرت زهرا (س) ثمرۀ ازدواج پیامبر با اوست. خدیجه سه سال پیش از هجرت در سن ۶۵ سالگی، در مکه درگذشت و در قبرستان ابوطالب مدفون شد.
  2. عایشه دختر ابی بکر از تیم: عایشه دختر ابوبکر در سال قبل از هجرت متولد شد و سال دوم هجری به ازدواج پیامبر اکرم (ص) درآمد و ۹ سال در خدمت ایشان بود. او گرچه از مخالفین سرسخت خلیفه سوم بود، تا آنجا که به کفر او شهادت می‌داد، اما هنگامی‌که از بیعت مردم با امام علی (ع) با خبر شد، با تغییر موضع و بهانه‌ای واهی، دم از خون‌خواهی عثمان زد و علیه امام به‌پا خاست. وفات عایشه را روز ۱۷ رمضان و بین سال‌های ۵۶ تا ۵۸ هجری ثبت کرده‌اند[۳].
  3. حفصه دختر عمر از بنی عدی: حفصه دختر عمر بن خطاب چهارمین همسر رسول خدا (ص) و یکی از پنج همسر قریشی آن حضرت شمرده می‌شود. او که همراه همسرش از نخستین مسلمانان و مهاجران به حبشه بود پس از مرگ شوهر، در مدینه به افتخار همسری پیامبر رسید. حفصه، چه در دوران حیات رسول الله (ص) و چه پس از وفات آن حضرت، کارنامه درخشانی از خود به جا نگذاشت. وی در سال ۴۵ هجری در زمان حکومت معاویه در سن شصت سالگی در مدینه از دنیا رفت.
  4. ام سلمه دختر ابو امیه از بنی مخزوم: ام سلمه از نخستین زنانی بود که مسلمان شد. ابتدا همسر ابی‌ سلمه عبدالله بن عبدالأسد بن هلال مخزومی بود که به حبشه هجرت کردند، پس از مدتی به مکه بازگشته و از آنجا به مدینه هجرت کردند. پس از شهادت ابوسلمه در سال چهارم هجری با رسول خدا (ص) ازدواج کرد و هفت سال با آن حضرت زندگی نمود. ایشان از نظر دینداری و خردمندی، یکی از برترین زنان پیامبر (ص) بودند. وی پس از وفات پیامبر (ص) نیز روزگاری دراز زنده بود و در سال وفات او اختلاف نظر وجود دارد.
  5. ام حبیب (یا حبیبه) دختر ابوسفیان از بنی امیه: ام‌حبیبه دختر ابوسفیان و نامش "رَمَله" بوده است. او هفده سال پیش از بعثت در مکه به دنیا آمد. پیش از بعثت با عبیدالله بن جحش اسدی ازدواج کرد. پس از بعثت پیامبر (ص) از نخستین کسانی بود که ایمان آورد و به حبشه هجرت کرد. شوهرش در حبشه از مسلمانی برگشت و نصرانی شد اما او بر آیین اسلام باقی ماند. ام‌حبیبه عزلت گزیده بود تا اینکه پیامبر (ص) در سال شش یا هفت هجری از او خواستگاری کرد. از او و احوالش پس از وفات پیامبر اکرم (ص) خبر چندانی در دست نیست منتها روی خوشی به اهل بیت پیامبر (ص) به ویژه علی (ع) نشان نمی‌داده است. وی در سال ۴۴ هجری در سن ۷۴ سالگی در مدینه در گذشت.
  6. زینب بنت خزیمه:
  7. زینب دختر جحش از بنی اسد: زینب بنت جحش از زنان مشهور صدر اسلام و از همسران رسول خدا (ص) بود. او زنی کریم، شریف‌النسب، پارسا و پاکدامن و به جود و بخشش شهره بود؛ به همین لحاظ از کریم‌ترین زنان پیامبر (ص) شمرده می‌شود. او از متقدمان اسلام و از اول مهاجران به شمار می‌رود. وی در سال بیست هجری در مدینه وفات کرد و در بقیع به خاک سپرده شد.
  8. میمونه دختر حارث از بنی هلال: میمونه دختر حارث بن حزن بن بجیر هلالی از همسران عرب غیر قریش و آخرین همسری بود که رسول خدا (ص) او را در سال هفتم هجری به عقد خویش درآوردند. ایشان قبل از اسلام و در زمان جاهلیت به همسری مسعود بن عمرو بن عمیر ثقفی درآمد؛ اما پس از چندی از وی جدا شد و با ابورهم بن عبدالعزی ازدواج کرد و تا زمان مرگ ابورهم با او همراه بود. بخشیدنِ خود به رسول خدا (ص) نشان از عظمت خُلق، صدق ایمان و بی‌آلایشی سیره‌اش دارد. پس از وفات پیامبر (ص) از او و احوالش اطلاع چندانی وجود ندارد. برخی روایات نقل شده است که حکایت از ارادتِ خاص آن بانو، نسبت به ساحت مقدّس علی (ع) دارد.
  9. سوده دختر زمعه از بنی اسد: سوده، دختر زمعة بن قیس بن عبدشمس بن عبدود است. ایشان قبل از اسلام به ازدواج پسر عمویش در آمد و با ظهور اسلام از اولین کسانی بود که به پیغمبر خدا (ص) ایمان آورد و با حضرت بیعت کرد. چندی بعد همسرش در مکه وفات کرد و مدتی پس از وفات خدیجه (س) با پیامبر اکرم (ص) ازدواج کرد. سوده دختر زمعه به عنوان زنی روزه‌دار، شب زنده‌دار و ... یاد شده است. او پس از وفات پیامبر (ص)، خانه‌نشین شد و حج نرفت تا اینکه وفات کرد.
  10. صفیه بنت حیی بن اخطب از بنی اسرائیل و یهود: صفیه دختر حیی بن اخطب از تیره یهودیان بنی‌نضیر بود. در جریان فتح قلعه قموص از قلعه‌های هفت‌گانه خیبر، زنانی از جمله صفیه دختر حیی بن اخطب به اسارت گرفته شدند. پیامبر ردای خویش را بر او افکند و مسلمانان متوجه شدند حضرت، او را برای خود برگزیده است. حضرت، اسلام را بر او عرضه کرد و صفیه قبول کرد. در تاریخ از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله و حلیمه یاد شده است. از او و احوالش پس از وفات پیامبر (ص)، خبر چندانی در دست نیست و در سال ۵۰ ق در مدینه در گذشت.
  11. جویریه دختر حارث: جویریه دختر حارث بن ابی ضرار از طایفه بنی مصطلق و همسر مسافع بن صفوان مصطلقی که در جنگ مریسیع کشته شد. جویریه در سال ششم هجرت در جنگ مسلمانان با بنی مصطلق اسیر شد. وی در بیست سالگی به همسری رسول خدا (ص) درآمد و جزء برترین زنان پیامبر (ص) در ادب و فصاحت بوده است. وی پنج سال با رسول خدا (ص) زندگی کرد و سرانجام در ربیع الاول سال ۵۶ هجری در مدینه از دنیا رفت[۴].
  12. ام ولد[۵] یا کنیز آزاد شده (ماریه قبطیه)[۶]: ماریه قبطیه دختر شمعون و همسر گرامی رسول خدا (ص)، از مادر رومی‌اش در قریه "حَفن" ـ از مناطق "اَنصِنا"ی مصر ـ به دنیا آمد. در سال هفتم هجری، پیامبر خدا (ص) حاطب بن ابی‌بلتعه را همراه نامه‌ای به سوی مقوقس ـ حاکم مصر و اسکندریه ـ می‌فرستد تا او را به اسلام دعوت کند. او در پاسخ ماریه را که از دختران ملوک مصر بود، همراه هدایای دیگر، برای حضرت می‌فرستد. پس از ورود به مدینه، پیغمبر خاتم (ص) ماریه را برای خود برگزید. پیامبر اکرم (ص) علاقۀ خاصی به ماریه داشت و همین موجب حسادت سایر زنان شده بود. امیرالمؤمنین علی (ع) و فاطمه زهرا (س) نیز توجه ویژه‌ای به ایشان داشتند. پس از وفات پیامبر گرامی اسلام (ص) از زندگی و احوال ماریه، خبر چندانی به ما نرسیده است و در محرم ۱۶ هجری و زمان خلافت عمر، وفات یافت[۷].
  13. زینب دختر ابو جون که فریب خورد. او از بنی عامر بود؛
  14. زنی از کنده و برخی که خود را به پیامبر (ص) هبه می‌کردند.

نُه تن از آنان پس از پیامبر زنده ماندند[۸].[۹]

همسران پیامبر در قرآن

آیات قرآن کریم درباره همسران پیامبر بر چند گونه است:

  1. آیاتی که محتوای آنها مشترک با زنان دیگر است مانند برخی آیات سوره نساء و ممتحنه؛
  2. آیاتی که اختصاص به زنان پیامبر دارد مانند: ﴿يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ[۱۰] یا زنان او امّ المُؤمنین هستند: ﴿وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ[۱۱] و ... ؛
  3. آیاتی که دربارۀ روش برخورد مؤمنان با زنان و وابستگان به پیامبر است، مثل سر نزدن و بدون اذن وارد نشدن: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ[۱۲] یا رعایت شئون زنان پیامبر: ﴿وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ[۱۳].[۱۴]

نکاتی دربارۀ همسران پیامبر

سرگذشت بد شماری از زنان پیامبر

جریان فریب خوردن زنی به نام سنیَ یا سناه[۱۵] از قبیله عامر بن صعصه که پیامبر (ص) با او ازدواج کرده بود و بسیار زیبا بود. عایشه و حفصه به جهت زیبایی برای او نقشه کشیدند و در دام آن دو گرفتار شد. پیامبر (ص) او را رها کرد و به او دستور داد به خانه‌اش باز گردد و او را طلاق داد[۱۶]. زن کندی، زینب دختر ابی جون بعد از مرگ ابراهیم فرزند رسول خدا (ص) که مادرش ماریه قبطیه بود، گفت: او اگر پیامبر بود، پسرش نمی‌مرد. پیامبر (ص) او را به خانه‌اش فرستاد. وقتی ابوبکر به خلافت رسید، این دو (سنی و زینب) خواستگار داشتند. ابوبکر پیشنهاد کرد یا همسر پیامبر باقی بمانند و در حجاب قرار گیرند یا با دیگری ازدواج کنند. آنان ازدواج را پذیرفتند. شوهر یکی به جزام و دیگری به جنون مبتلا شد[۱۷].[۱۸]

ولیمه ازدواج

دادن ولیمه در عروسی مستحب است. هنگامی که پیامبر (ص) با میمونه دختر حارث ازدواج کرد، غذایی از نوع سویق ولیمه داد[۱۹]. پیامبر (ص) با او در عمرةالقضاء ازدواج کرد و مراسم زفاف بعد از عمره در سرَف زیر قبه‌ای برگزار شد. میمونه در سال ۵۱ در سرف درگذشت و همانجا دفن شد[۲۰].[۲۱]

مظلومیت پیامبر (ص) در طمع ناموسی به ایشان

دعوت پر فراز و نشیب پیامبر (ص) به اسلام و ارزش‌های دینی با هدف ریشه‌کن کردن سنن و آداب جاهلی و تفکرات انحرافی صورت گرفت. در جامعه عصر جاهلیت آن روز، بسیاری از مردم توانستند خود را به زیور ایمان بیارایند و جانشان را از آلودگی‌های جاهلی شستشو دهند. ولی یک دسته افراد مسئله‌دار و مشکل‌آفرین که نفسانیات ناسالم خود را اصلاح نکردند، همچنان لابه‌لای اصحاب پیامبر (ص) بودند و در مواقعی سخنان آزار دهنده‌ای از آنها صادر می‌شد که متأثر از نفسانیات آلوده بود. از آن جمله طلحه و عثمان است که هر دو نسبت به زنان پیامبر (ص) طمع ورزیدند و فکر آلوده آنها را قرآن مجید تقبیح کرد.

طلحه می‌گفت: مگر محمد چه چیزیش بهتر از ماست؟ چطور شده است او دختر عموهای ما را بگیرد، لکن ما حق نداریم زن‌های او را (پس از وفاتش) بگیریم، چنانچه محمد بمیرد اول کسی که عایشه را تزویج کند من خواهم بود که او دختر عمویم می‌باشد. این حرف خیلی رسول خدا را اذیت کرد. آیه نازل شد ﴿وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا[۲۲].

جمهور روایت کرده‌اند که عمر به اعضای شورا نگریست و گفت: «تک تک نزدم آمده‌اند، یال هر یک از ایشان به جنبش آمده است و آزمند و آرزومند خلافت هستند. تو ای طلحه، آیا نمی‌گفتی: اگر پیامبر بمیرد با زنان او ازدواج خواهیم کرد. خداوند محمد را نسبت به دختر عموهایمان شایسته‌تر از ما قرار نداده است؟ خداوند این آیات را درباره تو نازل کرد: شما را نرسد که پیامبر خدا را بیازارید و نه آنکه زن‌هایش را بعد از وی هرگز به زنی گیرید[۲۳].

حمیدی در تفسیر کلام خداوند: ﴿وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا[۲۴]. روایت کرده که سدی گفت: هنگامی که ابوسلمه و خنیس بن حذافه از جهان رفتند و پیامبر همسران ایشان ام‌سلمه و حفصه را به زنی گرفت، طلحه و عثمان گفتند: آیا محمد زنان ما را پس از مرگ به ازدواج خود در آورد و ما با زنان او چنین نکنیم؟ به خدا سوگند پس از مرگ وی زنانش را با قرعه تصاحب خواهیم کرد.

طلحه آرزومند عایشه و عثمان دوستدار ام‌سلمه بود. خداوند این آیه را نازل کرد و این آیه هم نازل شد: ﴿إِنْ تُبْدُوا شَيْئًا أَوْ تُخْفُوهُ[۲۵] و ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا[۲۶].[۲۷]

آیه اعلام می‌کند: اذیت و آزار بر رسول خدا حرام است و نکاح زنان پیغمبر بر شما بعد از رحلتش حرام ابدی است. این تخیلات را خواه ظاهر کنید خواه مخفی، خداوند واقف است به همه چیز[۲۸].[۲۹]

لقب ام‌المؤمنین

«ام المؤمنین» لقب مخصوص زنان رسول اکرم (ص) است. این لقب، برگرفته از کلام خداوند است که فرمود: "پیامبر سزاوارتر است به گروندگان از ایشان به خویش، و زنان او مادر ایشانند"[۳۰].[۳۱]

افترا به همسران پیامبر خاتم

منابع

پانویس

  1. شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۳، ص۴۳۰؛ ابونضر محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۱۸: «وَ قَالَ الصَّادِقُ (ع): لَا يَحِلُّ لِمَاءِ الرَّجُلِ أَنْ يَجْرِيَ فِي أَكْثَرَ مِنْ أَرْبَعَةِ أَرْحَامٍ مِنَ الْحَرَائِرِ».
  2. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۷۵.
  3. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۳۷-۵۳۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۷۸.
  4. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، جویریه بنت حارث، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۸۲.
  5. در کافی ام ولد پس از نام خدیجه دختر خویلد آمده است و همان‌گونه که در برخی نسخه‌های کتاب کافی آمده، ام ولد صحیح است که منظور ماریه قبطیه است؛ امّا در نسخه جدید کتاب کافی دراین باره دقت نشده است؛ یعنی باید با ذکر واو ام ولد بیاید (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱۰، ص۷۴۶، چ دارالحدیث).
  6. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۲۱.
  7. موسوی بردکشکی، سید جواد، ماریه قبطیه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۶۰.
  8. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۹۰.
  9. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۱۸.
  10. «ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)» سوره احزاب، آیه ۳۲.
  11. «و همسران او، مادران ایشانند» سوره احزاب، آیه ۶.
  12. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  13. «و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  14. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۹۷۱.
  15. احمد بن محمد اشعری قمی، النوادر، ص۱۰۳؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۲۱.
  16. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۲۱. از این گزارش استفاده می‌شود نام زن فریب خورده سناه بود و زینب دختر ابی جون به سبب اظهاراتش که نشانه عدم ایمان به رسالت است او را بازگردانده است. علامه مجلسی او را اسماء دختر نعمان دانسته (مرآة العقول، ج۲۰، ص۱۲۴). ابن عبدالبر (الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۸۳) اختلاف اقوال را دراین باره نقل کرده است و اسماء را به نقلی از قبیله بنی جون دانسته است.
  17. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۲۱.
  18. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۱۹.
  19. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۶۸: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صحِينَ تَزَوَّجَ مَيْمُونَةَ بِنْتَ الْحَارِثِ أَوْلَمَ عَلَيْهَا وَ أَطْعَمَ النَّاسَ الْحَيْسَ».
  20. ابن عبدالبر، الإستیعاب، ج۴، ص۱۹۱۵-۱۹۱۸؛ ابن حجر، الإصابه، ج۸، ص۳۲۴.
  21. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۲۱.
  22. «و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  23. «رَوَى الْجُمْهُورُ أَنَّ عُمَرَ لَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِمْ قَالَ قَدْ جَاءَنِي كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ يَهُزُّ عِفْرِيَتَهُ يَرْجُو أَنْ يَكُونَ خَلِيفَةً أَمَّا أَنْتَ يَا طَلْحَةُ أَ فَلَسْتَ الْقَائِلَ إِنْ قُبِضَ النَّبِيُّ (ص) لَنَنْكِحَنَّ أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ مُحَمَّداً أَحَقَّ بِبَنَاتِ عَمِّنَا مِنَّا فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِيكَ ﴿وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا»؛ نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۸۵.
  24. «و شما حقّ ندارید پس از او همسرانش را به همسری گیرید» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  25. «اگر چیزی را آشکار یا پنهان دارید» سوره احزاب، آیه ۵۴.
  26. «خداوند آنان را که خداوند و فرستاده او را می‌آزارند در این جهان و جهان بازپسین لعنت می‌کند و برای آنها عذابی خوارساز آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۵۷.
  27. «رَوَى الْحُمَيْدِيُّ فِي تَفْسِيرِ قَوْلِهِ تَعَالَى ﴿وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا قَالَ السُّدِّيُ لَمَّا تُوُفِّيَ أَبُو سَلَمَةَ وَ خُنَيْسُ بْنُ حُذَافَةَ وَ تَزَوَّجَ النَّبِيُّ امْرَأَتَيْهِمَا أُمَّ سَلَمَةَ وَ حَفْصَةَ قَالَ طَلْحَةُ وَ عُثْمَانُ أَ يَنْكِحُ مُحَمَّدٌ نِسَاءَنَا إِذَا مِتْنَا وَ لَا نَنْكِحُ نِسَاءَهُ إِذَا مَاتَ وَ اللَّهِ لَوْ قَدْ مَاتَ لَقَدْ أَجْلَبْنَا عَلَى‌نِسَائِهِ بِالسِّهَامِ وَ كَانَ طَلْحَةُ يُرِيدُ عَائِشَةَ وَ عُثْمَانُ يُرِيدُ أُمَّ سَلَمَةَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى ﴿وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا وَ أَنْزَلَ ﴿إِنْ تُبْدُوا شَيْئًا أَوْ تُخْفُوهُ وَ أَنْزَلَ ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا»؛ نهج الحق و کشف الصدق، ص۳۰۵؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۲۳۸.
  28. بحارالانوار، ج۳۱، ص۲۳۸؛ کتاب عین العبره، ص۲۸؛ تفسیر مجمع البیان.
  29. راجی، علی، مظلومیت پیامبر ص ۳۱۷.
  30. ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُوا الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلاَّ أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶؛ ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶؛ کشف الاسرار، ج۸، ص۲؛ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۲۳ و ۱۰۹ و ۱۰۸؛ برای آگاهی از اسامی زنان پیامبر، ر. ک: دهخدا، لغت‌نامه، ج۳، ص۳۳۲۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۶ و ج۳، ص۴۰۳.
  31. ر.ک: فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۴۳.